آیا اعتقاد به آخرت افعال اخلاقی را مصلحت اندیشانه و سودجویانه نمی‌سازد و ارزش اخلاقی را از بین نمی‌برد؟
در ابتدا باید متذکر شد که مکاتب اخلاق هنجاری در دو دستة کلی جای گرفته‌اند: نظریه‌های غایت گروانه، و نظریه‌های وظیفه گروانه.[1] کانت از جمله وظیفه گروان اخلاقی است که عملی را به لحاظ اخلاقی ارزشمند می‌داند که فقط و فقط به نیت انجام وظیفة قانونی انجام گرفته باشد.[2] در مقابل غایت گروان اخلاقی، امری را به عنوان غایت فعل اخلاقی بر می‌گزینند و رفتارهای اخلاقی را نیز بر اساس همان غایت مورد قبول خود ارزیابی می‌نمایند. یکی از موارد اختلاف برانگیز در میان مکاتب غایت گرا، تعیین غایت مطلوب اخلاقی است. در این باره دیدگاه‌های گوناگونی ارایه شده است و مکاتب اخلاقی نیز پدید آمده است. معتقدان به فلسفه اخلاق تکاملی، همة اقسام سود گروی، لذت گراها وحتی خودگروی اخلاقی از جمله غایت گروان اخلاقی به شمار می‌روند.[3] هر یک از این مکاتب هدف خاصی را به عنوان غایت رفتارهای اخلاقی مدنظر داشته‌اند. در این میان اغلب نظریه‌های دینی نیز غایت گروانه می‌باشند و غایت و هدف خاصی را که عمدتاً برآمده از دیدگاه دینی آنهاست مورد توجه قرار داده‌اند. یکی از اموری که در تعیین غایت فعل اخلاقی از نظر دینی بسیار مورد توجه بوده است، نوع نگرش دینداران به هستی و از جمله اعتقاد آنها به آخرت و جهان واپسین است. از آن جا که از نظر دینداران، سعادت حقیقی انسان، سعادت اخروی است و رفتارهای آنان نیز با توجه به این اعتقاد شکل می‌گیرد، این پرسش مطرح است که آیا توجه به سعادت اخروی در اعمال موجب سود جویانه و مصلحت اندیشانه شدن آنها و در نتیجه از بین رفتن ارزش اخلاقی اعمال نمی‌گردد؟ در پاسخ به این پرسش در ابتدا به تقسیمی در باب ارزش اشاره می‌نماییم. در این جا می‌توان از دو نوع ارزش سخن گفت: ارزش ذاتی و ارزش غیری. ارزش ذاتی در صورتی است که شیء دارای ارزش، به طور مستقل مورد علاقه و توجه باشد و از نوعی مطلوبیت ذاتی برخوردار باشد. همچنین در جایی که آن شیء وسیله یا راهی باشد برای رسیدن به هدفی که از نظر ما مطلوبیت ذاتی دارد از آن به ارزش غیری تعبیر می‌کنیم.[4] ارزش اخلاقی نیز مخصوص چیزی است که از نظر اخلاقی مطلوبیت داشته باشد؛ خواه آن عمل یا شیء مطلوبیت ذاتی اخلاقی داشته باشد و یا این که وسیله و راهی برای رسیدن به آن هدف ذاتاً مطلوب اخلاقی باشد. بنابراین می‌توان قایل به نوعی سلسله مراتب در ارزش اخلاقی گردید. برخی از امور از ارزش ذاتی در اخلاق برخوردارند و برخی نیز به میزانی که در راستای آن هدف مطلوب اخلاقی باشند از ارزش نسبی برخور دارند. با این مقدمه حال متذکر می‌شویم که اگر شخصی از روی آگاهی و تعقل و با اختیار،‌سعادت اخروی را به عنوان هدف غایی خود برگزید، در این صورت از نظر وی تنها همین امر از مطلوبیت ذاتی و ارزش اخلاقی ذاتی برخوردار است. بر این اساس از نظر وی تمام رفتارها و اعمالی که در راستای تحقق این هدف باشند نیز از مطلوبیت و ارزش اخلاقی برخوردارند. بنابراین با این نوع نگرش نه تنها اعتقاد به آخرت موجب از بین رفتن ارزش اخلاقی نمی‌گردد، بلکه تمام اعمال و رفتارها نیز باید با ملاحظة همین اعتقاد به آخرت ارزشگزاری شوند. آن چه در این جا موجب شبهه شده است این است که شخصی که اعتقاد به آخرت دارد، تمام رفتارهای خود را برای نیل به سعادت اخروی انجام می‌دهد و در حقیقت تمام توجه او در رفتارهایش، خود شخصی‌اش می‌باشد و این امر نوعی خودخواهی است که از نظر اخلاقی ناپسند است و باعث از بین رفتن ارزش اخلاقی عمل می‌گردد. در پاسخ به این شبهه باید بین خودگروی اخلاقی و خودخواهی که از نظر اخلاقی امر ناپسندی است تفاوت قایل شد. هر چند که خود گروی اخلاقی به مانند آن چه در نظریه‌های اخلاقی غرب مطرح شده است و هدف و غایت در تمام رفتارها را خود شخص می‌داند، مورد انتقادهای فراوانی قرار گرفته است، امّا خود گروی با خود پسندی تفاوت دارد. به بیان شهید مطهری تفاوت این دو به امر وجودی و غیر وجودی بازگشت نمی‌کند، بلکه اختلاف آنها در نوع نگرش می‌باشد.[5] شخصی را در نظر بگیرید که غذای خود را به فقیری می‌دهد و فرد دیگری را که در همان شرایط خودخواهانه عمل کرده و با بی‌توجهی به فقیر تمام غذا را برای خود بر می‌دارد؛ در هر دو مورد هر دو رفتار بر اساس نوعی خودگروی و حبّ ذات صورت گرفته است؛ چرا که یکی از نیازهای مادی خود را در نظر داشته است و دیگری نیز به نیازهای معنوی و کمال وجودی خود توجه نموده است. لیکن تنها یکی از این رفتارها به عنوان عمل خیرخواهانه و ارزشی محسوب می‌گردد و رفتار شخصی که عمل خیرخواهانه را حتی با این نوع نگرش انجام داده است. هرگز خودخواهانه به حساب نمی‌آید. بر این اساس خود گروی اخلاقی به طور مطلق نمی‌تواند مردود باشد. خداوند انسان را طوری آفریده است که ذاتاً دارای نوعی حبّ به ذات می‌باشد و در شرایط عادی تا مطلوبیتی از فعل برای خود نبیند نسبت به آن تحریک نمی‌گردد.[6] در صورتی که بانگرش و بینش درستی به این میل اصیل انسانی توجه شود و این میل حبّ به ذات در جهت مناسبی سوق داده شود، نه تنها موجب رفتارهای خودخواهانه نمی‌گردد بلکه باعث بروز رفتارهای خیرخواهانه و پسندیدة اخلاقی نیز می‌گردد. با این حساب وجود هر گونه غایت و هدفی که بازگشت به فاعل نماید موجب غیر اخلاقی شدن اعمال نمی‌گردد. بر این اساس، انسان متدیّنی که رفتارهای خود را در جهت رسیدن به سعادت اخروی انجام دهد و اعمال شایستة اخلاقی را نیز در این راستا مرتکب شود، نه تنها اعمالش خودخواهانه نمی‌باشد، بلکه اعمال او از مطلوبیت اخلاقی نیز برخوردار می‌باشد. هم چنین انجام اعمال بر اساس اعتقاد به آخرت، با تمام فضایل اخلاقی مانند امانتداری، صداقت، فداکاری و غیره قابل جمع می‌باشد و در حقیقت همین اعتقاد به آخرت است که در برخی موارد موجب صدور چنین اعمال ارزشمندی می‌گردد. گفتنی است که اعتقاد به آخرت نیز دارای مراتبی است که در برخی از آن مراتب می‌توان رفتارهای کاملا خالصانه را نیز تصور نمود. یکی از عالی‌ترین مراتب اعتقاد به آخرت، اعتقاد به لقای خداوند و رؤیت جمال حقیقی الهی است. این اعتقاد شوق وصال الهی را ایجاد می‌نماید و موجب می‌گردد که رفتارهای چنین شخصی تماماً در جهت رضای خداوند صورت پذیرد. او رفتارهایش را از روی هیچ نوع چشم داشتی به نعمتهای خدا و یا ترس عذاب خدا انجام نمی‌دهد. این نوع رفتارها از خالص‌ترین رفتارهای بشری است که در آنها هیچ گونه توجهی به خود نشده است، حتی کمال وجودی خود نیز مورد نظر نبوده است و در حقیقت این کمال وجودی شخص است که وی را به چنین اعمالی فرا می‌خواند. منابع برای مطالعه بیشتر: 1. اخلاق در قرآن، ج اول و دوم، محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1376. 2. پیش نیازهای مدیریت اسلامی، محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم. 3. مجموعه آثار شهید مطهری، مرتضی مطهری، جلد هفتم، قم، صدرا، 1376. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . علی شیروانی، اخلاق اسلامی و مبانی نظری آن، صص 61 65، انتشارات دار الفکر، قم، 1379. [2] . ایمانوئل کانت، بنیاد ما بعد الطبیعه اخلاق، ترجمه حمید عنایت و علی قیصری، ص 61، خوارزمی، تهران، 1369. [3] . جمعی از مترجمان، فلسفه اخلاق، مجموعه مقالات، برگرفته از دائرة المعارف فلسفه اخلاق بکر، ص 167، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم 1380. [4] . مجتبی مصباح، فلسفه اخلاق، طرح ولایت، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم. [5] . مرتضی مطهری، مقالات فلسفی، تهران، حکمت، 1366. [6] . محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، جلد دوم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1376.
عنوان سوال:

آیا اعتقاد به آخرت افعال اخلاقی را مصلحت اندیشانه و سودجویانه نمی‌سازد و ارزش اخلاقی را از بین نمی‌برد؟


پاسخ:

در ابتدا باید متذکر شد که مکاتب اخلاق هنجاری در دو دستة کلی جای گرفته‌اند: نظریه‌های غایت گروانه، و نظریه‌های وظیفه گروانه.[1] کانت از جمله وظیفه گروان اخلاقی است که عملی را به لحاظ اخلاقی ارزشمند می‌داند که فقط و فقط به نیت انجام وظیفة قانونی انجام گرفته باشد.[2] در مقابل غایت گروان اخلاقی، امری را به عنوان غایت فعل اخلاقی بر می‌گزینند و رفتارهای اخلاقی را نیز بر اساس همان غایت مورد قبول خود ارزیابی می‌نمایند.
یکی از موارد اختلاف برانگیز در میان مکاتب غایت گرا، تعیین غایت مطلوب اخلاقی است. در این باره دیدگاه‌های گوناگونی ارایه شده است و مکاتب اخلاقی نیز پدید آمده است. معتقدان به فلسفه اخلاق تکاملی، همة اقسام سود گروی، لذت گراها وحتی خودگروی اخلاقی از جمله غایت گروان اخلاقی به شمار می‌روند.[3] هر یک از این مکاتب هدف خاصی را به عنوان غایت رفتارهای اخلاقی مدنظر داشته‌اند. در این میان اغلب نظریه‌های دینی نیز غایت گروانه می‌باشند و غایت و هدف خاصی را که عمدتاً برآمده از دیدگاه دینی آنهاست مورد توجه قرار داده‌اند. یکی از اموری که در تعیین غایت فعل اخلاقی از نظر دینی بسیار مورد توجه بوده است، نوع نگرش دینداران به هستی و از جمله اعتقاد آنها به آخرت و جهان واپسین است. از آن جا که از نظر دینداران، سعادت حقیقی انسان، سعادت اخروی است و رفتارهای آنان نیز با توجه به این اعتقاد شکل می‌گیرد، این پرسش مطرح است که آیا توجه به سعادت اخروی در اعمال موجب سود جویانه و مصلحت اندیشانه شدن آنها و در نتیجه از بین رفتن ارزش اخلاقی اعمال نمی‌گردد؟
در پاسخ به این پرسش در ابتدا به تقسیمی در باب ارزش اشاره می‌نماییم. در این جا می‌توان از دو نوع ارزش سخن گفت: ارزش ذاتی و ارزش غیری. ارزش ذاتی در صورتی است که شیء دارای ارزش، به طور مستقل مورد علاقه و توجه باشد و از نوعی مطلوبیت ذاتی برخوردار باشد. همچنین در جایی که آن شیء وسیله یا راهی باشد برای رسیدن به هدفی که از نظر ما مطلوبیت ذاتی دارد از آن به ارزش غیری تعبیر می‌کنیم.[4] ارزش اخلاقی نیز مخصوص چیزی است که از نظر اخلاقی مطلوبیت داشته باشد؛ خواه آن عمل یا شیء مطلوبیت ذاتی اخلاقی داشته باشد و یا این که وسیله و راهی برای رسیدن به آن هدف ذاتاً مطلوب اخلاقی باشد. بنابراین می‌توان قایل به نوعی سلسله مراتب در ارزش اخلاقی گردید. برخی از امور از ارزش ذاتی در اخلاق برخوردارند و برخی نیز به میزانی که در راستای آن هدف مطلوب اخلاقی باشند از ارزش نسبی برخور دارند.
با این مقدمه حال متذکر می‌شویم که اگر شخصی از روی آگاهی و تعقل و با اختیار،‌سعادت اخروی را به عنوان هدف غایی خود برگزید، در این صورت از نظر وی تنها همین امر از مطلوبیت ذاتی و ارزش اخلاقی ذاتی برخوردار است. بر این اساس از نظر وی تمام رفتارها و اعمالی که در راستای تحقق این هدف باشند نیز از مطلوبیت و ارزش اخلاقی برخوردارند.
بنابراین با این نوع نگرش نه تنها اعتقاد به آخرت موجب از بین رفتن ارزش اخلاقی نمی‌گردد، بلکه تمام اعمال و رفتارها نیز باید با ملاحظة همین اعتقاد به آخرت ارزشگزاری شوند. آن چه در این جا موجب شبهه شده است این است که شخصی که اعتقاد به آخرت دارد، تمام رفتارهای خود را برای نیل به سعادت اخروی انجام می‌دهد و در حقیقت تمام توجه او در رفتارهایش، خود شخصی‌اش می‌باشد و این امر نوعی خودخواهی است که از نظر اخلاقی ناپسند است و باعث از بین رفتن ارزش اخلاقی عمل می‌گردد.
در پاسخ به این شبهه باید بین خودگروی اخلاقی و خودخواهی که از نظر اخلاقی امر ناپسندی است تفاوت قایل شد. هر چند که خود گروی اخلاقی به مانند آن چه در نظریه‌های اخلاقی غرب مطرح شده است و هدف و غایت در تمام رفتارها را خود شخص می‌داند، مورد انتقادهای فراوانی قرار گرفته است، امّا خود گروی با خود پسندی تفاوت دارد. به بیان شهید مطهری تفاوت این دو به امر وجودی و غیر وجودی بازگشت نمی‌کند، بلکه اختلاف آنها در نوع نگرش می‌باشد.[5] شخصی را در نظر بگیرید که غذای خود را به فقیری می‌دهد و فرد دیگری را که در همان شرایط خودخواهانه عمل کرده و با بی‌توجهی به فقیر تمام غذا را برای خود بر می‌دارد؛ در هر دو مورد هر دو رفتار بر اساس نوعی خودگروی و حبّ ذات صورت گرفته است؛ چرا که یکی از نیازهای مادی خود را در نظر داشته است و دیگری نیز به نیازهای معنوی و کمال وجودی خود توجه نموده است. لیکن تنها یکی از این رفتارها به عنوان عمل خیرخواهانه و ارزشی محسوب می‌گردد و رفتار شخصی که عمل خیرخواهانه را حتی با این نوع نگرش انجام داده است. هرگز خودخواهانه به حساب نمی‌آید.
بر این اساس خود گروی اخلاقی به طور مطلق نمی‌تواند مردود باشد. خداوند انسان را طوری آفریده است که ذاتاً دارای نوعی حبّ به ذات می‌باشد و در شرایط عادی تا مطلوبیتی از فعل برای خود نبیند نسبت به آن تحریک نمی‌گردد.[6] در صورتی که بانگرش و بینش درستی به این میل اصیل انسانی توجه شود و این میل حبّ به ذات در جهت مناسبی سوق داده شود، نه تنها موجب رفتارهای خودخواهانه نمی‌گردد بلکه باعث بروز رفتارهای خیرخواهانه و پسندیدة اخلاقی نیز می‌گردد. با این حساب وجود هر گونه غایت و هدفی که بازگشت به فاعل نماید موجب غیر اخلاقی شدن اعمال نمی‌گردد. بر این اساس، انسان متدیّنی که رفتارهای خود را در جهت رسیدن به سعادت اخروی انجام دهد و اعمال شایستة اخلاقی را نیز در این راستا مرتکب شود، نه تنها اعمالش خودخواهانه نمی‌باشد، بلکه اعمال او از مطلوبیت اخلاقی نیز برخوردار می‌باشد. هم چنین انجام اعمال بر اساس اعتقاد به آخرت، با تمام فضایل اخلاقی مانند امانتداری، صداقت، فداکاری و غیره قابل جمع می‌باشد و در حقیقت همین اعتقاد به آخرت است که در برخی موارد موجب صدور چنین اعمال ارزشمندی می‌گردد.
گفتنی است که اعتقاد به آخرت نیز دارای مراتبی است که در برخی از آن مراتب می‌توان رفتارهای کاملا خالصانه را نیز تصور نمود. یکی از عالی‌ترین مراتب اعتقاد به آخرت، اعتقاد به لقای خداوند و رؤیت جمال حقیقی الهی است. این اعتقاد شوق وصال الهی را ایجاد می‌نماید و موجب می‌گردد که رفتارهای چنین شخصی تماماً در جهت رضای خداوند صورت پذیرد. او رفتارهایش را از روی هیچ نوع چشم داشتی به نعمتهای خدا و یا ترس عذاب خدا انجام نمی‌دهد. این نوع رفتارها از خالص‌ترین رفتارهای بشری است که در آنها هیچ گونه توجهی به خود نشده است، حتی کمال وجودی خود نیز مورد نظر نبوده است و در حقیقت این کمال وجودی شخص است که وی را به چنین اعمالی فرا می‌خواند.
منابع برای مطالعه بیشتر:
1. اخلاق در قرآن، ج اول و دوم، محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1376.
2. پیش نیازهای مدیریت اسلامی، محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم.
3. مجموعه آثار شهید مطهری، مرتضی مطهری، جلد هفتم، قم، صدرا، 1376.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . علی شیروانی، اخلاق اسلامی و مبانی نظری آن، صص 61 65، انتشارات دار الفکر، قم، 1379.
[2] . ایمانوئل کانت، بنیاد ما بعد الطبیعه اخلاق، ترجمه حمید عنایت و علی قیصری، ص 61، خوارزمی، تهران، 1369.
[3] . جمعی از مترجمان، فلسفه اخلاق، مجموعه مقالات، برگرفته از دائرة المعارف فلسفه اخلاق بکر، ص 167، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم 1380.
[4] . مجتبی مصباح، فلسفه اخلاق، طرح ولایت، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم.
[5] . مرتضی مطهری، مقالات فلسفی، تهران، حکمت، 1366.
[6] . محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، جلد دوم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1376.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین