ور حسد گیرد تو را ره در گلو در حسد ابلیس را باشد غلو کو ز آدم ننگ دارد از حسد با سعادت جنگ دارد از حسد عقبه ای زین صعب تر در راه نیست ای خنک، آن کش حسد همراه نیست! این جسد، خانه حسد آمد بدان از حسد آلوده باشد خاندان خانمان ها از حسد گردد خراب باز شاهی از حسد گردد غراب خاک شو مردان حق را زیر پا خاک بر سر کن حسد را همچو ما مولوی حسد از ویژگی های بسیار بدی است که زیان های بی شماری در پی دارد. از زیان های خطرناک آن، می توان به کشاندن انسان به کفر و بی دینی اشاره کرد. بنا بر آیات قرآن کریم و روایت های معصومین علیهم السلام، از جمله عواملی که کفار، مشرکان و یهودیان زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله را از پذیرش دین اسلام باز می داشت، حسد و رشک به پیامبر عزیز اسلام بود و با اینکه حقیقت وجود پیامبر و رسالتش بر آنان آشکار و ثابت شده بود و گاه و بی گاه به آن اقرار می کردند، ولی به شدت با آن حضرت دشمنی و مخالفت می ورزیدند. خداوند در قرآن کریم درباره گروهی از آنان می فرماید: وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ اِیمانِکُمْ کُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أنفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ. (بقره: 109) بسیاری از اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) با وجود اینکه حق برای آنها روشن شده است، به سبب حسدی که در دل دارند، دوست دارند شما را پس از ایمانتان به کفر بازگردانند. البته آیات قرآنی و روایت های فراوان دیگری در این باره موجود است که در این نوشتار نمی گنجد. چنان که بیان شد، حسد از بیماری های روحی بسیار خطرناکی است که اگر انسان آن را درمان نکند، دین و دنیای او را به تباهی و بدبختی می کشاند. درمان این بیماری خطرناک جز از راه آگاهی و عمل امکان پذیر نیست. 1. از راه شناخت در این راه کار درمانی، شخص حسود باید به دو نکته توجه کند: اول، آثار و پی آمدهای ویرانگر حسدورزی از نظر روح و جسم و دوم، بررسی ریشه ها و انگیزه های پیدایش این صفت زشت و اقدام به ترک آن. 1. شخص حسود باید بداند حسادت، پی آمدهای بسیار بدی برای دین و دنیای او دارد و برای دین و دنیای کسی که به او رشک می ورزد، نه تنها هیچ گونه زیانی ندارد، بلکه مفید است. هنگامی که فرد از روی بصیرت به این موضوع توجه کند، از حسادت دوری می گزیند. زیانی که حسادت به دین فرد وارد می کند، این گونه است که حسود با حسادت خود، با حکم خدا مخالفت می کند و نعمت خداوند را که به حکم خویش میان بندگانش تقسیم کرده و عدل او را که بر اساس حکمش اقامه کرده است، مکروه و بد می داند. همچنین فرد حسود، از پیامبران و اولیای خدا که خیر مردم را می خواهند، کناره می گیرد و با شیاطین و کفار که گرفتاری مؤمنان و زوال نعمت آنها را می خواهند، شریک می شود و این در حقیقت، خیانت قلبی است که حسنات را نابود می کند، همان گونه که آتش، هیزم را از بین می برد.1 زیان حسادت به دنیای فرد این گونه است که حسود هماره از حسد خود در رنج است و در غم و اندوه به سر می برد؛ زیرا خداوند به دشمنانش نعمت هایی عطا کرده که وی از آن محروم است. ازاین رو، حسود همیشه با دیدن این نعمت ها معذب و ناراحت می شود و از هر بلایی که از آنها رفع شود، دل گیر می گردد. پس همواره ناراحت است. بنابراین، بایسته است حسود به پی آمدهای کار خود و عذاب شدیدی بیندیشد2 که در آخرت برای وی در نظر گرفته شده است. 2. نکته دیگری که لازم است حسود به آن توجه کند، ریشه یابی انگیزه های پیدایش صفت زشت حسادت و تلاش برای از بین بردن آن است. برای مثال، اگر دوستان ناباب و وسوسه های آنها فرد را به این وادی کشانده است، به مخالفت با آنان برخیزد یا اگر ضعف ایمان و ناآشنایی به توحید افعالی خداوند، وی را در این گرداب گرفتار ساخته است، به تقویت مبانی ایمان و خداشناسی بپردازد یا اگر ناآگاهی از استعدادهای خویش و ظرفیت هایی که برای ترقی و پیشرفت در وجود اوست، وی را گرفتار عقده حقارت و حسادت کرده است، به درمان آن رو آورد و در سایه توکل به خداوند و اعتماد به نفس، عقده حقارت را بگشاید و رذیله حسد را از خود دور سازد. 2. راه عملی تکرار عملی، به تدریج به عادت می انجامد و ادامه عادت، به ملکه و صفت درونی تبدیل می شود. اگر فرد حسود به جای اینکه به در هم شکستن اعتبار و شخصیت دیگری بیندیشد، به تقویت موقعیت خود بپردازد و به جای غیبت و نکوهش رقیبش، صفات خوب وی را بستاید و به جای تلاش در تخریب زندگی مادی او، برای پیشرفت خود، از وی کمک و یاری بخواهد، به او محبت ورزد و همچنین برای وی خیر و سعادت آرزو کند، به یقین، تکرار این کارها به تدریج آثار زشت حسادت را از روح او دور می کند و محبت، خیرخواهی، صفا و معنویت جانشین آن می شود. به عبارت دیگر، حسود باید پس از شناخت بیماری خود وارد عمل شود و بهترین و مؤثرترین کار برای درمان این بیماری، عمل کردن برخلاف خواهش نفس است. برای مثال، اگر نفس تمایل دارد با بیان عیب کسی، او را رسوا سازد، نه تنها خاموشی گزیند، بلکه او را ستایش کند. این کار در آغاز سخت است، ولی به تدریج آسان می شود. پی نوشتها: 1. امام علی علیه السلاممی فرماید: (وَ لاتُحاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ یَأکُلُ الْإیمَانَ کَما تَأکُلُ النّارُ الْحَطَبَ؛ به یکدیگر حسادت نورزید که به راستی، حسد ایمان را می خورد و از بین می برد، همان گونه که آتش هیزم را می سوزاند و از بین می برد). غررالحکم و دررالکلم، ح 6813 . 2. امیرمؤمنان، علی علیه السلام می فرماید: (إِحْتَرِسُوا مِنْ سُورَةِ الجُمَدِ و الْحِقْدِ وَ الْغَضَبِ وَ الْحَسَدِ، وَ أَعِدُّوا لِکُلِّ شَی ءٍ مِنْ ذَلِکَ عِدَّةً تُجاهِدُونَ بِمَا مِنَ الفِکْرِ فِی الْعَاقِبَةِ وَ مَنْعِ الرَّذِیلَةِ وَ طَلَبِ الْفَضِیلَةِ؛ خود را از شدت بخل و کینه و غضب و حسد در امان دارید و برای مبارزه با هر یک از این امور، وسیله ای آماده سازید، از جمله، تفکر در عواقب بد این صفات پست و راه درمان و طلب فضیلت از این راه). همان، ح 6806 . www.irc.ir
ور حسد گیرد تو را ره در گلو
در حسد ابلیس را باشد غلو
کو ز آدم ننگ دارد از حسد
با سعادت جنگ دارد از حسد
عقبه ای زین صعب تر در راه نیست
ای خنک، آن کش حسد همراه نیست!
این جسد، خانه حسد آمد بدان
از حسد آلوده باشد خاندان
خانمان ها از حسد گردد خراب
باز شاهی از حسد گردد غراب
خاک شو مردان حق را زیر پا
خاک بر سر کن حسد را همچو ما
مولوی
حسد از ویژگی های بسیار بدی است که زیان های بی شماری در پی دارد. از زیان های خطرناک آن، می توان به کشاندن انسان به کفر و بی دینی اشاره کرد. بنا بر آیات قرآن کریم و روایت های معصومین علیهم السلام، از جمله عواملی که کفار، مشرکان و یهودیان زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله را از پذیرش دین اسلام باز می داشت، حسد و رشک به پیامبر عزیز اسلام بود و با اینکه حقیقت وجود پیامبر و رسالتش بر آنان آشکار و ثابت شده بود و گاه و بی گاه به آن اقرار می کردند، ولی به شدت با آن حضرت دشمنی و مخالفت می ورزیدند. خداوند در قرآن کریم درباره گروهی از آنان می فرماید:
وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ اِیمانِکُمْ کُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أنفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ. (بقره: 109)
بسیاری از اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) با وجود اینکه حق برای آنها روشن شده است، به سبب حسدی که در دل دارند، دوست دارند شما را پس از ایمانتان به کفر بازگردانند.
البته آیات قرآنی و روایت های فراوان دیگری در این باره موجود است که در این نوشتار نمی گنجد.
چنان که بیان شد، حسد از بیماری های روحی بسیار خطرناکی است که اگر انسان آن را درمان نکند، دین و دنیای او را به تباهی و بدبختی می کشاند. درمان این بیماری خطرناک جز از راه آگاهی و عمل امکان پذیر نیست.
1. از راه شناخت
در این راه کار درمانی، شخص حسود باید به دو نکته توجه کند: اول، آثار و پی آمدهای ویرانگر حسدورزی از نظر روح و جسم و دوم، بررسی ریشه ها و انگیزه های پیدایش این صفت زشت و اقدام به ترک آن.
1. شخص حسود باید بداند حسادت، پی آمدهای بسیار بدی برای دین و دنیای او دارد و برای دین و دنیای کسی که به او رشک می ورزد، نه تنها هیچ گونه زیانی ندارد، بلکه مفید است. هنگامی که فرد از روی بصیرت به این موضوع توجه کند، از حسادت دوری می گزیند.
زیانی که حسادت به دین فرد وارد می کند، این گونه است که حسود با حسادت خود، با حکم خدا مخالفت می کند و نعمت خداوند را که به حکم خویش میان بندگانش تقسیم کرده و عدل او را که بر اساس حکمش اقامه کرده است، مکروه و بد می داند. همچنین فرد حسود، از پیامبران و اولیای خدا که خیر مردم را می خواهند، کناره می گیرد و با شیاطین و کفار که گرفتاری مؤمنان و زوال نعمت آنها را می خواهند، شریک می شود و این در حقیقت، خیانت قلبی است که حسنات را نابود می کند، همان گونه که آتش، هیزم را از بین می برد.1
زیان حسادت به دنیای فرد این گونه است که حسود هماره از حسد خود در رنج است و در غم و اندوه به سر می برد؛ زیرا خداوند به دشمنانش نعمت هایی عطا کرده که وی از آن محروم است. ازاین رو، حسود همیشه با دیدن این نعمت ها معذب و ناراحت می شود و از هر بلایی که از آنها رفع شود، دل گیر می گردد. پس همواره ناراحت است. بنابراین، بایسته است حسود به پی آمدهای کار خود و عذاب شدیدی بیندیشد2 که در آخرت برای وی در نظر گرفته شده است.
2. نکته دیگری که لازم است حسود به آن توجه کند، ریشه یابی انگیزه های پیدایش صفت زشت حسادت و تلاش برای از بین بردن آن است. برای مثال، اگر دوستان ناباب و وسوسه های آنها فرد را به این وادی کشانده است، به مخالفت با آنان برخیزد یا اگر ضعف ایمان و ناآشنایی به توحید افعالی خداوند، وی را در این گرداب گرفتار ساخته است، به تقویت مبانی ایمان و خداشناسی بپردازد یا اگر ناآگاهی از استعدادهای خویش و ظرفیت هایی که برای ترقی و پیشرفت در وجود اوست، وی را گرفتار عقده حقارت و حسادت کرده است، به درمان آن رو آورد و در سایه توکل به خداوند و اعتماد به نفس، عقده حقارت را بگشاید و رذیله حسد را از خود دور سازد.
2. راه عملی
تکرار عملی، به تدریج به عادت می انجامد و ادامه عادت، به ملکه و صفت درونی تبدیل می شود. اگر فرد حسود به جای اینکه به در هم شکستن اعتبار و شخصیت دیگری بیندیشد، به تقویت موقعیت خود بپردازد و به جای غیبت و نکوهش رقیبش، صفات خوب وی را بستاید و به جای تلاش در تخریب زندگی مادی او، برای پیشرفت خود، از وی کمک و یاری بخواهد، به او محبت ورزد و همچنین برای وی خیر و سعادت آرزو کند، به یقین، تکرار این کارها به تدریج آثار زشت حسادت را از روح او دور می کند و محبت، خیرخواهی، صفا و معنویت جانشین آن می شود.
به عبارت دیگر، حسود باید پس از شناخت بیماری خود وارد عمل شود و بهترین و مؤثرترین کار برای درمان این بیماری، عمل کردن برخلاف خواهش نفس است. برای مثال، اگر نفس تمایل دارد با بیان عیب کسی، او را رسوا سازد، نه تنها خاموشی گزیند، بلکه او را ستایش کند. این کار در آغاز سخت است، ولی به تدریج آسان می شود.
پی نوشتها:
1. امام علی علیه السلاممی فرماید: (وَ لاتُحاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ یَأکُلُ الْإیمَانَ کَما تَأکُلُ النّارُ الْحَطَبَ؛ به یکدیگر حسادت نورزید که به راستی، حسد ایمان را می خورد و از بین می برد، همان گونه که آتش هیزم را می سوزاند و از بین می برد). غررالحکم و دررالکلم، ح 6813 .
2. امیرمؤمنان، علی علیه السلام می فرماید: (إِحْتَرِسُوا مِنْ سُورَةِ الجُمَدِ و الْحِقْدِ وَ الْغَضَبِ وَ الْحَسَدِ، وَ أَعِدُّوا لِکُلِّ شَی ءٍ مِنْ ذَلِکَ عِدَّةً تُجاهِدُونَ بِمَا مِنَ الفِکْرِ فِی الْعَاقِبَةِ وَ مَنْعِ الرَّذِیلَةِ وَ طَلَبِ الْفَضِیلَةِ؛ خود را از شدت بخل و کینه و غضب و حسد در امان دارید و برای مبارزه با هر یک از این امور، وسیله ای آماده سازید، از جمله، تفکر در عواقب بد این صفات پست و راه درمان و طلب فضیلت از این راه). همان، ح 6806 .
www.irc.ir
- [سایر] راه تهذیب نفس از حسادت و تفاوت حسادت و غبطه را بیان کنید؟
- [سایر] مسائل مطرح در حسد کدامند؟
- [سایر] علت حسادت قابیل به هابیل چه بوده است؟
- [سایر] رقابت با حسادت از نظر قرآن چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] چه کنیم تا صفت ناپسند حسادت را در خود بمیرانیم؟
- [سایر] نتایج مخرب حسادت و راه درمان آن چیست؟
- [سایر] چگونه میتوان حسادت را از خود دور ساخت؟
- [سایر] به چه شکل باید با حسادت مقابله و مبارزه کرد؟
- [سایر] حسد، تکبر و عُجب چه نتیجه ای دارد؟
- [سایر] ریشه های حسادت و راه درمان آن چیست؟
- [آیت الله مظاهری] صفت حسادت که رذیله مهمّی است، گرچه معصیت است، ولی پروردگار عالم تا بر طبق آن عملی انجام نگیرد، مؤاخذه نمیکند، بنابراین در خصوص حسد نه سائر رذائل، معصیت و حرمت مربوط به اعمالی است که از آن سرچشمه میگیرد، و تا عملی بر طبق آن انجام نگیرد، بخشیده شده است و ضرر به عدالت هم نمیزند، و همچنین است سوء ظنّ به دیگران اگر صرف خطور در دل باشد و استقرار نداشته باشد، و نظیر خطور گناه که همین حکم را دارد. صفحه 374
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . درجه دوم از امر به معروف و نهی از منکر آن است که اگر مرتکب منکر، با اظهار کراهت، ترک معصیت نکرد، با حُسن خلق و کلام حسن او را امر به ترک منکر نماید، و مصالح ترک منکر و فعل معروف و مفاسد عکس آن را بیان کند تا مرتکب، متنبه شود، و ترک معصیت بنماید، و اگر به همین مقدار، مرتکب متنبه شد و معصیت را ترک کرد، اداء وظیفه شده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 6 احتیاط در ترک آن است.
- [آیت الله جوادی آملی] .با ترک عمدی یک سجده, نماز باطل میشود؛ ولی با ترک سهوی یک سجده یا دو سجده از دو رکعت، نماز باطل نمیشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چون مقصود از امر به معروف و نهی از منکر آن است که مرتکب فعل حرام و ترک واجب، این عمل را ترک کند، پس اگر به مجرد اظهار کراهت از این عمل - ولو به اعراض و ترک معاشرت و مراوده- مرتکب، مرتدع میشود و ترک میکند، کافی است در اداء وظیفه امر به معروف و نهی از منکر، و حاجت به امر و نهی علاوه نیست، و این، درجه اول از امر به معروف و نهی از منکر است.
- [آیت الله بهجت] جایز است اطفال را برای تمرین و عادت دادن به ترک معصیت و یا انجام دادن واجبات، تأدیب کرد، خصوصاً در مراحل آخر که به انجام واجب و ترک معصیت نزدیکتر است، که اگر تادیب نشوند، در بعضی از موارد منجر به ترک واجبات و انجام معاصی از طرف آنها میشود.
- [آیت الله جوادی آملی] .در حال گفتن (االله اکبر ) باید ایستاده باشد و ترک عمدی یا سهوی قیام , سبب بطلان آن است ; نیز در حال گفتن آن، بدن باید آرام باشد و ترک عمدی آن, سبب بطلان است و در صورت ترک سهوی, باطل نمیشود.
- [آیت الله جوادی آملی] .واجب است ترتیب افعال و اقوال نماز رعایت شود و ترک عمدی آن و اکتفا به همان غیر مرتب, باعث بطلان نماز است و ترک سهوی ارکان آن, به صورتی که با ترک سهوی رکن سابق مانند رکوع مثلاً وارد رکن بعدی مانند سجود شود, نماز باطل خواهد شد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کار مباحی که انجام و ترک آن از هر جهت مساوی است نذر انجام آن صحیح نیست، ولی اگر انجام یا ترک آن از جهتی بهتر باشد و به همان منظور نذر کند صحیح است، مثلاً نذر کند غذایی بخورد که برای عبادت قوت گیرد یا غذایی که مایه سستی بدن او برای انجام عبادت می شود ترک نماید.
- [آیت الله سبحانی] نذر در صورتی صحیح است که انجام و یا ترک فعلی که به عهده گرفته،رجحان داشته باشد و همچنین نذر کاری که فعل و ترک آن مساوی است صحیح نیست.