چه عواملی باعث ایجاد حادثة کوی دانشگاه شد؟ لطفاً توضیح دهید.
حادثة هیجدة تیر سال 1378 مشهور به حادثة کوی دانشگاه را می توان از زوایای مختلفی بررسی کرد، اما چون شما از عوامل ایجادکنندة آن سؤال نمودید، پس به برخی از علل ایجادکنندة آن حادثه که به علت رعایت اختصار، بحث کمتری را می طلبد، می پردازیم. نکته مهم در بررسی علل و عوامل حادثة کوی دانشگاه تقسیم آن واقعه به دو مقطع زمانی و بررسی هر کدام به طور جداگانه می باشد. مقطع اول حدوداً روزهای هیجده، نوزده و بیست تیر ماه را در بر می گیرد و مقطع دوم شامل اواخر روز بیستم و روزهای 21 و 22 تیرماه 78 می شود. البته این دو مقطع به طور کامل از هم جدا نیستند، اما برای بررسی منصفانه تر بحث از هرکدام به طور جداگانه به صواب نزدیک تر است. برخی از علل مقطع اول که بیشتر رنگ و بوی اعتراض دانشجویی داشت عبارتند از: الف. توقیف روزنامه سلام و اعتراض دانشجویان به مجلس شورای اسلامی دورة پنجم اصلاحیة قانون مطبوعات را به تصویب رساند، روزنامة سلام در اعتراض و نقد این مصوبة مجلس، آن را طرح و پیشنهاد سعید اسلامی (امامی) دانست و برای اثبات ادعای خود در صفحة اول روزنامه، یک سند محرمانه از وزارت اطلاعات را به چاپ رساند که به دنبال آن روزنامة سلام توقیف و تعطیل گردید، در شب 17 تیرماه در اعتراض به تعطیلی روزنامة سلام یک راهپیمایی شبانه در کوی دانشگاه صورت گرفت که 40-50 نفر شروع و با گردش در محوطة خوابگاه ها بر تعدادشان افزوده شد، که با بیرون رفتن دانشجویان از کوی دانشگاه و دادن برخی شعارهای تند، درگیری با نیروی انتظامی، وارد شدن نیروی انتظامی به کوی و دخالت افراد غیرمسئول و... درگیری تشدید و اوضاع وخیم گردید و حوادث روزهای بعد را در پی داشت. ب. نقش مطبوعات در زمینه سازی، تشدید و گسترده گی حادثه: یکی از علل بروز و تشدید حادثه کوی، عملکرد برخی روزنامه ها در آن برهه زمانی بود، به عنوان مثال در یکی از روزنامه های صبح 17 تیر، یعنی صبح روزی که در شب آن، وقایع شروع شد، در مطلبی با عنوان (سخن امروز) می نویسد: (به یاد داشته باشیم که بازی دموکراسی اگرچه بازی نامیده می شود ولی اگر قواعد آن را پذیرفتیم دیگر فقط یک بازی نیست. رأی مردم به جمهوری رأی به قواعد دموکراسی است و اگر این قواعد چه در مطبوعات و چه در انتخابات در هم شکسته شود آنگاه سیاست ورزی به پایان می رسد... .)[1] در این مقاله تصویب اصلاحیه مطبوعات و تعطیلی روزنامه سلام پایان سیاست ورزی اعلام شده است به عبارت دیگر زمان حل مسائل با بحث و گفتگو اتمام شده دانسته، آیا نویسنده این مقاله و امثال آن، که زیاد هم بودند، از مسائل شب آن روز خبر داشتند یا به طور اتفاقی این مطالب را می نوشتند؟ همچنین روزنامه ها با چاپ عکسهای تحریک کننده، مثلاً افراد با چهره های خونین، در صفحات اول خود و ارائه آمار کشته های متعدد در درگیری ها، تأثیر بسزائی بر روند حوادث داشتند، هر چند بسیاری از خبرهایشان بعد از 24 ساعت یا بیشتر تکذیب یا کذب بودنش مشخص می شد اما با توجه به جو ملتهب آن زمان، 24 ساعت برای ایجاد حوادث ناگوار و تشدید اغتشاشات به وسیله انتشار یک خبرِ کذبِ تهییج کننده، زمان بسیار زیادی بود، به عملکرد این سری مطبوعات، عملکرد رسانه های خبری بیگانگان را باید اضافه نمود که با حجم وسیعی در سطح جهان نه تنها به بیان وقایع تهران اکتفا نمی نمودند بلکه در قالبِ خبر، تحلیل ارائه می دادند و خط سیر حوادث را مشخص می کردند به هر حال نقش مؤثر برخی مطبوعات داخلی و رسانه های خارجی در زمینه سازی و تشدید حادثه قابل انکار نیست. ج. اختلافات جناحی: به یقین یکی از علل اصلی بروز حادثه کوی دانشگاه را باید تشدید منازعات جناحی دانست، این نزاعها و اختلافات گاه به حدی می رسید که جناحهای مختلف به عمد یا سهو، منافع و مطامع جناحی و گروهی را و غلبه بر رقیب را به مصالح کشور و حفظ حیثیت نظام اسلامی ترجیح می دادند. استفاده برخی اصطلاحات در آن زمان مثل توپخانه تبلیغاتی، فتح خاکریزها، هر کس با ما نیست بر علیه ماست و...نشانگر این واقعیت بود که برخی جناحهای مطرح کشور به جای انجام مباحثات سیاسی با یکدیگر نوعی جنگ براه انداخته اند و در طرح ریزی اقدامات خود نیز از بازیهای جنگی استفاده می نمایند و طرف مقابل خود را در حد یک دشمن تلقی می کنند و سعی دارند با ایجاد درگیری و بحران و افزایش قدرت خود در حین بحرانها و فشار بر رقیب به خواسته ها و امتیازات دلخواه خود برسند، این مناقشات گروهی و جناحی که به اقشار مختلف از جمله دانشجویان کشیده شده بود، زمینه ساز و فرصت آفرین برای دشمنان جهت ایجاد بحران و ناامنی در کشور شد. در همین رابطه مقام معظم رهبری در بیانات 21/4/78خود پیرامون قضیه کوی دانشگاه بحث وجود دشمن و استفاده دشمن از اختلافات سیاسی جناحها و سوءاستفاده از فضای دانشگاهها و دانشجویان را ملموس کرده، می فرمایند: (... آقایانی که سردمداران خطوط سیاسی و گرایشهای سیاسی هستند، حالا برسید به این حرفی که ما می گوییم، شما خودیها وقتی سر قضایای بیهوده این طور با هم درگیر می شوید،‌ دشمن سوء استفاده می کند، بفرمایید، این یک نمونه، دیدید دشمن چه طور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟ اختلافات سلیقه ای و سیاسی را کنار بگذارند. البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند من به یک جریان سیاسی خاص اشاره نمی کنم، خطاب من به همه است، برای من آن خط و آن خط و هر خط سیاسی و سلیقه سیاسی دیگر، تفاوت نمی کند برای من مناط و ملاک، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ کشور و رعایت مصالح مردم و حفظ آینده کشور مطرح است...).[2] مقطع دوم حادثه که در روزهای 20، 21 و 22 تیرماه روی داد با ویرانگری و غارتگری اموال عمومی و خصوصی و ضرب و شتم مردم بی‌گناه همراه بود و حمایت همه‌جانبه و صریح دشمنان خارجی را به دنبال داشت، این مقطع را نمی توان ادامه اعتراضات دانشجویی دانست بلکه نمونه کاملی از براندازی و تقابل مستقیم با کلیت نظام اسلامی بود که حوادث چند روز قبل آن زمینه بروز و ظهورش را آماده کرده بود و علت اصلی آنرا باید عداوت و کینه دشمنان از انقلاب اسلامی دانست، در این مقطع گروههای ضد انقلاب و اوباش صحنه گردان قضایا شدند و افراد بدسابقه ای همچون منوچهر محمدی و مریم شانسی... که حلقه اتصال بین عناصر برانداز خارج از کشور با داخل بودند، جریان آشوبها را در دست گرفتند. بهترین دلیل بر این ادعا احساس خطر خود دانشجویان معترض بود که با مشاهدة اوضاع و احوال، از روز بیستم، با وجود داشتن اعتراض به مسائل پیش آمده، پایان تحصن و اعتراضات خود را اعلام نمودند و حرکت خود را از حرکت براندازانة دشمنان انقلاب جدا کردند و نهایتاً غائله از بعد فیزیکی در عصر روز 22 تیرماه با فرمان رهبری و حضور بسیجیان پایان یافت و حضور پرشور مردم در راهپیمایی 23 تیرماه در حمایت از نظام و رهبری و محکومیّت غائله آفرینان به ابعاد روانی و اجتماعی سیاسی آن پایان داد. عبرتها هر چند با گذشت بیش از پنج سال از غائله 18 تیر، هنوز بسیاری از ابعاد پنهان این حادثه برای عبرت گیری، به خوبی موشکافی نشده است اما امروز با فرو نشستن موج تبلیغات غوغاسالاران فرصت مناسبتری برای موشکافی و بازخوانی فتنه 18 تیر سال 78 پیش آمده است و ما در اینجا در حد حوصله این نوشتار به موارد زیر بعنوان عبرتها و پندهای این حادثه، برای قشر دانشجو، جناحهای سیاسی و مسئولین اشاره می نمائیم: الف: جدی گرفتن خطر تجدید نظرطلبان داخلی: در غائله 18 تیر، نقش سازمان یافته عناصر سیاسی تندرو و ورشکستگان سیاسیِ تجدیدنظرطلب و ارتباط مستقیم آنها با گروهای ضدانقلاب خارج از کشور و آمریکا به وضوح معلوم شد، این عناصر که مانند میکروبهای پنهانی هستند که در صورت وجود آلودگی و فراهم شدن شرایط آشکار می شوند و سلامت جامعه را به خطر می اندازند، در حادثه کوی دانشگاه هم همین نقش را ایفا نمودند، بنابراین بر جناحهای سیاسی دلسوز کشور و دانشجویان آگاه، لازم است که در حرکتها، اعتراضات و فعالیتهای سیاسی خود، مواظب فرصت طلبی این عناصر باشند تا ناخواسته زمینه ساز و جاده صاف کنِ مقاصد آنها نشوند. ب: تکیه بر توده مردم در حل مشکلات: حماسه عظیم و بی نظیر 23 تیر 78 تمامی معادلات و محاسبات غائله آفرینان را خنثی نمود، این حضور در حالی بود که بسیاری از گروهها و دسته های سیاسی در مورد حضور مردم در 23 تیر در شک و تردید بسر می بردند و حتی روز قبل از آن، جرأت دادن یک اطلاعیه برای حمایت و دعوت به حضور در راهپیمایی فردا را از طرف گروه متبوع خود نداشتند اما با مشاهدة موج میلیونی مردم مثل قطره ای خود را به دریای خروشان مردمی رساندند و این مسئله مؤید دیگری است که در بحرانها و غائله ها رمز موفقیت تکیه بر آحاد مردم و نیروی عظیم آنها است لذا بر مسئولین و قشر تحصیلکرده است بجای تکیه بر گروههای خاص و احزاب سیاسی، نیروی قدرتمند مردم را صادقانه تکیه گاه خود قرار دهند. ج: عدم اعتماد به سیاسیون بی تقوا: در ایجاد و گسترش حادثه 18 تیر، برخی از سیاسیون ظاهر صلاح که بعضاً هم دارای مسئولیتی در دولت بودند، نقش داشتند، این افراد چنان حریص بر کسب قدرت و حفظ منافع گروهی و فردی خود بودند که برای رسیدن به مقاصدشان، که از جمله آنها فتح قوه مقننه بود، حاضر شدند هزینه های سنگینی را بر نظام اسلامی و کشور وارد کنند و اقتدار نیروی انتظامی، سلامت جسمی و روحی دانشجویان را فدای مطامع خود کنند، بنابراین به نظر می رسد شناسایی و طرد افراد بی تقوا و سیاسیکار بر قشر جوان دانشجو، مسئولین دلسوز نظام و افراد صادق در گروههای سیاسی لازم است تا ناخواسته آتش بیار معرکه هوا و هوسهای آنها نشوند. د: نقش بی بدیل ولایت فقیه در حل معضلات و بحرانها: در غائله 18 تیر در حالیکه برخی از مسئولین در فکر استعفا و شانه خالی کردن از مسئولیت بودند و برخی دیگر با ساده اندیشی برخوردهای سستی را از خود بروز می دادند، رهبر انقلاب با برخوردهای حکیمانه ضمن دلجویی از دانشجویان و جدا نمودن صف آنها از صف ضدانقلاب با یک پیام بسیجیان و مردم را به صحنه آورد و فتنه را خاموش و دشمنان را که در تدارک جشن پیروزی بودند، برای بار دیگر مأیوس کرد. لذا حفظ و تقویت ولایت فقیه برای جناحهای سیاسی، دانشجویان و همه مردم و مسئولین، اگر خواستار حففظ دین، انقلاب و کشور هستند یک امر ضروری و غیر قابل انکار است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مقاله بازخوانی فتنه 18 تیر ماه، روزنامه جمهوری اسلامی، 18/4/83. 2. وحدت مواضع امام و رهبری. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . روزنامه کیهان، 27/4/78، شماره 16558، ص 7. [2] . باقری، سیامک، وحدت مواضع امام و رهبری، رفتار جناحها، تهران، اداره سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1379، ص 154.
عنوان سوال:

چه عواملی باعث ایجاد حادثة کوی دانشگاه شد؟ لطفاً توضیح دهید.


پاسخ:

حادثة هیجدة تیر سال 1378 مشهور به حادثة کوی دانشگاه را می توان از زوایای مختلفی بررسی کرد، اما چون شما از عوامل ایجادکنندة آن سؤال نمودید، پس به برخی از علل ایجادکنندة آن حادثه که به علت رعایت اختصار، بحث کمتری را می طلبد، می پردازیم. نکته مهم در بررسی علل و عوامل حادثة کوی دانشگاه تقسیم آن واقعه به دو مقطع زمانی و بررسی هر کدام به طور جداگانه می باشد. مقطع اول حدوداً روزهای هیجده، نوزده و بیست تیر ماه را در بر می گیرد و مقطع دوم شامل اواخر روز بیستم و روزهای 21 و 22 تیرماه 78 می شود. البته این دو مقطع به طور کامل از هم جدا نیستند، اما برای بررسی منصفانه تر بحث از هرکدام به طور جداگانه به صواب نزدیک تر است. برخی از علل مقطع اول که بیشتر رنگ و بوی اعتراض دانشجویی داشت عبارتند از:
الف. توقیف روزنامه سلام و اعتراض دانشجویان به مجلس شورای اسلامی دورة پنجم اصلاحیة قانون مطبوعات را به تصویب رساند، روزنامة سلام در اعتراض و نقد این مصوبة مجلس، آن را طرح و پیشنهاد سعید اسلامی (امامی) دانست و برای اثبات ادعای خود در صفحة اول روزنامه، یک سند محرمانه از وزارت اطلاعات را به چاپ رساند که به دنبال آن روزنامة سلام توقیف و تعطیل گردید، در شب 17 تیرماه در اعتراض به تعطیلی روزنامة سلام یک راهپیمایی شبانه در کوی دانشگاه صورت گرفت که 40-50 نفر شروع و با گردش در محوطة خوابگاه ها بر تعدادشان افزوده شد، که با بیرون رفتن دانشجویان از کوی دانشگاه و دادن برخی شعارهای تند، درگیری با نیروی انتظامی، وارد شدن نیروی انتظامی به کوی و دخالت افراد غیرمسئول و... درگیری تشدید و اوضاع وخیم گردید و حوادث روزهای بعد را در پی داشت.
ب. نقش مطبوعات در زمینه سازی، تشدید و گسترده گی حادثه: یکی از علل بروز و تشدید حادثه کوی، عملکرد برخی روزنامه ها در آن برهه زمانی بود، به عنوان مثال در یکی از روزنامه های صبح 17 تیر، یعنی صبح روزی که در شب آن، وقایع شروع شد، در مطلبی با عنوان (سخن امروز) می نویسد: (به یاد داشته باشیم که بازی دموکراسی اگرچه بازی نامیده می شود ولی اگر قواعد آن را پذیرفتیم دیگر فقط یک بازی نیست. رأی مردم به جمهوری رأی به قواعد دموکراسی است و اگر این قواعد چه در مطبوعات و چه در انتخابات در هم شکسته شود آنگاه سیاست ورزی به پایان می رسد... .)[1] در این مقاله تصویب اصلاحیه مطبوعات و تعطیلی روزنامه سلام پایان سیاست ورزی اعلام شده است به عبارت دیگر زمان حل مسائل با بحث و گفتگو اتمام شده دانسته، آیا نویسنده این مقاله و امثال آن، که زیاد هم بودند، از مسائل شب آن روز خبر داشتند یا به طور اتفاقی این مطالب را می نوشتند؟ همچنین روزنامه ها با چاپ عکسهای تحریک کننده، مثلاً افراد با چهره های خونین، در صفحات اول خود و ارائه آمار کشته های متعدد در درگیری ها، تأثیر بسزائی بر روند حوادث داشتند، هر چند بسیاری از خبرهایشان بعد از 24 ساعت یا بیشتر تکذیب یا کذب بودنش مشخص می شد اما با توجه به جو ملتهب آن زمان، 24 ساعت برای ایجاد حوادث ناگوار و تشدید اغتشاشات به وسیله انتشار یک خبرِ کذبِ تهییج کننده، زمان بسیار زیادی بود، به عملکرد این سری مطبوعات، عملکرد رسانه های خبری بیگانگان را باید اضافه نمود که با حجم وسیعی در سطح جهان نه تنها به بیان وقایع تهران اکتفا نمی نمودند بلکه در قالبِ خبر، تحلیل ارائه می دادند و خط سیر حوادث را مشخص می کردند به هر حال نقش مؤثر برخی مطبوعات داخلی و رسانه های خارجی در زمینه سازی و تشدید حادثه قابل انکار نیست.
ج. اختلافات جناحی: به یقین یکی از علل اصلی بروز حادثه کوی دانشگاه را باید تشدید منازعات جناحی دانست، این نزاعها و اختلافات گاه به حدی می رسید که جناحهای مختلف به عمد یا سهو، منافع و مطامع جناحی و گروهی را و غلبه بر رقیب را به مصالح کشور و حفظ حیثیت نظام اسلامی ترجیح می دادند. استفاده برخی اصطلاحات در آن زمان مثل توپخانه تبلیغاتی، فتح خاکریزها، هر کس با ما نیست بر علیه ماست و...نشانگر این واقعیت بود که برخی جناحهای مطرح کشور به جای انجام مباحثات سیاسی با یکدیگر نوعی جنگ براه انداخته اند و در طرح ریزی اقدامات خود نیز از بازیهای جنگی استفاده می نمایند و طرف مقابل خود را در حد یک دشمن تلقی می کنند و سعی دارند با ایجاد درگیری و بحران و افزایش قدرت خود در حین بحرانها و فشار بر رقیب به خواسته ها و امتیازات دلخواه خود برسند، این مناقشات گروهی و جناحی که به اقشار مختلف از جمله دانشجویان کشیده شده بود، زمینه ساز و فرصت آفرین برای دشمنان جهت ایجاد بحران و ناامنی در کشور شد. در همین رابطه مقام معظم رهبری در بیانات 21/4/78خود پیرامون قضیه کوی دانشگاه بحث وجود دشمن و استفاده دشمن از اختلافات سیاسی جناحها و سوءاستفاده از فضای دانشگاهها و دانشجویان را ملموس کرده، می فرمایند: (... آقایانی که سردمداران خطوط سیاسی و گرایشهای سیاسی هستند، حالا برسید به این حرفی که ما می گوییم، شما خودیها وقتی سر قضایای بیهوده این طور با هم درگیر می شوید،‌ دشمن سوء استفاده می کند، بفرمایید، این یک نمونه، دیدید دشمن چه طور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟ اختلافات سلیقه ای و سیاسی را کنار بگذارند. البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند من به یک جریان سیاسی خاص اشاره نمی کنم، خطاب من به همه است، برای من آن خط و آن خط و هر خط سیاسی و سلیقه سیاسی دیگر، تفاوت نمی کند برای من مناط و ملاک، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ کشور و رعایت مصالح مردم و حفظ آینده کشور مطرح است...).[2] مقطع دوم حادثه که در روزهای 20، 21 و 22 تیرماه روی داد با ویرانگری و غارتگری اموال عمومی و خصوصی و ضرب و شتم مردم بی‌گناه همراه بود و حمایت همه‌جانبه و صریح دشمنان خارجی را به دنبال داشت، این مقطع را نمی توان ادامه اعتراضات دانشجویی دانست بلکه نمونه کاملی از براندازی و تقابل مستقیم با کلیت نظام اسلامی بود که حوادث چند روز قبل آن زمینه بروز و ظهورش را آماده کرده بود و علت اصلی آنرا باید عداوت و کینه دشمنان از انقلاب اسلامی دانست، در این مقطع گروههای ضد انقلاب و اوباش صحنه گردان قضایا شدند و افراد بدسابقه ای همچون منوچهر محمدی و مریم شانسی... که حلقه اتصال بین عناصر برانداز خارج از کشور با داخل بودند، جریان آشوبها را در دست گرفتند. بهترین دلیل بر این ادعا احساس خطر خود دانشجویان معترض بود که با مشاهدة اوضاع و احوال، از روز بیستم، با وجود داشتن اعتراض به مسائل پیش آمده، پایان تحصن و اعتراضات خود را اعلام نمودند و حرکت خود را از حرکت براندازانة دشمنان انقلاب جدا کردند و نهایتاً غائله از بعد فیزیکی در عصر روز 22 تیرماه با فرمان رهبری و حضور بسیجیان پایان یافت و حضور پرشور مردم در راهپیمایی 23 تیرماه در حمایت از نظام و رهبری و محکومیّت غائله آفرینان به ابعاد روانی و اجتماعی سیاسی آن پایان داد.
عبرتها
هر چند با گذشت بیش از پنج سال از غائله 18 تیر، هنوز بسیاری از ابعاد پنهان این حادثه برای عبرت گیری، به خوبی موشکافی نشده است اما امروز با فرو نشستن موج تبلیغات غوغاسالاران فرصت مناسبتری برای موشکافی و بازخوانی فتنه 18 تیر سال 78 پیش آمده است و ما در اینجا در حد حوصله این نوشتار به موارد زیر بعنوان عبرتها و پندهای این حادثه، برای قشر دانشجو، جناحهای سیاسی و مسئولین اشاره می نمائیم:
الف: جدی گرفتن خطر تجدید نظرطلبان داخلی: در غائله 18 تیر، نقش سازمان یافته عناصر سیاسی تندرو و ورشکستگان سیاسیِ تجدیدنظرطلب و ارتباط مستقیم آنها با گروهای ضدانقلاب خارج از کشور و آمریکا به وضوح معلوم شد، این عناصر که مانند میکروبهای پنهانی هستند که در صورت وجود آلودگی و فراهم شدن شرایط آشکار می شوند و سلامت جامعه را به خطر می اندازند، در حادثه کوی دانشگاه هم همین نقش را ایفا نمودند، بنابراین بر جناحهای سیاسی دلسوز کشور و دانشجویان آگاه، لازم است که در حرکتها، اعتراضات و فعالیتهای سیاسی خود، مواظب فرصت طلبی این عناصر باشند تا ناخواسته زمینه ساز و جاده صاف کنِ مقاصد آنها نشوند.
ب: تکیه بر توده مردم در حل مشکلات: حماسه عظیم و بی نظیر 23 تیر 78 تمامی معادلات و محاسبات غائله آفرینان را خنثی نمود، این حضور در حالی بود که بسیاری از گروهها و دسته های سیاسی در مورد حضور مردم در 23 تیر در شک و تردید بسر می بردند و حتی روز قبل از آن، جرأت دادن یک اطلاعیه برای حمایت و دعوت به حضور در راهپیمایی فردا را از طرف گروه متبوع خود نداشتند اما با مشاهدة موج میلیونی مردم مثل قطره ای خود را به دریای خروشان مردمی رساندند و این مسئله مؤید دیگری است که در بحرانها و غائله ها رمز موفقیت تکیه بر آحاد مردم و نیروی عظیم آنها است لذا بر مسئولین و قشر تحصیلکرده است بجای تکیه بر گروههای خاص و احزاب سیاسی، نیروی قدرتمند مردم را صادقانه تکیه گاه خود قرار دهند.
ج: عدم اعتماد به سیاسیون بی تقوا: در ایجاد و گسترش حادثه 18 تیر، برخی از سیاسیون ظاهر صلاح که بعضاً هم دارای مسئولیتی در دولت بودند، نقش داشتند، این افراد چنان حریص بر کسب قدرت و حفظ منافع گروهی و فردی خود بودند که برای رسیدن به مقاصدشان، که از جمله آنها فتح قوه مقننه بود، حاضر شدند هزینه های سنگینی را بر نظام اسلامی و کشور وارد کنند و اقتدار نیروی انتظامی، سلامت جسمی و روحی دانشجویان را فدای مطامع خود کنند، بنابراین به نظر می رسد شناسایی و طرد افراد بی تقوا و سیاسیکار بر قشر جوان دانشجو، مسئولین دلسوز نظام و افراد صادق در گروههای سیاسی لازم است تا ناخواسته آتش بیار معرکه هوا و هوسهای آنها نشوند.
د: نقش بی بدیل ولایت فقیه در حل معضلات و بحرانها: در غائله 18 تیر در حالیکه برخی از مسئولین در فکر استعفا و شانه خالی کردن از مسئولیت بودند و برخی دیگر با ساده اندیشی برخوردهای سستی را از خود بروز می دادند، رهبر انقلاب با برخوردهای حکیمانه ضمن دلجویی از دانشجویان و جدا نمودن صف آنها از صف ضدانقلاب با یک پیام بسیجیان و مردم را به صحنه آورد و فتنه را خاموش و دشمنان را که در تدارک جشن پیروزی بودند، برای بار دیگر مأیوس کرد. لذا حفظ و تقویت ولایت فقیه برای جناحهای سیاسی، دانشجویان و همه مردم و مسئولین، اگر خواستار حففظ دین، انقلاب و کشور هستند یک امر ضروری و غیر قابل انکار است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مقاله بازخوانی فتنه 18 تیر ماه، روزنامه جمهوری اسلامی، 18/4/83.
2. وحدت مواضع امام و رهبری.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . روزنامه کیهان، 27/4/78، شماره 16558، ص 7.
[2] . باقری، سیامک، وحدت مواضع امام و رهبری، رفتار جناحها، تهران، اداره سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1379، ص 154.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین