خطبه بدون نقطه امام علی(ع) کدام است؟ و چرا در نهج البلاغه سید رضی نیامده است؟
خطبه‌ای منسوب به امام علی(ع) وجود دارد که در آن از هیچ کلمه نقطه‌داری استفاده نشده است و تمام خطبه بدون نقطه می‌باشد. البته این خطبه در نهج البلاغه وجود ندارد، بلکه در منابع دیگر ذکر شده است. سید رضی در جمع‌آوری سخنان امام علی(ع)، روشی مخصوص به خود داشته است و آن این‌که وی، بنای نوشتن و جمع‌آوری مجموع سخنان علی(ع) را نداشته، به همین جهت، از بین منابع فراوانی که داشته، قسمت‌هایی را گل‌چین نموده است. او خود نیز در مقدمه کتاب، به این نکته اشاره کرده که آنچه می‌آورد انتخاب شده‌هایی از کلمات و نامه‌های آن‌حضرت است.[1] برخی چنین پنداشته‌اند که سخنان امیر مؤمنان علی(ع) تنها حجمی معادل نهج البلاغة دارد، یا خطبه‌ها و نامه‌های آن‌حضرت را منحصر در همان تعداد نموده‌اند، در حالی‌که چنین نیست. مسعودی که حدود صد سال قبل از سید رضی می‌زیسته، در (مروج الذهب) می‌گوید: (هم اکنون چهار صد و هشتاد و اندی خطبه از علی(ع) در دست مردم است).[2] و یا آمُدی در (غرر الحکم)، پانزده هزار کلمه قصار از امیر المؤمنین(ع) نقل کرده است، در حالی‌که کلمات قصار نهج البلاغة، 480 کلمه است. کتاب‌های فراوان دیگری نیز پیرامون کلمات آن‌حضرت تحریر شده؛ مانند تحف العقول، روضة الواعظین و... که بیش از یک‌صد و اندی کتاب قبل از نهج البلاغة، خطبه‌های امام علی(ع) را جمع کرده‌اند. در هر صورت متن این خطبه چنین است: (الْحَمْدُ للَّهِ أَهْلِ الْحَمْدِ وَ مَأْوَاهُ، وَ لَهُ أَوْکدُ الْحَمْدِ وَ أَحْلَاهُ، وَ أسعَدُ [أَسْرَعُ][3] الْحَمْدِ وَ أَسْرَاهُ، وَ أَطْهَرُ الْحَمْدِ وَ أَسْمَاهُ، وَ أَکرَمُ الْحَمْدِ وَ أَوْلَاهُ. الْوَاحِدِ الأَحَدِ الصَّمَدِ، لَا وَالِدَ لَهُ وَ لَا وَلَدَ. سَلَّطَ الْمُلُوک وَ أَعْدَاهَا، وَ أَهْلَک الْعُدَاةَ وَ أَدْحَاهَا، وَ أَوْصَلَ الْمَکارِمَ وَ أَسْرَاهَا. وَ سَمَک السَّمَاءَ وَ عَلَّاهَا، وَ سَطَحَ الْمِهَادَ وَ طَحَاهَا، وَ وَطَّدَهَا وَ دَحَاهَا، وَ مَدَّهَا وَ سَوَّاهَا، وَ مَهَّدَهَا وَ وَطَّاهَا، وَ أَعْطَاکمْ مَاءَهَا وَ مَرْعَاهَا، وَ أَحْکمَ عَدَدَ الأُمَمِ وَ أَحْصَاهَا، وَ عَدَّلَ الأَعْلَامَ وَ أَرْسَاهَا. أَلَا لَهُ الأَوَّلُ لَا مُعَادِلَ لَهُ، وَ لَا رَادَّ لِحُکمِهِ. لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِک السَّلَامُ الْمُصَوِّرُ الْعَلَّامُ، الْحَاکمُ، الْوَدُودُ، الْمُطَهِّرُ، الطَّاهِرُ، الْمَحْمُودُ أَمْرُهُ، الْمَعْمُورُ حَرَمُهُ، الْمَأْمُولُ کرَمُهُ. عَلَّمَکمْ کلَامَهُ، وَ أَرَاکمْ أَعْلَامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکمْ أَحْکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلَالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرَامَهُ. وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً الرِّسَالَةَ، رَسُولَهُ الْمُکرَّمُ، الْمُسَوَّدُ الْمُسَدَّدِ، الطُّهْرُ الْمُطَهَّرُ. أَسْعَدَ اللَّهُ الأُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤْدَدِهِ، وَ سَدَادِ أَمْرِهِ، وَ کمَالِ مُرَادِهِ. أَطْهَرُ وُلْدِ آدَمَ مَوْلُوداً، وَ أَسْطَعُهُمْ سُعُوداً، وَ أَطْوَلُهُمْ عَمُوداً، وَ أَرْوَاهُمْ عُوداً، وَ أَصَحُّهُمْ عُهُوداً، وَ أَکرَمُهُمْ مُرْداً وَ کهُولاً. صَلَاةُ اللَّهِ لَهُ وَ لآلِهِ الأَطْهَارِ، مُسَلَّمَةً وَ مُکرَّرَةً مَعْدُودَةً، وَ لآلِ وُدِّهِمُ الْکرَامِ مُحَصَّلَةً مْرَدَّدَةً، مَا دَامَ لِلسَّمَاءِ أَمْرٌ مَرْسُومٌ، وَ حَدُّ مَعْلُومٌ. أَرْسَلَهُ رَحْمَةً لَکمْ، وَ طَهَارَةً لأَعْمَالِکمْ، وَ هُدُوءِ دَارِکمْ، وَ دُحُورِ عَارِکمْ، وَ صَلَاحِ أَحْوَالِکمْ، وَ طَاعَةً للَّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصْمَةً لَکمْ وَ رَحْمَةً. إِسْمَعُوا لَهُ، وَ رَاعُوا أَمْرَهُ، وَ حَلِّلُوا مَا حَلَّلَ، وَ حَرِّمُوا مَا حَرَّمَ. وَ اعْمَدُوا، رَحِمَکمُ اللَّهُ، لِدَوَامِ الْعَمَلِ، وَ ادْحَرُوا الْحِرْصَ وَ اعْدِمُوا الْکسَلَ، وَ أدْرُوا السَّلَامَةَ، وَ حِرَاسَةَ الْمُلْک وَ رَوْعَهَا، وَ هَلَعَ الصُّدُورِ وَ حُلُولَ کلِّهَا وَ هَمِّهَا. هَلَک، وَ اللَّهِ، أَهْلُ الإِصْرَارِ، وَ مَا وَلَدَ وَالِدٌ لِلإِسْرَارِ. کمْ مُؤَمِّلٍ أَمَّلَ مَا أَهْلَکهُ، وَ کمْ مَالٍ وَ سِلَاحٍ أُعِدَّ صَارَ لِلأَعْدَاءِ عَدُّهُ وَ عَمَدُهُ. اللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ وَ دَوَامُهُ، وَ الْمُلْک وَ کمَالُهُ. لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ، وَسِعَ کلَّ حِلْمٍ حِلْمُهُ، وَ سَدَّدَ کلَّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کلَّ عِلْمٍ عِلْمُهُ. عَصَمَکمْ وَ لَوَّاکمْ، وَ دَوَامَ السَّلَامَةِ أَوْلَاکمْ، وَ لِلطَّاعَةِ سَدَّدَکمْ، وَ لِلإِسْلَامِ هَدَاکمْ، وَ رَحِمَکمْ وَ سَمِعَ دُعَاءَکمْ، وَ طَهَّرَ أَعْمَالَکمْ، وَ أَصْلَحَ أَحْوَالَکمْ. وَ أَسْأَلُهُ لَکمْ دَوَامَ السَّلَامَةِ، وَ کمَالَ السَّعَادَةِ، وَ الآلَاءَ الدَّارَّةِ، وَ الأَحْوَالَ السَّارَّةِ. وَ الْحَمْدُ للَّهِ وَحْدَه).[4] ترجمه: (سپاس، خدایی را که شایسته ستایش و جایگاه هر ستایش است، رساترین، شیرین‌ترین، سعادت‌بارترین، شریف‌ترین، آشکارترین، والاترین، گرامی‌ترین و سزاوارترین ستایش، برای خداست. یگانه یکتای بی‌نیازی است که نه پدر دارد و نه فرزند. فرمان روایان را مسلّط ساخت و به تاختن وا داشت، و متجاوزان را هلاک کرد و پس راند، ارزش‌ها [ی اخلاقی] را [به بندگان] رسانید و والایی بخشید. آسمان را برافراشت و بلندی بخشید، زمین را مسطّح کرد و گسترانْد و آن‌را محکم و پهن کرد، امتداد بخشید و هموار و آماده کرد و گسترانید. آب و چَراگاهش را به شما عطا کرد و شمار امّت‌ها را از روی حکمت تعیین کرد و آنها را شمارش نمود، و نشانه‌ها را راست و استوار کرد. آگاه باشید! معبود نخستینی، که معادلی برایش نیست، و حُکمش رد کننده‌ای ندارد. هیچ خدایی جز او نیست، فرمان‌روایی است که امنیت می‌دهد، صورت‌گرِ بسیار دانا، حاکمِ مهربان و پاک و پاکیزه است. فرمانش ستوده و حریم کویش آباد است و به کرَمش امید می‌رود. سخن خود را به شما آموخت، و نشانه‌هایش را نشان داد، و احکامش را برای شما فراهم ساخت. حلال خویش را حلال و حرامش را حرام ساخت. بار رسالت را بر دوش محمّد(ص) نهاد؛ همان رسول گرامی که بدو سروری، درستی در گفتار و کردار و رفتار ارزانی شده، پاک و پیراسته است، که به خاطر عُلوّ جایگاه و والایی سروری و استواری کار و کمال اراده‌اش؛ خداوند، امّت را توسط او سعادتمند ساخت. او، پاک‌ترین فرزندِ آدم(ع) از نظر ولادت، فرخنده‌ترین، والاترین، خوش‌منظرترین و درست‌پیمان‌ترین آنان و در جوانی و بزرگ‌سالی، با کرامت‌ترینِ آنان بود. درود خدا بر او و خاندان پاکش باد! درودی خالص، پی در پی و پُرشمار، و بر دوست‌داران بزرگوارشان، درودی ماندگار و پیوسته تا زمانی که برای آسمان فرمانی نگاشته شده، و حدّ و نقشی معلوم و مقرّر شده است. او را برای رحمت بر شما، پاک ساختن اعمالتان، آرامش خانه‌هایتان، بر طرف شدن نقاط ننگ و شرم‌آور کارهایتان، اصلاح حالتان، اطاعت از خدا و رسولان او، [به عنوان] نگهبان و رحمتی برای شما فرستاد. به او گوش فرا دهید و فرمانش را رعایت کنید. آنچه را حلال کرده، حلال شمارید و آنچه را حرام کرده، حرام دانید. خدا رحمتتان کند! به تداوم عمل، تکیه کنید. حرص را دور سازید، تنبلی را از بین ببرید، و از امنیت و نگهبانی مُلک و زیباییِ آن و آنچه را که موجب بی‌تابی دل‌ها و روی آوردن درماندگی و غم به سوی آنهاست، مراقبت کنید، و بشناسید. به خدا سوگند! اصرارکنندگان [بر گناه و سرکشی] هلاک شدند، و هیچ پدری برای نهان ماندن فرزندی پدید نیاورد. بسا آرزومندی که آرزوی چیزی کرده و [همان چیز،] او را هلاک ساخته است! و بسا مال و سِلاحی که برای خود آماده کرده‌اند، ولی جنگ‌افزار و تکیه‌گاه دشمن گشته است! بار خدایا! سپاس و دوام سپاس، و فرمان‌روایی و کمال فرمان‌روایی، از آنِ تو است. خدایی جز او نیست. بردباری او؛ همه بردباری‌ها را فرا گرفته، حکم او؛ راه را بر همه حکم‌ها بسته، علم او؛ هر علمی را فرود آورده است. شما را محافظت کرده و پناهتان داده است، دوام سلامت را نصیبتان ساخته، برای اطاعت کردن، راهنمایی‌تان کرده است و به اسلام، هدایتتان نموده است. بر شما رحمت فرستاده، دعایتان را شنیده، اعمالتان را پاک گردانده و احوالتان را سامان بخشیده است. از خداوند برای شما دوام سلامت، کمال سعادت، نعمت‌های سرشار و شادی روزگار را درخواست می‌کنم و سپاس، تنها برای خداوند است) [5]. نقل کننده این خطبه توضیحاتی پیرامون منبع و مأخذ این خطبه داده است که نیازی به ذکر آن در این مختصر نیست.[6] البته برخی از منابع جملات اول این خطبه را نقل کرده، ولی بقیه خطبه را بیان نکرده‌اند و گفته‌اند (إلی آخرها)؛ و همین نشان دهنده این است که اصل این خطبه را پذیرفته‌اند.[7] در پایان ذکر این نکته‌ ضروری به نظر می‌رسد که خطبه بی‌نقطه، در ظاهر موجب شگفتی بسیار می‌شود و این شگفتی به حق نیز هست، اما باید توجه داشت که شناخت و معرفت نسبت به امام علی(ع) را نباید به دانش ادبیات و روش سخنوری آن‌حضرت منحصر ساخت؛ چرا که مهارت بالای امام علی(ع) در سخنوری و فصاحت و بلاغت آن‌حضرت، یکی از ابعاد ظاهری شناخت به حساب می‌آید. کتاب شریف (نهج البلاغة)، شامل سخنان و کلمات و نامه‌های گهربار امام علی(ع) است که دارای ویژگی‌هایی؛ چون زیبایی، فصاحت، انسجام، تأثیر و نفوذ شگفت‌انگیز آن است؛ اما شناخت نهج‌البلاغه نباید به این الفاظ و کلمات منحصر باشد، بلکه الفاظ را به همراه محتوا باید نگاه کرد تا به عمق کلام حضرت توجه شود. خطبه بی‌نقطه نیز در عین ارزش‌مندی، نباید سبب غفلت از محتوا شده و درباره شناخت و معرفت نسبت به امام علی(ع) و کسب معارف الهی، به شگفت‌انگیز بودن الفاظ خطبه بسنده کرد. پی نوشت: [1]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صالح، صبحی، مقدمه سید رضی، ص 34، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق. [2]. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: داغر، اسعد، ج 2، ص 419، دار الهجرة، قم، چاپ دوم، 1409ق. [3]. طبق نسخه دیگر. [4]. محمودی، محمد باقر، نهج ‌السعادة فی ‌مستدرک ‌نهج ‌البلاغة، مصحح: آل‌ طالب، عزیز، ج 1، ص 109 – 111، انتشارات ‌وزارت ‌فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌، تهران، چاپ اول، 1376ش؛ موسوی، سید صادق، تمام نهج البلاغة، مصحح: فرید سید، ص 335 – 336، مؤسسه امام صاحب الزمان(عج)، تهران، چاپ اول، 1376ش. [5]. محمدی ری شهری، محمد، با همکاری: طباطبایی، محمدکاظم؛ طباطبایی‌نژاد، محمود، دانش‌نامه امیر المؤمنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، مترجم: سلطانی، محمدعلی، ج 11، ص 387، (با اندکی ویرایش)، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1386ش. [6]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: نهج ‌السعادة فی ‌مستدرک ‌نهج ‌البلاغة، ج 1؛ ص 112 – 115. [7]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 2، ص 48، انتشارات علامه، قم، چاپ اول، 1379ق؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج 3، ص 552، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1425ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 40، ص 163، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. منبع:http://islamquest.net
عنوان سوال:

خطبه بدون نقطه امام علی(ع) کدام است؟ و چرا در نهج البلاغه سید رضی نیامده است؟


پاسخ:

خطبه‌ای منسوب به امام علی(ع) وجود دارد که در آن از هیچ کلمه نقطه‌داری استفاده نشده است و تمام خطبه بدون نقطه می‌باشد. البته این خطبه در نهج البلاغه وجود ندارد، بلکه در منابع دیگر ذکر شده است. سید رضی در جمع‌آوری سخنان امام علی(ع)، روشی مخصوص به خود داشته است و آن این‌که وی، بنای نوشتن و جمع‌آوری مجموع سخنان علی(ع) را نداشته، به همین جهت، از بین منابع فراوانی که داشته، قسمت‌هایی را گل‌چین نموده است. او خود نیز در مقدمه کتاب، به این نکته اشاره کرده که آنچه می‌آورد انتخاب شده‌هایی از کلمات و نامه‌های آن‌حضرت است.[1]
برخی چنین پنداشته‌اند که سخنان امیر مؤمنان علی(ع) تنها حجمی معادل نهج البلاغة دارد، یا خطبه‌ها و نامه‌های آن‌حضرت را منحصر در همان تعداد نموده‌اند، در حالی‌که چنین نیست. مسعودی که حدود صد سال قبل از سید رضی می‌زیسته، در (مروج الذهب) می‌گوید: (هم اکنون چهار صد و هشتاد و اندی خطبه از علی(ع) در دست مردم است).[2] و یا آمُدی در (غرر الحکم)، پانزده هزار کلمه قصار از امیر المؤمنین(ع) نقل کرده است، در حالی‌که کلمات قصار نهج البلاغة، 480 کلمه است.
کتاب‌های فراوان دیگری نیز پیرامون کلمات آن‌حضرت تحریر شده؛ مانند تحف العقول، روضة الواعظین و... که بیش از یک‌صد و اندی کتاب قبل از نهج البلاغة، خطبه‌های امام علی(ع) را جمع کرده‌اند.
در هر صورت متن این خطبه چنین است:
(الْحَمْدُ للَّهِ أَهْلِ الْحَمْدِ وَ مَأْوَاهُ، وَ لَهُ أَوْکدُ الْحَمْدِ وَ أَحْلَاهُ، وَ أسعَدُ [أَسْرَعُ][3] الْحَمْدِ وَ أَسْرَاهُ، وَ أَطْهَرُ الْحَمْدِ وَ أَسْمَاهُ، وَ أَکرَمُ الْحَمْدِ وَ أَوْلَاهُ.
الْوَاحِدِ الأَحَدِ الصَّمَدِ، لَا وَالِدَ لَهُ وَ لَا وَلَدَ.
سَلَّطَ الْمُلُوک وَ أَعْدَاهَا، وَ أَهْلَک الْعُدَاةَ وَ أَدْحَاهَا، وَ أَوْصَلَ الْمَکارِمَ وَ أَسْرَاهَا.
وَ سَمَک السَّمَاءَ وَ عَلَّاهَا، وَ سَطَحَ الْمِهَادَ وَ طَحَاهَا، وَ وَطَّدَهَا وَ دَحَاهَا، وَ مَدَّهَا وَ سَوَّاهَا، وَ مَهَّدَهَا وَ وَطَّاهَا، وَ أَعْطَاکمْ مَاءَهَا وَ مَرْعَاهَا، وَ أَحْکمَ عَدَدَ الأُمَمِ وَ أَحْصَاهَا، وَ عَدَّلَ الأَعْلَامَ وَ أَرْسَاهَا.
أَلَا لَهُ الأَوَّلُ لَا مُعَادِلَ لَهُ، وَ لَا رَادَّ لِحُکمِهِ.
لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِک السَّلَامُ الْمُصَوِّرُ الْعَلَّامُ، الْحَاکمُ، الْوَدُودُ، الْمُطَهِّرُ، الطَّاهِرُ، الْمَحْمُودُ أَمْرُهُ، الْمَعْمُورُ حَرَمُهُ، الْمَأْمُولُ کرَمُهُ.
عَلَّمَکمْ کلَامَهُ، وَ أَرَاکمْ أَعْلَامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکمْ أَحْکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلَالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرَامَهُ.
وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً الرِّسَالَةَ، رَسُولَهُ الْمُکرَّمُ، الْمُسَوَّدُ الْمُسَدَّدِ، الطُّهْرُ الْمُطَهَّرُ. أَسْعَدَ اللَّهُ الأُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤْدَدِهِ، وَ سَدَادِ أَمْرِهِ، وَ کمَالِ مُرَادِهِ. أَطْهَرُ وُلْدِ آدَمَ مَوْلُوداً، وَ أَسْطَعُهُمْ سُعُوداً، وَ أَطْوَلُهُمْ عَمُوداً، وَ أَرْوَاهُمْ عُوداً، وَ أَصَحُّهُمْ عُهُوداً، وَ أَکرَمُهُمْ مُرْداً وَ کهُولاً. صَلَاةُ اللَّهِ لَهُ وَ لآلِهِ الأَطْهَارِ، مُسَلَّمَةً وَ مُکرَّرَةً مَعْدُودَةً، وَ لآلِ وُدِّهِمُ الْکرَامِ مُحَصَّلَةً مْرَدَّدَةً، مَا دَامَ لِلسَّمَاءِ أَمْرٌ مَرْسُومٌ، وَ حَدُّ مَعْلُومٌ.
أَرْسَلَهُ رَحْمَةً لَکمْ، وَ طَهَارَةً لأَعْمَالِکمْ، وَ هُدُوءِ دَارِکمْ، وَ دُحُورِ عَارِکمْ، وَ صَلَاحِ أَحْوَالِکمْ، وَ طَاعَةً للَّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصْمَةً لَکمْ وَ رَحْمَةً.
إِسْمَعُوا لَهُ، وَ رَاعُوا أَمْرَهُ، وَ حَلِّلُوا مَا حَلَّلَ، وَ حَرِّمُوا مَا حَرَّمَ.
وَ اعْمَدُوا، رَحِمَکمُ اللَّهُ، لِدَوَامِ الْعَمَلِ، وَ ادْحَرُوا الْحِرْصَ وَ اعْدِمُوا الْکسَلَ، وَ أدْرُوا السَّلَامَةَ، وَ حِرَاسَةَ الْمُلْک وَ رَوْعَهَا، وَ هَلَعَ الصُّدُورِ وَ حُلُولَ کلِّهَا وَ هَمِّهَا.
هَلَک، وَ اللَّهِ، أَهْلُ الإِصْرَارِ، وَ مَا وَلَدَ وَالِدٌ لِلإِسْرَارِ.
کمْ مُؤَمِّلٍ أَمَّلَ مَا أَهْلَکهُ، وَ کمْ مَالٍ وَ سِلَاحٍ أُعِدَّ صَارَ لِلأَعْدَاءِ عَدُّهُ وَ عَمَدُهُ.
اللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ وَ دَوَامُهُ، وَ الْمُلْک وَ کمَالُهُ.
لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ، وَسِعَ کلَّ حِلْمٍ حِلْمُهُ، وَ سَدَّدَ کلَّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کلَّ عِلْمٍ عِلْمُهُ.
عَصَمَکمْ وَ لَوَّاکمْ، وَ دَوَامَ السَّلَامَةِ أَوْلَاکمْ، وَ لِلطَّاعَةِ سَدَّدَکمْ، وَ لِلإِسْلَامِ هَدَاکمْ، وَ رَحِمَکمْ وَ سَمِعَ دُعَاءَکمْ، وَ طَهَّرَ أَعْمَالَکمْ، وَ أَصْلَحَ أَحْوَالَکمْ.
وَ أَسْأَلُهُ لَکمْ دَوَامَ السَّلَامَةِ، وَ کمَالَ السَّعَادَةِ، وَ الآلَاءَ الدَّارَّةِ، وَ الأَحْوَالَ السَّارَّةِ. وَ الْحَمْدُ للَّهِ وَحْدَه).[4]
ترجمه: (سپاس، خدایی را که شایسته ستایش و جایگاه هر ستایش است، رساترین، شیرین‌ترین، سعادت‌بارترین، شریف‌ترین، آشکارترین، والاترین، گرامی‌ترین و سزاوارترین ستایش، برای خداست.
یگانه یکتای بی‌نیازی است که نه پدر دارد و نه فرزند.
فرمان روایان را مسلّط ساخت و به تاختن وا داشت، و متجاوزان را هلاک کرد و پس راند، ارزش‌ها [ی اخلاقی] را [به بندگان] رسانید و والایی بخشید.
آسمان را برافراشت و بلندی بخشید، زمین را مسطّح کرد و گسترانْد و آن‌را محکم و پهن کرد، امتداد بخشید و هموار و آماده کرد و گسترانید. آب و چَراگاهش را به شما عطا کرد و شمار امّت‌ها را از روی حکمت تعیین کرد و آنها را شمارش نمود، و نشانه‌ها را راست و استوار کرد.
آگاه باشید! معبود نخستینی، که معادلی برایش نیست، و حُکمش رد کننده‌ای ندارد.
هیچ خدایی جز او نیست، فرمان‌روایی است که امنیت می‌دهد، صورت‌گرِ بسیار دانا، حاکمِ مهربان و پاک و پاکیزه است. فرمانش ستوده و حریم کویش آباد است و به کرَمش امید می‌رود.
سخن خود را به شما آموخت، و نشانه‌هایش را نشان داد، و احکامش را برای شما فراهم ساخت. حلال خویش را حلال و حرامش را حرام ساخت.
بار رسالت را بر دوش محمّد(ص) نهاد؛ همان رسول گرامی که بدو سروری، درستی در گفتار و کردار و رفتار ارزانی شده، پاک و پیراسته است، که به خاطر عُلوّ جایگاه و والایی سروری و استواری کار و کمال اراده‌اش؛ خداوند، امّت را توسط او سعادتمند ساخت. او، پاک‌ترین فرزندِ آدم(ع) از نظر ولادت، فرخنده‌ترین، والاترین، خوش‌منظرترین و درست‌پیمان‌ترین آنان و در جوانی و بزرگ‌سالی، با کرامت‌ترینِ آنان بود. درود خدا بر او و خاندان پاکش باد! درودی خالص، پی در پی و پُرشمار، و بر دوست‌داران بزرگوارشان، درودی ماندگار و پیوسته تا زمانی که برای آسمان فرمانی نگاشته شده، و حدّ و نقشی معلوم و مقرّر شده است.
او را برای رحمت بر شما، پاک ساختن اعمالتان، آرامش خانه‌هایتان، بر طرف شدن نقاط ننگ و شرم‌آور کارهایتان، اصلاح حالتان، اطاعت از خدا و رسولان او، [به عنوان] نگهبان و رحمتی برای شما فرستاد.
به او گوش فرا دهید و فرمانش را رعایت کنید. آنچه را حلال کرده، حلال شمارید و آنچه را حرام کرده، حرام دانید. خدا رحمتتان کند! به تداوم عمل، تکیه کنید. حرص را دور سازید، تنبلی را از بین ببرید، و از امنیت و نگهبانی مُلک و زیباییِ آن و آنچه را که موجب بی‌تابی دل‌ها و روی آوردن درماندگی و غم به سوی آنهاست، مراقبت کنید، و بشناسید.
به خدا سوگند! اصرارکنندگان [بر گناه و سرکشی] هلاک شدند، و هیچ پدری برای نهان ماندن فرزندی پدید نیاورد. بسا آرزومندی که آرزوی چیزی کرده و [همان چیز،] او را هلاک ساخته است! و بسا مال و سِلاحی که برای خود آماده کرده‌اند، ولی جنگ‌افزار و تکیه‌گاه دشمن گشته است!
بار خدایا! سپاس و دوام سپاس، و فرمان‌روایی و کمال فرمان‌روایی، از آنِ تو است.
خدایی جز او نیست. بردباری او؛ همه بردباری‌ها را فرا گرفته، حکم او؛ راه را بر همه حکم‌ها بسته، علم او؛ هر علمی را فرود آورده است. شما را محافظت کرده و پناهتان داده است، دوام سلامت را نصیبتان ساخته، برای اطاعت کردن، راهنمایی‌تان کرده است و به اسلام، هدایتتان نموده است. بر شما رحمت فرستاده، دعایتان را شنیده، اعمالتان را پاک گردانده و احوالتان را سامان بخشیده است.
از خداوند برای شما دوام سلامت، کمال سعادت، نعمت‌های سرشار و شادی روزگار را درخواست می‌کنم و سپاس، تنها برای خداوند است) [5].
نقل کننده این خطبه توضیحاتی پیرامون منبع و مأخذ این خطبه داده است که نیازی به ذکر آن در این مختصر نیست.[6]
البته برخی از منابع جملات اول این خطبه را نقل کرده، ولی بقیه خطبه را بیان نکرده‌اند و گفته‌اند (إلی آخرها)؛ و همین نشان دهنده این است که اصل این خطبه را پذیرفته‌اند.[7]
در پایان ذکر این نکته‌ ضروری به نظر می‌رسد که خطبه بی‌نقطه، در ظاهر موجب شگفتی بسیار می‌شود و این شگفتی به حق نیز هست، اما باید توجه داشت که شناخت و معرفت نسبت به امام علی(ع) را نباید به دانش ادبیات و روش سخنوری آن‌حضرت منحصر ساخت؛ چرا که مهارت بالای امام علی(ع) در سخنوری و فصاحت و بلاغت آن‌حضرت، یکی از ابعاد ظاهری شناخت به حساب می‌آید. کتاب شریف (نهج البلاغة)، شامل سخنان و کلمات و نامه‌های گهربار امام علی(ع) است که دارای ویژگی‌هایی؛ چون زیبایی، فصاحت، انسجام، تأثیر و نفوذ شگفت‌انگیز آن است؛ اما شناخت نهج‌البلاغه نباید به این الفاظ و کلمات منحصر باشد، بلکه الفاظ را به همراه محتوا باید نگاه کرد تا به عمق کلام حضرت توجه شود. خطبه بی‌نقطه نیز در عین ارزش‌مندی، نباید سبب غفلت از محتوا شده و درباره شناخت و معرفت نسبت به امام علی(ع) و کسب معارف الهی، به شگفت‌انگیز بودن الفاظ خطبه بسنده کرد.

پی نوشت:
[1]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صالح، صبحی، مقدمه سید رضی، ص 34، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[2]. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: داغر، اسعد، ج 2، ص 419، دار الهجرة، قم، چاپ دوم، 1409ق.
[3]. طبق نسخه دیگر.
[4]. محمودی، محمد باقر، نهج ‌السعادة فی ‌مستدرک ‌نهج ‌البلاغة، مصحح: آل‌ طالب، عزیز، ج 1، ص 109 – 111، انتشارات ‌وزارت ‌فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌، تهران، چاپ اول، 1376ش؛ موسوی، سید صادق، تمام نهج البلاغة، مصحح: فرید سید، ص 335 – 336، مؤسسه امام صاحب الزمان(عج)، تهران، چاپ اول، 1376ش.
[5]. محمدی ری شهری، محمد، با همکاری: طباطبایی، محمدکاظم؛ طباطبایی‌نژاد، محمود، دانش‌نامه امیر المؤمنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، مترجم: سلطانی، محمدعلی، ج 11، ص 387، (با اندکی ویرایش)، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1386ش.
[6]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: نهج ‌السعادة فی ‌مستدرک ‌نهج ‌البلاغة، ج 1؛ ص 112 – 115.
[7]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 2، ص 48، انتشارات علامه، قم، چاپ اول، 1379ق؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج 3، ص 552، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1425ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 40، ص 163، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
منبع:http://islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین