بر اساس شیوه های متداول در دنیا، قوانین اساسی بر چند گونه پیدایش می یابند؟ به تعبیر دیگر، منشأ شکل گیری و پیدایش قوانین اساسی چگونه است؟
بر اساس منشأ و نوع حاکمیت، معمولاً قانون اساسی به سه شکل تولد می یابد:[1] 1. اگر حاکمیّتْ فردی، مطلقه و استبدادی باشد، قانون اساسی به عنوان یک هدیه و پیش کش و تحفه از طرف پادشاه به ملّت اهدا می شود؛ چنین قانون اساسی ای از منظر مردم سالاری، ارزش حقوقی ندارد و نمی تواند بین قدرت و آزادی جمع کند؛ زیرا مشروعیت آن بستگی به شخص پادشاه دارد؛ 2. نوع دوم قانون اساسی، قانون اساسی قراردادی یا نیمه ارمغانی است. در این نوع قانون اساسی، حاکمیتْ بین پادشاه و ملّت تقسیم شده است؛ زیرا بعضی وقت ها دولت ها مجبور می شوند حقوقی را برای ملّت ها در نظر بگیرند؛ مانند قانون اساسی ای که بعد از فرمان مشروطیّت تدوین شد. مظفرالدین شاه، بین یک دو راهی واقع شده بود؛ یا باید از حکومت دست برمی داشت یا حاکمیت و قدرت را بین خود و ملّت تقسیم می کرد؛ بنا بر این می بینیم بعضی از کسانی که در آن زمان، قانون اساسی را تدوین می کردند، منصوب پادشاه بودند و برخی نیز نماینده ی مردم؛ 3. نوع سوم، قانون اساسی مردم سالار است که در این نوع قانون اساسی، حاکمیّت به شکل مطلق، از آنِ ملّت است و هیچ کس جز ملّت نقشی در حاکمیت ندارد، حتّی حُکّام. پی نوشت: [1]. برای مطالعه در مورد منشأ پیدایش و شکل گیری قوانین اساسی ر. ک: دکتر ابوالفضل قاضی شریعت پناهی، پیشین، ص 28، 27. منبع: قانون اساسی و ضمانت های اجرای آن ، گفتگو با حجت الاسلام عباس کعبی، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1380) .
عنوان سوال:

بر اساس شیوه های متداول در دنیا، قوانین اساسی بر چند گونه پیدایش می یابند؟ به تعبیر دیگر، منشأ شکل گیری و پیدایش قوانین اساسی چگونه است؟


پاسخ:

بر اساس منشأ و نوع حاکمیت، معمولاً قانون اساسی به سه شکل تولد می یابد:[1]
1. اگر حاکمیّتْ فردی، مطلقه و استبدادی باشد، قانون اساسی به عنوان یک هدیه و پیش کش و تحفه از طرف پادشاه به ملّت اهدا می شود؛ چنین قانون اساسی ای از منظر مردم سالاری، ارزش حقوقی ندارد و نمی تواند بین قدرت و آزادی جمع کند؛ زیرا مشروعیت آن بستگی به شخص پادشاه دارد؛
2. نوع دوم قانون اساسی، قانون اساسی قراردادی یا نیمه ارمغانی است. در این نوع قانون اساسی، حاکمیتْ بین پادشاه و ملّت تقسیم شده است؛ زیرا بعضی وقت ها دولت ها مجبور می شوند حقوقی را برای ملّت ها در نظر بگیرند؛ مانند قانون اساسی ای که بعد از فرمان مشروطیّت تدوین شد. مظفرالدین شاه، بین یک دو راهی واقع شده بود؛ یا باید از حکومت دست برمی داشت یا حاکمیت و قدرت را بین خود و ملّت تقسیم می کرد؛ بنا بر این می بینیم بعضی از کسانی که در آن زمان، قانون اساسی را تدوین می کردند، منصوب پادشاه بودند و برخی نیز نماینده ی مردم؛
3. نوع سوم، قانون اساسی مردم سالار است که در این نوع قانون اساسی، حاکمیّت به شکل مطلق، از آنِ ملّت است و هیچ کس جز ملّت نقشی در حاکمیت ندارد، حتّی حُکّام.
پی نوشت:
[1]. برای مطالعه در مورد منشأ پیدایش و شکل گیری قوانین اساسی ر. ک: دکتر ابوالفضل قاضی شریعت پناهی، پیشین، ص 28، 27.
منبع: قانون اساسی و ضمانت های اجرای آن ، گفتگو با حجت الاسلام عباس کعبی، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1380) .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین