در رابطه با حادثه 11 سپتامبر و علت پیدایش آن و مسببان این قضیه مختصراً توضیح بفرمایید؟
در خصوص حادثه 11 سپتامبر پس از بیان اجمالی از حادثه به برخی از علل و عوامل آن خواهیم پرداخت: چگونگی حادثه 11 سپتامبر صبح روز سه شنبه 11 سپتامبر 2001 (20 شهریور 1380) چهار فروند هواپیمای مسافربری که از نیویورک، بُستن و واشنگتن دی سی به هوا برخاسته بودند ناگهان ربوده و در اختیار چند هواپیماربا قرار گرفت. طبق آخرین تماس های تلفنی که از داخل هواپیماهای ربوده شده با بیرون برقرار گردید، هواپیماربایان که تعدادشان در هر هواپیما بین 3 تا 6 نفر بود مسافران و خدمه هواپیماها را با تهدید به قسمت عقب هواپیماها هدایت کردند. در ساعت 45 /8 صبح اولین هواپیما از 4 فروند هواپیمای ربوده شده به یکی از دو برج معروف مرکز تجارت جهانی (world trade centre) در نیویورک برخورد کرد و حدود 20 دقیقه بعد هواپیمای دوم به برج بعدی کوبیده شد که بر اثر این اصابت آن دو ساختمان عظیم 110 طبقه‌ ای فرو ریخت. قریب به یک ساعت بعد یعنی حدود ساعت 10 صبح هواپیمای سوم به ساختمان پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در واشنگتن برخورد کرد و بالاخره چهارمین هواپیما که گویا قصد داشت هدفی را در مرکز واشنگتن مورد اصابت قرار دهد در مزارع پنسیلوانیا هدف موشک قرار گرفت و متلاشی شد. در مجموع می توان گفت در این حادثه نهادهای قدرت آمریکا در بخش های اقتصادی و نظامی مورد اصابت قرار گرفت. این حملات مردم آمریکا را که همواره از پیامدهای جنگی در خانه خود احساس امنیت می کردند برای نخستین بار با دلهره و تشویش از وقوع یک جنگ داخلی مواجه ساخت و آنان دریافتند که کشورشان به دلیل سیاست های سلطه طلبانه دولتمردان امریکا تا چه حد منفور جهانیان گشته است. علت پیدایش حادثه 11 سپتامبر از آنجایی که آمریکا پس از فروپاشی شوروی استراتژی خود را بر مبنای برقراری نظم نوینی در جهان پایه ریزی کرد. این نظم مبتنی بر یک نظام سلطه‌گرانه جدید بود که ابعاد اقتصادی سیاسی، نظامی، فرهنگی و امنیتی را در بر می گرفت. در این میان دو بعد نظامی و اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردار بود. در بعد اقتصادی استراتژی ایالات متحده مبتنی بر ایجاد روابط سلطه و چپاولگری اقتصادی از طریق سازمان تجارت جهانی است. این کشور در پی ایجاد نظم نوینی برآمد که براساس آن هر کس از درون این سیستم و نظام خارج شود از امتیازات آن محروم و با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد گردید بطوری که خواه نا خواه کشورها مجبور به پذیرش این سلطه اقتصادی خواهند بود. در بُعد نظامی نیز آمریکا پس از فروپاشی شوروی در صدد حفظ برتری نظامی خود در جهان بوده است. در این راستا استراتژی این کشور بر پایه اندیشه برخورد تمدنها شکل گرفت. در این اندیشه همواره برای تمدن غربی یک دشمن خارجی وجود خواهد داشت. تا پیش از فروپاشی شوروی این دشمن در قطب کمونیسم متجلی بود و اکنون پس از فروپاشی اردوگاه کمونیسم این دشمنی در ضدیت با اسلام و مسلمانان متجلی گردید و لذا مشاهده می کنیم که ایالات متحده پس از کمونیسم ضدیت و دشمنی خود را با اسلام و مسلمانان افزایش داد و در تبلیغات گسترده ای که به راه انداخت نوک حملات و تهدیدت خود را مستقیماً‌ متوجه آنان ساخت این سیاستگذاری خود عامل بروز حادثه 11 سپتامبر بود که در آن دو قطب قدرتمند اقتصادی و نظامی آمریکا هدف قرار گرفت. بنابراین در بررسی اجمالی پیدایش این حادثه می توان گفت مهم ترین دلیل این واقعه پیروی ایالات متحده از استراتژی سلطه و توسعه طلبی بود. در این استراتژی حمایت از اسرائیل یا دولتهای سرکوب‌گر خاورمیانه، سیاست های انحصارطلبانه اقتصادی و نظامی قرار می‌گیرند.[1] حمایت‌های بی دریغ و بی چون و چرای آمریکا از اسرائیل بر علیه مسلمانان همواره خشم مسلمانان را برانگیخته است. این حمایت‌های بی چون و چرا حتی در محافل داخلی آمریکا نیز سؤال برانگیز است. یکی از اساتید دانشگاه آمریکا می گوید: (این امر در تاریخ آمریکا بی‌سابقه است که هیچ کس در کنگره جرأت ندارد از نحوه طرفداری دولت از اسرائیل انتقاد کند زمانی که بحث اسرائیل در کنگره مطرح می شود هیچ کس لام از کام نمی گشاید و جرأت سخن گفتن ندارد!)[2] بطور قطع این گونه حمایت های بی چون و چرا از یک دولت غاصب و اشغالگرخود موجد نفرت و کینه بویژه در میان مسلمانان خواهد بود و از این رو مشاهده می کنیم در این حادثه قلب اقتصادی و مالی ایالات متحده که در ضمن بزرگترین پایگاه لابی یهودی در این کشور نیز تلقی می شد مورد هدف قرار گرفت و در کنار آن حمله به ساختمان پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا نیز در واقع حمله به اوج گیری قدرت نظامی ایالات متحده بود که این کشور سعی می کرد از طریق آن سلطه خود را بر جهان تثبیت نماید. مسببان حادثه 11 سپتامبر چه کسانی بودند؟ در خصوص مسببان اصلی حادثه 11 سپتامبر گرچه تاکنون پس از گذشت قریب به 5 سال هنوز پاسخ روشنی به آن داده نشده است اما آنچه تاکنون به عنوان دیدگاه حاکم مطرح بوده است نسبت دادن آن به گروهی از جریانات اسلامی متعصب و افراطی است. بلافاصله پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر اسامه بن لادن و شبکه القاعده به عنوان مظنون اصلی حادثه معرفی شدند. انتحاری بودن حادثه و ادعای مقامات کاخ سفید در مورد وجود یک نوار تهدیدآمیز ویدیویی از جانب بن لادن که چند روز قبل از این حادثه منتشر ساخته و از تدارک حمله‌ای بسیار بزرگ علیه آمریکا خبر داده بود دلیل مسئولیت اصلی او در این حمله تلقی می شود.[3] البته این که آمریکا معمولاً چنین حملاتی را متوجه اسلام گرایان می داند چندان بی سابقه نیست زیرا در واقعه تروریستی او‌کلاهماسیتی هم که در سال 1995 در مقیاس بسیار جزیی تر اتفاق افتاد مقامات آمریکا بلادرنگ بنیادگرایان مسلمان را به عنوان مقصر معرفی کردند اما خیلی زود معلوم شد که یک آمریکایی مسبب اصلی‌آن بوده است. با این حال اگر هم بپذیریم که مجریان و بازیگران در صحنه این نمایش افراط گرایان مسلمان بودند اما هرگز نمی توان از نقش عوامل اصلی و بازیگران پشت صحنه این رویداد غافل ماند. وجود مشکلات و بحران های داخلی آمریکا و همچنین ضرورت حفظ هژمونی آمریکا در جهان خارج و دستیابی به منابع انرژی، نیازمند ایجاد فرصت و بهانه ای بود که سیاستمداران کاخ سفید را در راستای استراتژی برقراری نظم نوین جهانی یاری دهد. نظیر همان بهانه ای که در جنگ جهانی دوم با حمله ژاپن به بندر پرهاربور آمریکا برای دولتمردان این کشور که مترصد فرصتی بودند تا از انزوای سیاسی خود بر طبق دکتر‌ین مونرویه خارج و بطور فعال تری در صحنه جهانی وارد شوند پدید آمد. همچنین نقش لابی قدرتمند و پرنفوذ صهیونیستی در آمریکا را نیز نباید از نظر دور داشت از جمله اهداف اصلی لابی یهود ایجاد و گسترش فاصله میان آمریکا با دنیای اسلام است یهودیان از رویارویی غرب با اسلام بیشترین بهره را می برند به ویژه آن که در مواردی ردّپای یهودیان در این حادثه محرز گردید که ظن دست‌داشتن آنان را در این قضیه تقویت می کرد اما به دلیل نفوذ فراوان لابی یهود در آمریکا این مسئله مورد پی گیری جدی قرار نگرفت! معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: کتاب 11 سپتامبر و حمله آمریکا به عراق، نوآم چامسکی، ترجمه بهروز جندقی، انتشارات عصر رسانه. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . گالتونگ، یوهان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل در مصاحبه ای با مجله آلمانی اشپیگل بر این نکته تأکید کرد که حملات تروریستی به برج های دوقلوی نیویورک و ساختمان پنتاگون پیامد سیاستهای توسعه طلبانه اقتصادی و نظامی ایالات متحده آمریکاست هفته نامه ترجان سیاسی، سال ششم، شماره 46،ص 25. [2] . فصلنامه راهبرد، شماره 22، زمستان 80، ص 17. [3] . ناگفته نماند که وجود چنین نواری خود بهترین دلیل بر عدم رهبریت این حادثه از سوی بن لادن می باشد زیرا به دور از عقل و منطق است که بپذیریم کسی که چنین حمله بسیار عظیم و کاملاً سرّی را تدارک دیده است چند روز پیش از وقوع حادثه نسبت به انجام آن هشدار دهد.
عنوان سوال:

در رابطه با حادثه 11 سپتامبر و علت پیدایش آن و مسببان این قضیه مختصراً توضیح بفرمایید؟


پاسخ:

در خصوص حادثه 11 سپتامبر پس از بیان اجمالی از حادثه به برخی از علل و عوامل آن خواهیم پرداخت:
چگونگی حادثه 11 سپتامبر
صبح روز سه شنبه 11 سپتامبر 2001 (20 شهریور 1380) چهار فروند هواپیمای مسافربری که از نیویورک، بُستن و واشنگتن دی سی به هوا برخاسته بودند ناگهان ربوده و در اختیار چند هواپیماربا قرار گرفت. طبق آخرین تماس های تلفنی که از داخل هواپیماهای ربوده شده با بیرون برقرار گردید، هواپیماربایان که تعدادشان در هر هواپیما بین 3 تا 6 نفر بود مسافران و خدمه هواپیماها را با تهدید به قسمت عقب هواپیماها هدایت کردند. در ساعت 45 /8 صبح اولین هواپیما از 4 فروند هواپیمای ربوده شده به یکی از دو برج معروف مرکز تجارت جهانی (world trade centre) در نیویورک برخورد کرد و حدود 20 دقیقه بعد هواپیمای دوم به برج بعدی کوبیده شد که بر اثر این اصابت آن دو ساختمان عظیم 110 طبقه‌ ای فرو ریخت.
قریب به یک ساعت بعد یعنی حدود ساعت 10 صبح هواپیمای سوم به ساختمان پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در واشنگتن برخورد کرد و بالاخره چهارمین هواپیما که گویا قصد داشت هدفی را در مرکز واشنگتن مورد اصابت قرار دهد در مزارع پنسیلوانیا هدف موشک قرار گرفت و متلاشی شد.
در مجموع می توان گفت در این حادثه نهادهای قدرت آمریکا در بخش های اقتصادی و نظامی مورد اصابت قرار گرفت. این حملات مردم آمریکا را که همواره از پیامدهای جنگی در خانه خود احساس امنیت می کردند برای نخستین بار با دلهره و تشویش از وقوع یک جنگ داخلی مواجه ساخت و آنان دریافتند که کشورشان به دلیل سیاست های سلطه طلبانه دولتمردان امریکا تا چه حد منفور جهانیان گشته است.
علت پیدایش حادثه 11 سپتامبر
از آنجایی که آمریکا پس از فروپاشی شوروی استراتژی خود را بر مبنای برقراری نظم نوینی در جهان پایه ریزی کرد. این نظم مبتنی بر یک نظام سلطه‌گرانه جدید بود که ابعاد اقتصادی سیاسی، نظامی، فرهنگی و امنیتی را در بر می گرفت. در این میان دو بعد نظامی و اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردار بود. در بعد اقتصادی استراتژی ایالات متحده مبتنی بر ایجاد روابط سلطه و چپاولگری اقتصادی از طریق سازمان تجارت جهانی است. این کشور در پی ایجاد نظم نوینی برآمد که براساس آن هر کس از درون این سیستم و نظام خارج شود از امتیازات آن محروم و با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد گردید بطوری که خواه نا خواه کشورها مجبور به پذیرش این سلطه اقتصادی خواهند بود.
در بُعد نظامی نیز آمریکا پس از فروپاشی شوروی در صدد حفظ برتری نظامی خود در جهان بوده است. در این راستا استراتژی این کشور بر پایه اندیشه برخورد تمدنها شکل گرفت. در این اندیشه همواره برای تمدن غربی یک دشمن خارجی وجود خواهد داشت. تا پیش از فروپاشی شوروی این دشمن در قطب کمونیسم متجلی بود و اکنون پس از فروپاشی اردوگاه کمونیسم این دشمنی در ضدیت با اسلام و مسلمانان متجلی گردید و لذا مشاهده می کنیم که ایالات متحده پس از کمونیسم ضدیت و دشمنی خود را با اسلام و مسلمانان افزایش داد و در تبلیغات گسترده ای که به راه انداخت نوک حملات و تهدیدت خود را مستقیماً‌ متوجه آنان ساخت این سیاستگذاری خود عامل بروز حادثه 11 سپتامبر بود که در آن دو قطب قدرتمند اقتصادی و نظامی آمریکا هدف قرار گرفت.
بنابراین در بررسی اجمالی پیدایش این حادثه می توان گفت مهم ترین دلیل این واقعه پیروی ایالات متحده از استراتژی سلطه و توسعه طلبی بود. در این استراتژی حمایت از اسرائیل یا دولتهای سرکوب‌گر خاورمیانه، سیاست های انحصارطلبانه اقتصادی و نظامی قرار می‌گیرند.[1] حمایت‌های بی دریغ و بی چون و چرای آمریکا از اسرائیل بر علیه مسلمانان همواره خشم مسلمانان را برانگیخته است. این حمایت‌های بی چون و چرا حتی در محافل داخلی آمریکا نیز سؤال برانگیز است. یکی از اساتید دانشگاه آمریکا می گوید: (این امر در تاریخ آمریکا بی‌سابقه است که هیچ کس در کنگره جرأت ندارد از نحوه طرفداری دولت از اسرائیل انتقاد کند زمانی که بحث اسرائیل در کنگره مطرح می شود هیچ کس لام از کام نمی گشاید و جرأت سخن گفتن ندارد!)[2]
بطور قطع این گونه حمایت های بی چون و چرا از یک دولت غاصب و اشغالگرخود موجد نفرت و کینه بویژه در میان مسلمانان خواهد بود و از این رو مشاهده می کنیم در این حادثه قلب اقتصادی و مالی ایالات متحده که در ضمن بزرگترین پایگاه لابی یهودی در این کشور نیز تلقی می شد مورد هدف قرار گرفت و در کنار آن حمله به ساختمان پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا نیز در واقع حمله به اوج گیری قدرت نظامی ایالات متحده بود که این کشور سعی می کرد از طریق آن سلطه خود را بر جهان تثبیت نماید.
مسببان حادثه 11 سپتامبر چه کسانی بودند؟
در خصوص مسببان اصلی حادثه 11 سپتامبر گرچه تاکنون پس از گذشت قریب به 5 سال هنوز پاسخ روشنی به آن داده نشده است اما آنچه تاکنون به عنوان دیدگاه حاکم مطرح بوده است نسبت دادن آن به گروهی از جریانات اسلامی متعصب و افراطی است.
بلافاصله پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر اسامه بن لادن و شبکه القاعده به عنوان مظنون اصلی حادثه معرفی شدند. انتحاری بودن حادثه و ادعای مقامات کاخ سفید در مورد وجود یک نوار تهدیدآمیز ویدیویی از جانب بن لادن که چند روز قبل از این حادثه منتشر ساخته و از تدارک حمله‌ای بسیار بزرگ علیه آمریکا خبر داده بود دلیل مسئولیت اصلی او در این حمله تلقی می شود.[3] البته این که آمریکا معمولاً چنین حملاتی را متوجه اسلام گرایان می داند چندان بی سابقه نیست زیرا در واقعه تروریستی او‌کلاهماسیتی هم که در سال 1995 در مقیاس بسیار جزیی تر اتفاق افتاد مقامات آمریکا بلادرنگ بنیادگرایان مسلمان را به عنوان مقصر معرفی کردند اما خیلی زود معلوم شد که یک آمریکایی مسبب اصلی‌آن بوده است.
با این حال اگر هم بپذیریم که مجریان و بازیگران در صحنه این نمایش افراط گرایان مسلمان بودند اما هرگز نمی توان از نقش عوامل اصلی و بازیگران پشت صحنه این رویداد غافل ماند. وجود مشکلات و بحران های داخلی آمریکا و همچنین ضرورت حفظ هژمونی آمریکا در جهان خارج و دستیابی به منابع انرژی، نیازمند ایجاد فرصت و بهانه ای بود که سیاستمداران کاخ سفید را در راستای استراتژی برقراری نظم نوین جهانی یاری دهد. نظیر همان بهانه ای که در جنگ جهانی دوم با حمله ژاپن به بندر پرهاربور آمریکا برای دولتمردان این کشور که مترصد فرصتی بودند تا از انزوای سیاسی خود بر طبق دکتر‌ین مونرویه خارج و بطور فعال تری در صحنه جهانی وارد شوند پدید آمد.
همچنین نقش لابی قدرتمند و پرنفوذ صهیونیستی در آمریکا را نیز نباید از نظر دور داشت از جمله اهداف اصلی لابی یهود ایجاد و گسترش فاصله میان آمریکا با دنیای اسلام است یهودیان از رویارویی غرب با اسلام بیشترین بهره را می برند به ویژه آن که در مواردی ردّپای یهودیان در این حادثه محرز گردید که ظن دست‌داشتن آنان را در این قضیه تقویت می کرد اما به دلیل نفوذ فراوان لابی یهود در آمریکا این مسئله مورد پی گیری جدی قرار نگرفت!
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
کتاب 11 سپتامبر و حمله آمریکا به عراق، نوآم چامسکی، ترجمه بهروز جندقی، انتشارات عصر رسانه.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . گالتونگ، یوهان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل در مصاحبه ای با مجله آلمانی اشپیگل بر این نکته تأکید کرد که حملات تروریستی به برج های دوقلوی نیویورک و ساختمان پنتاگون پیامد سیاستهای توسعه طلبانه اقتصادی و نظامی ایالات متحده آمریکاست هفته نامه ترجان سیاسی، سال ششم، شماره 46،ص 25.
[2] . فصلنامه راهبرد، شماره 22، زمستان 80، ص 17.
[3] . ناگفته نماند که وجود چنین نواری خود بهترین دلیل بر عدم رهبریت این حادثه از سوی بن لادن می باشد زیرا به دور از عقل و منطق است که بپذیریم کسی که چنین حمله بسیار عظیم و کاملاً سرّی را تدارک دیده است چند روز پیش از وقوع حادثه نسبت به انجام آن هشدار دهد.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین