معیار تشخیص حق از باطل در مسایل علمی برهان است. بله، در کارهای اجرایی اکثریت و ‌اقلیت سهم بسزایی دارند و بنای عقلا بر تقدم رأی و نظر اکثریت است. شرع نیز این بنای عقلا را در ‌استیفای حقوق مشترک رد نکرده است؛ یعنی هر جا که حقوق متقابل افراد اجتماع مطرح باشد؛ از آنجایی ‌که مردم حق دارند که مثلاً محله، شهر، کشور، قاره و جهان خودشان را بسازند و اتفاق کل نیز پیش ‌نمیآید، همگان میگویند نظر اکثریت مقدم بر رأی اقلیت است و در حقیقت این ملاک اکثریت به آن اتفاق کل ‌و اجماع عمومی متکی است. یعنی اجماع قطعی و اتفاق کل بر این است که رأی اکثریت بر رأی اقلیت ‌مقدم است. البته این مطلب همان طوری که بیان شد در غیر مسایل علمی است یزرا که زمام امور علمی ‌به دست برهان است. لذا امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میفرماید: ‌ ‌(لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة أهله)(1).‌ و تحلیل آن اتفاق کل که سَنَد تقدیم اکثری بر اقلّی است برهان عقلی است و خلاصه آن اینکه: 1. در ‌مواردی که حقوق جامعه مشترک است 2. و استیفای آن لازم است 3. و اتفاق همگان بر کیفیت واحد حاصل ‌نمیشود 4. و همسان بودن رأی اکثری و اقلّی مانند تقدیم اقلّی بر اکثری ناصواب و باطل است 5. بنابراین ‌هیچ راهی جز ترجیح رأی اکثری بر نظر اقلّی نیست. نتیجه آن که اوّلاً عنصر محوری تقدیم یاد شده در ‌مسایل حقوقی مشترک و لازم الاستیفاء است نه در معارف علمی، و ثانیاً سند تقویم مزبور اتفاق کل است، ‌و ثالثاً مستند تحلیلی اتفاق کل برهان عقلی با تشقیق شقوق است.‌ ‌ ‌(1) نهجالبلاغه، خطبه 201. ‌ مأخذ: (فصلنامه حکومت اسلامی، شمارهٔ 24، ص 38، 39)‌
معیار تشخیص حق از باطل در مسایل علمی برهان است. بله، در کارهای اجرایی اکثریت و اقلیت سهم بسزایی دارند و بنای عقلا بر تقدم رأی و نظر اکثریت است. شرع نیز این بنای عقلا را در استیفای حقوق مشترک رد نکرده است؛ یعنی هر جا که حقوق متقابل افراد اجتماع مطرح باشد؛ از آنجایی که مردم حق دارند که مثلاً محله، شهر، کشور، قاره و جهان خودشان را بسازند و اتفاق کل نیز پیش نمیآید، همگان میگویند نظر اکثریت مقدم بر رأی اقلیت است و در حقیقت این ملاک اکثریت به آن اتفاق کل و اجماع عمومی متکی است. یعنی اجماع قطعی و اتفاق کل بر این است که رأی اکثریت بر رأی اقلیت مقدم است. البته این مطلب همان طوری که بیان شد در غیر مسایل علمی است یزرا که زمام امور علمی به دست برهان است. لذا امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میفرماید:
(لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة أهله)(1).
و تحلیل آن اتفاق کل که سَنَد تقدیم اکثری بر اقلّی است برهان عقلی است و خلاصه آن اینکه: 1. در مواردی که حقوق جامعه مشترک است 2. و استیفای آن لازم است 3. و اتفاق همگان بر کیفیت واحد حاصل نمیشود 4. و همسان بودن رأی اکثری و اقلّی مانند تقدیم اقلّی بر اکثری ناصواب و باطل است 5. بنابراین هیچ راهی جز ترجیح رأی اکثری بر نظر اقلّی نیست. نتیجه آن که اوّلاً عنصر محوری تقدیم یاد شده در مسایل حقوقی مشترک و لازم الاستیفاء است نه در معارف علمی، و ثانیاً سند تقویم مزبور اتفاق کل است، و ثالثاً مستند تحلیلی اتفاق کل برهان عقلی با تشقیق شقوق است.
(1) نهجالبلاغه، خطبه 201.
مأخذ: (فصلنامه حکومت اسلامی، شمارهٔ 24، ص 38، 39)
- [سایر] اگر شیعه حق است، چرا در اقلیّت میباشد و اکثریت، مذهب تسنّن را پذیرفتهاند؟
- [آیت الله مظاهری] اکثریت ساکنان شهر ما اهل سنت هستند و شیعیان در اقلیّت به سر میبرند. آیا میتوان برای اول ماه طبق اعلام و نظر آنها عمل کنیم یا باید منتظر اعلام اول ماه توسط جمهوری اسلامی ایران باشیم؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا انشاء عملی در نکاح متصور است؟
- [سایر] با سلام. یک شاعر و فیلمساز ایتالیایی به نام (پازولینی) معتقد است که رأی گیری اساسا کار غلطی است. زیرا اولا اگر به رأی اکثریت عمل کنیم حقوق اقلیت پایمال میشود و ثانیا چه بسا اکثریت یک جامعه نادان باشند که در این صورت نتیجه انتخابات یک نتیجه جاهلانه خواهد بود که به ضرر همه است. در این صورت چرا همه جا دموکراسی مقبولیت عام دارد؟
- [سایر] برخورد مسیحی ها با اقلیّت ها چگونه بوده است؟
- [سایر] آیا اکثریت می تواند معیار حق باشد؟
- [سایر] اگر شیعه حق است , چرا در اقلیت است و اکثر مسلمانان جهان , آن رانپذیرفته اند ؟
- [سایر] اگر روزی اکثر مردم اسلام را نخواهند حکم اسلام برای اقلیت و حکام جامعه چیست؟
- [سایر] علم خداوند به حوادث آینده چگونه متصور است با این که آنها هنوز وجود خارجی پیدا نکردهاند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] والدینی در قتل فرزند خود معاونت کرده اند. آیا در شرع برای آنان حق گذشت متصور شده است یا خیر؟
- [آیت الله اردبیلی] روزه و سایر عبادات بچّه نابالغی که خوب و بد را تشخیص میدهد صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کافر ذمّی، یعنی کافری ذمّی، یعنی کافری که به صورت یک اقلّیّت سالم در کنار مسلمانان زندگی می کند و شرائط ذمّه را پذیرفته است، زمینی را از مسلمان بخرد باید زکات محصولات آن را دوبرابر (یعنی به جای نصف خمس، یک خمس) بپردازد.
- [آیت الله سبحانی] نوجوان نابالغ که خوب و بد را تشخیص می دهد، اگر اعتکاف کند، اعتکاف او صحیح است.
- [آیت الله بهجت] در موردی که به تشخیص دکتر حمل برای مادر ضرر دارد و ادامه حمل ممکن است منجر به مرگ مادر شود، چنانچه اشکالی در تشخیص دکتر نباشد و تحقیق کامل هم در این جهت شده باشد، سقط جنین قبل از دمیده شدن روح مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] مجتهد و اعلم را از سه راه میتوان شناخت: اوّل: خود انسان اطمینان کند، مثل آن که از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را تشخیص دهد و یا از خبر دادن شخص مورد اعتماد و آگاهی، به اعلم بودن او اطمینان یابد. دوم:دو نفر عالم عادل که میتوانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند، مجتهد یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند، به شرط آن که دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. سوم: عدّهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند .
- [آیت الله نوری همدانی] کُربودن آب ، به دو راه ثابت می شود : اول : آنکه خود انسان تشخیص دهد . دوم : آنکه دو مرد عادل خبر دهند . 2-آب قلیل
- [آیت الله مظاهری] مجتهد و اعلم را از سه راه میتوان شناخت: اوّل: خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوّم: یک نفر عالم ثقه که میتواند مجتهد و اعلم را تشخیص دهد مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کند. سوّم: عدّهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد و اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
- [آیت الله اردبیلی] با توجّه به این که علم پزشکی از جهت تشخیص بیماریهای گوناگون و شناخت داروهای متفاوت و راههای معالجه بسیار وسیع است، هر پزشکی فقط در محدوده شناخت و اطّلاعات خود میتواند طبابت کند و در هر موردی که بیماری یا داروی آن را نتواند تشخیص دهد، نباید دخالت کند و اگر معالجه نماید و بیمار دچار عوارض ناگواری شود، ضامن میباشد، زیرا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (هر کس طبابت کند و عالم به علم طب نباشد، ضامن است.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] تشریح بدن میّت برای تشخیص بیماری یا کشف جرم و یا آموزش مسائل پزشکی یا نجات جان دیگران، اگر راه منحصر باشد، اشکال ندارد و اگر ممکن باشد، از او پیش از مرگ یا ولیّ او اجازه بگیرند.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که میتواند وقت را تشخیص دهد، اگر به گفته کسی که میگوید مغرب شده واطمینان برای او حاصل نشده باشد افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا وکفّاره بر او واجب میشود.