به چشم نیامدن عنصری خاص در یک فرهنگ علل مختلف دارد. شماری از این علت‌ها عبارت است از: 1. عدم مطالعه کافی گاه مطالعه کافی در فرهنگ موردنظر نه در سطح و نه در عمق صورت نمی‌گیرد. اقبال می‌گوید: مسلمانان آنگاه که از فرهنگ خود بیگانه شدند، جذب فرهنگ بیگانه گردیدند. در این موقعیت، حتی باید دشمنی با فرهنگ خودی را نیز محتمل می‌دانست چنان که امام علی (ع) در حکمت 173 نهج البلاغه می‌فرماید: (الناس اعداء ما جهلوا مردم دشمنان آنچه نمی‌دانند هستند). به قول مولانا: آدمی مر خویش را ارزان فروخت بود اطلس خویش را بر دلق دوخت‌ هر که دو ارزان خرد ارزان دهد گوهری طفلی به قرص نان دهد اقبال لاهوری در این باره می‌گوید: آه از قومی که چشم از خویش بست دل به غیر الله داد از خود گسست‌ تا خودی در سینه ملت بمرد کوه کاهی کرد و باد او را ببرد(1) به نظر می‌رسد، اگر به فرهنگ شیعی چنان که باید، معرفت پیدا شود بسیاری از نادیده‌ها دیده می‌شود. چنان‌که از ائمه اطهار (ع) رسیده است: (علم جز از نزد اهل بیت (ع) بیرون نمی‌آید.) امام باقر (ع) به سلمة بن کهیل و حکم بن عتیبه(2) می‌فرماید: (به مشرق بروید یا به مغرب علم درست به دست نیاورید جز آنچه از نزد ما خاندان بیرون آمده است). 2. کردار حاملان فرهنگ سبب دیگر به چشم نیامدن چیزی در فرهنگ شیعی، عمل پیروان و حاملان آن است. معمولًا کردار و رفتار مربیان وحاملان یک فرهنگ عامل‌داوری دیگران در مورد محتوای فرهنگ شمرده می‌شود. این عامل به مسلمانان منحصر نیست. در گزارش‌هایی که از بی‌اعتقادی و تمسخر دین‌داری در اروپای قرن هیجدهم رسیده، جنگ‌های فرقه‌ای و نزاع‌های گروهی مسیحیان عامل اصلی تمسخر دین و دین‌داری در اروپا(3) شمرده شده است و در واقع مذهب مسیحی را بانی واقعی جنگ‌ها و خصوصاً جنگ‌های مذهبی سی ساله در قرن 17 م دانسته‌اند.(4) مارکی در آرژانسون هوشمند در 1753 م بر خطای کشیشان انگشت گذاشته، می‌نویسد: (عامل نابودی دین را نه در نفوذ فلسفه انگلستان که جز صد فیلسوف پاریسی کسی با آن آشنایی ندارد بلکه باید در خشم و نفرت مردم از کشیشان جست و جو کرد. خشم و نفرتی که اکنون به اوج شدت خود رسیده است.)(5) 3. تولید علوم و فنون در فرهنگ بیگانه وجود توانایی‌های فرهنگ بیگانه در تولید علوم و فنون و صنایع در مقابل محروم بودن کشورهای اسلامی از هر پیشرفتی در سده‌های اخیر از عوامل مهم جذب شدن به فرهنگ بیگانه است. حضرت علی (ع) توصیه می‌فرماید: (والله الله فی القرآن ان لایسبقکم بالعمل به غیرکم(6) خدا را، خدا را درباره قرآن، مبادا دیگران در عمل کردن به دستورهایش از شما پیشی گیرند). چنان که ملاحظه می‌شود، فرهنگ جدیت و تلاش، استقلال و خود اتکایی، نشاط و شادابی، وجدان کاری و تحمل سختی‌ها و عزم و اراده مصمم که ساخت یک تمدن مرهون آن است، بخشی از آموزه‌های اصیل قرآن و سنت به شمار می‌آید. متأسفانه این امر در کشورهای اسلامی مورد غفلت قرار می‌گیرد و حتی دست‌هایی خائن علیه دست‌آوردهای خودی و کوچک و یا ناچیز نمایاندن فعالیت هایی که برای پیشرفت انجام می‌شود، تلاش می‌کنند. در نتیجه امروز دنیای اسلام به جایی می‌رسد که در تولید علوم نقش بسیار ناچیز دارد و جوانانش که احیاناً قدرت تحلیل علل عقب افتادگی‌ها را ندارند، به فرهنگ بیگانه روی می‌آورند. البته جوانان فراوانی نیز وجود دارند که علوم و فنون را از فرهنگ بیگانه به دست آورده، جذب فرهنگ بیگانه نشده‌اند و در جهت رفع کاستی‌ها و عقب ماندگی‌ها می‌کوشند. 4. عدم پاسخ به دغدغه‌ها و سؤالات جوانان مرحوم استاد مطهری که خود اسوه و شهید راه تعلیم و تربیت است در موضوع رهبری نسل جوان به ضرورت جنبه طرح جامع دین به این سه نسل اشاره کرده، سر تفوق و جاذبه مکاتب ماتریالیستی در میان این نسل را ارائه و طرح جامع مکتب و پاسخ گویی به تمام نیازهای فکری آن‌ها می‌داند. وی در کتاب ده گفتار آورده است: (اتفاقاً دیگران از راه شناختن درد این نسل آن‌ها را منحرف کرده‌اند و از آن‌ها استفاده کرده‌اند. مکتب‌های ماتریالیستی که در همین کشور به وجود آمد و اشخاص فداکار درست کرد برای مقاصد الحادی، از چه راه کرد؟ از همین راه می‌دانست که این نسل احتیاج دارد به یک مکتب فکری که به سؤالاتش پاسخ دهد، یک مکتب فکری و او عرضه کرد. می‌دانست که این نسل یک سلسله آرمان‌های اجتماعی بزرگی دارد و درصدد تحقق دادن به آن‌ها است، خود را با آن آرمان‌ها هماهنگ نشان داده در نتیجه افراد زیادی را دور خودجمع کرد با چه فداکاری و صمیمیتی روح هم اگر به حدی رسید که تشنه یک مکتب فکری شد که روی اصول معین و مشخص به سؤالاتش پاسخ دهد و همه مسائل جهانی و اجتماعی را یکنواخت برایش حل کند و جلویش بگذارد، اهمیت نمی‌دهد که منطقاً قوی است یا نیست. بشر آن قدرها هم دنبال حرف محکم و منطقی نیست دنبال یک فکر منظم و آماده است که یکنواخت در مقابل هر سؤالی جوابی بگذارد. هر فرهنگی هر چند ریا کارانه دغدغه‌ها را رفع کند و خود را پاسخگوی خواسته‌ها و نیازها و سؤالات بداند از جاذبه بیش‌تری برخوردار است. به دلایل تاریخی و خصوصاً پس از قرن‌های اولیه ظهور اسلام، به تدریج رهبران فکری، سیاسی و اجتماعی امور حاشیه‌ای را بر امور اصلی ترجیح دادند. در نتیجه بسیاری از سؤالات بی‌پاسخ ماند. 5. پیروزی باید توجه داشت که نفس پیروزی یک جریان گاه عامل تبعیت و مجذوب شدن دیگران است. فرهنگ‌های پیروز و موفق زمینه جذب بسیار بالایی دارند. پیروزی یک فرهنگ، هر چند همه جانبه نباشد یا اینکه سطحی باشد، چنان چشم‌ها را خیره می‌کند که فرصت مقایسه بین فرهنگ‌ها و سنجش مجموعه توانایی‌ها را از بین می‌برد. در این موقعیت، فرهنگ مغلوب هر چند ظرفیت‌های بالایی در ابعاد دیگر داشته باشد تا مدت‌ها در محاق فرو می‌رود. بنابراین یا باید نقص خود را جبران کند و یا باید منتظر سرخوردگی شیفتگان فرهنگ دیگر و بازگشت آن‌ها به سوی خویش باشد چنان که امروز شاهد بازگشت غرب به معنویت و خیزش روز افزون بشریت به سمت ارزش‌ها و اوامر اساسی اسلامی هستیم بلکه در جهان اسلام نیز حرکت به سمت عقلانیت گسترش یافته و بازگشت به ارزش‌های فرهنگ شیعی شتاب گرفته است. از سوی دیگر شکست یک فرهنگ و عدم توان آن در تأمین اهداف و برنامه‌های اعلام شده نیز سبب گریز مردم از آن می‌شود که نمونه روشن آن در مارکسیسم مشاهده شد. خلاصه آن که روی آوردن به یک فرهنگ و بریدن از فرهنگ دیگر در عوامل متعدد ریشه دارد. امروز باید همه دنیای اسلام، خصوصاً مذهب تشیع، از فرصتی که در پرتو انقلاب اسلامی ایجاد شده و بیداری و معنویت خواهی گسترده‌ای که در جهان پدیده آمده، بهره‌گیرد از میان برهای موجود به علوم و فنون دست یابد و خود را در قافله تمدن تثبیت کند به عبارت دیگر، وظیفه، آن است که فرهنگ تشیع را متجلی سازیم و جامعیت اسلام را به اثبات رسانیم سیر پرافتخار پیروزی دین را که امام خمینی آغاز کرد، ادامه دهیم و با وحدت و همدلی و سخت کوشی و صبوری و تحمل مشقات و مشکلات در جهت شکوفایی فرهنگ تشیع بکوشیم.(7) پی‌نوشت‌ (1) کلیات اقبال، ص 812. (2) مجلسی) ره (: این دو نفر از فقهای اهل سنت هستند. (3) تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 8، ص 801. (4) همان، ج 7، ص 866. (5) همان، ج 9، ص 086. (6) نهج البلاغه، نامه 74. (7) ده‌گفتار، غلامه شهیدمطهری(رحمت الله علیه)صص 812- 712.
به چشم نیامدن عنصری خاص در یک فرهنگ علل مختلف دارد. شماری از این علتها عبارت است از:
1. عدم مطالعه کافی
گاه مطالعه کافی در فرهنگ موردنظر نه در سطح و نه در عمق صورت نمیگیرد. اقبال میگوید: مسلمانان آنگاه که از فرهنگ خود بیگانه شدند، جذب فرهنگ بیگانه گردیدند.
در این موقعیت، حتی باید دشمنی با فرهنگ خودی را نیز محتمل میدانست چنان که امام علی (ع) در حکمت 173 نهج البلاغه میفرماید: (الناس اعداء ما جهلوا مردم دشمنان آنچه نمیدانند هستند). به قول مولانا:
آدمی مر خویش را ارزان فروخت
بود اطلس خویش را بر دلق دوخت
هر که دو ارزان خرد ارزان دهد
گوهری طفلی به قرص نان دهد
اقبال لاهوری در این باره میگوید:
آه از قومی که چشم از خویش بست
دل به غیر الله داد از خود گسست
تا خودی در سینه ملت بمرد
کوه کاهی کرد و باد او را ببرد(1)
به نظر میرسد، اگر به فرهنگ شیعی چنان که باید، معرفت پیدا شود بسیاری از نادیدهها دیده میشود. چنانکه از ائمه اطهار (ع) رسیده است: (علم جز از نزد اهل بیت (ع) بیرون نمیآید.) امام باقر (ع) به سلمة بن کهیل و حکم بن عتیبه(2) میفرماید: (به مشرق بروید یا به مغرب علم درست به دست نیاورید جز آنچه از نزد ما خاندان بیرون آمده است).
2. کردار حاملان فرهنگ
سبب دیگر به چشم نیامدن چیزی در فرهنگ شیعی، عمل پیروان و حاملان آن است. معمولًا کردار و رفتار مربیان وحاملان یک فرهنگ عاملداوری دیگران در مورد محتوای فرهنگ شمرده میشود. این عامل به مسلمانان منحصر نیست. در گزارشهایی که از بیاعتقادی و تمسخر دینداری در اروپای قرن هیجدهم رسیده، جنگهای فرقهای و نزاعهای گروهی مسیحیان عامل اصلی تمسخر دین و دینداری در اروپا(3) شمرده شده است و در واقع مذهب مسیحی را بانی واقعی جنگها و خصوصاً جنگهای مذهبی سی ساله در قرن 17 م دانستهاند.(4)
مارکی در آرژانسون هوشمند در 1753 م بر خطای کشیشان انگشت گذاشته، مینویسد: (عامل نابودی دین را نه در نفوذ فلسفه انگلستان که جز صد فیلسوف پاریسی کسی با آن آشنایی ندارد بلکه باید در خشم و نفرت مردم از کشیشان جست و جو کرد. خشم و نفرتی که اکنون به اوج شدت خود رسیده است.)(5)
3. تولید علوم و فنون در فرهنگ بیگانه
وجود تواناییهای فرهنگ بیگانه در تولید علوم و فنون و صنایع در مقابل محروم بودن کشورهای اسلامی از هر پیشرفتی در سدههای اخیر از عوامل مهم جذب شدن به فرهنگ بیگانه است. حضرت علی (ع) توصیه میفرماید: (والله الله فی القرآن ان لایسبقکم بالعمل به غیرکم(6) خدا را، خدا را درباره قرآن، مبادا دیگران در عمل کردن به دستورهایش از شما پیشی گیرند).
چنان که ملاحظه میشود، فرهنگ جدیت و تلاش، استقلال و خود اتکایی، نشاط و شادابی، وجدان کاری و تحمل سختیها و عزم و اراده مصمم که ساخت یک تمدن مرهون آن است، بخشی از آموزههای اصیل قرآن و سنت به شمار میآید. متأسفانه این امر در کشورهای اسلامی مورد غفلت قرار میگیرد و حتی دستهایی خائن علیه دستآوردهای خودی و کوچک و یا ناچیز نمایاندن فعالیت هایی که برای پیشرفت انجام میشود، تلاش میکنند. در نتیجه امروز دنیای اسلام به جایی میرسد که در تولید علوم نقش بسیار ناچیز دارد و جوانانش که احیاناً قدرت تحلیل علل عقب افتادگیها را ندارند، به فرهنگ بیگانه روی میآورند.
البته جوانان فراوانی نیز وجود دارند که علوم و فنون را از فرهنگ بیگانه به دست آورده، جذب فرهنگ بیگانه نشدهاند و در جهت رفع کاستیها و عقب ماندگیها میکوشند.
4. عدم پاسخ به دغدغهها و سؤالات جوانان
مرحوم استاد مطهری که خود اسوه و شهید راه تعلیم و تربیت است در موضوع رهبری نسل جوان به ضرورت جنبه طرح جامع دین به این سه نسل اشاره کرده، سر تفوق و جاذبه مکاتب ماتریالیستی در میان این نسل را ارائه و طرح جامع مکتب و پاسخ گویی به تمام نیازهای فکری آنها میداند. وی در کتاب ده گفتار آورده است: (اتفاقاً دیگران از راه شناختن درد این نسل آنها را منحرف کردهاند و از آنها استفاده کردهاند. مکتبهای ماتریالیستی که در همین کشور به وجود آمد و اشخاص فداکار درست کرد برای مقاصد الحادی، از چه راه کرد؟ از همین راه میدانست که این نسل احتیاج دارد به یک مکتب فکری که به سؤالاتش پاسخ دهد، یک مکتب فکری و او عرضه کرد. میدانست که این نسل
یک سلسله آرمانهای اجتماعی بزرگی دارد و درصدد تحقق دادن به آنها است، خود را با آن آرمانها هماهنگ نشان داده در نتیجه افراد زیادی را دور خودجمع کرد با چه فداکاری و صمیمیتی
روح هم اگر به حدی رسید که تشنه یک مکتب فکری شد که روی اصول معین و مشخص به سؤالاتش پاسخ دهد و همه مسائل جهانی و اجتماعی را یکنواخت برایش حل کند و جلویش بگذارد، اهمیت نمیدهد که منطقاً قوی است یا نیست. بشر آن قدرها هم دنبال حرف محکم و منطقی نیست دنبال یک فکر منظم و آماده است که یکنواخت در مقابل هر سؤالی جوابی بگذارد.
هر فرهنگی هر چند ریا کارانه دغدغهها را رفع کند و خود را پاسخگوی خواستهها و نیازها و سؤالات بداند از جاذبه بیشتری برخوردار است. به دلایل تاریخی و خصوصاً پس از قرنهای اولیه ظهور اسلام، به تدریج رهبران فکری، سیاسی و اجتماعی امور حاشیهای را بر امور اصلی ترجیح دادند. در نتیجه بسیاری از سؤالات بیپاسخ ماند.
5. پیروزی
باید توجه داشت که نفس پیروزی یک جریان گاه عامل تبعیت و مجذوب شدن دیگران است. فرهنگهای پیروز و موفق زمینه جذب بسیار بالایی دارند. پیروزی یک فرهنگ، هر چند همه جانبه نباشد یا اینکه سطحی باشد، چنان چشمها را خیره میکند که فرصت مقایسه بین فرهنگها و سنجش مجموعه تواناییها را از بین میبرد. در این موقعیت، فرهنگ مغلوب هر چند ظرفیتهای بالایی در ابعاد دیگر داشته باشد تا مدتها در محاق فرو میرود. بنابراین یا باید نقص خود را جبران کند و یا باید منتظر سرخوردگی شیفتگان فرهنگ دیگر و بازگشت آنها به سوی خویش باشد چنان که امروز شاهد بازگشت غرب به معنویت و خیزش روز افزون بشریت به سمت ارزشها و اوامر اساسی اسلامی هستیم بلکه در جهان اسلام نیز حرکت به سمت عقلانیت گسترش یافته و بازگشت به ارزشهای فرهنگ شیعی شتاب گرفته است. از سوی دیگر شکست یک فرهنگ و عدم توان آن در تأمین اهداف و برنامههای اعلام شده نیز سبب گریز مردم از آن میشود که نمونه روشن آن در مارکسیسم مشاهده شد.
خلاصه آن که روی آوردن به یک فرهنگ و بریدن از فرهنگ دیگر در عوامل متعدد ریشه دارد. امروز باید همه دنیای اسلام، خصوصاً مذهب تشیع، از فرصتی که در پرتو انقلاب اسلامی ایجاد شده و بیداری و معنویت خواهی گستردهای که در جهان پدیده آمده، بهرهگیرد از میان برهای موجود به علوم و فنون دست یابد و خود را در قافله تمدن تثبیت کند به عبارت دیگر، وظیفه، آن است که فرهنگ تشیع را متجلی سازیم و جامعیت اسلام را به اثبات رسانیم سیر پرافتخار پیروزی دین را که امام خمینی آغاز کرد، ادامه دهیم و با وحدت و همدلی و سخت کوشی و صبوری و تحمل مشقات و مشکلات در جهت شکوفایی فرهنگ تشیع بکوشیم.(7)
پینوشت
(1) کلیات اقبال، ص 812.
(2) مجلسی) ره (: این دو نفر از فقهای اهل سنت هستند.
(3) تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 8، ص 801.
(4) همان، ج 7، ص 866.
(5) همان، ج 9، ص 086.
(6) نهج البلاغه، نامه 74.
(7) دهگفتار، غلامه شهیدمطهری(رحمت الله علیه)صص 812- 712.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اخیراً در میان برخی از جوانان مدل مو و لباسهایی مد شده که از کشورهای اروپایی و بلاد بیگانه ارائه می گردد (مانند رپ و غیره) نظر به این که پوشیدن این لباسها و این گونه آرایش کردن عرفاً از مصادیق تشبه به کفّار است آیا شرعاً حرام است یا حلال؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اخیراً در میان برخی از جوانان مدل مو و لباسهایی مد شده که از کشورهای اروپایی و بلاد بیگانه ارائه می گردد (مانند رپ و غیره) نظر به این که پوشیدن این لباسها و این گونه آرایش کردن عرفاً از مصادیق تشبه به کفّار است آیا شرعاً حرام است یا حلال؟
- [سایر] چرا بعضی از جوانان گاهی به مسیحیّت روی میآورند و به انگلستان رفته مشغول تحصیل دین مسیح شده و بعنوان مبلغ مسیحی وارد جامعه میشوند؟
- [آیت الله نوری همدانی] امروزه متأسفانه خانوادهها با قرار دادن مهریههای سنگین برای دختران خود مانع از ازدواج جوانان پسر و دختر میشوند. و این کار خانوادهها باعث میشود که جوانان پسر و دختر نتوانند با هم ازدواج کنند و در نتیجه به راههای گناه و خلاف شرع مقدّس اسلام کشیده شوند. ولی خانوادهها با قرار دادن مهریههای کم میتوانند این مانع را از جلوی پای جوانان بردارند تا آنها بتوانند ازدواج کنند اکنون با توجه به مطالب فوق خواهشمند است بیان فرمائید از نظر شرعی و فقهی قرار دادن مهریههای سنگین و زیاد چه صورتی دارد؟
- [سایر] آیا شیعیان طبق نظر مشایخ شیعه بین خدا و امامان معصوم فرق قائل هستند؟
- [سایر] نظر شیعه راجب تناسخ چیست؟
- [سایر] چرا شیعیان به هنگام سجده از مهر استفاده میکنند؟ تفاوت نظر اهل سنت و تشیع چیست؟
- [سایر] از نظر قانون اساسی و آییننامه داخلی مجلس خبرگان، نمایندگان این مجلس چه شرایطی داشته و چگونه انتخاب میشوند؟
- [سایر] روزههای حرام از نظر شیعه کدام است؟
- [سایر] نظر شیعه درباره تحریف قرآن چیست؟
- [آیت الله بروجردی] زنهای سیده بعد از تمام شدن شصت سال یائسه میشوند، یعنی خون حیض نمیبینند و زنهایی که سیده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه میشوند.
- [آیت الله مظاهری] زنهای سیّده بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه میشوند یعنی خون حیض نمیبینند، و زنهایی که سیّده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه میشوند.
- [آیت الله بهجت] زنهای سیّده بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه میشوند، یعنی خون حیض نمیبینند؛ و زنهایی که سیّده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه میشوند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زنهای قرشیه بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه میشوند؛ یعنی خون حیض نمیبینند و زنهایی که قرشیه نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه میشوند. باید توجّه داشت که زنهای سیده یکی از اقسام زنهای قرشیه میباشند.
- [آیت الله اردبیلی] زنهایی که قُرَشیّه(1) نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه میشوند (یعنی دیگر خون حیض نمیبینند) و زنهای قرشیه که سنّ آنها بین پنجاه و شصت سال است، احتیاطا باید بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع کنند و پس از شصت سالگی یائسه هستند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر برای حرم یکی از امامان یا امامزادگان نذر کند و مصرف معینی را در نظر نگرفته باشد باید ان را در تعمیر و روشنایی و فرش حرم و مانند اینها مصرف کند
- [آیت الله سیستانی] اگر برای حرم یکی از امامان ، یا امامزادگان نذر کند و مصرف معیّنی را در نظر نداشته باشد ، باید آن را در تعمیر و روشنائی و فرش حرم و مانند اینها مصرف کند ، و اگر ممکن نشد یا آن حرم بکلی بی نیاز بود ، در راه کمک به زوّار مستمند آن حرم مصرف نماید .
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر برای حرم یکی از امامان یا امامزادگان چیزی نذر کند و مصرف معیّنی را در نظر نداشته باشد، باید آن را در تعمیر و روشنایی و نظافت و فرش حرم و مانند اینها مصرف کند، یا به زوّار و خدّام آن مشاهد مشرّفه بدهد، یا برای سکنای زائران آن مشاهد مصرف کند و اگر این گونه کارها ممکن نشد، در مورد زائرانی که برای مراجعت به وطن به هزینهای نیازمندند صرف نماید.