مقام معظم رهبری در این باره فرموده بودند: (ولایت فقیه برخلاف برداشت ها امری تشریفاتی نیست ضمن آن که نقش حاکمیّت اجرایی، تقنینی و قضایی را هم بر عهده ندارد بلکه پاسدار و دیده بان حرکت کلی نظام به سمت تحقق اهداف آرمانی است.)[1] همان طوری که از این بیانات آشکار است اینکه بیانات ایشان تنافی با بحث ولایت که منظور نظر امام (ره) است را نداشته و نظارتی را که از این عبارت استفاده می شود منافاتی با ولایت ندارد کما اینکه حضرت امام (ره) این دو را یعنی کلمة نظارت و ولایت را به یک تعبیر و در ردیف همدیگر آورده اند ایشان فرموده اند: (امر دولت اسلامی اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی به این مملکت وارد نخواهد شد.)[2] با توجه به اینکه آیت الله خامنه ای در قسمت اول عبارت مذکور آورده اند: (ولایت فقیه برخلاف برداشت ها امری تشریفاتی نیست.)[3] منظورشان را رسانده اند. و همینطور مقام معظم رهبری درپاسخ به استفتائی که از ایشان کرده اند نظرشان را در توضیح ولایت مطلقة فقیه داده اند و تفاوتی با نظر امام (ره) مشاهده نمی شود ایشان مرقوم فرمودند: (مراد از ولایت مطلقة فقیه جامع الشرایط این است که دین حنیف اسلام ... دین حکومت و اداره امور جامعه است لذا همة طبقات جامعه اسلامی ناگزیر از داشتن ولی امر و حاکم و رهبر هستند..، حاکم مسلمانان پس از این که وظیفه خطیر رهبری را طبق موازین شرعی به عهده گرفت، باید در هر مورد که لازم بداند تصمیمات مقتضی را بر اساس اسلامی (نه فروعات فقهی) اتخاذ کند و دستورات لازم را صادر نماید. تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امت مقدم و حاکم است.)[4] مقام معظم رهبری در همین سخنرانی 14 خرداد 83 برای رفع شبهه و برخی القائات می گویند: (که سعی می کنند ولایت فقیه را، به دروغ، حکومت مطلقه فردی بنامند)[5] و واضح است که ولایت مطلقة فقیه با این توضیحات که گذشت با مطلقه فردی تفاوت دارد و ایشان در صدد این بیان بوده اند. و نظارتی را که از عبارت ایشان برداشت می شود خود ایشان در چند عبارتی قبل منظورشان را بیان کرده اند و فرموده اند: (ولایت فقیه بر اساس قانون اساسی، نافی مسئولیت های ارکان نظام نیست و مسؤولیت های دستگاههای مختلف، قابل سلب کردن نیست.)[6] و دیگر مسؤولین باید در خصوص وظایف محوله، مسؤول و پاسخگو باشند و در این بیان ایشان سنترالیزم و تمرکزگرایی را که نافی مسؤولیت و اختیار دیگر کارگزاران است را در نظام ولایت فقیه نفی نموده و جایگاه ولایت فقیه را (جایگاه مهندس نظام، و جلوگیری از انحراف به چپ و راست و حفظ جهت صحیح کشور)[7] بر شمردند. کما اینکه امام خمینی (ره) دربارة نظارت فقیه می فرمایند: (این که می گویند حکومت به دست فقیه باشد، نه آن است دقیقاً باید... وزیر و سرلشگر... باشد، بلکه فقیه باید نظارت در قوة تقنینیه و در قوة مجریة مملکت اسلامی داشته باشد.)[8] و ما برای توضیح مطلب نکاتی را در این باره یادآور می شویم: الف) نظارتی که از فرمایشات مقام معظم رهبری برداشت شده و در سؤال به آن اشاره شده است تفاوتی با نظریه ولایت فقیه امام (ره) ندارد بخاطر اینکه نظارت بر سه گونه قابل فرض است: 1. نظارت استطلاعی، ناظر اطلاعی ضمن برکناری کامل از اجزاء بر عمل مجریان و تطابق آن با قوانین و چارچوب های تعیین شده نظارت دارد. 2. نظارت استصوابی؛ ناظر استصوابی، علاوه بر برخورداری از حق ناظر اطلاعی، نیز حق دارد که وظیفة احراز و تصویب اینکه عمل مجری بر اساس قانون انجام پذیرفته را بر عهده داشته باشد و خود در این مورد به صورت یک قاضی عمل می کند. 3. نظارت ولایی، گرچه واژة نظارت فی نفسه، در مقابل اجرا قرار داشته و مفهومی غیر از آن را متبادر نمی سازد، ولی نظات آن گاه که در یک نظام اجتماعی، به عنوان جزء اصلی بستر و هدف سنجیده می شود. عمل فرد در زندگی خصوصی اش، در بستر مصالح شخصی و متأثر از اهداف خاص و مقاصد خاص عینیت می یابد ولی عمل او در زندگی اجتماعی، در بستر مصالح نوعی و متأثر از اهداف و مقاصد اجتماعی انجام می پذیرد[9] لذا باید اگر نظارت مطرح است به گونه ای باشد که فقیه جامع الشرایط (با اشرافی که بر دولت دارد) جنبة رسمیت داشته باشد، به گونه ای که اگر کجی در او ببیند با یک هشدار دولت را باز دارد و اگر سرتافت او را برکنار نماید این گونه نظارت همان ولایت مورد بحث است که رسمیت دولت با امضای او است و این بطوری است که بر تمامی اوضاع جاری در کشور نظارت کامل داشته باشد و سه قوه حاکم بر مقدرات ملت مخصوصاً قوة مجریه، تحت نظر مستقیم او باشد این همان زعامت سیاسی رهبری است که در ید با کفایت ولی فقیه قرار دارد.[10] منابعی برای مطالعه بیشتر برای مطالعة بیشتر به کتاب حکومت دینی از منظر استاد شهید مطهری، تألیف محمد حسن قدردان قراملکی، انتشارات مؤسسة فرهنگی دانش و اندیشة معاصر ص 90 به بعد مراجعه نمایید. قال الامام الهادی علیه السّلام : من هانت علیه نفسه فلا تأمن سرّه هر کس قدر خود را نداند از گزندش ایمن مباش تحف العقول ص 483. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . آیت الله خامنه ای، 14/3/83، (در حرم امام خمینی (ره)، روزنامه رسالت، 16/3/83 و ر. ک: http: www. Leader.ir/pt. [2] . امام خمینی (ره) ، کلمات قصار، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام (ره) ، ص 119، چاپ دوم. [3] . آیت الله خامنه ای، همان. [4] . آیت الله خامنه ای، رساله اجوبة الاستفتائات، نشر الهدی، ج اول، ص24. [5] . آیت الله خامنه ای، پیشین. [6] . همان. [7] . همان. [8] . کشف الاسرار، ص 232 و در جاهای متعدد. [9] . سید عباس، حسینی قائم مقامی، قدرت و مشروعیت، سوره (حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی)، ص 200 و 201. [10] . محمد هادی، معرفت، ولایت فقیه، نشر التمهید، سال 77، ص 67.
رهبر معظم انقلاب در 14 خرداد 83 ولی فقیه را به عنوان ناظر معرفی نمودند آیا این نظریه برخلاف نظریه حضرت امام است؟
مقام معظم رهبری در این باره فرموده بودند: (ولایت فقیه برخلاف برداشت ها امری تشریفاتی نیست ضمن آن که نقش حاکمیّت اجرایی، تقنینی و قضایی را هم بر عهده ندارد بلکه پاسدار و دیده بان حرکت کلی نظام به سمت تحقق اهداف آرمانی است.)[1] همان طوری که از این بیانات آشکار است اینکه بیانات ایشان تنافی با بحث ولایت که منظور نظر امام (ره) است را نداشته و نظارتی را که از این عبارت استفاده می شود منافاتی با ولایت ندارد کما اینکه حضرت امام (ره) این دو را یعنی کلمة نظارت و ولایت را به یک تعبیر و در ردیف همدیگر آورده اند ایشان فرموده اند: (امر دولت اسلامی اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی به این مملکت وارد نخواهد شد.)[2] با توجه به اینکه آیت الله خامنه ای در قسمت اول عبارت مذکور آورده اند: (ولایت فقیه برخلاف برداشت ها امری تشریفاتی نیست.)[3] منظورشان را رسانده اند. و همینطور مقام معظم رهبری درپاسخ به استفتائی که از ایشان کرده اند نظرشان را در توضیح ولایت مطلقة فقیه داده اند و تفاوتی با نظر امام (ره) مشاهده نمی شود ایشان مرقوم فرمودند: (مراد از ولایت مطلقة فقیه جامع الشرایط این است که دین حنیف اسلام ... دین حکومت و اداره امور جامعه است لذا همة طبقات جامعه اسلامی ناگزیر از داشتن ولی امر و حاکم و رهبر هستند..، حاکم مسلمانان پس از این که وظیفه خطیر رهبری را طبق موازین شرعی به عهده گرفت، باید در هر مورد که لازم بداند تصمیمات مقتضی را بر اساس اسلامی (نه فروعات فقهی) اتخاذ کند و دستورات لازم را صادر نماید. تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امت مقدم و حاکم است.)[4] مقام معظم رهبری در همین سخنرانی 14 خرداد 83 برای رفع شبهه و برخی القائات می گویند: (که سعی می کنند ولایت فقیه را، به دروغ، حکومت مطلقه فردی بنامند)[5] و واضح است که ولایت مطلقة فقیه با این توضیحات که گذشت با مطلقه فردی تفاوت دارد و ایشان در صدد این بیان بوده اند. و نظارتی را که از عبارت ایشان برداشت می شود خود ایشان در چند عبارتی قبل منظورشان را بیان کرده اند و فرموده اند: (ولایت فقیه بر اساس قانون اساسی، نافی مسئولیت های ارکان نظام نیست و مسؤولیت های دستگاههای مختلف، قابل سلب کردن نیست.)[6] و دیگر مسؤولین باید در خصوص وظایف محوله، مسؤول و پاسخگو باشند و در این بیان ایشان سنترالیزم و تمرکزگرایی را که نافی مسؤولیت و اختیار دیگر کارگزاران است را در نظام ولایت فقیه نفی نموده و جایگاه ولایت فقیه را (جایگاه مهندس نظام، و جلوگیری از انحراف به چپ و راست و حفظ جهت صحیح کشور)[7] بر شمردند. کما اینکه امام خمینی (ره) دربارة نظارت فقیه می فرمایند: (این که می گویند حکومت به دست فقیه باشد، نه آن است دقیقاً باید... وزیر و سرلشگر... باشد، بلکه فقیه باید نظارت در قوة تقنینیه و در قوة مجریة مملکت اسلامی داشته باشد.)[8] و ما برای توضیح مطلب نکاتی را در این باره یادآور می شویم:
الف) نظارتی که از فرمایشات مقام معظم رهبری برداشت شده و در سؤال به آن اشاره شده است تفاوتی با نظریه ولایت فقیه امام (ره) ندارد بخاطر اینکه نظارت بر سه گونه قابل فرض است:
1. نظارت استطلاعی، ناظر اطلاعی ضمن برکناری کامل از اجزاء بر عمل مجریان و تطابق آن با قوانین و چارچوب های تعیین شده نظارت دارد.
2. نظارت استصوابی؛ ناظر استصوابی، علاوه بر برخورداری از حق ناظر اطلاعی، نیز حق دارد که وظیفة احراز و تصویب اینکه عمل مجری بر اساس قانون انجام پذیرفته را بر عهده داشته باشد و خود در این مورد به صورت یک قاضی عمل می کند.
3. نظارت ولایی، گرچه واژة نظارت فی نفسه، در مقابل اجرا قرار داشته و مفهومی غیر از آن را متبادر نمی سازد، ولی نظات آن گاه که در یک نظام اجتماعی، به عنوان جزء اصلی بستر و هدف سنجیده می شود. عمل فرد در زندگی خصوصی اش، در بستر مصالح شخصی و متأثر از اهداف خاص و مقاصد خاص عینیت می یابد ولی عمل او در زندگی اجتماعی، در بستر مصالح نوعی و متأثر از اهداف و مقاصد اجتماعی انجام می پذیرد[9] لذا باید اگر نظارت مطرح است به گونه ای باشد که فقیه جامع الشرایط (با اشرافی که بر دولت دارد) جنبة رسمیت داشته باشد، به گونه ای که اگر کجی در او ببیند با یک هشدار دولت را باز دارد و اگر سرتافت او را برکنار نماید این گونه نظارت همان ولایت مورد بحث است که رسمیت دولت با امضای او است و این بطوری است که بر تمامی اوضاع جاری در کشور نظارت کامل داشته باشد و سه قوه حاکم بر مقدرات ملت مخصوصاً قوة مجریه، تحت نظر مستقیم او باشد این همان زعامت سیاسی رهبری است که در ید با کفایت ولی فقیه قرار دارد.[10]
منابعی برای مطالعه بیشتر
برای مطالعة بیشتر به کتاب حکومت دینی از منظر استاد شهید مطهری، تألیف محمد حسن قدردان قراملکی، انتشارات مؤسسة فرهنگی دانش و اندیشة معاصر ص 90 به بعد مراجعه نمایید.
قال الامام الهادی علیه السّلام :
من هانت علیه نفسه فلا تأمن سرّه
هر کس قدر خود را نداند از گزندش ایمن مباش
تحف العقول ص 483.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . آیت الله خامنه ای، 14/3/83، (در حرم امام خمینی (ره)، روزنامه رسالت، 16/3/83 و ر. ک: http: www. Leader.ir/pt.
[2] . امام خمینی (ره) ، کلمات قصار، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام (ره) ، ص 119، چاپ دوم.
[3] . آیت الله خامنه ای، همان.
[4] . آیت الله خامنه ای، رساله اجوبة الاستفتائات، نشر الهدی، ج اول، ص24.
[5] . آیت الله خامنه ای، پیشین.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . کشف الاسرار، ص 232 و در جاهای متعدد.
[9] . سید عباس، حسینی قائم مقامی، قدرت و مشروعیت، سوره (حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی)، ص 200 و 201.
[10] . محمد هادی، معرفت، ولایت فقیه، نشر التمهید، سال 77، ص 67.
- [سایر] یکی از اهداف حضرت امام(ره) در نوشتن نامه به گورباچف عملی کردن ولایت در خارج از کشور ما بود. رهبر معظم انقلاب چه مصلحتی می بینند که این کار را انجام نمی دهند؟
- [سایر] علت تخریب ولایت فقیه و هجمه گسترده به رهبر معظم انقلاب چیست؟ اهداف و محورهای استراتژی ستیز با ولایت فقیه از سوی نظام سلطه، کدام است؟
- [سایر] البته بنده نظریه ولایت فقیه و شخص امام خامنه ای رو قبول دارم، اما سوالاتی دارم:<BR>1. ولی فقیه که معصوم نیست پس چرا همیشه باید پیرو و مطیع ایشون باشیم؟ از کجا معلوم کسی دیگر برخلاف نظر مجلس خبرگان که
- [سایر] در کشور ما، مجلس خبرگان، ناظران بر رهبر حکومت اسلامی هستند. چرا این افراد با رأی مردم انتخاب می شوند؟ و آیا در شرع مقدس، مردم صلاحیت انتخاب افرادی که ناظر بر ولی فقیه اند را دارند؟
- [سایر] امام (ره) در یک سخنرانی، آنچه قانون اساسی درباره ولی فقیه گفته است را بعضی شئون ولی فقیه دانست چون ولایت فقیه از نظر امام همان ولایت رسول الله است و این ولایت مطلقه است آیا ولی فقیه نیازمند التزام به
- [سایر] در پاسخ به کسانی که از اطلاق عبارت (امام خامنه ای) به رهبر معظم انقلاب انتقاد و با آن مخالفت می کنند، چه جوابی ارائه می دهید؟
- [سایر] چرا قرائت معتبر امام مهم است؟ علت تحریف خط امام از سوی برخی افراد و جریانات چیست؟ چرا رهبر معظم انقلاب اکثر وقت سخنرانی را به مسألهی تبیین (اصول امام) و هشدار نسبت به (تحریف شخصیت امام) اختصاص دادند؟
- [سایر] ولایت مطلقه فقیه حضرت امام(ره)چه مفهومی دارد؟ به کدام دلیل ولی فقیه اختیارات مطلقه حکومتی حضرت رسولاکرم(ص) را داراست؟ چگونه مشکلات و مسایل مستحدثه جدید در حکومت اسلامی را می توان حل کرد؟
- [سایر] هستهی مرکزی دکترین سیاست خارجی حضرت آیتالله خامنهای؟ از منظر و نگاه رهبر معظم انقلاب میتوان به تجویز کلیتری در مناسبات و مواضع خارجی نظام جمهوری اسلامی دست یافت؟
- [سایر] چگونه میتوانید ثابت کنید که (ولی فقیه)، نایب و جانشین امام زمان(عج)، رهبر و ولیّ جامعه اسلامی است؟ وقتی که آن حضرت در غیبت طولانی مدت به سر میبرد، چه نیازی به نایب و نماینده دارد؟