(1) یکی از راه های لذّت بردن انسان، علاقه به همسر و ارضای غریزه جنسی است. اصل وجود این میل همانند میل ها و کشش های درونی دیگر، امری فطری و لازمه ساختمان روح انسان است و خود به خود نه ارزش اخلاقی مثبت دارد و نه منفی; بلکه باید دید کیفیّت و کمیّت ارضای این میل و جهتِ اعمال آن چیست; البتّه از نظر فلسفی، هر چیزی که بهره ای از وجود داشته باشد ( خواه اختیاری یا غیراختیاری) فی نفسه خیر است; ولی خیر فلسفی با اصطلاح خیر اخلاقی تفاوت دارد. از آیات شریفه قرآن استفاده میشود که این دو جنسِ مخالف، برای هم و مکمّل یک دیگر آفریده شده اند و مقتضای فطرت انسان این است که هریک از این دو، به جنس مخالفِ خود گرایش داشته باشد و او را منشأ آرامش خویش قرار دهد و به گونه ای کامجویی کند که هم سبب تولید نسل شود و هم مفسده ای بر آن بار نشود. از دید اسلام، اِعمال این غریزه در صورتی ارزش منفی ندارد که سه نوع محدودیت رعایت شود: أ. محدودیّت فطری: از دید قرآن کریم، گرایش به جنس موافق بر خلاف فطرت و نظام آفرینش است و نوعی انحراف در میل جنسی به شمار میرود; بنابراین اگر کسانی در مقام ارضای غریزه جنسی از مسیر طبیعی منحرف بشوند و راه دیگری در پیش بگیرند، ارضای غریزه جنسی به این صورت دارای ارزش منفی است و آنان از صراط مستقیم و راه فطرت منحرف شده اند. در قرآن کریم، دست کم در سه مورد، ضمنِ بیان داستان قوم لوط که به همجنس بازی معروف هستند، بر زشتی این عمل و انحراف آن از مسیر فطرت تأکید شده است. در یکی از این آیات آمده است: وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ.(2) و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده است ره میکنید؟! [به واقع ]شما قوم تجاوزگری هستید! در این آیه آمده است: (ما خَلَقَ لَکُمْ); یعنی همسران، زوج ها و جنس مخالف شما را برای شما آفریده اند; بنابراین، گرایش مرد به مرد، و زن به زن برخلاف آفرینش الاهی است. در آیه 80 و 81 سوره اعراف، از این عمل به (فاحِشَة) و (اسراف) یاد میشود.(3) ب. محدودیت اجتماعی: آن چه در ارضای خواسته ها و تمایل ها، منشأ ارزشِ منفی میشود، تزاحمی است که با بعضی از خواسته های دیگر مییابد، و با ارزیابی و کسر و انکسارِ این خواسته ها، حدّ و مرز هریک از غرایز روشن خواهد شد. در بعضی از موارد، انسان از طریق ادراک های عادی و عقلایی خود میتواند آن را کشف کند و مرز هریک از آن ها را بشناسد; ولی در بیش تر موارد به لحاظ آن که احاطه ای بر موارد تزاحم و تأثیر سوء آن نداریم نمیتوانیم مواردش را به دقّت تعیین کنیم و این جا است که وحی، نقش تعیین کننده خود را ایف میکند; ولی به هرحال، منشأ اصلی، همان تزاحم ها است. مصالح اجتماعی انسان اقتضا دارد که زندگی وی به صورت خانواده ای و در قالب ازدواج باشد. روابط زن و مرد باید تحت کنترل و معیارهای خاصّی قرار گیرد و همسر انسان نیز باید جنبه اختصاصی داشته باشد که در این صورت، سبب مصالح متعدّد و نفیِ زیان های بزرگی خواهد بود. از جمله مصالح اجتماعی آن است که باید با تشکیل خانواده، نسل انسان حفظ شود; سپس بسیاری از مسائل اجتماعی و حقوقی مانند ارث، انفاق، تربیت و دیگر مسؤولیت هایی که پدر و مادر در برابر فرزند خویش دارند یا مهریّه، نفقه، تمتّع، اطاعت و مسؤولیت هایی که هریک از دو همسر برابر یک دیگر دارند، بر تشکیل خانواده و حفظ نسل بار خواهد شد. لازم است همه این مسؤولیت ها به دقّت رعایت شود تا جامعه، جامعه ای انسانی باشد و زمینه رشد عواطف، فضایل انسانی، عشق، ایثار و پاکی در آن فراهم شود و متقابلا زمینه های رشدِ فساد و تباهی و بیماری های جسمی و روانی و نابودی عواطف انسانی و سقوط در زندگی حیوانی از بین برود. شرایط گوناگون ازدواج شرعی و حدود آن را قوانین الاهی تعیین میکند که در رساله های فقهی آمده است. در باره این نوع محدودیت هم فقط یکی از آیات مربوط به آن را ذکر میکنیم: وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ * إِلاّ عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ * فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ.(4) [خداوند، ضمن اوصاف مؤمنان میفرماید] و آنان که دامان خود را [از آلوده شدن به بی عفّتی] حفظ میکنند * فقط آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند که در بهره گیری از آنان ملامت نمیشوند * پس کسانی که غیر از این طریق را طلب کنند، تجاوز گرند! ج. محدودیت شرعی و اخلاقی: گاهی محدودیت فطری و اجتماعی وجود ندارد و در اصل ازدواج و زناشویی با جنس مخالف، ایرادی نیست; امّا حالت ها و عوارضی وجود دارد که منشأ ارزش منفی میشود. در باره ازدواج با جنس مخالف، محدودیت هایی مثل حرمت نکاح با محارم، و در باره لذّت جنسی هم محدودیت هایی مانند زمان عادت ماهانه در مورد همسر قانونی و شرعی وجود دارد. تفصیل این احکام و جزئیّات آن در رساله های عملیّه مراجع عظام آمده که در این جا مجال ذکر آن نیست و خواننده را به منابع موجود ارجاع میدهیم.(5) 1 ر.ک: محمّد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج 2، ص 239. 2. شعراء (26)، 166. 3. همچنین ر.ک: نمل (27)، 55. 4. مؤمنون (23)، 57. 5. برگرفته از جلد دوم اخلاق در قرآن، محمدتقی مصباح یزدی، بخش غریزه جنسی ازدواج.
آیا ارضای غریزه جنسی از دید اسلام به هر نحوی آزاد است یا محدودیّت دارد؟ محدودیت های اِعمال غریزه جنسی چیست؟
(1) یکی از راه های لذّت بردن انسان، علاقه به همسر و ارضای غریزه جنسی است. اصل وجود این میل همانند میل ها و کشش های درونی دیگر، امری فطری و لازمه ساختمان روح انسان است و خود به خود نه ارزش اخلاقی مثبت دارد و نه منفی; بلکه باید دید کیفیّت و کمیّت ارضای این میل و جهتِ اعمال آن چیست; البتّه از نظر فلسفی، هر چیزی که بهره ای از وجود داشته باشد ( خواه اختیاری یا غیراختیاری) فی نفسه خیر است; ولی خیر فلسفی با اصطلاح خیر اخلاقی تفاوت دارد.
از آیات شریفه قرآن استفاده میشود که این دو جنسِ مخالف، برای هم و مکمّل یک دیگر آفریده شده اند و مقتضای فطرت انسان این است که هریک از این دو، به جنس مخالفِ خود گرایش داشته باشد و او را منشأ آرامش خویش قرار دهد و به گونه ای کامجویی کند که هم سبب تولید نسل شود و هم مفسده ای بر آن بار نشود.
از دید اسلام، اِعمال این غریزه در صورتی ارزش منفی ندارد که سه نوع محدودیت رعایت شود:
أ. محدودیّت فطری: از دید قرآن کریم، گرایش به جنس موافق بر خلاف فطرت و نظام آفرینش است و نوعی انحراف در میل جنسی به شمار میرود; بنابراین اگر کسانی در مقام ارضای غریزه جنسی از مسیر طبیعی منحرف بشوند و راه دیگری در پیش بگیرند، ارضای غریزه جنسی به این صورت دارای ارزش منفی است و آنان از صراط مستقیم و راه فطرت منحرف شده اند.
در قرآن کریم، دست کم در سه مورد، ضمنِ بیان داستان قوم لوط که به همجنس بازی معروف هستند، بر زشتی این عمل و انحراف آن از مسیر فطرت تأکید شده است.
در یکی از این آیات آمده است:
وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ.(2)
و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده است ره میکنید؟! [به واقع ]شما قوم تجاوزگری هستید!
در این آیه آمده است: (ما خَلَقَ لَکُمْ); یعنی همسران، زوج ها و جنس مخالف شما را برای شما آفریده اند; بنابراین، گرایش مرد به مرد، و زن به زن برخلاف آفرینش الاهی است. در آیه 80 و 81 سوره اعراف، از این عمل به (فاحِشَة) و (اسراف) یاد میشود.(3)
ب. محدودیت اجتماعی: آن چه در ارضای خواسته ها و تمایل ها، منشأ ارزشِ منفی میشود، تزاحمی است که با بعضی از خواسته های دیگر مییابد، و با ارزیابی و کسر و انکسارِ این خواسته ها، حدّ و مرز هریک از غرایز روشن خواهد شد.
در بعضی از موارد، انسان از طریق ادراک های عادی و عقلایی خود میتواند آن را کشف کند و مرز هریک از آن ها را بشناسد; ولی در بیش تر موارد به لحاظ آن که احاطه ای بر موارد تزاحم و تأثیر سوء آن نداریم نمیتوانیم مواردش را به دقّت تعیین کنیم و این جا است که وحی، نقش تعیین کننده خود را ایف میکند; ولی به هرحال، منشأ اصلی، همان تزاحم ها است.
مصالح اجتماعی انسان اقتضا دارد که زندگی وی به صورت خانواده ای و در قالب ازدواج باشد. روابط زن و مرد باید تحت کنترل و معیارهای خاصّی قرار گیرد و همسر انسان نیز باید جنبه اختصاصی داشته باشد که در این صورت، سبب مصالح متعدّد و نفیِ زیان های بزرگی خواهد بود.
از جمله مصالح اجتماعی آن است که باید با تشکیل خانواده، نسل انسان حفظ شود; سپس بسیاری از مسائل اجتماعی و حقوقی مانند ارث، انفاق، تربیت و دیگر مسؤولیت هایی که پدر و مادر در برابر فرزند خویش دارند یا مهریّه، نفقه، تمتّع، اطاعت و مسؤولیت هایی که هریک از دو همسر برابر یک دیگر دارند، بر تشکیل خانواده و حفظ نسل بار خواهد شد. لازم است همه این مسؤولیت ها به دقّت رعایت شود تا جامعه، جامعه ای انسانی باشد و زمینه رشد عواطف، فضایل انسانی، عشق، ایثار و پاکی در آن فراهم شود و متقابلا زمینه های رشدِ فساد و تباهی و بیماری های جسمی و روانی و نابودی عواطف انسانی و سقوط در زندگی حیوانی از بین برود. شرایط گوناگون ازدواج شرعی و حدود آن را قوانین الاهی تعیین میکند که در رساله های فقهی آمده است.
در باره این نوع محدودیت هم فقط یکی از آیات مربوط به آن را ذکر میکنیم:
وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ * إِلاّ عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ * فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ.(4)
[خداوند، ضمن اوصاف مؤمنان میفرماید] و آنان که دامان خود را [از آلوده شدن به بی عفّتی] حفظ میکنند * فقط آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند که در بهره گیری از آنان ملامت نمیشوند * پس کسانی که غیر از این طریق را طلب کنند، تجاوز گرند!
ج. محدودیت شرعی و اخلاقی: گاهی محدودیت فطری و اجتماعی وجود ندارد و در اصل ازدواج و زناشویی با جنس مخالف، ایرادی نیست; امّا حالت ها و عوارضی وجود دارد که منشأ ارزش منفی میشود. در باره ازدواج با جنس مخالف، محدودیت هایی مثل حرمت نکاح با محارم، و در باره لذّت جنسی هم محدودیت هایی مانند زمان عادت ماهانه در مورد همسر قانونی و شرعی وجود دارد.
تفصیل این احکام و جزئیّات آن در رساله های عملیّه مراجع عظام آمده که در این جا مجال ذکر آن نیست و خواننده را به منابع موجود ارجاع میدهیم.(5)
1 ر.ک: محمّد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج 2، ص 239.
2. شعراء (26)، 166.
3. همچنین ر.ک: نمل (27)، 55.
4. مؤمنون (23)، 57.
5. برگرفته از جلد دوم اخلاق در قرآن، محمدتقی مصباح یزدی، بخش غریزه جنسی ازدواج.
- [سایر] از نظر قرآن، زیبایی و ارضای غریزه جنسی چه نقشی در ازدواج دارند؟
- [سایر] نظر اسلام در مورد غریزه جنسی چیست؟ راه درست برخورد با این غریزه در شرایط کنونی کدام است؟
- [سایر] چرا با پررنگ کردن نظر اسلام درباره غریزه جنسی، هر روز اوضاع بدتر می شود؟
- [سایر] راه های کنترل شهوت غیر از ازدواج برای افرادی در سنین نوجوانی برای ارضای این غریزه کدامند؟
- [سایر] آیا زن در اسلام غیر از خادمه و مستخدمه ای که ارضای جنسی مرد را نیز به عهده دارد, چیز بیشتری است؟
- [سایر] نظر قرآن درباره ی غریزه جنسی و لذت طلبی چیست؟
- [آیت الله بهجت] آیا ارضای جنسی زن بدون دخول اشکال دارد؟
- [سایر] از نظر قرآن چگونه میتوان غریزه جنسی را مهار کرد یا در حدّ اعتدال درآورد؟
- [سایر] حکمت و فلسفه غریزه جنسی در انسان چیست و درباره آن بیشتر توضیح دهید؟
- [سایر] فواید ازدواج چیست و آیا ازدواج، صرفا برای ارضای غرایز جنسی است؟
- [آیت الله مظاهری] استفاده جنسی زن از شوهرش و شوهر از زنش به هر نحوی که باشد جایز است، ولی استفادههای غیر متعارف باید با اجازه و رضایت یکدیگر باشد، بلکه سزاوار است که اگر ضرورتی نباشد، از استفادههای غیر متعارف پرهیز کنند.
- [امام خمینی] اگر زنی که آزاد و مسلمان و عاقل است، دختری داشته باشد، تا هفت سال دختر تمام نشده، پدر نمی تواند او را از مادرش جدا کند.
- [آیت الله بهجت] اگر زنی که آزاد، مسلمان و عاقل است دختری داشته باشد، تا هفت سال دختر تمام نشده، پدر نمیتواند او را از مادرش جدا کند.
- [آیت الله سبحانی] اگر زنی که آزاد و مسلمان و عاقل است دختری داشته باشد تا هفت سال دختر تمام نشده، پدر نمی تواند او را از مادرش جدا کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زنی که آزاد و مسلمان و عاقل است دختری داشته باشد ، تا هفت سال دختر تمام نشده پدر نمی تواند او را از مادرش جدا کند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولت های جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود ، مثل منکراتی که دولتهای جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام ، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق وانکار باطل ، واگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم وموجب اسائة ظنّ به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند .
- [امام خمینی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولتها اجرا میکنند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علمای اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علمای اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علمای اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمیکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدعتی در اسلام واقع شود (مانند منکراتی که دولتهای ناصالح به نام اسلام انجام می دهند) بر همه، مخصوصاً علمای دین واجب است حق را اظهار و باطل را انکار کنند و اگر سکوت علمای دین موجب هتک مقام علم، یا سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، هرچند بدانند تاثیر نمی کند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دیه کشتن مرد مسلمان آزاد که قاتل باید بدهد یکی از شش چیز است: اول صد شتر که داخل سال ششم باشد. دوم دویست گاو. سوم هزار گوسفند. چهارم دویست حله و هر حله دو پارچه است که در یمن میبافند. پنجم هزار مثقال شرعی طلا که هر مثقال آن 18 نخود سکهدار است. ششم ده هزار درهم که هر درهمی 6/12 نخود نقره سکه دار است، و از زن مسلمان آزاد نصف هر یک است.