زندگی مقام معظم رهبری ، ساده زیستی و صفا و صمیمیت ایشان و نیز سایر ابعاد شخصیتی معظم له به اندازه ای برای مردم ایران شناخته شده است که نیازی به توضیح نمی باشد. شخصیتی که به جای زندگی شاهانه زندگی ساده و بی آلایش همچون سایر مردم جامعه را برای خود برگزیده است . با این حال از آنجایی که دشمنان نظام اسلامی ، بیشترین ضربه ها را در راه دست یابی به اهداف نامشروع خویش از هوشیاری ها ، تدابیر و مدیریت قوی مقام معظم رهبری و اعتقادی که مردم ایران به ایشان دارند ، خورده اند لذا از هر فرصتی برای پاشیدن بذر شک و تردید در دلها استفاده می کنند تا به این ترتیب شاید بتوانند این پیوند وثیق میان مردم و رهبری را سست نمایند . به همین دلیل در طی سال های گذشته به انواع ترفندها در راستای تخریب چهره رهبری در میان مردم دست زده اند که از جمله آنها باید به شایعه سازی پیرامون زندگی شخصی ، شخصیت معظم له و مسائلی که به نوعی به رهبری ارتباط پیدا می کند ، اشاره کرد . یکی دیگر از راهکارهای دشمنان دراین راستا ، عبارت است از ساخت مستند که در آنها به ترفندهای مختلف تلاش می شود مطالبی القاء شود که با واقعیت ها صدو هشتاد درجه تعارض دارد و از آنجایی که این کار با استفاده از جلوه های سمعی و بصری ،استفاده از دیدگاه های افرادی که خود را یا نزدیک به رهبری معرفی می کنند و یا کارشناس در مسائل مرتبط با رهبری همچون اجتهاد رهبری معرفی می کنند و نیز قرار دادن مواد خام مختلف گاه نامربوط به هم و ربط دادن آنها به همدیگر و درنهایت گرفتن نتیجه دلخواه و ... صورت میگیرد لذا تاثیر بیشتری بر ذهن مخاطب گذاشته و در صورت شبهه زدایی نکردن از این موارد ، ممکن است باور مخاطب را به خود جلب نماید . با این حال به دنبال پخش شایعات متعدد و نیز ساخت چنین مستندهایی ، افراد و نهادهای مختلفی دست به کار شده و اقدام به پاسخگویی به این قبیل دروغ پراکنی ها نمودند که آثار آن در قالب های مختلف همچون کتاب ، مقاله ، مصاحبه های شفاهی ، مستند و ... در دسترس می باشد و با جستجویی کوتاه در فضای مجازی می توان به این قبیل محصولات دسترسی پیدا کرد . از طرفی پاسخگویی به هر شبهه ای در مورد رهبری مستلزم این است که ابتدا آن شبهه مطرح شده و به همان پاسخ داده شود چرا که با توجه به حجم شبهه هایی که هر روزه بنگاه های دروغ پراکن دشمنان نظام پیرامون رهبری پخش می کنند پاسخ به همه آنها در یک متن مختصر نمی گنجد، با این حال در راستای رفع برخی شبهات در زمینه زندگی شخصی و شخصیت مقام معظم رهبری ، مطالبی تقدیم می شود که امید است راهگشای ذهن های حقیقت یاب باشد . شخصیت علمی مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای فرزند مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنهای، در فروردینماه سال 1318 شمسی برابر با 1358 قمری در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. آیت الله خامنه ای از هیجده سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمی میلانی شروع کردند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درس های خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی، سید یحیی یزدی، و میرزا حسن بجنوردی، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولی پدر موافقت نکرد. پس از مدّتی ایشان به مشهد باز گشتند. آیت الله خامنه ای از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگانی چون مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، امام خمینی، شیخ مرتضی حائری یزدی و علّامه طباطبائی استفاده کردند. در سال 1343ش از مکاتباتی که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت (آب مروارید) نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنه ای به این نتیجه رسیدند که به خاطر خدا از قم به مشهد هجرت کنند و از پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مورد می گویند: (به مشهد رفتم و خدای متعال توفیقات زیادی به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از همان بّری (نیکی) است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام). آیت الله خامنه ای بر سر این دو راهی، راه درست را انتخاب کردند. بعضی از اساتید و آشنایان افسوس می خوردند که چرا ایشان به این زودی حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر می ماندند در آینده چنین و چنان می شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهی برای ایشان سر نوشتی دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسی تصّور می کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که برای رضای خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد می رفت، 25 سال بعد، به مقام والای ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمی تحصیلات فقهی و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد بویژه آیت الله میلانی ادامه دادند. همچنین از سال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینی به طلاب جوان و دانشجویان نیز می پرداختند. در مجموع باید گفت ایشان علاوه بر نبوغی که در تحصیل علوم دینی داشتند در حین تحصیل سطوح عالیه را تدریس نیز می کردند همچنین ایشان سابقه حضور حداقل یک دهه درس اجتهادی (یعنی خارج فقه و اصول) در محضر آیات عظام را درک کرده اند لذا اجتهاد و صلاحیت ایشان برای افتاء و فتوی دادن که از شئون مرجعیت است توسط بزرگان دینی مورد تایید قرار گرفته است و اجتهاد و مرجعیت معظم له، با استناد به شهادت اهل خبره و با ارائه نظرات چندین مرجع تقلید و مجتهد مسلّم که شهادت به اجتهاد معظم له داده اند، بوده و آقایان حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(ره)، حضرت آیت الله جوادی آملی، حضرت آیت الله مشکینی(ره) حضرت آیت الله امینی، حضرت آیت الله مؤمن و... اَیَّدَهُمُ الله اجتهاد ایشان را مورد تایید قرار داده اند . علاوه بر این نظرات، جامعه محترم مدرسین که اعضای این جامعه از اهل علم و اهل خبره و اهل اجتهاد هستند در تعیین مرجع تقلید اعلام کردند که تقلید از مرجعیت ایشان مجزی می باشد. نتیجه این که مرجعیت تقلید معظم له از طریق شرعی اثبات شده است. دیدگاه حضرت امام خمینی ره و علما و مراجع در مورد حضرت آیت الله خامنه ای : در تاریخ 21/ 10/ 1366، حضرت امام(ره) در پاسخ به نامه حضرت آیت الله خامنهای چنین مرقوم داشتند: (این جانب که از سالها قبل از انقلاب با جنابعالی ارتباط نزدیک داشتهام و همان ارتباط بحمدالله تعالی تا کنون باقی است، جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعّهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبداری میکنید، میدانم. در بین دوستان و متعهّدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افرادی هستید که چون خورشید روشنی میدهید.)[1] نیز در پی ترور نافرجام حضرت آیت الله خامنهای، امام(ره) در پیامی به ایشان چنین مرقوم نمودند: (... اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم و خاندان حسین بن علی هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب میباشید... من به شما خامنهای عزیز، تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با لباس سربازی، در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملّت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.)[2] هم چنین سایر مراجع و فقها در مورد شخصیت حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب عرائضی بیان داشته اند که برخی از آنها تصریح به اجتهاد معظم له داشته و برخی دیگر نیز با در نظر گرفتن اینکه یکی از شرایط رهبری صلاحیت برای اجتهاد می باشد متضمن تایید صلاحیت اجتهاد ایشان می باشد که برخی از آنها به شرح ذیل می باشد. 1. حضرت آیت الله العظمی اراکی(ره): انتخاب شایسته شما برای رهبری نظام موجب اطمینان و امید ملّت ایران شد.[3] 2. حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی(ره): تأییدات شما را در امر رهبری نظام جمهوری اسلامی از خدای متعال مسئلت می نمایم.[4] 3. حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره): این جانب رهبری شما برای نظام جمهوری اسلامی را تأیید می کنم.[5] 4. حضرت آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی(ره) (از مراجع تقلید گذشته): انتخاب شایسته جناب عالی از سوی مجلس خبرگان موجب امید و آرامش شد، زیرا شما شخصیتی متفکّر و اسلام شناس و دارای بینش عمیق هستید.[6] 6. حضرت آیت الله مشکینی: توضیحاً عرض می کنم که حضرت آیت الله خامنه ای (مدّظلّه العالی) واجد مقام فقاهت و اجتهاد و قدرت استنباط احکام شرعی که از شرایط رهبری است، می باشد؛ همچنان که ایشان سایر شرایط ولایت امّت و رهبری جامعه اسلامی را به بهترین شکل دارا است. به همین جهت واجب است بر همه مسلمانان عالم از شیعه و سنّی... که ایشان را به عنوان ولی امر مسلمین بدانند.[7] 7. حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: در مورد رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته)، اعلام می کنم که شکّ و تردیدی در مقام والای علمی و اجتهاد و فقاهت ایشان نیست و اینجانب با توجّه به شناختی که از ایشان از زمان قدیم دارم و نیز اطّلاعی که از مراتب علمی ایشان دارم اجتهاد مطلق ایشان را تأیید می کنم. علاوه بر این که امام عظیم الشأن در موارد متعدّدی به صلاحیت ایشان برای رهبری اشاره و تصریح داشته اند و این مهم ترین دلیل بر این است که ایشان دارای مقام اجتهاد است.[8] 8. حضرت آیت الله جوادی آملی: ما اجتهاد و عدالت حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) را تأیید می کنیم.[9] 10. حضرت آیت الله مؤمن: هنگام نظرخواهی در مجلس خبرگان پیرامون رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، اجتهاد ایشان به وسیله بینّه شرعیه (حجیت نظر فقهای دیگر) برای من ثابت شد، امّا بعدها در جلسات بحث فقهی ایشان که شرکت کردم (هیئت استفتاء) شخصاً به اجتهاد ایشان پی بردم و اکنون شهادت می دهم که ایشان یک مجتهد عادل و جامع الشرایط است.[10] علاوه بر اینها اکثریت قریب به اتفاق علما و مراجعی که اکنون نیز در قید حیات هستند ، نسبت به مقام معظم رهبری نظر مساعد دارند که جلوه این علاقه و پیوند را در سفر سال 89 مقام معظم رهبری به قم و دیدار مراجع و علما با ایشان شاهد بودیم و علاوه بر آن دیدگاه هایی هم از این حضرات وجود دارد که به جهت پرهیز از اطاله کلام از ذکر آنها خودداری کرده و درصورتی که این دیدگاه ها را نیز خواستار شوید می توانیم خدمتتان تقدیم نماییم . عطر پیام امام در مورد مقام معظم رهبری (متن کلام امام) 1. راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب می باشید 7/4/1360. 2. من آقای خامنه ای را بزرگش کرده ام 17/6/1360. 3. ایشان... طرفدار قشر مستضعف بوده اند 17/7/1360. 4. به ویژه امثال جنابعالی که در بیان مسائل دست توانا دارید (خطیب توانا هستید) 21/10/1366. 5. جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم 21/10/1366ش. 6. من خیلی خوشحال شدم از اینکه آقای خامنه ای سلمه الله آمدند 11/5/1360. 7. از اول نهضت ایشان به اطراف برای رساندن پیام ها تشریف می بردند 10/11/1361. 8. معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات می باشید 7/4/1360. 9. شما... از سلاله رسول اکرم(ص) و خاندان حسین بن علی علیه السلام هستید 7/4/1360. 10. شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید... می دانم 25/10/1360. 11. شما را چون برادری که از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری می کند، می دانم 21/10/1367. 12. آقای خامنه ای را سال های طولانی است می شناسم، ایشان یکی از نعمت های است که خدا به ما داده است 10/11/1361. 13. اینان با سوء قصد به شما عواطف میلیون ها انسان متعهد را در سراسر کشور بلکه جهان جریحه دار نمودند 7/4/1360. 14. اینجانب از سال های قبل از انقلاب با جنابعالی ارتباط نزدیک داشتیم و همان ارتباط بحمدلله تاکنون باقی است 21/10/1366. 15. اینجانب با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجه الاسلام آقای خامنه ای ایده الله تعالی رای ملت را تنفیذ نمودم 17/7/1360. 16. ما افتخار می کنیم به سربازان در جبهه و پشت جبهه که شبها را در محراب و روزها در راه حق تعالی بسر می برند. 17. چهار سال صادقانه خدمت نمود و این پس از خدماتی بود که قبل و بعد از انقلاب انجام داده بود جزا الله خیرا 13/6/1364. 18. به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان، طنین انداز است 7/4/1360. 19. خداوند متعال... افکار عمومی را برای انتخاب رئیس جمهوری عالم به دین و سیاست هدایت فرمود 17/7/1360. 20. در بین دوستان و متعهدان به اسلام مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستید 21/10/1366. 21. جنابعالی که بحمدالله به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید 24/10/1358. 22. در بین دوستان و متعهدان به اسلام چون خورشید، روشنی می دهید 21/10/1366. 23. ایشان... به حکم قرآن کریم (اشداء علی الکفار رحماء بینهم) بوده اند 17/7/1360. 24. البته من، آسید علی آقا را صالح می دانم، و ایشان فهیم است 23/3/1358. 25. امید است امثال جنابعالی در مقاصد عالیه خود پیروز و سربلند گردید 21/10/1366. 26. جنابعالی به عنوان مشاور از طرف اینجانب منصوب می شوید20/2/1359. 27. ایشان... خدمتگزار به اسلام و ملت... بوده اند 17/7/1360. 28. سربازی فداکار در جبهه و جنگ... می باشید. 29. ایشان، برای رهبری، لیاقت دارند (به نقل از حجت السلام حاج احمد خمینی). 30. شما را چون برادری... می دانم. زندگی شخصی مقام معظم رهبری : همانگونه که گفته شد زندگی مقام معظم رهبری و ساده زیستی و صفا و صمیمیت ایشان به اندازه ای برای مردم ایران شناخته شده است که نیازی به توضیح بیشتر نمی باشد. شخصیتی که به جای زندگی شاهانه زندگی ساده و بی آلایش همچون سایر مردم جامعه را برای خود برگزیده است و البته این مساله ای نیست که از دید ایرانیان به دور باشد با این حال با مراجعه به خاطراتی که از بزرگان در زمینه زندگی مقام معظم رهبری نقل شده می تواند تا حدی بیانگر زندگی ایشان باشد لذا از باب نمونه به چند مورد اشاره می کنیم: حجت الاسلام قرائتی در فرازی از خاطرات خود می گوید: (... برای عقد دخترم به منزل شخصی ایشان رفتیم، فرش قالی خانه آقا، نخ نما شده بود... ) و یا آنکه یکی از روحانیون که تعریف می کرد که در زمان جنگ یک جوان رزمنده را که مجروح شده بود به اتاق بهداری آوردند پزشک مربوطه بعد از مداوای آن جوان اسم و فامیل او را پرسید، وقتی نام فامیل خود را (خامنه ای) بیان کرد، آن پزشک به شوخی پرسید حتماً پسر آقای خامنه ای که رئیس جمهور است؛ می باشید. آن جوان هم با حجب و حیای خاصی به آرامی پاسخ داد: آری! آن پزشک گمان کرد که این جوان حتماً اختلال حواس پیدا کرده که چنین سخنی را می گوید. لذا در این مورد تحقیق نمود و بعد از تحقیق هم مشخص شد که آن جوان واقعاً پسر رئیس جمهور وقت است که با تواضع و فروتنی خاص از هرگونه مطرح کردن خود، اجتناب می کرد. مرحوم حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی در سخنانی چنین می گویند: بر خود واجب می دانم که شهادت دهم زندگی داخلی آیت الله خامنه ای نه از باب این که رهبر عزیز انقلاب ما به این حرف ها نیاز داشته باشند، بلکه وظیفه خود می دانم تا این مهم را به مردم مسلمان و انقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلع هستم. مقام معظم رهبری در خانه، بیش از یک نوع غذا بر سفره ندارند. خانواده ی معظم له روی موکت زندگی می کنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس آن جا بود. من از زبری آن فرش به موکت پناه بردم. آقای عزت شاهی از زندانیان قبل از انقلاب نیز درباره پرهیز معظم له از وارد شدن در کارهای اقتصادی می گوید: یکی هم این مساله است که ایشان تا جایی که من می شناسمشان و می دانم و فکر هم نمی کنم غیر از این باشد، از اول خودشان را آلوده به مسائل اقتصادی نکردند. نه خودشان، نه خانواده شان آلوده به مسائل اقتصادی و این چیزها نبودند و تا حالا هم من نشنیده ام که کسی پشت سر ایشان راجع به این که آیا بچه های او هم جزء آقازاده ها هستند و پولی و ثروتی دارند، زندگی تشریفاتی دارند و... حرف بزند. خودم هم ندیدم. چیزی که من کم و بیش می دانم در جامعه هم، محبوبیت ایشان و دوست داشتن ایشان توسط مردم، بیشتر به دلیل همین صداقت و سلامت و آلوده نبودنش به مسائل اقتصادی است و این که حتی اگر بچه هایش هم یک وقت بخواهند کاری انجام دهند، نمی گذارد. حتی من یک دوستی داشتم که استاد فلسفه دانشگاه بود. می گفت پسر ایشان می آمد دانشگاه اما تا مدتی هیچ کس نمی دانست که ایشان پسر آقا است؛ از بس که عادی می آمد و عادی می رفت و زندگی شان هم عادی بود.[11] از حضرت آیت الله جوادی آملی نیز نقل شده است: (یک روز مهمان مقام معظم رهبری بودم. فرزند ایشان آقا مصطفی نیز نشسته بود که سفره گسترده شد، آیت الله خامنه ای به وی نگاهی کرد و فرمود: شما به منزل بروید. من خدمت ایشان عرض کردم: اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند، من از وی درخواست کرده ام که با هم باشیم. آقا فرمودند: این غذا از بیت المال است، شما هم مهمان بیت المال هستید. برای بچه ها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند. ایشان به منزل بروند و از غذای خانه میل کنند. من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به حضرت آقا عطا فرموده است). باز درباره اهتمام مقام معظم رهبری به بیت المال از مهندس حمید میرزاده نیز نقل شده است: در زمان ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای یک چک پنجاه هزار تومانی برای نخست وزیر وقت مهندس میر حسین موسوی ارسال می نماید و می فرمایند: این حداکثر پولی است که ممکن است از بیت المال در هزینه های شخصی بنده جابجا شده باشد، کمتر از این است، ولی شما این مبلغ را به حساب خزانه دولت واریز کنید تا من مدیون بیت المال نباشم.[12] از نظر در آمد، اموال و دارایی های رهبری نیز باید بگوییم که اداره زندگی ایشان بر طبق گفته های حجت الاسلام مروی احمد مروی، معاون ارتباطات حوزه ای دفتر مقام معظم رهبری (عمدتاً... بیشتر از نذوراتی است که مردم در مورد حضرت آقا انجام می دهند. نذورات می آید. برای امام(ره) هم خیلی نذورات می رفت. برای حضرت آقا هم نذورات زیاد می آید که نذر شخصی آقا می کنند که آقا، زندگی شان عمدتاً از همین نذورات اداره می شود و از بیت المال و از دفتر استفاده نمی کنند. از وجوهات که اصلاً هیچ استفاده نمی کنند. عمدتاً همین نذورات است).[13] ایشان حتی هدایایی که در سفرهای خارجی از مسئولان کشورهای مختلف دریافت می کردند را نیز به عنوان سرمایه های ملی دانسته و به جای استفاده شخصی به موزه ای سپرده اند در این زمینه حجت الاسلام ابوترابی می گویند: (مقام معظم رهبری -در زمان ریاست جمهوری- سفرهای خارجی زیادی داشتند و در این سفر ها هدایای زیادی به شخص ایشان می دادند. حتی در سفری که به یوگسلاوی داشتند، کلید طلایی کشور را به آقا دادند ولی مقام معظم رهبری در هیچ یک از این هدایا تصرف نکردند و بعد از پایان دوره ریاست جمهوری، دستور فرمودند هدایا را در موزه نگهداری کنند و همه آنها را متعلق به کشور بدانند). علاوه براین، موارد بسیاری که ذکر آنها در این مقال نمی گنجد، همه و همه دالّ بر شخصیت والا و تواضع تحسین برانگیز و ساده زیستی مثال زدنی رهبر معظم انقلاب و خانوادة شریف ایشان می باشد. از اینها گذشته باید به این نکته هم اشاره نمود که اصولاً منشِ حکومت ولایت فقیه از این نسبت های ناروا حقیقتاً به دور است. این اعمال مخصوص حکومت شاهان و سلاطین است نه ولی فقیهی که از سیره و سنت علوی و نبوی پیروی می کند. استقبال گرم و با شکوه مردم از رهبرشان در سفرهای استانی معظم له که باعث حیرت جهانیان می شود و نیز لبیک گویی مردم به ندای رهبرشان در حوادث مختلف خود به تنهایی نشان از این دارد که مردم ایران اسلامی که بنا به فرموده امام راحل از مردم صدر اسلام بهتر هستند و به ایشان اعتماد کامل داشته و گزافه گویی های بدخواهان در اعتقاد و عمل آنها تاثیری نداشته و ندارد . پی نوشتها: [1] . صحیفه امام، ج 21، ص 455. [2] . همان، ج 14، ص 503. [3]. جمعی از فضلای حوزه علمیه قم، مرجعیة سماحة آیة الله العظمی السید علی الخامنه ای (به زبان عربی)، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1415ق. [4]. همان. [5]. همان. [6]. همان. [7]. جمعی از فضلای حوزه علمیه قم، پیشین. [8]. همان. [9]. همان. [10]. جمعی از فضلای حوزه علمیه قم، پیشین. [11]. نقل از سایت خبر آنلاین 14 بهمن 88. [12]. نقل از کتاب آب، آئینه، آفتاب. [13]. روزنامه جام جم ، ویژه نامه تداوم آفتاب ، مرداد 1387 منبع: اندیشه قم
برخی از نکات کلیدی و آموزنده زندگی مقام معظم رهبری، خاطرات، تائیدات و صلاحیت های وی از زبان انسان های بزرگی مثل امام خمینی را بیان کنید.
زندگی مقام معظم رهبری ، ساده زیستی و صفا و صمیمیت ایشان و نیز سایر ابعاد شخصیتی معظم له به اندازه ای برای مردم ایران شناخته شده است که نیازی به توضیح نمی باشد. شخصیتی که به جای زندگی شاهانه زندگی ساده و بی آلایش همچون سایر مردم جامعه را برای خود برگزیده است . با این حال از آنجایی که دشمنان نظام اسلامی ، بیشترین ضربه ها را در راه دست یابی به اهداف نامشروع خویش از هوشیاری ها ، تدابیر و مدیریت قوی مقام معظم رهبری و اعتقادی که مردم ایران به ایشان دارند ، خورده اند لذا از هر فرصتی برای پاشیدن بذر شک و تردید در دلها استفاده می کنند تا به این ترتیب شاید بتوانند این پیوند وثیق میان مردم و رهبری را سست نمایند . به همین دلیل در طی سال های گذشته به انواع ترفندها در راستای تخریب چهره رهبری در میان مردم دست زده اند که از جمله آنها باید به شایعه سازی پیرامون زندگی شخصی ، شخصیت معظم له و مسائلی که به نوعی به رهبری ارتباط پیدا می کند ، اشاره کرد . یکی دیگر از راهکارهای دشمنان دراین راستا ، عبارت است از ساخت مستند که در آنها به ترفندهای مختلف تلاش می شود مطالبی القاء شود که با واقعیت ها صدو هشتاد درجه تعارض دارد و از آنجایی که این کار با استفاده از جلوه های سمعی و بصری ،استفاده از دیدگاه های افرادی که خود را یا نزدیک به رهبری معرفی می کنند و یا کارشناس در مسائل مرتبط با رهبری همچون اجتهاد رهبری معرفی می کنند و نیز قرار دادن مواد خام مختلف گاه نامربوط به هم و ربط دادن آنها به همدیگر و درنهایت گرفتن نتیجه دلخواه و ... صورت میگیرد لذا تاثیر بیشتری بر ذهن مخاطب گذاشته و در صورت شبهه زدایی نکردن از این موارد ، ممکن است باور مخاطب را به خود جلب نماید . با این حال به دنبال پخش شایعات متعدد و نیز ساخت چنین مستندهایی ، افراد و نهادهای مختلفی دست به کار شده و اقدام به پاسخگویی به این قبیل دروغ پراکنی ها نمودند که آثار آن در قالب های مختلف همچون کتاب ، مقاله ، مصاحبه های شفاهی ، مستند و ... در دسترس می باشد و با جستجویی کوتاه در فضای مجازی می توان به این قبیل محصولات دسترسی پیدا کرد .
از طرفی پاسخگویی به هر شبهه ای در مورد رهبری مستلزم این است که ابتدا آن شبهه مطرح شده و به همان پاسخ داده شود چرا که با توجه به حجم شبهه هایی که هر روزه بنگاه های دروغ پراکن دشمنان نظام پیرامون رهبری پخش می کنند پاسخ به همه آنها در یک متن مختصر نمی گنجد، با این حال در راستای رفع برخی شبهات در زمینه زندگی شخصی و شخصیت مقام معظم رهبری ، مطالبی تقدیم می شود که امید است راهگشای ذهن های حقیقت یاب باشد .
شخصیت علمی مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای فرزند مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنهای، در فروردینماه سال 1318 شمسی برابر با 1358 قمری در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود.
آیت الله خامنه ای از هیجده سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمی میلانی شروع کردند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درس های خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی، سید یحیی یزدی، و میرزا حسن بجنوردی، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولی پدر موافقت نکرد. پس از مدّتی ایشان به مشهد باز گشتند.
آیت الله خامنه ای از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگانی چون مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، امام خمینی، شیخ مرتضی حائری یزدی و علّامه طباطبائی استفاده کردند. در سال 1343ش از مکاتباتی که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت (آب مروارید) نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنه ای به این نتیجه رسیدند که به خاطر خدا از قم به مشهد هجرت کنند و از پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مورد می گویند: (به مشهد رفتم و خدای متعال توفیقات زیادی به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از همان بّری (نیکی) است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام). آیت الله خامنه ای بر سر این دو راهی، راه درست را انتخاب کردند. بعضی از اساتید و آشنایان افسوس می خوردند که چرا ایشان به این زودی حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر می ماندند در آینده چنین و چنان می شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهی برای ایشان سر نوشتی دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسی تصّور می کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که برای رضای خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد می رفت، 25 سال بعد، به مقام والای ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمی تحصیلات فقهی و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد بویژه آیت الله میلانی ادامه دادند. همچنین از سال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینی به طلاب جوان و دانشجویان نیز می پرداختند.
در مجموع باید گفت ایشان علاوه بر نبوغی که در تحصیل علوم دینی داشتند در حین تحصیل سطوح عالیه را تدریس نیز می کردند همچنین ایشان سابقه حضور حداقل یک دهه درس اجتهادی (یعنی خارج فقه و اصول) در محضر آیات عظام را درک کرده اند لذا اجتهاد و صلاحیت ایشان برای افتاء و فتوی دادن که از شئون مرجعیت است توسط بزرگان دینی مورد تایید قرار گرفته است و اجتهاد و مرجعیت معظم له، با استناد به شهادت اهل خبره و با ارائه نظرات چندین مرجع تقلید و مجتهد مسلّم که شهادت به اجتهاد معظم له داده اند، بوده و آقایان حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(ره)، حضرت آیت الله جوادی آملی، حضرت آیت الله مشکینی(ره) حضرت آیت الله امینی، حضرت آیت الله مؤمن و... اَیَّدَهُمُ الله اجتهاد ایشان را مورد تایید قرار داده اند . علاوه بر این نظرات، جامعه محترم مدرسین که اعضای این جامعه از اهل علم و اهل خبره و اهل اجتهاد هستند در تعیین مرجع تقلید اعلام کردند که تقلید از مرجعیت ایشان مجزی می باشد. نتیجه این که مرجعیت تقلید معظم له از طریق شرعی اثبات شده است.
دیدگاه حضرت امام خمینی ره و علما و مراجع در مورد حضرت آیت الله خامنه ای :
در تاریخ 21/ 10/ 1366، حضرت امام(ره) در پاسخ به نامه حضرت آیت الله خامنهای چنین مرقوم داشتند: (این جانب که از سالها قبل از انقلاب با جنابعالی ارتباط نزدیک داشتهام و همان ارتباط بحمدالله تعالی تا کنون باقی است، جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعّهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبداری میکنید، میدانم. در بین دوستان و متعهّدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افرادی هستید که چون خورشید روشنی میدهید.)[1]
نیز در پی ترور نافرجام حضرت آیت الله خامنهای، امام(ره) در پیامی به ایشان چنین مرقوم نمودند: (... اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم و خاندان حسین بن علی هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب میباشید... من به شما خامنهای عزیز، تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با لباس سربازی، در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملّت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.)[2]
هم چنین سایر مراجع و فقها در مورد شخصیت حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب عرائضی بیان داشته اند که برخی از آنها تصریح به اجتهاد معظم له داشته و برخی دیگر نیز با در نظر گرفتن اینکه یکی از شرایط رهبری صلاحیت برای اجتهاد می باشد متضمن تایید صلاحیت اجتهاد ایشان می باشد که برخی از آنها به شرح ذیل می باشد.
1. حضرت آیت الله العظمی اراکی(ره): انتخاب شایسته شما برای رهبری نظام موجب اطمینان و امید ملّت ایران شد.[3]
2. حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی(ره): تأییدات شما را در امر رهبری نظام جمهوری اسلامی از خدای متعال مسئلت می نمایم.[4]
3. حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره): این جانب رهبری شما برای نظام جمهوری اسلامی را تأیید می کنم.[5]
4. حضرت آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی(ره) (از مراجع تقلید گذشته): انتخاب شایسته جناب عالی از سوی مجلس خبرگان موجب امید و آرامش شد، زیرا شما شخصیتی متفکّر و اسلام شناس و دارای بینش عمیق هستید.[6]
6. حضرت آیت الله مشکینی: توضیحاً عرض می کنم که حضرت آیت الله خامنه ای (مدّظلّه العالی) واجد مقام فقاهت و اجتهاد و قدرت استنباط احکام شرعی که از شرایط رهبری است، می باشد؛ همچنان که ایشان سایر شرایط ولایت امّت و رهبری جامعه اسلامی را به بهترین شکل دارا است. به همین جهت واجب است بر همه مسلمانان عالم از شیعه و سنّی... که ایشان را به عنوان ولی امر مسلمین بدانند.[7]
7. حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: در مورد رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته)، اعلام می کنم که شکّ و تردیدی در مقام والای علمی و اجتهاد و فقاهت ایشان نیست و اینجانب با توجّه به شناختی که از ایشان از زمان قدیم دارم و نیز اطّلاعی که از مراتب علمی ایشان دارم اجتهاد مطلق ایشان را تأیید می کنم. علاوه بر این که امام عظیم الشأن در موارد متعدّدی به صلاحیت ایشان برای رهبری اشاره و تصریح داشته اند و این مهم ترین دلیل بر این است که ایشان دارای مقام اجتهاد است.[8]
8. حضرت آیت الله جوادی آملی: ما اجتهاد و عدالت حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) را تأیید می کنیم.[9]
10. حضرت آیت الله مؤمن: هنگام نظرخواهی در مجلس خبرگان پیرامون رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، اجتهاد ایشان به وسیله بینّه شرعیه (حجیت نظر فقهای دیگر) برای من ثابت شد، امّا بعدها در جلسات بحث فقهی ایشان که شرکت کردم (هیئت استفتاء) شخصاً به اجتهاد ایشان پی بردم و اکنون شهادت می دهم که ایشان یک مجتهد عادل و جامع الشرایط است.[10]
علاوه بر اینها اکثریت قریب به اتفاق علما و مراجعی که اکنون نیز در قید حیات هستند ، نسبت به مقام معظم رهبری نظر مساعد دارند که جلوه این علاقه و پیوند را در سفر سال 89 مقام معظم رهبری به قم و دیدار مراجع و علما با ایشان شاهد بودیم و علاوه بر آن دیدگاه هایی هم از این حضرات وجود دارد که به جهت پرهیز از اطاله کلام از ذکر آنها خودداری کرده و درصورتی که این دیدگاه ها را نیز خواستار شوید می توانیم خدمتتان تقدیم نماییم .
عطر پیام امام در مورد مقام معظم رهبری (متن کلام امام)
1. راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب می باشید 7/4/1360.
2. من آقای خامنه ای را بزرگش کرده ام 17/6/1360.
3. ایشان... طرفدار قشر مستضعف بوده اند 17/7/1360.
4. به ویژه امثال جنابعالی که در بیان مسائل دست توانا دارید (خطیب توانا هستید) 21/10/1366.
5. جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم 21/10/1366ش.
6. من خیلی خوشحال شدم از اینکه آقای خامنه ای سلمه الله آمدند 11/5/1360.
7. از اول نهضت ایشان به اطراف برای رساندن پیام ها تشریف می بردند 10/11/1361.
8. معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات می باشید 7/4/1360.
9. شما... از سلاله رسول اکرم(ص) و خاندان حسین بن علی علیه السلام هستید 7/4/1360.
10. شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید... می دانم 25/10/1360.
11. شما را چون برادری که از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری می کند، می دانم 21/10/1367.
12. آقای خامنه ای را سال های طولانی است می شناسم، ایشان یکی از نعمت های است که خدا به ما داده است 10/11/1361.
13. اینان با سوء قصد به شما عواطف میلیون ها انسان متعهد را در سراسر کشور بلکه جهان جریحه دار نمودند 7/4/1360.
14. اینجانب از سال های قبل از انقلاب با جنابعالی ارتباط نزدیک داشتیم و همان ارتباط بحمدلله تاکنون باقی است 21/10/1366.
15. اینجانب با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجه الاسلام آقای خامنه ای ایده الله تعالی رای ملت را تنفیذ نمودم 17/7/1360.
16. ما افتخار می کنیم به سربازان در جبهه و پشت جبهه که شبها را در محراب و روزها در راه حق تعالی بسر می برند.
17. چهار سال صادقانه خدمت نمود و این پس از خدماتی بود که قبل و بعد از انقلاب انجام داده بود جزا الله خیرا 13/6/1364.
18. به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان، طنین انداز است 7/4/1360.
19. خداوند متعال... افکار عمومی را برای انتخاب رئیس جمهوری عالم به دین و سیاست هدایت فرمود 17/7/1360.
20. در بین دوستان و متعهدان به اسلام مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستید 21/10/1366.
21. جنابعالی که بحمدالله به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید 24/10/1358.
22. در بین دوستان و متعهدان به اسلام چون خورشید، روشنی می دهید 21/10/1366.
23. ایشان... به حکم قرآن کریم (اشداء علی الکفار رحماء بینهم) بوده اند 17/7/1360.
24. البته من، آسید علی آقا را صالح می دانم، و ایشان فهیم است 23/3/1358.
25. امید است امثال جنابعالی در مقاصد عالیه خود پیروز و سربلند گردید 21/10/1366.
26. جنابعالی به عنوان مشاور از طرف اینجانب منصوب می شوید20/2/1359.
27. ایشان... خدمتگزار به اسلام و ملت... بوده اند 17/7/1360.
28. سربازی فداکار در جبهه و جنگ... می باشید.
29. ایشان، برای رهبری، لیاقت دارند (به نقل از حجت السلام حاج احمد خمینی).
30. شما را چون برادری... می دانم.
زندگی شخصی مقام معظم رهبری :
همانگونه که گفته شد زندگی مقام معظم رهبری و ساده زیستی و صفا و صمیمیت ایشان به اندازه ای برای مردم ایران شناخته شده است که نیازی به توضیح بیشتر نمی باشد. شخصیتی که به جای زندگی شاهانه زندگی ساده و بی آلایش همچون سایر مردم جامعه را برای خود برگزیده است و البته این مساله ای نیست که از دید ایرانیان به دور باشد با این حال با مراجعه به خاطراتی که از بزرگان در زمینه زندگی مقام معظم رهبری نقل شده می تواند تا حدی بیانگر زندگی ایشان باشد لذا از باب نمونه به چند مورد اشاره می کنیم:
حجت الاسلام قرائتی در فرازی از خاطرات خود می گوید: (... برای عقد دخترم به منزل شخصی ایشان رفتیم، فرش قالی خانه آقا، نخ نما شده بود... ) و یا آنکه یکی از روحانیون که تعریف می کرد که در زمان جنگ یک جوان رزمنده را که مجروح شده بود به اتاق بهداری آوردند پزشک مربوطه بعد از مداوای آن جوان اسم و فامیل او را پرسید، وقتی نام فامیل خود را (خامنه ای) بیان کرد، آن پزشک به شوخی پرسید حتماً پسر آقای خامنه ای که رئیس جمهور است؛ می باشید. آن جوان هم با حجب و حیای خاصی به آرامی پاسخ داد: آری! آن پزشک گمان کرد که این جوان حتماً اختلال حواس پیدا کرده که چنین سخنی را می گوید. لذا در این مورد تحقیق نمود و بعد از تحقیق هم مشخص شد که آن جوان واقعاً پسر رئیس جمهور وقت است که با تواضع و فروتنی خاص از هرگونه مطرح کردن خود، اجتناب می کرد.
مرحوم حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی در سخنانی چنین می گویند: بر خود واجب می دانم که شهادت دهم زندگی داخلی آیت الله خامنه ای نه از باب این که رهبر عزیز انقلاب ما به این حرف ها نیاز داشته باشند، بلکه وظیفه خود می دانم تا این مهم را به مردم مسلمان و انقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلع هستم. مقام معظم رهبری در خانه، بیش از یک نوع غذا بر سفره ندارند. خانواده ی معظم له روی موکت زندگی می کنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس آن جا بود. من از زبری آن فرش به موکت پناه بردم.
آقای عزت شاهی از زندانیان قبل از انقلاب نیز درباره پرهیز معظم له از وارد شدن در کارهای اقتصادی می گوید: یکی هم این مساله است که ایشان تا جایی که من می شناسمشان و می دانم و فکر هم نمی کنم غیر از این باشد، از اول خودشان را آلوده به مسائل اقتصادی نکردند. نه خودشان، نه خانواده شان آلوده به مسائل اقتصادی و این چیزها نبودند و تا حالا هم من نشنیده ام که کسی پشت سر ایشان راجع به این که آیا بچه های او هم جزء آقازاده ها هستند و پولی و ثروتی دارند، زندگی تشریفاتی دارند و... حرف بزند. خودم هم ندیدم. چیزی که من کم و بیش می دانم در جامعه هم، محبوبیت ایشان و دوست داشتن ایشان توسط مردم، بیشتر به دلیل همین صداقت و سلامت و آلوده نبودنش به مسائل اقتصادی است و این که حتی اگر بچه هایش هم یک وقت بخواهند کاری انجام دهند، نمی گذارد. حتی من یک دوستی داشتم که استاد فلسفه دانشگاه بود. می گفت پسر ایشان می آمد دانشگاه اما تا مدتی هیچ کس نمی دانست که ایشان پسر آقا است؛ از بس که عادی می آمد و عادی می رفت و زندگی شان هم عادی بود.[11]
از حضرت آیت الله جوادی آملی نیز نقل شده است: (یک روز مهمان مقام معظم رهبری بودم. فرزند ایشان آقا مصطفی نیز نشسته بود که سفره گسترده شد، آیت الله خامنه ای به وی نگاهی کرد و فرمود: شما به منزل بروید. من خدمت ایشان عرض کردم: اجازه بفرمایید آقازاده هم باشند، من از وی درخواست کرده ام که با هم باشیم. آقا فرمودند: این غذا از بیت المال است، شما هم مهمان بیت المال هستید. برای بچه ها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند. ایشان به منزل بروند و از غذای خانه میل کنند. من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به حضرت آقا عطا فرموده است).
باز درباره اهتمام مقام معظم رهبری به بیت المال از مهندس حمید میرزاده نیز نقل شده است: در زمان ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای یک چک پنجاه هزار تومانی برای نخست وزیر وقت مهندس میر حسین موسوی ارسال می نماید و می فرمایند: این حداکثر پولی است که ممکن است از بیت المال در هزینه های شخصی بنده جابجا شده باشد، کمتر از این است، ولی شما این مبلغ را به حساب خزانه دولت واریز کنید تا من مدیون بیت المال نباشم.[12]
از نظر در آمد، اموال و دارایی های رهبری نیز باید بگوییم که اداره زندگی ایشان بر طبق گفته های حجت الاسلام مروی احمد مروی، معاون ارتباطات حوزه ای دفتر مقام معظم رهبری (عمدتاً... بیشتر از نذوراتی است که مردم در مورد حضرت آقا انجام می دهند. نذورات می آید. برای امام(ره) هم خیلی نذورات می رفت. برای حضرت آقا هم نذورات زیاد می آید که نذر شخصی آقا می کنند که آقا، زندگی شان عمدتاً از همین نذورات اداره می شود و از بیت المال و از دفتر استفاده نمی کنند. از وجوهات که اصلاً هیچ استفاده نمی کنند. عمدتاً همین نذورات است).[13]
ایشان حتی هدایایی که در سفرهای خارجی از مسئولان کشورهای مختلف دریافت می کردند را نیز به عنوان سرمایه های ملی دانسته و به جای استفاده شخصی به موزه ای سپرده اند در این زمینه حجت الاسلام ابوترابی می گویند: (مقام معظم رهبری -در زمان ریاست جمهوری- سفرهای خارجی زیادی داشتند و در این سفر ها هدایای زیادی به شخص ایشان می دادند. حتی در سفری که به یوگسلاوی داشتند، کلید طلایی کشور را به آقا دادند ولی مقام معظم رهبری در هیچ یک از این هدایا تصرف نکردند و بعد از پایان دوره ریاست جمهوری، دستور فرمودند هدایا را در موزه نگهداری کنند و همه آنها را متعلق به کشور بدانند).
علاوه براین، موارد بسیاری که ذکر آنها در این مقال نمی گنجد، همه و همه دالّ بر شخصیت والا و تواضع تحسین برانگیز و ساده زیستی مثال زدنی رهبر معظم انقلاب و خانوادة شریف ایشان می باشد.
از اینها گذشته باید به این نکته هم اشاره نمود که اصولاً منشِ حکومت ولایت فقیه از این نسبت های ناروا حقیقتاً به دور است. این اعمال مخصوص حکومت شاهان و سلاطین است نه ولی فقیهی که از سیره و سنت علوی و نبوی پیروی می کند. استقبال گرم و با شکوه مردم از رهبرشان در سفرهای استانی معظم له که باعث حیرت جهانیان می شود و نیز لبیک گویی مردم به ندای رهبرشان در حوادث مختلف خود به تنهایی نشان از این دارد که مردم ایران اسلامی که بنا به فرموده امام راحل از مردم صدر اسلام بهتر هستند و به ایشان اعتماد کامل داشته و گزافه گویی های بدخواهان در اعتقاد و عمل آنها تاثیری نداشته و ندارد .
پی نوشتها:
[1] . صحیفه امام، ج 21، ص 455.
[2] . همان، ج 14، ص 503.
[3]. جمعی از فضلای حوزه علمیه قم، مرجعیة سماحة آیة الله العظمی السید علی الخامنه ای (به زبان عربی)، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1415ق.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. همان.
[7]. جمعی از فضلای حوزه علمیه قم، پیشین.
[8]. همان.
[9]. همان.
[10]. جمعی از فضلای حوزه علمیه قم، پیشین.
[11]. نقل از سایت خبر آنلاین 14 بهمن 88.
[12]. نقل از کتاب آب، آئینه، آفتاب.
[13]. روزنامه جام جم ، ویژه نامه تداوم آفتاب ، مرداد 1387
منبع: اندیشه قم
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری ویژگی های مهم امام خمینی(ره) چیست؟
- [سایر] نظر امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری دربارة روشنفکر چیست؟
- [سایر] من اظهار نظر خاص سیاسی از علامه جعفری پیدا نکردم. میخواستم نظر ایشان را درباره ولایت فقیه و امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بدانم.
- [سایر] در نظام جمهوری اسلامی، آیا منصب قائم مقام رهبری فقط مختص امام خمینی(ره) بود و آیا چنین چیزی در قانون اساسی ذکر شده بود؟ آیا در شرایط موجود مقام معظم رهبری می توانند برای خود قائم مقام انتخاب کنند؟
- [سایر] نکات علمی وصیت نامه امام خمینی (رحمت الله علیه) را بیان کنید.
- [سایر] رهبری نهضت امام خمینی چه دستاوردهایی داشته است ؟
- [سایر] استراتژی و رهبری امام خمینی ره چه ویژگی هایی دارد؟
- [سایر] آیا رهبری امام خمینی (ره) در قالب رهبری فرهمند قابل تعریف است یا رهبری قانونی؟
- [سایر] چرا مرجعیت، شرط لازم برای ولایت فقیه نیست؟ انتخاب مقام معظم رهبری به عنوان جانشین امام خمینی(ره)، شبهاتی را به دنبال داشته، از جمله این که نخست، ایشان در مقام مرجعیت نیستند و انتخاب ایشان طبق قانون اساسی، غیر قانونی است و دوم، ایشان صلاحیت علمی لازم را نیز ندارند؟
- [سایر] آیا اشتباه خبرگان در انتخاب خبرگان قائم مقام رهبری در زمان حضرت امام خمینی رحمه الله، گویای ضعف سیستم و ساختار آن نیست؟
- [آیت الله اردبیلی] رساله توضیح المسائل به شیوه مرسوم، ابتدا بر اساس فتاوای زعیم بزرگوار شیعه حضرت آیة اللّه العظمی برجرودی قدسسره به دقت و با زبانی ساده تهیه و چاپ گردید و در معرض استفاده مقلدان و اندیشمندان قرار گرفت و به سبب دقت و سلاست و انتساب به آن مرجع بزرگوار و استاد مسلم فقه، سالها توسط فقیهان متأخر حاشیه و تعلیقه زده شد و سپس با مزج حواشی در متن اصلی، رسالههای بعدی تدوین گردید. حضرت آیة اللّه العظمی موسوی اردبیلی نیز ابتدا نظرات و فتاوای خود را به صورت حاشیهای بر رساله مزبور نگاشتند و پس از رحلت امام خمینی قدسسره به علت این که رساله معظم له در دست بسیاری از مقلدان و فارسی زبانان موجود بود، حواشی خود را به اختصار به رساله مزبور اضافه نمودند که چندین بار مورد چاپ و تجدید نظر قرار گرفت و در اختیار علاقمندان گذاشته شد. اما بازبینی و بازنگری رساله توضیح المسائل، ظهور مسائل جدید و مورد ابتلا، حذف مسائل غیر مورد ابتلا، تغییر در ساختار شکلی، جملات و ترتیب مسائل و برخی ابواب و توجه به نوآوریها و دقائق و کثرت تغییرات رساله پیشین، باعث گردید که رسالهای مستقل با ساختار فعلی تدوین شود تا به شیوهای مناسبتر، در عین حفظ چهارچوب قبلی، پاسخگوی نیاز مراجعین و فرزانگان گردد. لذا در این توضیح المسائل علاوه بر ذکر مسائل و نظرات جدید معظم له، متون مسائل تا اندازهای روانتر و ترتیب ابواب فقهی و مسائل مناسبتر شده و ابواب و مسائلی که مورد نیاز بوده، اضافه گردیده
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه