کثرت‌گرایی یا پلورالیسم، پاسخ این پرسش است که از میان این همه ادیان که همه ادعا می‌کنند تنها نجات بخش بشر هستند، کدام یک نجات بخش بشر است و رستگاری او را تضمین می‌کند؟ می‌دانیم که نمی‌توان همه‌ی ادیان را برحق دانست و نمی‌توان همه را نیز تخطئه کرد؛ زیرا در میان همه‌ی ادیان، انسان‌های پاک و صادقی وجود دارند، هر چند از محتوای دینی که ما آن را حق می‌دانیم، بی‌خبر باشند. آیا می‌توان گفت که چنین افرادی، به رستگاری نمی‌رسند؟ فشرده‌ی این نظریه که جان هیک آن را کامل‌تر بیان کرد، چنین است: (...تنها یک راه و شیوه‌ی نجات و رستگاری وجود ندارد، بلکه راه‌های متعدد و متکثّری در این زمینه وجود دارند.)(مباحث پلورالیسم دینی، جان هیک، ص 96. ) یعنی همه‌ی ادیان می‌توانند بشر را به سعادت برسانند، نه تنها یک دین. بنابراین، اسلام و مسیحیت هیچ یک نمی‌توانند ادعا کنند که تنها ما سعادت‌بخش هستیم. (بنابراین، تکثرگرایی، حقانیت و کمال و رستگاری را در همه‌ی ادیان محقق می شمارد.)( مجلّه‌ی معرفت، ش 23، ص 801. ) حتی اگر دینی از نظر آموزه‌های اسلام، شرک‌آلود و باطل باشد، باز هم کمال و رستگاری را در پی خواهد داشت! کثرت‌گرایی هم چنان که از نامش پیداست، تعدّد و تفاوت ادیان را درست می‌داند و کاملاً آن‌ها را از هم جدا می‌شمارد، ولی می‌گوید: (هر چند ادیان تفاوت دارند، ولی آن‌ها در راه رستگاری بشر، یک کار مشترک انجام می‌دهند که در این صورت ما به بطلان یا ناحق بودن بسیاری از ادیان، دچار نمی‌شویم یا فقط راه و دین خود را حق نمی‌دانیم). با این حال، واقعیت جز این است. در ادیان آسمانی، دوگونه کثرت و تعدّد را می‌توان تصور کرد. به عبارتی، (کثرت دینی را می توان به دو گونه‌ی طولی و عرضی تقریر کرد... کثرت عرضی ادیان و شرایع آسمانی بدین صورت است که همه یا عده‌ای از پیروان دینی و شریعت پیشین، از پذیرش شریعت آسمانی جدید سرباز زده و بر شریعت پیشین باقی بمانند. مثال این گونه کثرت، ادیان ابراهیمی یهود، مسیحیّت و اسلام است. کثرت طولی عبارت است از ادیان یا شرایع آسمانی که در طول تاریخ بشر ظهور نموده و به دین یا شریعت اسلام ختم گردیده است. چنین کثرتی نه با حقانیت همگانی دین‌ها منافات دارد و نه از جنبه‌ی عملی مشکل آفرین است؛ زیرا فرض این است که همه‌ی ادیان، الهی و توحیدی‌اند و تغییر و تحریفی در آن‌ها راه نیافته است. بنابراین، از جنبه‌ی نظری، همگی برحق‌اند و پیروان آن‌ها نیز به نجات و رستگاری نایل آمده‌اند. از جنبه‌ی عملی نیز چون در زمان‌های مختلف و متوالی ظهور کرده‌اند مشکلی پیش رو نیست. در این جا با پدیده‌ی نسخ رو به رو هستیم؛ یعنی با آمدن شریعت الهی جدید، برخی از احکام شریعت پیشین، نسخ شده و عمل به آن‌ها مایه‌ی سعادت و رشد و کمال نفسانی نخواهد بود).( قرآن کریم. ) پس ادیان، کثرت طولی دارند و این کثرت طولی هیچ گونه مشکل نظری و عملی ایجاد نمی‌کند. به عبارتی، هر چند در ظاهر کثرت عرضی وجود دارد، ولی از وجود یک چیز نمی‌توان حقانیت آن را نتیجه گرفت. پس در باطن و حقیقت، کثرت عرضی وجود ندارد و تنها یکی از ادیان، حق است، نه بیشتر. کثرتی که در ظاهر می‌بینیم در شریعت‌های ادیان است وگرنه ادیان در روح کلّی خود، وحدت و یگانگی دارند. توحید، نبوت، وحی و معاد، روح کلی و مشترک همه‌ی ادیان آسمانی است. همه از یک خدا و یک معاد سخن می‌گویند و هدف کلی آن‌ها توجه دادن به حق، پیروی از پروردگار و بندگی او و حرکت به سوی رستگاری است. البته در احکام و فروع جزیی، اختلاف دارند که یک امر طبیعی است. (و دستورات جزیی و فروعات (احکام) عملی متناسب با ابعاد طبیعی و مادّی آدمی و خصوصیات فردی و قومی به مقتضای زمان‌ها و مکان‌ها تغییر می‌یابند. این فروع جزیی (مثل نماز و روزه و...) که دلیل پیدایش مذاهب گوناگون هستند، نه تنها موجب کثرت در اصل دین نمی‌باشند، بلکه نتیجه‌ی همان فطرت ثابت و واحد هستند.)( تحلیل و نقد پلورالیسم، علی ربانی گلپایگانی، نشر فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چ 1، 8731 ش. ) بنابراین، دین در اصل، یکی است و ادیان، تفاوت دارند نه تعدّد. در صورتی می‌توان گفت ادیان تعدد دارند که هر یک، دیگری را نفی کند. قرآن مجید، پیامبران و شریعت‌های پیش از خود را نه تنها ردّ نمی‌کند، بلکه تصدیق می‌کند. ادیان آسمانی پیشین نیز آمدن دین اسلام را بشارت داده و حتی از با اشاره به نام پیامبر خاتم از او یاد کرده‌اند: وَ اِذ قالَ عیسَی ابنُ مَریم یا بَنی اسرائیل انّی رَسُولُ الله الیکُم مُصَدِّقاً لِما بینَ یَدَیَّ مِن التَّوراتِ وَ مُبَشِّراً بِرَسولٍ یأتی مِن بَعدِی اسمُهُ اَحمَدُ فَلَمّا جَاءَهُم بِالبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحرٌ مُبینٌ. (شریعت در آینه‌ی معرفت، عبدالله جوادی آملی، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چ 1، 2731 ش. ) ای پیامبر! به یاد آر هنگامی را که عیسی پسر مریم به بنی اسراییل گفت: همانا من فرستاده‌ی خدا به سوی شما هستم و به حقانیت کتاب تورات (که پیش از من نازل شده) و در برابر من است، ایمان دارم. هم‌چنین شما را به آمدن رسولی که نامش (در انجیل من) اَحمد است، مژده می‌دهم... . بنابراین، ادیان، کثرت عرضی و به دیگر سخن، تنافی ندارند، بلکه کثرت ادیان، طولی است. در غیر این صورت، باید همدیگر را نفی می‌کردند، نه تصدیق. در پایان، سخنی از شهید گران‌قدر استاد مطهری‌رحمت الله علیه را در این زمینه می‌آوریم: (دین حق در هر زمانی، یکی بیش نیست و بر همه کس لازم است که از آن پیروی کند. این اندیشه که اخیراً درمیان برخی از مدعیان روشن‌فکری رایج شده است که می‌گویند همه‌ی ادیان آسمانی از لحاظ اعتبار در همه وقت یکسانند، اندیشه‌ی نادرستی است. درست است که پیامبران خدا همگی به سوی یک هدف و یک خدا دعوت کرده اند، ولی این سخن به این معنا نیست که در هر زمانی، چندین دین حق وجود دارد و انسان می تواند هر دینی را که می خواهد بپذیرد، بلکه معنای آن، این است که انسان باید همه‌ی پیامبران را قبول داشته باشد و بداند که پیامبران سابق، مبشّر پیامبران لاحق، خصوصاً خاتم و افضل آنان بوده‌اند و پیامبران لاحق، مصدّقِ پیامبران سابق بوده‌اند. پس لازمه‌ی ایمان به همه پیامبران، این است که در هر زمانی، تسلیم شریعت همان پیامبری باشیم که دوره‌ی اوست و قهراً لازم است در دوره‌ی ختمیّه به آخرین دستورهایی که از جانب خدا به وسیله‌ی آخرین پیامبر رسیده است، عمل کنیم. این لازم اسلام، یعنی تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالت های فرستادگان اوست. در این زمان اگر کسی بخواهد به سوی خدا راهی بجوید، باید از دستورات دین او (پیامبراسلام‌صلَّی الل.ه علیه وآله وسلَّم) راهنمایی بجوید. قرآن کریم می‌فرماید: وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ؛( مجله‌ی معرفت، مؤسسه‌ی امام خمینی‌رحمت الله علیه، ش 23. ) هر کس غیراز اسلام دینی را بجوید، هرگز از او پذیرفته نشود و او در جهان آخرت از زیان‌کاران خواهد بود).( عدل الهی، مرتضی مطهری‌رحمت الله علیه، نشر صدرا، چ 4، 8631 ش. ) منبع: فصلنامه صباح ، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه
کثرتگرایی یا پلورالیسم، پاسخ این پرسش است که از میان این همه ادیان که همه ادعا میکنند تنها نجات بخش بشر هستند، کدام یک نجات بخش بشر است و رستگاری او را تضمین میکند؟ میدانیم که نمیتوان همهی ادیان را برحق دانست و نمیتوان همه را نیز تخطئه کرد؛ زیرا در میان همهی ادیان، انسانهای پاک و صادقی وجود دارند، هر چند از محتوای دینی که ما آن را حق میدانیم، بیخبر باشند. آیا میتوان گفت که چنین افرادی، به رستگاری نمیرسند؟
فشردهی این نظریه که جان هیک آن را کاملتر بیان کرد، چنین است: (...تنها یک راه و شیوهی نجات و رستگاری وجود ندارد، بلکه راههای متعدد و متکثّری در این زمینه وجود دارند.)(مباحث پلورالیسم دینی، جان هیک، ص 96. ) یعنی همهی ادیان میتوانند بشر را به سعادت برسانند، نه تنها یک دین. بنابراین، اسلام و مسیحیت هیچ یک نمیتوانند ادعا کنند که تنها ما سعادتبخش هستیم. (بنابراین، تکثرگرایی، حقانیت و کمال و رستگاری را در همهی ادیان محقق می شمارد.)( مجلّهی معرفت، ش 23، ص 801. ) حتی اگر دینی از نظر آموزههای اسلام، شرکآلود و باطل باشد، باز هم کمال و رستگاری را در پی خواهد داشت! کثرتگرایی هم چنان که از نامش پیداست، تعدّد و تفاوت ادیان را درست میداند و کاملاً آنها را از هم جدا میشمارد، ولی میگوید: (هر چند ادیان تفاوت دارند، ولی آنها در راه رستگاری بشر، یک کار مشترک انجام میدهند که در این صورت ما به بطلان یا ناحق بودن بسیاری از ادیان، دچار نمیشویم یا فقط راه و دین خود را حق نمیدانیم).
با این حال، واقعیت جز این است. در ادیان آسمانی، دوگونه کثرت و تعدّد را میتوان تصور کرد. به عبارتی، (کثرت دینی را می توان به دو گونهی طولی و عرضی تقریر کرد... کثرت عرضی ادیان و شرایع آسمانی بدین صورت است که همه یا عدهای از پیروان دینی و شریعت پیشین، از پذیرش شریعت آسمانی جدید سرباز زده و بر شریعت پیشین باقی بمانند. مثال این گونه کثرت، ادیان ابراهیمی یهود، مسیحیّت و اسلام است. کثرت طولی عبارت است از ادیان یا شرایع آسمانی که در طول تاریخ بشر ظهور نموده و به دین یا شریعت اسلام ختم گردیده است. چنین کثرتی نه با حقانیت همگانی دینها منافات دارد و نه از جنبهی عملی مشکل آفرین است؛ زیرا فرض این است که همهی ادیان، الهی و توحیدیاند و تغییر و تحریفی در آنها راه نیافته است. بنابراین، از جنبهی نظری، همگی برحقاند و پیروان آنها نیز به نجات و رستگاری نایل آمدهاند. از جنبهی عملی نیز چون در زمانهای مختلف و متوالی ظهور کردهاند مشکلی پیش رو نیست. در این جا با پدیدهی نسخ رو به رو هستیم؛ یعنی با آمدن شریعت الهی جدید، برخی از احکام شریعت پیشین، نسخ شده و عمل به آنها مایهی سعادت و رشد و کمال نفسانی نخواهد بود).( قرآن کریم. ) پس ادیان، کثرت طولی دارند و این کثرت طولی هیچ گونه مشکل نظری و عملی ایجاد نمیکند. به عبارتی، هر چند در ظاهر کثرت عرضی وجود دارد، ولی از وجود یک چیز نمیتوان حقانیت آن را نتیجه گرفت. پس در باطن و حقیقت، کثرت عرضی وجود ندارد و تنها یکی از ادیان، حق است، نه بیشتر. کثرتی که در ظاهر میبینیم در شریعتهای ادیان است وگرنه ادیان در روح کلّی خود، وحدت و یگانگی دارند. توحید، نبوت، وحی و معاد، روح کلی و مشترک همهی ادیان آسمانی است. همه از یک خدا و یک معاد سخن میگویند و هدف کلی آنها توجه دادن به حق، پیروی از پروردگار و بندگی او و حرکت به سوی رستگاری است. البته در احکام و فروع جزیی، اختلاف دارند که یک امر طبیعی است. (و دستورات جزیی و فروعات (احکام) عملی متناسب با ابعاد طبیعی و مادّی آدمی و خصوصیات فردی و قومی به مقتضای زمانها و مکانها تغییر مییابند. این فروع جزیی (مثل نماز و روزه و...) که دلیل پیدایش مذاهب گوناگون هستند، نه تنها موجب کثرت در اصل دین نمیباشند، بلکه نتیجهی همان فطرت ثابت و واحد هستند.)( تحلیل و نقد پلورالیسم، علی ربانی گلپایگانی، نشر فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چ 1، 8731 ش. )
بنابراین، دین در اصل، یکی است و ادیان، تفاوت دارند نه تعدّد. در صورتی میتوان گفت ادیان تعدد دارند که هر یک، دیگری را نفی کند. قرآن مجید، پیامبران و شریعتهای پیش از خود را نه تنها ردّ نمیکند، بلکه تصدیق میکند. ادیان آسمانی پیشین نیز آمدن دین اسلام را بشارت داده و حتی از با اشاره به نام پیامبر خاتم از او یاد کردهاند:
وَ اِذ قالَ عیسَی ابنُ مَریم یا بَنی اسرائیل انّی رَسُولُ الله الیکُم مُصَدِّقاً لِما بینَ یَدَیَّ مِن التَّوراتِ وَ مُبَشِّراً بِرَسولٍ یأتی مِن بَعدِی اسمُهُ اَحمَدُ فَلَمّا جَاءَهُم بِالبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحرٌ مُبینٌ. (شریعت در آینهی معرفت، عبدالله جوادی آملی، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چ 1، 2731 ش. )
ای پیامبر! به یاد آر هنگامی را که عیسی پسر مریم به بنی اسراییل گفت: همانا من فرستادهی خدا به سوی شما هستم و به حقانیت کتاب تورات (که پیش از من نازل شده) و در برابر من است، ایمان دارم. همچنین شما را به آمدن رسولی که نامش (در انجیل من) اَحمد است، مژده میدهم... .
بنابراین، ادیان، کثرت عرضی و به دیگر سخن، تنافی ندارند، بلکه کثرت ادیان، طولی است. در غیر این صورت، باید همدیگر را نفی میکردند، نه تصدیق.
در پایان، سخنی از شهید گرانقدر استاد مطهریرحمت الله علیه را در این زمینه میآوریم: (دین حق در هر زمانی، یکی بیش نیست و بر همه کس لازم است که از آن پیروی کند. این اندیشه که اخیراً درمیان برخی از مدعیان روشنفکری رایج شده است که میگویند همهی ادیان آسمانی از لحاظ اعتبار در همه وقت یکسانند، اندیشهی نادرستی است. درست است که پیامبران خدا همگی به سوی یک هدف و یک خدا دعوت کرده اند، ولی این سخن به این معنا نیست که در هر زمانی، چندین دین حق وجود دارد و انسان می تواند هر دینی را که می خواهد بپذیرد، بلکه معنای آن، این است که انسان باید همهی پیامبران را قبول داشته باشد و بداند که پیامبران سابق، مبشّر پیامبران لاحق، خصوصاً خاتم و افضل آنان بودهاند و پیامبران لاحق، مصدّقِ پیامبران سابق بودهاند. پس لازمهی ایمان به همه پیامبران، این است که در هر زمانی، تسلیم شریعت همان پیامبری باشیم که دورهی اوست و قهراً لازم است در دورهی ختمیّه به آخرین دستورهایی که از جانب خدا به وسیلهی آخرین پیامبر رسیده است، عمل کنیم. این لازم اسلام، یعنی تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالت های فرستادگان اوست. در این زمان اگر کسی بخواهد به سوی خدا راهی بجوید، باید از دستورات دین او (پیامبراسلامصلَّی الل.ه علیه وآله وسلَّم) راهنمایی بجوید. قرآن کریم میفرماید: وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ؛( مجلهی معرفت، مؤسسهی امام خمینیرحمت الله علیه، ش 23. ) هر کس غیراز اسلام دینی را بجوید، هرگز از او پذیرفته نشود و او در جهان آخرت از زیانکاران خواهد بود).( عدل الهی، مرتضی مطهریرحمت الله علیه، نشر صدرا، چ 4، 8631 ش. )
منبع: فصلنامه صباح ، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه
- [سایر] آیا دو جنبه وجودی در انسان (روح و بدن) مؤید پلورالیسم و کثرت گرایی است؟
- [سایر] اگر چنانچه به کثرت گرایی دینی معتقد نباشیم آیا با صفت هادی بودن خدا سازگاری دارد؟
- [سایر] دیدگاه اسلام و قرآن درباره حقانیت ادیان و پلورالیسم دینی چیست؟ آیا اسلام پیروان دیگر ادیان را اهل دوزخ میداند؟
- [سایر] آیا دو جنبه وجودی در انسان (روح و بدن) مؤید پلورالیسم و کثرت گرایی است؟
- [سایر] برای تکافوء ادلّه که یکی از دلایل کثرت گرایی دینی است، چه پاسخی می توان داد؟
- [سایر] نظریهی پلورالیسم (کثرت گرایی) و تقریرهای مهم آن را تبیین فرمایید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در اسلام کثرت گرایی وجود دارد یا خیر؟ به چه دلیل؟
- [سایر] علل تعدد ادیان و اختلاف بین آنها چیست؟
- [سایر] اگر به کثرت گرایی دینی معتقد نباشیم، آیا به صفت هادی بودن خداوند متعال خدشه وارد نمی شود؟[1]
- [سایر] علل دین گرایی و دین گریزی در ادیان اسلام مسیحیت زرتشت . یهود چیست؟ کدام یک از اعتقادات دینی موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر نجاست بدن را در اب کر یا جاری بر طرف کنند بدن پاک می شود و تعدد شستن حتی در بول لازم نیست
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر ظاهر برنج و گوشت و مانند اینها نجس شده باشد در جایی که تعدّد لازم نیست، چنانچه آن را در کاسه و مانند آن بگذارند و یک مرتبه آب روی آن بریزند و خالی کنند پاک میشود.
- [آیت الله جوادی آملی] .طول دادن قرائت با خواندن سورههای بزرگ و اِطاله رکوع، سجود، نیز قنوت بر اثر کثرت ذکر و دعا تا موجب از بین رفتن وقت نماز نشود, منعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه به خاطر یک حالت فوق العاده مانند بیماری، غضب یا مصیبت موقتاً گرفتار حالت کثرت شک شود باید به شک خود اعتنا کرده و مطابق احکام آن رفتار کند.
- [آیت الله سیستانی] کسی که همیشه در نماز مخصوصی مثلاً در نماز ظهر زیاد شک میکند ، به طوری که کثرت شک از مختصات آن شمرده میشود ، اگر در نماز دیگر مثلاً در نماز عصر شک کند باید به دستور شک رفتار نماید .
- [آیت الله شبیری زنجانی] غذای نجسی که لای دندانها مانده، اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذای نجس برسد، پاک میشود و در جایی که تعدّد لازم است، باید متعدّد آب بگردانند به طوری که به تمام غذای نجس برسد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ولیّ زن شوهر او است و بعد از او خویشاوندان نسبی به ترتیب طبقات ارث و در هر طبقه مردها بر زنها مقدماند و در صورت تعدّد بنا بر احتیاط از همه باید اجازه گرفته شود.
- [آیت الله بهجت] اگر موی سر و صورت را با آب قلیل آب بکشند ، بنا بر احتیاط واجب باید فشار دهند که غساله آن جدا شود اگر چه محتاج به تعدد شستن نباشد در صورتی که آب در لابلای موها فرو رفته باشد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] کافر یعنی کسی که خدا، یا پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را قبول ندارد، یا برای خدا شریکی قرار می دهد بنابر احتیاط نجس است، هرچند به یکی از ادیان آسمانی، مانند آیین یهود و نصاری ایمان داشته باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مخرج بول با غیر اب پاک نمی شود و در کر و جاری یک مرتبه شستن کافیست ولی با اب قلیل بنابر احتیاط واجب باید دو مرتبه شست و در غیر مخرج طبیعی اقوی تعدد است و بهتر ان است که سه مرتبه شسته شود