خدای تعالی در قرآن مجید فرمان داده است که عدّهای برای کسب معارف الهی و تفقه در دین اقدام نمایند و سپس در جامعه به بیان و تعلیم اصول و احکام دین بپردازند و با یادآوری معاد، مردم را از عاقبت کارهای ناشایست بیم دهند. افرادی که در راستای این فرمان الهی به تلاش علمی و عملی پرداخته و خود را برای انجام این رسالت الهی آماده کردهاند، عالم دینی نامیده میشوند. خداوند از عالمان دین پیمان گرفته است که در برابر ستم ظالمان و پایمال شدن حقّ مظلوم سکوت نکنند. وظیفهی آنها دفاع و حفاظت از مرزهای عقیده و ایمان مردم است. آنها به فرمان خداوند، این مسؤولیّت را پذیرفته‌اند و در انجام وظیفهی خویش نیز جز رضا و خشنودی او را طلب نمیکنند و هر سختی را در این راه بر خود هموار مینمایند. عالمان دین، مدافعان حقیقی آزادیاند که با سعی در تربیت و تزکیهی خود و دیگران، به دنبال آزاد سازی انسانها از بردگی هوی و هوس و بندگی غیر خدا هستند، تا همه بتوانند به قلّهی کمال خویش اوج بگیرند. آنها که در سختترین شرایط و با فداکاری و جانفشانی به تبیین حقایق پرداختهاند، بهتر از هر کسی به نقش آزادی در بیان حقیقت و هر آنچه که برای صلاح و کمال آدمیان لازم است واقفاند، آنها برای انجام وظیفهی خود از همهی کسانی که طالب حقیقتاند دعوت میکنند که آزادانه و در حضورشان هر مشکل و شبههای که دارند ابراز کنند تا با فکر و دل اقناع شده، به راه حق بگروند. آن آزادیای که انسان را اسیر هوی و هوس مینماید و به او اجازه میدهد که خود را به ذلّت بندگی غیر خدا گرفتار کند و یا در راستای اشاعهی فحشا و دامن زدن به خواستههای حیوانی باشد و یا جاهلانه و مغرضانه شبهاتی را مطرح کند که مردم از دین، یعنی تنها راه سعادت خود دست بردارند، در واقع آزادی نیست؛ بلکه دام شیطان است و موجب اسارت آدمی است و طبعاً عالمان دین، مخالف چنین آزادیای هستند. آری! دشمنان اسلام تشخیص داده‌اند که پیشبردِ اهدافشان، تنها با ایجاد شک و شبهه در باورهای حقّ مردم میسّر است؛ لذا با تحریک عدّه‌ای عالم نما و حمایت از افراد مغرض، به نام عالم دینی و یا در لباس عالم دینی، در صددند فضایی ایجاد کنند که شرایط عملی و زمینهی نظری برای شکست نظام اسلامی فراهم شود. این افراد به اسم مدافع آزادی، جوّی را حاکم میکنند که بیان مسلّمات اسلام را دچار مشکل میکند و در نهایت قصد دارند فرصت تبیین و دفع شبهات و فتنهها را از عالمان واقعی اسلام بگیرند. در نتیجه اگر عدّه‌ای به نام دین، بهگونهای عمل کنند که زمینه برای اسارت بیرونی و درونی انسان فراهم گردد و یا برای رسیدن به منافع مادّی فردی یا گروهی خود، محدودیّتهایی را برای مردم اعمال کنند، مخالف اسلام و تعالیم متعالی آن میباشند. جوانان عزیز باید مراقب باشند تا در دامی که به اسم آزادی، برای شکار آزادی حقیقی آنها گسترده شده است نیفتند. ما به عنوان یک مسلمان وظیفه داریم با تقویت آگاهی و شناخت صحیح از اسلام و آموزههای اصولی و احکام فردی و اجتماعی آن، مانع تحقّق اهداف شوم دشمنان اسلام شویم و در مقابل این فتنهانگیزیها و اعمال پست شیطانی، با برخورد اصولی و صحیح، به دفاع و حمایت از اسلام و نظام اسلامی بپردازیم. منبع: دین و آزادی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1381).
خدای تعالی در قرآن مجید فرمان داده است که عدّهای برای کسب معارف الهی و تفقه در دین اقدام نمایند و سپس در جامعه به بیان و تعلیم اصول و احکام دین بپردازند و با یادآوری معاد، مردم را از عاقبت کارهای ناشایست بیم دهند. افرادی که در راستای این فرمان الهی به تلاش علمی و عملی پرداخته و خود را برای انجام این رسالت الهی آماده کردهاند، عالم دینی نامیده میشوند.
خداوند از عالمان دین پیمان گرفته است که در برابر ستم ظالمان و پایمال شدن حقّ مظلوم سکوت نکنند. وظیفهی آنها دفاع و حفاظت از مرزهای عقیده و ایمان مردم است. آنها به فرمان خداوند، این مسؤولیّت را پذیرفتهاند و در انجام وظیفهی خویش نیز جز رضا و خشنودی او را طلب نمیکنند و هر سختی را در این راه بر خود هموار مینمایند.
عالمان دین، مدافعان حقیقی آزادیاند که با سعی در تربیت و تزکیهی خود و دیگران، به دنبال آزاد سازی انسانها از بردگی هوی و هوس و بندگی غیر خدا هستند، تا همه بتوانند به قلّهی کمال خویش اوج بگیرند. آنها که در سختترین شرایط و با فداکاری و جانفشانی به تبیین حقایق پرداختهاند، بهتر از هر کسی به نقش آزادی در بیان حقیقت و هر آنچه که برای صلاح و کمال آدمیان لازم است واقفاند، آنها برای انجام وظیفهی خود از همهی کسانی که طالب حقیقتاند دعوت میکنند که آزادانه و در حضورشان هر مشکل و شبههای که دارند ابراز کنند تا با فکر و دل اقناع شده، به راه حق بگروند.
آن آزادیای که انسان را اسیر هوی و هوس مینماید و به او اجازه میدهد که خود را به ذلّت بندگی غیر خدا گرفتار کند و یا در راستای اشاعهی فحشا و دامن زدن به خواستههای حیوانی باشد و یا جاهلانه و مغرضانه شبهاتی را مطرح کند که مردم از دین، یعنی تنها راه سعادت خود دست بردارند، در واقع آزادی نیست؛ بلکه دام شیطان است و موجب اسارت آدمی است و طبعاً عالمان دین، مخالف چنین آزادیای هستند.
آری! دشمنان اسلام تشخیص دادهاند که پیشبردِ اهدافشان، تنها با ایجاد شک و شبهه در باورهای حقّ مردم میسّر است؛ لذا با تحریک عدّهای عالم نما و حمایت از افراد مغرض، به نام عالم دینی و یا در لباس عالم دینی، در صددند فضایی ایجاد کنند که شرایط عملی و زمینهی نظری برای شکست نظام اسلامی فراهم شود. این افراد به اسم مدافع آزادی، جوّی را حاکم میکنند که بیان مسلّمات اسلام را دچار مشکل میکند و در نهایت قصد دارند فرصت تبیین و دفع شبهات و فتنهها را از عالمان واقعی اسلام بگیرند.
در نتیجه اگر عدّهای به نام دین، بهگونهای عمل کنند که زمینه برای اسارت بیرونی و درونی انسان فراهم گردد و یا برای رسیدن به منافع مادّی فردی یا گروهی خود، محدودیّتهایی را برای مردم اعمال کنند، مخالف اسلام و تعالیم متعالی آن میباشند.
جوانان عزیز باید مراقب باشند تا در دامی که به اسم آزادی، برای شکار آزادی حقیقی آنها گسترده شده است نیفتند. ما به عنوان یک مسلمان وظیفه داریم با تقویت آگاهی و شناخت صحیح از اسلام و آموزههای اصولی و احکام فردی و اجتماعی آن، مانع تحقّق اهداف شوم دشمنان اسلام شویم و در مقابل این فتنهانگیزیها و اعمال پست شیطانی، با برخورد اصولی و صحیح، به دفاع و حمایت از اسلام و نظام اسلامی بپردازیم.
منبع: دین و آزادی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1381).
- [سایر] رابطهی دین و آزادی را بیان کنید.
- [سایر] آزادی مقیّد به عدل است یا دین؟
- [سایر] حضرت مهدی (عج) چه عاملی را مانع هلاک شدن اهل زمین میدانند؟
- [سایر] عالمان دین و آخوندها، تاکنون چه اختراع و اکتشافی کرده اند و چه فایده ای برای بشر داشته اند؟
- [سایر] رابطه آزادی دین با تساهل و تسامح چیست؟
- [سایر] آیا دین برای آزادی ماست یا اسارت ما؟
- [سایر] آیا دین و آزادی با هم سازگاری دارند؟
- [سایر] جایگاه دین و آزادی و نسبت بین آنها در قانون اساسی جمهوری اسلامی چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا سازندگان و بانیان مسجد میتوانند مانع فعالیتهای فرهنگی، دینی در مسجد شوند؟
- [سایر] چرا اسلام اجازه دارد و لازم میداند که دین خود را در جامعه غیر مسلمان تبلیغ کند، اما اجازه نمیدهد به ادیان دیگر که در جامعه اسلامی دین خودشان را تبلیغ کند در صورتی که شهید مطهری در کتاب پانزده گفتار در بحث نهضت آزادیبخش اسلام میگوید حکومت اسلامی عین آزادی است و اسلام دین آزادی است. آیا اینکه ادیان دیگر اجازه تبلیغ ندارند آزادی است یا محدودیت است؟ و اینکه نمیگذارد مردم با عقل خویش دین خود را از بین ادیان دیگر انتخاب کند(در صورتی که همه ادیان دین خود را تبلیغ کند).
- [آیت الله علوی گرگانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود یا حکم ضروری دین یعنیحکمی را که مسلمانان جز دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز وروزه را انکار کند در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتدّ میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثلاً واجببودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله بروجردی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله خوئی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقههائی بوده باشد که در مسألة (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه درصورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد میشود، و احکامی که در مسائل آینده ذکر میشود بر او مترتب است.
- [آیت الله بهجت] اگر میّت وصیّت نکرده باشد که کفن را از ثلث مال او بردارند، میتوانند بهطور متعارف که لایق شأن میّت باشد کفن و چیزهای دیگری را که از واجبات دفن است از اصل مال بردارند.
- [آیت الله بروجردی] کافر یعنی؛ کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبدالله (ص) را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین (یعنی چیزی را که مثل نماز و روزهی مسلمانان جزءِ دین اسلام میدانند) منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس میباشد و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله بروجردی] عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد و نمیتواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون دلیل گفتهی کسی را قبول کند؛ ولی در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار نماید یا از راه احتیاط طوری به وظیفهی خود عمل نماید که یقین کند، تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عدّهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدّهی دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را به جا آورد، پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله خوئی] شخص مسلمان باید به اصول دین از روی دلیل اعتقاد کند و نمیتواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون سؤال از دلیل، گفتة کسی را قبول کند. ولی در احکام دین در غیر ضروریات و قطعیات باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل بهدست آورد، یا از مجتهد تقلید کند یعنی بدون سؤال از دلیل بهدستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفة خود عمل نماید، که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است مثلًا اگر عدهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عده دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند آن را بهجا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله بهجت] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر صلیاللهعلیهوآله شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که منکر شدن آن حکم به تکذیب خدا یا پیغمبر صلیاللهعلیهوآله برگردد، مُرتَد است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.