خداوند چرا حرف های پیامبری را که فرستاده محفوظ نگه نداشته و پیامبری دیگر را برای کامل کردن شریعت پیامبر دیگری فرستاد؟
یکی از جلوه های لطف خداوند متعال به بندگانش این است که هیچ امتی را در هیچ زمانی بدون راهنما رها نکرده است. زیرا انسان مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته و عوالمی را در پیش روی دارد و در این جهان بدون راهنمای الهی و مرتبط با وحی نمی داند از چه عوالمی آمده و به کجا می بایست سیر کند و چگونه باید سیر کند. برای پاسخ به این نیاز است که خداوند می فرماید: (وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‌ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا)[1] محققاً در هر امتی رسولی را فرستادیم[2]؛ ( وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فیها نَذیر)[3] و هیچ امتی در هیچ زمان بدون پیامبر نبوده است؛ و ( ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا)[4] ما رسولان خود را پی در پی فرستادیم[5] تا هادی و راهنمای انسان ها باشند. بر اساس آیات الهی و روایات معصومین و براهین عقلی زمین هیچگاه از وجود حجت الهی و نگهبانان و مبلغان دین خدا تهی نبوده است. لَمْ یکُنِ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّی تَأْتِیهُمُ الْبَینَةُ[6]. در حقیقت این آیه اشاره به قاعده لطف دارد که در علم کلام مطرح می‌باشد. و خداوند برای هر قوم و ملتی دلائل روشنی را برای اتمام حجت خواهد فرستاد.[7] اگر چه ادیان الهی از نظر درجات کمال یکسان نبوده اند اما محتوای دعوت اصلی همه پیامبران الهی (علی رغم تفاوت های زمانی و مکانی و شرایط اجتماعی و قومی ) یکسان بوده است و همه آنان مردم را به پرستش خداوند و دوری از طاغوت دعوت کرده اند: وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‌ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‌[8] همانا در هر امتی رسولی را برگزیدیم که مردم را به پرستش خدا و دوری از طاغوت فرا خواند. چرا که اگر پایه‌های توحید محکم نشود، و طاغوتها از جوامع انسانی و محیط افکار طرد نگردند، هیچ برنامۀ اصلاحی قابل پیاده کردن نیست[9]. اما چرا خداوند از ابتدا یک دین کامل نفرستاد و همان دین را توسط پیامبرانش حفظ نکرد بلکه ادیان متعدد پی درپی فرستاد؟ در پاسخ باید بگوئیم همان گونه که پدر و مادر در تربیت فرزند خردسال خود از ابتدا همۀ مسائل اخلاقی و دستور العمل های تربیتی را به نمی گویند و از او انتظار ندارند از همان ابتداء تمام مسائل را رعایت کند، بلکه مرحله به مرحله تکالیف را به او می گویند و در هر مرحله در همان حد انتظار عمل را دارند، تا زمانی که فرزند به حد بلوغ می رسد و عقلش کامل می شود دراین هنگام تمام دستور العمل به او تعلیم داده می شود و بر طبق آنها از او وظیفه می خواهند.[10] در مورد انسان نیز امکان عرضه کامل ترین دین از مرحلۀ ابتداء ارسال پیامبران ( دوره حضرت آدم ) وجود نداشته است؛ زیرا بشر دارای دوره های مختلف فکری بوده و هر چه رشد فکری بیشتری یافته، از طرفی نیاز های فکری و روانی او نیز بیشتر و پیچیده تر شده و از طرف دیگر قابلیت دریافت و عمل به دستور العمل های بالاتر و سخت تری را پیدا کرده است و گر نه از ابتدا چنین قابلیت و استعدادی نداشته است. براین اساس لازم بود ابتدا شریعت هایی با معارف و احکام آسان تر و قابل فهم تر برای او فرستاده شود تا در مراحل بعدی توانایی دریافت معارف اسلام را پیدا کند. لذا حضرت آدم به عنوان اولین پیامبر دستوراتی بر اساس ظرفیت انسان های نسل اول به آنان ارائه می داد. در زمان های بعد و در عهد انبیاء بعدی با رشد و تکامل انسانها و گسترده تر شدن ظرفیت ها دستورالعمل های کامل تری صادر می شد که این عمل دین قبلی را نیز تکمیل می کرد تا آنجا که در زمان پیامبر عظیم الشأن حضرت محمد (ص) کامل ترین و آخرین دین در اختیار بشریت قرار گرفت و بعد از آن دینی نخواهد آمد. گرچه همه پیامبران الهی انسان ها را به سوی خدای واحد دعوت می نمودند. اما اعتبار شریعت هریک تا زمان فرود آمدن شریعت پیامبر بعدی است که در دین قبلی از آن خبر داده شده است و بعد از آمدن دین جدید از طرف خداوند و مبعوث شدن پیامبر جدید به همراه معجزات و نشانه ها، همه پیروان ادیان قبل موظف بودند از دین جدید پیروی کنند. بنابر این با آمدن اسلام تمام ادیان قبلی نسخ و پیروانشان موظفند دستورات اسلام را به عنوان آخرین و کامل ترین دین الهی اطاعت کنند. پی نوشتها: [1] . نحل، 36. [2] . تفسیر نمونه، ج‌11، ص222. [3] . فاطر، 24. [4] . مؤمنون، 44. [5] . تفسیر نمونه، ج‌14، ص245. [6] . بینه، 1. [7] . ر. ک: جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن، ج 6، (سیره پیامبران در قرآن)؛ تفسیر نمونه، ج‌27، ص202. [8] . نحل، 36. [9] . تفسیر نمونه، ج‌11، ص221. [10] . ر.ک: شهید مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج 1، ص 563. منبع: http://farsi.islamquest.net
عنوان سوال:

خداوند چرا حرف های پیامبری را که فرستاده محفوظ نگه نداشته و پیامبری دیگر را برای کامل کردن شریعت پیامبر دیگری فرستاد؟


پاسخ:

یکی از جلوه های لطف خداوند متعال به بندگانش این است که هیچ امتی را در هیچ زمانی بدون راهنما رها نکرده است. زیرا انسان مسافری است که عوالمی را پشت سر گذاشته و عوالمی را در پیش روی دارد و در این جهان بدون راهنمای الهی و مرتبط با وحی نمی داند از چه عوالمی آمده و به کجا می بایست سیر کند و چگونه باید سیر کند. برای پاسخ به این نیاز است که خداوند می فرماید: (وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‌ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا)[1] محققاً در هر امتی رسولی را فرستادیم[2]؛ ( وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فیها نَذیر)[3] و هیچ امتی در هیچ زمان بدون پیامبر نبوده است؛ و ( ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا)[4] ما رسولان خود را پی در پی فرستادیم[5] تا هادی و راهنمای انسان ها باشند.
بر اساس آیات الهی و روایات معصومین و براهین عقلی زمین هیچگاه از وجود حجت الهی و نگهبانان و مبلغان دین خدا تهی نبوده است. لَمْ یکُنِ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّی تَأْتِیهُمُ الْبَینَةُ[6]. در حقیقت این آیه اشاره به قاعده لطف دارد که در علم کلام مطرح می‌باشد. و خداوند برای هر قوم و ملتی دلائل روشنی را برای اتمام حجت خواهد فرستاد.[7] اگر چه ادیان الهی از نظر درجات کمال یکسان نبوده اند اما محتوای دعوت اصلی همه پیامبران الهی (علی رغم تفاوت های زمانی و مکانی و شرایط اجتماعی و قومی ) یکسان بوده است و همه آنان مردم را به پرستش خداوند و دوری از طاغوت دعوت کرده اند: وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‌ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‌[8] همانا در هر امتی رسولی را برگزیدیم که مردم را به پرستش خدا و دوری از طاغوت فرا خواند. چرا که اگر پایه‌های توحید محکم نشود، و طاغوتها از جوامع انسانی و محیط افکار طرد نگردند، هیچ برنامۀ اصلاحی قابل پیاده کردن نیست[9].
اما چرا خداوند از ابتدا یک دین کامل نفرستاد و همان دین را توسط پیامبرانش حفظ نکرد بلکه ادیان متعدد پی درپی فرستاد؟
در پاسخ باید بگوئیم همان گونه که پدر و مادر در تربیت فرزند خردسال خود از ابتدا همۀ مسائل اخلاقی و دستور العمل های تربیتی را به نمی گویند و از او انتظار ندارند از همان ابتداء تمام مسائل را رعایت کند، بلکه مرحله به مرحله تکالیف را به او می گویند و در هر مرحله در همان حد انتظار عمل را دارند، تا زمانی که فرزند به حد بلوغ می رسد و عقلش کامل می شود دراین هنگام تمام دستور العمل به او تعلیم داده می شود و بر طبق آنها از او وظیفه می خواهند.[10]
در مورد انسان نیز امکان عرضه کامل ترین دین از مرحلۀ ابتداء ارسال پیامبران ( دوره حضرت آدم ) وجود نداشته است؛ زیرا بشر دارای دوره های مختلف فکری بوده و هر چه رشد فکری بیشتری یافته، از طرفی نیاز های فکری و روانی او نیز بیشتر و پیچیده تر شده و از طرف دیگر قابلیت دریافت و عمل به دستور العمل های بالاتر و سخت تری را پیدا کرده است و گر نه از ابتدا چنین قابلیت و استعدادی نداشته است. براین اساس لازم بود ابتدا شریعت هایی با معارف و احکام آسان تر و قابل فهم تر برای او فرستاده شود تا در مراحل بعدی توانایی دریافت معارف اسلام را پیدا کند.
لذا حضرت آدم به عنوان اولین پیامبر دستوراتی بر اساس ظرفیت انسان های نسل اول به آنان ارائه می داد. در زمان های بعد و در عهد انبیاء بعدی با رشد و تکامل انسانها و گسترده تر شدن ظرفیت ها دستورالعمل های کامل تری صادر می شد که این عمل دین قبلی را نیز تکمیل می کرد تا آنجا که در زمان پیامبر عظیم الشأن حضرت محمد (ص) کامل ترین و آخرین دین در اختیار بشریت قرار گرفت و بعد از آن دینی نخواهد آمد.
گرچه همه پیامبران الهی انسان ها را به سوی خدای واحد دعوت می نمودند. اما اعتبار شریعت هریک تا زمان فرود آمدن شریعت پیامبر بعدی است که در دین قبلی از آن خبر داده شده است و بعد از آمدن دین جدید از طرف خداوند و مبعوث شدن پیامبر جدید به همراه معجزات و نشانه ها، همه پیروان ادیان قبل موظف بودند از دین جدید پیروی کنند.
بنابر این با آمدن اسلام تمام ادیان قبلی نسخ و پیروانشان موظفند دستورات اسلام را به عنوان آخرین و کامل ترین دین الهی اطاعت کنند.
پی نوشتها:
[1] . نحل، 36.
[2] . تفسیر نمونه، ج‌11، ص222.
[3] . فاطر، 24.
[4] . مؤمنون، 44.
[5] . تفسیر نمونه، ج‌14، ص245.
[6] . بینه، 1.
[7] . ر. ک: جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن، ج 6، (سیره پیامبران در قرآن)؛ تفسیر نمونه، ج‌27، ص202.
[8] . نحل، 36.
[9] . تفسیر نمونه، ج‌11، ص221.
[10] . ر.ک: شهید مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج 1، ص 563.

منبع: http://farsi.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین