آیا نهاد روحانیت مانع مشارکت زنان در جامعه نیست؟
زنان در طول 2500 سال مظلومیتی را بردوش می‌کشیدند که انقلاب اسلامی که با رهبری روحانیت به ثمر نشست با اعتماد به نفسی که به آنان بخشید موجب شد تا متوجّه خویشتن خویش شوند و آنان را قادر ساخت تا با حفظ اصول و ارزش‌های خود در عرصه‌های گوناگون حضور فعال و پویا داشته باشند. در همین راستا توجّه به نکات زیر ضروری است. 1. موانعی که وجود دارد از جانب شریعت است نه روحانیت. زیرا شریعت اسلامی هرگونه مشارکتی را که برای مردان قائل شده است برای زنان قائل نشده است و در اسلام محدودیت‌هایی برای زنان وجود دارد. که این محدودیت ها به دلیل تفات های جسمی و روحی مردان و زنان است. پس هر چند که اسلام در عرصه‌های مهمی زنان را مشارکت داده است لکن در مواردی مانند رهبری، مدیریت‌های کلان، قضاوت و... به دلیل توانائی های جسمی و روحی زنان محدودیت هایی قرار داده شده است. و طبق فرمایش مقام معظم رهبری (در بعضی از مشاغل منع اسلامی برای زنان وجود دارد.)[1] باید متذکر شد که محدودیت زنان در برخی مناصب در فقه اسلامی براساس مصالح و شرایط زنان بوده است شاید بتوان علّت برخی از محدودیت‌های حضور و مشارکت اجتماعی زنان را بدین شرح ذیل دانست: الف: پرهیز از اختلاط به عنوان پیش زمینة تبهکاری و فساد و روابط جنسی. ب: تأکید بر نقش اساسی مادران در تربیت کودکان و حفظ کانون گرم خانواده و.... ج: توجه به توانائی های جسمی و روحی زنان و تحمیل نکردن مسئولیت هایی که در توان آنان نیست. 2. بدون شک حضرت امام خمینی که جایگاه رفیعی در میان روحانیت دارند و سرآمد و افتخار روحانیت می‌باشند و فرمایشات ایشان همان نظر روحانیت می‌باشد. دربارة زنان و حق دخالتشان در امور سرنوشت خودشان چنین می‌فرمایند: (ما می‌خواهیم زن به مقام والای انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد).[2] هم‌چنین امام خمینی (ره) می‌فرمایند: (از حقوق انسان، تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. بله در بعضی از موارد تفاوت‌هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آن‌ها ارتباط ندارد).[3] و باز در پاسخ به این سؤال که نقش زنان در حکومت اسلامی چگونه خواهد بود؟ آیا مثلاً در امور کشور هم شرکت خواهند داشت؛ برای مثال وکیل و وزیر خواهند شد؟ می‌فرمایند: (زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامی فردا شرکت دارند آنان از حق رأی دادن و رأی گرفتن برخوردارند.... ما همه‌گونه آزادی را به زن خواهیم داد، البتّه جلوی فساد را می‌گیریم ...)[4] ؛ (در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق‌ کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن، در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد).[5] (زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند)[6] علاوه بر موارد فوق نمونة عملی که حضرت امام مشارکت زنان را در عرصة سیاست قبول دارد این بود که؛ در تنها هیأتی که حضرت امام به خارج از کشور اعزام کردند (در ماجرای نامه به گورباچف و اعزام هیأت به شوروی سابق)، یکی از دو سفیر اصلی ایشان خانم بود.[7] 3 جایگاه زن در قانون اساسی: دلیل دوّم ما استناد به قانون اساسی کشور می‌باشد و می‌دانیم که تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی عمدتاً از علما و فقها بودند که بر پایه مبانی اسلام به تدوین قانون اساسی پرداخته اند. ما در این‌جا به چند اصل برای حق حضور زنان و مشارکت آنان در قانون اساس اشاره می‌کنیم. الف: اصل سوّم، دولت را موظف به (تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در بربر قانون) می‌کند. ب: اصل هشتم به برابری زن و مرد در امر به معروف و نهی از منکر اشاره می‌کند. ج: اصل دهم به خانواده اختصاص یافته، سه مسئله را مود تأکید قرار داده است. د: اصل بیستم مقرر می‌دارد: (همه افراد ملّت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همة حقوق انسانی، سیاسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند). چ: اصل بیست و یکم، پنج وظیفه برای دولت مشخص کرده می‌گوید: (دولت موظف است حقوق زن را در تمامی جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و اموری را به انجام برساند.) با نگاه به این اصول و سایر اصول قانون اساسی، جایگاه رفیع زنان در جامعة اسلامی از دید روحانیت روشن می‌شود. 4 زنان و مشارکت آنان در عرصه‌های مختلف: دلیل چهارم این‌که زن‌ها همانند مردها در کشور ما در همة امور مشارکت دارند. زن‌ها در کشور ما در انتخابات مختلف حق شرکت دارند، به‌عنوان مثال می‌توانند به قوة مقننه راه پیدا کنند، زن‌ها امکان تحصیلات عالیه در کشور دارند طبق آمار و ارقام، بیش از 50 در صد تحصیل کنندگان دوره عالی آموزش، زن‌ها هستند و در رشته‌های مختلف مشغول تحصیل می‌باشند. در حالی که قبل از انقلاب تنها 12 درصد دانشجو این کشور، دختر بودند؛ روزنامة گاردین در این رابطه می‌نویسد: (پس از پیروزی انقلاب اسلامی شمار زنان شاغل در ایران و هم‌چنین بانوان فعال در مراکز و مؤسسات آموزش عالی کشور افزایش یافته است. بالای 40 درصد از دانشجویان ایرانی را بانوان تشکیل می‌دهند، در حالی که قبل از انقلاب تنها 12 درصد دانشجویان این کشور دختر بودند).[8] در کشور ما پست مشاورت ریاست جمهوری در امور زنان از سال 1370 ایجاد شد. زن‌‌ها در کشور ما به‌ عنوان معاونت و مشاور رئیس جمهوری در نهادهای مختلف منصوب شدند. علاوه بر این در حال حاضر در کشور چند مجموعه علمی تخصصی زنان وجود دارد.[9] و هم‌چنین در کشو ما شورای فرهنگی، اجتماعی زنان تشکیل شد. بنابراین نهاد روحانیت هیچ‌گاه مانع مشارکت زنان در جامعه اسلامی نبوده مگر در اموری که محدودیتی از جانب شریعت و فقه اسلامی وجود داشته باشد. و روحانیت همیشه تلاش کرده است که بانوان اسلامی در کشور ما جایگاه حقیقی و اصلی خود را در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی به‌دست بیاورند و همیشه خواهان این بوده است که منزلت و حقوق پایمال شده زنان را اعاده کند، زیرا زنان همانند مردان در اندیشه اسلامی دارای حقوقی می‌باشند که باید از این حقوق بهره‌مند باشند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 زن از دیدگاه امام خمینی (ره)، نهضت زنان مسلمان، چاپ اوّل، 17 شهریور 1360. 2 زن از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای، نشر نوادر، سال 78. 3 استاد مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، چاپ پانزدهم، تابستان 70. 4 زن در آیینة جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی، مرکزنشر فرهنگی رجاء، سال 1372. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . خامنه‌ای، سید علی، زن از دیدگاه مقام معظم رهبری، انتشارات نوادر، 1378، ص 21. [2] صحیفة نور، ج 5، ص 153. [3] همان، ج 3، ص 49. [4] همان، ج 4، ص 259. [5] همان، ج 4، ص 34. [6] همان، ج 5، ص 153. [7] مجلّه پیام زن، سال هشتم، شمارة هفتم، شمارة هفتم، شمارة پیاپی: 91، مهر 1378، (ویژه یکصدمین سال ولادت امام خمینی (ره)، ص 136. [8] همان، ص 177. [9] همان، ص 176.
عنوان سوال:

آیا نهاد روحانیت مانع مشارکت زنان در جامعه نیست؟


پاسخ:

زنان در طول 2500 سال مظلومیتی را بردوش می‌کشیدند که انقلاب اسلامی که با رهبری روحانیت به ثمر نشست با اعتماد به نفسی که به آنان بخشید موجب شد تا متوجّه خویشتن خویش شوند و آنان را قادر ساخت تا با حفظ اصول و ارزش‌های خود در عرصه‌های گوناگون حضور فعال و پویا داشته باشند. در همین راستا توجّه به نکات زیر ضروری است.
1. موانعی که وجود دارد از جانب شریعت است نه روحانیت. زیرا شریعت اسلامی هرگونه مشارکتی را که برای مردان قائل شده است برای زنان قائل نشده است و در اسلام محدودیت‌هایی برای زنان وجود دارد. که این محدودیت ها به دلیل تفات های جسمی و روحی مردان و زنان است. پس هر چند که اسلام در عرصه‌های مهمی زنان را مشارکت داده است لکن در مواردی مانند رهبری، مدیریت‌های کلان، قضاوت و... به دلیل توانائی های جسمی و روحی زنان محدودیت هایی قرار داده شده است. و طبق فرمایش مقام معظم رهبری (در بعضی از مشاغل منع اسلامی برای زنان وجود دارد.)[1]
باید متذکر شد که محدودیت زنان در برخی مناصب در فقه اسلامی براساس مصالح و شرایط زنان بوده است شاید بتوان علّت برخی از محدودیت‌های حضور و مشارکت اجتماعی زنان را بدین شرح ذیل دانست:
الف: پرهیز از اختلاط به عنوان پیش زمینة تبهکاری و فساد و روابط جنسی.
ب: تأکید بر نقش اساسی مادران در تربیت کودکان و حفظ کانون گرم خانواده و....
ج: توجه به توانائی های جسمی و روحی زنان و تحمیل نکردن مسئولیت هایی که در توان آنان نیست.
2. بدون شک حضرت امام خمینی که جایگاه رفیعی در میان روحانیت دارند و سرآمد و افتخار روحانیت می‌باشند و فرمایشات ایشان همان نظر روحانیت می‌باشد. دربارة زنان و حق دخالتشان در امور سرنوشت خودشان چنین می‌فرمایند:
(ما می‌خواهیم زن به مقام والای انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد).[2]
هم‌چنین امام خمینی (ره) می‌فرمایند:
(از حقوق انسان، تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. بله در بعضی از موارد تفاوت‌هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آن‌ها ارتباط ندارد).[3]
و باز در پاسخ به این سؤال که نقش زنان در حکومت اسلامی چگونه خواهد بود؟ آیا مثلاً در امور کشور هم شرکت خواهند داشت؛ برای مثال وکیل و وزیر خواهند شد؟ می‌فرمایند: (زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامی فردا شرکت دارند آنان از حق رأی دادن و رأی گرفتن برخوردارند.... ما همه‌گونه آزادی را به زن خواهیم داد، البتّه جلوی فساد را می‌گیریم ...)[4] ؛ (در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق‌ کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن، در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد).[5] (زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند)[6]
علاوه بر موارد فوق نمونة عملی که حضرت امام مشارکت زنان را در عرصة سیاست قبول دارد این بود که؛ در تنها هیأتی که حضرت امام به خارج از کشور اعزام کردند (در ماجرای نامه به گورباچف و اعزام هیأت به شوروی سابق)، یکی از دو سفیر اصلی ایشان خانم بود.[7]
3 جایگاه زن در قانون اساسی: دلیل دوّم ما استناد به قانون اساسی کشور می‌باشد و می‌دانیم که تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی عمدتاً از علما و فقها بودند که بر پایه مبانی اسلام به تدوین قانون اساسی پرداخته اند. ما در این‌جا به چند اصل برای حق حضور زنان و مشارکت آنان در قانون اساس اشاره می‌کنیم.
الف: اصل سوّم، دولت را موظف به (تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در بربر قانون) می‌کند.
ب: اصل هشتم به برابری زن و مرد در امر به معروف و نهی از منکر اشاره می‌کند.
ج: اصل دهم به خانواده اختصاص یافته، سه مسئله را مود تأکید قرار داده است.
د: اصل بیستم مقرر می‌دارد: (همه افراد ملّت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همة حقوق انسانی، سیاسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند).
چ: اصل بیست و یکم، پنج وظیفه برای دولت مشخص کرده می‌گوید: (دولت موظف است حقوق زن را در تمامی جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و اموری را به انجام برساند.)
با نگاه به این اصول و سایر اصول قانون اساسی، جایگاه رفیع زنان در جامعة اسلامی از دید روحانیت روشن می‌شود.
4 زنان و مشارکت آنان در عرصه‌های مختلف: دلیل چهارم این‌که زن‌ها همانند مردها در کشور ما در همة امور مشارکت دارند. زن‌ها در کشور ما در انتخابات مختلف حق شرکت دارند، به‌عنوان مثال می‌توانند به قوة مقننه راه پیدا کنند، زن‌ها امکان تحصیلات عالیه در کشور دارند طبق آمار و ارقام، بیش از 50 در صد تحصیل کنندگان دوره عالی آموزش، زن‌ها هستند و در رشته‌های مختلف مشغول تحصیل می‌باشند. در حالی که قبل از انقلاب تنها 12 درصد دانشجو این کشور، دختر بودند؛ روزنامة گاردین در این رابطه می‌نویسد:
(پس از پیروزی انقلاب اسلامی شمار زنان شاغل در ایران و هم‌چنین بانوان فعال در مراکز و مؤسسات آموزش عالی کشور افزایش یافته است. بالای 40 درصد از دانشجویان ایرانی را بانوان تشکیل می‌دهند، در حالی که قبل از انقلاب تنها 12 درصد دانشجویان این کشور دختر بودند).[8]
در کشور ما پست مشاورت ریاست جمهوری در امور زنان از سال 1370 ایجاد شد. زن‌‌ها در کشور ما به‌ عنوان معاونت و مشاور رئیس جمهوری در نهادهای مختلف منصوب شدند. علاوه بر این در حال حاضر در کشور چند مجموعه علمی تخصصی زنان وجود دارد.[9] و هم‌چنین در کشو ما شورای فرهنگی، اجتماعی زنان تشکیل شد.
بنابراین نهاد روحانیت هیچ‌گاه مانع مشارکت زنان در جامعه اسلامی نبوده مگر در اموری که محدودیتی از جانب شریعت و فقه اسلامی وجود داشته باشد. و روحانیت همیشه تلاش کرده است که بانوان اسلامی در کشور ما جایگاه حقیقی و اصلی خود را در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی به‌دست بیاورند و همیشه خواهان این بوده است که منزلت و حقوق پایمال شده زنان را اعاده کند، زیرا زنان همانند مردان در اندیشه اسلامی دارای حقوقی می‌باشند که باید از این حقوق بهره‌مند باشند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 زن از دیدگاه امام خمینی (ره)، نهضت زنان مسلمان، چاپ اوّل، 17 شهریور 1360.
2 زن از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای، نشر نوادر، سال 78.
3 استاد مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، چاپ پانزدهم، تابستان 70.
4 زن در آیینة جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی، مرکزنشر فرهنگی رجاء، سال 1372.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . خامنه‌ای، سید علی، زن از دیدگاه مقام معظم رهبری، انتشارات نوادر، 1378، ص 21.
[2] صحیفة نور، ج 5، ص 153.
[3] همان، ج 3، ص 49.
[4] همان، ج 4، ص 259.
[5] همان، ج 4، ص 34.
[6] همان، ج 5، ص 153.
[7] مجلّه پیام زن، سال هشتم، شمارة هفتم، شمارة هفتم، شمارة پیاپی: 91، مهر 1378، (ویژه یکصدمین سال ولادت امام خمینی (ره)، ص 136.
[8] همان، ص 177.
[9] همان، ص 176.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین