جایگاه ربا را در قرآن و حدیث بیان کنید؟
تعبیرهایی در بعضی احادیث [به ویژه] احادیث شیعه وجود دارد که تا حدودی ربا را به همان ربای مصرفی محدود می کند، ولی به نظر می رسد که در آیات قرآن چنین نیست. البته از بعضی آیات قرآن می توان [دریافت] که منظور قرآن، قرض هایی است که در مورد درماندگان باید داد. چون در بعضی جاها، ربا را در مقابل صدقه می آورد؛ (یَمحَقُ اللّهُ الرّبوا وَ یُربیِ الصَّدَقاتِ). جاهایی هم هست که ربا را در مقابل بیع قرار می دهد. یکی دو جا هست که تعبیر به ظلم می کند. در این مورد، اگر نظر [قرآن] به مبارزه با بی رحمی و قساوت جامعه بود و می خواست بگوید جای رحم کردن است و جای این است که از منفعت و حق مشروعتان بگذرید، دیگر معنی نداشت که تعبیر به ظلم کند و بگوید: (فَلَکُم رُؤُسُ اَموالِکُم لاتَظِلمونَ وَ لاتُظلَمونَ.) قرآن راجع به کسانی که قبلاً قرض ربوی داده بودند، فرمود که همان رأس المال ها؛ یعنی عین مالتان را بگیرید و حق ندارید سودها را بگیرید. آن وقت (لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلمَونَ)؛ نه شما ظلم می کنید با گرفتن سود و نه مظلوم واقع می شوید با از دست دادن سرمایه آن. از این تعبیر قرآن به نظر می رسد که اساسا قرآن، سود گرفتن از قرض را ظلم می داند و می دانیم که ظلم؛ یعنی گرفتن چیزی بدون حق و بدون یک مجوّز. البته مجوز طبیعی، نه مجوز قانونی. در واقع، عدل هم؛ یعنی به هر مستحقی آنچه را که استحقاق دارد، بدهیم. ظلم هم تجاوز به حقوق دیگران است. قرآن، ربا گرفتن را تجاوز به حق قرض گیرنده تلقی می کند و به قول ما اصلاً نامشروع می داند. در آیات 274 تا 281 سوره بقره می گوید: (اَلَّذینَ یُنفِقونَ اَموالَهُم بِالَّلیلِ وَ النَّهارِ سِرّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلاخَوف عَلَیهِم وَ لاهُم یَحزَنون.)1 این آیه از انفاق و نیکوکاری شروع می شود و از همین جا گفتیم که درمی یابیم نظر به همان وام های به اصطلاح درماندگی است. بعد می فرماید: (اَلَّذینَ یَأَکُلونَ الرِّبوا لایَقُومونَ اِلاّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیطانُ مِنَ المَسِّ ذلِکَ بَاَنَّهُم قالوا اِنَّما البَیعُ مِثلُ الرِّبوا وَ اَحَلَ اللّهُ البَیعَ وَ حَرَّمَ الرِّبوا؛ آنها که ربا می خورند، برنمی خیزند مگر مانند کسی که شیطان او را مس کرده؛ یعنی مانند مجنون و جن زده و آدمی که عقل و هوش و فکرش را از دست داده است. قرآن می خواهد بگوید رباخواری چنان تأثیری در فکر و هوش انسان [می گذارد که او] را دیوانه می کند و این به موجب آن است که گفتند: (اِنَّما البَیعُ مِثلُ الرِّبوا)؛ گفتند چه فرقی می کند که انسان خرید و فروش کند یا ربا بخورد، ولی این جور نیست. (وَ أَحَلَّ اللّهُ البَیعَ وَ حَرَّمَ الرِّبوا)؛ و خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام... . در آیه 125 سوره آل عمران [هم آمده است:] (یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنوا لاتَأکُلُوا الرِّبوا أَضعافا مُضاعَفَةً وَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُم تُفلِحون)؛ ربا را چند برابر نخورید و از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید. بعضی گفته اند که ربای به اصطلاح أضعاف مضاعف اشکال دارد؛ یعنی ربایی که سودش هم سود داشته باشد، ولی این، حرف درستی نیست. آیه 39 سوره روم می گوید: (ربا می دهید تا مال شما در مال مردم بالا بیاید، بدانید که نزد خدا این مال ازدیاد پیدا نمی کند). ظاهر قضیه این است که (فَلا یَربوا عِندَ اللّه)؛ یعنی خدا ازدیاد را قبول ندارد و این ازدیاد نزد خدا رسمیت ندارد. کسانی که زکات می دهند و از اصل مالشان صرف نظر می کنند، برمال خودشان می افزایند و خدا به آنها در دنیا برکت و در آخرت، پاداش می دهد. در روایات تعبیراتی آمده است که بیشتر ربا را به ربای مصرفی و استهلاکی یا ربای درماندگان محدود می کند. چندین روایت قریب به این مضمون است. در یک روایت می خوانیم: ([سماعه می گوید به امام صادق علیه السلام گفتم: من می بینم خدا ربا را در چند آیه ذکر و تکرار کرده یعنی خیلی اهمیت داده فرمود: می دانی برای چه؟ گفتم: نه، فرمود: برای اینکه جلو کار خیر گرفته نشود)؛ یعنی اگر کسی احتیاج داشته باشد ]البته جای معروف است. ظاهر قضیه این است که معروف یعنی کمک کردن در جایی که کسی احتیاج دارد و دیگری باید به او احسان و کمک بکند]، خدا ربا را حرام کرده و این راه را بسته تا مردم از طریق قرض الحسنه برای یکدیگر کارگشایی کنند، نه از طریق ربا. در روایت دیگری از حضرت صادق علیه السلام آمده است: علت تحریم ربا این است که جلو احسان و کار خیر و تعاون گرفته نشود. (وَ تَلَفِ الاَموالِ وَ رَغبةِ النّاسِ فی الرِّیحِ وَ تَرکِهِم القَرضَ وَ القَرضُ صَنایِعُ المَعروفِ وَ لِما فی ذلِکَ مِنَ الفَسادِ وَ الظُّلمِ وَ فَناءِ الاَموالِ)؛ یعنی تنها به مسئله عدم احسان تکیه نشده است. ربا موجب فساد می شود که ظاهرا مقصود، بیچارگی ها است. کلمه ظلم در این روایت به کار رفته و گرفتن ربا، ظلم است و فنای اموال. مقصود از فنای اموال این است که اموال به طرف رباخوار کشیده می شود. فتوای فقها هم در مورد ربا همین است که میان ربای از نوع استهلاکی یا استنتاجی فرق گذاشته اند.2 پی نوشتها: 1 . کسانی که اموال خود را شب و روز و نهان و آشکارا انفاق می کنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی برای آنان است و نه اندوهگین می شوند. بقره: 274 2 . ربا، بانک بیمه، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 49 55. www.irc.ir
عنوان سوال:

جایگاه ربا را در قرآن و حدیث بیان کنید؟


پاسخ:

تعبیرهایی در بعضی احادیث [به ویژه] احادیث شیعه وجود دارد که تا حدودی ربا را به همان ربای مصرفی محدود می کند، ولی به نظر می رسد که در آیات قرآن چنین نیست. البته از بعضی آیات قرآن می توان [دریافت] که منظور قرآن، قرض هایی است که در مورد درماندگان باید داد. چون در بعضی جاها، ربا را در مقابل صدقه می آورد؛ (یَمحَقُ اللّهُ الرّبوا وَ یُربیِ الصَّدَقاتِ). جاهایی هم هست که ربا را در مقابل بیع قرار می دهد. یکی دو جا هست که تعبیر به ظلم می کند. در این مورد، اگر نظر [قرآن] به مبارزه با بی رحمی و قساوت جامعه بود و می خواست بگوید جای رحم کردن است و جای این است که از منفعت و حق مشروعتان بگذرید، دیگر معنی نداشت که تعبیر به ظلم کند و بگوید: (فَلَکُم رُؤُسُ اَموالِکُم لاتَظِلمونَ وَ لاتُظلَمونَ.) قرآن راجع به کسانی که قبلاً قرض ربوی داده بودند، فرمود که همان رأس المال ها؛ یعنی عین مالتان را بگیرید و حق ندارید سودها را بگیرید. آن وقت (لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلمَونَ)؛ نه شما ظلم می کنید با گرفتن سود و نه مظلوم واقع می شوید با از دست دادن سرمایه آن.
از این تعبیر قرآن به نظر می رسد که اساسا قرآن، سود گرفتن از قرض را ظلم می داند و می دانیم که ظلم؛ یعنی گرفتن چیزی بدون حق و بدون یک مجوّز. البته مجوز طبیعی، نه مجوز قانونی. در واقع، عدل هم؛ یعنی به هر مستحقی آنچه را که استحقاق دارد، بدهیم. ظلم هم تجاوز به حقوق دیگران است. قرآن، ربا گرفتن را تجاوز به حق قرض گیرنده تلقی می کند و به قول ما اصلاً نامشروع می داند. در آیات 274 تا 281 سوره بقره می گوید:
(اَلَّذینَ یُنفِقونَ اَموالَهُم بِالَّلیلِ وَ النَّهارِ سِرّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلاخَوف عَلَیهِم وَ لاهُم یَحزَنون.)1 این آیه از انفاق و نیکوکاری شروع می شود و از همین جا گفتیم که درمی یابیم نظر به همان وام های به اصطلاح درماندگی است. بعد می فرماید: (اَلَّذینَ یَأَکُلونَ الرِّبوا لایَقُومونَ اِلاّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیطانُ مِنَ المَسِّ ذلِکَ بَاَنَّهُم قالوا اِنَّما البَیعُ مِثلُ الرِّبوا وَ اَحَلَ اللّهُ البَیعَ وَ حَرَّمَ الرِّبوا؛ آنها که ربا می خورند، برنمی خیزند مگر مانند کسی که شیطان او را مس کرده؛ یعنی مانند مجنون و جن زده و آدمی که عقل و هوش و فکرش را از دست داده است. قرآن می خواهد بگوید رباخواری چنان تأثیری در فکر و هوش انسان [می گذارد که او] را دیوانه می کند و این به موجب آن است که گفتند: (اِنَّما البَیعُ مِثلُ الرِّبوا)؛ گفتند چه فرقی می کند که انسان خرید و فروش کند یا ربا بخورد، ولی این جور نیست. (وَ أَحَلَّ اللّهُ البَیعَ وَ حَرَّمَ الرِّبوا)؛ و خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام... .
در آیه 125 سوره آل عمران [هم آمده است:] (یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنوا لاتَأکُلُوا الرِّبوا أَضعافا مُضاعَفَةً وَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُم تُفلِحون)؛ ربا را چند برابر نخورید و از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید. بعضی گفته اند که ربای به اصطلاح أضعاف مضاعف اشکال دارد؛ یعنی ربایی که سودش هم سود داشته باشد، ولی این، حرف درستی نیست. آیه 39 سوره روم می گوید: (ربا می دهید تا مال شما در مال مردم بالا بیاید، بدانید که نزد خدا این مال ازدیاد پیدا نمی کند). ظاهر قضیه این است که (فَلا یَربوا عِندَ اللّه)؛ یعنی خدا ازدیاد را قبول ندارد و این ازدیاد نزد خدا رسمیت ندارد. کسانی که زکات می دهند و از اصل مالشان صرف نظر می کنند، برمال خودشان می افزایند و خدا به آنها در دنیا برکت و در آخرت، پاداش می دهد.
در روایات تعبیراتی آمده است که بیشتر ربا را به ربای مصرفی و استهلاکی یا ربای درماندگان محدود می کند. چندین روایت قریب به این مضمون است. در یک روایت می خوانیم: ([سماعه می گوید به امام صادق علیه السلام گفتم: من می بینم خدا ربا را در چند آیه ذکر و تکرار کرده یعنی خیلی اهمیت داده فرمود: می دانی برای چه؟ گفتم: نه، فرمود: برای اینکه جلو کار خیر گرفته نشود)؛ یعنی اگر کسی احتیاج داشته باشد ]البته جای معروف است. ظاهر قضیه این است که معروف یعنی کمک کردن در جایی که کسی احتیاج دارد و دیگری باید به او احسان و کمک بکند]، خدا ربا را حرام کرده و این راه را بسته تا مردم از طریق قرض الحسنه برای یکدیگر کارگشایی کنند، نه از طریق ربا.
در روایت دیگری از حضرت صادق علیه السلام آمده است: علت تحریم ربا این است که جلو احسان و کار خیر و تعاون گرفته نشود. (وَ تَلَفِ الاَموالِ وَ رَغبةِ النّاسِ فی الرِّیحِ وَ تَرکِهِم القَرضَ وَ القَرضُ صَنایِعُ المَعروفِ وَ لِما فی ذلِکَ مِنَ الفَسادِ وَ الظُّلمِ وَ فَناءِ الاَموالِ)؛ یعنی تنها به مسئله عدم احسان تکیه نشده است. ربا موجب فساد می شود که ظاهرا مقصود، بیچارگی ها است. کلمه ظلم در این روایت به کار رفته و گرفتن ربا، ظلم است و فنای اموال. مقصود از فنای اموال این است که اموال به طرف رباخوار کشیده می شود. فتوای فقها هم در مورد ربا همین است که میان ربای از نوع استهلاکی یا استنتاجی فرق گذاشته اند.2
پی نوشتها:
1 . کسانی که اموال خود را شب و روز و نهان و آشکارا انفاق می کنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی برای آنان است و نه اندوهگین می شوند. بقره: 274
2 . ربا، بانک بیمه، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 49 55.
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین