امامت در لغت به معنای پیشوایی، مقتدایی و رهبری است و امام به معنای چیزی است که از آن پیروی شود؛ چه انسان باشد یا غیر آن و چه حق باشد یا باطل؛ یعنی مطلق پیشوا، مقتدا و رهبر. اما امامت در اصطلاح به معنای رهبری جامعه ی اسلامی پس از پیامبر اسلام(ص) است. (امامت)، از دیدگاه متکلّمان شیعی، مانند نبوت، از اصول دین بوده و مقامی الهی است. امام، تمام وظایفی را که پیامبر(ص) بر عهده داشت، به جز سمت نبوت، بر عهده میگیرد. انتصاب از جانب خدا، عصمت و افضلیت، سه شرط اساسی امام است. بر این دیدگاه، ادلّۀ عقلی و نقلی زیادی وجود دارد. تعریف جامع برای امامت این است که گفته شود: الامامة قیادة عامة الهیة فی امور الدین و الدنیا لشخص کامل من الانسان، فی کل عصر، خلافةً عنالرسول(ص)؛ یعنی امامت، عبارت است از رهبری عمومی و همه جانبۀ الهی در تمام امور دینی و دنیوی برای یک انسان کامل مشخص، در هر عصر و زمانی به جانشینی پیامبر اسلام(ص). امامت در قرآن: تحت این عنوان چند مطلب باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد: الف. معنای امامت در قرآن: امامت در قرآن به همان معنای لغوی آن یعنی پیشوایی، مقتدایی و رهبری است و امام به معنای پیشوا، مقتدا رهبر میباشد. ب. آیات امامت: در قرآن دوازده آیه وجود دارد که در آنها کلمۀ (امام) و (ائمه) بهکار رفته و صحبت از (امامت) شده است. مصادیق و موارد استعمال امام در این آیات مختلف است: امام در هشت مورد بر انسان، در دو مورد برکتاب، در یک مورد بر لوح محفوظ و در یک آیه بر راه و جاده اطلاق شده است. ج. اقسام امامت (به معنای پیشوایی انسان در جامعۀ بشری) در قرآن در قرآن، امامت به این معنا بر دو نوع است : یکی ( امامان نور) که پیشوایان صالح و الهی هستند، و دیگری ( امامان نار) که پیشوایان کفر و ضلالت می باشند. د. ویژگیهای امامان نور در قرآن آیاتی که در قرآن در بارۀ ویژگی امامان نور آمده است بر چند گونه است: یکم؛ آیاتی که در آنها ویژگی امام با صراحت بیان شده است. دوم؛ آیاتی که به صورت کنایه است و با توجه به روایات اهل بیت (ع) اشاره به ویژگی های امامان نور دارند. سوم؛ آیاتی که اشاره به فضائل امام علی(ع) دارد. چهارم؛ آیاتی که اشاره به فضائل امام مهدی دارد. دسته اول: در مورد دسته اول (آیاتی که در آنها ویژگی امام با صراحت بیان شده است) به چند آیه اشاره می کنیم: 1. وَ إِذِ ابْتَلیَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِکلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنیّ‌ِ جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتیِ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ. به خاطر آورید هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهدۀ این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: (من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!) ابراهیم عرض کرد: (از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)) خداوند فرمود: (پیمان من، به ستمکاران نمی‌رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)).[1] 2. وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرَْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکَوةِ وَ کاَنُواْ لَنَا عَبِدِینَ و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌کردند و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و تنها ما را عبادت می‌کردند.[2] 3. وَ جَعَلْنَا مِنهُْمْ أَئمَّةً یهَْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبرَُواْ وَ کَانُواْ بَِایَاتِنَا یُوقِنُونَ و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌کردند چون شکیبایی نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.[3] 4. قُلْ هَلْ مِن شُرَکاَئکمُ مَّن یهَْدِی إِلیَ الْحَقّ‌ِ قُلِ اللَّهُ یهَْدِی لِلْحَقّ‌ِ أَ فَمَن یهَْدِی إِلیَ الْحَقّ‌ِ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لَّا یهَِدِّی إِلَّا أَن یهُْدَی‌ فَمَا لَکمُ‌ْ کَیْفَ تحَْکُمُون‌ (آیا هیچ یک از معبودهای شما، به سوی حق هدایت می‌کند؟! بگو: (تنها خدا به حق هدایت می‌کند! آیا کسی که هدایت به سوی حق می‌کند برای پیروی شایسته‌تر است، یا آن کس که خود هدایت نمی‌شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌کنید؟!)[4] از این آیات و دیگر آیات قرآن در این دسته، چند ویژگی برای امامان نور و پیشوایان حق به دست می آید: 1. انتصاب امام از جانب خدا؛ زیرا در همۀ این آیات جعل امامت به خدا نسبت داده شده و نیز خداوند، در آیۀ ابتلا، امامت را عهد و پیمان الهی شمردهاست. از اینرو باید متصدی آن را خدا، که طرف عهد و پیمان است، تعیین کند نه مردم. همچنین طبق این آیات امام باید معصوم،کاملترین و فاضلترین مردم باشد. روشن است که هیچ کس جز خدا نمیتواند از وجود این صفات و کمالات نفسانی آگاه شود. بنابراین، امام باید از جانب خدا نصب شود. فلسفۀ انتصاب امامان نور از ناحیۀ خدا، هدایت و رهبری جامعۀ بشری است. 2.عصمت امام؛ چون آیات دلالت دارند بر اینکه امام باید ازگناه، خطا، سهو، نسیان و هر صفت ناپسندی معصوم و در امان الهی باشد. 3. افضلیت امام؛ زیرا طبق آیۀ دوم و سوم، امام هدایتکننده به امر خداست هادی به حق، باید کاملترین و فاضلترین مردم باشد. پس امام باید کاملترین و فاضلترین مردم در علم، دین، یقین، عدالت و جمیع فضایل و کمالات نفسانی باشد. 4. هدایت شده: از خصوصیات امامان (ع) این است که هدایت شده هستند[5] 5. هدایت گری الاهی: از ویژگی های امام آن است که مردم را با هدایت الاهی راهنمایی می کند.[6] 6. باور مدار: باورمداری و یا اهل یقین بودن از ویژگی های امامان است که در قرآن به آن پرداخته شده است.[7] 7. شکیبایی[8] 8. اهل عبادت و پرستش خداوند.[9] دسته دوم آیاتی که به صورت کنایه است و با توجه به روایات اهل بیت (ع) اشاره به ویژگی های امامان نور دارند؛ تعداد این آیات زیاد است به این جهت به برخی از آنها اشاره می کنیم: صراط مستقیم: صراط مستقیم یا راه استوار یعنی راهی که پیمودن آن مطمئن است و آدمی می تواند از آن راه به مقصد برسد. قرآن می فرماید: (اهدنا الصراط المستقیم)[10] یعنی: خدایای ما را به راه استوار رهنمون ساز. و امام صادق (ع) در ذیل این آیه می فرماید: (والله نحن الصراط المستقیم)[11] یعنی: به خداوند سوگند ما صراط مستقیم هستیم. شاهد: شاهد یا گواه از ویژگی هایی است که خداوند برای امامان بیان فرموده است. مقام گواه، مقامی است که بسیار شگفت انگیز است، زیرا لازمۀ گواه بودن آن است که گواه شاهد اعمال و کردار، نیات و ... بندگان باشند، که در این صورت امامان بینندۀ کار بندگان اند و همۀ آنها را زیر نظر دارند. قرآن می فرماید: کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیداً [12] ما شما را امت میانه قرار دادیم تا گواه بر مردم باشید و رسول خدا بر شما گواه است. و امام صادق (ع) می فرماید: (... نحن شهدا الله علی خلقه...)[13] یعنی: ما گواهان الهی بر آفریده ها هستیم. باب الهی: از ویژگی امام آن است که درِ خانه خداونداند، یعنی هر کس می خواهد از فیض الهی بهره مند گردد باید از درِ آن وارد شود و امامان درهای فیض خداوند هستند. قرآن می فرماید: وَ لَیْسَ الْبرُِّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَ لَاکِنَّ الْبرَِّ مَنِ اتَّقَی‌ وَ أْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون‌)[14] یعنی نیکی آن نیست که از پشت خانه ها وارد آن شوید، بلکه نیکی آن است که پرهیزگار بوده و از در خانه وارد آنها شوید. امام باقر (ع) می فرماید: ( آل محمد ابواب الله و سبیله .......)[15] یعنی خاندان محمد درهای خدا و راه رسیدن به او هستند. سابق: این کلمه بر کسانی اطلاق می گردد که در گرویدن و ایمان آوردن و عمل نیک کردن بر دیگران سبقت گرفته و پیشرو هستند. قرآن می فرماید:( .... و منهم سابق بالخیرات) [16] یعنی برخی از آنان در نیکی ها جلو زننده اند. امام رضا(ع) می فرماید: (السابق بالخیرات، الامام)[17] آن که در خوبی ها سبقت می گیرد همانا امام است. ترازو: میزان یا ترازوی اعمال، که معیار صحت اعمال مخلوقات است. قرآن می فرماید: (و نضع الموازین القسط لیوم القیٰمه فلا تظلم نفس شیئاً) [18] یعنی ترازوهای داد را در روز رستاخیز می گذاریم و کسی مورد ستم قرار نمی گیرد. امام صادق(ع)می فرماید:(الموازین الانبیاء و الاوصیاء)[19] ترازوها همان پیامبران و جانشینان آنان اند. ستاره: نجم یا ستاره یعنی ویژگی نور افشانی از خصوصیات امام(ع) است. قرآن می فرماید:(و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی الظلمات البّر)[20]یعنی او خدایی است که برای شما ستارگان را قرار داد تا در تاریکی ها با آن هدایت شوید. در تفسیر علی ابن ابراهیم آمده است که: ستارگان همان خاندان محمد(ص) هستند.