برای روشن شدن مطلب ترسیم دقیق رستاخیز و صحنۀ قیامت ضروری است. در قرآن کریم آیات فراوانی به ترسیم قیامت و حوادث مربوط به آن پرداخته است که ما در ادامۀ برای تبیین بحث به آنها می پردازیم. بدین منظور نخست معانی واژه های برزخ و نفخ صور ضروری است. برزخ: واسطه و حایل میان دو چیز را برزخ گویند.[1] قرآن می فرماید: (بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ)[2] "میان آن دو حایلی است که تجاوز نمی کنند". و در آیۀ دیگر می فرماید:(وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ)؛ از پس آنان برزخی هست تا روزی که برانگیخته می شوند".[3] عالم مرگ را برزخ گوئیم چون میان زندگی دنیا و آخرت واسطه است. با توجه به آیات قرآن، همۀ انسان ها طعم مرگ را می چشند[4] و با مرگ، برزخ و زندگی برزخی شروع می شود. پس بنابراین، همۀ افراد، وارد برزخ (عالم میان زندگی دنیا با آخرت) می شوند.[5] نفخ صور: "نفخ" به معنای دمیدن[6] و "صور" به معنای" شیپور" یا شاخ میان تهی است[7] که معمولا برای حرکت قافله یا لشکر، یا برای توقف آنها به صدا درمی‌آوردند، البته آهنگ این دو با هم متفاوت است، شیپور توقف، قافله را یک جا متوقف می‌کرد، و شیپور حرکت، اعلام شروع حرکت قافله بود. این تعبیر ضمنا بیانگر سهولت امر است و نشان می‌دهد که خداوند بزرگ با یک فرمان که به سادگی دمیدن در یک شیپور است، اهل آسمان و زمین را می‌میراند (نفخۀ مرگ) و با یک فرمان که آن هم شبیه به "شیپور رحیل و حرکت" است همه را زنده می‌کند (نفخۀ حیات).[8] ترسیم رستاخیز و قیامت، دو گونه قابل تصویر است: 1. عالم بعد از نفخ صور اول تا نفخ صور دوم. 2. عالم بعد از نفخ صور دوم. عالم بعد از نفخ صور اول با استناد به قرآن مسلم است که در عالم، دو نفخه، اتفاق می افتد. نفخۀ اول زمانی است که عمر دنیا تمام شده و به وسیلۀ آن تمام موجودات زندۀ روی زمین از بین می روند.[9] در نفخۀ بعد که به نفخۀ حیات مشهور است، همۀ انسان ها، زنده می شوند.[10] هر دو نفخه به طور نا گهانی اتفاق می افتد و فاصلۀ بین دو نفخه نیز، معلوم نیست. در برخی از روایات، این فاصله چهل سال ذکر شده است که معیار سنجش آن مشخص نیست.[11] قیامت با نفخ صور اول شکل می گیرد،[12] و قبل از قیامت، اتفاقاتی در عالم رخ می دهد، که در اصطلاح به آنان " اشراط الساعة " یعنی مقدمات قیامت، می گویند. اشراط الساعة در قرآن قبل از قیامت، اتفاقاتی در عالم شکل می گیرد که به اشراط الساعة مشهور است. قرآن کریم می فرماید: " آیا آنها [کافران‌] جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ایمان آورند)، در حالی که هم اکنون نشانه‌های آن آمده است، اما هنگامی که بیاید، تذکّر (و ایمان) آنها سودی نخواهد داشت".[13] علامه طباطبائی (ره) در تفسیر این آیه می گوید: "برخی از مفسران گفته‌اند: منظور از این که فرموده علامت های قیامت آمده است، ظهور رسول خدا (ص) است که آخرین انبیا است و در عهد او، شق القمر که یکی از علامت ها است صورت گرفت، و یکی نزول قرآن است که آخرین کتب آسمانی است. این همان معنایی است که تدبر در آیه به دست می‌دهد و به طوری که ملاحظه می‌کنید در عین این که جنبه اتمام حجت دارد، حجتی برهانی نیز هست".[14] با توجه به آیۀ مذکور این تفسیر به جایی است؛ زیرا خداوند می فرماید: در حالی که هم اکنون نشانه‌های آن آمده است. روایات فراوانی اشراط الساعة را بیان کرده است که وقایع و حوادث هولناک ذکر شده در قرآن جزء آنان نیست. البته برخی از بزرگان، حوادثی که در سوره های مختلف قرآن برای قیامت، ذکر شده است را جزء اشراط الساعة آورده اند.[15] در این جا ممکن است چند سؤال مطرح شود: 1. آیا منظور از اشراط الساعة بودن حوادث مذکور، این است که قبل از برپایی قیامت این وقایع رخ می دهد؟ به تعبیر روشن تر؛ آیا قبل از نفخ صور اول این حوادث رخ می دهد؟ اگر منظور از " اشراط الساعة" این باشد که قبل از نفخ صور این حوادث اتفاق می افتد، با اشکال مواجه می شویم؛ زیرا اولاً: در قرآن، قرائن مختلفی وجود دارد که به خوبی نشان می دهد این وقایع در قیامت و بعد از نفخ صور اول اتفاق می افتد. خداوند می فرماید: "به محض این که یک بار در (صور) دمیده شود، زمین و کوه‌ها از جا برداشته شوند و یک باره در هم کوبیده و متلاشی گردند، در آن روز (واقعه عظیم) روی می‌دهد. و آسمان از هم می‌شکافد و سست می‌گردد و فرو می‌ریزد".[16] همان طور که دیده می شود، متلاشی شدن زمین، کوه ها و در هم فرو ریختن آسمان، بعد از نفخ صور اول اتفاق می افتد. پس باید تمام وقایعی که در قرآن، مربوط به درهم پیچیده شدن خورشید و ستارگان،[17] یا دیگر آیات مربوط به دگرگونی زمین،[18] و درهم پیچیده شدن آسمان[19] است، را مربوط به وقایع بعد از نفخ صور دانست؛ زیرا اتفاق افتادن این حوادث، فقط برای یک بار در قرآن و احادیث، مورد قبول است. و هیچ قرینه ای که دلالت بر تکرار مجدد این حوادث در برهه ای دیگر از تاریخ عالم کند، نداریم. ثانیاً: تعداد زیادی از آیات مربوط به حوادث مذکور، با کلمۀ "یوم" یا "اذا" شروع شده است که نشان از "روزخاص= قیامت" دارد.[20] ثالثاً: در روایات مربوط به اشراط الساعة، این حوادث به عنوان مقدمات قیامت، ذکر نشده است.[21] 2. آیا مردم روی زمین این حوادث را تجربه می کنند؟ پاسخ سؤال دوم: بنابراین، اگر این اتفاقات بعد از نفخ صور اول اتفاق واقع شود، به این معنا است که با نفخ صور اول، مردم و تمام موجودات زنده از بین می روند و این اتفاقات هولناک بعد از مرگ همگانی، در جهان واقع می شود. برخی از آیات[22] قرآن رسیدن ناگهانی قیامت را تأیید می کند، به طوری که مردم مشغول زندگی روز مرۀ خود هستند قیامت فرا می رسد و همۀ آنان را فرا می گیرد. خداوند می فرماید: "آنها جز یک صیحه (آسمانی) را انتظار نمی‌کشند (نفخه اول صور را که نفخه اماته است) که آنان را در حالی که با یکدیگر (در امور دنیای خود) در خصومت‌اند فرا گیرد".[23] یا در آیۀ دیگر می فرماید: "(چنان نیست که می گویند) بلکه آنان انتظاری جز ساعت قیامت را ندارند که ناگهان برای آنها خواهد رسید و آنها غافل و بی‌خبرند".[24] معنای آیات این است که، حوادث هولناک قیامت، بعد از شروع قیامت و مردن زندگان، که با نفخ صور اول محقق می شود، رخ می دهد. اشکال: در برخی از آیات، طوری حوادث قیامت ترسیم شده است که گویا؛ مردم این حوادث را تجربه می کنند. در آیۀ 2 از سورۀ حج می فرماید: "روزی که آن را می‌بینید، (آن چنان وحشت سراپای همه را فرامی‌گیرد که) هر مادر شیردهی، کودک شیرخوارش را فراموش می‌کند و هر بارداری جنین خود را بر زمین می‌نهد و مردم را مست می‌بینی، در حالی که مست نیستند، ولی عذاب خدا شدید است"‌. جواب: اگر چه عده ای این زلزله را قبل از نفخ صور اول دانسته اند،[25] ولی با توجه به قرائنی که ذکر شد، این آیه معنای دیگری دارد که به آن اشاره می شود. این آیه اشاره به زلزله روز قیامت دارد (به قرینه جمله لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِیدٌ) در این صورت ذکر جمله‌های فوق جنبه مثال پیدا می‌کند؛ یعنی آن قدر، صحنه وحشتناک است که اگر زنان بارداری وجود داشته باشند همگی سقط جنین می‌کنند، و اگر کودکان شیرخواری باشند مادرها آنها را به کلی فراموش خواهند کرد".[26] عالم بعد از نفخ صور دوم: بعد از این نفخ است که همۀ انسان ها زنده می شوند،[27] و سراسیمه و هراسان همانند ملخ ها و پروانگان که به سرعت در هوا منتشر می شوند،[28] با سرعت به سوی محضر الاهی روانه می گردند.[29] در آن عالم حقایق آشکار می شود،[30] و بعد از رسیدگی به حال همۀ انسان ها هر کس به سوی جایگاه ابدیش، می رود. نتیجه: با توجه به مباحث گذشته، و حکایت خداوند از حال برزخیان[31] که بعد از نفخ صور دوم زنده می شوند، چنین می توان نتیجه گرفت که برزخیان در حوادث مابین دو نفخ صور، نقشی ندارند. پی نوشتها: [1] قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج1، ص 181، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1371. [2] الرحمن، 20 . [3] مؤمنون، 100. [4] عنکبوت، 57. [5] در این باره مطالعه پاسخ 3891 مفید خواهد بود. [6] راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن،ص 816، دار العلم، دمشق،1412. [7] مهیار، رضا،فرهنگ ابجدی،ص 83. [8] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نونه،ج19، ص535، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1376. [9] زمر، 68 " وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّه‌...". [10] یس، 51، " وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلی‌ رَبِّهِمْ یَنْسِلُون‌".. [11] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،ج19،ص540 و 542. [12] قرآن در این باره می فرماید: " به محض اینکه یک بار در (صور) دمیده شود،*و زمین و کوه‌ها از جا برداشته شوند و یکباره در هم کوبیده و متلاشی گردند،*در آن روز (واقعه عظیم) روی می‌دهد،( آیات 13، 14،15، سورۀ الحاقة). [13] محمد، 18. [14] طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی،ج 18، ص357، دفتر انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1376. [15] جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن (تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج4)، بخش هشتم، نشانه های قیامت،ص275،مرکز نشر اسراء، قم، 1380، از کتاب" آموزش عقاید"، آیت الله مصباح یزدی استفاده می شود که ایشان نیز، این حوادث را قبل از نفخ صور اول می داند. [16] الحاقه، 13-16. [17] تکویر، 1-2. [18] ابراهیم ، 48؛ زلزال،1؛ واقعه،4؛ کهف، 47؛ نحل، 88؛ تکویر، 2؛ کهف، 8. [19] انبیاء، 104؛ طور، 9-10؛ رحمن، 37؛ الحاقه، 16؛ مزمل، 18؛ مرسلات، 9؛ نبآ، 19 ؛ انشقاق، 1؛ انفطار، 1. [20] یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیه‌(عبس، 34)؛ یوم ترجف الارض و الجبال و کانت الجبال کثیباً مهیلاً( مزمل، 14) ؛ یوم تمور السماء موراً و تسیر الجبال سیراً( طور، 9و 10) ؛ یَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ‌ ( حج،2) ؛ وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَت‌( مرسلات، 9)؛ إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت‌( تکویر، 1) و ...... [21] جوادی آملی، معاد در قرآن، ص227،228 ؛ قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب،ج 12، ص 230، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، تهران، 1368.از مشروح ترین روایاتی که نشانه های قیامت را به گسترده گی بیان کرده است، حدیثی است از رسول گرامی اسلام به نقل از ابن عباس. در این روایت امور فراوانی از جمله مقدمات قیامت، شمرده شده است.این روایت با همۀ تفصیلی که دارد از اموری مثل؛ انشقاق آسمان، متلاشی شدن کوه ها و دیگر نشانه های که برخی از بزرگان از آنان، به اشراط الساعة نام برده اند، وجود ندارد. [22] روایات نیز همین مطلب را تأیید می کند.در روایتی پیامبر گرامی می فرماید: " قیامت بر پا می شود در حال که دو نفر پارچه گشوده اند تا خرید وفروش کنند، هنوز پارچه را جمع نکرده اند که قیامت بر پا می شود...." تفسیر نور الثقلین،ج4، ص388. [23] یس، 49. [24] زخرف ،66. [25] المیزان، ترجمه همدانی، ج14، ص 479. [26] تفسیر نمونه، ج14، ص8. [27] کهف، 45؛ نحل، 77؛ قمر، 50. [28] قارعه، 4؛ قمر، 7. [29] یس، 51؛ مطففین، 30. [30] ابراهیم،21؛ الحاقه، 18. [31] می فرماید:" و روزی که قیامت برپا شود، مجرمان سوگند یاد می‌کنند که جز ساعتی (در عالم برزخ) درنگ نکردند! اینچنین از درک حقیقت بازگردانده می‌شوند". روم، 55. منبع: http://farsi.islamquest.net
آیا در هنگام قیامت، برزخیان نیز آن اتفاقات را تجربه می کنند؟ آنها در آن هنگام چه وضعیتی دارند؟
برای روشن شدن مطلب ترسیم دقیق رستاخیز و صحنۀ قیامت ضروری است. در قرآن کریم آیات فراوانی به ترسیم قیامت و حوادث مربوط به آن پرداخته است که ما در ادامۀ برای تبیین بحث به آنها می پردازیم. بدین منظور نخست معانی واژه های برزخ و نفخ صور ضروری است.
برزخ: واسطه و حایل میان دو چیز را برزخ گویند.[1] قرآن می فرماید: (بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ)[2] "میان آن دو حایلی است که تجاوز نمی کنند". و در آیۀ دیگر می فرماید:(وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)؛ از پس آنان برزخی هست تا روزی که برانگیخته می شوند".[3] عالم مرگ را برزخ گوئیم چون میان زندگی دنیا و آخرت واسطه است. با توجه به آیات قرآن، همۀ انسان ها طعم مرگ را می چشند[4] و با مرگ، برزخ و زندگی برزخی شروع می شود. پس بنابراین، همۀ افراد، وارد برزخ (عالم میان زندگی دنیا با آخرت) می شوند.[5]
نفخ صور: "نفخ" به معنای دمیدن[6] و "صور" به معنای" شیپور" یا شاخ میان تهی است[7] که معمولا برای حرکت قافله یا لشکر، یا برای توقف آنها به صدا درمیآوردند، البته آهنگ این دو با هم متفاوت است، شیپور توقف، قافله را یک جا متوقف میکرد، و شیپور حرکت، اعلام شروع حرکت قافله بود.
این تعبیر ضمنا بیانگر سهولت امر است و نشان میدهد که خداوند بزرگ با یک فرمان که به سادگی دمیدن در یک شیپور است، اهل آسمان و زمین را میمیراند (نفخۀ مرگ) و با یک فرمان که آن هم شبیه به "شیپور رحیل و حرکت" است همه را زنده میکند (نفخۀ حیات).[8]
ترسیم رستاخیز و قیامت، دو گونه قابل تصویر است:
1. عالم بعد از نفخ صور اول تا نفخ صور دوم.
2. عالم بعد از نفخ صور دوم.
عالم بعد از نفخ صور اول
با استناد به قرآن مسلم است که در عالم، دو نفخه، اتفاق می افتد. نفخۀ اول زمانی است که عمر دنیا تمام شده و به وسیلۀ آن تمام موجودات زندۀ روی زمین از بین می روند.[9] در نفخۀ بعد که به نفخۀ حیات مشهور است، همۀ انسان ها، زنده می شوند.[10] هر دو نفخه به طور نا گهانی اتفاق می افتد و فاصلۀ بین دو نفخه نیز، معلوم نیست. در برخی از روایات، این فاصله چهل سال ذکر شده است که معیار سنجش آن مشخص نیست.[11] قیامت با نفخ صور اول شکل می گیرد،[12] و قبل از قیامت، اتفاقاتی در عالم رخ می دهد، که در اصطلاح به آنان " اشراط الساعة " یعنی مقدمات قیامت، می گویند.
اشراط الساعة در قرآن
قبل از قیامت، اتفاقاتی در عالم شکل می گیرد که به اشراط الساعة مشهور است. قرآن کریم می فرماید: " آیا آنها [کافران] جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ایمان آورند)، در حالی که هم اکنون نشانههای آن آمده است، اما هنگامی که بیاید، تذکّر (و ایمان) آنها سودی نخواهد داشت".[13] علامه طباطبائی (ره) در تفسیر این آیه می گوید: "برخی از مفسران گفتهاند: منظور از این که فرموده علامت های قیامت آمده است، ظهور رسول خدا (ص) است که آخرین انبیا است و در عهد او، شق القمر که یکی از علامت ها است صورت گرفت، و یکی نزول قرآن است که آخرین کتب آسمانی است. این همان معنایی است که تدبر در آیه به دست میدهد و به طوری که ملاحظه میکنید در عین این که جنبه اتمام حجت دارد، حجتی برهانی نیز هست".[14] با توجه به آیۀ مذکور این تفسیر به جایی است؛ زیرا خداوند می فرماید: در حالی که هم اکنون نشانههای آن آمده است. روایات فراوانی اشراط الساعة را بیان کرده است که وقایع و حوادث هولناک ذکر شده در قرآن جزء آنان نیست.
البته برخی از بزرگان، حوادثی که در سوره های مختلف قرآن برای قیامت، ذکر شده است را جزء اشراط الساعة آورده اند.[15]
در این جا ممکن است چند سؤال مطرح شود:
1. آیا منظور از اشراط الساعة بودن حوادث مذکور، این است که قبل از برپایی قیامت این وقایع رخ می دهد؟ به تعبیر روشن تر؛ آیا قبل از نفخ صور اول این حوادث رخ می دهد؟
اگر منظور از " اشراط الساعة" این باشد که قبل از نفخ صور این حوادث اتفاق می افتد، با اشکال مواجه می شویم؛ زیرا اولاً: در قرآن، قرائن مختلفی وجود دارد که به خوبی نشان می دهد این وقایع در قیامت و بعد از نفخ صور اول اتفاق می افتد. خداوند می فرماید: "به محض این که یک بار در (صور) دمیده شود، زمین و کوهها از جا برداشته شوند و یک باره در هم کوبیده و متلاشی گردند، در آن روز (واقعه عظیم) روی میدهد. و آسمان از هم میشکافد و سست میگردد و فرو میریزد".[16] همان طور که دیده می شود، متلاشی شدن زمین، کوه ها و در هم فرو ریختن آسمان، بعد از نفخ صور اول اتفاق می افتد. پس باید تمام وقایعی که در قرآن، مربوط به درهم پیچیده شدن خورشید و ستارگان،[17] یا دیگر آیات مربوط به دگرگونی زمین،[18] و درهم پیچیده شدن آسمان[19] است، را مربوط به وقایع بعد از نفخ صور دانست؛ زیرا اتفاق افتادن این حوادث، فقط برای یک بار در قرآن و احادیث، مورد قبول است. و هیچ قرینه ای که دلالت بر تکرار مجدد این حوادث در برهه ای دیگر از تاریخ عالم کند، نداریم.
ثانیاً: تعداد زیادی از آیات مربوط به حوادث مذکور، با کلمۀ "یوم" یا "اذا" شروع شده است که نشان از "روزخاص= قیامت" دارد.[20]
ثالثاً: در روایات مربوط به اشراط الساعة، این حوادث به عنوان مقدمات قیامت، ذکر نشده است.[21]
2. آیا مردم روی زمین این حوادث را تجربه می کنند؟
پاسخ سؤال دوم: بنابراین، اگر این اتفاقات بعد از نفخ صور اول اتفاق واقع شود، به این معنا است که با نفخ صور اول، مردم و تمام موجودات زنده از بین می روند و این اتفاقات هولناک بعد از مرگ همگانی، در جهان واقع می شود. برخی از آیات[22] قرآن رسیدن ناگهانی قیامت را تأیید می کند، به طوری که مردم مشغول زندگی روز مرۀ خود هستند قیامت فرا می رسد و همۀ آنان را فرا می گیرد. خداوند می فرماید: "آنها جز یک صیحه (آسمانی) را انتظار نمیکشند (نفخه اول صور را که نفخه اماته است) که آنان را در حالی که با یکدیگر (در امور دنیای خود) در خصومتاند فرا گیرد".[23] یا در آیۀ دیگر می فرماید: "(چنان نیست که می گویند) بلکه آنان انتظاری جز ساعت قیامت را ندارند که ناگهان برای آنها خواهد رسید و آنها غافل و بیخبرند".[24] معنای آیات این است که، حوادث هولناک قیامت، بعد از شروع قیامت و مردن زندگان، که با نفخ صور اول محقق می شود، رخ می دهد.
اشکال: در برخی از آیات، طوری حوادث قیامت ترسیم شده است که گویا؛ مردم این حوادث را تجربه می کنند. در آیۀ 2 از سورۀ حج می فرماید: "روزی که آن را میبینید، (آن چنان وحشت سراپای همه را فرامیگیرد که) هر مادر شیردهی، کودک شیرخوارش را فراموش میکند و هر بارداری جنین خود را بر زمین مینهد و مردم را مست میبینی، در حالی که مست نیستند، ولی عذاب خدا شدید است".
جواب: اگر چه عده ای این زلزله را قبل از نفخ صور اول دانسته اند،[25] ولی با توجه به قرائنی که ذکر شد، این آیه معنای دیگری دارد که به آن اشاره می شود. این آیه اشاره به زلزله روز قیامت دارد (به قرینه جمله لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِیدٌ) در این صورت ذکر جملههای فوق جنبه مثال پیدا میکند؛ یعنی آن قدر، صحنه وحشتناک است که اگر زنان بارداری وجود داشته باشند همگی سقط جنین میکنند، و اگر کودکان شیرخواری باشند مادرها آنها را به کلی فراموش خواهند کرد".[26]
عالم بعد از نفخ صور دوم:
بعد از این نفخ است که همۀ انسان ها زنده می شوند،[27] و سراسیمه و هراسان همانند ملخ ها و پروانگان که به سرعت در هوا منتشر می شوند،[28] با سرعت به سوی محضر الاهی روانه می گردند.[29] در آن عالم حقایق آشکار می شود،[30] و بعد از رسیدگی به حال همۀ انسان ها هر کس به سوی جایگاه ابدیش، می رود.
نتیجه: با توجه به مباحث گذشته، و حکایت خداوند از حال برزخیان[31] که بعد از نفخ صور دوم زنده می شوند، چنین می توان نتیجه گرفت که برزخیان در حوادث مابین دو نفخ صور، نقشی ندارند.
پی نوشتها:
[1] قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج1، ص 181، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1371.
[2] الرحمن، 20 .
[3] مؤمنون، 100.
[4] عنکبوت، 57.
[5] در این باره مطالعه پاسخ 3891 مفید خواهد بود.
[6] راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن،ص 816، دار العلم، دمشق،1412.
[7] مهیار، رضا،فرهنگ ابجدی،ص 83.
[8] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نونه،ج19، ص535، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1376.
[9] زمر، 68 " وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّه...".
[10] یس، 51، " وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلی رَبِّهِمْ یَنْسِلُون"..
[11] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،ج19،ص540 و 542.
[12] قرآن در این باره می فرماید: " به محض اینکه یک بار در (صور) دمیده شود،*و زمین و کوهها از جا برداشته شوند و یکباره در هم کوبیده و متلاشی گردند،*در آن روز (واقعه عظیم) روی میدهد،( آیات 13، 14،15، سورۀ الحاقة).
[13] محمد، 18.
[14] طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی،ج 18، ص357، دفتر انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1376.
[15] جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن (تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج4)، بخش هشتم، نشانه های قیامت،ص275،مرکز نشر اسراء، قم، 1380، از کتاب" آموزش عقاید"، آیت الله مصباح یزدی استفاده می شود که ایشان نیز، این حوادث را قبل از نفخ صور اول می داند.
[16] الحاقه، 13-16.
[17] تکویر، 1-2.
[18] ابراهیم ، 48؛ زلزال،1؛ واقعه،4؛ کهف، 47؛ نحل، 88؛ تکویر، 2؛ کهف، 8.
[19] انبیاء، 104؛ طور، 9-10؛ رحمن، 37؛ الحاقه، 16؛ مزمل، 18؛ مرسلات، 9؛ نبآ، 19 ؛ انشقاق، 1؛ انفطار، 1.
[20] یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیه(عبس، 34)؛ یوم ترجف الارض و الجبال و کانت الجبال کثیباً مهیلاً( مزمل، 14) ؛ یوم تمور السماء موراً و تسیر الجبال سیراً( طور، 9و 10) ؛ یَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ ( حج،2) ؛ وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَت( مرسلات، 9)؛ إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت( تکویر، 1) و ......
[21] جوادی آملی، معاد در قرآن، ص227،228 ؛ قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب،ج 12، ص 230، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، تهران، 1368.از مشروح ترین روایاتی که نشانه های قیامت را به گسترده گی بیان کرده است، حدیثی است از رسول گرامی اسلام به نقل از ابن عباس. در این روایت امور فراوانی از جمله مقدمات قیامت، شمرده شده است.این روایت با همۀ تفصیلی که دارد از اموری مثل؛ انشقاق آسمان، متلاشی شدن کوه ها و دیگر نشانه های که برخی از بزرگان از آنان، به اشراط الساعة نام برده اند، وجود ندارد.
[22] روایات نیز همین مطلب را تأیید می کند.در روایتی پیامبر گرامی می فرماید: " قیامت بر پا می شود در حال که دو نفر پارچه گشوده اند تا خرید وفروش کنند، هنوز پارچه را جمع نکرده اند که قیامت بر پا می شود...." تفسیر نور الثقلین،ج4، ص388.
[23] یس، 49.
[24] زخرف ،66.
[25] المیزان، ترجمه همدانی، ج14، ص 479.
[26] تفسیر نمونه، ج14، ص8.
[27] کهف، 45؛ نحل، 77؛ قمر، 50.
[28] قارعه، 4؛ قمر، 7.
[29] یس، 51؛ مطففین، 30.
[30] ابراهیم،21؛ الحاقه، 18.
[31] می فرماید:" و روزی که قیامت برپا شود، مجرمان سوگند یاد میکنند که جز ساعتی (در عالم برزخ) درنگ نکردند! اینچنین از درک حقیقت بازگردانده میشوند". روم، 55.
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] آیا در هنگام قیامت، برزخیان نیز آن اتفاقات را تجربه می کنند؟ آنها در آن هنگام چه وضعیتی دارند؟
- [سایر] آیا در هنگام قیامت، برزخیان نیز آن اتفاقات را تجربه می کنند؟ آنها در آن هنگام چه وضعی دارند؟
- [سایر] چرا برپایی قیامت همراه با اتفاقات وحشتناک است؟
- [سایر] اموات از زمان مرگ تا قیامت در چه وضعیتی هستند؟
- [سایر] چرا خداوند مهربان، برپایی قیامت را همراه با اتفاقات وحشتناکی قرار داده که همه حتی آدم های خوب هم می ترسند؟ یوم یفر المرء من اخیه و امه و ابیه و ...
- [سایر] ایران در آستانه ظهور ، در چه وضعیتی قرار دارد ؟
- [سایر] در عصر حاضر بودیسم از چه وضعیتی برخوردار است؟
- [سایر] در حال حاضر مصر در چه وضعیتی قرار دارد؟
- [سایر] در عصر حاضر بودیسم از چه وضعیتی برخوردار است؟
- [سایر] حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) پس از رحلت پدر گرامیشان در چه وضعیتی قرار داشتند؟
- [آیت الله اردبیلی] (غَصْب) آن است که انسان از روی ظلم بر مال یا حقّ کسی مسلّط شود. غصب از گناهان بزرگ است و غاصب در قیامت به عذاب سخت گرفتار میشود. از حضرت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس یک وجب زمین از دیگری را غصب کند، در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او میاندازند.)(1)
- [آیت الله وحید خراسانی] غصب ان است که انسان از روی ظلم بر مال یا حق کسی مسلط شود و این یکی از گناهان بزرگ است که اگر کسی انجام دهد در قیامت به عذاب سخت گرفتار می شود از حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم روایت شده است که هرکس یک وجب زمین از دیگری غصب کند در قیامت ان زمین را از هفت طبقه ان مثل طوق به گردن او می اندازند
- [امام خمینی] احکام غَصب- غصب آن است که انسان از روی ظلم، بر مال یا حق کسی مسلط شود و این یکی از گناهان بزرگ است، که اگر کسی انجام دهد، در قیامت به عذاب سخت گرفتار میشود. از حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است که هر کس یک وجب زمین از دیگری غصب کند در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او میاندازند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (غصب) آن است که انسان بر مال یا حق کسی از روی ظلم مسلط شود، غصب یکی از گناهان کبیره است که در قیامت مجازات سخت دارد و در دنیا عواقب دردناک، در روایتی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است که هر کس یک وجب زمین دیگری را غصب کند در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن، مثل طوق به گردن او می اندازند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (غصب) آن است که انسان بر مال یا حق کسی از روی ظلم مسلط شود، غصب یکی از گناهان کبیره است که در قیامت مجازات سخت دارد و در دنیا عواقب دردناک، در روایتی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است که هر کس یک وجب زمین دیگری را غصب کند در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن، مثل طوق به گردن او می اندازند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که می داند روزه برای او ضرر دارد باید روزه را ترک کند و اگر روزه بگیرد صحیح نیست، همچنین اگر یقین ندارد اما احتمال قابل توجهی می دهد که روزه برای او ضرر دارد، خواه این احتمال از تجربه شخصی حاصل شده باشد یا از گفته طبیب.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که ضروری دین اسلام یعنی چیزی را که همه مسلمانان می دانند (مانند معاد روز قیامت و واجب بودن نماز و روزه و امثال آن) را منکر شود، چنانچه ضروری بودن آن را بداند، کافر است و اگر در ضروری بودن آن شک دارد کافر نیست، ولی احتیاط مستحب آن است که از او اجتناب شود.
- [آیت الله اردبیلی] اقاله معامله شخصی که از معامله پشیمان شده مستحبّ مؤکّد است و از حضرت امام صادق علیهالسلام نقل شده که فرمودند: (هر بندهای که معامله مسلمانی را که از خرید یا فروش پشیمان شده به هم بزند و اقاله کند، خداوند لغزش آن بنده را در روز قیامت اقاله خواهد کرد).(1)
- [آیت الله سبحانی] فردی که به حد تکلیف رسیده ولی معترف به وجود خدا و یا وحدانیّت و یا نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) یا معاد(روز قیامت) نباشد بنابر احتیاط واجب نجس است. و همچنین اگر کسی یکی از احکام ضروری اسلام (مانند وجوب نماز و روزه و حج) را انکار کند و در نظر او ملازم با انکار یکی از امور یادشده باشد، نیز نجس می باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بر اثر بروز مشکلی مستأجر نتوانست - حتّی با اجاره دادن به دیگری - از مورد اجاره استفاده ببرد، چنانچه مشکل، مشکلی عمومی باشد معلوم میشود اجاره از اوّل باطل بوده است؛ مثلاً اگر ماشینی را برای حمل کالا در منطقهای اجاره کردند و در مدت اجاره جنگ یا سیل مانع تردّد در آن منطقه شد، این اجاره باطل است و اگر مشکل، مشکل خاص مستأجر باشد، پس چنانچه استفاده از مورد اجاره برای او - ولو با اجاره دادن - ممکن نبود یا در وضعیتی قرار گرفت که چنین استفادهای از نظر شرعی برای او حرام بود، در این دو صورت نیز اجاره باطل است و اگر این مشکل - عمومی یا خصوصی - تنها نسبت به قسمتی از زمان اجاره پیش آمد، اجاره نسبت به آن مقدار باطل بوده و نسبت به بقیه آن مستأجر اختیار فسخ دارد و در غیر این موارد بروز مشکل اجاره را باطل نمیکند.