طبق کدام دستور قرآنی، اقلیت های مقیم ایران ملزم به رعایت حجاب هستند؟
حجاب اسلامی، جلوه‌ای است زیبا که از عمق فطرت پاک انسانی و متن باورهای دینی تجلی یافته و با خود، دنیایی از امنیت، آرامش روانی، عزت نفس، خودباوری و... را برای زن و مرد به ارمغان می‌آورد. این حکم اسلامی که با حکمت و تدبیر الاهی بر زنان واجب گشته، حقیقتاً هدیه‌ای الاهی برای جوامع انسانی و اسلامی محسوب می‌شود. گرایش روزافزون زنان به این امر حکیمانۀ الاهی در غرب، پس از چشیدن طعم تلخ بی حجابی و بدحجابی، خود نشانگر و مبین آن جملۀ معروف است که (حجاب مصونیت است نه محدودیت). توجه به فواید و آثار حجاب می‌تواند ضرورت وجود آن را به عنوان هدیه‌ای الاهی از یک سو و لزوم بکارگیری آن در قالب قوانین و مقررات جوامع انسانی و اسلامی از سوی دیگر، برای هر اهل بینشی روشن تر سازد. مهم ترین فواید و آثار حجاب اجمالاً در این باره می‌توان به موارد زیر اشاره نمود: الف. ایجاد آرامش روانی در فرد: از جمله نتایج حجاب در بُعد فردی، عدم تهییج و تحریک جنسی است و در نقطۀ مقابل، فقدان حجاب و آزادی و معاشرت‌های بی قید و بند میان زن و مرد است که هیجانات و تحریکات جنسی را فزونی می‌بخشد، و غریزۀ جنسی را که غریزه‌ای نیرومند و عمیقاً سرکش است، بیش از پیش سرکش می‌کند و چنان آتشی را ماند که هر چه هیزم آن زیادتر شود، شعله ورتر می‌گردد. ب. استحکام بیشتر کانون خانواده: از دیگر فواید مهم حجاب در بعد خانوادگی، اختصاص یافتن لذایذ جنسی به محیط خانواده و مسیرهای مشروع آن است، اختصاص مذکور باعث پیوند و اتصال قوی‌تر زن و شوهر و در نتیجه استحکام بیشتر کانون خانواده و بالعکس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده به عنوان رکن رکین جامعه می‌گردد. یکی از نویسندگان، در خصوص تأثیر برهنگی بر اضمحلال و از هم پاشیدگی درخت تنومند خانواده چنین می‌نویسد: در جامعه‌ای که برهنگی بر آن حاکم است، هر زن و مردی همواره در حال مقایسه است، مقایسۀ آنچه دارد با آنچه ندارد، و آنچه ریشۀ خانواده را می‌سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می‌زند.[1] پر واضح است که میوۀ شوم این گونه مقایسه‌ها در جوامعی که از نعمت حجاب محروم اند رویش بیشتری داشته و آنچه امروز تحت عنوان فروپاشی نظام خانواده در غرب شاهدیم از این مقوله است،. در نقطۀ مقابل جوامعی که حجاب را به عنوان موهبتی الاهی پذیرفته و خویش را به رعایت آن ملزم دانسته‌اند، نه تنها اولین گام را در حفظ کانون گرم خانواده برداشته، بلکه آبرو و شرافت انسانی خویش را فراهم ساخته و از آزار و اذیت‌ها و نگاه‌هایی که همچون تیرهایی مسموم به پیکرۀ فرد و اجتماع اثر می‌کنند نیز محفوظ مانده‌اند. ج. بستر سازی برای تعالی و رشد انسان: از دیدگاه ما حجاب مصونیت است نه محدودیت. در فضایی که حجاب رعایت می گردد، امکان بیشتری برای تعالی و رشد انسان فراهم می شود، لذا ما بی حجابی را حتی برای جوامع غربی، همچون سم مهلکی تلقی می کنیم و معتقدیم که هر مقدار برهنگی بیشتر باشد، انسان از رسیدن به مقصدی که برای آن خلق شده است، دورتر می شود. این حکم همانند احکام دیگر اسلام به منظور آماده سازی بستری مناسب برای راهیابی انسان به کمالات مناسب، از طرف خداوند متعال طراحی گشته است. از این نقطه نظر زن به مثابۀ گلی تشبیه شده است که برای در امان ماندن از دست برد غارتگران باید خود را بپوشاند و به مردان بی گانه عرضه نکند. زن همانند درّی گرانبها دانسته شده است که باید در صندوق حجاب از آن محافظت کرد، تا از گزند دزدان عرض و ناموس در امان بماند. زن نباید با وضع غیر مناسب در مجامع عمومی یا در جمع نامحرم حاضر شود، تا جوان این مملکت با خاطری آسوده به تحصیل خود بپردازد و در تلاش به منظور دست یابی به مدارج بالای اخلاقی و انسانی کامیاب گردد. البته حجاب آثار و فواید بسیاری دارد که در حوصلۀ این مقال نیست. این جاست که می توان گفت: حکم پوشش از نامحرم و حجاب، یک حکم اسلامی است که دلایل و فلسفۀ خاص خود را دارد و باید از طرف مسلمانان و غیر مسلمانانی که در جامعۀ اسلامی حضور می یابند، رعایت گردد. با عنایت به این نکات است که خداوند در آیۀ 31 سورۀ نور فرموده است: "وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولی الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظهَرُوا عَلی عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا یَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ"؛ و به زنان با ایمان بگو که چشمان خود را فرو بندند و عورت‌های خود را (تمام بدن، غیر از صورت و دست‌ها) حفظ کنند و زیور و زینت خود و جای آنها را آشکار نسازند...[2] در آخر این آیه هر گونه عوامل تحریک ممنوع‌ شمرده شده و آمده است که نباید زنان به هنگام راه رفتن پاهای خود را چنان به زمین کوبند تا صدای خلخال هایشان به گوش رسد! این امر نشان می‌دهد که اسلام به اندازه‌ای در مسائل مربوط به عفت عمومی سختگیر و مو شکاف است که حتی اجازۀ چنین کاری را نیز نمی‌دهد. البته به طریق اولی عوامل مختلفی را که دامن به آتش شهوت جوانان می‌زند؛ مانند نشر عکس های تحریک آمیز و فیلم های اغوا کننده و رمان ها و داستان های جنسی را نخواهد داد. بدون شک محیط اسلامی باید از این گونه مسائل که مشتریان را به مراکز فساد سوق می‌دهد و پسران و دختران جوان را به آلودگی و فساد می‌کشاند پاک و مبرا باشد.[3] روشن است که تحقق واقعی این گونه احکام در پرتو رعایت حجاب در جامعۀ اسلامی تو سط مسلمانان و غیر مسلمانان میسر است و معقول نیست که کسی بگوید عدم رعایت حجاب در جامعۀ اسلامی موجبات فساد جوانان و از هم پاشیدگی کانون گرم خانواه ها و... را فراهم نمی کند. این سؤال شما مثل آن است که کسی بپرسد چرا اقلیت های مذهبی نمی توانند در جامعه، شراب بنوشند؟ در پاسخ خواهیم گفت که اسلام آزادی های فردی را به خاطر منافع اجتماعی محدود می کند. از نظر ما ارتکاب گناه در جامعه و به صورت علنی، خود گناه دیگری محسوب می گردد؛ مثلا روزه خواری یک گناه است و تظاهر به روزه خواری در ملاء عام گناه دیگر؛ زیرا اثرات نامطلوبی بر جامعۀ اسلامی خواهد گذاشت. اساسا فلسفۀ امر به معروف و نهی از منکر همین است؛ یعنی به منظور صیانت جامعه از فساد، اسلام گفته است که بر هر مسلمان واجب است امر به معروف و نهی از منکر کند. شما فرض کنید که در درون قایقی نشسته اید و عده ای هم در کنار شما هستند و شما هم شنا بلد نیستید. ناگهان در وسط دریا، کسی می خواهد قایق را سوراخ کند، یا کاری انجام دهد که مردم غرق شوند، در این حالت آیا شما خواهید گفت که او آزادی دارد که هر کاری را بکند، مزاحم او نشوید. یقینا شما به منظور جلوگیری از غرق شدن قایق و آسیب نرسیدن به سرنشینان آن، در جای خود نمی نشینید، مگر این که کاری از دست شما بر نیاید. آیا انتظار دارید که دیگران به کمک شما بیایند یا به کمک خرابکار؟ البته ممکن است شما در تلقی خود، جامعه را همانند کشتی در دریا ندانید که در این بستر انسان ها باید به ساحل نجات راه یابند، اما این مبانی خاص خودش را دارد که باید در فرصت دیگری بدان پرداخت. قرآن در سورۀ آل عمران آیۀ 110 می فرماید: "شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شدید (چه این که) امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید". در این آیه امر به معروف و نهی از منکر را یک دستور عام بیان می کند و آن را یکی از ویژگی های امت اسلامی می شمرد. در آیۀ 104 همان سوره می فرماید: "باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی کند، و امر به معروف و نهی از منکر نماید و آنها رستگارانند". این امر مهم را ویژۀ گروهی از امت اسلامی و به تعبیر دیگر ویژۀ حکومت و کارگزاران حکومت می داند.[4] البته این بدان معنا نیست که این فریضۀ الاهی در امت های پیشین و اهل کتاب نبوده؛ زیرا خداوند در آیۀ 113 و 114 سورۀ آل عمران، ویژگی صالحان اهل کتاب را که به اسلام گرویدند در سه چیز خلاصه می کند: ایمان به مبدأ و معاد و سپس امر به معروف و نهی از منکر و در پایان پیشی گرفتن در انجام کارهای نیک... .[5] پس حکومت اسلامی و حاکمان آن در برابر تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان و عامۀ مردم مسئول اند و شرعاً و قانوناً مجاز نیستند اسباب و علل کم رنگ شدن دین و اخلاق جامعه را فراهم آورند و می‌بایست در مسیر حفظ سلامت روح و روان جامعه و تعالی اخلاق و کرامت‌های انسانی تلاش کنند. علاوه بر اساس آیات قرآن و سنت پیامبر (ص) همان طوریکه تامین امنیت و ... برای اقلیت های مذهبی، در قالب قرارداد اهل ذمه و انعقاد صلح با آنان از وظایف حکومت اسلامی است، رعایت حدود اسلامی در جامعۀ اسلامی هم از وظایف و تعهدات آنان است. لذا حاکم اسلامی حق ندارد در این قرارداد، تعهداتی را بپذیرد که با قوانین اسلامی مخالفت دارند.[6] صاحب جواهر در این باره می فرماید: اقلیت‌های مذهبی نمی‌توانند سنت‌های حاکم بر جامعۀ اسلامی را بشکنند و طبق قراردادشان با حکومت اسلامی نباید به حدود و احکام اسلامی تجاوز کنند.[7] البته این مطلب اختصاص به کشورهای اسلامی ندارد و در هر کشوری قوانین و خطوط قرمزی وجود دارد که همه و از جمله اقلیت ها ملزم به رعایت آن هستند. همچنین با نیم نگاهی به پیشینۀ حجاب می توان به این حقیقت دست یافت که"حجاب زنان از سنن قدیمی تمدن‌های بشری بوده است و در ادیان الاهی به خصوص زرتشت، یهود و مسیحیت مسئلۀ حجاب و رعایت آن مطرح بوده است و در بعضی از ادیان مثل یهود مسئلۀ حجاب سخت‌تر از حجابی است که اسلام می‌گوید".[8] پس آنان اگر بخواهند به دستورات دینی خود هم عمل کنند، ملزم به رعایت حجاب در جامعه هستند. در پایان لازم است متذکر گردیم که آنهایی که بر الزام پوشش اسلامی برای اقلیت های مذهبی خورده می گیرند، چگونه می توانند اعمال قوانین و مقررات سنگین و غیر منطقی کشورهای غربی را که شدیداً مغایر با شعار دموکراسی و آزادی اعتقادی است که پیوسته در بوق های تبلیغاتی شان ندا می دهند، بر علیه اقلیت های مذهبی خصوصاً مسلمانان نادیده بگیرید که از جمله مصادیق آن می توان به ممنوعیت حضور زنان مسلمان با پوشش اسلامی در اجتماعات قانونی اشاره نمود. در حالی که طبق تعاریف خودشان از آزادی، به هیچ وجه پوشش اسلامی به آزادی فردی و گروهی دیگران آسیبی نمی رساند. منابع برای مطالعۀ بیشتر: 1. فلسفۀ حجاب، مرتضی مطهری. 2. حجاب بیانگر شخصیت زن، مهدی اشتهاردی. 3. فرهنگ حجاب، جعفر شیخ الاسلامی. 4. پاسداران حجاب، محمد مهدی تاج لنگرودی. پی نوشتها: [1] غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 69 - 70. [2] نور، 31. [3] تفسیر نمونه، ج 14، ص 455. [4] پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج 10، ص 254 و 256. [5] همان، ص 257. [6] برای آگاهی بیشتر رجوع شود به: حقوق اقلیت ها، عباسعلی عمید زنجانی [7] محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج 21، کتاب جهاد، ص 269 - 268، انتشارات دارالکتاب اسلامیه. [8] برای آگاهی بیشتر رجوع شود به: حجاب در ادیان الهی، علی محمدی آشنایی؛ مسئلۀ حجاب، استاد شهید مطهری. منبع: http://farsi.islamquest.net
عنوان سوال:

طبق کدام دستور قرآنی، اقلیت های مقیم ایران ملزم به رعایت حجاب هستند؟


پاسخ:

حجاب اسلامی، جلوه‌ای است زیبا که از عمق فطرت پاک انسانی و متن باورهای دینی تجلی یافته و با خود، دنیایی از امنیت، آرامش روانی، عزت نفس، خودباوری و... را برای زن و مرد به ارمغان می‌آورد.
این حکم اسلامی که با حکمت و تدبیر الاهی بر زنان واجب گشته، حقیقتاً هدیه‌ای الاهی برای جوامع انسانی و اسلامی محسوب می‌شود.
گرایش روزافزون زنان به این امر حکیمانۀ الاهی در غرب، پس از چشیدن طعم تلخ بی حجابی و بدحجابی، خود نشانگر و مبین آن جملۀ معروف است که (حجاب مصونیت است نه محدودیت).
توجه به فواید و آثار حجاب می‌تواند ضرورت وجود آن را به عنوان هدیه‌ای الاهی از یک سو و لزوم بکارگیری آن در قالب قوانین و مقررات جوامع انسانی و اسلامی از سوی دیگر، برای هر اهل بینشی روشن تر سازد.
مهم ترین فواید و آثار حجاب
اجمالاً در این باره می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
الف. ایجاد آرامش روانی در فرد: از جمله نتایج حجاب در بُعد فردی، عدم تهییج و تحریک جنسی است و در نقطۀ مقابل، فقدان حجاب و آزادی و معاشرت‌های بی قید و بند میان زن و مرد است که هیجانات و تحریکات جنسی را فزونی می‌بخشد، و غریزۀ جنسی را که غریزه‌ای نیرومند و عمیقاً سرکش است، بیش از پیش سرکش می‌کند و چنان آتشی را ماند که هر چه هیزم آن زیادتر شود، شعله ورتر می‌گردد.
ب. استحکام بیشتر کانون خانواده: از دیگر فواید مهم حجاب در بعد خانوادگی، اختصاص یافتن لذایذ جنسی به محیط خانواده و مسیرهای مشروع آن است، اختصاص مذکور باعث پیوند و اتصال قوی‌تر زن و شوهر و در نتیجه استحکام بیشتر کانون خانواده و بالعکس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده به عنوان رکن رکین جامعه می‌گردد.
یکی از نویسندگان، در خصوص تأثیر برهنگی بر اضمحلال و از هم پاشیدگی درخت تنومند خانواده چنین می‌نویسد: در جامعه‌ای که برهنگی بر آن حاکم است، هر زن و مردی همواره در حال مقایسه است، مقایسۀ آنچه دارد با آنچه ندارد، و آنچه ریشۀ خانواده را می‌سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می‌زند.[1]
پر واضح است که میوۀ شوم این گونه مقایسه‌ها در جوامعی که از نعمت حجاب محروم اند رویش بیشتری داشته و آنچه امروز تحت عنوان فروپاشی نظام خانواده در غرب شاهدیم از این مقوله است،. در نقطۀ مقابل جوامعی که حجاب را به عنوان موهبتی الاهی پذیرفته و خویش را به رعایت آن ملزم دانسته‌اند، نه تنها اولین گام را در حفظ کانون گرم خانواده برداشته، بلکه آبرو و شرافت انسانی خویش را فراهم ساخته و از آزار و اذیت‌ها و نگاه‌هایی که همچون تیرهایی مسموم به پیکرۀ فرد و اجتماع اثر می‌کنند نیز محفوظ مانده‌اند.
ج. بستر سازی برای تعالی و رشد انسان: از دیدگاه ما حجاب مصونیت است نه محدودیت. در فضایی که حجاب رعایت می گردد، امکان بیشتری برای تعالی و رشد انسان فراهم می شود، لذا ما بی حجابی را حتی برای جوامع غربی، همچون سم مهلکی تلقی می کنیم و معتقدیم که هر مقدار برهنگی بیشتر باشد، انسان از رسیدن به مقصدی که برای آن خلق شده است، دورتر می شود.
این حکم همانند احکام دیگر اسلام به منظور آماده سازی بستری مناسب برای راهیابی انسان به کمالات مناسب، از طرف خداوند متعال طراحی گشته است. از این نقطه نظر زن به مثابۀ گلی تشبیه شده است که برای در امان ماندن از دست برد غارتگران باید خود را بپوشاند و به مردان بی گانه عرضه نکند.
زن همانند درّی گرانبها دانسته شده است که باید در صندوق حجاب از آن محافظت کرد، تا از گزند دزدان عرض و ناموس در امان بماند.
زن نباید با وضع غیر مناسب در مجامع عمومی یا در جمع نامحرم حاضر شود، تا جوان این مملکت با خاطری آسوده به تحصیل خود بپردازد و در تلاش به منظور دست یابی به مدارج بالای اخلاقی و انسانی کامیاب گردد.
البته حجاب آثار و فواید بسیاری دارد که در حوصلۀ این مقال نیست.
این جاست که می توان گفت: حکم پوشش از نامحرم و حجاب، یک حکم اسلامی است که دلایل و فلسفۀ خاص خود را دارد و باید از طرف مسلمانان و غیر مسلمانانی که در جامعۀ اسلامی حضور می یابند، رعایت گردد.
با عنایت به این نکات است که خداوند در آیۀ 31 سورۀ نور فرموده است: "وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولی الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظهَرُوا عَلی عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا یَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ"؛ و به زنان با ایمان بگو که چشمان خود را فرو بندند و عورت‌های خود را (تمام بدن، غیر از صورت و دست‌ها) حفظ کنند و زیور و زینت خود و جای آنها را آشکار نسازند...[2]
در آخر این آیه هر گونه عوامل تحریک ممنوع‌ شمرده شده و آمده است که نباید زنان به هنگام راه رفتن پاهای خود را چنان به زمین کوبند تا صدای خلخال هایشان به گوش رسد! این امر نشان می‌دهد که اسلام به اندازه‌ای در مسائل مربوط به عفت عمومی سختگیر و مو شکاف است که حتی اجازۀ چنین کاری را نیز نمی‌دهد. البته به طریق اولی عوامل مختلفی را که دامن به آتش شهوت جوانان می‌زند؛ مانند نشر عکس های تحریک آمیز و فیلم های اغوا کننده و رمان ها و داستان های جنسی را نخواهد داد. بدون شک محیط اسلامی باید از این گونه مسائل که مشتریان را به مراکز فساد سوق می‌دهد و پسران و دختران جوان را به آلودگی و فساد می‌کشاند پاک و مبرا باشد.[3]
روشن است که تحقق واقعی این گونه احکام در پرتو رعایت حجاب در جامعۀ اسلامی تو سط مسلمانان و غیر مسلمانان میسر است و معقول نیست که کسی بگوید عدم رعایت حجاب در جامعۀ اسلامی موجبات فساد جوانان و از هم پاشیدگی کانون گرم خانواه ها و... را فراهم نمی کند.
این سؤال شما مثل آن است که کسی بپرسد چرا اقلیت های مذهبی نمی توانند در جامعه، شراب بنوشند؟
در پاسخ خواهیم گفت که اسلام آزادی های فردی را به خاطر منافع اجتماعی محدود می کند. از نظر ما ارتکاب گناه در جامعه و به صورت علنی، خود گناه دیگری محسوب می گردد؛ مثلا روزه خواری یک گناه است و تظاهر به روزه خواری در ملاء عام گناه دیگر؛ زیرا اثرات نامطلوبی بر جامعۀ اسلامی خواهد گذاشت. اساسا فلسفۀ امر به معروف و نهی از منکر همین است؛ یعنی به منظور صیانت جامعه از فساد، اسلام گفته است که بر هر مسلمان واجب است امر به معروف و نهی از منکر کند.
شما فرض کنید که در درون قایقی نشسته اید و عده ای هم در کنار شما هستند و شما هم شنا بلد نیستید. ناگهان در وسط دریا، کسی می خواهد قایق را سوراخ کند، یا کاری انجام دهد که مردم غرق شوند، در این حالت آیا شما خواهید گفت که او آزادی دارد که هر کاری را بکند، مزاحم او نشوید. یقینا شما به منظور جلوگیری از غرق شدن قایق و آسیب نرسیدن به سرنشینان آن، در جای خود نمی نشینید، مگر این که کاری از دست شما بر نیاید. آیا انتظار دارید که دیگران به کمک شما بیایند یا به کمک خرابکار؟ البته ممکن است شما در تلقی خود، جامعه را همانند کشتی در دریا ندانید که در این بستر انسان ها باید به ساحل نجات راه یابند، اما این مبانی خاص خودش را دارد که باید در فرصت دیگری بدان پرداخت.
قرآن در سورۀ آل عمران آیۀ 110 می فرماید: "شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شدید (چه این که) امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید". در این آیه امر به معروف و نهی از منکر را یک دستور عام بیان می کند و آن را یکی از ویژگی های امت اسلامی می شمرد. در آیۀ 104 همان سوره می فرماید: "باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی کند، و امر به معروف و نهی از منکر نماید و آنها رستگارانند". این امر مهم را ویژۀ گروهی از امت اسلامی و به تعبیر دیگر ویژۀ حکومت و کارگزاران حکومت می داند.[4]
البته این بدان معنا نیست که این فریضۀ الاهی در امت های پیشین و اهل کتاب نبوده؛ زیرا خداوند در آیۀ 113 و 114 سورۀ آل عمران، ویژگی صالحان اهل کتاب را که به اسلام گرویدند در سه چیز خلاصه می کند: ایمان به مبدأ و معاد و سپس امر به معروف و نهی از منکر و در پایان پیشی گرفتن در انجام کارهای نیک... .[5]
پس حکومت اسلامی و حاکمان آن در برابر تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان و عامۀ مردم مسئول اند و شرعاً و قانوناً مجاز نیستند اسباب و علل کم رنگ شدن دین و اخلاق جامعه را فراهم آورند و می‌بایست در مسیر حفظ سلامت روح و روان جامعه و تعالی اخلاق و کرامت‌های انسانی تلاش کنند.
علاوه بر اساس آیات قرآن و سنت پیامبر (ص) همان طوریکه تامین امنیت و ... برای اقلیت های مذهبی، در قالب قرارداد اهل ذمه و انعقاد صلح با آنان از وظایف حکومت اسلامی است، رعایت حدود اسلامی در جامعۀ اسلامی هم از وظایف و تعهدات آنان است. لذا حاکم اسلامی حق ندارد در این قرارداد، تعهداتی را بپذیرد که با قوانین اسلامی مخالفت دارند.[6]
صاحب جواهر در این باره می فرماید: اقلیت‌های مذهبی نمی‌توانند سنت‌های حاکم بر جامعۀ اسلامی را بشکنند و طبق قراردادشان با حکومت اسلامی نباید به حدود و احکام اسلامی تجاوز کنند.[7]
البته این مطلب اختصاص به کشورهای اسلامی ندارد و در هر کشوری قوانین و خطوط قرمزی وجود دارد که همه و از جمله اقلیت ها ملزم به رعایت آن هستند.
همچنین با نیم نگاهی به پیشینۀ حجاب می توان به این حقیقت دست یافت که"حجاب زنان از سنن قدیمی تمدن‌های بشری بوده است و در ادیان الاهی به خصوص زرتشت، یهود و مسیحیت مسئلۀ حجاب و رعایت آن مطرح بوده است و در بعضی از ادیان مثل یهود مسئلۀ حجاب سخت‌تر از حجابی است که اسلام می‌گوید".[8] پس آنان اگر بخواهند به دستورات دینی خود هم عمل کنند، ملزم به رعایت حجاب در جامعه هستند.
در پایان لازم است متذکر گردیم که آنهایی که بر الزام پوشش اسلامی برای اقلیت های مذهبی خورده می گیرند، چگونه می توانند اعمال قوانین و مقررات سنگین و غیر منطقی کشورهای غربی را که شدیداً مغایر با شعار دموکراسی و آزادی اعتقادی است که پیوسته در بوق های تبلیغاتی شان ندا می دهند، بر علیه اقلیت های مذهبی خصوصاً مسلمانان نادیده بگیرید که از جمله مصادیق آن می توان به ممنوعیت حضور زنان مسلمان با پوشش اسلامی در اجتماعات قانونی اشاره نمود. در حالی که طبق تعاریف خودشان از آزادی، به هیچ وجه پوشش اسلامی به آزادی فردی و گروهی دیگران آسیبی نمی رساند.
منابع برای مطالعۀ بیشتر:
1. فلسفۀ حجاب، مرتضی مطهری.
2. حجاب بیانگر شخصیت زن، مهدی اشتهاردی.
3. فرهنگ حجاب، جعفر شیخ الاسلامی.
4. پاسداران حجاب، محمد مهدی تاج لنگرودی.

پی نوشتها:
[1] غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص 69 - 70.
[2] نور، 31.
[3] تفسیر نمونه، ج 14، ص 455.
[4] پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج 10، ص 254 و 256.
[5] همان، ص 257.
[6] برای آگاهی بیشتر رجوع شود به: حقوق اقلیت ها، عباسعلی عمید زنجانی
[7] محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج 21، کتاب جهاد، ص 269 - 268، انتشارات دارالکتاب اسلامیه.
[8] برای آگاهی بیشتر رجوع شود به: حجاب در ادیان الهی، علی محمدی آشنایی؛ مسئلۀ حجاب، استاد شهید مطهری.

منبع: http://farsi.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین