خواب یکی از نشانه های الهی است که در خود حکایت های ناگفته بسیار دارد. اگر کسی از خودیت خود بیرون بیاد و به خواب به عنوان پدیده ای که سری در آن سو، دارد و ما را به آن سو می کشاند، توجه کند؛ حکایت ها، اشارت ها و هدایت های بسیاری برایش پدیدار خواهد شد. از همین رو خداوند متعال ، علاوه بر آنکه خواب را به عنوان آیتی از آیات خود بر می شمرد در آن نشانه ها و آیاتی را نیز منظور فرموده و ما را به شنیدن و تدبر در آن نشانه ها دعوت می کند. (1) محی الدین ابن عربی خواب را حکمت نوری دانسته و آن را اولین مبدا تلقی وحی الهی ، برای اهل عنایت شمرده است (2) و شاید به همین دلیل باشد که در پاره ای از روایات خواب یکی از اجزای نبوت تلقی گشته (3) و در بعضی روایات دیگر اشاره شده که در ابتدا از طریق خواب، به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) وحی می شده است. (4) به همین جهت خواب یکی از راه های ارتباط انسان با عالم غیب تلقی گشته ؛ زیرا انسان در عالم خواب به جهت اقتضای قوانین و سنن حاکم بر آن، از بدن مادی خود منصرف گشته و با توجه به عالم غیب، حقایقی را مشاهده می کند. (5) با توجه به این حقیقت ، عارفان معتقدند: از آنجا که در عالم خواب، انسان با عالم غیب مرتبط شده، معانی و حقایق را از آنجا می گیرد؛ دریافت کننده حقایق، نفس و روح انسان و همو است که آن معانی را با کمک قوه متخیله خویش، به صورت ها و شکل های متناسبی تبدیل می کند؛ چنان که ابن فارض مصری (عارف بزرگ قرن هفتم) در قصیده ثائیه خود می گوید: (... آیا تو گمان می کنی آن کس که تو را در بیهوشی خواب به انواع علوم و اسرار با خبر گردانید، غیر از تو می باشد؟ چنین نیست؛ بلکه او حقیقت تو و همان اصل تو است که به هنگام خواب و انصراف تو از تدبیر بدن و روی آوردن تو به سوی عالم اصلی و موطن خود، بر خود تو در عالم غیب، به شکل عالمی تجلی می کند و تو را به فهم علوم و مسائل و معانی غریب، هدایت می نماید...) (6) نی ، تو گویی هم به گوش خویشتن نی من و نی غیر من ای هم تو من همچو آن وقتی که خواب اندر روی تو ز پیش خود به پیش خود شدی بشنوی از خویش و پنداری فلان با تو اندر خواب گفتست آن نهان تو یکی ، تو نیستی، ای خوش رفیق! بلکه گردونی و دریای عمیق (7) اما رویا و خواب صادق، خوابی است که با حوادث خارج از ما چه جسمی و چه اخلاقی و روحی و حقایق عالم هستی، مرتبط بوده و مستند به آنها است. در این نوع خواب، (نفس) انسان از عالم دنیوی گذشته و با توجه به هم سخنی اش با عالم مثال و عالم مجردات، با آن دو مرتبط می گردد. از این رو مستند به علل طبیعی جسمانی انسان (مانند گرم بودن یا سرد بودن مزاج) و نیز علل خلقی و روحی انسان (مانند عصبی بودن، حسادت ورزیدن، کینه داشتن و امثال آن ) نیست. البته رویای صادقه که مرتبط و مستند به ورای ما (عالم مثال و مجردات) است، خود اقسامی دارد که مجال طرح آن در اینجا نمی باشد. (8) نکته مهم آنکه آیا رویای صادق که در واقع پل ارتباطی با عالم غیب است و انسان در پرتو این دسترسی، حقایق و صوری را مشاهده می کند پیش شرطی ندارد؟ آیا مقدماتی برای فراهم آمدن آن غوطه وری و نظاره گری وجود ندارد؟ اصلا راه رسیدن به آن کدام است؟ اولیای الهی با استفاده از آیات و روایات فرموده اند: اگر کسی بخواهد در عالم بیداری به اسرار عالم و آیات غیبی واقف شود، باید مراقبه داشته باشد؛ یعنی، برای آمادگی دریافت حقایق و باطن جهان هستی، باید مراقب اعضا، جوارح و اعمال خود باشد تا ظریفیت ادراک و فهم آیات الهی را پیدا کند. در عالم رویا و خواب نیز مراقبه لازم است. اگر کسی می خواهد در عالم خواب، حقایق را آن چنان که هستند بفهمد (رویای صادق) و از هدایت ها و اشارات و ارشادهای آنها سود جوید، باید مراقبه داشته باشد. این با مراقبت خود در عالم بیداری و رعایت آداب خواب که در روایات ذکر شده به دست خواهد آمد. نظافت، طهارت، محاسبه اعمال روزانه، قرائت قرآن و بعضی از دعاها، کیفیت و چگونگی قرار گرفتن بدن هنگام خواب و خواندن دعا پس از بیداری از خواب، کمترین آداب مراقبه است که رعایت آن برای دیدن رویای صادق، بایسته و ضروری است. به هر حال انجام دادن واجبات و ترک محرمات، نظیف بودن ، با وضو خوابیدن، محاسبه اعمال روزانه، خواندن سوره توحید و تکاثر، خواندن دعای (اللهم ان امسکت نفسی فی منامی فاغفرلها و ان ارسلتها فاحفظها بما تحفظ به عبادک الصالحین) قبل از خواب، خوابیدن بر سمت راست بدن و رو به قبله و خواندن دعای (لا اله الا الله الحلیم الکریم الحی القیوم و هو علی کل شیء قدیر سبحان رب النبیین و اله المرسلین، رب السموات السبع و مافیهن و رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و الحمد الله رب العالمین) (پس از خواب)، بسیار موثر است. گفتنی اینکه دعای پس از خواب، برای خواب دیدن رویای صادق در شب بعد، بسیار موثر و مجرب است. (9) هر کس اندازه روشن دلی غیب را بیند به قدر صیقلی هر که صیقل بیش کرد او بش دید بیشتر آمد بر او صورت پدید (10) پی نوشتها: 1- در این خصوص نگا: خواب و نشان های آن، ص 39-113. 2- فصوص الحکم، فص یوسفی. 3- بحار الانوار، ج 61، ص 117-193؛ و ج 67، ص 66. 4- همان، ج 18، ص 195. 5- در خصوص خواب نگا: طبیعیات شفاء ، ص 334-339؛ رساله قشیریه ، ص 175-180، تفسیر امام فخر رازی، ج 7، ص 266؛ کتاب المعتبر، ج 2، ص 417-423. 6- به نقل از مقالات ، ج 1، ص 157 و 158. 7- مثنوی معنوی، دفتر 3، ابیات 1299-1320. 8- نگا: المیزان ، ج 1، ص 269-273. 9- بحار الانوار، ج 76، ص 181-218؛ و میزان الحکمه، ج 10، ص 262-267. 10- مثنوی معنوی ، دفتر 4، ابیات 2909-2910.
خواب یکی از نشانه های الهی است که در خود حکایت های ناگفته بسیار دارد. اگر کسی از خودیت خود بیرون بیاد و به خواب به عنوان پدیده ای که سری در آن سو، دارد و ما را به آن سو می کشاند، توجه کند؛ حکایت ها، اشارت ها و هدایت های بسیاری برایش پدیدار خواهد شد. از همین رو خداوند متعال ، علاوه بر آنکه خواب را به عنوان آیتی از آیات خود بر می شمرد در آن نشانه ها و آیاتی را نیز منظور فرموده و ما را به شنیدن و تدبر در آن نشانه ها دعوت می کند. (1)
محی الدین ابن عربی خواب را حکمت نوری دانسته و آن را اولین مبدا تلقی وحی الهی ، برای اهل عنایت شمرده است (2) و شاید به همین دلیل باشد که در پاره ای از روایات خواب یکی از اجزای نبوت تلقی گشته (3) و در بعضی روایات دیگر اشاره شده که در ابتدا از طریق خواب، به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) وحی می شده است. (4) به همین جهت خواب یکی از راه های ارتباط انسان با عالم غیب تلقی گشته ؛ زیرا انسان در عالم خواب به جهت اقتضای قوانین و سنن حاکم بر آن، از بدن مادی خود منصرف گشته و با توجه به عالم غیب، حقایقی را مشاهده می کند. (5)
با توجه به این حقیقت ، عارفان معتقدند: از آنجا که در عالم خواب، انسان با عالم غیب مرتبط شده، معانی و حقایق را از آنجا می گیرد؛ دریافت کننده حقایق، نفس و روح انسان و همو است که آن معانی را با کمک قوه متخیله خویش، به صورت ها و شکل های متناسبی تبدیل می کند؛ چنان که ابن فارض مصری (عارف بزرگ قرن هفتم) در قصیده ثائیه خود می گوید:
(... آیا تو گمان می کنی آن کس که تو را در بیهوشی خواب به انواع علوم و اسرار با خبر گردانید، غیر از تو می باشد؟ چنین نیست؛ بلکه او حقیقت تو و همان اصل تو است که به هنگام خواب و انصراف تو از تدبیر بدن و روی آوردن تو به سوی عالم اصلی و موطن خود، بر خود تو در عالم غیب، به شکل عالمی تجلی می کند و تو را به فهم علوم و مسائل و معانی غریب، هدایت می نماید...) (6)
نی ، تو گویی هم به گوش خویشتن
نی من و نی غیر من ای هم تو من
همچو آن وقتی که خواب اندر روی
تو ز پیش خود به پیش خود شدی
بشنوی از خویش و پنداری فلان
با تو اندر خواب گفتست آن نهان
تو یکی ، تو نیستی، ای خوش رفیق!
بلکه گردونی و دریای عمیق (7)
اما رویا و خواب صادق، خوابی است که با حوادث خارج از ما چه جسمی و چه اخلاقی و روحی و حقایق عالم هستی، مرتبط بوده و مستند به آنها است. در این نوع خواب، (نفس) انسان از عالم دنیوی گذشته و با توجه به هم سخنی اش با عالم مثال و عالم مجردات، با آن دو مرتبط می گردد. از این رو مستند به علل طبیعی جسمانی انسان (مانند گرم بودن یا سرد بودن مزاج) و نیز علل خلقی و روحی انسان (مانند عصبی بودن، حسادت ورزیدن، کینه داشتن و امثال آن ) نیست. البته رویای صادقه که مرتبط و مستند به ورای ما (عالم مثال و مجردات) است، خود اقسامی دارد که مجال طرح آن در اینجا نمی باشد. (8)
نکته مهم آنکه آیا رویای صادق که در واقع پل ارتباطی با عالم غیب است و انسان در پرتو این دسترسی، حقایق و صوری را مشاهده می کند پیش شرطی ندارد؟ آیا مقدماتی برای فراهم آمدن آن غوطه وری و نظاره گری وجود ندارد؟ اصلا راه رسیدن به آن کدام است؟
اولیای الهی با استفاده از آیات و روایات فرموده اند: اگر کسی بخواهد در عالم بیداری به اسرار عالم و آیات غیبی واقف شود، باید مراقبه داشته باشد؛ یعنی، برای آمادگی دریافت حقایق و باطن جهان هستی، باید مراقب اعضا، جوارح و اعمال خود باشد تا ظریفیت ادراک و فهم آیات الهی را پیدا کند. در عالم رویا و خواب نیز مراقبه لازم است. اگر کسی می خواهد در عالم خواب، حقایق را آن چنان که هستند بفهمد (رویای صادق) و از هدایت ها و اشارات و ارشادهای آنها سود جوید، باید مراقبه داشته باشد. این با مراقبت خود در عالم بیداری و رعایت آداب خواب که در روایات ذکر شده به دست خواهد آمد.
نظافت، طهارت، محاسبه اعمال روزانه، قرائت قرآن و بعضی از دعاها، کیفیت و چگونگی قرار گرفتن بدن هنگام خواب و خواندن دعا پس از بیداری از خواب، کمترین آداب مراقبه است که رعایت آن برای دیدن رویای صادق، بایسته و ضروری است.
به هر حال انجام دادن واجبات و ترک محرمات، نظیف بودن ، با وضو خوابیدن، محاسبه اعمال روزانه، خواندن سوره توحید و تکاثر، خواندن دعای (اللهم ان امسکت نفسی فی منامی فاغفرلها و ان ارسلتها فاحفظها بما تحفظ به عبادک الصالحین) قبل از خواب، خوابیدن بر سمت راست بدن و رو به قبله و خواندن دعای (لا اله الا الله الحلیم الکریم الحی القیوم و هو علی کل شیء قدیر سبحان رب النبیین و اله المرسلین، رب السموات السبع و مافیهن و رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و الحمد الله رب العالمین) (پس از خواب)، بسیار موثر است. گفتنی اینکه دعای پس از خواب، برای خواب دیدن رویای صادق در شب بعد، بسیار موثر و مجرب است. (9)
هر کس اندازه روشن دلی
غیب را بیند به قدر صیقلی
هر که صیقل بیش کرد او بش دید
بیشتر آمد بر او صورت پدید (10)
پی نوشتها:
1- در این خصوص نگا: خواب و نشان های آن، ص 39-113.
2- فصوص الحکم، فص یوسفی.
3- بحار الانوار، ج 61، ص 117-193؛ و ج 67، ص 66.
4- همان، ج 18، ص 195.
5- در خصوص خواب نگا: طبیعیات شفاء ، ص 334-339؛ رساله قشیریه ، ص 175-180، تفسیر امام فخر رازی، ج 7، ص 266؛ کتاب المعتبر، ج 2، ص 417-423.
6- به نقل از مقالات ، ج 1، ص 157 و 158.
7- مثنوی معنوی، دفتر 3، ابیات 1299-1320.
8- نگا: المیزان ، ج 1، ص 269-273.
9- بحار الانوار، ج 76، ص 181-218؛ و میزان الحکمه، ج 10، ص 262-267.
10- مثنوی معنوی ، دفتر 4، ابیات 2909-2910.
- [سایر] حدیث عربی امام صادق در مورد دیدن شیطان در خواب؟
- [سایر] حدیث عربی امام صادق در مورد دیدن شیطان در خواب؟
- [سایر] رویای صادقه چیست؟ از کجا بدانیم کدام خواب ما رویای صادقه است؟
- [سایر] اگر رؤیای خوبی دیدیم چه کنیم؟
- [سایر] رؤیای صادقانه چه علائمی دارد؟ و برای چه افرادی حجت است، و آن هم تا چه حدود؟
- [سایر] با سلام؛ رؤیای صادقه چگونه وجود روح را ثابت میکند؟ آیا ممکن است چیز دیگری به جز روح باعث این رویاها شود؟ با تشکر
- [سایر] آیا این حدیث از امام صادق(ع) در تفسیر آیه 30 سوره احزاب صحیح السند است؟ امام صادق(ع) فرمود: منظور از فاحشه مبینه عایشه است.
- [سایر] شعر در مدح امام صادق ع بفرمایید؟
- [سایر] شعر در مدح امام صادق ع بفرمایید؟
- [سایر] آیا کتابهای تعبیر خوابی که در بازار هستند و تعابیری را از امام صادق(ع) نقل میکنند معتبر هستند و آیا واقعا امام صادق تعبیر خواب میکردند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله می کنند در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد، ولی می تواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله می کنند، با دیدن خریداری نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] جنسی را که در شهری با وزن یاپیمانه معامله می کنند ؛ در آن شهر انسان باید با وزن یاپیمانه بخرد ؛ می تواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله می کنند ، با دیدن خریداری نماید .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله می کنند؛ در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد؛ ولی می تواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله می کنند؛ با دیدن خریداری نماید.
- [آیت الله سیستانی] جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله میکنند ، در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد ، ولی میتواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله میکنند ، با دیدن خریداری نماید .
- [آیت الله بروجردی] جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله میکنند، در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد، ولی میتواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله میکنند، با دیدن خریداری نماید.
- [آیت الله خوئی] جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله میکنند، در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد، ولی میتواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله میکنند، با دیدن خریداری نماید.
- [امام خمینی] جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله می کنند، در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد، ولی می تواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله می کنند با دیدن خریداری نماید.
- [آیت الله اردبیلی] کالایی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله میکنند، در آن شهر انسان باید با وزن و پیمانه بخرد؛ ولی میتواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله میکنند، با دیدن خریداری نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله میکنند، در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد، ولی میتواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله میکنند، با دیدن خریداری نماید.
- [آیت الله سبحانی] جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله می کنند; در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد; ولی می تواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله می کنند، با دیدن خریداری نماید.