[21] صادق: یعنی راستگو. قرآن می فرماید:(یا ایهّا الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین) [22] ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی داشته باشید و با راستگویان همراه باشید. امام باقر می فرماید: (ایانا عنا)[23] یعنی خداوند از این آیه ما را اراده کرده است. استواری در علم و دانش: برخی از آیات به عمق علوم امامان اشاره دارد: مانند این آیه شریفه :( و مایعلم تأویله الّا الله و الراسخون فی العلم)[24] یعنی از پس پرده آیات الهی خبر ندارد مگر خدا و راسخین در علم. بنابراین استوار در علم کسی است که در دریای علوم غور کرده و شهد آن ها را چشیده است. امام صادق(ع)می فرماید: راسخین در علم امیر مؤمنان و امامان پس از او هستند.[25] و برخی دیگر از آیات به گستردگی علوم آنها اشاره می کند مانند این آیه (قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب)[26] یعنی گواهی خدا و کسی که دارای دانش همه کتاب است کافی است. امام باقر(ع) می فرماید:( ایانا عنی و علی اولنا و افضلنا وخیرنا بعد النبی)[27]یعنی مقصود از این آیه ما هستیم که علی(ع) اولین و برترین ما است پس از رسول خدا(ص). طیب: طیب دارای معانی متفاوتی است که عبارتند از: لذّت بخش، آنچه که شارع حلال کرده. آنچه که طاهر است و آنچه که از اذیت در روح و تن تهی است[28]. امّا در اینجا می توان همۀ آن معانی را در امام دید. قرآن می فرماید:( الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبة.......)[29] یعنی آیا نمی بینی چگونه خداوند مثل می زند به کلمه طیّبه. امام صادق(ع) می فرماید: اصل و ریشه درخت، رسول خدا(ص) و فرع آن امیر مؤمنان(ع) و شاخه های آن امامان (ع) هستند.[30] حکیم: یا دانشمند، قرآن می فرماید: أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیما[31] یعنی آیا مردم رشک می برند بر آنچه که خداوند از فضلش به آنان داده است همانا ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت و ملک بزرگ دادیم. امام صادق(ع)می فرماید: به خدا سوگند ما همان محسودانیم.[32] وارث:قرآن می فرماید:( ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین)[33] یعنی زمین مال خداست، در اختیار هر کس که بخواهد می گذارد و عاقبت برای پرهیزکاران است. امام باقر(ع): ما وارثان زمین هستیم و ما متقیان هستیم.[34] دسته سوم آیاتی که اشاره به ویژگی های امام علی(ع) دارد. شجاعت: شجاعت و دلیری از ویژگی امام است. قران می فرماید:(و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد)[35]یعنی مردمانی هستند که جانشان را می فروشند تا خوشنودی خدا را به دست آورند که خدا بر بندگان مهربان است. امام زین العابدین (ع) می فرماید: این آیه درباره علی(ع) فرود آمده آنگاه که وی جای رسول خدا(ص) در رختخوابش خوابید.[36] انفاق کننده:یا منفق. قرآن می فرماید:( انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکاة و هم راکعون) یعنی: ولی خدا و رسول و مؤمنان کسانی اند که نماز بر پا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند. پیامبر(ص) فرمود: علی کسی است که اقامه نماز کرد و زکات داد در حالی که رکوع کننده بود.[37] ایمان و جهاد: ایمان به خدا و جهاد در راه از شاخصه های امامان است.( اجعلتم سقایة الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن آمن بالله و الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله)[38] آیا آب دهی به حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام مانند ایمان آورنده به خدا و رستاخیز و مجاهد در راه خداست. مفسران و راوبان شیعه احادیث زیادی در منابعشان ذکر کردند که دلالت می کند این آیه در شأن علی (ع) نازل شده است. [39] و نیز از اهل سنت، طبری، ثعلبی، تفسیر خازن، واحدی در اسباب نزول، علامه بغوی در معالم التنزیل، مغازلی در مناقب، ابن اثیر در جامع الاصول، فخر رازی در تفسیرش و کتاب های دیگر همین را نقل کرده اند. [40] بهترین مردم: قران می فرماید: (ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات هم خیر البریه)[41] امام باقر(ع) از رسول خدا (ص) نقل می کند که آن حضرت به علی(ع) فرمود: اینان همانا تو و پیروان تو هستند[42]. رحمت خداوند: ( قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَالِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیرٌْ مِّمَّا یجَْمَعُون‌)[43] یعنی بگو به فضل و رحمت الهی روی آورید و به آن شادمان باشید که بهترین چیز برای جمع شدن همین است. امام باقر(ع) می فرماید: فضل خداوند رسول خدا و رحمت الهی علی بن ابیطالب(ع) است.[44] دسته چهارم آیاتی که به ویژگی های امام مهدی(عج)اشاره دارد صالح: قرآن می فرماید:( و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون)[45] یعنی در زبور نوشتیم، پس از آن در قرآن نوشتیم، که زمین را بندگان شایسته وارث خواهند بود. امام باقر(ع) از رسول خدا (ص) نقل می کند که (...... خداوند مردی صالح از اهل بیت مرا بر می انگیزد که زمین را پر از عدل و داد کند، همان طور که پر از ستم و جور است.[46] واسطۀ نور: ( و اشرقت الارض به نور ربها.....)[47] یعنی خدا زمین را به وسیله نور خودش روشن گردانید. امام صادق(ع) می فرماید: آنگاه که قائم ما قیام کند، نور پروردگار را پخش می کند و مردم از نور شمس بی نیاز گردند.[48] امامان نار از مجموع آنچه که در قرآن دربارۀ امامان نار بیان شد، چنین به دست می آید که اینان رهبرانیاند که به هیچوجه به خدا واحکام الهی توجهی ندارند و طبق هواهای نفسانی خود عمل میکنند. آنها در کفر و ضلالت پیشقدم هستند و در اینباب به نهایت درجه رسیدهاند و مستحقاند که در این باب امام و رهبر باشند. از اینرو خداوند آنها را پیشوایان کفر، ضلالت و معاصی قرار داده است. از مصادیق امامان نار در قرآن، فرعون، پیروانش و روِسای مشرکان عرب، معرفی شدهاند. ویژگیها و صفات امامان نار عبارتاند از: طغیان و سرکشی، فساد و تباهی، اضلال و دعوت به آتش، ظلم و ستم، استکبار و تفرقه، استخفاف و گول زدن. برخورد امامان نار با پیام آوران الهی، استهزا، اتّهام، تهدید، تکذیب و پیمانشکنی بوده است. پی نوشتها: [1] بقره، 124 [2] انبیاء، 73 [3] سجده، 24 [4] یونس ، 35 [5] یونس ، 35 [6] انبیاء،73 [7] سجده، 24 [8] همان [9] انبیاء،73 [10] حمد، 7 [11] نور الثقلین ج1 ص 21 [12] بقره، 143 [13] نور الثقلین ، ج1 ص 134 [14] بقره ، 189 [15] نور الثقلین، 1/177 [16] فاطر، 32 [17] نور الثقلین،ج 4ص 361 [18] انبیاء، 47 [19] نور الثقلین ، ج3 ص 430 [20] انعام، 97 [21] نور الثقلین، ج 1 ص75 [22] توبه، 119 [23] نور الثقلین، ج2 ص 280 [24] آل عمران، 7 [25] اصول کافی ، ج1 ص 213 [26] رعد، 43 [27] نور الثقلین، ج2 ص 522 [28] مجمع البحرین 2 : 111 ، از نرم افزار نور الهدایه [29] ابراهیم، 24 [30] نور الثقلین، 2: 535 [31] نساء، 54 [32] نور الثقلین،ج 1 ص 491 [33] اعراف، 7: 127 [34] نور الثقلین، ج2ص 56 [35] بقره، 2 : 207 [36] نور الثقلین،ج 1 ص 204 [37] نور الثقلین،ج 1ص 644 [38] توبه 19 [39] البرهان فی تفسیر القرآن، ج ‌2، ص 748. [40] نک: تفسیر نمونه، ج‌7، ص: 322؛ کتاب إحقاق الحق، ج 3، ص 122- 127. [41] بیّنه ، 7 [42] نور الثقلین، 5 : 645 [43] یونس ، 58 [44] نور الثقلین، ج2 ص 307 [45] انبیاء، 105 [46] مجمع البیان، ج7 ص 106 [47] زمر، 69 [48] نور الثقلین، 4 : 504. برگرفته از کتاب یکصد و پنجاه موضوع از قران کریم، دهقان، اکبر، یکصد و پنجاه موضوع از قران کریم. ناشر: مرکز فرهنگ درسهایی از قران- چاپ دوّم. سال 1377 چاپ مهر قم منبع: http://farsi.islamquest.net
ویژگی هایی را که قرآن برای امام آورده است را بیان کنید؟
امامت در لغت به معنای پیشوایی، مقتدایی و رهبری است و امام به معنای چیزی است که از آن پیروی شود؛ چه انسان باشد یا غیر آن و چه حق باشد یا باطل؛ یعنی مطلق پیشوا، مقتدا و رهبر. اما امامت در اصطلاح به معنای رهبری جامعه ی اسلامی پس از پیامبر اسلام(ص) است.
(امامت)، از دیدگاه متکلّمان شیعی، مانند نبوت، از اصول دین بوده و مقامی الهی است. امام، تمام وظایفی را که پیامبر(ص) بر عهده داشت، به جز سمت نبوت، بر عهده میگیرد.
انتصاب از جانب خدا، عصمت و افضلیت، سه شرط اساسی امام است. بر این دیدگاه، ادلّۀ عقلی و نقلی زیادی وجود دارد.
تعریف جامع برای امامت این است که گفته شود: الامامة قیادة عامة الهیة فی امور الدین و الدنیا لشخص کامل من الانسان، فی کل عصر، خلافةً عنالرسول(ص)؛ یعنی امامت، عبارت است از رهبری عمومی و همه جانبۀ الهی در تمام امور دینی و دنیوی برای یک انسان کامل مشخص، در هر عصر و زمانی به جانشینی پیامبر اسلام(ص).
امامت در قرآن: تحت این عنوان چند مطلب باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد:
الف. معنای امامت در قرآن: امامت در قرآن به همان معنای لغوی آن یعنی پیشوایی، مقتدایی و رهبری است و امام به معنای پیشوا، مقتدا رهبر میباشد.
ب. آیات امامت: در قرآن دوازده آیه وجود دارد که در آنها کلمۀ (امام) و (ائمه) بهکار رفته و صحبت از (امامت) شده است. مصادیق و موارد استعمال امام در این آیات مختلف است: امام در هشت مورد بر انسان، در دو مورد برکتاب، در یک مورد بر لوح محفوظ و در یک آیه بر راه و جاده اطلاق شده است.
ج. اقسام امامت (به معنای پیشوایی انسان در جامعۀ بشری) در قرآن
در قرآن، امامت به این معنا بر دو نوع است : یکی ( امامان نور) که پیشوایان صالح و الهی هستند، و دیگری ( امامان نار) که پیشوایان کفر و ضلالت می باشند.
د. ویژگیهای امامان نور در قرآن
آیاتی که در قرآن در بارۀ ویژگی امامان نور آمده است بر چند گونه است: یکم؛ آیاتی که در آنها ویژگی امام با صراحت بیان شده است. دوم؛ آیاتی که به صورت کنایه است و با توجه به روایات اهل بیت (ع) اشاره به ویژگی های امامان نور دارند. سوم؛ آیاتی که اشاره به فضائل امام علی(ع) دارد. چهارم؛ آیاتی که اشاره به فضائل امام مهدی دارد.
دسته اول: در مورد دسته اول (آیاتی که در آنها ویژگی امام با صراحت بیان شده است) به چند آیه اشاره می کنیم:
1. وَ إِذِ ابْتَلیَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِکلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنیِّ جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتیِ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ. به خاطر آورید هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهدۀ این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: (من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!) ابراهیم عرض کرد: (از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)) خداوند فرمود: (پیمان من، به ستمکاران نمیرسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)).[1]
2. وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرَْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکَوةِ وَ کاَنُواْ لَنَا عَبِدِینَ
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و تنها ما را عبادت میکردند.[2]
3. وَ جَعَلْنَا مِنهُْمْ أَئمَّةً یهَْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبرَُواْ وَ کَانُواْ بَِایَاتِنَا یُوقِنُونَ
و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند چون شکیبایی نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.[3]
4. قُلْ هَلْ مِن شُرَکاَئکمُ مَّن یهَْدِی إِلیَ الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یهَْدِی لِلْحَقِّ أَ فَمَن یهَْدِی إِلیَ الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لَّا یهَِدِّی إِلَّا أَن یهُْدَی فَمَا لَکمُْ کَیْفَ تحَْکُمُون
(آیا هیچ یک از معبودهای شما، به سوی حق هدایت میکند؟! بگو: (تنها خدا به حق هدایت میکند! آیا کسی که هدایت به سوی حق میکند برای پیروی شایستهتر است، یا آن کس که خود هدایت نمیشود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه میشود، چگونه داوری میکنید؟!)[4]
از این آیات و دیگر آیات قرآن در این دسته، چند ویژگی برای امامان نور و پیشوایان حق به دست می آید:
1. انتصاب امام از جانب خدا؛ زیرا در همۀ این آیات جعل امامت به خدا نسبت داده شده و نیز خداوند، در آیۀ ابتلا، امامت را عهد و پیمان الهی شمردهاست. از اینرو باید متصدی آن را خدا، که طرف عهد و پیمان است، تعیین کند نه مردم. همچنین طبق این آیات امام باید معصوم،کاملترین و فاضلترین مردم باشد. روشن است که هیچ کس جز خدا نمیتواند از وجود این صفات و کمالات نفسانی آگاه شود. بنابراین، امام باید از جانب خدا نصب شود. فلسفۀ انتصاب امامان نور از ناحیۀ خدا، هدایت و رهبری جامعۀ بشری است.
2.عصمت امام؛ چون آیات دلالت دارند بر اینکه امام باید ازگناه، خطا، سهو، نسیان و هر صفت ناپسندی معصوم و در امان الهی باشد.
3. افضلیت امام؛ زیرا طبق آیۀ دوم و سوم، امام هدایتکننده به امر خداست هادی به حق، باید کاملترین و فاضلترین مردم باشد. پس امام باید کاملترین و فاضلترین مردم در علم، دین، یقین، عدالت و جمیع فضایل و کمالات نفسانی باشد.
4. هدایت شده: از خصوصیات امامان (ع) این است که هدایت شده هستند[5]
5. هدایت گری الاهی: از ویژگی های امام آن است که مردم را با هدایت الاهی راهنمایی می کند.[6]
6. باور مدار: باورمداری و یا اهل یقین بودن از ویژگی های امامان است که در قرآن به آن پرداخته شده است.[7]
7. شکیبایی[8]
8. اهل عبادت و پرستش خداوند.[9]
دسته دوم
آیاتی که به صورت کنایه است و با توجه به روایات اهل بیت (ع) اشاره به ویژگی های امامان نور دارند؛ تعداد این آیات زیاد است به این جهت به برخی از آنها اشاره می کنیم:
صراط مستقیم: صراط مستقیم یا راه استوار یعنی راهی که پیمودن آن مطمئن است و آدمی می تواند از آن راه به مقصد برسد. قرآن می فرماید: (اهدنا الصراط المستقیم)[10] یعنی: خدایای ما را به راه استوار رهنمون ساز. و امام صادق (ع) در ذیل این آیه می فرماید: (والله نحن الصراط المستقیم)[11] یعنی: به خداوند سوگند ما صراط مستقیم هستیم.
شاهد: شاهد یا گواه از ویژگی هایی است که خداوند برای امامان بیان فرموده است. مقام گواه، مقامی است که بسیار شگفت انگیز است، زیرا لازمۀ گواه بودن آن است که گواه شاهد اعمال و کردار، نیات و ... بندگان باشند، که در این صورت امامان بینندۀ کار بندگان اند و همۀ آنها را زیر نظر دارند. قرآن می فرماید: کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیداً [12] ما شما را امت میانه قرار دادیم تا گواه بر مردم باشید و رسول خدا بر شما گواه است. و امام صادق (ع) می فرماید: (... نحن شهدا الله علی خلقه...)[13] یعنی: ما گواهان الهی بر آفریده ها هستیم.
باب الهی: از ویژگی امام آن است که درِ خانه خداونداند، یعنی هر کس می خواهد از فیض الهی بهره مند گردد باید از درِ آن وارد شود و امامان درهای فیض خداوند هستند. قرآن می فرماید: وَ لَیْسَ الْبرُِّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَ لَاکِنَّ الْبرَِّ مَنِ اتَّقَی وَ أْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون)[14]
یعنی نیکی آن نیست که از پشت خانه ها وارد آن شوید، بلکه نیکی آن است که پرهیزگار بوده و از در خانه وارد آنها شوید. امام باقر (ع) می فرماید: ( آل محمد ابواب الله و سبیله .......)[15] یعنی خاندان محمد درهای خدا و راه رسیدن به او هستند.
سابق: این کلمه بر کسانی اطلاق می گردد که در گرویدن و ایمان آوردن و عمل نیک کردن بر دیگران سبقت گرفته و پیشرو هستند. قرآن می فرماید:( .... و منهم سابق بالخیرات) [16] یعنی برخی از آنان در نیکی ها جلو زننده اند. امام رضا(ع) می فرماید: (السابق بالخیرات، الامام)[17] آن که در خوبی ها سبقت می گیرد همانا امام است.
ترازو: میزان یا ترازوی اعمال، که معیار صحت اعمال مخلوقات است. قرآن می فرماید: (و نضع الموازین القسط لیوم القیٰمه فلا تظلم نفس شیئاً) [18] یعنی ترازوهای داد را در روز رستاخیز می گذاریم و کسی مورد ستم قرار نمی گیرد. امام صادق(ع)می فرماید:(الموازین الانبیاء و الاوصیاء)[19] ترازوها همان پیامبران و جانشینان آنان اند.
ستاره: نجم یا ستاره یعنی ویژگی نور افشانی از خصوصیات امام(ع) است. قرآن می فرماید:(و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی الظلمات البّر)[20]یعنی او خدایی است که برای شما ستارگان را قرار داد تا در تاریکی ها با آن هدایت شوید. در تفسیر علی ابن ابراهیم آمده است که: ستارگان همان خاندان محمد(ص) هستند.[21]
صادق: یعنی راستگو. قرآن می فرماید:(یا ایهّا الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین) [22] ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی داشته باشید و با راستگویان همراه باشید. امام باقر می فرماید: (ایانا عنا)[23] یعنی خداوند از این آیه ما را اراده کرده است.
استواری در علم و دانش: برخی از آیات به عمق علوم امامان اشاره دارد: مانند این آیه شریفه :( و مایعلم تأویله الّا الله و الراسخون فی العلم)[24] یعنی از پس پرده آیات الهی خبر ندارد مگر خدا و راسخین در علم.
بنابراین استوار در علم کسی است که در دریای علوم غور کرده و شهد آن ها را چشیده است.
امام صادق(ع)می فرماید: راسخین در علم امیر مؤمنان و امامان پس از او هستند.[25]
و برخی دیگر از آیات به گستردگی علوم آنها اشاره می کند مانند این آیه (قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب)[26]
یعنی گواهی خدا و کسی که دارای دانش همه کتاب است کافی است. امام باقر(ع) می فرماید:( ایانا عنی و علی اولنا و افضلنا وخیرنا بعد النبی)[27]یعنی مقصود از این آیه ما هستیم که علی(ع) اولین و برترین ما است پس از رسول خدا(ص).
طیب: طیب دارای معانی متفاوتی است که عبارتند از: لذّت بخش، آنچه که شارع حلال کرده. آنچه که طاهر است و آنچه که از اذیت در روح و تن تهی است[28]. امّا در اینجا می توان همۀ آن معانی را در امام دید. قرآن می فرماید:( الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبة.......)[29] یعنی آیا نمی بینی چگونه خداوند مثل می زند به کلمه طیّبه. امام صادق(ع) می فرماید: اصل و ریشه درخت، رسول خدا(ص) و فرع آن امیر مؤمنان(ع) و شاخه های آن امامان (ع) هستند.[30]
حکیم: یا دانشمند، قرآن می فرماید: أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیما[31] یعنی آیا مردم رشک می برند بر آنچه که خداوند از فضلش به آنان داده است همانا ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت و ملک بزرگ دادیم. امام صادق(ع)می فرماید: به خدا سوگند ما همان محسودانیم.[32]
وارث:قرآن می فرماید:( ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین)[33] یعنی زمین مال خداست، در اختیار هر کس که بخواهد می گذارد و عاقبت برای پرهیزکاران است. امام باقر(ع): ما وارثان زمین هستیم و ما متقیان هستیم.[34]
دسته سوم آیاتی که اشاره به ویژگی های امام علی(ع) دارد.
شجاعت: شجاعت و دلیری از ویژگی امام است. قران می فرماید:(و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد)[35]یعنی مردمانی هستند که جانشان را می فروشند تا خوشنودی خدا را به دست آورند که خدا بر بندگان مهربان است. امام زین العابدین (ع) می فرماید: این آیه درباره علی(ع) فرود آمده آنگاه که وی جای رسول خدا(ص) در رختخوابش خوابید.[36]
انفاق کننده:یا منفق. قرآن می فرماید:( انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکاة و هم راکعون) یعنی: ولی خدا و رسول و مؤمنان کسانی اند که نماز بر پا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند. پیامبر(ص) فرمود: علی کسی است که اقامه نماز کرد و زکات داد در حالی که رکوع کننده بود.[37]
ایمان و جهاد: ایمان به خدا و جهاد در راه از شاخصه های امامان است.( اجعلتم سقایة الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن آمن بالله و الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله)[38] آیا آب دهی به حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام مانند ایمان آورنده به خدا و رستاخیز و مجاهد در راه خداست.
مفسران و راوبان شیعه احادیث زیادی در منابعشان ذکر کردند که دلالت می کند این آیه در شأن علی (ع) نازل شده است. [39]
و نیز از اهل سنت، طبری، ثعلبی، تفسیر خازن، واحدی در اسباب نزول، علامه بغوی در معالم التنزیل، مغازلی در مناقب، ابن اثیر در جامع الاصول، فخر رازی در تفسیرش و کتاب های دیگر همین را نقل کرده اند. [40]
بهترین مردم: قران می فرماید: (ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات هم خیر البریه)[41] امام باقر(ع) از رسول خدا (ص) نقل می کند که آن حضرت به علی(ع) فرمود: اینان همانا تو و پیروان تو هستند[42].
رحمت خداوند: ( قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَالِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیرٌْ مِّمَّا یجَْمَعُون)[43] یعنی بگو به فضل و رحمت الهی روی آورید و به آن شادمان باشید که بهترین چیز برای جمع شدن همین است. امام باقر(ع) می فرماید: فضل خداوند رسول خدا و رحمت الهی علی بن ابیطالب(ع) است.[44]
دسته چهارم آیاتی که به ویژگی های امام مهدی(عج)اشاره دارد
صالح: قرآن می فرماید:( و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون)[45] یعنی در زبور نوشتیم، پس از آن در قرآن نوشتیم، که زمین را بندگان شایسته وارث خواهند بود. امام باقر(ع) از رسول خدا (ص) نقل می کند که (...... خداوند مردی صالح از اهل بیت مرا بر می انگیزد که زمین را پر از عدل و داد کند، همان طور که پر از ستم و جور است.[46]
واسطۀ نور: ( و اشرقت الارض به نور ربها.....)[47] یعنی خدا زمین را به وسیله نور خودش روشن گردانید. امام صادق(ع) می فرماید: آنگاه که قائم ما قیام کند، نور پروردگار را پخش می کند و مردم از نور شمس بی نیاز گردند.[48]
امامان نار
از مجموع آنچه که در قرآن دربارۀ امامان نار بیان شد، چنین به دست می آید که اینان رهبرانیاند که به هیچوجه به خدا واحکام الهی توجهی ندارند و طبق هواهای نفسانی خود عمل میکنند. آنها در کفر و ضلالت پیشقدم هستند و در اینباب به نهایت درجه رسیدهاند و مستحقاند که در این باب امام و رهبر باشند. از اینرو خداوند آنها را پیشوایان کفر، ضلالت و معاصی قرار داده است. از مصادیق امامان نار در قرآن، فرعون، پیروانش و روِسای مشرکان عرب، معرفی شدهاند.
ویژگیها و صفات امامان نار عبارتاند از: طغیان و سرکشی، فساد و تباهی، اضلال و دعوت به آتش، ظلم و ستم، استکبار و تفرقه، استخفاف و گول زدن.
برخورد امامان نار با پیام آوران الهی، استهزا، اتّهام، تهدید، تکذیب و پیمانشکنی بوده است.
پی نوشتها:
[1] بقره، 124
[2] انبیاء، 73
[3] سجده، 24
[4] یونس ، 35
[5] یونس ، 35
[6] انبیاء،73
[7] سجده، 24
[8] همان
[9] انبیاء،73
[10] حمد، 7
[11] نور الثقلین ج1 ص 21
[12] بقره، 143
[13] نور الثقلین ، ج1 ص 134
[14] بقره ، 189
[15] نور الثقلین، 1/177
[16] فاطر، 32
[17] نور الثقلین،ج 4ص 361
[18] انبیاء، 47
[19] نور الثقلین ، ج3 ص 430
[20] انعام، 97
[21] نور الثقلین، ج 1 ص75
[22] توبه، 119
[23] نور الثقلین، ج2 ص 280
[24] آل عمران، 7
[25] اصول کافی ، ج1 ص 213
[26] رعد، 43
[27] نور الثقلین، ج2 ص 522
[28] مجمع البحرین 2 : 111 ، از نرم افزار نور الهدایه
[29] ابراهیم، 24
[30] نور الثقلین، 2: 535
[31] نساء، 54
[32] نور الثقلین،ج 1 ص 491
[33] اعراف، 7: 127
[34] نور الثقلین، ج2ص 56
[35] بقره، 2 : 207
[36] نور الثقلین،ج 1 ص 204
[37] نور الثقلین،ج 1ص 644
[38] توبه 19
[39] البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 748.
[40] نک: تفسیر نمونه، ج7، ص: 322؛ کتاب إحقاق الحق، ج 3، ص 122- 127.
[41] بیّنه ، 7
[42] نور الثقلین، 5 : 645
[43] یونس ، 58
[44] نور الثقلین، ج2 ص 307
[45] انبیاء، 105
[46] مجمع البیان، ج7 ص 106
[47] زمر، 69
[48] نور الثقلین، 4 : 504. برگرفته از کتاب یکصد و پنجاه موضوع از قران کریم، دهقان، اکبر، یکصد و پنجاه موضوع از قران کریم. ناشر: مرکز فرهنگ درسهایی از قران- چاپ دوّم. سال 1377 چاپ مهر قم
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] اگر ممکن است لطف کنید و آن آیه ای که در قرآن پنج ویژگی امام را ذکر کرده است را برایم بفرستید؟
- [سایر] امام چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
- [سایر] ویژگی های نزول قرآن چیست؟
- [سایر] ویژگی های امام از منظر حضرت امام رضا (ع) و منظور از سایه نداشتن امام چیست؟
- [سایر] ویژگی های قرآن را بیان کنید؟
- [سایر] ویژگی قوم برگزیده از نظر قرآن چیست؟ قرآن قوم مطلوب و ایده آل را چگونه معرفی می کند و چه ویژگی هایی برایش قائل است؟
- [سایر] ویژگی بهترین مردم از دیدگاه قرآن کریم چیست؟
- [سایر] از منظر قرآن دشمن شناسی دارای چه ویژگی های است ؟
- [سایر] ویژگی بهترین مردم از دیدگاه قرآن کریم چیست؟
- [سایر] ویژگی های ملائکه و فرشتگان در قرآن کریم کدام است ؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر امام ایستاده باشد و ماموم نداند که در کدام رکعت است می تواند اقتدا کند ولی بنابر احتیاط واجب حمد و سوره را به قصد اعم از جزییت نماز و قرایت قران بخواند اگر چه بعد بفهمد که امام در رکعت اول یا دوم بوده است
- [آیت الله شبیری زنجانی] در معامله سلف اگر فروشنده جنسی را که قرارداد کرده بدهد، مشتری باید قبول کند، ولی اگر جنس دیگری بدهد لازم نیست مشتری قبول کند، هر چند بهتر از جنسی باشد که قرار گذاشتهاند، البتّه گاه تعیین یک ویژگی برای جنس از باب حدّاقل مقدار لازم است که در این صورت اگر جنسی با ویژگی بهتر تحویل دهد، چون همان جنسیست که قرار گذاشتهاند، بر مشتری لازم است آن را قبول کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است؛ چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است؛ به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده؛ سجده دوم او حساب می شود و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد که سجده اول امام بوده؛ باید به قصد سجده با امام سجده را تمام کند و دوباره با امام به سجده رود.
- [آیت الله سبحانی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت آخر را می خواند نیم خیز بنشیند و صبر کند تا امام تشهد نماز را بگوید و بعد برخیزد. شرائط امام جماعت:
- [آیت الله اردبیلی] مأموم نباید جلوتر از امام بایستد و به احتیاط واجب باید کمی عقبتر از امام بایستد؛ ولی اگر مأموم فقط یک مرد باشد، بنابر احتیاط واجب باید در سمت راست امام بایستد و میتواند مساوی با امام بایستد و چنانچه قدّ مأموم بلندتر از امام باشد و در رکوع و سجود سر او جلوتر از امام باشد، اشکالی ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است، به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم مأموم حساب میشود و نمازش صحیح است، و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده، سجده اول او خواهد بود و بقیه نماز را با امام میخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد اگر چه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند
- [آیت الله نوری همدانی] هر گاه بداند نماز امام باطل ا ست مثلاً بداند امام وضو ندارد ، اگر چه خود امام ماتفت نباشد ، نمی تواند به او اقتدا کند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلاً بداند امام وضو ندارد اگرچه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه بداند نماز امام باطل است؛ مثلا بداند امام وضو ندارد اگرچه خود امام ملتفت نباشد؛ نمی تواند به او اقتدا کند.