جواب: در دنیای پرغوغای سیاست، ممکن است این پرسش در اذهان بسیاری تداعی شود. چرا که واژه سیاست در عین قداست بسان واژههای آزادی، عدالت، علم و... از حقایق سازنده انسانی و اصیلترین عناصر کمال، قربانی هوسبازیهای بشری گشته و قداست خود را تا حدودی از دست داده است. به گونهای که امروزه کلمه سیاست برای مردم عموما و دانایان خصوصا، یک حالت وحشت انگیزی را همراه با نیرنگ، دروغ و... ترسیم میکند. این جاست که سیاستمداری و سیاست دانی و سیاست بازی با هم خلط میشود. برای تفکیک و تبیین آنها، نخست باید دید که سیاست و سیاستمداری چیست؟ آن گاه خواهیم گفت که سیاست بازی چه معنا دارد و سیاستدانی کدام است. 1. سیاست و سیاستمداری سیاست در لغت کاربردهای متنوعی دارد، مهمترین آنها پرورش، پروراندن، ریاست، سرپرستی، فرمان، دستور، امر و نهی و تدبیر امور است.[1] البته بین همه این کاربردهای به ظاهر مختلف، تناسب و هماهنگی وارتباط عمیقی وجود دارد؛ مثلا رئیس برای پرورش افراد به تدبیر امور پرداخته و فرمانها و دستورهای خاصی صادر میکنند، در این عبارت همه کاربردهای سیاست در ارتباط با یکدیگر آمدهاند. در اصطلاح، تعریفهای گوناگونی از سیاست ارائه شده است. ابو حامد غزالی میگوید: سیاست است که وسایل زندگی انسان را در جامعه در دسترس او قرار میدهد، زیرا تنها در نوع زندگی گروهی است که آدمیان میتوانند به یکدیگر کمک و یاری کنند و بدین وسیله وسایل معیشتشان را سامان داده و بهبود بخشند، علمی که زیست مسالمتآمیز و سودمند را در عرصههای گوناگون (مادی و معنوی) زندگی، سامان دهد، سیاست است.[2] فارابی، سیاست را وسیله رساندن جامعه به سعادت میداند.[3] میرزای نایینی میگوید: سیاست عبارت از وسیله احقاق حق و جلوگیری از تجاوز و ستم است.[4] امام خمینی(ره) درباره سیاست جامعترین تعبیر را به کار برده، میفرماید: سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد و تمام این مصالح جامعه را در نظر بگیرد، و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان است، صلاح ملت است، صلاح افراد است، و این مختص انبیاء است، دیگران این سیاست را نمیتوانند اداره کند، این مختص به انبیاء واولیاست و به تبع آنها علمای بیدار اسلام.[5] این تعبیر تجلی گفتار امام صادق علیه السّلام است که فرمود: (ان الله عزّوجلّ ادب نبَّیه فاحسن ادبه فلما اکمل له الأدب قال: انّک لعلی خلقٍ عظیم، ثم فوّض الیه امر الدین و الأمة لیسوس عباده؛[6] به درستی که خداوند پیامبرش را (از نظر روحی و اخلاقی) پرورش داد، او را ادب نیکو آموخت، آن گاه که به مرتبه کمال رسید، فرمود: حقا که تو ای پیامبر بر نیکو اخلاق بزرگی آراستهای. از آن پس به او امور دینی جامعه را واگذار کرد، تا بندگان خدا را (به خوبی) سیاست و اداره کند.) امام علی علیه السّلام فرمود: بحسن السیاسة یکون الادب الصالح؛[7] با نیک تدبیری و سیاستمداری شایسته، ادب صالح تأمین میگردد. با توجه به مطالب مزبور، سیاست عبارت است از حسن تدبیر که از شناخت کامل اوضاع و احوال انسان و جهان و اطلاع از چگونگی برقراری رابطه مسالمتآمیز میان افراد، گروهها و جامعهها به دست میآید، و در هدایت انسانها به سوی کمال واقعی نقش اساسی ایفا میکند. در یک جمله، سیاست، هدایت جامعه به خیر و صلاح، کمال و فلاح، و سیاستمدار واقعی به کسی گفته میشود که دارای شناخت کاملی از انسان و نیازهای او بود، و از اوضاع جهانی و روند سیاستهای حاکم بر جامعههای مختلف آگاه باشد، و روشی را برگزیند که جامعه خود را در عزت و اقتدار به شاهراه کمال هدایت کند. این سیاست ارزش است، برای جامعه ضرورت دارد، و کار چنین سیاستمداری عبادت است. سیاست به این معنا، همان چیزی است که مدرس بزرگ فرمود: (سیاست ما عین دیانت ما است و دیانت ما عین سیاست ما است).[8] با توجه به دو واقعیت (انسان آن چنان که هست) و (انسان آن چنان که باید) سیاست به معنای حقیقی آن عبارت است از مدیریت و توجیه و تنظیم زندگی اجتماعی انسانها در مسیر حیات معقول،[9] سیاست از این منظر، همان پدیده مقدس است که اگر به طور صحیح انجام بگیرد، با ارزشمندترین یا دست کم یکی از با ارزشترین تکاپوهای انسانی است که در هدف بعثت انبیای الهی تجلی یافته است و سیاستمدار، انسانی است که در این وادی گام بر میدارد، او شیفته خدمت است نه تشنه قدرت. تفاوت سیاستمدار با سیاستدان این است که اولی اهل عمل است، دومی فقط میداند، امّا در عرصه عمل حضور کارآمد ندارد. 2. سیاست بازی انحراف سیاست از معنای واقعی آن سیاست بازی است و آن عبارت است از یک سری نیرنگها و دسیسههایی که سیاست بازان در راه پیشبرد هدف سلطه جویانه خود به کار میگیرند. به تعبیر یکی از دانشمندان سیاست از کلماتی است که به جهت کاربرد زیاد آن در فرصت طلبیها، نیرنگ بازیها، دروغها، زورگویی و... و استخدام هر گونه وسایل در راه رسیدن به هر هدفی که برای سیاست بازان خودکامه مطلوب تلقی شود، بدترین معنا را در ذهن شنونده تداعی میکند.[10] در این نگاه، سیاست مدار مشخصی ندارد، جهان و انسان وسیله و خودکامگان هدفاند. اصل (هدف وسیله را توجیه میکنند) شعار اصلی سیاستبازان است. مرد سیاست کسی است که در ارایه نقشهها برای رسیدن به اهداف سیاسی ماهرتر باشد. هر چند عدالت اجتماعی پایمال گردد، و ارزشها نابود شود، پیمانها نقض گردد؛ در تاریخ آمده که به معاویه، (داهیة العرب) میگفتند، چون در مکر و حیله و طرح نقشههای شوم سرآمد زمان خود بود، با کمال تأسف، امروزه نیز کسانی را که به شیوه معاویه رفتار کنند، سیاستمدار مینامند. سیاست به این معنا (سیاست بازی) با روح شریعت ناسازگار است. چنان که امام علی علیه السّلام آن سیاستمدار مؤمن، در مذمت این گونه سیاست و مقایسه آن با سیاست واقعی و اصیل میفرماید: و الله ما معاویة بأدهی منّی و لکنّه یغدد و یفجر و لولا کراهیة الغدر لکنت اَدهی الناس و لکن کل غدرةٍ فجرة و کل فجرةٍ کفرة و لکل نمادٍ و لواء یعرف به قوم القیامة، و الله ما استغفل بالمکیدة و لا استغمز بالشّدیدة؛[11] به خدا سوگند معاویه زیرکتر از من نیست، ولی شیوه او پیمان شکنی و ناپاکی است، اگر مکر و خیانت نکوهیده نبود من زیرکترین مردم بودم. امّا هر حیله و مکری، گناه است و هر گناهی نافرمانی است و در روز قیامت برای پیمان شکنان پرچم و نشانهای است که به آن شناخته میشود. و سوگند به خدا که من غافلگیر نخواهم شد تا آنان که مکر و حیله به کار ببرند، در برابر مشکلات، ناتوان نخواهم بود). در جای دیگر میفرماید: (ای مردم! امروز در محیط و زمانهای زندگی میکنیم که بیشتر مردم حیله و نیرنگی را، زیرکی میپندارند، و افراد جاهل آنان را اهل تدبیر میخوانند. چگونه فکر میکنند، خدا بکشد آنان را چه بسا شخصی تمام پیشآمدهای آینده را میداند، و راه های مکر و حیله را میشناسد، ولی امر و نهی پروردگار مانع اوست، و با این که قدرت انجام آن را دارد آن را به روشنی رها میسازد. امّا آن کس که از مخالفت با دین خدا پروا ندارد، از فرصتها برای نیرنگ بازی استفاده میکند).[12] ابن ابی الحدید، در این زمینه مینویسد: (دیگر خلفا به هر کاری که مصلحتشان اقتضا میکرد، دست میزدند، مطابقت با شرع ملاک کارشان نبود، چنین شیوهای در سامان دادن به امور دنیایی میتواند مؤثر باشد، ولی امام علی علیه السّلام که مقید بود از جاده شرع به اندازه سر مویی به انحراف نرود، از چنین شیوهای پرهیز میکرد، و سامان دادن به دنیای خویش را بر تباه کردن آخرت ترجیح میداد. علی علیه السّلام در اندیشه و تدبیر استوارترین بینش و درستترین اندیشه را داشت.[13] معاویه بنیانگذار سیاست بازی در تاریخ اسلام است. او با تکیه بر اصل (الملک عقیم) (سیاست نازا است) سیاست را (تشخیص هدف و به دست آوردن آن از هر راه ممکن) میدانست. امّا در مکتب اسلام، این سیاست نیست، بلکه خدعه، نیرنگ و فریب و به تعبیر امام صادق علیه السّلام (نکراء) است.[14] به گفته شینکلر: (سیاستمدار فطری! کاری به حق یا بطلان امور ندارد).[15] خلاصه آن که، سیاستمدار کسی است که بر اساس عدل و انصاف سیاست و تدبیر دارد، حضور کارآمد او در عرصه سیاست، عامل هدایت است، این برداشت از سیاست محتوای دینی دارد (عینیت دیانت و سیاست) سیاست دان کسی که آشنای به علم سیاست است امّا تدبیر عملی ندارد. سیاست باز اهل خدعه و نیرنگ است، معیاری برای حق و باطل ندارد. سیاست در این معنا بر هیچ مبنای ارزشی استوار نیست، هدف وسیله را توجیه میکند. بارزترین مشخصه آن تشخیص هدف و به دست آوردن آن از هر راه ممکن، حتی ابزار نامشروع میباشد. امام علی علیه السّلام الگوی حقیقی سیاستمداران است و معاویه نماد واقعی سیاست بازان، از یاد نبریم که امام علی علیه السّلام فرمود: للحق دولة و للباطل حولة؛[16] حق را دولتی و باطل را جولانی است. به امید پیروزی سیاست حقمدار. منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. محمد تقی جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، تهران، بنیاد نهج البلاغه، 1369. 2. محمد محمدی ری شهری، سیاست نامه امام، قم، دار الحدیث، 1379. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ر.ک: کتابهای لغت، از جمله لسان العرب، قاموس اللغة ماده اساس یسوس. [2] . ابوحامد غزالی، احیاء العلوم، قاهره، 1358 ه.ق، ج 1، ص 20. [3] . محمد ابونصر فارابی، احصاء العلوم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1364، فصل 5. [4] . کاظم قاضی زاده، اندیشههای فقهی سیاسی امام خمینی، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، 1377، ص 60. [5] . امام خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ج 13، ص 432. [6] . محمد بن یعقوب کلینی، کافی، بیروت، دار الاضواء، 1413 ق، ج 1، کتاب الحجه، باب التفویض الی رسول الله، ص 266. [7] . همان، کتاب العقل و الجهل، ص 28، ح 34. [8] . محمد تقی جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، تهران، بنیاد نهج البلاغه، 1369، ص 48. [9] . همان، ص 47. [10] . حکمت اصول سیاسی اسلام، پیشین، ص 49. [11] . نهج البلاغه، خ 191. [12] . نهج البلاغه،ابن ابی الحدید، خ 41، فراز 1. [13] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، بینا، بیتا، چ دوم، ج 1، ص 28. [14] . محمد بن یعقوب الکلینی، کافی، ج 1، کتاب العقل و الجهل، ح 3. [15] . محمد محمدی ری شهری، سیاست نامه امام علیه السّلام ، ترجمه مهدی مهریزی، قم، دار الحدیث، 1379، ص 25. [16] . همان، ص 27.
جواب: در دنیای پرغوغای سیاست، ممکن است این پرسش در اذهان بسیاری تداعی شود. چرا که واژه سیاست در عین قداست بسان واژههای آزادی، عدالت، علم و... از حقایق سازنده انسانی و اصیلترین عناصر کمال، قربانی هوسبازیهای بشری گشته و قداست خود را تا حدودی از دست داده است. به گونهای که امروزه کلمه سیاست برای مردم عموما و دانایان خصوصا، یک حالت وحشت انگیزی را همراه با نیرنگ، دروغ و... ترسیم میکند. این جاست که سیاستمداری و سیاست دانی و سیاست بازی با هم خلط میشود. برای تفکیک و تبیین آنها، نخست باید دید که سیاست و سیاستمداری چیست؟ آن گاه خواهیم گفت که سیاست بازی چه معنا دارد و سیاستدانی کدام است.
1. سیاست و سیاستمداری
سیاست در لغت کاربردهای متنوعی دارد، مهمترین آنها پرورش، پروراندن، ریاست، سرپرستی، فرمان، دستور، امر و نهی و تدبیر امور است.[1] البته بین همه این کاربردهای به ظاهر مختلف، تناسب و هماهنگی وارتباط عمیقی وجود دارد؛ مثلا رئیس برای پرورش افراد به تدبیر امور پرداخته و فرمانها و دستورهای خاصی صادر میکنند، در این عبارت همه کاربردهای سیاست در ارتباط با یکدیگر آمدهاند.
در اصطلاح، تعریفهای گوناگونی از سیاست ارائه شده است. ابو حامد غزالی میگوید: سیاست است که وسایل زندگی انسان را در جامعه در دسترس او قرار میدهد، زیرا تنها در نوع زندگی گروهی است که آدمیان میتوانند به یکدیگر کمک و یاری کنند و بدین وسیله وسایل معیشتشان را سامان داده و بهبود بخشند، علمی که زیست مسالمتآمیز و سودمند را در عرصههای گوناگون (مادی و معنوی) زندگی، سامان دهد، سیاست است.[2]
فارابی، سیاست را وسیله رساندن جامعه به سعادت میداند.[3]
میرزای نایینی میگوید: سیاست عبارت از وسیله احقاق حق و جلوگیری از تجاوز و ستم است.[4]
امام خمینی(ره) درباره سیاست جامعترین تعبیر را به کار برده، میفرماید: سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد و تمام این مصالح جامعه را در نظر بگیرد، و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان است، صلاح ملت است، صلاح افراد است، و این مختص انبیاء است، دیگران این سیاست را نمیتوانند اداره کند، این مختص به انبیاء واولیاست و به تبع آنها علمای بیدار اسلام.[5]
این تعبیر تجلی گفتار امام صادق علیه السّلام است که فرمود: (ان الله عزّوجلّ ادب نبَّیه فاحسن ادبه فلما اکمل له الأدب قال: انّک لعلی خلقٍ عظیم، ثم فوّض الیه امر الدین و الأمة لیسوس عباده؛[6] به درستی که خداوند پیامبرش را (از نظر روحی و اخلاقی) پرورش داد، او را ادب نیکو آموخت، آن گاه که به مرتبه کمال رسید، فرمود: حقا که تو ای پیامبر بر نیکو اخلاق بزرگی آراستهای. از آن پس به او امور دینی جامعه را واگذار کرد، تا بندگان خدا را (به خوبی) سیاست و اداره کند.)
امام علی علیه السّلام فرمود: بحسن السیاسة یکون الادب الصالح؛[7] با نیک تدبیری و سیاستمداری شایسته، ادب صالح تأمین میگردد.
با توجه به مطالب مزبور، سیاست عبارت است از حسن تدبیر که از شناخت کامل اوضاع و احوال انسان و جهان و اطلاع از چگونگی برقراری رابطه مسالمتآمیز میان افراد، گروهها و جامعهها به دست میآید، و در هدایت انسانها به سوی کمال واقعی نقش اساسی ایفا میکند. در یک جمله، سیاست، هدایت جامعه به خیر و صلاح، کمال و فلاح، و سیاستمدار واقعی به کسی گفته میشود که دارای شناخت کاملی از انسان و نیازهای او بود، و از اوضاع جهانی و روند سیاستهای حاکم بر جامعههای مختلف آگاه باشد، و روشی را برگزیند که جامعه خود را در عزت و اقتدار به شاهراه کمال هدایت کند.
این سیاست ارزش است، برای جامعه ضرورت دارد، و کار چنین سیاستمداری عبادت است. سیاست به این معنا، همان چیزی است که مدرس بزرگ فرمود: (سیاست ما عین دیانت ما است و دیانت ما عین سیاست ما است).[8]
با توجه به دو واقعیت (انسان آن چنان که هست) و (انسان آن چنان که باید) سیاست به معنای حقیقی آن عبارت است از مدیریت و توجیه و تنظیم زندگی اجتماعی انسانها در مسیر حیات معقول،[9] سیاست از این منظر، همان پدیده مقدس است که اگر به طور صحیح انجام بگیرد، با ارزشمندترین یا دست کم یکی از با ارزشترین تکاپوهای انسانی است که در هدف بعثت انبیای الهی تجلی یافته است و سیاستمدار، انسانی است که در این وادی گام بر میدارد، او شیفته خدمت است نه تشنه قدرت.
تفاوت سیاستمدار با سیاستدان این است که اولی اهل عمل است، دومی فقط میداند، امّا در عرصه عمل حضور کارآمد ندارد.
2. سیاست بازی
انحراف سیاست از معنای واقعی آن سیاست بازی است و آن عبارت است از یک سری نیرنگها و دسیسههایی که سیاست بازان در راه پیشبرد هدف سلطه جویانه خود به کار میگیرند. به تعبیر یکی از دانشمندان سیاست از کلماتی است که به جهت کاربرد زیاد آن در فرصت طلبیها، نیرنگ بازیها، دروغها، زورگویی و... و استخدام هر گونه وسایل در راه رسیدن به هر هدفی که برای سیاست بازان خودکامه مطلوب تلقی شود، بدترین معنا را در ذهن شنونده تداعی میکند.[10]
در این نگاه، سیاست مدار مشخصی ندارد، جهان و انسان وسیله و خودکامگان هدفاند. اصل (هدف وسیله را توجیه میکنند) شعار اصلی سیاستبازان است. مرد سیاست کسی است که در ارایه نقشهها برای رسیدن به اهداف سیاسی ماهرتر باشد. هر چند عدالت اجتماعی پایمال گردد، و ارزشها نابود شود، پیمانها نقض گردد؛ در تاریخ آمده که به معاویه، (داهیة العرب) میگفتند، چون در مکر و حیله و طرح نقشههای شوم سرآمد زمان خود بود، با کمال تأسف، امروزه نیز کسانی را که به شیوه معاویه رفتار کنند، سیاستمدار مینامند. سیاست به این معنا (سیاست بازی) با روح شریعت ناسازگار است.
چنان که امام علی علیه السّلام آن سیاستمدار مؤمن، در مذمت این گونه سیاست و مقایسه آن با سیاست واقعی و اصیل میفرماید:
و الله ما معاویة بأدهی منّی و لکنّه یغدد و یفجر و لولا کراهیة الغدر لکنت اَدهی الناس و لکن کل غدرةٍ فجرة و کل فجرةٍ کفرة و لکل نمادٍ و لواء یعرف به قوم القیامة، و الله ما استغفل بالمکیدة و لا استغمز بالشّدیدة؛[11] به خدا سوگند معاویه زیرکتر از من نیست، ولی شیوه او پیمان شکنی و ناپاکی است، اگر مکر و خیانت نکوهیده نبود من زیرکترین مردم بودم. امّا هر حیله و مکری، گناه است و هر گناهی نافرمانی است و در روز قیامت برای پیمان شکنان پرچم و نشانهای است که به آن شناخته میشود. و سوگند به خدا که من غافلگیر نخواهم شد تا آنان که مکر و حیله به کار ببرند، در برابر مشکلات، ناتوان نخواهم بود).
در جای دیگر میفرماید: (ای مردم! امروز در محیط و زمانهای زندگی میکنیم که بیشتر مردم حیله و نیرنگی را، زیرکی میپندارند، و افراد جاهل آنان را اهل تدبیر میخوانند. چگونه فکر میکنند، خدا بکشد آنان را چه بسا شخصی تمام پیشآمدهای آینده را میداند، و راه های مکر و حیله را میشناسد، ولی امر و نهی پروردگار مانع اوست، و با این که قدرت انجام آن را دارد آن را به روشنی رها میسازد. امّا آن کس که از مخالفت با دین خدا پروا ندارد، از فرصتها برای نیرنگ بازی استفاده میکند).[12]
ابن ابی الحدید، در این زمینه مینویسد: (دیگر خلفا به هر کاری که مصلحتشان اقتضا میکرد، دست میزدند، مطابقت با شرع ملاک کارشان نبود، چنین شیوهای در سامان دادن به امور دنیایی میتواند مؤثر باشد، ولی امام علی علیه السّلام که مقید بود از جاده شرع به اندازه سر مویی به انحراف نرود، از چنین شیوهای پرهیز میکرد، و سامان دادن به دنیای خویش را بر تباه کردن آخرت ترجیح میداد. علی علیه السّلام در اندیشه و تدبیر استوارترین بینش و درستترین اندیشه را داشت.[13]
معاویه بنیانگذار سیاست بازی در تاریخ اسلام است. او با تکیه بر اصل (الملک عقیم) (سیاست نازا است) سیاست را (تشخیص هدف و به دست آوردن آن از هر راه ممکن) میدانست. امّا در مکتب اسلام، این سیاست نیست، بلکه خدعه، نیرنگ و فریب و به تعبیر امام صادق علیه السّلام (نکراء) است.[14]
به گفته شینکلر: (سیاستمدار فطری! کاری به حق یا بطلان امور ندارد).[15]
خلاصه آن که، سیاستمدار کسی است که بر اساس عدل و انصاف سیاست و تدبیر دارد، حضور کارآمد او در عرصه سیاست، عامل هدایت است، این برداشت از سیاست محتوای دینی دارد (عینیت دیانت و سیاست) سیاست دان کسی که آشنای به علم سیاست است امّا تدبیر عملی ندارد. سیاست باز اهل خدعه و نیرنگ است، معیاری برای حق و باطل ندارد. سیاست در این معنا بر هیچ مبنای ارزشی استوار نیست، هدف وسیله را توجیه میکند. بارزترین مشخصه آن تشخیص هدف و به دست آوردن آن از هر راه ممکن، حتی ابزار نامشروع میباشد.
امام علی علیه السّلام الگوی حقیقی سیاستمداران است و معاویه نماد واقعی سیاست بازان، از یاد نبریم که امام علی علیه السّلام فرمود: للحق دولة و للباطل حولة؛[16] حق را دولتی و باطل را جولانی است. به امید پیروزی سیاست حقمدار.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. محمد تقی جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، تهران، بنیاد نهج البلاغه، 1369.
2. محمد محمدی ری شهری، سیاست نامه امام، قم، دار الحدیث، 1379.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ک: کتابهای لغت، از جمله لسان العرب، قاموس اللغة ماده اساس یسوس.
[2] . ابوحامد غزالی، احیاء العلوم، قاهره، 1358 ه.ق، ج 1، ص 20.
[3] . محمد ابونصر فارابی، احصاء العلوم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1364، فصل 5.
[4] . کاظم قاضی زاده، اندیشههای فقهی سیاسی امام خمینی، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، 1377، ص 60.
[5] . امام خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ج 13، ص 432.
[6] . محمد بن یعقوب کلینی، کافی، بیروت، دار الاضواء، 1413 ق، ج 1، کتاب الحجه، باب التفویض الی رسول الله، ص 266.
[7] . همان، کتاب العقل و الجهل، ص 28، ح 34.
[8] . محمد تقی جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، تهران، بنیاد نهج البلاغه، 1369، ص 48.
[9] . همان، ص 47.
[10] . حکمت اصول سیاسی اسلام، پیشین، ص 49.
[11] . نهج البلاغه، خ 191.
[12] . نهج البلاغه،ابن ابی الحدید، خ 41، فراز 1.
[13] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، بینا، بیتا، چ دوم، ج 1، ص 28.
[14] . محمد بن یعقوب الکلینی، کافی، ج 1، کتاب العقل و الجهل، ح 3.
[15] . محمد محمدی ری شهری، سیاست نامه امام علیه السّلام ، ترجمه مهدی مهریزی، قم، دار الحدیث، 1379، ص 25.
[16] . همان، ص 27.
- [سایر] فرق سیاست مداری، سیاست دانی و سیاست بازی چیست؟
- [سایر] فرق سیاست مداری، سیاست دانی و سیاست بازی چیست؟
- [سایر] فرق سیاست مداری و سیاست بازی چیست؟ و سیاست پسندیده از دیدگاه اسلام چیست؟
- [سایر] سلام از کجا بدانیم که انسان ولایت مداری هستیم یا نه؟ اصولا پذیرش ولایت معصوم مستلزم داشتن چه ویژگیهایی است؟
- [سایر] قدر دانی تشویق و توبیخ چه جایگاهی در اسلام دارد؟
- [سایر] کسی که قرآن دانی را کم بشمارد چه خطایی مرتکب شده است؟
- [سایر] تعریف اسلام از سیاست چیست؟ آیا میتوان بین سیاست اسلامی با بحث دموکراسی پلی زد؟
- [سایر] نسبت دین و سیاست با هم چگونه است؟ آیا دین و سیاست با هم قابل جمع هستند؟
- [سایر] سیاست خارجی واتیکان چیست؟
- [سایر] معنای واژهی سیاست چیست؟ چه تفاوتی بین تعریف «سیاست» در فرهنگ سیاسی اسلام و فرهنگهای غربی وجود دارد؟
- [آیت الله مظاهری] اگر روزهدار بدون قصد بیرون آمدن منی با کسی بازی و شوخی کند در صورتی که عادت نداشته باشد که بعد از بازی و شوخی منی از او خارج شود گرچه اتفاقاً منی بیرون آید روزه او صحیح است. 6 - باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح:
- [آیت الله سبحانی] اگر روزه دار بدون قصد بیرون آمدن منی با کسی بازی و شوخی کند اگر مطمئن باشد که بعد از بازی و شوخی منی از او خارج نمی شود اگرچه اتفاقاً منی بیرون آید روزه او صحیح است و در غیر این صورت روزه او باطل است. 4. دروغ بستن به خدا و پیغمبر
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر روزه دار بدون قصد بیرون آمدن منی مثلاً با همسر خود بازی و شوخی کند در صورتی که عادت نداشته باشد که به این مقدار بازی و شوخی منی از او خارج شود ولی اتّفاقاً منی بیرون آید روزه اش صحیح است.
- [آیت الله خوئی] کشی که به قصد بیرون آمدن منی بازی و شوخی کند، اگرچه منی از او بیرون نیاید، باید روزه را تمام کند و قضا هم بنماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 5 اگر پاسور در عرف عام از صورت قمار خازج شده باشد و به عنوان سرگرمی محسوب شود بازی بدون برد و باخت با آن اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] چنانکه قمار بازی کار حرامی است، ساختن آلات قمار و خرید و فروش و نگاهداری آن نیز حرام و معامله آن باطل است.
- [آیت الله مظاهری] توبه همجنس بازی فقط پشیمانی از گذشته و ترک آن عمل زشت است، و حرام است که نزد کسی، حتّی حاکم شرع خود را رسوا کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که به قصد بیرون آمدن منی بازی و شوخی کند؛ اگرچه منی از او بیرون نیاید؛ باید روزه را تمام کند و قضا هم بنماید.
- [آیت الله مظاهری] قمار بر پنج قسم است: اوّل: بازی کردن با آلات قمار از قبیل شطرنج و نرد و پاسور و مانند اینها با قصد برد و باخت. دوّم: بازی کردن با آن آلات بدون قصد برد و باخت. سوّم: بازی کردن با چیزی که از آلات قمار نیست نظیر منچ و گردو و توپ و مانند اینها با قصد برد و باخت. چهارم: بازی کردن با آنها بدون قصد برد و باخت. پنجم: رزمایشها و مسابقات که در این زمان متداول است که به آن آمادگی رزمی میگویند نظیر تیر اندازی، مین گذاری، قایقرانی، طرز حمله به دشمن یا فرار از او و مانند اینها، گرچه با برد و باخت باشد. قسم اوّل و دوّم و سوّم حرام است ولی قسم چهارم و پنجم مانعی ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] شایسته است امام خطیب در خطبة نماز جمعه مصالح دین و دنیای مسلمین را تَذکّر دهد ومردم را در جریان مسائل زیانبار و سودمند کشورهای اسلامی وغیر اسلامی قرار دهد ونیازهای مسلمین را در اَمر معاد ومعاش تذکر دهد و از امور سیاسی واقتصادی آنچه را که در استقلال وکیان مسلمین نقش مُهِمّی دارد گوشزد کند وکیفیّت روابط آنان را با سائر مِلَل بیان نماید ومردم را از دخالتهای دُوَل ستمگر و اِسْتعمارگر در امور سیاسی واقتصادی مسلمین که مُنْجَرْ به استعمارو استثمار آنها می شود بر حَذَرْ دارد . خلاصه نماز جمعه ودو خطبة آن ، نظیر حجّ ومراکز تجمّع آن ونماز های عید فطر وقربان وغیره ، از سنگرهای بزرگی است که مُتأسِّفانه مسلمانان از وظائف مُهمّ سیاسی خود در آن غافل مانده اند ، چنانچه از سایر پایگاه های عظیم سیاست اسلامی هم غافلند .اسلام دین سیاست ، آن هم در همة شئون آن است وکسی که در احکام قضائی ، سیاسی ، اجتماعی واقتصادی اسلام اندکی تَأمّل کند مُتوجّه این معنی می شود .هر کس گمان کند دین از سیاست جدا است ، جاهلی است که نه اسلام را می شناسد ونه سیاست را.