شرح پرسش: همان طور که می دانیم هر قوم و ملتی، فرهنگ و عقائد مخصوص به خود دارد و چون آن را براساس مبانی خود درست می داند با ابزارهای مختلف در راستای تبلیغ و فراگیری و در نهایت جهانی نمودن آن باورها تلاش می نماید (همان طور که ما به عنوان مسلمان همچنین هدفی را در نشر و تبلیغ اسلام داریم) بر این اساس چرا این گونه اقدامات را از جانب سایر ملت ها از جمله یهود ، آمریکا و ... ، زشت و ناپسند می دانیم؟ و تعابیری نظیر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، جنگ نرم و ... می گذاریم و از عناوینی؛ مثل تبادل فرهنگی یا گفتگوی تمدّن ها و ... استفاده نمی کنیم؟ پاسخ اجمالی: ارزش ها به دو بخش تقسیم می شوند. 1. ارزش هایی که عمومی هستند و بین تمام اقوام و مذاهب هنجار محسوب می شوند. 2. ارزش هایی که قومی و مذهبی هستند و چه بسا میان اقوامی ارزش و هنجار محسوب شود امّا در میان قومی دیگر ضد ارزش و ناهنجار. با توجه به مقدمه ای که بیان شد در چند بخش، پرسشهایی را مطرح کرده و از شما می خواهیم پاسخگوی آن باشید: یک. آیا اگر کشوری در رسانه های عمومی که برای دیگر کشورها تدارک دیده، آزادی به معنای ولنگاری، هرزگی، هم جنس بازی و ... را ترویج نماید این به معنای تبادل فرهنگی است؟ دو. آیا شما بر این باورید اگر کشوری برای اغفال جوانان و نوجوانان به صورت مجانی کتابها و سی دی های انحرافی بین آنان بخش کند این با قصد خیر بوده و نامش تبادل فرهنگی است؟ سه. اگر کشوری بخواهد جوانان یک کشوری را به جای تشویق به ایمان، اخلاق، علم و تکنولوژی به سمت اعتیاد و بیکاری سوق دهد این معنایش تبادل فرهنگی است؟ با توجه به این که پاسخ به این موارد روشن است، نیازی برای پاسخ آن نمی بینیم از این رو فقط در پایان به یک نکته اشاره می کنیم. اگر تبادل فرهنگی، گفت و گوی تمدن ها و ... به معنای ترویج اخلاق، کمال، معرفت، انسانیت و خلاصه ارزش هایی است که مورد پذیرش عقل و فطرت باشد، ما از آن استقبال خواهیم کرد، اما اگر به معنای هرج و مرج، ولنگاری، هرزگی، اعتیاد و ...باشد، آن را تهاجم و شبیخون فرهنگی خواهیم دانست. پاسخ تفصیلی: ارزش ها به دو بخش تقسیم می شوند. 1. ارزش هایی که عمومی هستند و بین تمام اقوام و مذاهب هنجار محسوب شده و از اهمیت خاصی برخوردار هستند؛ مانند عدالت، انسانیت، آزادی و ... . 2. ارزش هایی که قومی و مذهبی هستند و چه بسا میان اقوامی ارزش و هنجار محسوب شود امّا در میان قومی دیگر ضد ارزش و ناهنجار. در تهاجم فرهنگی، استعمارگران برای اغفال و انحراف دیگران از هر دو نوع استفاده می نمایند، امّا کیفیت برخورد در آن دو به یک نحو نیست. در بخش اول با توجه به این که این ارزش ها عقلی و فطری هستند و در بین همه مردم ارزشمند می باشند به طور مستقیم برای مبارزه با آن وارد عمل نمی شوند، از این رو تلاش خود را در تحریف آن قرار می دهند؛ مثلاً این گونه تلقین می نمایند که عدالت به معنای تساوی بوده و در بین مردم شما تساوی وجود ندارد یا این که آنچه در کشور شما اجرا می شود، عین بی عدالتی است و یا انسانیت اقتضا می کند که از همه دفاع کنید و لو این که مجرم و مفسد باشد و یا آزادی را به ولنگاری معنا می کنند که شامل هرج و مرج نیز می شود و ... که در این صورت می بینیم از مفاهیم ارزشی در راستای ضد ارزش بهره برداری شده است. امّا در بخش دوّم باید دانست که برای هر ملّت، قوم، گروه و مذهبی ارزش هایی تعریف شده که شاید در میان دیگران نه تنها ارزش محسوب نبوده، بلکه ضد ارزش و ناهنجار به شمار آید.[1] به عنوان نمونه، به دو مورد ذیل توجه فرمایید: الف. در بسیاری از کشورهای غربی، عریان بودن نسبی در مجامع عمومی برای زن و مرد امری عادی تلقّی می شود در حالی که همین کار در بین مسلمانان و برخی از دیگر ملل امری ناپسند و قبیح و ضد ارزش محسوب می شود.[2] ب. متأسفانه امروزه در بین برخی از کشورهای به اصطلاح متمدّن، اعمالی مانند هم جنس بازی قانون مند شده و برخی از رؤسای آن کشورها به عنوان دفاع از یک ارزش دمکراسی، وعده حمایت از حقوق مرتکبان چنین رفتار شنیعی را می دهند، در حالی که این عمل در بین مسلمانان و بسیاری از ملل دیگر، ناهنجار، ضد ارزش و خلاف فلسفه آفرینش است. ناگفته نماند برخی از کشورهای دشمن در برخی اوقات برای اغفال دیگران و به ویژه جوانان، از ابزارهایی چون ترویج مواد مخدر و داروهای روانگردان استفاده می کنند که خود نیز آن را ارزش نمی دانند. با توجه به این مواردی که بیان شد پاسخ خود را در ضمن چند پرسش قرار داده و از شما می خواهیم تا پاسخگوی آنها باشید؟ یک. آیا اگر کشوری در رسانه های عمومی که برای دیگر کشورها تدارک دیده، آزادی به معنای ولنگاری، هرزگی، هم جنس بازی و ... را ترویج نماید این به معنای تبادل فرهنگی است؟ دو. آیا شما بر این باورید اگر کشوری برای اغفال جوانان و نوجوانان به صورت مجانی کتابها و سی دی های انحرافی بین آنان بخش کنند، آیا این با قصد خیر بوده و نامش تبادل فرهنگی است؟ سه. اگر کشوری جوانان کشور دیگر را به جای تشویق به علم و تکنولوژی و اخلاق، به سمت اعتیاد و بیکاری سوق دهد این معنایش تبادل فرهنگی است؟ با توجه به این که پاسخ به این موارد روشن است، نیازی برای پاسخ آن نمی بینیم از این رو فقط در پایان به یک نکته اشاره می کنیم. اگر تبادل فرهنگی، گفت و گوی تمدن ها و ... به معنای ترویج اخلاق، کمال، معرفت، انسانیت و خلاصه ارزش هایی است که مورد پذیرش عقل و فطرت باشد، ما از آن استقبال خواهیم کرد، اما اگر به معنای هرج و مرج، ولنگاری، هرزگی، اعتیاد و ...باشد، آن را تهاجم و شبیخون فرهنگی خواهیم دانست. پی نوشتها: [1] معمولا در این گونه موارد دشمنان با اتهام های واهی سعی می کنند ارزش های ما را بی اعتبار یا کم اعتبار نمایند در این زمینه به تفسیر نمونه، ج‌21، ص 409، از مکارم شیرازی ناصر‌، ناشر دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول ، 1374 ش‌‌، مراجعه نمایید. [2] برای اطلاع بیشتر در این رابطه به "تفسیر هدایت، ج ‌17، ص 34، محمد تقی مدرسی، تفسیر هدایت‌، ناشر بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول ، 1377 ش‌، ‌مراجعه نمایید. منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
همان طور که می دانیم هر قوم و ملتی، فرهنگ و عقائد مخصوص به خود دارد و چون آن را براساس مبانی خود درست می داند با ابزارهای مختلف در راستای تبلیغ و فراگیری و در نهایت جهانی نمودن آن باورها تلاش می نماید (همان طور که ما به عنوان مسلمان همچنین هدفی را در نشر و تبلیغ اسلام داریم) بر این اساس چرا این گونه اقدامات را از جانب سایر ملت ها از جمله یهود ، آمریکا و ... ، زشت و ناپسند می دانیم؟ و تعابیری نظیر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، جنگ نرم و ... می گذاریم و از عناوینی؛ مثل تبادل فرهنگی یا گفتگوی تمدّن ها و ... استفاده نمی کنیم؟
پاسخ اجمالی:
ارزش ها به دو بخش تقسیم می شوند.
1. ارزش هایی که عمومی هستند و بین تمام اقوام و مذاهب هنجار محسوب می شوند.
2. ارزش هایی که قومی و مذهبی هستند و چه بسا میان اقوامی ارزش و هنجار محسوب شود امّا در میان قومی دیگر ضد ارزش و ناهنجار.
با توجه به مقدمه ای که بیان شد در چند بخش، پرسشهایی را مطرح کرده و از شما می خواهیم پاسخگوی آن باشید:
یک. آیا اگر کشوری در رسانه های عمومی که برای دیگر کشورها تدارک دیده، آزادی به معنای ولنگاری، هرزگی، هم جنس بازی و ... را ترویج نماید این به معنای تبادل فرهنگی است؟
دو. آیا شما بر این باورید اگر کشوری برای اغفال جوانان و نوجوانان به صورت مجانی کتابها و سی دی های انحرافی بین آنان بخش کند این با قصد خیر بوده و نامش تبادل فرهنگی است؟
سه. اگر کشوری بخواهد جوانان یک کشوری را به جای تشویق به ایمان، اخلاق، علم و تکنولوژی به سمت اعتیاد و بیکاری سوق دهد این معنایش تبادل فرهنگی است؟
با توجه به این که پاسخ به این موارد روشن است، نیازی برای پاسخ آن نمی بینیم از این رو فقط در پایان به یک نکته اشاره می کنیم.
اگر تبادل فرهنگی، گفت و گوی تمدن ها و ... به معنای ترویج اخلاق، کمال، معرفت، انسانیت و خلاصه ارزش هایی است که مورد پذیرش عقل و فطرت باشد، ما از آن استقبال خواهیم کرد، اما اگر به معنای هرج و مرج، ولنگاری، هرزگی، اعتیاد و ...باشد، آن را تهاجم و شبیخون فرهنگی خواهیم دانست.
پاسخ تفصیلی:
ارزش ها به دو بخش تقسیم می شوند.
1. ارزش هایی که عمومی هستند و بین تمام اقوام و مذاهب هنجار محسوب شده و از اهمیت خاصی برخوردار هستند؛ مانند عدالت، انسانیت، آزادی و ... .
2. ارزش هایی که قومی و مذهبی هستند و چه بسا میان اقوامی ارزش و هنجار محسوب شود امّا در میان قومی دیگر ضد ارزش و ناهنجار.
در تهاجم فرهنگی، استعمارگران برای اغفال و انحراف دیگران از هر دو نوع استفاده می نمایند، امّا کیفیت برخورد در آن دو به یک نحو نیست.
در بخش اول با توجه به این که این ارزش ها عقلی و فطری هستند و در بین همه مردم ارزشمند می باشند به طور مستقیم برای مبارزه با آن وارد عمل نمی شوند، از این رو تلاش خود را در تحریف آن قرار می دهند؛ مثلاً این گونه تلقین می نمایند که عدالت به معنای تساوی بوده و در بین مردم شما تساوی وجود ندارد یا این که آنچه در کشور شما اجرا می شود، عین بی عدالتی است و یا انسانیت اقتضا می کند که از همه دفاع کنید و لو این که مجرم و مفسد باشد و یا آزادی را به ولنگاری معنا می کنند که شامل هرج و مرج نیز می شود و ... که در این صورت می بینیم از مفاهیم ارزشی در راستای ضد ارزش بهره برداری شده است.
امّا در بخش دوّم باید دانست که برای هر ملّت، قوم، گروه و مذهبی ارزش هایی تعریف شده که شاید در میان دیگران نه تنها ارزش محسوب نبوده، بلکه ضد ارزش و ناهنجار به شمار آید.[1]
به عنوان نمونه، به دو مورد ذیل توجه فرمایید:
الف. در بسیاری از کشورهای غربی، عریان بودن نسبی در مجامع عمومی برای زن و مرد امری عادی تلقّی می شود در حالی که همین کار در بین مسلمانان و برخی از دیگر ملل امری ناپسند و قبیح و ضد ارزش محسوب می شود.[2]
ب. متأسفانه امروزه در بین برخی از کشورهای به اصطلاح متمدّن، اعمالی مانند هم جنس بازی قانون مند شده و برخی از رؤسای آن کشورها به عنوان دفاع از یک ارزش دمکراسی، وعده حمایت از حقوق مرتکبان چنین رفتار شنیعی را می دهند، در حالی که این عمل در بین مسلمانان و بسیاری از ملل دیگر، ناهنجار، ضد ارزش و خلاف فلسفه آفرینش است.
ناگفته نماند برخی از کشورهای دشمن در برخی اوقات برای اغفال دیگران و به ویژه جوانان، از ابزارهایی چون ترویج مواد مخدر و داروهای روانگردان استفاده می کنند که خود نیز آن را ارزش نمی دانند.
با توجه به این مواردی که بیان شد پاسخ خود را در ضمن چند پرسش قرار داده و از شما می خواهیم تا پاسخگوی آنها باشید؟
یک. آیا اگر کشوری در رسانه های عمومی که برای دیگر کشورها تدارک دیده، آزادی به معنای ولنگاری، هرزگی، هم جنس بازی و ... را ترویج نماید این به معنای تبادل فرهنگی است؟
دو. آیا شما بر این باورید اگر کشوری برای اغفال جوانان و نوجوانان به صورت مجانی کتابها و سی دی های انحرافی بین آنان بخش کنند، آیا این با قصد خیر بوده و نامش تبادل فرهنگی است؟
سه. اگر کشوری جوانان کشور دیگر را به جای تشویق به علم و تکنولوژی و اخلاق، به سمت اعتیاد و بیکاری سوق دهد این معنایش تبادل فرهنگی است؟
با توجه به این که پاسخ به این موارد روشن است، نیازی برای پاسخ آن نمی بینیم از این رو فقط در پایان به یک نکته اشاره می کنیم.
اگر تبادل فرهنگی، گفت و گوی تمدن ها و ... به معنای ترویج اخلاق، کمال، معرفت، انسانیت و خلاصه ارزش هایی است که مورد پذیرش عقل و فطرت باشد، ما از آن استقبال خواهیم کرد، اما اگر به معنای هرج و مرج، ولنگاری، هرزگی، اعتیاد و ...باشد، آن را تهاجم و شبیخون فرهنگی خواهیم دانست.
پی نوشتها:
[1] معمولا در این گونه موارد دشمنان با اتهام های واهی سعی می کنند ارزش های ما را بی اعتبار یا کم اعتبار نمایند در این زمینه به تفسیر نمونه، ج21، ص 409، از مکارم شیرازی ناصر، ناشر دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول ، 1374 ش، مراجعه نمایید.
[2] برای اطلاع بیشتر در این رابطه به "تفسیر هدایت، ج 17، ص 34، محمد تقی مدرسی، تفسیر هدایت، ناشر بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول ، 1377 ش، مراجعه نمایید.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] همان طور که می دانیم هر قوم و ملتی، فرهنگ و عقائد مخصوص به خود دارد و چون آن را براساس مبانی خود درست می داند با ابزارهای مختلف در راستای تبلیغ و فراگیری و در نهایت جهانی نمودن آن باورها تلاش می نماید (همان طور که ما به عنوان مسلمان همچنین هدفی را در نشر و تبلیغ اسلام داریم) بر این اساس چرا این گونه اقدامات را از جانب سایر ملت ها از جمله یهود ، آمریکا و ... ، زشت و ناپسند می دانیم؟ و تعابیری نظیر تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، جنگ نرم و ... می گذاریم و از عناوینی؛ مثل تبادل فرهنگی یا گفتگوی تمدّن ها و ... استفاده نمی کنیم؟
- [سایر] آیا جامعهای که فرهنگ قوی و غنی دارد، از تهاجم فرهنگی میترسد؟ دلیل این همه وحشت چیست؟
- [سایر] چرا غالباً با مطرح شدن بحث تهاجم فرهنگی، اذهان متوجه نوجوان و جوان می شود؟ مگر تنها عناصر موجود در فرهنگ یک جامعه، نوجوانان و جوانان اند؟
- [سایر] تهاجم فرهنگی یعنی چه؟
- [سایر] مقصود از تهاجم فرهنگی چیست; آیا می توان فعالیت های فرهنگی را مانند فعالیت های نظامی، تهاجم نامید؟
- [سایر] مقصود از تهاجم فرهنگی چیست؛ آیا می توان فعالیت های فرهنگی را مانند فعالیت های نظامی، تهاجم نامید؟
- [سایر] ابزار و روشهای تهاجم فرهنگی چیست؟
- [سایر] راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی چیست؟
- [سایر] منظور از تهاجم فرهنگی چیست؟
- [سایر] عوامل و ریشه های تهاجم فرهنگی چیست؟
- [آیت الله مظاهری] آنچه در واجبات و محرّمات گفته شد در مستحبّات و مکروهات نیز میآید، زیرا ترک مستحبّات و فعل مکروهات، گرچه اشکال ندارد، ولی اگر بر ترک مستحب یا انجام مکروه، استخفاف صدق کند، حرام است، نظیر کسی که در مسجد نشسته و جماعت مسلمین بر پا میشود و او بدون عذر داخل در جماعت نمیشود، که اگر آن را ضدّ ارزش بداند و یا عمل او یا صفحه 423 گفته او تبلیغ علیه جماعت مسلمین باشد و ملتزم به لوازم آن نیز باشد کفر، و اگر ملتزم نباشد، گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ است، و اگر آن را ضدّ ارزش نداند و روی لاابالیگری باشد، از گناهان کبیره است، و از این قبیل است کسی که بدون عذر نماز اوّل وقت نمیخواند، و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) آن را استخفاف به نماز قلمداد نموده است.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی دوست داشته باشد که واجبی از واجبات بیارزش یا متروک شود و یا حرامی از محرّمات با ارزش و یا جایی در جامعه باز کند، گرچه در این امر قبیح خود عامل نباشد و تبلیغ نیز برای آن نکند، از نظر قرآن شریف کیفر بزرگی در دنیا و عذاب بزرگی در آخرت دارد، مثلاً کسی که دوست دارد در جامعه اسلامی، چادر جای خود را به بدحجابی و قرضالحسنه جای خود را به قرض ربوی بدهد، و قطعاً اگر توبه نکند، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت به سراغ او خواهد آمد.