بدون شک در اسلام، به قدرت و توانایی دعوت شده است و نص قرآن و احادیث ماست. دیگران هم که در موضوع اسلام مطالعه کرده اند، اسلام را در میان ادیان به این مشخصه شناخته اند که هیچ دینی به اندازه اسلام پیروان خود را به قوت و قدرت دعوت نکرده است. ویل دورانت در جلد یازدهم کتاب تاریخ تمدن که به تاریخ تمدن اسلام اختصاص دارد، این جمله را می گوید: هیچ دینی به اندازه اسلام، مردم را به قدرت و قوت دعوت نکرده است. در این زمینه در قرآن مطلب خیلی زیاد است. یک جا خطاب به یحیی می فرماید: یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ. (مریم: 12) ای یحیی، کتاب را به جر و جهد بگیر. در جایی دیگر می گوید: (وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیِّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللّهُ یُحِبُّ الصّابِرینَ). (آل عمران: 146) چه بسیار پیامبرانی که مردانی الهی همراه آنان جنگیدند و با باطل نبرد کردند و هرگز سستی پیدا نکردند و ضعف نشان ندادند و خداوند، مقاومت کنندگان را دوست می دارد. در جای دیگر می فرماید: إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ. (صف: 4) خداوند مردمی را که در راه او می جنگند و مانند دیواری رویین و فلزی که هیچ قدرتی نمی تواند آن ها را از جا بکند و حرکت دهد، ایستادگی می کنند، دوست دارد. باز در این زمینه می فرماید: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ. (انفال: 60) محمّد پیامبر خداست؛ و کسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر و با همدیگر مهربانند. امثال این آیات در قرآن زیاد است. (شجاعت) در اسلام یک حقیقت ممدوح است. در اسلام، عزت یعنی مقامی منیع داشتن و در آن حد قدرت داشتن که کسی نتواند انسان را خوار و ذلیل کند، امری ممدوح است. ببینید قرآن راجع به مقابله با دشمن چه می گوید: وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ. (فتح: 29) در مقابل دشمن تا آن حد نهایی قدرتتان، نیرو تهیه کنید که دشمن هرگز نتواند به شما طمع ببندد. در آیه دیگری می فرماید: وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ. (بقره: 190) با کسانی که با شما نبرد می کنند، به نبرد بپردازید، ولی تجاوز نکنید. (وَ لا تَعتَدوا)؛ یعنی با دشمن هم که نبرد می کنید، حق و عدالت را هرگز فراموش نکنید. در تفسیر این آیه گفته اند با دشمن که نبرد می کنید تا آن وقت ادامه دهید که دشمن، نبرد را ادامه می دهد. اگر دشمن گفت (تسلیمم) و اسلحه را زمین گذاشت، شما دیگر اسلحه به کار نبرید؛ که این اعتدا و تجاوز است. پیرمردها را نکشید، بچه ها و زن ها را نکشید و متعرض آن ها نشوید و به کسی که از میدان جنگ بیرون رفته است، کاری نداشته باشید. فقط با کسی که با شما نبرد می کند، در کمال نیرومندی نبرد کنید. این ها یک سلسله دستورهاست که در قرآن مجید هست. باز هم آیاتی شبیه به این آیات در قرآن وجود دارد.1 با توجّه به آنچه ذکر شد، می توان گفت که اسلام به یک معنا قدرت را تبلیغ کرده است، ولی قدرتی که نه تنها قدرت نیچه ای نیست، بلکه قدرتی است که از آن قدرت، همه صفات عالی انسانیت بر می خیزد. قدرتی است که از آن، مهربانی و رحم و شفقت و احسان و دیگر صفات عالی انسانیت برمی خیزد. پی نوشت: 1 . مرتضی مطهری، انسان کامل، تهران، صدرا، 1370، چ 5، صص 263 265 . www.irc.ir
بدون شک در اسلام، به قدرت و توانایی دعوت شده است و نص قرآن و احادیث ماست. دیگران هم که در موضوع اسلام مطالعه کرده اند، اسلام را در میان ادیان به این مشخصه شناخته اند که هیچ دینی به اندازه اسلام پیروان خود را به قوت و قدرت دعوت نکرده است. ویل دورانت در جلد یازدهم کتاب تاریخ تمدن که به تاریخ تمدن اسلام اختصاص دارد، این جمله را می گوید:
هیچ دینی به اندازه اسلام، مردم را به قدرت و قوت دعوت نکرده است.
در این زمینه در قرآن مطلب خیلی زیاد است. یک جا خطاب به یحیی می فرماید:
یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ. (مریم: 12)
ای یحیی، کتاب را به جر و جهد بگیر.
در جایی دیگر می گوید:
(وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیِّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللّهُ یُحِبُّ الصّابِرینَ). (آل عمران: 146)
چه بسیار پیامبرانی که مردانی الهی همراه آنان جنگیدند و با باطل نبرد کردند و هرگز سستی پیدا نکردند و ضعف نشان ندادند و خداوند، مقاومت کنندگان را دوست می دارد.
در جای دیگر می فرماید:
إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ. (صف: 4)
خداوند مردمی را که در راه او می جنگند و مانند دیواری رویین و فلزی که هیچ قدرتی نمی تواند آن ها را از جا بکند و حرکت دهد، ایستادگی می کنند، دوست دارد.
باز در این زمینه می فرماید:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ. (انفال: 60)
محمّد پیامبر خداست؛ و کسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر و با همدیگر مهربانند.
امثال این آیات در قرآن زیاد است. (شجاعت) در اسلام یک حقیقت ممدوح است. در اسلام، عزت یعنی مقامی منیع داشتن و در آن حد قدرت داشتن که کسی نتواند انسان را خوار و ذلیل کند، امری ممدوح است. ببینید قرآن راجع به مقابله با دشمن چه می گوید:
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ. (فتح: 29)
در مقابل دشمن تا آن حد نهایی قدرتتان، نیرو تهیه کنید که دشمن هرگز نتواند به شما طمع ببندد.
در آیه دیگری می فرماید:
وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ. (بقره: 190)
با کسانی که با شما نبرد می کنند، به نبرد بپردازید، ولی تجاوز نکنید.
(وَ لا تَعتَدوا)؛ یعنی با دشمن هم که نبرد می کنید، حق و عدالت را هرگز فراموش نکنید. در تفسیر این آیه گفته اند با دشمن که نبرد می کنید تا آن وقت ادامه دهید که دشمن، نبرد را ادامه می دهد. اگر دشمن گفت (تسلیمم) و اسلحه را زمین گذاشت، شما دیگر اسلحه به کار نبرید؛ که این اعتدا و تجاوز است. پیرمردها را نکشید، بچه ها و زن ها را نکشید و متعرض آن ها نشوید و به کسی که از میدان جنگ بیرون رفته است، کاری نداشته باشید. فقط با کسی که با شما نبرد می کند، در کمال نیرومندی نبرد کنید. این ها یک سلسله دستورهاست که در قرآن مجید هست. باز هم آیاتی شبیه به این آیات در قرآن وجود دارد.1
با توجّه به آنچه ذکر شد، می توان گفت که اسلام به یک معنا قدرت را تبلیغ کرده است، ولی قدرتی که نه تنها قدرت نیچه ای نیست، بلکه قدرتی است که از آن قدرت، همه صفات عالی انسانیت بر می خیزد. قدرتی است که از آن، مهربانی و رحم و شفقت و احسان و دیگر صفات عالی انسانیت برمی خیزد.
پی نوشت:
1 . مرتضی مطهری، انسان کامل، تهران، صدرا، 1370، چ 5، صص 263 265 .
www.irc.ir
- [سایر] تفاوت منطق قدرت معنوی با منطق قدرت مادی در چیست ؟
- [سایر] آیا قوانین منطق را خدا خلق کرد؟ اگر جواب مثبت است، پس خدا میتواند قوانین منطق را عوض کند، یا به هم بریزد، در حالیکه وقتی صحبت از قدرت مطلق خدا میشود؛ مثلاً اینکه آیا خدا میتواند سنگی خلق کند که خود نتواند آنرا بلند کند، میگوییم قدرت خدا به امر محال تعلق نمیگیرد؛ یعنی خدا هم نمیتواند اجتماع نقیضین را ممکن کند، نه به خاطر عجز، بلکه به خاطر محال بودن عقلی، امکان پذیر نیست. پس ما هم در خصوص صفات خدا و هم وجود خدا منطق را مفروض میگیریم، خدا به منطق وابسته است، یا منطق به خدا؟
- [سایر] چرا اسلام قبل از قدرت، با مشرکین مدارا می کرد، اما پس از قدرت، دستور قتل آنها را داد؟
- [سایر] معنای منطق تدوینی و منطق تکوینی چیست؟
- [سایر] معنای منطق تدوینی و منطق تکوینی چیست؟
- [سایر] به نام خدا درباره نظریه قدرت در اسلام مخصوصا نظریه امام و امت اطلاعاتی ارایه دهید ؛ منبع شناسی درباره نظریه قدرت در اسلام بیان کنید که اهم کتب در این زمینه را معرفی کنید که در اندیشه سیاسی اسلام درباره قدرت چه نظریاتی وجود دارد؟
- [سایر] فرق میان منطق جدید و منطق قدیم چیست؟
- [سایر] هنگام آغاز دعوت اسلام قدرت سیاسی واقتصادی مکه در دست چه کسانی بود؟
- [سایر] آیا حملات موشکی حزب الله و کشتن بی گناهانی که در شهرک های صهیونیست نشین ساکن بودند با منطق اسلام سازگار بود؟
- [سایر] می خواستم بدانم منطق ارسطوئی و منطق دیالکتیک چه می گویند و تفاوت هاشان در چیست؟
- [آیت الله مظاهری] اگر مسلمانان مطلع شوند که اجانب میخواهند بر بلاد مسلمین استیلا پیدا کنند، چنانچه قدرت داشته باشند واجب است از نفوذ آنها جلوگیری کنند.
- [آیت الله اردبیلی] هیچ مسلمانی نباید نسبت به مسائل و مشکلات سایر مسلمانان بیتفاوت باشد و به اندازه قدرت و توان خود موظّف است در اصلاح امور دینی و دنیایی دیگران اقدام نماید. از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است که فرمودند: (کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نیست).(1)
- [آیت الله بهجت] باید به آنچه که نذر کرده قدرت و توانایی داشته باشد، بنابراین اگر به چیزی عقلاً یا عادتاً قدرت نداشت و نذر کرد، صحیح نیست.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در کشور غیر اسلامی اقامت دارد، واجب است در حدّ قدرت و توان، با مراعات شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، از اسلام دفاع نماید. همچنین واجب است با مراعات شرایط زیر کفّار را به اسلام دعوت نماید: اوّل:حکومت اسلامی به خاطر مصالح مهمتری، دعوت و تبلیغ به اسلام را در بلاد کفر موقتا ممنوع نکرده باشد. دوم:صلاحیّت و اهلیّت و نیز قدرت بر تبلیغ اسلام در مناطق کفر را داشته باشد. سوم:مفسده مهمّی پیش نیاید. و چنانچه تبلیغ اسلام مستلزم دادن قرآن به دست کفّار باشد و امید هدایت آنان وجود داشته باشد، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله مظاهری] در قرض باید همان را که گرفته است پس بدهد، جنس باشد یا پول. بنابراین اگر یک من گندم یا ده مثقال طلا و مانند اینها قرض بگیرد، باید همان یک من گندم یا ده مثقال طلا را بدهد و زیادتر دادن ربا و حرام است. و همچنین اگر صد هزار تومان قرض گرفت، باید در وقتِ ادا همان یک صد هزار تومان را بدهد و زیادتر دادن ربا و حرام است. گرچه آن صد هزار تومان در وقتِ ادا افت کرده باشد و قدرت خریدِ آن کم شده باشد. ولی در غیر قرض باید قدرت خرید مراعات شود. بنابراین مهریه و نظیر مهریه اگر افت کرده باشد و قدرت خریدِ آن کم شده باشد، باید قدرت خرید مراعات شود و به پولِ روز ادا شود. همچنین است در غصب و نظیر آن. مثلاً اگر ده هزار تومان از کسی نزد او باشد و ندهد و قدرت خرید کم شود، باید در وقتِ ادا، قدرت خرید مراعات شود.
- [آیت الله بهجت] سن بلوغ دختر تمام شدن نُه سال قمری است، ولی تکالیفی که قدرت بر انجام آن نداشته باشد، مثل روزه، از جهت عدم قدرت ساقط است، ولی بعداً باید قضا نماید. ولی اگر میتواند در همان رمضان بهطور منفصل انجام دهد باید انجام دهد.
- [آیت الله بهجت] بر پسر یا دختری که تازه بالغ شدهاند و قدرت بر روزه گرفتن ندارند، روزه واجب نیست و کفاره هم ندارد، ولی قضا دارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر احتمال دهد پند واندرز در گنهکار اثر میکند، باید به آن اکتفا کند واز آن فراتر نرود; ولی اگر موعظه مؤثر نباشد، چنانچه احتمال دهد امر ونهیمؤثر است باید امر ونهی کند; گرچه متوقف بر سختگیری ودرشتی در گفتار باشد. ولی باید از دروغ ویا گناه دیگر بپرهیزد. مرتبه سوم استفاده از قدرت وزور; پس اگر انسان بداند یا مطمئن شود شخص بدون اعمال قدرت وزور واجب را بجا نمیآورد یا منکر را رها نمیکند، واجب است از قدرت وزور استفاده کند; بهشرط آنکه از قدر لازم تجاوز ننماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان در اول وقت به اعتقاد این که تا آخر وقت از ایستادن عاجز است، نشسته یا خوابیده نماز خواند ولی در وقت بر نماز ایستاده قدرت پیدا کرد، باید نماز را دوباره بخواند؛ و اگر احتمال میداد که تا آخر وقت قدرت پیدا میکند و قبل از آن رجاءً نشسته یا خوابیده بر طبق حال خود نماز بخواند، چنانچه عذرش تا آخر وقت باقی نباشد، نمازش را باید دوباره بخواند و اگر باقی باشد، نمازش صحیح است؛ بلکه اگر با یقین به این که تا آخر وقت قدرت پیدا میکند در اول وقت با قصد قربت - مثلاً به جهت ندانستن مسأله - نشسته یا خوابیده نماز بخواند و اتفاقاً تا آخر وقت قدرت نیافت، نماز خوانده شده صحیح است.
- [آیت الله بروجردی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.