دقت در تعبیرات قرآن نشان میدهد که برای ایجاد این رابطه، نزدیک‌ترین راه را پیموده، و اخوت و برادری را که نزدیک‌ترین و عمیقترین رابطة دو انسان با یکدیگر بر اساس مساوات و احترام متقابل است، اصل اساسی پیوند اجتماعی انسان‌ها شمرده است. و این اخوت را، هم از نظر جسمانی بخاطر بازگشت همة انسانها به یک پدر و مادر و هم از نظر روحانی، بخاطر پیروی از یک مبدأ واحد فکری، یعنی ایمان به خداوند یگانه و آئین و قانون واحد، معتبر شناخته است. قرآن روی کلمة (رفیق) یا (همنوع) و مانند اینها که در دنیای امروز بعنوان یک شعار مهم اجتماعی روی آنها تکیه میشود، تکیه نکرده، بلکه همه جا سخن از (برادری) به میان آورده است، آیات زیر شاهد گویای این مدعاست 1. (انَّما المؤمنون اخوةٌ فاصلحوا بین اخویکم(1) مؤمنان برادر یکدیگرند، بنابراین در میان برادرانتان صلح و صفا ایجاد کنید). 2. (واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداءً فالفَّ بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً(2) بخاطر بیاورید نعمت خداوند را بر خود، هنگامیکه دشمن یکدیگر بودید، خداوند در میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به لطف و نعمت الهی برادر یکدیگر شدید). 3. (وان تخالطوهم فاخوانکم(3) اگر با یتیمان آمیزش داشته باشید آنها برادران شما هستند). 4. (ربَّنا اغفر لنا ولاخواننا الَّذین سبقونا بالایمان(4) پروردگارا ما و برادرانمان را که پیش از ما ایمان آوردند ببخشا). 5. قرآن یکی از صفات برجسته بهشتیان را همین (اخوت) شمرده آنجا که می‌گوید: (ونزعنا ما فی صدورهم من غلٍ اخواناً علی سرر متقابلین(5) ما تمام کینه‌ها را از درون سینه‌های آنها برمی‌کنیم، در حالی که احساس برادری می‌کنند، روی تختها در برابر یکدیگر قرار خواهند داشت) (هم برادرند و هم برابر و این دو میتوانند بهشت را در همین دنیا نیز بوجود آورند). پی‌نوشت‌ (1) حجرات/ 10 (2) آل عمران/ 103 (3) بقره 219 (4) حشر 10 (5) حجر 47 قرآن و آخرین پیامبر، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
قرآن برای ایجاد «پیوند» و «روح اجتماعی» از چه وسائلی استفاده کرده است؟
دقت در تعبیرات قرآن نشان میدهد که برای ایجاد این رابطه، نزدیکترین راه را پیموده، و اخوت و برادری را که نزدیکترین و عمیقترین رابطة دو انسان با یکدیگر بر اساس مساوات و احترام متقابل است، اصل اساسی پیوند اجتماعی انسانها شمرده است.
و این اخوت را، هم از نظر جسمانی بخاطر بازگشت همة انسانها به یک پدر و مادر و هم از نظر روحانی، بخاطر پیروی از یک مبدأ واحد فکری، یعنی ایمان به خداوند یگانه و آئین و قانون واحد، معتبر شناخته است.
قرآن روی کلمة (رفیق) یا (همنوع) و مانند اینها که در دنیای امروز بعنوان یک شعار مهم اجتماعی روی آنها تکیه میشود، تکیه نکرده، بلکه همه جا سخن از (برادری) به میان آورده است، آیات زیر شاهد گویای این مدعاست
1. (انَّما المؤمنون اخوةٌ فاصلحوا بین اخویکم(1) مؤمنان برادر یکدیگرند، بنابراین در میان برادرانتان صلح و صفا ایجاد کنید).
2. (واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداءً فالفَّ بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخواناً(2) بخاطر بیاورید نعمت خداوند را بر خود، هنگامیکه دشمن یکدیگر بودید، خداوند در میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به لطف و نعمت الهی برادر یکدیگر شدید).
3. (وان تخالطوهم فاخوانکم(3) اگر با یتیمان آمیزش داشته باشید آنها برادران شما هستند).
4. (ربَّنا اغفر لنا ولاخواننا الَّذین سبقونا بالایمان(4) پروردگارا ما و برادرانمان را که پیش از ما ایمان آوردند ببخشا).
5. قرآن یکی از صفات برجسته بهشتیان را همین (اخوت) شمرده آنجا که میگوید: (ونزعنا ما فی صدورهم من غلٍ اخواناً علی سرر متقابلین(5) ما تمام کینهها را از درون سینههای آنها برمیکنیم، در حالی که احساس برادری میکنند، روی تختها در برابر یکدیگر قرار خواهند داشت) (هم برادرند و هم برابر و این دو میتوانند بهشت را در همین دنیا نیز بوجود آورند).
پینوشت
(1) حجرات/ 10
(2) آل عمران/ 103
(3) بقره 219
(4) حشر 10
(5) حجر 47
قرآن و آخرین پیامبر، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
- [سایر] تفاوت بین «روح» و «نفس» در قرآن چیست؟
- [سایر] چرا امام خمینی (ره) که فرمود: نگویید «من»، این «من» شیطان است، خود فرمود: «من دولت تعیین میکنم»؟
- [سایر] «شوق عبادت» و «طلب خدا» چگونه در نهاد آدمی ایجاد و تقویت می شود؟
- [سایر] در قرآن و روایات، واژه «جهل» در مقابل «عقل» است، یا در برابر «علم»؟
- [سایر] معنای «رشد»، «غی»، «هدایت» و «ضلالت» در قرآن چیست و چه ارتباطی با هم دارند؟
- [سایر] معنای صفات «کریم» و «اکرم» در لغت، قرآن و حدیث چیست؟
- [سایر] «صدقاتهن» و «اجورهن» در قرآن درباره چیست؟
- [سایر] آیا ریشه ی قرآن «وحی الهی» یا «مکتوب بشری» است؟
- [سایر] چرا سورههای «یس» و «الرحمن» به قلب و عروس قرآن معروفاند؟
- [سایر] فرق بین «اجر کبیر» و «اجر عظیم» و «اجر کریم» که در قرآن آمده، چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] انواع مسابقات ورزشی مانند شنا، دو، کُشتی و فوتبال، جایز است بلکه برای حفظ سلامت و ایجاد نشاط فردی و اجتماعی در حدّ معقول پسندیده میباشد، به شرط این که ضرر جسمی یا روانی قابل توجّه نداشته باشند و بدون شرطبندی انجام شوند و همراه با اعمال نامشروع نباشند، هر چند اگر شخص سوم یا مؤسّسهای و یا دولت به برندگان، جوایز نقدی یا غیر نقدی اهدا کنند، اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر شخصی راضی شود که در حال حیات خود عضوی از اعضأ او را بریده و به دیگری پیوند زنند چنانچه عضوی که برضایت خود او بریده میشود از اعضأ رئیسه بوده باشد که بریدن آن صدمهای به حیات او میزند و یا نقص وعیبی در او ایجاد میکند، بریدن آن عضو جائز نیست. و اگر با بریدن آن عضو ضرر وعیبی بر او وارد نمیشود مانند بریدن مقداری از پوست و یا گوشت ران که جای آن روییده میشود، در این صورت بریدن آن عضو به رضایت خود او جائز است و میتواند برای بریدن آن عضو مبلغی نیز دریافت کند.
- [آیت الله خوئی] اگر شخصی راضی شود که در حال حیات خود عضوی از اعضاء او را بریده و به دیگری پیوند زنند چنانچه عضوی که به رضایت خود او بریده میشود از اعضاء رئیسه بوده باشد که بریدن آن صدمهای به حیات او میزنند و یا نقص و عیبی در او ایجاد میکند، بریدن آن عضو جایز نیست. و اگر بر بدن آن عضو ضرر و عیبی بر او وارد نمیشود مانند بریدن مقداری از پوست و یا گوشت ران که جای آن روئیده میشود، در این صورت بریدن آن عضو به رضایت خود او جایز است و میتواند برای بریدن آن عضو مبلغی را نیز دریافت کند.
- [آیت الله بهجت] بنابر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت چیزی را نقاشی کنند و بکشند، مخصوصاً چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، که در غیر مسجد هم اشکال دارد، و احتمال دارد نماز خواندن در این مساجد هم مکروه باشد؛ ولی نوشتن قرآن و احادیث صحیحه در مسجد مانعی ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شخصی راضی شود که در حال حیات خود عضوی از اعضای او را بریده و به دیگری پیوند زنند چنانچه ان عضو از اعضای رییسه باشد که بریدن ان صدمه ای به حیات او می زند و یا نقص و عیبی در او ایجاد می کند بریدن ان عضو جایز نیست و اگر با بریدن ان عضو ضرر و عیبی بر او وارد نمی شود مانند بریدن مقداری از پوست و یا گوشت ران که جای ان روییده می شود بریدن ان عضو با رضایت او جایز است و می تواند برای رفع ید از ان عضو مبلغی دریافت کند
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام که قرآن آن را در حدّ کفر میداند، تعلیم سحر و تحصیل و به کارگیری آن است، و اگر اجرتی برای تعلیم و یا به کارگیری آن بگیرد، در حکم میته و حرام است و مالک نمیشود، و آن اقسامی دارد و کلّیه اقسام آن حرام است، چه مضر برای دیگران باشد نظیر تفرقه بین زن و شوهر، یا نافع برای دیگران باشد نظیر ایجاد محبّت بین زن و شوهر، و چه تصرّف در جسم یا جان یا مال کسی باشد نظیر ایجاد عداوت بین دو نفر یا دلسرد نمودن کسی را از کارش، و یا گرهانداختن در کسب و کار و امثال اینها، و چه تصرف، نباشد، نظیر احضار ارواح یا اجنّه و یا خواب مغناطیستی برای تجسّس از کار کسی و یا خواندن افکار بهواسطه آنها.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نافله شب از مهمترین نمازهای نافله است که در روایات اسلامی و قرآن مجید روی آن تاکید شده و تأثیر عمیقی در صفای روح و پاکی قلب و تربیت نفوس انسانی وحل مشکلات دارد و در کتب معروف دعا، آدابی برای آن ذکر کرده اند، مخصوصاً برای قنوت نافله وتر، رعایت این آداب خوب است ولی می توان نماز شب را بدون این آداب مانند نمازهای معمولی نیز انجام داد و کسی که به علتی نتواند آخر شب بیدار شود و نماز شب را بخواند می تواند قبل از خواب آنها را به جا آورد.
- [آیت الله اردبیلی] زکات از واجبات بزرگ الهی است که در قرآن و روایات در کنار نماز و اعتقاد به آخرت قرار گرفته است و هدف از آن تأمین اجتماعی، تعدیل ثروت، تأمین زندگی فقرا، ایجاد تسهیلات و منافع عمومی و دینی و جذب غیر مسلمانان به اسلام است و یقینا اگر ثروتمندان زکات اموال خویش را بپردازند، فقر از جامعه اسلامی رخت برمیبندد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: (همانا خداوند عزّوجلّ در اموال ثروتمندان برای فقرا به اندازه کفایت آنان واجب فرموده است و اگر میدانست آن مقدار کفایت نمیکند، هر آینه بر آن میافزود. آنچه بر سر فقرا آمده است به سبب کاستی الهی نیست، بلکه به علّت منع حقوق آنان از سوی کسانی است که حقوق فقرا را ادا نمیکنند و به درستی اگر مردم حقوق مستمندان را ادا میکردند، آنان در رفاه زندگی میکردند.)(1) با برچیده شدن فقر از جامعه، امنیت اجتماعی نیز حاکم میگردد؛ علی علیهالسلام میفرماید: (اموال خویش را با زکات پاسداری کنید.)(2) پرداختن زکات موجب رهایی از عذاب الهی(3) و حافظ جان و مال است و خداوند عزّوجلّ میفرماید: (هر آنچه را در راه خداوند انفاق میکنید خداوند به شما باز میگرداند و او بهترین روزی دهندگان است.)(4) نماز با پرداختن زکات است که به ثمر مینشیند چنانکه در روایت آمده است: (آن کسی که نماز به پایدارد و زکات نپردازد =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب ما تجب فیه الزکاة)،ح2،ج9،ص10. 2 نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 146. 3 (آنان را که طلا و نقره گنجینه میکنند و آن را در راه خداوند انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت ده.)، توبه(9):34. 4 سبأ(34):39. گویا نماز نخوانده است.)(1)
- [آیت الله مظاهری] از محرّمات در اسلام دشمنی و کینهتوزی و اظهار عداوت و بغض و قهر با مسلمانان است و قرآن شریف یکی از علل حرمت خمر و قمار را عداوت و بغض میداند (انَّما یُریدُ الشَّیْطانُ انْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِر)[1] (همانا شیطان میخواهد به وسیله شراب و قمار، میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند.) و آن اقسامی دارد: الف) دشمنی با افراد وابسته به دین نظیر علما و متدیّنین به خاطر دینشان و گناه این قسم در حدّ کفر است، بلکه اگر توجّه به لوازم آن داشته باشد کفر است. ب) دشمنی با آنان به خاطر اغراض شخصیّه و این قسم نیز گناهش بزرگ است. ج) دشمنی با خویشان نظیر پدر و مادر و اولاد و برادر و خواهر و امثال اینها که این قسم علاوه بر حرمت دشمنی و قهر، حرمت قطع رحم را نیز دارد و قطع رحم به اندازهای گناهش بزرگ است که در قرآن سه مرتبه بر او لعن شده است. د) دشمنی با افراد دیگر از غیر خویشاوندان و وابستگان و این قسم نیز حرام بلکه از گناهان کبیره است.
- [آیت الله مظاهری] نمّامی و فتنهگری از گناهان کبیرهای است که قرآن آن را بالاتر از قتل دانسته است؛ خداوند در قرآن شریف میفرماید: (وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ)[1] (و فتنه از قتل شدیدتر است.) (وَ الْفِتْنَةُ اکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ)[2] (و فتنه از قتل بزرگتر است.) و آن اقسامی دارد: الف) فتنهگری در دین خدا، نظیر افرادی که با گفتار یا کردار خود مردم را از دین و فضائل اخلاقی منحرف میکنند، و این صورت، گناه مفسد فی الارض را نیز دارد. ب) کسانی که با تهمت زدن و دروغپردازی مردم را به یکدیگر بدبین میکنند، و به رابطه و اخوّت اسلامی مسلمین ضربه میزنند، و این صورت گناه تهمت را نیز دارد. ج) کسانی که با سعایت و سخنچینی، غیبت کسی را که از او غیبت شده به او برسانند، و این قسم گناه غیبت را نیز دارد، زیرا عیب کسی را که غیبت نموده، نقل کرده است. د) کسانی که با نقل گفتاری یا کرداری مردم را به یکدیگر بدبین و دشمنی را میان آنان ایجاد میکنند، مثلاً ازدواج مجدد کسی را برای زنش بگویند یا تماس زنی را با نامحرم برای شوهرش بگویند، و این صورت از مصادیق همان فتنهگری است که در اسلام از آن منع شدید شده است.