چگونه «از خود بیگانگی» در یک ملت ایجاد می‌شود و چگونه می‌توان از آن جلوگیری نمود؟
با توجه به آن که سؤال فوق از دو بخش جداگانه تشکیل گردیده لذا در ابتدا نگاهی گذرا خواهیم داشت به برخی زمینه‌های ایجاد از خود بیگانگی در یک ملت، و سپس مواردی از راه‌های مقابله با آن زمینه‌ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد. الف) زمینه‌های ایجاد (از خودبیگانگی) در یک کشور در خصوص چگونگی ایجاد از خودبیگانگی در یک ملت به زمینه‌های متعددی می‌توان اشاره کرد که در اینجا به تبیین برخی از آنها خواهیم پرداخت. 1. همسویی تأمین منافع سرمایه‌داران و قدرتهای استکباری با هویت‌زدایی از ملتها: یکی از مهم‌ترین راه‌های تأمین منافع قدرتهای استکباری، هویت‌زدایی و ایجاد از خود بیگانگی در میان ملل مستضعف و تحت سلطه می‌باشد. آنان به درستی دریافته‌اند که زمانی می‌توانند به تأمین منافع نامشروع شان در جهان امیدوار باشند که هویت واقعی ملل تحت سلطه را زدوده و آنان را به نوعی (از خودبیگانگی و خود باختگی) در برابر فرهنگ بیگانه گرفتار سازند. این قدرتها به طرق مختلف از جمله تحمیل و ترویج فرهنگ وارداتی خویش در آن جوامع تلاش می‌کنند تا آن ملل را نسبت به فرهنگ ملی و بومی خویش بیگانه ساخته و با ایجاد از خودبیگانگی و هویت‌زدایی از آنان زمینة تأمین منافع بیشتر خویش را فراهم آورند. بدیهی است که بی‌توجهی و بی‌تحرکی ملل مذکور در برابر این توطئه بیگانگان، بیش از پیش بیگانگان را در دستیابی به اهداف شومشان یاری خواهد داد. 2. تبلیغات سوء دشمنان: تبلیغات دامنه‌دار و گسترده قدرتهای استعماری در سالیان دراز موجب گردید تا ملل ضعیف و عقب نگه داشته شده، تنها راه ترقی و پیشرفت خویش را در گرایش به یکی از قدرتهای استعماری دانسته و دست یاری به سوی آنان دراز کنند. این تبلیغات جهت‌دار و حساب شده به حدی آن ملل ضعیف را تحت تأثیر قرار می‌داد که آنان فرهنگ، تمدن و قدرت خویش را به هیچ انگاشته و خود را ناگزیر به الگوبرداری و تقلید بی‌چون و چرا از فرهنگ غرب می‌دیدند و این در حالی است که آنان گویا به این واقعیت تاریخی توجه نداشتند که زادگاه تمدن در شرق بود و از آن سو به غرب جریان یافت. 3. بها ندادن به استقلال فکری و ترویج فرهنگ وابستگی عدم استقلال فکری و وابستگی فرهنگی مهم‌ترین نوع وابستگی است که گریبان گیر ملل محروم و مستضعف گردیده و زمینه ایجاد خودباختگی و خودبیگانگی را در آنان فراهم آورده است. قدرتهای استکباری به خوبی دریافته‌اند که ملتها بر اثر وابستگی فرهنگی و عدم استقلال فکری به راحتی پذیرای هرگونه زمینة استعماری خواهند بود از این رو تمام تلاش خود را صرف این کردند تا با اضمحلال فرهنگ بومی در جوامع ضعیف، آنان را میان تهی ساخته و فرهنگی حاکم بر جوامع خویش را به آنان تحمیل نمایند. این مسئله موجبات خودباختگی ملل ضعیف را فراهم ساخته، شخصیت و استقلال فکری را در آنان نابود می‌سازد. تذکرات مکرر و پی‌درپی حضرت امام (ره) مبنی بر این که ملل شرقی مکتب خود را گم کرده‌اند، به اشتباه غرب را قبله آمال خود ساخته و در مقابل غرب دچار خودبیگانگی شده‌اند،[1] تلاش دلسوزانه‌ای بود که بر رهایی آنان از این معضل اجتماعی تأکید داشت ایشان وابستگی فکری و فرهنگی را از موانع استقلال بر می‌شمرد و زدودن مظاهر فرهنگی غرب را مهم‌ترین اقدام در جهت ایجاد روحیة خودباوری و استقلال می‌دانست. 4. موارد دیگر: از دیگر زمینه‌های ایجاد خودبیگانگی در یک ملت می‌توان به مواردی همچون مرعوب شدن در برابر پیشرفت‌های غرب و قدرتهای استکباری، القاء این تصور که تنها راه نیل به پیشرفت و توسعه با گرایش به سوی قدرتها و تقلید بی‌چون و چرا از آنها ممکن است، خودکم‌بینی و عدم اعتماد به نفس کافی، عدم شناخت صحیح یا بی‌توجهی نسبت به ارزشهای دینی و اخلاقی و موارد دیگر اشاره کرد. به هر حال آنچه مسلم است معضل از خودبیگانگی به دلایل مختلف در یک ملت به وجود می‌آید که برخی از مهم‌ترین آنها را مرور کردیم اما مهم آن است که بدانیم چگونه می‌توان با این معضل به مقابله برخاست و از ایجاد یا گسترش آن جلوگیری کرد. در ادامه با حفظ اختصار و با بهره‌گیری از دیدگاه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران که با انقلاب خویش گام مهمی در راه مقابله با معضل خودباختگی ملل مستضعف خاصه مسلمانان جهان برداشت، برخی از راه های مقابله با این پدیده شوم را مورد اشاره قرار می‌دهیم. ب) راه‌های مقابله با معضل از خودبیگانگی و خودباختگی: 1. شناخت استعدادها و توانایی‌های بالقوه در انسان. تردیدی نیست که سرافرازی و عزت یک ملت در بازگشت به استعدادها و توانایی‌های بالقوه‌اش و همچنین رهایی از وابستگی به بیگانگان می‌باشد و این امری است که تنها در پرتو روحیة خلاقیت، اعتماد به نفس و خودباوری تحقق می‌پذیرد. در دوران دفاع مقدس که ایران اسلامی در بدترین شرایط به لحاظ تحریم های اقتصادی و کمبود امکانات مادی و تجهیزاتی به سر می‌برد، شاید کسی تصور نمی‌کرد که این کشور با همین امکانات محدود روزی بتواند در برخورد با دشمنی تا دندان مسلح که زیر چتر حمایتی قدرتهای برتر جهان قرار داشت، تاب مقاومت آورده و دشمنان را از رسیدن به مقاصد شومشان ناتوان سازد اما در عین این ناباوری همگان شاهد این بودند که این مردم با رهبری آگاهانه حضرت امام (ره) که می‌فرمود: پس از اتکال به خداوند به قدرت خود که از اوست اعتماد و اتکال داشته باشید،[2] چگونه خود را باور کرد و توانست علی رغم تمامی دشمنی‌ها، کمبودها و مشکلات فراوان، از استعدادهای نهفته و توانایی‌های بالقوه و خویش بهره گیرد و با تهیه انواع سلاح‌ها و تجهیزات مختلف جنگی در داخل کشور همگان را به حیرت و تعجب وا دارد و موجودیت و استقلال خویش را حفظ نماید. 2. شناخت و آگاهی از ارزشهای دینی و پای‌بندی به بنیادهای اعتقادی آگاهی و شناخت از اصول ارزشی و بنیادهای اعتقادی و سپس پای‌بندی به آن اصول و ارزشها تأثیر بسزایی در تقویت احساس خودباوری و تضعیف روحیة خودباختگی ملتها خواهد داشت. وقتی مسلمانان به جامعیت و سرآمدی فرهنگ دینی و اسلامی خویش باور داشته باشند و بدانند که این دین متکفل تمام نیازهای مادی و معنوی انسانها بوده و سرآمد تمامی ادیان و مکاتب در تمدنها و فرهنگ‌های موجود است به طور قطع بر هویت دینی خویش مباهات نموده و هرگز دچار خودباختگی در برابر فرهنگ بیگانه نخواهند گشت. زیرا ملتی که اسوه‌های بی‌بدیلی همچون رسول خدا و پیشوایان معصوم علیهم السلام داشته‌ باشد و به ارزش‌های والای موجود در فرهنگ دینی خویش پای‌بند بماند برای او خودباختگی در برابر فرهنگ‌های دیگر اصطلاحی بی‌معناست. اعتقاد به مبدأ و معاد هستی و پیروی از فرامین رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام تأثیر مهمی در انگیزه‌ها، اهداف، آرمانها و اندیشه و رفتار مسلمانان برجای نهاده و به آنان آنچنان استقلال فکری خواهد بخشید که خود را بی‌نیاز از الگوبرداری محض از غرب خواهند دید. 3. هدایت جامعه به سوی احیاء هویت اصیل دینی و ملی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی (ره) نقطه عطفی برای احیاء هویت دینی و رهایی مسلمانان جهان از معضل خودباختگی بود. امام (ره) با قیام خود این باور را در میان ملتهای مسلمان ایجاد کرد که می‌توان با تکیه بر فرهنگ اصیل اسلامی و هویت دینی به مجد و عظمت واقعی دست یافت ایشان بارها به مسلمانان تذکر می‌دادند که دشمنان با به وحشت افتادن از نیروی نهفته در هویت دینی مسلمانان درصدد محو و نابودی این هویت برآمده و خواستار عدول ما از تمامی ارزشهای معنوی و الهی‌مان می‌باشند.[3] و به ملت مسمان ایران نیز تأکید می‌کردند که متوجه این ترفند بیگانگان و دشمنان انقلاب باشند و بدانند که دشمنان در پی هویت‌زدایی از این ملت هستند و تا زمانی که این ملت از هویت دینی و ملی خود عدول نکند دست از سرش برنخواهند داشت. (آری اگر ملت ایران از همة اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانة عزت و اعتبار پیامبر و ائمة معصومین علیهم السلام را با دست‌های خویش ویران نماید آن وقت ممکن است جهان‌خواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی‌فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولیّ و قیّم باشند ما جیره‌خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت ایرانی اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه‌اش را آمریکا و شوروی صادر کند، ایرانی که ارابه سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد،...)[4] 4. اصلاح نظام فکری فرهنگی جامعه در جهت کسب استقلال فرهنگی استقلال فرهنگی و عدم وابستگی فکری و فرهنگی از مهم‌ترین عوامل و نشانه‌های خودباوری یک ملت است. از دیدگاه حضرت امام (ره) فرهنگ بزرگترین عنصری است که می‌تواند یک ملت را به اوج عظمت و افتخار و یا بالعکس تباهی و فنا کشاند از این رو ایشان اصلاح فرهنگ را در رأس تمامی اصلاحات و کوتاهی از آن را سبب انحراف همة افراد جامعه می‌دانست. (دربارة فرهنگ هر چه گفته شود کم است. می‌دانید و می‌دانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک کشور پیدا شود و همة ارگانها و مقامات آن رژیم به صراط مستقیم انسانی و الهی پای بند باشند و به استقلال و آزادی ملت از قیود شیطانی عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تبعیت از اسلام و خواسته‌های ارزنده آن پای‌بند باشند دیری نخواهد گذشت که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند و نسل آتیه را آن چنان که انحراف به صورت زیبا و مستقیم، راه نجات بداند و اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد...)[5] از این رو ایشان دائماً‌ به مسلمین جهان سفارش می‌کرد که فرهنگ و اصالت خود را بازیابند و این نکته را نیک بدانند که تباهی و فساد فرهنگ وارداتی بیگانگان در مقایسه با اصلاح آن ناچیز است.[6] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. امام خمینی (ره) ، خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام خمینی (ره) ، تبیان بیست و ششم، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ، 1377. 2. تهاجم فرهنگی، استاد مصباح یزدی، قم، انتشارات موسسه آموزش پژوهشی امام خمینی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . موسوی خمینی، سید روح الله، خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام خمینی، تبیان بیست و ششم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تدوین علی محمد حاضری و علی اکبر علیخانی، 1377، ص 22 24. [2] . صحیفة نور، ج 16، ص 134. [3] . خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام خمینی (ره) ، پیشین، ص 53. [4] . همان، ص 54، ‌صحیفة نور، ج 20، ص 237 238. [5] . صحیفة نور، ج 17، ص 203. [6] . همان، ج 10، ص 79.
عنوان سوال:

چگونه «از خود بیگانگی» در یک ملت ایجاد می‌شود و چگونه می‌توان از آن جلوگیری نمود؟


پاسخ:

با توجه به آن که سؤال فوق از دو بخش جداگانه تشکیل گردیده لذا در ابتدا نگاهی گذرا خواهیم داشت به برخی زمینه‌های ایجاد از خود بیگانگی در یک ملت، و سپس مواردی از راه‌های مقابله با آن زمینه‌ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
الف) زمینه‌های ایجاد (از خودبیگانگی) در یک کشور در خصوص چگونگی ایجاد از خودبیگانگی در یک ملت به زمینه‌های متعددی می‌توان اشاره کرد که در اینجا به تبیین برخی از آنها خواهیم پرداخت.
1. همسویی تأمین منافع سرمایه‌داران و قدرتهای استکباری با هویت‌زدایی از ملتها:
یکی از مهم‌ترین راه‌های تأمین منافع قدرتهای استکباری، هویت‌زدایی و ایجاد از خود بیگانگی در میان ملل مستضعف و تحت سلطه می‌باشد. آنان به درستی دریافته‌اند که زمانی می‌توانند به تأمین منافع نامشروع شان در جهان امیدوار باشند که هویت واقعی ملل تحت سلطه را زدوده و آنان را به نوعی (از خودبیگانگی و خود باختگی) در برابر فرهنگ بیگانه گرفتار سازند. این قدرتها به طرق مختلف از جمله تحمیل و ترویج فرهنگ وارداتی خویش در آن جوامع تلاش می‌کنند تا آن ملل را نسبت به فرهنگ ملی و بومی خویش بیگانه ساخته و با ایجاد از خودبیگانگی و هویت‌زدایی از آنان زمینة تأمین منافع بیشتر خویش را فراهم آورند. بدیهی است که بی‌توجهی و بی‌تحرکی ملل مذکور در برابر این توطئه بیگانگان، بیش از پیش بیگانگان را در دستیابی به اهداف شومشان یاری خواهد داد.
2. تبلیغات سوء دشمنان:
تبلیغات دامنه‌دار و گسترده قدرتهای استعماری در سالیان دراز موجب گردید تا ملل ضعیف و عقب نگه داشته شده، تنها راه ترقی و پیشرفت خویش را در گرایش به یکی از قدرتهای استعماری دانسته و دست یاری به سوی آنان دراز کنند. این تبلیغات جهت‌دار و حساب شده به حدی آن ملل ضعیف را تحت تأثیر قرار می‌داد که آنان فرهنگ، تمدن و قدرت خویش را به هیچ انگاشته و خود را ناگزیر به الگوبرداری و تقلید بی‌چون و چرا از فرهنگ غرب می‌دیدند و این در حالی است که آنان گویا به این واقعیت تاریخی توجه نداشتند که زادگاه تمدن در شرق بود و از آن سو به غرب جریان یافت.
3. بها ندادن به استقلال فکری و ترویج فرهنگ وابستگی
عدم استقلال فکری و وابستگی فرهنگی مهم‌ترین نوع وابستگی است که گریبان گیر ملل محروم و مستضعف گردیده و زمینه ایجاد خودباختگی و خودبیگانگی را در آنان فراهم آورده است. قدرتهای استکباری به خوبی دریافته‌اند که ملتها بر اثر وابستگی فرهنگی و عدم استقلال فکری به راحتی پذیرای هرگونه زمینة استعماری خواهند بود از این رو تمام تلاش خود را صرف این کردند تا با اضمحلال فرهنگ بومی در جوامع ضعیف، آنان را میان تهی ساخته و فرهنگی حاکم بر جوامع خویش را به آنان تحمیل نمایند. این مسئله موجبات خودباختگی ملل ضعیف را فراهم ساخته، شخصیت و استقلال فکری را در آنان نابود می‌سازد.
تذکرات مکرر و پی‌درپی حضرت امام (ره) مبنی بر این که ملل شرقی مکتب خود را گم کرده‌اند، به اشتباه غرب را قبله آمال خود ساخته و در مقابل غرب دچار خودبیگانگی شده‌اند،[1] تلاش دلسوزانه‌ای بود که بر رهایی آنان از این معضل اجتماعی تأکید داشت ایشان وابستگی فکری و فرهنگی را از موانع استقلال بر می‌شمرد و زدودن مظاهر فرهنگی غرب را مهم‌ترین اقدام در جهت ایجاد روحیة خودباوری و استقلال می‌دانست.
4. موارد دیگر:
از دیگر زمینه‌های ایجاد خودبیگانگی در یک ملت می‌توان به مواردی همچون مرعوب شدن در برابر پیشرفت‌های غرب و قدرتهای استکباری، القاء این تصور که تنها راه نیل به پیشرفت و توسعه با گرایش به سوی قدرتها و تقلید بی‌چون و چرا از آنها ممکن است، خودکم‌بینی و عدم اعتماد به نفس کافی، عدم شناخت صحیح یا بی‌توجهی نسبت به ارزشهای دینی و اخلاقی و موارد دیگر اشاره کرد. به هر حال آنچه مسلم است معضل از خودبیگانگی به دلایل مختلف در یک ملت به وجود می‌آید که برخی از مهم‌ترین آنها را مرور کردیم اما مهم آن است که بدانیم چگونه می‌توان با این معضل به مقابله برخاست و از ایجاد یا گسترش آن جلوگیری کرد. در ادامه با حفظ اختصار و با بهره‌گیری از دیدگاه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران که با انقلاب خویش گام مهمی در راه مقابله با معضل خودباختگی ملل مستضعف خاصه مسلمانان جهان برداشت، برخی از راه های مقابله با این پدیده شوم را مورد اشاره قرار می‌دهیم.
ب) راه‌های مقابله با معضل از خودبیگانگی و خودباختگی:
1. شناخت استعدادها و توانایی‌های بالقوه در انسان.
تردیدی نیست که سرافرازی و عزت یک ملت در بازگشت به استعدادها و توانایی‌های بالقوه‌اش و همچنین رهایی از وابستگی به بیگانگان می‌باشد و این امری است که تنها در پرتو روحیة خلاقیت، اعتماد به نفس و خودباوری تحقق می‌پذیرد. در دوران دفاع مقدس که ایران اسلامی در بدترین شرایط به لحاظ تحریم های اقتصادی و کمبود امکانات مادی و تجهیزاتی به سر می‌برد، شاید کسی تصور نمی‌کرد که این کشور با همین امکانات محدود روزی بتواند در برخورد با دشمنی تا دندان مسلح که زیر چتر حمایتی قدرتهای برتر جهان قرار داشت، تاب مقاومت آورده و دشمنان را از رسیدن به مقاصد شومشان ناتوان سازد اما در عین این ناباوری همگان شاهد این بودند که این مردم با رهبری آگاهانه حضرت امام (ره) که می‌فرمود: پس از اتکال به خداوند به قدرت خود که از اوست اعتماد و اتکال داشته باشید،[2] چگونه خود را باور کرد و توانست علی رغم تمامی دشمنی‌ها، کمبودها و مشکلات فراوان، از استعدادهای نهفته و توانایی‌های بالقوه و خویش بهره گیرد و با تهیه انواع سلاح‌ها و تجهیزات مختلف جنگی در داخل کشور همگان را به حیرت و تعجب وا دارد و موجودیت و استقلال خویش را حفظ نماید.
2. شناخت و آگاهی از ارزشهای دینی و پای‌بندی به بنیادهای اعتقادی
آگاهی و شناخت از اصول ارزشی و بنیادهای اعتقادی و سپس پای‌بندی به آن اصول و ارزشها تأثیر بسزایی در تقویت احساس خودباوری و تضعیف روحیة خودباختگی ملتها خواهد داشت. وقتی مسلمانان به جامعیت و سرآمدی فرهنگ دینی و اسلامی خویش باور داشته باشند و بدانند که این دین متکفل تمام نیازهای مادی و معنوی انسانها بوده و سرآمد تمامی ادیان و مکاتب در تمدنها و فرهنگ‌های موجود است به طور قطع بر هویت دینی خویش مباهات نموده و هرگز دچار خودباختگی در برابر فرهنگ بیگانه نخواهند گشت. زیرا ملتی که اسوه‌های بی‌بدیلی همچون رسول خدا و پیشوایان معصوم علیهم السلام داشته‌ باشد و به ارزش‌های والای موجود در فرهنگ دینی خویش پای‌بند بماند برای او خودباختگی در برابر فرهنگ‌های دیگر اصطلاحی بی‌معناست. اعتقاد به مبدأ و معاد هستی و پیروی از فرامین رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام تأثیر مهمی در انگیزه‌ها، اهداف، آرمانها و اندیشه و رفتار مسلمانان برجای نهاده و به آنان آنچنان استقلال فکری خواهد بخشید که خود را بی‌نیاز از الگوبرداری محض از غرب خواهند دید.
3. هدایت جامعه به سوی احیاء هویت اصیل دینی و ملی
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی (ره) نقطه عطفی برای احیاء هویت دینی و رهایی مسلمانان جهان از معضل خودباختگی بود. امام (ره) با قیام خود این باور را در میان ملتهای مسلمان ایجاد کرد که می‌توان با تکیه بر فرهنگ اصیل اسلامی و هویت دینی به مجد و عظمت واقعی دست یافت ایشان بارها به مسلمانان تذکر می‌دادند که دشمنان با به وحشت افتادن از نیروی نهفته در هویت دینی مسلمانان درصدد محو و نابودی این هویت برآمده و خواستار عدول ما از تمامی ارزشهای معنوی و الهی‌مان می‌باشند.[3] و به ملت مسمان ایران نیز تأکید می‌کردند که متوجه این ترفند بیگانگان و دشمنان انقلاب باشند و بدانند که دشمنان در پی هویت‌زدایی از این ملت هستند و تا زمانی که این ملت از هویت دینی و ملی خود عدول نکند دست از سرش برنخواهند داشت.
(آری اگر ملت ایران از همة اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانة عزت و اعتبار پیامبر و ائمة معصومین علیهم السلام را با دست‌های خویش ویران نماید آن وقت ممکن است جهان‌خواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی‌فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولیّ و قیّم باشند ما جیره‌خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت ایرانی اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه‌اش را آمریکا و شوروی صادر کند، ایرانی که ارابه سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد،...)[4]
4. اصلاح نظام فکری فرهنگی جامعه در جهت کسب استقلال فرهنگی
استقلال فرهنگی و عدم وابستگی فکری و فرهنگی از مهم‌ترین عوامل و نشانه‌های خودباوری یک ملت است. از دیدگاه حضرت امام (ره) فرهنگ بزرگترین عنصری است که می‌تواند یک ملت را به اوج عظمت و افتخار و یا بالعکس تباهی و فنا کشاند از این رو ایشان اصلاح فرهنگ را در رأس تمامی اصلاحات و کوتاهی از آن را سبب انحراف همة افراد جامعه می‌دانست.
(دربارة فرهنگ هر چه گفته شود کم است. می‌دانید و می‌دانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک کشور پیدا شود و همة ارگانها و مقامات آن رژیم به صراط مستقیم انسانی و الهی پای بند باشند و به استقلال و آزادی ملت از قیود شیطانی عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تبعیت از اسلام و خواسته‌های ارزنده آن پای‌بند باشند دیری نخواهد گذشت که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند و نسل آتیه را آن چنان که انحراف به صورت زیبا و مستقیم، راه نجات بداند و اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد...)[5] از این رو ایشان دائماً‌ به مسلمین جهان سفارش می‌کرد که فرهنگ و اصالت خود را بازیابند و این نکته را نیک بدانند که تباهی و فساد فرهنگ وارداتی بیگانگان در مقایسه با اصلاح آن ناچیز است.[6]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امام خمینی (ره) ، خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام خمینی (ره) ، تبیان بیست و ششم، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ، 1377.
2. تهاجم فرهنگی، استاد مصباح یزدی، قم، انتشارات موسسه آموزش پژوهشی امام خمینی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . موسوی خمینی، سید روح الله، خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام خمینی، تبیان بیست و ششم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تدوین علی محمد حاضری و علی اکبر علیخانی، 1377، ص 22 24.
[2] . صحیفة نور، ج 16، ص 134.
[3] . خودباختگی و خودباوری از دیدگاه امام خمینی (ره) ، پیشین، ص 53.
[4] . همان، ص 54، ‌صحیفة نور، ج 20، ص 237 238.
[5] . صحیفة نور، ج 17، ص 203.
[6] . همان، ج 10، ص 79.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین