چرا اسلام دین «سهله سمحه» نامیده شده است؟
منشأ این صفت، روایتی نبوی است که حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)فرموده اند: (بُعثت بالحنیفیةِ السمحة السهلة)[1]؛ که در این حدیث، کلمه ی الحنیفیة از ریشه ی حَنَف، به معنای استقامت و راستی است و حنیف به مسلمانی می گویند که به دین مستقیم تمایل داشته باشد و شریعت حنفیه، شریعتی است که مستقیم بوده و از باطل به سمت حق میل می کند.[2] بنا بر این، معنای حدیث شریف این است که من شریعتی آورده ام که در عین این که مستقیم است و باطلی در آن راه ندارد، راحت و آسان هم هست. ممکن است برخی با استفاده از این روایت، اسلام را دین تساهل و تسامح معرفی نمایند؛ امّا باید توجّه داشت که تساهل در فرهنگ غرب با توجّه به مبانی نظری آن به معنای عدم مداخله در عقاید و رفتار دیگران است و تنها حدّ مجاز آن این است که این عقاید یا رفتار، آسیب و زیانی برای جامعه داشته باشد. بر این اساس، کارهایی مثل خودکشی، اعتیاد، فساد اخلاقی و ... مادامی که ضرری برای دیگران نداشته باشد، باید مورد تساهل قرار گیرد؛ امّا در منطق اسلام که ملاک درستی کارها، موافقت و مطابقت آنها با حق است و هر فرد به منزله ی همه ی انسان هاست، هیچ کس نباید نسبت به عقاید و رفتار دیگران بی تفاوت باشد و فقط زیان و ضرر خود را ملاک بداند. امر به معروف و نهی از منکر در اسلام بیانگر این است که اوّلا، معروف و منکر وجود دارند و اموری عینی و مشترک و شناخت پذیر هستند و ثانیاً، هر فرد وظیفه دارد تا دیگران را به انجام معروف وادار سازد و از انجام منکر بازدارد؛ از ین رو، اصل امر به معروف و نهی از منکر، عین مداخله و حسّاسیّت نسبت به عقاید و رفتار دیگران است و با تساهل در معنای غربی هیچ سازگاری ندارد. پس نباید حدیث را طوری معنا کنیم که مخالف دیگر اصول مسلّم اسلامی باشد. معنای حدیث این است که اسلام دینی است که انجام فرمان ها و احکام آن آسان است و خداوند، در مرحله ی تشریع احکام و قانون گذاری، به مردم آسان گرفته است و احکام اسلامی را به گونه ای وضع نکرده است که بندگان دچار مشکلات غیرقابل تحمّل شوند؛ به عنوان نمونه خداوند، تیمّم را تشریع کرده است تااگر وضو گرفتن و استفاده از آب به هر دلیلی برای انسان ضرر دارد، از بروز آن جلوگیری شود. هم چنین هر حکمی که موجب عسر و حرج شود برداشته می شود؛ (ما جعل علیکم فی الدین من حرج)[3] پی نوشتها: [1]. بحارالانوار، ج 72، ص 234 و فروع کافی، ج 5، ص 494. [2]. الشیخ فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، ج 1، ص 588. [3]. سوره ی حج (22)، آیه ی 78؛ برای آشنایی با نمونه های دیگر آسان گیری در اسلام ر.ک: سیداحمد خاتمی، تسامح و تساهل دینی، (به نقل از تسامح آری یا نه؟ ص 254). منبع: تساهل و تسامح، محمد تقی اسلامی، نشر مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1381).
عنوان سوال:

چرا اسلام دین «سهله سمحه» نامیده شده است؟


پاسخ:

منشأ این صفت، روایتی نبوی است که حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)فرموده اند: (بُعثت بالحنیفیةِ السمحة السهلة)[1]؛ که در این حدیث، کلمه ی الحنیفیة از ریشه ی حَنَف، به معنای استقامت و راستی است و حنیف به مسلمانی می گویند که به دین مستقیم تمایل داشته باشد و شریعت حنفیه، شریعتی است که مستقیم بوده و از باطل به سمت حق میل می کند.[2]
بنا بر این، معنای حدیث شریف این است که من شریعتی آورده ام که در عین این که مستقیم است و باطلی در آن راه ندارد، راحت و آسان هم هست.
ممکن است برخی با استفاده از این روایت، اسلام را دین تساهل و تسامح معرفی نمایند؛ امّا باید توجّه داشت که تساهل در فرهنگ غرب با توجّه به مبانی نظری آن به معنای عدم مداخله در عقاید و رفتار دیگران است و تنها حدّ مجاز آن این است که این عقاید یا رفتار، آسیب و زیانی برای جامعه داشته باشد.
بر این اساس، کارهایی مثل خودکشی، اعتیاد، فساد اخلاقی و ... مادامی که ضرری برای دیگران نداشته باشد، باید مورد تساهل قرار گیرد؛ امّا در منطق اسلام که ملاک درستی کارها، موافقت و مطابقت آنها با حق است و هر فرد به منزله ی همه ی انسان هاست، هیچ کس نباید نسبت به عقاید و رفتار دیگران بی تفاوت باشد و فقط زیان و ضرر خود را ملاک بداند.
امر به معروف و نهی از منکر در اسلام بیانگر این است که اوّلا، معروف و منکر وجود دارند و اموری عینی و مشترک و شناخت پذیر هستند و ثانیاً، هر فرد وظیفه دارد تا دیگران را به انجام معروف وادار سازد و از انجام منکر بازدارد؛ از ین رو، اصل امر به معروف و نهی از منکر، عین مداخله و حسّاسیّت نسبت به عقاید و رفتار دیگران است و با تساهل در معنای غربی هیچ سازگاری ندارد.
پس نباید حدیث را طوری معنا کنیم که مخالف دیگر اصول مسلّم اسلامی باشد. معنای حدیث این است که اسلام دینی است که انجام فرمان ها و احکام آن آسان است و خداوند، در مرحله ی تشریع احکام و قانون گذاری، به مردم آسان گرفته است و احکام اسلامی را به گونه ای وضع نکرده است که بندگان دچار مشکلات غیرقابل تحمّل شوند؛ به عنوان نمونه خداوند، تیمّم را تشریع کرده است تااگر وضو گرفتن و استفاده از آب به هر دلیلی برای انسان ضرر دارد، از بروز آن جلوگیری شود. هم چنین هر حکمی که موجب عسر و حرج شود برداشته می شود؛ (ما جعل علیکم فی الدین من حرج)[3]
پی نوشتها:
[1]. بحارالانوار، ج 72، ص 234 و فروع کافی، ج 5، ص 494.
[2]. الشیخ فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، ج 1، ص 588.
[3]. سوره ی حج (22)، آیه ی 78؛ برای آشنایی با نمونه های دیگر آسان گیری در اسلام ر.ک: سیداحمد خاتمی، تسامح و تساهل دینی، (به نقل از تسامح آری یا نه؟ ص 254).
منبع: تساهل و تسامح، محمد تقی اسلامی، نشر مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1381).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین