پاسخ از حجت الاسلام دکتر رفیعی: شیطان دشمن قسم خورده ماست . قرآن می فرماید : شیطان دشمن آشکار شماست . این دشمن هم بیکار نمی نشیند. بیشترین جایی که شیطان پیدایش می شود و به سراغ انسان می آید ، در مسائل عبادی است . خود شیطان می گوید : من در صراط مستقیم به سراغ افراد می آیم . یک سری حربه هایی هم دارد که این حربه های موجب می شود انسانی که در صراط مستقیم است به انحراف کشیده شود . یکی از حربه ها ی شیطان ، تزیین گناه است . کافی است اسم رشوه را هدیه بگذاریم . اسم لااُبالی گری را برادر خواهری بگذاریم . یکی از کارهای شیطان این است که عنوان گناه را تزیین میکند ، طرف را می کوبیم ، غیبت می کنیم ، تهمت هم به او می زنیم و اسم این را ، بحث سیاسی میگذاریم . این شخصیت کوبی است . یا فرض کنید اسم عنوان حرامی را ، یک اسم رنگ و آب داری به آن می دهیم . حربه دیگر شیطان وسوسه است . انسان را تحریک می کند . طبیعتا یکی از مهمترین حربه های شیطان این است که بعد از عمل ، یک جوری این عمل را باطل کند یا حین عمل یک آسیبی را وسط کار وارد کند که آن آسیب عمل را از جایگاه خودش پایین بیاورد . روایت داریم : وقتی مبعث پیامبر شد ، نیروهای شیطان خیلی ناراحت شدند و دور شیطان جمع شدند و گفتند چه کنیم ؟ بت پرستی دیگر تمام شد . یک کسی آمده که مردم را به توحید دعوت میکند . ما دیگر به مردم نمیتوانیم بگوییم : بت بپرستند . چون دیگر از بت کاری بر نمی آید . شیطان تاملی کرد و گفت : اینها که مسلمان می شوند و بت پرستی را کنار می گذارند ، در دلشان حب دنیا هست ؟ گفتند : بله . این ها دنیا را دوست دارند . شیطان گفت : این کافی است . نگران نباشید . بروید و حب دنیا را در دل مردم تشدید کنید تا مال را از راه حرام بدست بیاورند و در راه حرام خرج کنند ، این جوری به آنها لطمه می خورد . بعد از پیامبر هم همین شد . چه ریخت و پاش های مالی که کردند و در حکومت بنی امیه چه اتفاق هایی که افتاد . امام سجاد (علیه السلام) دعایی بنام مکارم الاخلاق دارد که دعای عجیبی است . شرح هایی هم دارد . یکی از مطالبی که امام در آنجا بیان می کند این است که وقتی ارزش آن را بیان می کند ، آسیب آنرا هم می گوید . مثلا خدایا من را عبد خودت کن . این یک ارزش است . بعد می گوید : خدا این عبادتم با آسیب عُجب خراب نشود . خدایا به من عزت ده . یک ارزش است . اما خدا عزت من را با کبر قاطی نشود . خدایا من را پیش چشم مردم بالا ببر ولی پیش خودم کوچکم کن . این ها مرزها است . یکی از آسیب ها ، عُجب است . یعنی عمل را بزرگ دیدن . مثلا دو برادر در مراسم احیا می خواهند شرکت کنند . یکی از اول شب مسجد می رود ولی دیگر خواب می ماند و به مراسم احیا نمی رسد . با شرمندگی میگوید : خدایا ما که به مراسم نرسیدیم ولی برادر دیگر می گوید : ما که امشب کارمان را انجام دادیم . اینها را نگاه کن که نرسیدند . او عملش باطل میشود چون عملش را با عُجب درآمیخت . در روایت داریم : گناهی که شما را ناراحت کند بهتر از عبادتی است که شما را به عُجب وادار کند . امام سجاد (علیه السلام) در این دعا می گویند : به تو پناه می برم از اینکه گناهم را کوچک بشمارم و عبادتم را بزرگ ببینم . متدینین و مومنین باید حواسشان جمع باشد ، بزرگ شماری عمل ، عجب ، به خود بالیدن . آیت الله بروجردی در اواخر عمرش گریه میکرد . علت را پرسیدند ؟ ایشان گفتند : دستمان خالی است . یک مرجع تقلیدی که صدها مجتهد مثل امام خمینی را تحویل جامعه داده است ، مسجد اعظم قم از آثار ایشان است ، کتاب جامع الاحادیث و شاگردانی که در کشورهای مختلف مثل آلمان داشته ، این حرف را میزند که دستمان خالی است . شخصی اینها را برای ایشان شمارش کرد . ایشان گفتند : کثرت عمل مهم نیست ، اخلاص عمل مهم است . چون کسی که بررسی میکند ، دقیق است . این گفته ایشان ، جلوی عمل کسانی را که می خواهند عملشان را بزرگ بشمارند می گیرد . نماینده های شورای اسلامی تازه تشکیل شده ، خدمت امام رسیدند . یکی از نماینده ها از امام خیلی تعریف کرد . امام از اول تا آخر گوش کرد . امام گفت : می ترسم این حرفهایی را که شما گفتید ، باور کنم . ما هنوز در اصلاح نفس خودمان مشکل داریم . یعنی بلافاصله این جمله را فرمودند تا از عجب و ابلال جلوگیری بشود . به امام سجاد (علیه السلام) میگویند : شما چقدر عبادت میکنید ؟ فرمودند : اینها چیزی نیست . شما عبادت جدم علی را ندیدید . راه کارش هم این است که انسان وقتی کاری انجام می دهد ، دنبال کار بالاتر برود . بگوید : حالا ما یک نمازی خواندیم ولی حضرت علی (علیه السلام) هزار رکعت نماز می خواند . ما دو تا زخم هم در جبهه برداشتیم ، امیر المومنین صدها زخم برداشت . فورا روی گزینه های بالاتر بروید . بگویید : تازه ممکن است قبول نشود و از بین برود و شاید عادت باشد . پس همیشه در خوف و رجا باشید . یکی از دانشمندان بنی اسرائیل خواب دید که قیامت شده و گفتند به بهشت برو . همینکه به بهشت رسید ، خدا به او گفت : با رحمت من وارد بهشت شو . به او بَر خورد و گفت : چرا به رحمت تو وارد بهشت بشوم ؟ به عمل خودم وارد بهشت می شوم . خطاب آمد او را برگردانید . خوب چه کار کردی ؟ شصت سال نماز خواندم و روزه گرفتم و تدریس کردم . گفتند : همه این ها را در کفه ترازو بگذارید . یکی از نعمتهای خدا مثل انار را در کفه دیگر ترازو گذاشتند و دید کفه اعمالش بالا رفت و کفه انار پایین آمد . اگر بخواهیم به عمل تو نمره بدهیم که خیلی کم می آورید . کدامیک از اعمال ما میتواند پاسخ یک نعمت مثل گوش و چشم باشد ؟ لذا ما به خدا میگوییم : با عدلت با ما رفتار نکن با فضلت و رحمتت با ما رفتار کن . برای اینکه در عبادت مغرورنشویم ، راه دیگرش در مسئله نظری و اندیشه این است که وقتی کاری کردیم مثلا حج رفتیم و یا جبهه رفتیم ، بگوییم : از کجا معلوم است حُسن عاقبت باشد . داریم کسانی که در دقایق آخر سقوط کردند . طرح این سوال باعث میشود که انسان کار خودش را بزرگ نبیند . یک بازیکن فوتبال اگر دو تا گل زد نباید بگوید : کار تمام است . زیرا ممکن است در دقایق آخر گل بخورند . هیچ گاه کار را تمام شده نبینید . حالا فکر کنیم از کجا معلوم است این عبادت من قبول شده باشد؟ قبول شدن با صحت فرق دارد . شاید عادت بوده است . این ها باعث میشود انسان جایگاه عملش را برتر نبیند . یکی دیگر از آسیب های عبادت که قرآن روی آن دست گذاشته است منت گذاشتن و آزار است . قرآن می فرماید : صدقات خودتان را با منت و آزار دادن باطل نکنید . افرادی خدمت ائمه می رسیدند و کارشان را با آب و تاب تعریف می کردند . می گفتند : ما شیعه خالص شما هستیم . ائمه(علیهم السلام) می فرمودند : شیعه خالص ، ابوذر و مقداد بودند . شما باید بگویید امید داریم از شیعیان شما باشیم . گاهی اوقات عملی خوبی صادر می شود بعداً با منت گذاری و آزار دادن آن را باطل می کنیم . در قرآن داریم : عده ای که مسلمان می شدند بر سر پیامبر منت میگذاشتند و قرآن می فرمود : ما باید بر سر شما منت بگذاریم . ما چند جور آزار داریم . خدا آزاری ، پیامبر آزاری ، امام آزاری ، مردم آزاری و خود آزاری . یکی از مصادیق خدا آزاری این است که ادعا کند بنده ی خداست ، روزی خدا را بخورد اما در خانه دیگری را بزند . یکی دیگر از مصادیق خدا آزاری این است که من حدود الله را بشکنم زیرا خدا هم مرزهایی دارد و آن طرف بروم . قرآن می گوید : ای مردم از خدا و پیغمبر جلو نیفتید . وقتی خدا می گوید : حلال است چرا شما می گویید : حرام است ؟ حرام خدا را حلال کنید . وقتی خدا دستوری را داد کسی که به این دستور بی توجهی می کند ، این خدا آزاری است . پیامبر آزاری هم داریم . پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : کسی که حضرت فاطمه (س) را آزار دهد ، من را آزار داده است . هرکس مومنی را آزار بدهد ، من را آزار داده است . شما وقتی مومنی را خوار می کنید ، یعنی ائمه را خوار کرده اید . هرکس مومنی را شاد کند ، خدا را شاد کرده است پس عکس آن هم صادق است . خدا در قرآن می فرماید : کسانیکه خدا و پیامبر خدا را آزار دهند و کسانیکه مردها و زنهای مومن را آزار میدهند ، لعنت خدا بر آنها باد . مصادق آزار بسیار است . مثل تهمت زدن ، غیبت کردن و بُردن آبروی مردم و ...این آزار باعث میشود عمل ما ، از جایگاهش پایین بیاید . در روایت صریح داریم : آفت عبادت ریا است . ریا قصد می خواهد . اگر کسی کاری را انجام داد به قصد اینکه مردم خوششان بیاید و خدا را کنار زد ، این ریا میشود . فردی به امام باقر (علیه السلام) گفتند : کاری که میکنم و مردم مرا تشویق می کنم ، خوشم می آید . آیا این ریا است ؟ آقا فرمودند : خیر . تشویق با ریا فرق می کند. خوش آمدن از تعریف مردم غیر از ریا است . ریا این است که انگیزه ی عمل من غیر الهی باشد و این قصد می خواهد . روایت داریم : در روزقیامت ریاکار را با چند نام صدا می زنند . فاجر ، کافر و... یک ذره ریا عمل را میسوزاند . ریا قصد می خواهد . ما یک برنامه پخش می کنیم . این ریا است ؟ خیر . نشانه ریا کار این است که در جلوی مردم نشاط دارد ولی وقتی تنهاست کسل است . در خانه نماز صبح را سی ثانیه میخواند ولی در مسجد طولانی تر چند می خواند . این ریا است . ریاکار انتظار تشویق دارد و از انتقاد بدش می آید . با لفظ چیزی عوض نمیشود . بعضی ها می گویند : ریا نباشد ، من این کار را کردم . این حتما ریا است . خداوند متعال به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) گفت : پیغمبر ، تو دعوتت را برای خدا بکن. شما کار را برای خدا بکنید. خدا خودش آن را بزرگ میکند . خدا عزت می دهد و این بهتر از غرور است و غیر از خدا کسی نمی تواند عزت بدهد . ch3.iribtv.ir
پاسخ از حجت الاسلام دکتر رفیعی:
شیطان دشمن قسم خورده ماست . قرآن می فرماید : شیطان دشمن آشکار شماست . این دشمن هم بیکار نمی نشیند. بیشترین جایی که شیطان پیدایش می شود و به سراغ انسان می آید ، در مسائل عبادی است . خود شیطان می گوید : من در صراط مستقیم به سراغ افراد می آیم . یک سری حربه هایی هم دارد که این حربه های موجب می شود انسانی که در صراط مستقیم است به انحراف کشیده شود . یکی از حربه ها ی شیطان ، تزیین گناه است . کافی است اسم رشوه را هدیه بگذاریم . اسم لااُبالی گری را برادر خواهری بگذاریم . یکی از کارهای شیطان این است که عنوان گناه را تزیین میکند ، طرف را می کوبیم ، غیبت می کنیم ، تهمت هم به او می زنیم و اسم این را ، بحث سیاسی میگذاریم . این شخصیت کوبی است . یا فرض کنید اسم عنوان حرامی را ، یک اسم رنگ و آب داری به آن می دهیم . حربه دیگر شیطان وسوسه است . انسان را تحریک می کند . طبیعتا یکی از مهمترین حربه های شیطان این است که بعد از عمل ، یک جوری این عمل را باطل کند یا حین عمل یک آسیبی را وسط کار وارد کند که آن آسیب عمل را از جایگاه خودش پایین بیاورد . روایت داریم : وقتی مبعث پیامبر شد ، نیروهای شیطان خیلی ناراحت شدند و دور شیطان جمع شدند و گفتند چه کنیم ؟ بت پرستی دیگر تمام شد . یک کسی آمده که مردم را به توحید دعوت میکند . ما دیگر به مردم نمیتوانیم بگوییم : بت بپرستند . چون دیگر از بت کاری بر نمی آید . شیطان تاملی کرد و گفت : اینها که مسلمان می شوند و بت پرستی را کنار می گذارند ، در دلشان حب دنیا هست ؟ گفتند : بله . این ها دنیا را دوست دارند . شیطان گفت : این کافی است . نگران نباشید . بروید و حب دنیا را در دل مردم تشدید کنید تا مال را از راه حرام بدست بیاورند و در راه حرام خرج کنند ، این جوری به آنها لطمه می خورد . بعد از پیامبر هم همین شد . چه ریخت و پاش های مالی که کردند و در حکومت بنی امیه چه اتفاق هایی که افتاد . امام سجاد (علیه السلام) دعایی بنام مکارم الاخلاق دارد که دعای عجیبی است . شرح هایی هم دارد . یکی از مطالبی که امام در آنجا بیان می کند این است که وقتی ارزش آن را بیان می کند ، آسیب آنرا هم می گوید . مثلا خدایا من را عبد خودت کن . این یک ارزش است . بعد می گوید : خدا این عبادتم با آسیب عُجب خراب نشود . خدایا به من عزت ده . یک ارزش است . اما خدا عزت من را با کبر قاطی نشود . خدایا من را پیش چشم مردم بالا ببر ولی پیش خودم کوچکم کن . این ها مرزها است . یکی از آسیب ها ، عُجب است . یعنی عمل را بزرگ دیدن . مثلا دو برادر در مراسم احیا می خواهند شرکت کنند . یکی از اول شب مسجد می رود ولی دیگر خواب می ماند و به مراسم احیا نمی رسد . با شرمندگی میگوید : خدایا ما که به مراسم نرسیدیم ولی برادر دیگر می گوید : ما که امشب کارمان را انجام دادیم . اینها را نگاه کن که نرسیدند . او عملش باطل میشود چون عملش را با عُجب درآمیخت . در روایت داریم : گناهی که شما را ناراحت کند بهتر از عبادتی است که شما را به عُجب وادار کند . امام سجاد (علیه السلام) در این دعا می گویند : به تو پناه می برم از اینکه گناهم را کوچک بشمارم و عبادتم را بزرگ ببینم . متدینین و مومنین باید حواسشان جمع باشد ، بزرگ شماری عمل ، عجب ، به خود بالیدن . آیت الله بروجردی در اواخر عمرش گریه میکرد . علت را پرسیدند ؟ ایشان گفتند : دستمان خالی است . یک مرجع تقلیدی که صدها مجتهد مثل امام خمینی را تحویل جامعه داده است ، مسجد اعظم قم از آثار ایشان است ، کتاب جامع الاحادیث و شاگردانی که در کشورهای مختلف مثل آلمان داشته ، این حرف را میزند که دستمان خالی است . شخصی اینها را برای ایشان شمارش کرد . ایشان گفتند : کثرت عمل مهم نیست ، اخلاص عمل مهم است . چون کسی که بررسی میکند ، دقیق است . این گفته ایشان ، جلوی عمل کسانی را که می خواهند عملشان را بزرگ بشمارند می گیرد . نماینده های شورای اسلامی تازه تشکیل شده ، خدمت امام رسیدند . یکی از نماینده ها از امام خیلی تعریف کرد . امام از اول تا آخر گوش کرد . امام گفت : می ترسم این حرفهایی را که شما گفتید ، باور کنم . ما هنوز در اصلاح نفس خودمان مشکل داریم . یعنی بلافاصله این جمله را فرمودند تا از عجب و ابلال جلوگیری بشود . به امام سجاد (علیه السلام) میگویند : شما چقدر عبادت میکنید ؟ فرمودند : اینها چیزی نیست . شما عبادت جدم علی را ندیدید . راه کارش هم این است که انسان وقتی کاری انجام می دهد ، دنبال کار بالاتر برود . بگوید : حالا ما یک نمازی خواندیم ولی حضرت علی (علیه السلام) هزار رکعت نماز می خواند . ما دو تا زخم هم در جبهه برداشتیم ، امیر المومنین صدها زخم برداشت . فورا روی گزینه های بالاتر بروید . بگویید : تازه ممکن است قبول نشود و از بین برود و شاید عادت باشد . پس همیشه در خوف و رجا باشید . یکی از دانشمندان بنی اسرائیل خواب دید که قیامت شده و گفتند به بهشت برو . همینکه به بهشت رسید ، خدا به او گفت : با رحمت من وارد بهشت شو . به او بَر خورد و گفت : چرا به رحمت تو وارد بهشت بشوم ؟ به عمل خودم وارد بهشت می شوم . خطاب آمد او را برگردانید . خوب چه کار کردی ؟ شصت سال نماز خواندم و روزه گرفتم و تدریس کردم . گفتند : همه این ها را در کفه ترازو بگذارید . یکی از نعمتهای خدا مثل انار را در کفه دیگر ترازو گذاشتند و دید کفه اعمالش بالا رفت و کفه انار پایین آمد . اگر بخواهیم به عمل تو نمره بدهیم که خیلی کم می آورید . کدامیک از اعمال ما میتواند پاسخ یک نعمت مثل گوش و چشم باشد ؟ لذا ما به خدا میگوییم : با عدلت با ما رفتار نکن با فضلت و رحمتت با ما رفتار کن .
برای اینکه در عبادت مغرورنشویم ، راه دیگرش در مسئله نظری و اندیشه این است که وقتی کاری کردیم مثلا حج رفتیم و یا جبهه رفتیم ، بگوییم : از کجا معلوم است حُسن عاقبت باشد . داریم کسانی که در دقایق آخر سقوط کردند . طرح این سوال باعث میشود که انسان کار خودش را بزرگ نبیند . یک بازیکن فوتبال اگر دو تا گل زد نباید بگوید : کار تمام است . زیرا ممکن است در دقایق آخر گل بخورند . هیچ گاه کار را تمام شده نبینید . حالا فکر کنیم از کجا معلوم است این عبادت من قبول شده باشد؟ قبول شدن با صحت فرق دارد . شاید عادت بوده است . این ها باعث میشود انسان جایگاه عملش را برتر نبیند .
یکی دیگر از آسیب های عبادت که قرآن روی آن دست گذاشته است منت گذاشتن و آزار است . قرآن می فرماید : صدقات خودتان را با منت و آزار دادن باطل نکنید . افرادی خدمت ائمه می رسیدند و کارشان را با آب و تاب تعریف می کردند . می گفتند : ما شیعه خالص شما هستیم . ائمه(علیهم السلام) می فرمودند : شیعه خالص ، ابوذر و مقداد بودند . شما باید بگویید امید داریم از شیعیان شما باشیم . گاهی اوقات عملی خوبی صادر می شود بعداً با منت گذاری و آزار دادن آن را باطل می کنیم . در قرآن داریم : عده ای که مسلمان می شدند بر سر پیامبر منت میگذاشتند و قرآن می فرمود : ما باید بر سر شما منت بگذاریم . ما چند جور آزار داریم . خدا آزاری ، پیامبر آزاری ، امام آزاری ، مردم آزاری و خود آزاری . یکی از مصادیق خدا آزاری این است که ادعا کند بنده ی خداست ، روزی خدا را بخورد اما در خانه دیگری را بزند . یکی دیگر از مصادیق خدا آزاری این است که من حدود الله را بشکنم زیرا خدا هم مرزهایی دارد و آن طرف بروم . قرآن می گوید : ای مردم از خدا و پیغمبر جلو نیفتید . وقتی خدا می گوید : حلال است چرا شما می گویید : حرام است ؟ حرام خدا را حلال کنید . وقتی خدا دستوری را داد کسی که به این دستور بی توجهی می کند ، این خدا آزاری است . پیامبر آزاری هم داریم . پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : کسی که حضرت فاطمه (س) را آزار دهد ، من را آزار داده است . هرکس مومنی را آزار بدهد ، من را آزار داده است . شما وقتی مومنی را خوار می کنید ، یعنی ائمه را خوار کرده اید . هرکس مومنی را شاد کند ، خدا را شاد کرده است پس عکس آن هم صادق است . خدا در قرآن می فرماید : کسانیکه خدا و پیامبر خدا را آزار دهند و کسانیکه مردها و زنهای مومن را آزار میدهند ، لعنت خدا بر آنها باد . مصادق آزار بسیار است . مثل تهمت زدن ، غیبت کردن و بُردن آبروی مردم و ...این آزار باعث میشود عمل ما ، از جایگاهش پایین بیاید . در روایت صریح داریم : آفت عبادت ریا است . ریا قصد می خواهد . اگر کسی کاری را انجام داد به قصد اینکه مردم خوششان بیاید و خدا را کنار زد ، این ریا میشود . فردی به امام باقر (علیه السلام) گفتند : کاری که میکنم و مردم مرا تشویق می کنم ، خوشم می آید . آیا این ریا است ؟ آقا فرمودند : خیر . تشویق با ریا فرق می کند. خوش آمدن از تعریف مردم غیر از ریا است . ریا این است که انگیزه ی عمل من غیر الهی باشد و این قصد می خواهد . روایت داریم : در روزقیامت ریاکار را با چند نام صدا می زنند . فاجر ، کافر و... یک ذره ریا عمل را میسوزاند . ریا قصد می خواهد . ما یک برنامه پخش می کنیم . این ریا است ؟ خیر . نشانه ریا کار این است که در جلوی مردم نشاط دارد ولی وقتی تنهاست کسل است . در خانه نماز صبح را سی ثانیه میخواند ولی در مسجد طولانی تر چند می خواند . این ریا است . ریاکار انتظار تشویق دارد و از انتقاد بدش می آید . با لفظ چیزی عوض نمیشود . بعضی ها می گویند : ریا نباشد ، من این کار را کردم . این حتما ریا است . خداوند متعال به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) گفت : پیغمبر ، تو دعوتت را برای خدا بکن. شما کار را برای خدا بکنید. خدا خودش آن را بزرگ میکند . خدا عزت می دهد و این بهتر از غرور است و غیر از خدا کسی نمی تواند عزت بدهد .
ch3.iribtv.ir
- [سایر] چند نوع عبادت و عبادت کننده داریم؟
- [سایر] چه می شود که یک عبادت، عبادت برتر می شود ؟
- [سایر] شناخت آفت ها و آسیب ها در زمینه ی فهم متون دینی و از جمله قرآن چه اهمیتی دارد و آسیب ها از چه عواملی سرچشمه می گیرند؟
- [سایر] آیا جن می تواند به ما آسیب و ضرر بزند؟
- [سایر] عبادت به چه معناست ؟ آیا فقط نماز و روزه عبادت است ؟
- [سایر] آیا عبادت شیطان در کلیسای شیطان، همانند عبادت خداوند در کلیسای مسیحی است؟
- [سایر] عبادت فردی ما را زودتر به کمال میرساند یا عبادت اجتماعی؟
- [سایر] عبادت چیست؟
- [سایر] چه دارویی برای آسیب دیدگی دهان و زبان مفید است؟
- [سایر] آیا ارتباط غیر متعارف با نامحرم آسیب زا است؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] جایز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن خود را بخراشد و سیلی بزند و به خود آسیب برساند.
- [آیت الله خوئی] جایز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن خود را بخراشد و سیلی بزند و به خود آسیب برساند.
- [آیت الله مظاهری] سجده کردن برای غیر خداوند متعال به قصد عبادت حرام است، و بعضی از مردم که مقابل قبر امامانعلیهم السلام پیشانی را بر زمین میگذارند، چون برای تعظیم است نه عبادت، اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اجیر باید واجبات میت را نیابتاً انجام دهد و عبادت های او را قضا نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در اثر مسامحه و تخلّف در رانندگی، تصادفی پیش آید و آسیب جانی یا مالی به کسی برسد، راننده اتومبیل متخلّف ضامن خواهد بود.
- [آیت الله وحید خراسانی] مبتدیه و مضطربه و ناسیه و زنی که عادت عددیه دارد اگر خونی ببینند که نشانه های حیض را داشته باشد باید عبادت را ترک کنند و چنانچه بعد بفهمند حیض نبوده باید عبادتهایی را که به جا نیاورده اند قضا نمایند و اگر خونی ببینند که نشانه های حیض را نداشته باشد باید عبادت را به جا اورند مگر ناسیه در صورتی که یقین به تحقق عادت پیدا کند که تا احتمال بقای عادت را می دهد باید عبادت را ترک کند
- [آیت الله اردبیلی] (اِعتکاف) آن است که انسان به قصد عبادت کردن در مسجد بماند؛ بلکه اگر تنها با ماندن در مسجد نیز قصد عبادت کند، کافی است، هرچند عبادت دیگری انجام ندهد. اعتکاف عمل مستحبّی است که درباره آن بسیار سفارش شده است. روایت شده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: (اعتکاف ده روز در ماه رمضان معادل دو حجّ و دو عمره است)(1) و نیز روایت شده که خود آن حضرت دهه آخر ماه رمضان در مسجد اعتکاف میکردند(2).
- [آیت الله نوری همدانی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است ، اگر بیشتر از روزهای عادتش خون نفاس ببیند ، باید به اندازة روزهای عادت خود نفاس قرار دهد و بعد از آن تا روز دهم می تواند عبادت را ترک نماید یا کارهای مستحاضه را انجام دهد ، ولی ترک عبادت یک روز یا دو روز خیلی خوب است پس اگر از ده روز بگذرد ، به اندازة عادتش نفاس و بقیه استحاضه است و اگر عبادت را ترک کرده ، باید قضا کند .
- [امام خمینی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است، اگر بیشتر از روزهای عادتش خون نفاس ببیند، باید به اندازه روزهای عادت خود نفاس قرار دهد، و بعداز آن تا روز دهم می تواند عبادت را ترک نماید یا کارهای مستحاضه را انجام دهد.ولی ترک عبادت، یک روز یا دو روز خیلی خوب است. پس اگر از ده روز بگذرد، به روزهای عادتش حیض است و بقیه استحاضه است، و اگر عبادت را ترک کرده باید قضا کند.
- [آیت الله خوئی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است، اگر بیشتر از روزهای عادتش خون نفاس ببیند، باید به اندازة روزهای عادت خود نفاس قرار دهد، و بعد از آن واجب است یک روز عبادت را ترک نماید، و بعد جائز است احکام مستحاضه را جاری یا عبادت را تا ده روز ترک نماید، و اگر خون از ده روز بگذرد، باید روزهای بعد از عادت تا روز دهم را هم استحاضه قرار دهد، و عبادتهائی را که در آن روزها بهجا نیاورده قضا نماید، مثلًا زنی که عادت او شش روز بوده اگر بیشتر از شش روز خون ببیند، باید شش روز را نفاس قرار دهد و روز هفتم نیز عبادت را ترک کند و در روز هشتم و نهم و دهم مخیر است بین عبادت را ترک کند یا کارهای استحاضه را بهجا آورد، و اگر بیشتر از ده روز خون دید، از روز بعد از عبادت او استحاضه میباشد.