هدف غایی ناتوی فرهنگی که تهاجم فرهنگی نیز در بطن آن می باشد چیست؟ و شاخص های تفصیلی آن کدام است؟
تعبیر ناتوی فرهنگی که اولین بار توسط مقام معظم رهبری مطرح شد، حکایت از یک میثاق و پیمانی دارد که توسط چند کشور که دشمن مشترک دارند تنظیم گردید و براساس آن اقدامات مشترکی را در بعد فرهنگی علیه آن دشمن مشترک انجام می دهند. هدف غایی در این پروژه مشترک تسخیر سرزمین کشور هدف نیست بلکه غلبه بر افکار و روح و روان افراد جامعه به ویژه جوانان است که با استفاده از روش ها و تاکتیک های جنگ روانی این مهم عملی می گردد. رهبر فرزانه انقلاب در تبیین این بحث و شاخص های تفصیلی آن چنین بیان می فرمایند: اولویت تهاجم فرهنگی دشمن امروز دشمن، بیشترین همت خود را روی تهاجم فرهنگی گذاشته است. من به عنوان یک آدم فرهنگی، این را عرض می کنم، نه به عنوان یک آدمی سیاسی. وقتی به صحنه نبرد نگاه می کنم، صحنه ای را می بینم که یک طرف آن، شما ملت ایران که طرفدار اسلام و نجات مستعضفان و دشمن نظام استکباری دنیا هستید، قرار دارید و طرف دیگر آن، دشمنان شما، یعنی سردمداران جبهه استکبار و ضداسلام، دنباله روهایشان و اراذلی که در این بین، به خاطر منافع شخصی و هواهای نفسانی، دنبال بوق استکبار و خر دجال او راه افتاده اند، قرار دارند. الان، کارزاری برپاست؛ شوخی نیست. جنگ نظامی، تمام شد. تازه اگر دشمن -یعنی استکبار جهانی- بتواند، حرفی ندارد که باز هم جنگ نظامی را راه بیندازد؛ منتها برایش آسان نیست. الان، یک کارزار فکری و فرهنگی و سیاسی در جریان است. هرکس بتواند بر این صحنه کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، خبرها را بفهمد، احاطه ذهنی داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلم خواهد شد که الان دشمن از طرق فرهنگی، بیشترین فشار خود را وارد می آورد. کم هم نیستند قلم به مزدها و فرهنگیهای دین و دل و وجدان باخته و نشسته پای بساط فساد استکبار -چه غالبا و اکثرا در خارج کشور و چه تک و توکی در داخل کشور- که برای مقاصد استکباری، قلم هم بردارند، شعر هم بگویند، کار هم بکنند و دارند می کنند.(1) این که ما مکرر گفته ایم و می گوییم که توطئه فرهنگی در جریان است و من آن را به عیان در مقابل خودم مشاهده می کنم، متکی به استدلال است؛ شعار نمی دهم؛ من این را مشاهده می کنم. امروز دشمن با شیوه بسیار زیرکانه ای در داخل، در حال یک جنگ و مبارزه تمام عیار فرهنگی علیه ماست... بدحجابی جلوه کوچک تهاجم فرهنگی مطلب این است که حالا ما برای این جنگ فرهنگی چه کار باید کنیم؟ عادت بر این جاری است که اگر یک مشکل فرهنگی در کشور دیده یا شنیده بشود -که چنین مشکلی هم وجود دارد- همه روها را به طرف دولت برگردانیم و بگوییم که دولت! شما چرا تلاش و فعالیت نمی کنی؟! مثال واضحش هم بدحجابی، یا در بعضی از شهرها و نقاط دور افتاده، رواج این سازو دهلهای قدیمی و این چیزهایی است که گاهی آقایان برای ما می نویسند، یا گزارش می آید و ما مطلع می شویم که بعضی آقایان گله مند و ناراحتند. البته اینها ظواهر بدی است -شکی نیست- اما مسأله توطئه فرهنگی اینها نیست؛ اینها ظاهره کوچکی است و نسبت به آن توطئه، مسأله خیلی کم اهمیتی است. تباه شدن تدریجی نسل جوان خلاصه مطلب این که آقایان! نسل جوان در حال تباه شدن تدریجی به وسیله دشمن است، ما باید نگذاریم. ما باید نسل جوانی را حفظ کنیم که اگر جنگ بود، دفاع کند، اگر حادثه ای در داخل بود، حضور پیدا کند، آن جا که نوبت علم و تربیت علمی و تحقیقی است، درس بخواند و خودسازی کند، آن جایی که صحبت آینده است، خود را آماده کند. روی این نسل جوان که مایه تکیه و امید است، دارد به تدریج با شکلها و شیوه های گوناگون، کار و تلاش می شود، این تلاش هم عمدتا فرهنگی است. البته محافلی برای این که جوانان را ببرند و آلوده به فساد بکنند، وجود دارد که جنبه غیرفرهنگی و جنبه عملی دارد، لکن آنچه که بیش از همه خطرناک است، ذهن و فکر و روحیه جوان است، این را باید دریافت.(2) پی نوشت ها 1-حدیث ولایت، ج4، ص .161 2-همان، ج 8، ص .22
عنوان سوال:

هدف غایی ناتوی فرهنگی که تهاجم فرهنگی نیز در بطن آن می باشد چیست؟ و شاخص های تفصیلی آن کدام است؟


پاسخ:

تعبیر ناتوی فرهنگی که اولین بار توسط مقام معظم رهبری مطرح شد، حکایت از یک میثاق و پیمانی دارد که توسط چند کشور که دشمن مشترک دارند تنظیم گردید و براساس آن اقدامات مشترکی را در بعد فرهنگی علیه آن دشمن مشترک انجام می دهند. هدف غایی در این پروژه مشترک تسخیر سرزمین کشور هدف نیست بلکه غلبه بر افکار و روح و روان افراد جامعه به ویژه جوانان است که با استفاده از روش ها و تاکتیک های جنگ روانی این مهم عملی می گردد.
رهبر فرزانه انقلاب در تبیین این بحث و شاخص های تفصیلی آن چنین بیان می فرمایند:
اولویت تهاجم فرهنگی دشمن
امروز دشمن، بیشترین همت خود را روی تهاجم فرهنگی گذاشته است. من به عنوان یک آدم فرهنگی، این را عرض می کنم، نه به عنوان یک آدمی سیاسی.
وقتی به صحنه نبرد نگاه می کنم، صحنه ای را می بینم که یک طرف آن، شما ملت ایران که طرفدار اسلام و نجات مستعضفان و دشمن نظام استکباری دنیا هستید، قرار دارید و طرف دیگر آن، دشمنان شما، یعنی سردمداران جبهه استکبار و ضداسلام، دنباله روهایشان و اراذلی که در این بین، به خاطر منافع شخصی و هواهای نفسانی، دنبال بوق استکبار و خر دجال او راه افتاده اند، قرار دارند. الان، کارزاری برپاست؛ شوخی نیست. جنگ نظامی، تمام شد. تازه اگر دشمن -یعنی استکبار جهانی- بتواند، حرفی ندارد که باز هم جنگ نظامی را راه بیندازد؛ منتها برایش آسان نیست.
الان، یک کارزار فکری و فرهنگی و سیاسی در جریان است. هرکس بتواند بر این صحنه کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، خبرها را بفهمد، احاطه ذهنی داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلم خواهد شد که الان دشمن از طرق فرهنگی، بیشترین فشار خود را وارد می آورد. کم هم نیستند قلم به مزدها و فرهنگیهای دین و دل و وجدان باخته و نشسته پای بساط فساد استکبار -چه غالبا و اکثرا در خارج کشور و چه تک و توکی در داخل کشور- که برای مقاصد استکباری، قلم هم بردارند، شعر هم بگویند، کار هم بکنند و دارند می کنند.(1)
این که ما مکرر گفته ایم و می گوییم که توطئه فرهنگی در جریان است و من آن را به عیان در مقابل خودم مشاهده می کنم، متکی به استدلال است؛ شعار نمی دهم؛ من این را مشاهده می کنم. امروز دشمن با شیوه بسیار زیرکانه ای در داخل، در حال یک جنگ و مبارزه تمام عیار فرهنگی علیه ماست...
بدحجابی جلوه کوچک تهاجم فرهنگی
مطلب این است که حالا ما برای این جنگ فرهنگی چه کار باید کنیم؟ عادت بر این جاری است که اگر یک مشکل فرهنگی در کشور دیده یا شنیده بشود -که چنین مشکلی هم وجود دارد- همه روها را به طرف دولت برگردانیم و بگوییم که دولت! شما چرا تلاش و فعالیت نمی کنی؟! مثال واضحش هم بدحجابی، یا در بعضی از شهرها و نقاط دور افتاده، رواج این سازو دهلهای قدیمی و این چیزهایی است که گاهی آقایان برای ما می نویسند، یا گزارش می آید و ما مطلع می شویم که بعضی آقایان گله مند و ناراحتند.
البته اینها ظواهر بدی است -شکی نیست- اما مسأله توطئه فرهنگی اینها نیست؛ اینها ظاهره کوچکی است و نسبت به آن توطئه، مسأله خیلی کم اهمیتی است.
تباه شدن تدریجی نسل جوان
خلاصه مطلب این که آقایان! نسل جوان در حال تباه شدن تدریجی به وسیله دشمن است، ما باید نگذاریم. ما باید نسل جوانی را حفظ کنیم که اگر جنگ بود، دفاع کند، اگر حادثه ای در داخل بود، حضور پیدا کند، آن جا که نوبت علم و تربیت علمی و تحقیقی است، درس بخواند و خودسازی کند، آن جایی که صحبت آینده است، خود را آماده کند. روی این نسل جوان که مایه تکیه و امید است، دارد به تدریج با شکلها و شیوه های گوناگون، کار و تلاش می شود، این تلاش هم عمدتا فرهنگی است. البته محافلی برای این که جوانان را ببرند و آلوده به فساد بکنند، وجود دارد که جنبه غیرفرهنگی و جنبه عملی دارد، لکن آنچه که بیش از همه خطرناک است، ذهن و فکر و روحیه جوان است، این را باید دریافت.(2)

پی نوشت ها
1-حدیث ولایت، ج4، ص .161
2-همان، ج 8، ص .22





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین