برخورد مسیحی ها با اقلیّت ها چگونه بوده است؟
هر چند انتظار می رفت که پیروان آیین مسیحیّت به تأسّی از پیامبر بزرگ خدا حضرت مسیح(علیه السلام) و الهام از دستورهای او، رویه ی سازش و تسلیم را پیشه سازند و مزاحمتی برای پیروان دیگر ادیان الهی فراهم نکنند، متأسفانه از همان آغاز یعنی اوّلین زمانی که این آیین در دربار روم نفوذ یافت و قیصر روم (کنستانتین) بدان گروید این آیین تحت تأثیر اوضاع سیاسی قرا گرفت و محدودیت های زیادی برای پیروان دیگر مذاهب، به خصوص یهودیان فراهم آورد; زیرا معتقد بودند که یهودیان در اعدام عیسی(علیه السلام) نقش عمده ای داشته اند، و قبلاً گروه هایی از مسیحیان را در آتش سوزانده اند. هنگامی که قدرت در اختیار مسیحیان قرار گرفت آنان نیز همین روش را برای خود برگزیدند و بسیاری از یهودیان و غیریهودیان را در دوران قدرت کلیسا (ده قرن) در آتش سوزاندند. جنگ های صلیبی (و نهضت انگیزیسیون) نمونه ای از این درگیری های مذهبی پیروان مسیح با دیگر ادیان الهی است. در جنگ های صلیبی، تنها مسلمانان مورد تجاوز سربازان پاپ واقع نشدند، بلکه یهودیان نیز قتل عام گردیدند. در تاریخ یهود چنین می خوانیم: با به قدرت رسیدن اولین امپراطوری مسیحی (کنستانتین) فشار بر یهودیان شروع شد. یهود که هنوز از مخاطرات و مظالم بت پرستان بابل و... نفس راحتی نکشیده بود، باردیگر دچار همان بت پرستان که به لباس جدیدی درآمده بودند شد. آری مذهب آنان عوض شده بود، ولی معتقدات ملی و رسومات اجدادی آنها که یهودیان را به چشم برده و اسیر و مغلوب می نگریستند، باقی مانده بود و بدین طریق، قدرت جدید در مسیحیّت کوشش نمود که آثار باقی مانده ی فرهنگ یهود در یهودیه را نابود سازد. در اواسط جنگ های صلیبی، یکی از روحانیون مسیحی به لویی هفتم نوشت: چه حاجت است که ما برای سرکوبی دشمنان مسیحیّت به ممالک دور برویم، در حالی که یهودیان در میان ما راحت اند و به عقاید مقدّس ما می خندند. در سال 1451 پاپ نیکولای پنجم فرمان داد که هر شخص مظنون به انجام آداب مذهبی یهود به محکمه ی انگیزیسیون جلب شود و بدین ترتیب 000/300 یهودی قتل عام و بقیه به ایتالیا گریختند و از آن جا نیز مجبور به مهاجرت به ممالک دولت عثمانی شدند. تنها از زمان پیدایش پروتستان و خروج قدرت از دست کاتولیک ها و به رسمیّت شناخته شدن پروتستان ها، فشار بر اقلیّت ها کم شد و مقدّمات شکل گرفتن حقوق بشر و اقدام به حقوق اقلیّت ها فراهم گردید. رهبران حرکت پروتستان و بسیاری از دانشمندان اروپا مانند لوتر، ولتر، روسو و...دراین گرایش قبل از همه چیز متأثّر از مکتب اسلام بوده اند.[1] پی نوشت: [1]. ر.ک: محمد ابراهیمی، مجله ی نور علم، دوره ی سوّم، ش 9، ص 154. برای آگاهی بیش تر: ر. ک: ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 6. منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
عنوان سوال:

برخورد مسیحی ها با اقلیّت ها چگونه بوده است؟


پاسخ:

هر چند انتظار می رفت که پیروان آیین مسیحیّت به تأسّی از پیامبر بزرگ خدا حضرت مسیح(علیه السلام) و الهام از دستورهای او، رویه ی سازش و تسلیم را پیشه سازند و مزاحمتی برای پیروان دیگر ادیان الهی فراهم نکنند، متأسفانه از همان آغاز یعنی اوّلین زمانی که این آیین در دربار روم نفوذ یافت و قیصر روم (کنستانتین) بدان گروید این آیین تحت تأثیر اوضاع سیاسی قرا گرفت و محدودیت های زیادی برای پیروان دیگر مذاهب، به خصوص یهودیان فراهم آورد; زیرا معتقد بودند که یهودیان در اعدام عیسی(علیه السلام) نقش عمده ای داشته اند، و قبلاً گروه هایی از مسیحیان را در آتش سوزانده اند. هنگامی که قدرت در اختیار مسیحیان قرار گرفت آنان نیز همین روش را برای خود برگزیدند و بسیاری از یهودیان و غیریهودیان را در دوران قدرت کلیسا (ده قرن) در آتش سوزاندند. جنگ های صلیبی (و نهضت انگیزیسیون) نمونه ای از این درگیری های مذهبی پیروان مسیح با دیگر ادیان الهی است.
در جنگ های صلیبی، تنها مسلمانان مورد تجاوز سربازان پاپ واقع نشدند، بلکه یهودیان نیز قتل عام گردیدند.
در تاریخ یهود چنین می خوانیم:
با به قدرت رسیدن اولین امپراطوری مسیحی (کنستانتین) فشار بر یهودیان شروع شد. یهود که هنوز از مخاطرات و مظالم بت پرستان بابل و... نفس راحتی نکشیده بود، باردیگر دچار همان بت پرستان که به لباس جدیدی درآمده بودند شد. آری مذهب آنان عوض شده بود، ولی معتقدات ملی و رسومات اجدادی آنها که یهودیان را به چشم برده و اسیر و مغلوب می نگریستند، باقی مانده بود و بدین طریق، قدرت جدید در مسیحیّت کوشش نمود که آثار باقی مانده ی فرهنگ یهود در یهودیه را نابود سازد.
در اواسط جنگ های صلیبی، یکی از روحانیون مسیحی به لویی هفتم نوشت:
چه حاجت است که ما برای سرکوبی دشمنان مسیحیّت به ممالک دور برویم، در حالی که یهودیان در میان ما راحت اند و به عقاید مقدّس ما می خندند.
در سال 1451 پاپ نیکولای پنجم فرمان داد که هر شخص مظنون به انجام آداب مذهبی یهود به محکمه ی انگیزیسیون جلب شود و بدین ترتیب 000/300 یهودی قتل عام و بقیه به ایتالیا گریختند و از آن جا نیز مجبور به مهاجرت به ممالک دولت عثمانی شدند.
تنها از زمان پیدایش پروتستان و خروج قدرت از دست کاتولیک ها و به رسمیّت شناخته شدن پروتستان ها، فشار بر اقلیّت ها کم شد و مقدّمات شکل گرفتن حقوق بشر و اقدام به حقوق اقلیّت ها فراهم گردید. رهبران حرکت پروتستان و بسیاری از دانشمندان اروپا مانند لوتر، ولتر، روسو و...دراین گرایش قبل از همه چیز متأثّر از مکتب اسلام بوده اند.[1]
پی نوشت:
[1]. ر.ک: محمد ابراهیمی، مجله ی نور علم، دوره ی سوّم، ش 9، ص 154. برای آگاهی بیش تر: ر. ک: ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 6.
منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین