حضرت امام(قدس سره) پیش از تشکیل مجمع بر این عقیده بودند که اساساً وجود کارشناسان مجلس برای تشخیص مصلحت و ضرورت، کافی است و پس از طیّ مراحل مختلف قانونی، به مجمع نیازی نیست. ایشان می فرماید: این نکته نیز لازم است تذکر داده شود که ردّ احکام ثانویه، پس از تشخیص موضوع به وسیله عرف کارشناس، با ردّ احکام اولیّه فرقی ندارد؛ چون هر دو احکام الّله می باشند، و نیز احکام ثانویه ربطی به اعمال ولایت فقیه ندارد و پس از رأی مجلس و انفاذ شورای نگهبان، هیچ مقامی حق ردّ آن را ندارد و دولت در اجرای آن باید بدون هیچ ملاحظه ای اقدام کند و با تشخیص دو سوم مجلس شورای اسلامی ... در موضوعات عرفیه که تشخیص آن با عرف است، با مشورت از کارشناسان حجت شرعی است که مخالفت با آن بدون حجت قوی تر خلاف طریقه عقلاست ...[1] امّا در عمل، واگذاری نقش مصلحت اندیشی به مجلس شورای اسلامی تجربه موفّقی به جای نگذاشت. یکی از حقوِ دانان در این باره می گوید: متأسفانه مجلس آن گونه که باید، به مسئله ضرورت و اهمیت آن و دقت در تشخیص و تصویب قوانین بر وفق آن نپرداخت و گاه توسّل به ضرورت، صرفاً وسیله ای بود برای اقناع شورای نگهبان؛ مثلا مقرراتی به تصویب می رسید و اگر شورای نگهبان با آن مخالفت می کرد، به عنوان ضرورت مطرح می شد و در معرض رأی گیری قرار می گرفت و گاه جهات ضرورت آن که موجب روی آوردن به حکم ثانویه و دست شستن از حکم اولیه باشد، روشن نبود و این مسئله باعث نگرانی بود.[2] علاوه بر این، در سخنان حضرت امام که در نامه 19/ 7/ 60 ایشان به رئیس مجلس وقت نیز آمده است، (احکام ثانویه) مورد نظر بوده است؛ امّا در صورتی که مصلحت را اعم از احکام ثانویه بدانیم و به عبارت دیگر، مسئله مورد اختلاف به احکام حکومتی مربوط باشد که باید بر مبنای مصلحت صادر شود و نه ضرورت، آیا باز هم می توان چنین اختیاری را بدون اذن ولی فقیه به مجلس شورای اسلامی سپرد، در حالی که احکام حکومتی باید، بلاواسطه یا باواسطه، به ولایت فقیه مستند باشد؟ اگر چه در آن مقطع زمانی خاص، اجازه و رضایت حضرت امام در این امر از نظر شرعی و قانونی وجاهت لازم را به عملکرد مجلس بخشیده بود؛ امّا سخن در عمومیت دادن است. مسئله واگذاری چنین اختیاری حتی در موارد تشخیص ضرورت، به قوه مقننه، موجب نگرانی شدید اعضای شورای نگهبان نیز شده بود. یکی از اعضای این شورا در نامه ای در سال 64 به حضرت امام(قدس سره)نگرانی خویش را بدین گونه اظهار می دارد: سؤال این است که اگر بنا باشد شورای نگهبان در مورد ضرورت ها حق اظهار نظر نداشته باشد، خطر تصویب ضرورت ها بر اساس جّوسازی ها و اعمال نفوذ افرادی ذی نفوذ در مجلس و مکتب گرایی ها، که بسیاری پیاده کردن آن مکتب ها را ضرورت و بلکه واقعیت می دانند، چگونه دفع می گردد، و اگر خطر این که مجلس در زمانی بتواند مثل دوره گذشته، قوانین خلاف شرع تصویب نماید، با درنظرگرفتن شورای نگهبان دفع شده است، اینک که همان خطر به این صورت بازگشته است و این امکان حاصل شده که با عنوان ضرورت، هر حلالی حرام و هر حرامی حلال و قانونی اعلام شود، دافع این خطر چیست و از چه راهی خطر تصویب ضرورت های غیر واقعی دفع خواهد شد؟