برای تکافوء ادلّه که یکی از دلایل کثرت گرایی دینی است، چه پاسخی می توان داد؟
ادله ای که برای کثرت گرایی آورده اند، متعدد است که یکی از آن ها تکافوء ادلاه ّست. این ها مدّعی هستند که ادیان مختلف، هر کدام بر صحت دین خود اقامه ی دلیل می کنند و هیچ کدام از این ادلّه نمی توانند یک دیگر را خاصماً دفع کنند؛ لذا ادلّه متکافیء است و در ظرفی که ادلّه متکافیءاند، ما باید قائل به پلورالیسم دینی بشویم. دو مطلب در این زمینه می توان گفت: اوّل این که پیش فرض شما قابل بحث است بلکه یک ادعا است و درست نیست؛ زیرا ما ادعا می کنیم که می توانیم دین خود را به طور قاطع اثبات کنیم و لازمه ی آن نفی ادیان دیگر است. ما اوّلِ این کلام را می پذیریم که ادیان دیگر هم دلیل متقن دارند. نکته ی دوم این که پلورالیسم شما در نهایت می خواهد بگوید که همه ی ادیان، راهی به واقعیت دارند. مگر تکافوء این را ثابت می کند؟ بلکه تکافوء ادلّه می گوید که ما هیچ کدام دلیل متقن نداریم و این ثابت نمی کند که همه ی ادیان حق اند. فرض کنید که دو نفر با هم نزاع دارند و به محضر قاضی می روند. قاضی هر دو دلیل را متکافیء می بیند. هر دو شهودی آورده اند. آیا تکافوء واقعیت را عوض می کند؟ اگر ادلّه در مقابل هم برای ما مساوی شد، مگر واقعیت عوض می شود؟ پس باید دید که پلورالیسم چه می خواهد بگوید و اگر مدعایش این باشد که با ادیان دیگر خوش رفتار باشید و با آنان محاجه نکنید؛ این بحث دیگری است و اگر بحث سر این بود که همه ی ادیان حق اند و همه ی ادیان چهره های یک حقیقت اند، این چه ربطی به تکافوء ادلّه دارد. ادلّه می تواند متکافیء باشد، در صورتی که یکی حقّ باشد و دیگری باطل؛ مخصوصاً این که ادله ی ادیان امروزی متعارض اند و نمی توانند با هم جمع شوند. تکافؤ ادلّه هم که باشد، جمع نقیضین ممکن نیست. یکی می گوید: تثلیث درست است؛ دیگری می گوید: درست نیست؛ پس دیگر جایی برای تکافوء ادلّه نمی ماند. منبع: پلورالیسم دینی ، رضا مصطفی لو، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380).
عنوان سوال:

برای تکافوء ادلّه که یکی از دلایل کثرت گرایی دینی است، چه پاسخی می توان داد؟


پاسخ:

ادله ای که برای کثرت گرایی آورده اند، متعدد است که یکی از آن ها تکافوء ادلاه ّست. این ها مدّعی هستند که ادیان مختلف، هر کدام بر صحت دین خود اقامه ی دلیل می کنند و هیچ کدام از این ادلّه نمی توانند یک دیگر را خاصماً دفع کنند؛ لذا ادلّه متکافیء است و در ظرفی که ادلّه متکافیءاند، ما باید قائل به پلورالیسم دینی بشویم. دو مطلب در این زمینه می توان گفت:
اوّل این که پیش فرض شما قابل بحث است بلکه یک ادعا است و درست نیست؛ زیرا ما ادعا می کنیم که می توانیم دین خود را به طور قاطع اثبات کنیم و لازمه ی آن نفی ادیان دیگر است. ما اوّلِ این کلام را می پذیریم که ادیان دیگر هم دلیل متقن دارند. نکته ی دوم این که پلورالیسم شما در نهایت می خواهد بگوید که همه ی ادیان، راهی به واقعیت دارند. مگر تکافوء این را ثابت می کند؟ بلکه تکافوء ادلّه می گوید که ما هیچ کدام دلیل متقن نداریم و این ثابت نمی کند که همه ی ادیان حق اند. فرض کنید که دو نفر با هم نزاع دارند و به محضر قاضی می روند. قاضی هر دو دلیل را متکافیء می بیند. هر دو شهودی آورده اند. آیا تکافوء واقعیت را عوض می کند؟ اگر ادلّه در مقابل هم برای ما مساوی شد، مگر واقعیت عوض می شود؟ پس باید دید که پلورالیسم چه می خواهد بگوید و اگر مدعایش این باشد که با ادیان دیگر خوش رفتار باشید و با آنان محاجه نکنید؛ این بحث دیگری است و اگر بحث سر این بود که همه ی ادیان حق اند و همه ی ادیان چهره های یک حقیقت اند، این چه ربطی به تکافوء ادلّه دارد. ادلّه می تواند متکافیء باشد، در صورتی که یکی حقّ باشد و دیگری باطل؛ مخصوصاً این که ادله ی ادیان امروزی متعارض اند و نمی توانند با هم جمع شوند. تکافؤ ادلّه هم که باشد، جمع نقیضین ممکن نیست. یکی می گوید: تثلیث درست است؛ دیگری می گوید: درست نیست؛ پس دیگر جایی برای تکافوء ادلّه نمی ماند.
منبع: پلورالیسم دینی ، رضا مصطفی لو، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین