1. هنگامی که ابوعبیده، فرمانده ارتش اسلام در زمان خلیفه ی دوّم احساس کرد که نمی تواند امنیّت مردم شامات را در برابر لشکر امپراطور روم (هرقل) حفظ کند، مالیاتی را که از آنها گرفته بود، به آنها رد کرد و خطاب به اهالی این نقاط چنین نوشت: ما به این سبب اموال شما را پس دادیم که از بسیجی که علیه ما شده خبر یافتیم؛ شما با ما شرط کرده بودید در برابر دشمن از شما محافظت کنیم ولی اکنون به این کار قادر نیستیم. ما آنچه را گرفته بودیم پس دادیم. هرگاه خدا ما را بر دشمن پیروز گرداند، بر شرط خود و آنچه میان ما و شما نوشته شده باقی هستیم. اهالی نیز، درباره ی پیروزی آنها دعا کردند و گفتند: خداوند شما را به ما بازگرداند و بر رومیان پیروز کند. اگر آنها بودند، هیچ چیز به ما بازنمی گرداندند و هرچه هم داشتیم از دست ما می گرفتند! 2. قبیله ی مسیحی (جراجمه) که در نزدیکی انطاکیه سکونت داشتند، هم چنین مسیحیانی که در شمال فارس زندگی می کردند، چون با مسلمین پیمان همکاری نظامی بسته و مانند مسلمین در خدمت نظامی شرکت نموده بودند، از دادن جزیه معاف و حتی از غنایم جنگی نیز بهره مند گردیدند.[1] به گفته ی نمرمحمدخلیل نمر، اجتماع اسلامی هم چنان که حقوقی برای شهروندانش قایل است، واجباتی بر آنان مقرّر نموده و هیچ کس به حقّش دست نمی یابد مگر به واجباتش گردن نهد. اهل ذمّه نیز جزو جامعه ی اسلامی محسوب می شوند و این قاعده در مورد آنان نیز جاری است که اگر می خواهند به حقوقشان دست یابند، حتماً باید به واجباتی که با عقد ذمّه بر آنان ثابت شده عمل کنند و آن پرداخت جزیه است.[2] افزون بر این، دولت اسلامی، دولتی بر مبنای فکر، عقیده، ایدئولوژی و اندیشه است و معقول نیست شخصی که معتقد به بطلان آن است سر خود را بر کف بگیرد و خونش را در راه دینی بریزد که به آن ایمان ندارد. لذا اسلام جهاد را منحصر به مسلمانان دانسته و آن را امری مقدس و عبادتی می داند که انسان را به خدایش متقرّب می گرداند، تا حدی که ثواب مجاهد از ثواب عابدی که روز را روزه بدارد و شب را قیام نماید بیش تر است، لکن اسلام از این اقلیّت های غیرمسلمان هموطن خواسته است که با پرداخت جزیه در مخارج دفاع شرکت و از وطنی که در آن به سر می برند حمایت کنند.[3] پی نوشتها: [1]. مارسل بواذار، اسلام و حقوق بشر، ص 478، به نقل از الدعوة الی الاسلام، ص 79 80. [2]. محمد خلیل نمر، اهل الذمّه والولایات العامه فی الفقه الاسلامی، ص 111، (با اندکی تغییر). [3]. یوسف قرضاوی، غیرالمسلمین فی المجتمع الاسلامی، ص 33، (با اندکی تغییر). منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
1. هنگامی که ابوعبیده، فرمانده ارتش اسلام در زمان خلیفه ی دوّم احساس کرد که نمی تواند امنیّت مردم شامات را در برابر لشکر امپراطور روم (هرقل) حفظ کند، مالیاتی را که از آنها گرفته بود، به آنها رد کرد و خطاب به اهالی این نقاط چنین نوشت:
ما به این سبب اموال شما را پس دادیم که از بسیجی که علیه ما شده خبر یافتیم؛ شما با ما شرط کرده بودید در برابر دشمن از شما محافظت کنیم ولی اکنون به این کار قادر نیستیم. ما آنچه را گرفته بودیم پس دادیم. هرگاه خدا ما را بر دشمن پیروز گرداند، بر شرط خود و آنچه میان ما و شما نوشته شده باقی هستیم.
اهالی نیز، درباره ی پیروزی آنها دعا کردند و گفتند: خداوند شما را به ما بازگرداند و بر رومیان پیروز کند. اگر آنها بودند، هیچ چیز به ما بازنمی گرداندند و هرچه هم داشتیم از دست ما می گرفتند!
2. قبیله ی مسیحی (جراجمه) که در نزدیکی انطاکیه سکونت داشتند، هم چنین مسیحیانی که در شمال فارس زندگی می کردند، چون با مسلمین پیمان همکاری نظامی بسته و مانند مسلمین در خدمت نظامی شرکت نموده بودند، از دادن جزیه معاف و حتی از غنایم جنگی نیز بهره مند گردیدند.[1]
به گفته ی نمرمحمدخلیل نمر، اجتماع اسلامی هم چنان که حقوقی برای شهروندانش قایل است، واجباتی بر آنان مقرّر نموده و هیچ کس به حقّش دست نمی یابد مگر به واجباتش گردن نهد.
اهل ذمّه نیز جزو جامعه ی اسلامی محسوب می شوند و این قاعده در مورد آنان نیز جاری است که اگر می خواهند به حقوقشان دست یابند، حتماً باید به واجباتی که با عقد ذمّه بر آنان ثابت شده عمل کنند و آن پرداخت جزیه است.[2]
افزون بر این، دولت اسلامی، دولتی بر مبنای فکر، عقیده، ایدئولوژی و اندیشه است و معقول نیست شخصی که معتقد به بطلان آن است سر خود را بر کف بگیرد و خونش را در راه دینی بریزد که به آن ایمان ندارد.
لذا اسلام جهاد را منحصر به مسلمانان دانسته و آن را امری مقدس و عبادتی می داند که انسان را به خدایش متقرّب می گرداند، تا حدی که ثواب مجاهد از ثواب عابدی که روز را روزه بدارد و شب را قیام نماید بیش تر است، لکن اسلام از این اقلیّت های غیرمسلمان هموطن خواسته است که با پرداخت جزیه در مخارج دفاع شرکت و از وطنی که در آن به سر می برند حمایت کنند.[3]
پی نوشتها:
[1]. مارسل بواذار، اسلام و حقوق بشر، ص 478، به نقل از الدعوة الی الاسلام، ص 79 80.
[2]. محمد خلیل نمر، اهل الذمّه والولایات العامه فی الفقه الاسلامی، ص 111، (با اندکی تغییر).
[3]. یوسف قرضاوی، غیرالمسلمین فی المجتمع الاسلامی، ص 33، (با اندکی تغییر). منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
- [سایر] روز رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) چه تاریخی است؟ گوشه ای از مراسم تدفین ایشان را ذکر کنید؟
- [سایر] چند نمونه تاریخی را که پیامبر در آن موارد حضرت علی علیهالسلام را بعنوان جانشین خود معرفی کرده بیان کنید؟
- [سایر] آیا واقعیت های تاریخی می تواند ضرورت تشکیل حکومت عدل جهانی را به اثبات رساند؟
- [سایر] چند نمونه از بدعتهای خلیفه دوم را ذکر کنید؟
- [سایر] آیا نظریه اسلام تاریخی صحیح است؟
- [سایر] چرا ایران از مسلمانان فلسطین دفاع می کند ولی از مسلمانان چچن حمایت نمی کند؟
- [سایر] اسلام نسبت به چه اقوام و مذاهبی امر به جهاد با آنان داده است تا اسلام بیاورند یا کشته شوند؟ و نسبت به چه ملیت هایی حکم به جهاد داده تا اسلام آورده یا جزیه پرداخت کنند؟
- [سایر] حرف استیناف چیست و چند نمونه قرآنی از آنرا ذکر کنید؟
- [سایر] چند نمونه از روایات اهل سنت درباره حضرت مهدی (عج) را ذکر کنید.
- [سایر] نمونه هایی از حالت عرفانی پیامبر(ص) و ائمه(ع) را در نماز ذکر کنید ؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر زنده ماندن مسلمان متوقف شود بر تشریح بدن مرده ای و تشریح بدن غیر مسلمان و یا مشکوک الاسلام ممکن نباشد و راه دیگری برای زنده نگه داشتن ان مسلمان نباشد در این صورت جایز است که بدن مسلمان مرده را تشریح کنند و دیه جنین مسلمان به تفصیلی که در باب دیات ذکر شده است بر تشریح کننده لازم می شود
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که برای اثبات مطلبی قسم می خورند اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان کبیره است، ولی اگر مجبور شود که برای نجات خود یا مسلمانان دیگری از شر ظالمی قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاه واجب می شود و این نوع قسم خوردن که برای اثبات مطلبی است غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد که برای انجام کار یا ترک کاری بود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که برای اثبات مطلبی قسم می خورند اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان کبیره است، ولی اگر مجبور شود که برای نجات خود یا مسلمانان دیگری از شر ظالمی قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاه واجب می شود و این نوع قسم خوردن که برای اثبات مطلبی است غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد که برای انجام کار یا ترک کاری بود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زنده ماندن یک مسلمانی متوقّف شود به تشریح بدن مرده مسلمانی وتشریح بدن غیر مسلمان و یا مشکوک الاسلام ممکن نباشد و راه دیگری برای زنده نگه داشتن آن مرد مسلمان نباشد، در این صورت جائز است که بدن مرده مسلمان را تشریح کنند ونسبت به لزوم پرداخت دیه در چنین صورت در باب دیات ذکر شده است.
- [آیت الله خوئی] اگر زنده ماندن یک مسلمانی متوقف شود به تشریح بدن مردة مسلمانی و تشریح بدن غیر مسلمان و یا مشکوکالاسلام ممکن نباشد و راه دیگری برای زنده نگه داشتن آن مرد مسلمان نباشد، در این صورت جایز است که بدن مرده مسلمان را تشریح کنند و نسبت به لزوم پرداخت دیه در چنین صورتی در باب دیات ذکر شده است.
- [آیت الله مظاهری] کلّیه صوری که ذکر شد حرام و بعضی از اقسام گناهش خیلی بزرگ است و انسان را در زمه دشمنان اسلام قرار میدهد، نظیر تخلّفی که موجب تقویت دشمن شود.
- [امام خمینی] مرده مسلمان را تشریح نمیتوان نمود، و اگر تشریح کنند حرام است، و برای قطع سر او و قطع سایر اعضای او دیه است که در کتاب (تحریر الوسیله) ذکر نمودهام، ولی تشریح مرده غیر مسلمان جایز است، و دیه ندارد، چه اهل ذمه باشد یا نباشد.
- [آیت الله خوئی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقههائی بوده باشد که در مسألة (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه درصورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد میشود، و احکامی که در مسائل آینده ذکر میشود بر او مترتب است.
- [آیت الله مظاهری] اگر دشمن بر شهرهای مسلمانان و مرزهای آن هجوم آورد، دفاع از آن به هر وسیلهای که امکان داشته باشد، از بذل جان و مال، بر تمام مسلمانان واجب است. و در صورت امکان در این امر اذن حاکم شرع لازم است و همچنین است در سایر مسائل دفاع که بعداً ذکر میشود.
- [آیت الله مظاهری] مکر و خدعه با کفّار غیرحربی (کفّاری که با مسلمانها در جنگ نیستند) جایز نیست و فرقی در صوری که ذکر شد بین مسلمان و کافر غیرحربی نیست و چنانکه مکر و خدعه با مسلمانان از جهت اخوت و برادری بدتر از خدعه با کفّار است، مکر و خدعه با کفّار از جهتی صفحه 431 دیگر بدتر از خدعه با مسلمانان است و آن جهت، خدشهدار شدن صفا و پاکی و راستی و درستی اسلام و مسلمانان است، امّا مکر و خدعه با کافر حربی نظیر صهیونیستها در زمان ما که در حالت جنگ با اسلام و مسلمانها میباشند جایز، بلکه مکر و خدعه با آنها یک نوع حربه است که مسلمان باید داشته باشد.