افلاطون نخستین کسی است که در کتاب جمهور حکومتهای مختلف را بیان می‌کند و به آنها نقد و ایراد می‌کند. افلاطون می‌گوید: اولین نوع حکومت تیموکراسی = timocratie است، تیمه در زبان یونانی به معنی شرف است و اساس این حکومت حس شرف و جاه و مقام است که بر هر چیز حتی عقل برتری می‌جوید و همه احساسات را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد، قدرت در دست کسانی است که هدف نهایی آنها کسب مال دنیا است. حکومت دیگر اُلیگارشی = Oligarchie است که پلوتوکراسی هم گفته می‌شود، در این نوع حکومت عده معدودی از خانواده‌های مقتدر حکومت را در دست دارند و نزاع بین طبقه فقیر و غنی وجود دارد و شکاف طبقاتی بسیار عمیقی بر آن جامعه حاکم است. نوع سوم حکومت دموکراسی = DEMOCRATIE است و آن حکومتی است که بوسیله اکثریت مردم، نماینگانی انتخاب می‌شوند، تا بر آنان حکومت کنند. افلاطون به این نوع حکومت انتقاد می‌کند و آنرا مخالف با اصل عدالت می‌داند. نوع چهارم حکومت استبدادی است، و آن حکومتی است که قدرت در دست یک فرد واحد باشد و آن فرد طبق خواسته‌های فردی خود، حکومت نماید. این چهار قسم حکومت را افلاطون ذکر می‌کند و به هر یک از آنها انتقاد می‌کند و معتقد است، حکومت کامل و عالی حکومتی است که در آن عدل حکمفرما باشد و در آن انسان کاملی یعنی به نظر او فیلسوف حاکم باشد.[1] نوع دیگر حکومت تئوکراسی = THEOCRATIE است و آن حکومتی است که از قدرتهای سیاسی و دینی بوجود آید و حکومت بدست ارباب ادیان باشد و طبق عقاید آنها بر مردم حکومت کنند. نوع دیگر حکومت دموکراتیک = democratique است و آن حکومتی است که وابسته به حکومت ملی و یا آزادی خواهان باشد و یا حکومتی که خواهان دمکراسی هستند.[2] حکومت از نظر اسلام: از نظر اسلام مالک اصلی این جهان خداست و تنها اوست که حق دارد[3] نوع حکومت را مشخص نماید و هیچ انسانی بدون اجازه الهی حق حکومت بر دیگری را ندارد و اگر چنین حکومتی را تشکیل دهد ظالم است[4] و در چند آیه از قرآن حکم کردن به غیر آنچه خدا نازل کرده نهی شده و آن را مصدق ظلم، فسق و کفر شمرده است: (مَن لَم یِحکُم بَما اَنزَلَ اللّهُ فَاولئِکَ هُمُ الظّالِمون) کسانی که به حکم خدا گردن ننهند، ظالم هستند و کسانی که به حکم خدا گردن ننهند فاسق هستند، و کسانی که به حکم خدا گردن ننهند کافر هستند.[5] و خداوند چون علم ظاهر و باطن را در اختیار دارد، افرادی را که از نهادشان خبر دارد و آنها را شایسته پیامبری می‌داند، بعنوان پیامبر انتخاب می‌نماید و حکومت را به این گروه واگذار می‌نماید. در قرآن کریم از ابراهیم (ع) نقل می‌فرماید که حضرت ابراهیم سؤال نمود که آیا امامت که حکومت نیز از شؤون آن می‌باشد به فرزندان من هم می‌رسد. خداوند می‌فرماید: اگر ظالم باشند، نه، (قالَ اِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً قالَ وَ مِن ذُرّیَتی قالَ لا یَنالُ عَهدی الظّالِمینَ).[6] بنابراین در اسلام حکومت‌های موروثی و طبقاتی وجود ندارد[7] بلکه حکومت از آن کسانی است که عالم و با تقوی باشند، بعد از پیامبر اسلام (ص) حکومت به ائمه علیهم السلام منتقل شد و چون مردم آمادگی پذیرش آنها را نداشتند، حکومت ظاهری بعد از حضرت علی (ع) تشکیل نگردید. و در دوران غیبت، امام زمان (عج)، شیعیان را به مجتهدین جامع الشرائط ارجاع داده‌اند و آنها را حجیت خدا برای انسانها معرفی کرده‌اند. ولایت فقیه در عصر غیبت یعنی حکومت علم و تقوی. و مادامی که فقیه جامع الشرائط در رأس نظام جمهوری اسلامی باشد، فرمان او را باید پذیرفت و بر خلاف آن عمل نکرد. و هر فرد دیگری که زیر مجموعه حکومت اسلامی است باید حکم مشروعیت خود را از ولایت فقیه بگیرد والا حکومت طاغوت خواهد بود و هیچ مشروعیتی نخواهد داشت. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . جمهور افلاطون، کتاب هفتم و هشتم، و همچنین لغت نامه عمید، ج 1، ص 267 - 653 - 968. [2] . فرهنگ عمید، ج 1، ص 968 532. [3] . مبانی حکومت اسلامی، آیة اللّه سبحانی، ص 106. [4] . همان، ص 169. [5] . مائده، آیات: 44 - 45 - 47. [6]. بقره: 124. [7] . مبانی حکومت اسلامی، سبحانی، ص 195.
حکومت های تیموکراسی، الیگارشی، دمکراسی، تئوکراسی، دموکراتیک چه نوع حکومت هایی هستند و کدام یک مورد نظر اسلام است؟
افلاطون نخستین کسی است که در کتاب جمهور حکومتهای مختلف را بیان میکند و به آنها نقد و ایراد میکند. افلاطون میگوید: اولین نوع حکومت تیموکراسی = timocratie است، تیمه در زبان یونانی به معنی شرف است و اساس این حکومت حس شرف و جاه و مقام است که بر هر چیز حتی عقل برتری میجوید و همه احساسات را تحت الشعاع خود قرار میدهد، قدرت در دست کسانی است که هدف نهایی آنها کسب مال دنیا است.
حکومت دیگر اُلیگارشی = Oligarchie است که پلوتوکراسی هم گفته میشود، در این نوع حکومت عده معدودی از خانوادههای مقتدر حکومت را در دست دارند و نزاع بین طبقه فقیر و غنی وجود دارد و شکاف طبقاتی بسیار عمیقی بر آن جامعه حاکم است.
نوع سوم حکومت دموکراسی = DEMOCRATIE است و آن حکومتی است که بوسیله اکثریت مردم، نماینگانی انتخاب میشوند، تا بر آنان حکومت کنند. افلاطون به این نوع حکومت انتقاد میکند و آنرا مخالف با اصل عدالت میداند.
نوع چهارم حکومت استبدادی است، و آن حکومتی است که قدرت در دست یک فرد واحد باشد و آن فرد طبق خواستههای فردی خود، حکومت نماید.
این چهار قسم حکومت را افلاطون ذکر میکند و به هر یک از آنها انتقاد میکند و معتقد است، حکومت کامل و عالی حکومتی است که در آن عدل حکمفرما باشد و در آن انسان کاملی یعنی به نظر او فیلسوف حاکم باشد.[1]
نوع دیگر حکومت تئوکراسی = THEOCRATIE است و آن حکومتی است که از قدرتهای سیاسی و دینی بوجود آید و حکومت بدست ارباب ادیان باشد و طبق عقاید آنها بر مردم حکومت کنند.
نوع دیگر حکومت دموکراتیک = democratique است و آن حکومتی است که وابسته به حکومت ملی و یا آزادی خواهان باشد و یا حکومتی که خواهان دمکراسی هستند.[2]
حکومت از نظر اسلام:
از نظر اسلام مالک اصلی این جهان خداست و تنها اوست که حق دارد[3] نوع حکومت را مشخص نماید و هیچ انسانی بدون اجازه الهی حق حکومت بر دیگری را ندارد و اگر چنین حکومتی را تشکیل دهد ظالم است[4] و در چند آیه از قرآن حکم کردن به غیر آنچه خدا نازل کرده نهی شده و آن را مصدق ظلم، فسق و کفر شمرده است: (مَن لَم یِحکُم بَما اَنزَلَ اللّهُ فَاولئِکَ هُمُ الظّالِمون) کسانی که به حکم خدا گردن ننهند، ظالم هستند و کسانی که به حکم خدا گردن ننهند فاسق هستند، و کسانی که به حکم خدا گردن ننهند کافر هستند.[5] و خداوند چون علم ظاهر و باطن را در اختیار دارد، افرادی را که از نهادشان خبر دارد و آنها را شایسته پیامبری میداند، بعنوان پیامبر انتخاب مینماید و حکومت را به این گروه واگذار مینماید.
در قرآن کریم از ابراهیم (ع) نقل میفرماید که حضرت ابراهیم سؤال نمود که آیا امامت که حکومت نیز از شؤون آن میباشد به فرزندان من هم میرسد. خداوند میفرماید: اگر ظالم باشند، نه، (قالَ اِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً قالَ وَ مِن ذُرّیَتی قالَ لا یَنالُ عَهدی الظّالِمینَ).[6]
بنابراین در اسلام حکومتهای موروثی و طبقاتی وجود ندارد[7] بلکه حکومت از آن کسانی است که عالم و با تقوی باشند، بعد از پیامبر اسلام (ص) حکومت به ائمه علیهم السلام منتقل شد و چون مردم آمادگی پذیرش آنها را نداشتند، حکومت ظاهری بعد از حضرت علی (ع) تشکیل نگردید. و در دوران غیبت، امام زمان (عج)، شیعیان را به مجتهدین جامع الشرائط ارجاع دادهاند و آنها را حجیت خدا برای انسانها معرفی کردهاند. ولایت فقیه در عصر غیبت یعنی حکومت علم و تقوی. و مادامی که فقیه جامع الشرائط در رأس نظام جمهوری اسلامی باشد، فرمان او را باید پذیرفت و بر خلاف آن عمل نکرد. و هر فرد دیگری که زیر مجموعه حکومت اسلامی است باید حکم مشروعیت خود را از ولایت فقیه بگیرد والا حکومت طاغوت خواهد بود و هیچ مشروعیتی نخواهد داشت.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . جمهور افلاطون، کتاب هفتم و هشتم، و همچنین لغت نامه عمید، ج 1، ص 267 - 653 - 968.
[2] . فرهنگ عمید، ج 1، ص 968 532.
[3] . مبانی حکومت اسلامی، آیة اللّه سبحانی، ص 106.
[4] . همان، ص 169.
[5] . مائده، آیات: 44 - 45 - 47.
[6]. بقره: 124.
[7] . مبانی حکومت اسلامی، سبحانی، ص 195.
- [سایر] به نظر شما امام علی (ع) کدام شکل حکومت را داشتند؟ دمکراسی، جمهوری، سلطنتی، خلافتی، پادشاهی؟
- [سایر] شبهه: دموکراتیک بودن و نبودن، تقسیم اولی حکومت است و دینی و غیردینی بودن، تقسیم ثانوی آن میباشد.
- [سایر] چرا امام خمینی(ره) با یک هوشیاری بالا حکومت اسلامی را با دمکراسی غربی پیوند داد تا زبان طرفداران دمکراسی غربی بسته شود ( انتخابات مجلس و رییس جمهور و ... که در سنت پیامبر(ص) و علی (ع) نبود.)
- [سایر] سلام کجای قرآن نشانی بر موافقت اسلام با دمکراسی است؟ آیا آیه 116 انعام نشان دهنده گمراهی در دمکراسی نیست؟ آیا انتصابی بودن امام و پیامبر نقض دمکراسی نیست؟ امام علی هم با اینکه 5 رای داشت به رای مردم معرض بودند و بارها ولایت ظاهری را حق خود دانسته و طلب کردند.
- [سایر] آیا ولایت فقیه مصداقی از تئوکراسی است؟
- [سایر] آیا ضرورت حکومت دینی مورد قبول تمام مسلمانان است؟ نظر اهل سنت و شیعه را بیان دارید.
- [سایر] آیا ضرورت حکومت دینی مورد قبول تمام مسلمانان است؟ نظر اهل سنت و شیعه را بیان دارید.
- [سایر] به نظر اسلام، یک مسلمان می تواند برای دفاع از حق مستقیماً اقدام نموده و یا باید به حکومت و مراجع صلاحیت دار مراجعه کند.
- [سایر] چرا فقها ار جمله بروجردی طباطبایی و... غیر از امام خمینی دمکراسی غربی را قبول داشتند و با حکومت های فاسد که اکثریت مردم قبول داشتند مبارزه نکردند و اصلا امام خمینی را همراهی نکردند؟
- [سایر] نظر مرحوم علامه طباطبایی(ره) در مورد حکومت بر اساس اسلام و به طور خاص مدل فعلی حکومت (جمهوری اسلامی ایران) و (ولایت فقیه) چه بوده است؟ آیا درست است که ایشان مخالف این مدل بوده اند؟
- [آیت الله مظاهری] معادن گرچه در ملک شخصی کسی پیدا شود ملک حکومت اسلامی است و در صورت ممانعت حکومت اسلامی، کسی حقّ تصرّف در آنها را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر مسلمانان به امر حکومت اسلامی با کفّار جنگ کنند و چیزهایی در جنگ به دست آورند، به آنها غنیمت گفته میشود و مخارجی را که برای غنیمت کردهاند مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امامعلیه السلام صلاح میداند به مصرفی برساند و چیزهایی که مخصوص به امام است باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیه آن را بدهند. 7 - زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد:
- [آیت الله مظاهری] زمینهایی که در اصل آباد بوده مانند جنگلها و نیزارها ملک حکومت اسلامی است و هر کس در آن تصرّف و اصلاح نماید مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی منع نماید.
- [آیت الله مظاهری] علفها و بوتههای بیابان و ماهیهای دریاها و رودخانهها و پرندگان هوا و حیوانات صحرا و مانند اینها ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی آنها را تصرّف کند مالک میشود مگر اینکه حکومت اسلامی جلوگیری نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر حکومت اسلامی معدنی را استخراج کند خمس به آن تعلق نمی گیرد.
- [آیت الله مظاهری] اگر اموالی را از راه احتکار بهدست آورد، گرچه مالک میشود و اگر توبه از آن گناه نمود قبول میشود، ولی مسلمان واقعی آنچه را از این راه قبیح بهدست آورده، انفاق میکند و بهتر از آن این است که به حکومت اسلامی بدهد.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . استخدام کفار اعم از ذمی و غیر ذمی در ادارات و سازمان هایی که باید بر جریان امور، نظارت و یا امور دفاعی کشور اسلام را تحت نظر داشته باشند، جایز نیست و پاسبان و افسر و قاضی و متصدیان مشاغل دیگر از این قبیل، همه باید مسلمان باشند.
- [آیت الله مظاهری] در صورت تشکیل حکومت اسلامی قاضی باید از طرف حاکم وقت منصوب باشد و اگر منصوب نباشد نباید قضاوت نماید.
- [آیت الله مظاهری] کورتاژ یکی از گناهان بزرگ در اسلام است و چنانکه گذشت علاوه بر گناه کفّاره نیز دارد، ولی اگر از نظر دکتر متخصّص و متدین حفظ جان زن متوقف بر آن باشد مانعی ندارد.