سکولاریزم چنانکه گفته شد به معنای جداانگاری دین از دنیا و تقدسزدایی و دنیاگرایی بکار میرود البته گاهی به معنای مبتنی کردن امور بر خرد آدمی و عقلانیت نیز به کار رفته است چنانکه در فرهنگ علوم اجتماعی ذیل دنیای عرضی [1] آمده است. (فرهنگ هنگامی دنیایی است که پذیرش آن مبتنی بر ملاحظات عقلی و سودگرایانه باشد)[2]. هر چند برخی گاه از سکولاریسم به عقلانیت نیز نام بردهاند[3] ولی سخن درست آنست که سکولاریسم دارای بنیادهای فکری متعددی همچون امانیسم[4] (انسان محوری)، فردگرایی[5] و علم محوری[6] میباشد و البته عقلمداری[7] یکی از بنیادهای مهم آن به شمار میرود و بر اساس این مبنا عقل بر شالودهها و بنیانهای محکمی استوار است که پاسخگوی نیازهای انسانی بوده و قادر به حل نزاعهای جامعه است. عقل داور نهایی در منازعات است و مستقل از وحی و آموزشهای الهی قدرت ادارة زندگی بشر را دارد[8]. و از همین جهت ویلسون در تعریف سکولاریزاسیون (یعنی فرآیند سکولار شدن جامعه) میگوید: (اگر بخواهیم جداانگاری دین و دنیا را به اجمال تعریف کنیم، میتوانیم بگوییم فرآیندی است که طی آن وجدان دینی، فعالیتهای دینی و نهادهای دینی، اعتبار و اهمیت اجتماعی خود را از دست میدهد و این بدان معنا است که دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده میشود و کارکردهای اساسی در عملکرد جامعه با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصا به امر ماورای طبیعی عنایت دارند، عقلانی میگردد)[9] و بدین ترتیب جایگاه عقل در سکولار شدن جامعه روشن میشود. چنانکه در فرهنگ آکسفورد آمده است آموزة اصلی عقلانیت غربی که در سکولاریزم یا جدا انگاری دین و دنیا تبلور یافت اینست (تئوریای که بر آن است که همةرفتارها و عقاید و مانند آن باید بر خرد استوار شود، نه بر احساسات یا عقاید دینی)[10] و عقلانیت مفهوم جدیدی است که اول بار توسط پارتو مطرح شد و سپس از طریق وبر به عنوان مهمترین ویژگی جامعه مدرن بسط یافت.[11] عقل گرایی در غرب به طور کلی سه مرحلة مختلف را طی کرده است:1. عقل مؤید دین 2. عقل رقیب دین 3. عقل منکر دین. اینک این سه مرحله را که نقش مهمی در تثبیت سکولاریزم و تحقق سکولاریزاسیون در غرب داشته است به اختصار بیان میکنیم.[12] 1. عقل مؤید دین: عقل گرایان در این مرحله سعی داشتند که به داستان معارضة عقل و دین خاتمه دهند اینان شریعت عقل را تکمله و موید شریعت دین آسمانی تفسیر میکردند. افلاطونیان کمبریج و اهل ذوق (دانشوران انگلیسی اصلاحگر قرن هفدهم) و نهضت پروتستان از پیشگامان احیای دوباره عقل در حوزه دین بودند. 2. عقل رقیب دین: سده هیجده که عصر عقل و روشنفکری نامیده میشود شاهد جهش و پیشرفت فوق العادة انسان در عرصة علم و صنعت بود روشنفکران عقلگرا در این دوره مدعی بلوغ عقل در حوزه دین و بینیاز از شریعت و دین آسمانی شدند و همانطور که ایانباربو گفت: (در قرن هیجدهم دین شریعت عقل میرفت که جانشین آن ضروریات و اصول عقاید مسیحیت شود عقل که در ابتدا تکمله وحی شمرده میشد به کلی جای وحی را به عنوان راهگشای معرفت به خداوند گرفت). 3. عقل منکر دین: در اواخر سدة هیجدهم با ظهور عقل گرایان افراطی مدعی شدند که اعتقاد به خدا از اعتقاد عقلی بدور است و منکر دین شدند. ایان باربو مینویسد: (روشنفکران نسل اول هم دین طبیعی را قبول داشتند و هم دین الهی را. منور الفکرهای نسل بعدی از دین طبیعی جانبداری و وحی را تخطئه میکردند. با ظهور نسل سوم زمزمةآشکار طرح و تخطئه انواع صور دین برخاسته بود). و بدین سان، دین نه تنها در سایه عقل بسندگی از صحنه اجتماع و سیاست حذف شد بلکه اصل حقانیت آن نیز از اندیشه عقلی انسان به بوته فراموشی سپرده شد لذا گاه سکولاریزم معادل عقل گرایی انگاشته شده است. معرفی کتاب: سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، محمد حسن قدردان قرا ملکی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول 1379. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . Secular [2] . فرهنگ علوم اجتماعی، جولیوس گولد و ویلیام ال. جولب، ویراستار محمد جواد زاهدی مازندرانی، ص 416، انتشارات مازیار، تهران 1376. [3] . سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، محمد حسن قدردان قرا ملکی، ص 13، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول 1379. [4] .Humanism . [5] . Individualism. [6] . Scientism. [7] . Rationalism. [8] . معرفت، ش 22، ص 31، محمد جواد نوروزی. [9] . براین ویلسون، فرهنگ و دین، مقالة (جداانگاری دین و دنیا)، ترجمه دکتر مرتضی اسعدی، ص 129، انتشارات طرح نو، چاپ اول، 1374. [10] . آکسفورد، ص 965، واژة rationalism. [11] . دین، جامعه و عرضی شدن، علی رضا شجاعی زند، ص 136، نشر مرکز، چاپ اول 1380. [12] . برگرفته از سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، محمد حسن قدردان قرا ملکی، ص 92 88.
سکولاریزم چنانکه گفته شد به معنای جداانگاری دین از دنیا و تقدسزدایی و دنیاگرایی بکار میرود البته گاهی به معنای مبتنی کردن امور بر خرد آدمی و عقلانیت نیز به کار رفته است چنانکه در فرهنگ علوم اجتماعی ذیل دنیای عرضی [1] آمده است.
(فرهنگ هنگامی دنیایی است که پذیرش آن مبتنی بر ملاحظات عقلی و سودگرایانه باشد)[2]. هر چند برخی گاه از سکولاریسم به عقلانیت نیز نام بردهاند[3] ولی سخن درست آنست که سکولاریسم دارای بنیادهای فکری متعددی همچون امانیسم[4] (انسان محوری)، فردگرایی[5] و علم محوری[6] میباشد و البته عقلمداری[7] یکی از بنیادهای مهم آن به شمار میرود و بر اساس این مبنا عقل بر شالودهها و بنیانهای محکمی استوار است که پاسخگوی نیازهای انسانی بوده و قادر به حل نزاعهای جامعه است. عقل داور نهایی در منازعات است و مستقل از وحی و آموزشهای الهی قدرت ادارة زندگی بشر را دارد[8]. و از همین جهت ویلسون در تعریف سکولاریزاسیون (یعنی فرآیند سکولار شدن جامعه) میگوید: (اگر بخواهیم جداانگاری دین و دنیا را به اجمال تعریف کنیم، میتوانیم بگوییم فرآیندی است که طی آن وجدان دینی، فعالیتهای دینی و نهادهای دینی، اعتبار و اهمیت اجتماعی خود را از دست میدهد و این بدان معنا است که دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده میشود و کارکردهای اساسی در عملکرد جامعه با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصا به امر ماورای طبیعی عنایت دارند، عقلانی میگردد)[9] و بدین ترتیب جایگاه عقل در سکولار شدن جامعه روشن میشود. چنانکه در فرهنگ آکسفورد آمده است آموزة اصلی عقلانیت غربی که در سکولاریزم یا جدا انگاری دین و دنیا تبلور یافت اینست (تئوریای که بر آن است که همةرفتارها و عقاید و مانند آن باید بر خرد استوار شود، نه بر احساسات یا عقاید دینی)[10] و عقلانیت مفهوم جدیدی است که اول بار توسط پارتو مطرح شد و سپس از طریق وبر به عنوان مهمترین ویژگی جامعه مدرن بسط یافت.[11]
عقل گرایی در غرب به طور کلی سه مرحلة مختلف را طی کرده است:1. عقل مؤید دین 2. عقل رقیب دین 3. عقل منکر دین. اینک این سه مرحله را که نقش مهمی در تثبیت سکولاریزم و تحقق سکولاریزاسیون در غرب داشته است به اختصار بیان میکنیم.[12]
1. عقل مؤید دین: عقل گرایان در این مرحله سعی داشتند که به داستان معارضة عقل و دین خاتمه دهند اینان شریعت عقل را تکمله و موید شریعت دین آسمانی تفسیر میکردند. افلاطونیان کمبریج و اهل ذوق (دانشوران انگلیسی اصلاحگر قرن هفدهم) و نهضت پروتستان از پیشگامان احیای دوباره عقل در حوزه دین بودند.
2. عقل رقیب دین: سده هیجده که عصر عقل و روشنفکری نامیده میشود شاهد جهش و پیشرفت فوق العادة انسان در عرصة علم و صنعت بود روشنفکران عقلگرا در این دوره مدعی بلوغ عقل در حوزه دین و بینیاز از شریعت و دین آسمانی شدند و همانطور که ایانباربو گفت: (در قرن هیجدهم دین شریعت عقل میرفت که جانشین آن ضروریات و اصول عقاید مسیحیت شود عقل که در ابتدا تکمله وحی شمرده میشد به کلی جای وحی را به عنوان راهگشای معرفت به خداوند گرفت).
3. عقل منکر دین: در اواخر سدة هیجدهم با ظهور عقل گرایان افراطی مدعی شدند که اعتقاد به خدا از اعتقاد عقلی بدور است و منکر دین شدند. ایان باربو مینویسد: (روشنفکران نسل اول هم دین طبیعی را قبول داشتند و هم دین الهی را. منور الفکرهای نسل بعدی از دین طبیعی جانبداری و وحی را تخطئه میکردند. با ظهور نسل سوم زمزمةآشکار طرح و تخطئه انواع صور دین برخاسته بود). و بدین سان، دین نه تنها در سایه عقل بسندگی از صحنه اجتماع و سیاست حذف شد بلکه اصل حقانیت آن نیز از اندیشه عقلی انسان به بوته فراموشی سپرده شد لذا گاه سکولاریزم معادل عقل گرایی انگاشته شده است.
معرفی کتاب:
سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، محمد حسن قدردان قرا ملکی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول 1379.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . Secular
[2] . فرهنگ علوم اجتماعی، جولیوس گولد و ویلیام ال. جولب، ویراستار محمد جواد زاهدی مازندرانی، ص 416، انتشارات مازیار، تهران 1376.
[3] . سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، محمد حسن قدردان قرا ملکی، ص 13، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول 1379.
[4] .Humanism .
[5] . Individualism.
[6] . Scientism.
[7] . Rationalism.
[8] . معرفت، ش 22، ص 31، محمد جواد نوروزی.
[9] . براین ویلسون، فرهنگ و دین، مقالة (جداانگاری دین و دنیا)، ترجمه دکتر مرتضی اسعدی، ص 129، انتشارات طرح نو، چاپ اول، 1374.
[10] . آکسفورد، ص 965، واژة rationalism.
[11] . دین، جامعه و عرضی شدن، علی رضا شجاعی زند، ص 136، نشر مرکز، چاپ اول 1380.
[12] . برگرفته از سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، محمد حسن قدردان قرا ملکی، ص 92 88.
- [سایر] مقصود از عقلانیت در غرب چیست و در چه معنایی به کار میرود؟
- [سایر] دین و دنیا از دیدگاه سکولاریسم چه ارتباطی با هم دارند؟
- [سایر] شهادت و رفتار ایثارگرایانه چه نسبتی با عقلانیت دارد؟ آیا این موضوع در دو اندیشه سیاسی غرب و اسلام متفاوت است؟
- [سایر] سکولاریسم به چه معناست؟
- [سایر] آیا در روند انقلاب، فقاهت جای عقلانیت را نگرفته است؟
- [سایر] آیا امکان جمع بین دین داری و عقلانیت وجود دارد؟
- [سایر] سکولاریسم به چه معناست؟
- [سایر] دلیل اندیشمندان سکولار بر سکولاریسم چیست؟
- [سایر] ابعاد سکولاریسم را تبیین و نقد فرمایید.
- [سایر] سکولاریسم چیست؟ چراو چگونه به وجود آمد؟
- [آیت الله بهجت] عدول از مجتهد زنده به مجتهد دیگر، در صورت تساوی دو مجتهد در اعلمیّت، در جمیع مسائل یا در بعض مسائل که ارتباطی با هم ندارند، جایز است؛ ولی احوط ترک عدول است مگر به اعلم؛ و حکم اَورَعیّت نیز مانند اعلمیّت است.
- [آیت الله وحید خراسانی] کارهای بانکی دو قسم می باشد کارهایی که مربوط به معاملات ربوی است اشتغال به انها جایز نیست و کارمندی که در این نوع کارها مشغول است در مقابل ان نمی تواند اجرت بگیرد کارهایی که ارتباطی با معاملات ربوی ندارد اشتغال به انها و اجرت گرفتن برای انها جایز است
- [آیت الله جوادی آملی] .در این زمان که نظام جمهوری اسلامی ایران با کشورهای شرق و غرب و دولت های کفّار حربی , معاهده و پیمان عدم تعرّض و تجاوز بسته است، سرقت و نیرنگ و عدم وفا به تعهّد نسبت به حقوق و اموال کفّار حربی, جایز نیست.
- [آیت الله بهجت] اگر در شهری ماه دیده شد، در صورتی برای ساکنین شهر دیگر مفید است که یقین یا اطمینان بکنند اگر در آسمان یا زمین مانعی نبود در آنجا هم ماه دیده میشد، چه در شرق باشد یا در غرب، ولی اگر به این مطلب یقین نداشته باشند نمیتوانند به دیدن ماه در شهر دیگر اکتفا کنند.
- [آیت الله سبحانی] اول ماه با محاسبات نجومی ثابت نمی شود. ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید و اگر با محاسبات علمی امکان رؤیت هلال را نفی کنند ثبوت هلال با شهادت دو نفر عادل مشکل می باشد. و احادیث مربوط به عدم حجیت قول منجم و... مربوط به محاسبات ظنی آن روز بوده و ارتباطی به محاسبات علمی امروز ندارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .با فرارسیدن مغرب؛ یعنی برطرف شدن اثر سرخی آفتاب , بعد از غروب آن (آفتاب) در کرانه غرب، وقت نماز مغرب و عشاء با تقدّم نماز مغرب بر عشاء فرا می رسد. غایب شدن آفتاب در حجاب کوه و مانند آن، غروب نیست؛ بلکه فرو رفتن آن در افق سطح زمین و بدون حاجب، غروب بوده، سپس برطرف شدن اثر آن از بالای سر، مغرب است .
- [آیت الله شبیری زنجانی] در صورتی که میّت برادر یا خواهر دارد، برادرزاده یا خواهرزاده او ارث نمیبرد، ولی این حکم در جایی که ارث برادرزاده یا خواهرزاده با ارث برادر یا خواهر مزاحمت نکند جاری نیست، مثلاً اگر میّت برادر پدری و جدّ مادری داشته باشد، برادر پدری 23 و جدّ مادری 13 میبرد و در این صورت اگر میّت پسر برادر مادری نیز داشته باشد، پسر برادر و جدّ مادری در 13 شریک خواهند بود، چون ارث پسر برادر مادری به ارث برادر پدری ارتباطی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر در شهری اول ماه ثابت شود ، در شهرهای دیگر که در افق با او متّحد میباشند اول ماه نیز ثابت میشود ، و مقصود از اتّحاد افق در اینجا آن است که اگر در شهر اول ماه دیده شود در شهر دوم اگر مانعی مانند ابر نباشد ، دیده میشود ، و این در موردی اطمینان آور است که شهر دوم اگر غرب شهر اول است در خط عرض نزدیک به آن باشد ، و اگر در شرق آن است به اضافه به نزدیکی در خط عرضی ، تفاوت زیادی در خط طول نداشته باشند .
- [آیت الله سیستانی] اگر مکلّف در شهر خود نماز صبح را بخواند، و سپس به سمت غرب مسافرت کند و بهجایی برسد که هنوز فجر ندمیده است و بماند تا فجر بدمد، یا آنکه نماز ظهر را در شهر خود بخواند و سپس مسافرت کند و به شهری برسد که هنوز ظهر نشده است و بماند تا وقت داخل شود، یا آنکه نماز مغرب را در شهر خود بخواند سپس مسافرت کند و به شهری برسد که هنوز خورشید غروب نکرده است و بماند تا غروب کند در همه این فرضها اعاده نماز واجب نیست گر چه احتیاط مستحب اعاده است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی هواپیمایی سوار شود که سرعت حرکت ان برابر سرعت حرکت زمین باشد و از طرف شرق به سوی غرب حرکت کند و مدتی به دور زمین بگردد بنابر احتیاط واجب در هر بیست و چهار ساعت نمازهای پنجگانه خود را انجام دهد و قضای ان نماز و روزه را هم به جا اورد و اگر سرعت حرکت هواپیما دو برابر سرعت حرکت زمین باشد واجب است نماز صبح را موقع طلوع فجر و ظهر و عصر را موقع زوال افتاب و مغرب و عشا را موقع غروب به جا اورد و اگر سرعت حرکت به حدی باشد که در هر سه ساعت مثلا یک بار دور زمین می گردد بنا بر احتیاط واجب نمازها را در موقع طلوع فجر و زوال افتاب و غروب بخواند و در هر بیست و چهار ساعت هم یک بار دیگر پنج نماز را به جا اورد واگر هواپیما از غرب به سوی شرق حرکت کند در صورتی که حرکت او برابر و یا کندتر از حرکت زمین باشد واجب است نمازها را در موقع طلوع فجر و زوال افتاب و غروب به جا اورد و اگر سرعت هواپیما بیشتر از حرکت زمین باشد به حدی که مثلا در هر سه ساعت یک بار دور زمین می گردد احتیاط گذشته مراعات شود