[3] گذشته از تمام این مشکلات، حضرت امام در مواضع متعددی از سخنان خود، از شورای نگهبان نیز انتظار داشتند که قبل از بروز این اختلافات، خودشان مصلحت نظام را در نظر بگیرند و نقش زمان و مکان را در اجتهاد و نوع تصمیم گیری های خود فراموش نکنند[4]؛ اما چنین انتظاری از شورای نگهبان برای تشخیص ضرورت، با ارجاع امر تشخیص ضرورت به مجلس شورای اسلامی بر ابهامات در این زمینه افزود. بروز این مشکلات موجب گردید تا حضرت امام به کارشناسی قوه مقننه برای مصلحت اندیشی اکتفا نکرده؛ و دستور تشکیل مجمع تشخیص مصلحت را صادر نمایند و این اقدام در واقع با هدف رعایت جانب احتیاط توسط حضرت امام(قدس سره) بود و این مجمع در عمل نیز غالباً مصلحت اندیشی مجلس شورای اسلامی را تماماً یا به صورت عمده مورد تأیید قرار داده، هدف قوه مقننه را تأمین نموده است و در عمل این اقدام احتیاطی، راه را بر مصلحت اندیشی ها و طرح ضرورت های غیر واقعی قوه مقننه بسته است. تجربه عملی سال های پس از انقلاب نیز نشان داده است که نه مجلس به تنهایی برای تشخیص مصلحت نظام (مصلحت به معنای مجموع مصالح مادی و معنوی) کارایی دارد و نه شورای نگهبان به تنهایی. پی نوشتها: [1]. صحیفه نور، ج 17، پیشین، (22/ 11/ 61) ص 199. [2]. دکتر حسین مهرپور، پیشین، ص 21. [3]. به نقل از دکتر حسین مهرپور، پیشین، ص 21. [4]. صحیفه نور، ج 21، پیشین، (8/ 10/ 67) ص 61. منبع: مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیّدحسین هاشمی، ناشر: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1381).
حضرت امام(قدس سره) پیش از تشکیل مجمع بر این عقیده بودند که اساساً وجود کارشناسان مجلس برای تشخیص مصلحت و ضرورت، کافی است و پس از طیّ مراحل مختلف قانونی، به مجمع نیازی نیست. ایشان می فرماید:
این نکته نیز لازم است تذکر داده شود که ردّ احکام ثانویه، پس از تشخیص موضوع به وسیله عرف کارشناس، با ردّ احکام اولیّه فرقی ندارد؛ چون هر دو احکام الّله می باشند، و نیز احکام ثانویه ربطی به اعمال ولایت فقیه ندارد و پس از رأی مجلس و انفاذ شورای نگهبان، هیچ مقامی حق ردّ آن را ندارد و دولت در اجرای آن باید بدون هیچ ملاحظه ای اقدام کند و با تشخیص دو سوم مجلس شورای اسلامی ... در موضوعات عرفیه که تشخیص آن با عرف است، با مشورت از کارشناسان حجت شرعی است که مخالفت با آن بدون حجت قوی تر خلاف طریقه عقلاست ...[1]
امّا در عمل، واگذاری نقش مصلحت اندیشی به مجلس شورای اسلامی تجربه موفّقی به جای نگذاشت. یکی از حقوِ دانان در این باره می گوید:
متأسفانه مجلس آن گونه که باید، به مسئله ضرورت و اهمیت آن و دقت در تشخیص و تصویب قوانین بر وفق آن نپرداخت و گاه توسّل به ضرورت، صرفاً وسیله ای بود برای اقناع شورای نگهبان؛ مثلا مقرراتی به تصویب می رسید و اگر شورای نگهبان با آن مخالفت می کرد، به عنوان ضرورت مطرح می شد و در معرض رأی گیری قرار می گرفت و گاه جهات ضرورت آن که موجب روی آوردن به حکم ثانویه و دست شستن از حکم اولیه باشد، روشن نبود و این مسئله باعث نگرانی بود.[2]
علاوه بر این، در سخنان حضرت امام که در نامه 19/ 7/ 60 ایشان به رئیس مجلس وقت نیز آمده است، (احکام ثانویه) مورد نظر بوده است؛ امّا در صورتی که مصلحت را اعم از احکام ثانویه بدانیم و به عبارت دیگر، مسئله مورد اختلاف به احکام حکومتی مربوط باشد که باید بر مبنای مصلحت صادر شود و نه ضرورت، آیا باز هم می توان چنین اختیاری را بدون اذن ولی فقیه به مجلس شورای اسلامی سپرد، در حالی که احکام حکومتی باید، بلاواسطه یا باواسطه، به ولایت فقیه مستند باشد؟ اگر چه در آن مقطع زمانی خاص، اجازه و رضایت حضرت امام در این امر از نظر شرعی و قانونی وجاهت لازم را به عملکرد مجلس بخشیده بود؛ امّا سخن در عمومیت دادن است.
مسئله واگذاری چنین اختیاری حتی در موارد تشخیص ضرورت، به قوه مقننه، موجب نگرانی شدید اعضای شورای نگهبان نیز شده بود. یکی از اعضای این شورا در نامه ای در سال 64 به حضرت امام(قدس سره)نگرانی خویش را بدین گونه اظهار می دارد:
سؤال این است که اگر بنا باشد شورای نگهبان در مورد ضرورت ها حق اظهار نظر نداشته باشد، خطر تصویب ضرورت ها بر اساس جّوسازی ها و اعمال نفوذ افرادی ذی نفوذ در مجلس و مکتب گرایی ها، که بسیاری پیاده کردن آن مکتب ها را ضرورت و بلکه واقعیت می دانند، چگونه دفع می گردد، و اگر خطر این که مجلس در زمانی بتواند مثل دوره گذشته، قوانین خلاف شرع تصویب نماید، با درنظرگرفتن شورای نگهبان دفع شده است، اینک که همان خطر به این صورت بازگشته است و این امکان حاصل شده که با عنوان ضرورت، هر حلالی حرام و هر حرامی حلال و قانونی اعلام شود، دافع این خطر چیست و از چه راهی خطر تصویب ضرورت های غیر واقعی دفع خواهد شد؟[3]
گذشته از تمام این مشکلات، حضرت امام در مواضع متعددی از سخنان خود، از شورای نگهبان نیز انتظار داشتند که قبل از بروز این اختلافات، خودشان مصلحت نظام را در نظر بگیرند و نقش زمان و مکان را در اجتهاد و نوع تصمیم گیری های خود فراموش نکنند[4]؛ اما چنین انتظاری از شورای نگهبان برای تشخیص ضرورت، با ارجاع امر تشخیص ضرورت به مجلس شورای اسلامی بر ابهامات در این زمینه افزود.
بروز این مشکلات موجب گردید تا حضرت امام به کارشناسی قوه مقننه برای مصلحت اندیشی اکتفا نکرده؛ و دستور تشکیل مجمع تشخیص مصلحت را صادر نمایند و این اقدام در واقع با هدف رعایت جانب احتیاط توسط حضرت امام(قدس سره) بود و این مجمع در عمل نیز غالباً مصلحت اندیشی مجلس شورای اسلامی را تماماً یا به صورت عمده مورد تأیید قرار داده، هدف قوه مقننه را تأمین نموده است و در عمل این اقدام احتیاطی، راه را بر مصلحت اندیشی ها و طرح ضرورت های غیر واقعی قوه مقننه بسته است. تجربه عملی سال های پس از انقلاب نیز نشان داده است که نه مجلس به تنهایی برای تشخیص مصلحت نظام (مصلحت به معنای مجموع مصالح مادی و معنوی) کارایی دارد و نه شورای نگهبان به تنهایی.
پی نوشتها:
[1]. صحیفه نور، ج 17، پیشین، (22/ 11/ 61) ص 199.
[2]. دکتر حسین مهرپور، پیشین، ص 21.
[3]. به نقل از دکتر حسین مهرپور، پیشین، ص 21.
[4]. صحیفه نور، ج 21، پیشین، (8/ 10/ 67) ص 61.
منبع: مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیّدحسین هاشمی، ناشر: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1381).
- [سایر] چگونگی ایجاد مجمع تشخیص مصلحت و عدم تعارض آن با مجلس شورای اسلامی را بیان نمایید؟
- [سایر] سلام.آیا میتوان مجمع تشخیص مصلحت نظام را با مجلس سنا مقایسه کرد؟آیا شباهت یا تفاوتی بین مجالس سنا با مجمع تشخیص وجود دارد؟ممنون
- [سایر] چرا تشکیلاتی مانند مجلس، مجمع تشخیص مصلحت، خبرگان و... در زمان پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نبود؟
- [سایر] فلسفه تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و مبنای مشروعیت آن چیست؟
- [سایر] مصوبات مجمع تشخیص مصلحت تا چه زمانی از اعتبار شرعی و قانونی برخوردار است؟ آیا مجمع تدبیری برای تعیین زمان انقضای مصلحت، اندیشیده است؟
- [سایر] نظارت شورای نگهبان بر انتخابات مجلس شورای اسلامی چگونه است؟
- [سایر] وجود افراد معلوم الحال، مغرض و خائنی مثل موسوی، . در مجمع تشخیص مصلحت نظام( و سایر دستگاههای حساس حکومتی) چگونه قابل توجیه است؟ چرا افرادی مثل موسوی و خاتمی و توسط شورای نگبان تأیید صلاحیت می شود!؟ آی
- [سایر] مجلس چیست؟ وظایف نمایندگان مجلس شورای اسلامی چیست؟
- [سایر] جایگاه فقهی و حقوقی مجمع تشخیص مصلحت نظام را تبیین کنید.
- [سایر] آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام به تنهایی می تواند قانونی طرح و آن را تصویب کند؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد؛ اگر بخواهد شوهر کند؛ چنانچه باکره باشد؛ باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اجازه مادر و برادر لازم نیست و پدر نیز می تواند با رعایت مصلحت دختر او را شوهر دهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، بنابر احتیاط باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد، اجازه مادر و برادر لازم نیست.
- [امام خمینی] دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد، و اجازه مادر و برادر لازم نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] دختری که بحدّ بلوغ رسیده ورشیده است یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد اگر بخواهد شوهر کند چنانچه باکره باشد، بنابر احتیاط واجب باید از پدر یا جدّ پدری خود اجازه بگیرد و اجازه مادر و برادر لازم نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] دختری که به حدّبلوغ رسیده است هر چند رشیده هم باشد یعنی مصلحت خود را تشخیص بدهد در ازدواج خود چه دائم و چه موقت باید با اذن پدر یا جد پدر اقدام به ازدواج نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر قرار داد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عقد روابط چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دوَل اسلامی و اجانب ، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد ، جایز نیست این گونه روابط ، و اگر دولتی اقدام به آن نمود ، بر سایر دوَل اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع روابط به هر نحو ممکن است .
- [آیت الله اردبیلی] انعقاد پیمانهای سیاسی و تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب که مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است با وسایل ممکن آن را به قطع چنین رابطهای الزام کنند.
- [امام خمینی] اگر عقد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در مسجد برای روضهخوانی چادر بزنند و سیاهی بکوبند و آن را فرش کنند و اسباب چای در آن ببرند و همچنین برگزاری مراسم گوناگون در مسجد از قبیل عروسی و مجلس ختم اگر موجب ضرر به مسجد و هتک حرمت آن و مانع نماز خواندن نشود، با رعایت مصلحت وقف و اذن متولّی اشکال ندارد.