زمینه های پیدایی وحدت اسلامی کدامند؟
زمینه های پیدایی وحدت، عبارت است از 1 دادن هدف مشترک. 2 ارائه اصول و مبانی خط مشی مشترک. 3 راهنمایی خط مشی مشترک. 4 تعلیم فروغ جزئی زیر پوشش خط مشی کلّی. 5 پیروی از راهنمای واحد و رهبر مشترک. عناوین کلی زمینه های پیدایی وحدت را می‌توان در سخن حضرت علی (ع) یافت آن جا که فرمود: (تَرد عَلی أَحدهم القَضیة فی حُکم مِن الأَحکام فَیَحکم فیها بِرأیه ثُمّ ترد تِلک القَضیة بِعینها عَلی غَیره فَیَحکم فیها بِخلاف قوله ثُمّ یَجتمع القُضاة بِذلک عِند الإمام الَذی استَقضاهم فیُصوّب اراءهم جمیعاً وإِلههُم واحد وبنیُّهم واحد و کتابهم واحد آفآمرَهم الله سُبحانه بالِإختلاف فَآطاعوه أَم نَهاهم عَنه فَعَصوه(1) گاهی دعوایی مطرح می‌شود و قاضی به رأی خود حکم می‌کند. پس از آن، همین دعوا نزد قاضی دیگری عنوان می‌گردد، او بر خلاف قاضی اول نظر می‌دهد. سپس همه نزد پیشوایشان که آنها را نصب کرده می‌آیند و او رأی همه را تصدیق می‌کند در صورتی که خدای آن ها یکی و پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است). سخن ان حضرت به خوبی نشان می‌دهد که هدف و اعتقادات مشترک (إلههم واحد) و رهبری واحد (نبیّهم واحد) و برنامه و خط مشی مشترک (وکتابهم واحد)، وحدت آفرین است. بنابراین، مسلمانان باید از این عوامل وحدت زابه خوبی پاسداری کنند تا به وحدت جوامع اسلامی‌آسیبی وارد نشود آن گونه که در زمان حضرت علی (ع) واقع شد. آن حضرت در این باره می‌فرماید: (فَلقد کُنّا مَع رسول الله (ص) وَإِنّ القَتل لَیدور عَلی الاباء والأَبناء والِإخوان والقرابات فَما نَزداد عَلی کُلّ مُصیبة و شِدّة إلّا إِیماناً و مُضیّاً عَلی الحَق و تَسلیماً لِلأمر وصَبراً عَلی مُضض الجِراح ولکِنّا إِنّما أَصبحنا نُقاتل إِخوانَنا فِی الإِسلام عَلی ما دَخل فیه مِن الزَیغ و الإِعوجاج والشّبهة والتّأویل فَإِذا طَمِعنا فَی خِصلة یلُم الله بِها شَعتنا ونَتدانی بِها الی البقیّة فیما بَیننا رغَبنا فیها و أمسکنا عمّا سواها در زمان پیامبر (ص) ما با پیامبر بودیم و قتل و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران، و خویشان دور می‌زد و با وارد شدن هر مصیبتی بر ایمان ما افزوده می‌شد و شکیبا و مصمّم بودیم اما امروز با پیدایش زنگارها در دین و ظهور کژی ها و نفوذ شبهه ها در افکار و تفسیر و تأویل دروغین در دین، با برادران مسلمان خود به جنگ خونین کشانده شدیم. پس، هر گاه احساس کنیم چیزی باعث وحدت ماست و به وسیلة آن به یکدیگر نزدیک می‌شویم و شکاف ها را پر و باقیماندة پیوندها را محکم می‌کنیم، به آن تمایل نشان می‌دهیم و آن را گرفته و دیگر راه جنگ را ترک می‌کنیم). امیر مؤمنان (ع) در جای دیگر نیز به وحدت آفرینی اعتقاد به نبوّت و پیروی از رهبری الاهی، اشاره کرده است: (فَانظُروا إِلی مَواقع نِعم الله عَلیهم حین بَعث إِلیهم رَسولًا فَعقد بِملّته طاعَتهم و جَمع عَلی دَعوته أُلفتهم(2) حال به نعمت های بزرگی بنگرید که خداوند به هنگام بعثت پیامبر اسلام به آنان ارزانی داشت که اطاعت آنان را با آیین خود پیوند داد و با دعوتش آنها را متحد ساخت). نیز در جای دیگر می‌فرماید: (فَصَدع بِما أُمر به وبلّغ رِسالات رَبّه فَلمّ الله بِه الصَّدع و رَتق به الفَتق وأَلّف به الشِمل بَین ذوِی الأرحام بَعد العَداوة الواغرة فی الصّدور و الضّغائِن القادِحة فی القلوب(3) پیامبر برای انجام فرمان خدا قیام کرد و رسالت های پروردگارش را ابلاغ کرد و خداوند به وسیلة او شکاف های اجتماعی را پر کرد وفاصله ها را پیوستگی بخشید و بین خویشاوندان یگانگی برقرار ساخت پس از آن که آتش دشمنی در سینه ها و کینه های برافروخته در دل ها جایگزین شده بود). پی‌نوشت‌ (1)) نهج البلاغه، خطبه 18) (2)) نهج البلاغه، خطبه 192، بند 98) (3)) نهج البلاغه، خطبه 231) آیت الله جوادی آملی، وحدت جوامع در نهج‌البلاغه
عنوان سوال:

زمینه های پیدایی وحدت اسلامی کدامند؟


پاسخ:

زمینه های پیدایی وحدت، عبارت است از
1 دادن هدف مشترک.
2 ارائه اصول و مبانی خط مشی مشترک.
3 راهنمایی خط مشی مشترک.
4 تعلیم فروغ جزئی زیر پوشش خط مشی کلّی.
5 پیروی از راهنمای واحد و رهبر مشترک.
عناوین کلی زمینه های پیدایی وحدت را می‌توان در سخن حضرت علی (ع) یافت آن جا که فرمود:
(تَرد عَلی أَحدهم القَضیة فی حُکم مِن الأَحکام فَیَحکم فیها بِرأیه ثُمّ ترد تِلک القَضیة بِعینها عَلی غَیره فَیَحکم فیها بِخلاف قوله ثُمّ یَجتمع القُضاة بِذلک عِند الإمام الَذی استَقضاهم فیُصوّب اراءهم جمیعاً وإِلههُم واحد وبنیُّهم واحد و کتابهم واحد آفآمرَهم الله سُبحانه بالِإختلاف فَآطاعوه أَم نَهاهم عَنه فَعَصوه(1) گاهی دعوایی مطرح می‌شود و قاضی به رأی خود حکم می‌کند. پس از آن، همین دعوا نزد قاضی دیگری عنوان می‌گردد، او بر خلاف قاضی اول نظر می‌دهد. سپس همه نزد پیشوایشان که آنها را نصب کرده می‌آیند و او رأی همه را تصدیق می‌کند در صورتی که خدای آن ها یکی و پیامبرشان یکی و کتابشان یکی است).
سخن ان حضرت به خوبی نشان می‌دهد که هدف و اعتقادات مشترک (إلههم واحد) و رهبری واحد (نبیّهم واحد) و برنامه و خط مشی مشترک (وکتابهم واحد)، وحدت آفرین است. بنابراین، مسلمانان باید از این عوامل وحدت زابه خوبی پاسداری کنند تا به وحدت جوامع اسلامی‌آسیبی وارد نشود آن گونه که در زمان حضرت علی (ع) واقع شد.
آن حضرت در این باره می‌فرماید: (فَلقد کُنّا مَع رسول الله (ص) وَإِنّ القَتل لَیدور عَلی الاباء والأَبناء والِإخوان والقرابات فَما نَزداد عَلی کُلّ مُصیبة و شِدّة إلّا إِیماناً و مُضیّاً عَلی الحَق و تَسلیماً لِلأمر وصَبراً عَلی مُضض الجِراح ولکِنّا إِنّما أَصبحنا نُقاتل إِخوانَنا فِی الإِسلام عَلی ما دَخل فیه مِن الزَیغ و الإِعوجاج والشّبهة والتّأویل فَإِذا طَمِعنا فَی خِصلة یلُم الله بِها شَعتنا ونَتدانی بِها الی البقیّة فیما بَیننا رغَبنا فیها و أمسکنا عمّا سواها در زمان پیامبر (ص) ما با پیامبر بودیم و قتل و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران، و خویشان دور می‌زد و با وارد شدن هر مصیبتی بر ایمان ما افزوده می‌شد و شکیبا و مصمّم بودیم اما امروز با پیدایش زنگارها در دین و ظهور کژی ها و نفوذ شبهه ها در افکار و تفسیر و تأویل دروغین در دین، با برادران مسلمان خود به جنگ خونین کشانده شدیم. پس، هر گاه احساس کنیم چیزی باعث وحدت ماست و به وسیلة آن به یکدیگر نزدیک می‌شویم و شکاف ها را پر و باقیماندة پیوندها را محکم می‌کنیم، به آن تمایل نشان می‌دهیم و آن را گرفته و دیگر راه جنگ را ترک می‌کنیم).
امیر مؤمنان (ع) در جای دیگر نیز به وحدت آفرینی اعتقاد به نبوّت و پیروی از رهبری الاهی، اشاره کرده است: (فَانظُروا إِلی مَواقع نِعم الله عَلیهم حین بَعث إِلیهم رَسولًا فَعقد بِملّته طاعَتهم و جَمع عَلی دَعوته أُلفتهم(2) حال به نعمت های بزرگی بنگرید که خداوند به هنگام بعثت پیامبر اسلام به آنان ارزانی داشت که اطاعت آنان را با آیین خود پیوند داد و با دعوتش آنها را متحد ساخت).
نیز در جای دیگر می‌فرماید: (فَصَدع بِما أُمر به وبلّغ رِسالات رَبّه فَلمّ الله بِه الصَّدع و رَتق به الفَتق وأَلّف به الشِمل بَین ذوِی الأرحام بَعد العَداوة الواغرة فی الصّدور و الضّغائِن القادِحة فی القلوب(3) پیامبر برای انجام فرمان خدا قیام کرد و رسالت های پروردگارش را ابلاغ کرد و خداوند به وسیلة او شکاف های اجتماعی را پر کرد وفاصله ها را پیوستگی بخشید و بین خویشاوندان یگانگی برقرار ساخت پس از آن که آتش دشمنی در سینه ها و کینه های برافروخته در دل ها جایگزین شده بود).
پی‌نوشت‌
(1)) نهج البلاغه، خطبه 18)
(2)) نهج البلاغه، خطبه 192، بند 98)
(3)) نهج البلاغه، خطبه 231)
آیت الله جوادی آملی، وحدت جوامع در نهج‌البلاغه





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین