درباره شرافت حکمت و علم را توضیح دهید.
حکمت و علم ضد جربزه و جهل است و فضیلت و شرافت آن بر هیچ کس پوشیده نیست. علم انسان را به افق فرشتگان، بلکه به جوار قرب ربوبی می برد، موجب عزّت و سعادت و سرفرازی او در نزد دوست و دشمن، موجب تسخیر تمام جنّ و حیوانات و به سلطه در آوردن فضا و دریا و موجودات فضایی و دریایی برای انسان است. پس تمجید و تعریف علم، مستغنی از بیان است، و دلیل عقل، نقل و اجماع تمام مذاهب و ملل جهان، بر آن اتفاق دارند. برای نمونه به بعضی از آیات و روایات اشاره می کنیم: (وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً)؛[1] هر کسی که حکمت و دانش به او داده شد، پس به درستی که خوبی های بسیار به او داده شده است. (إِنَّما یَخْشَی الله مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ)؛[2] همانا فقط دانشمندان از خدا می ترسند. (هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ)؛[3]آیا کسانی که دانا هستند مثل کسانی هستند که نادانند؟ فقط و فقط صاحبان عقل و اهل دل متوجه این موضوع هستند. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)، می فرماید: من سلک طریقاً یطلب فیه علماً سلک الله به طریقاً الی الجنة و انّ الملائکة لتضع اجنحتها لطالب العلم (تا آن جا که می فرماید:) و فضل العالم علی العابد کفضل القمر علی سایر النجوم لیلة البدر و ان العلمآء ورثة الانبیآء؛[4] و در حدیثی دیگر می فرماید: اللهم ارحم خلفائی قیل یا رسول الله، من خلفائک، قال الذین یأتون من بعدی ویروون حدیثی و سنتی؛[5] خدایا جانشینان مرا بیامرز. گفته شد: یا رسول الله جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که بعد از من می آیند و احادیث و سنت مرا بازگو می کنند. امیرالمؤمنین(علیه السلام) به کمیل می فرماید: (یَا کُمَیْلُ الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ یَزْکُوا عَلَی الْإِنْفَاقِ وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ یَا کُمَیْل بْنَ زِیَاد مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِینٌ یُدَانُ بِهِ بِهِ یَکْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِی حَیَاتِهِ وَ جَمِیلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَ الْعِلْمُ حَاکِمٌ وَ الْمَالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ یَا کُمَیْلُ هَلَکَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْیَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِیَ الدَّهْرُ أَعْیَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِی الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ...)؛[6] ای کمیل، علم از مال بهتر است، زیرا علم نگهبان توست ولی مال را تو نگهبانی می کنی؛ مال با خرج کردن کم می شود، ولی علم را هر چه بیش تر به دیگران بیاموزی، پاکیزه تر و جا افتاده تر می شود؛ دوستان مادی و مالی با از بین رفتن مال آنان نیز می روند؛ (ولی دوستان عالم به خاطر علم همیشه باقی اند). ای کمیل علم موجب دین داری است. انسان به وسیله ی علم تا زنده است، اطاعت خدا می کند و بعد از مردن، بهترین پاداش را خواهد گرفت؛ علم، حاکم و راهنمای انسان است، ولی مال را باید در اختیار بگیری و محکوم توست؛ ای کمیل، مال اندوزان چه بسا در عین حالی که زنده اند، در حقیقت، به هلاکت رسیده باشند، ولی دانشمندان و علما تا دنیا باقی است، آنها با نام نیک خواهند ماند؛ جسم آنان از میان می رود، ولی آنان در دل های مردم برای همیشه جاویدند. این دغل دوستان که می بینی *** مگسانند دور شیرینی امام زین العابدین(علیه السلام)، می فرماید: لو یعلم الناس ما فی طلب العلم، لطلبوه ولوبسفک المُهَج، و خوض اللجج؛[7] اگر مردم می دانستند که طلب علم چقدر پر فایده است، هر آینه به جستوجوی آن می پرداختند، گر چه مستلزم خونریزی و فرو رفتن در امواج دریا باشد. امام رضا از پدرانش(علیهم السلام)، نقل می فرماید که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم، فاطلبو العلم فی مظانّه، و اقتبسوه من اهله، فانّ تعلمه لله تعالی حسنة و طلبه عبادة، و المذاکرة به تسبیح، و العمل به جهاد، و تعلیمه من لایعلمه صدقة، و بذله لاهله قربةٌ الی الله...؛[8] طلب دانش بر هر مسلمانی لازم است، پس به جست وجوی آن بگردید، و از اهلش اقتباس کنید، به درستی که یاد گرفتن علم برای خدا، حسنه و ثواب است، و طلب آن خود، عبادت است، و مذاکره ی آن حکم تسبیح گفتن دارد، و عمل به آن جهاد محسوب می شود، و یاد دادن آن به دیگران صدقه است، و بخشش آن به کسانی که اهل باشند، وسیله ی تقرّب به خدای متعال خواهد شد. چه خوش سروده سعدی صاحبدلی به مدرسه آمد زخانقاه *** بشکست عهد صحبت اهل طریق را گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود *** تا اختیار کردی از آن این فریق را گفت او گلیم خویش به در می برد زموج *** وین سعی می کند که بگیرد غریق را پی نوشتها: [1]. سوره ی بقره، آیه ی 269. [2]. سوره ی فاطر، آیه ی 28. [3]. سوره ی زمر، آیه ی 9. [4]. سفینة البحار، ج 6، ص 344. [5]. جامع السعادات، ج 1، ص 111. [6]. سفینة البحار، ج 6، ص 358، و نهج البلاغه، فیض الاسلام، ج 2، ص 1145. [7]. جامع السعادات، ج 1، ص 112. [8]. جامع السعادات، ج 1، ص 113. منبع: سید محمد علی جزایری (آل غفور)،دروس اخلاق اسلامی، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
عنوان سوال:

درباره شرافت حکمت و علم را توضیح دهید.


پاسخ:

حکمت و علم ضد جربزه و جهل است و فضیلت و شرافت آن بر هیچ کس پوشیده نیست. علم انسان را به افق فرشتگان، بلکه به جوار قرب ربوبی می برد، موجب عزّت و سعادت و سرفرازی او در نزد دوست و دشمن، موجب تسخیر تمام جنّ و حیوانات و به سلطه در آوردن فضا و دریا و موجودات فضایی و دریایی برای انسان است. پس تمجید و تعریف علم، مستغنی از بیان است، و دلیل عقل، نقل و اجماع تمام مذاهب و ملل جهان، بر آن اتفاق دارند. برای نمونه به بعضی از آیات و روایات اشاره می کنیم:
(وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً)؛[1] هر کسی که حکمت و دانش به او داده شد، پس به درستی که خوبی های بسیار به او داده شده است.
(إِنَّما یَخْشَی الله مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ)؛[2] همانا فقط دانشمندان از خدا می ترسند.
(هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ)؛[3]آیا کسانی که دانا هستند مثل کسانی هستند که نادانند؟ فقط و فقط صاحبان عقل و اهل دل متوجه این موضوع هستند.
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)، می فرماید:
من سلک طریقاً یطلب فیه علماً سلک الله به طریقاً الی الجنة و انّ الملائکة لتضع اجنحتها لطالب العلم (تا آن جا که می فرماید:) و فضل العالم علی العابد کفضل القمر علی سایر النجوم لیلة البدر و ان العلمآء ورثة الانبیآء؛[4]
و در حدیثی دیگر می فرماید:
اللهم ارحم خلفائی قیل یا رسول الله، من خلفائک، قال الذین یأتون من بعدی ویروون حدیثی و سنتی؛[5] خدایا جانشینان مرا بیامرز. گفته شد: یا رسول الله جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که بعد از من می آیند و احادیث و سنت مرا بازگو می کنند.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) به کمیل می فرماید:
(یَا کُمَیْلُ الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ یَزْکُوا عَلَی الْإِنْفَاقِ وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ یَا کُمَیْل بْنَ زِیَاد مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِینٌ یُدَانُ بِهِ بِهِ یَکْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِی حَیَاتِهِ وَ جَمِیلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَ الْعِلْمُ حَاکِمٌ وَ الْمَالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ یَا کُمَیْلُ هَلَکَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْیَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِیَ الدَّهْرُ أَعْیَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِی الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ...)؛[6] ای کمیل، علم از مال بهتر است، زیرا علم نگهبان توست ولی مال را تو نگهبانی می کنی؛ مال با خرج کردن کم می شود، ولی علم را هر چه بیش تر به دیگران بیاموزی، پاکیزه تر و جا افتاده تر می شود؛ دوستان مادی و مالی با از بین رفتن مال آنان نیز می روند؛ (ولی دوستان عالم به خاطر علم همیشه باقی اند).
ای کمیل علم موجب دین داری است. انسان به وسیله ی علم تا زنده است، اطاعت خدا می کند و بعد از مردن، بهترین پاداش را خواهد گرفت؛ علم، حاکم و راهنمای انسان است، ولی مال را باید در اختیار بگیری و محکوم توست؛ ای کمیل، مال اندوزان چه بسا در عین حالی که زنده اند، در حقیقت، به هلاکت رسیده باشند، ولی دانشمندان و علما تا دنیا باقی است، آنها با نام نیک خواهند ماند؛ جسم آنان از میان می رود، ولی آنان در دل های مردم برای همیشه جاویدند.
این دغل دوستان که می بینی *** مگسانند دور شیرینی
امام زین العابدین(علیه السلام)، می فرماید:
لو یعلم الناس ما فی طلب العلم، لطلبوه ولوبسفک المُهَج، و خوض اللجج؛[7] اگر مردم می دانستند که طلب علم چقدر پر فایده است، هر آینه به جستوجوی آن می پرداختند، گر چه مستلزم خونریزی و فرو رفتن در امواج دریا باشد.
امام رضا از پدرانش(علیهم السلام)، نقل می فرماید که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود:
طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم، فاطلبو العلم فی مظانّه، و اقتبسوه من اهله، فانّ تعلمه لله تعالی حسنة و طلبه عبادة، و المذاکرة به تسبیح، و العمل به جهاد، و تعلیمه من لایعلمه صدقة، و بذله لاهله قربةٌ الی الله...؛[8] طلب دانش بر هر مسلمانی لازم است، پس به جست وجوی آن بگردید، و از اهلش اقتباس کنید، به درستی که یاد گرفتن علم برای خدا، حسنه و ثواب است، و طلب آن خود، عبادت است، و مذاکره ی آن حکم تسبیح گفتن دارد، و عمل به آن جهاد محسوب می شود، و یاد دادن آن به دیگران صدقه است، و بخشش آن به کسانی که اهل باشند، وسیله ی تقرّب به خدای متعال خواهد شد.
چه خوش سروده سعدی
صاحبدلی به مدرسه آمد زخانقاه *** بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود *** تا اختیار کردی از آن این فریق را
گفت او گلیم خویش به در می برد زموج *** وین سعی می کند که بگیرد غریق را
پی نوشتها:
[1]. سوره ی بقره، آیه ی 269.
[2]. سوره ی فاطر، آیه ی 28.
[3]. سوره ی زمر، آیه ی 9.
[4]. سفینة البحار، ج 6، ص 344.
[5]. جامع السعادات، ج 1، ص 111.
[6]. سفینة البحار، ج 6، ص 358، و نهج البلاغه، فیض الاسلام، ج 2، ص 1145.
[7]. جامع السعادات، ج 1، ص 112.
[8]. جامع السعادات، ج 1، ص 113.
منبع: سید محمد علی جزایری (آل غفور)،دروس اخلاق اسلامی، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین