بحث دین ، بحث یک برنامه ی کلان زندگی است . همه ی ادیان یک برنامه ای است با یک منشأ الهی و ماورایی . وجه مشترک همه ی دین ها این است که یک آئین و روش برای زندگی هستند . اگر بخواهیم یک کلمه ی عامی بکار ببریم که همه ی ادیان را شامل شود این است که یک سبک زندگی و برنامه است . اینکه معروف است دین مسیحیت شریعت ندارد که آن هم مربوط به تحولاتی است که رخ داده ،به این معنا است که واجب و حرام خط کشی شده و قطعی ندارد . نه به این معنا که شریعت و برنامه ندارد . یعنی یک مسیحی هم روزهای یک شنبه به کلیسا می رود نه روزهای شنبه . این یک برنامه است . البته نه به این معنا که این دین فقط برای روزهای یکشنبه است . بلکه بحث بر سر این موضوع است که چارچوب ها و مرزهایی دارد که مسیرخود را از یهودیت جدا می کند . در کشورهای غربی خیلی از افراد ازدواج می کنند به سبک مسیحی و خیلی از افراد نیز ازدواج نکرده و همینطور با هم زندگی می کنند . ما در اسلام برای ازدواج خطبه ی عقد داریم . آنها نیز به کلیسا رفته و یک برنامه ای را برای ازدواج دارند . اندیشه ها ، افکار و عقاید مختلفی است که در این برنامه تجلی پیدا می کند . یک پژوهشگر مسیحی که خیلی از آراء را می داند و ممکن است قبول هم داشته باشد، لزوماً دین مسیحیت را ندارد. شاید این تعریف خوبی برای دین باشد که دردین عقاید به برنامه تبدیل شده و در جاهای مختلف زندگی خود را بروز می دهد . البته این اصطلاحات انتزاعی تعریف واضحی ندارد . یعنی اگر شما بگویید این خودکار چیست می توان برای آن یک تعریف واضحی بیان کرد . اما وقتی به سراغ اصطلاحاتی مانند دین ، معنویت و انسان می رویم نمی توان یک تعریفی مشخص در یک چارچوبی برای آن بیان کرد . کلمه ی معنویت بیشتر در یک فضای نیاز درونی است . یعنی ما یک نیازهای مادی کاملاً محسوس و ملموس داریم که می توانیم اسم ببریم و دلیل آن را می دانیم . ما می توانیم به طور کامل شناسایی کنیم که گرسنگی وتشنگی ناشی از چیست . درکنار این مسائل یک نیاز دیگری داریم که از این سنخ نیست . به آن معنویت می گوییم . منظور ازبرنامه ی زندگی یک برنامه ی روزمره و ساده نیست . بلکه برنامه ی کلان زندگی است . یعنی به تعبیری سبک زندگی و یک اسلوب کلان زندگی است . اصولاً انسان ها دین را انتخاب می کنند به همین خاطر دین های مختلفی وجود دارد و دین های مادی هم است . در عنوان عام دین ، عرفان سرخپوستی ، هندو و اسلام نیز یک دین است .دین یک مجموعه اعتقادات و باورها است که این باورها در زندگی وارد می شود .
بحث دین ، بحث یک برنامه ی کلان زندگی است . همه ی ادیان یک برنامه ای است با یک منشأ الهی و ماورایی . وجه مشترک همه ی دین ها این است که یک آئین و روش برای زندگی هستند . اگر بخواهیم یک کلمه ی عامی بکار ببریم که همه ی ادیان را شامل شود این است که یک سبک زندگی و برنامه است . اینکه معروف است دین مسیحیت شریعت ندارد که آن هم مربوط به تحولاتی است که رخ داده ،به این معنا است که واجب و حرام خط کشی شده و قطعی ندارد . نه به این معنا که شریعت و برنامه ندارد . یعنی یک مسیحی هم روزهای یک شنبه به کلیسا می رود نه روزهای شنبه . این یک برنامه است . البته نه به این معنا که این دین فقط برای روزهای یکشنبه است . بلکه بحث بر سر این موضوع است که چارچوب ها و مرزهایی دارد که مسیرخود را از یهودیت جدا می کند . در کشورهای غربی خیلی از افراد ازدواج می کنند به سبک مسیحی و خیلی از افراد نیز ازدواج نکرده و همینطور با هم زندگی می کنند . ما در اسلام برای ازدواج خطبه ی عقد داریم . آنها نیز به کلیسا رفته و یک برنامه ای را برای ازدواج دارند . اندیشه ها ، افکار و عقاید مختلفی است که در این برنامه تجلی پیدا می کند . یک پژوهشگر مسیحی که خیلی از آراء را می داند و ممکن است قبول هم داشته باشد، لزوماً دین مسیحیت را ندارد. شاید این تعریف خوبی برای دین باشد که دردین عقاید به برنامه تبدیل شده و در جاهای مختلف زندگی خود را بروز می دهد . البته این اصطلاحات انتزاعی تعریف واضحی ندارد . یعنی اگر شما بگویید این خودکار چیست می توان برای آن یک تعریف واضحی بیان کرد . اما وقتی به سراغ اصطلاحاتی مانند دین ، معنویت و انسان می رویم نمی توان یک تعریفی مشخص در یک چارچوبی برای آن بیان کرد . کلمه ی معنویت بیشتر در یک فضای نیاز درونی است . یعنی ما یک نیازهای مادی کاملاً محسوس و ملموس داریم که می توانیم اسم ببریم و دلیل آن را می دانیم . ما می توانیم به طور کامل شناسایی کنیم که گرسنگی وتشنگی ناشی از چیست . درکنار این مسائل یک نیاز دیگری داریم که از این سنخ نیست . به آن معنویت می گوییم . منظور ازبرنامه ی زندگی یک برنامه ی روزمره و ساده نیست . بلکه برنامه ی کلان زندگی است . یعنی به تعبیری سبک زندگی و یک اسلوب کلان زندگی است . اصولاً انسان ها دین را انتخاب می کنند به همین خاطر دین های مختلفی وجود دارد و دین های مادی هم است . در عنوان عام دین ، عرفان سرخپوستی ، هندو و اسلام نیز یک دین است .دین یک مجموعه اعتقادات و باورها است که این باورها در زندگی وارد می شود .
- [سایر] مغالطه تحلیلی نگریِ تعریف دین به معنویت چیست؟
- [سایر] تعریف معنویت چیست ؟
- [سایر] انسان از معنویت به دین میرسد یا از دین به معنویت؟
- [سایر] آیا دین و معنویت ملتزم یکدیگر هستند و یا اینکه ممکن است ما معنویت داشته باشیم فارغ از دین ؟
- [سایر] معنای واژهی سیاست چیست؟ چه تفاوتی بین تعریف «سیاست» در فرهنگ سیاسی اسلام و فرهنگهای غربی وجود دارد؟
- [سایر] آیا معنویت نیمی از دین است ؟
- [سایر] آیا معنویت بدون دین اشکالی دارد؟
- [سایر] مهدویت در دین یهود و مسیح چه تفاوتی با زرتشت و اسلام دارد توضیح دهید؟
- [سایر] تعریف دین چیست؟ یک تعریف کلی از دین بیان کنید.
- [سایر] تعریف دین چیست؟ یک تعریف کلی از دین بیان کنید.
- [آیت الله علوی گرگانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود یا حکم ضروری دین یعنیحکمی را که مسلمانان جز دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز وروزه را انکار کند در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتدّ میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثلاً واجببودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله بروجردی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدعتی در اسلام واقع شود (مانند منکراتی که دولتهای ناصالح به نام اسلام انجام می دهند) بر همه، مخصوصاً علمای دین واجب است حق را اظهار و باطل را انکار کنند و اگر سکوت علمای دین موجب هتک مقام علم، یا سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، هرچند بدانند تاثیر نمی کند.
- [آیت الله خوئی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقههائی بوده باشد که در مسألة (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه درصورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد میشود، و احکامی که در مسائل آینده ذکر میشود بر او مترتب است.
- [آیت الله نوری همدانی] مسلمانی که منکر خدا یا معاد یا پیغمبر شود ، یا حکم ضروری دین ، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند ، مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند ، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است و انکار آن ، انکار نبوّت پیغمبر ( صلّی الله علیه وآله ) است ، مرتّد است .
- [آیت الله مکارم شیرازی] غسل و کفن و نماز و دفن میت مسلمان واجب کفائی است یعنی، اگر بعضی انجام دهند، از دیگران ساقط می شود چنانچه هیچ کس انجام ندهد، همه معصیت کرده اند و در این مسأله تفاوتی میان فرقه های مختلف مسلمانان نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعضی از مسؤولین ممالک اسلامی موجب بسط نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی اجانب شود که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، یا موجب بسط اشاعه فحشا و گناهان بزرگ یا ترک واجبات شود خود به خود عزل میشود و بر مسلمانان لازم است با او مخالفت کنند و از اسلام و مصالح مسلمین دفاع کنند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود ، مثل منکراتی که دولتهای جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام ، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق وانکار باطل ، واگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم وموجب اسائة ظنّ به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند .
- [امام خمینی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولتها اجرا میکنند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علمای اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علمای اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علمای اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمیکند.