چرا قبل از پیامبر(ص) برای تبلیغ و تعلیم شریعت اسلام همچون پیامبری مبعوث نشده است؟ اگر انسانها را به دانش آموزان و پیامبران را به آموزگار مدرسه نبوت تشبیه کردیم. از این تشبیه می توان استفاده کرد که دانش آموزان با گذراندن موفقیت آمیز پایه اول مدرسه، در اندازه خودشان رشد و تکامل یافته و آمادگی ورود به پایه دوم و کسب علم و معارف سطح بالا را دارند. متولیان مدرسه در صورت آمادگی آموزگار اول و احراز صلاحیت وی، او و یا آموزگار دیگری را برای تعلیم و هدایت شاگردان انتخاب می کنند. داستان تجدیدف نبوت و پیامبران نیز مانند مثال فوق است. انسانها با اتکا به دو نیروی داخلی(فطرت و عقل) و بیرونی(پیامبران) در شناخت خداوند و بالندگی ایمان خودشان گام های اولیه را برمی دارند و برای طی کردن مدارج بالا به آموزه های جدید نیازمندند. که این غرض با تجدید نبوت و تکرار پیامبران به دست می آید. مرحله اول رشد و تکامل در زمان حضرت نوح کامل شد. مردمان آن عصر از حیث اعتقادی و اخلاقی به حد کفایت و ضرورت از آموزه های وحیانی متنعم گشته و به مرحله پذیرش و آمادگی دریافت شریعت نایل آمده بودند(نکته قابل ذکر این که مقصود از رشد و تکامل مردمان معاصر نوح، تکامل ایمان مؤمنان بود که تکامل در کیف بود، اما اکثر مردم از حضرت نوح رو برتافته و جزء کافران و هلاک شدگان شدند.)؛ که ره آورد آن نزول نخستین شریعت بر حضرت نوح بود به تعبیر دیگر، با نزول شریعت و التزام به آن، باورهای دینی و ایمان مؤمنان حالت جهش پیدا کرده و به معبود خود نزدیک تر شدند. با این وجود، شریعت نخستین متناسب با باورهای دینی مردم زمانه خود بود و قابل تکامل همراه تکامل اعتقادات و ایمان مخاطبان بود، با افزایش تعداد پیامبران و مرور زمان، آمادگی و استعداد بیشتری برای دریافت شریعت کامل تر پیدا می کنند. این آمادگی سبب نزول شریعت ابراهیم، موسی و عیسی شد که پسین از پیشین کامل تر بود. این سیر صعودی تکامل ادامه داشت تا عصر پیامبراسلام(ص)، مردمان آن عصر استعداد و آمادگی دریافت دین و شریعت کامل و پذیرای کاملترین پیامبر آسمانی بودند و قبل از آن چنین آمادگی در مردم عصر قبل از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نبود و ما چون به حکم ضرورت خداوند را حکیم می دانیم، از حکمت خدا به دور است که همه شرایط برای فرستادن پیامبر باشد و خداوند چنین نکند.
چرا قبل از پیامبر(ص) برای تبلیغ و تعلیم شریعت اسلام همچون پیامبری مبعوث نشده است؟
اگر انسانها را به دانش آموزان و پیامبران را به آموزگار مدرسه نبوت تشبیه کردیم. از این تشبیه می توان استفاده کرد که دانش آموزان با گذراندن موفقیت آمیز پایه اول مدرسه، در اندازه خودشان رشد و تکامل یافته و آمادگی ورود به پایه دوم و کسب علم و معارف سطح بالا را دارند. متولیان مدرسه در صورت آمادگی آموزگار اول و احراز صلاحیت وی، او و یا آموزگار دیگری را برای تعلیم و هدایت شاگردان انتخاب می کنند.
داستان تجدیدف نبوت و پیامبران نیز مانند مثال فوق است. انسانها با اتکا به دو نیروی داخلی(فطرت و عقل) و بیرونی(پیامبران) در شناخت خداوند و بالندگی ایمان خودشان گام های اولیه را برمی دارند و برای طی کردن مدارج بالا به آموزه های جدید نیازمندند. که این غرض با تجدید نبوت و تکرار پیامبران به دست می آید.
مرحله اول رشد و تکامل در زمان حضرت نوح کامل شد. مردمان آن عصر از حیث اعتقادی و اخلاقی به حد کفایت و ضرورت از آموزه های وحیانی متنعم گشته و به مرحله پذیرش و آمادگی دریافت شریعت نایل آمده بودند(نکته قابل ذکر این که مقصود از رشد و تکامل مردمان معاصر نوح، تکامل ایمان مؤمنان بود که تکامل در کیف بود، اما اکثر مردم از حضرت نوح رو برتافته و جزء کافران و هلاک شدگان شدند.)؛ که ره آورد آن نزول نخستین شریعت بر حضرت نوح بود به تعبیر دیگر، با نزول شریعت و التزام به آن، باورهای دینی و ایمان مؤمنان حالت جهش پیدا کرده و به معبود خود نزدیک تر شدند.
با این وجود، شریعت نخستین متناسب با باورهای دینی مردم زمانه خود بود و قابل تکامل همراه تکامل اعتقادات و ایمان مخاطبان بود، با افزایش تعداد پیامبران و مرور زمان، آمادگی و استعداد بیشتری برای دریافت شریعت کامل تر پیدا می کنند. این آمادگی سبب نزول شریعت ابراهیم، موسی و عیسی شد که پسین از پیشین کامل تر بود.
این سیر صعودی تکامل ادامه داشت تا عصر پیامبراسلام(ص)، مردمان آن عصر استعداد و آمادگی دریافت دین و شریعت کامل و پذیرای کاملترین پیامبر آسمانی بودند و قبل از آن چنین آمادگی در مردم عصر قبل از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نبود و ما چون به حکم ضرورت خداوند را حکیم می دانیم، از حکمت خدا به دور است که همه شرایط برای فرستادن پیامبر باشد و خداوند چنین نکند.
- [سایر] آیا تبلیغ دین (تعلیم و راهنمایی غیر مسلمانان و دیگران) برهمه مسلمانان واجب است؟
- [سایر] رفتار حکومت پیامبر (ص) در مدینه با زنان نصاری و یهودی در مورد رعایت دقیق حجاب اسلامی چگونه بوده است؟ آیا پیامبر اعظم، زنان غیر مسلمان را مجبور به رعایت حجاب مطابق با شریعت اسلام فرموده بودند؟
- [سایر] چرا پیامبران بزرگ الهی هر یک با شریعت جدیدی مبعوث می شدند؟
- [سایر] آیا پیامبر اسلام (ص) برای تبلیغ اسلام به خارج از حجاز مبلغ فرستادند؟
- [سایر] چه کسانی در کودکی به پیامبری مبعوث شدهاند؟
- [سایر] پیامبران الهی دو دستهاند: دستهای از آنها دارای شریعت مستقل هستند که تعداد آنها از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمیکند که عبارت¬اند: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد بن عبدالله (ص)که به آنان پیامبران (اولوالعزم و تشریعی) اطلاق میگردد. دسته دیگری از پیامبران -که بیشتر آنها را تشکیل میدادند- دارای شریعت مستقل نبوده، بلکه مُبلَّغ شریعت پیشین بودند و غبار تحریف را از شریعت قبل از خود برمیداشتند و مروج آن بودند که به این دسته، از پیامبران (پیامبران تبلیغی) اطلاق میگردد. اسلام وقتی ختم نبوت را اعلام کرد. نه تنها به نبوت تشریعی، بلکه به نبوت تبلیغی هم خاتمه داد. سؤال این جاست که شریعت اسلام با رسیدن به کمال و جامعیت به نبوت تشریعی پایان داده است، ولی پایان یافتن نبوت تبلیغی را چگونه می توان توجیه کرد، حال آن که مردم هر عصر نیاز به هدایت و راهنمایی دارند. چه اشکالی دارد پیامبرانی همانند پیامبران سابق مبعوث شوند و فقط مُبلَّغ آخرین شریعت یعنی اسلام باشند.
- [سایر] اگر حضرت علی ع جانشین پیامبر ص میشد، وضعیت امت اسلام پس از پیامبر (ص) چگونه رقم می خورد؟
- [سایر] اندیشمندان غیر مسلمان در مورد پیامبر ص چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] پیامبر گرامی اسلام(ص) چه شغل هایی داشته است؟
- [سایر] پیامبر ص قبل از بعثت و اسلام چه دینی داشتند؟
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که میت را غسل می دهد باید مسلمان دوازده امامی و عاقل و بالغ باشد و مسایل غسل را هر چند به تعلیم دیگری در اثنای غسل بداند
- [آیت الله مکارم شیرازی] دادن قرآن به دست کافر اگر موجب بی احترامی باشد حرام است و اگر امید هدایت او برود، یا برای تبلیغ اسلام باشد جایز، بلکه گاهی واجب است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حضور در کلاس درسی که استاد آن، فساد عقیده داشته باشد و در ضمن درس، به طور ضمنی، علیه اسلام تبلیغ می کند، جایز نیست.
- [آیت الله سیستانی] پدر و فرزند ، وزن و شوهر میتوانند از یکدیگر ربا بگیرند ، و همچنین مسلمان میتواند از کافری که در پناه اسلام نیست ربا بگیرد ، ولی معامله ربا با کافری که در پناه اسلام است حرام است ، البته پس از انجام معامله اگر ربا دادن در شریعت او جایز باشد ، میتواند از او زیادتی را بگیرد .
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در کشور غیر اسلامی اقامت دارد، واجب است در حدّ قدرت و توان، با مراعات شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، از اسلام دفاع نماید. همچنین واجب است با مراعات شرایط زیر کفّار را به اسلام دعوت نماید: اوّل:حکومت اسلامی به خاطر مصالح مهمتری، دعوت و تبلیغ به اسلام را در بلاد کفر موقتا ممنوع نکرده باشد. دوم:صلاحیّت و اهلیّت و نیز قدرت بر تبلیغ اسلام در مناطق کفر را داشته باشد. سوم:مفسده مهمّی پیش نیاید. و چنانچه تبلیغ اسلام مستلزم دادن قرآن به دست کفّار باشد و امید هدایت آنان وجود داشته باشد، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.
- [آیت الله مظاهری] کافر (کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیامبری حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبداللَّه صلی الله علیه وآله وسلم را قبول ندارد، یا در یکی از اینها شک داشته باشد، یا ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند منکر شود، در صورتی که بداند انکار آن چیز به انکار خدا یا توحید یا نبوت برمیگردد) احکام مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد، و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی ادّعای نبوّت و پیامبری کند یا به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا حضرت زهرا علیها السلام دشنام دهد، بر هر کس که بشنود واجب است او را بکشد مگر اینکه بر جان یا مال یا ناموس خود یا مسلمان دیگری بترسد.
- [آیت الله خوئی] اگر کافر شهادتین بگوید، یعنی به یگانگی خدا و نبوت خاتم الأنبیاء شهادت بدهد، به هر لغتی که باشد مسلمان میشود. و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک است، ولی اگر موقع مسلمان شدن، عین نجاست به بدن او بوده، باید برطرف کند و جای آن را آب بکشد، بلکه اگر پیش از مسلمان شدن عین نجاست برطرف شده باشد، احتیاط واجب آن است که جای آن را آب بکشد.