در مواقعی دیده شده دست امام خمینی (ره) بوسیده شده و ایشان منع هم نکردند این چه معنایی دارد خصوصا وقتی دست شاه را هم می بوسیدند؟
پیش از پرداختن به پاسخ این سوال ، لازم است این سوال مورد بررسی قرار گیرد که آیا اساساً دست بوسی از منظر اسلام ، امری مذموم و ناپسند است و یا امری می باشد که می تواند مباح و یا حتی پسندیده باشد؟ علت این امر نیز این است که بر خلاف برخی سنّت هایی که اسلام حکم صریحی در مورد آنها داشته و به شدّت از آنها نهی می کند همچون سجده بر غیر خدا ، اموری همچون دست بوسی ، به گونه ای هستند که حکم واحد و صریحی نداشته و دیدگاه های متفاوتی اعم از جواز ، استحباب ، کراهت و حرمت نسبت به آن ارائه شده است .به طوری که با قاطعیت نمی توان آن را حرام اعلام کرد .به عنوان مثال در سنّت و سیره اصحاب و یاران پیغمبر(س) و ائمه معصومین(ع)، مواردی دیده می‌شود که آنها دست پیغمبر(س) و امام(ع) را بوسیده‌اند، و نهی و ردی از سوی آنان نیز نشده است. در کتاب (موسوعة الدفاع عن رسول‌الله(ص)،ج2، ص 79‌)می‌نویسد: (در مورد بوسیدن دست، احادیث و آثار فراوانی وجود دارد که مجموع آن بر ثبوت آن از پیغمبر(ص) دلالت می‌کند.) در آثار و منابع از بوسیدن دست پیغمبر(ص) توسط یاران و اصحاب از جمله زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه و بوسیدن دست امام حسین(ص) توسط فرزدق شاعر و بوسیدن دست امام صادق(ص) توسط محمد بن مسلم [فقیه و راوی بزرگ شیعه] ...حکایت شده است.[1]. شهید اول، از فقهای بزرگ شیعه، به جواز بوسیدن دست برادران مسلمان که به عنوان تعظیم و بزرگداشت مومن فتوا می‌دهد[2]. در سیره امام سجاد (ع) نیز نقل شده است که ( کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِذَا أَعْطَی السَّائِلَ قَبَّلَ یَدَ السَّائِلِ فَقِیلَ لَهُ لِمَ تَفْعَلُ ذَلِکَ قَالَ لِأَنَّهَا تَقَعُ فِی یَدِ اللَّهِ قَبْلَ یَدِ الْعَبْدِ. [3]) یعنی امام سجاد (ع) هرگاه به سائل چیزی می داد دستش را می بوسید پس به او عرض شد چرا چنین کاری می کنی؟ فرمود برای اینکه صدقه قبل از اینکه در دست بنده قرار گیرد در دست خدا قرار می گیرد همچنین در سیره اخلاقی برخی علمای اخلاق نیز ، هم از سنّت دست بوسی نهی شده است و هم تلویحاً نسبت به برخی افراد مورد تایید قرار گرفته است . به عنوان مثال یکی از شاگردان آیت الله جوادی آملی، در صفحه ویژه ایشان با اشاره به دیدار جمعی از محققین با ایشان نوشته است: یکی از دوستان به آیت الله جوادی آملی اصرار کرد دستشان را ببوسد. ایشان با لحنی ناصحانه به ما فرمود:نه دست کسی را ببوسید و نه بگذارید دستتان را ببوسند.من تا کنون هیچ دستی را نبوسیده ام، جز یک دست و آن هم دست امام خمینی بود و به راستی که آن دست بوسیدنی بود.[4] بر این اساس به نظر می رسد که در یک جمع بندی می توان گفت سنّت دست بوسی به تناسب افراد و شخصیت های مختلف تفاوت دارد ، به عبارتی سنّت دست بوسی اگر نسبت به شخصیتی که ویژگی خاصی همچون علم ، معرفت ، رهبری دینی ، وارستگی ، ارزش های اخلاقی و ... داشته و صرفاً ناشی از احترام و عشق و ارادت به وی بوده و در عین حال باعث ذلّت دست بوسنده و غرور و تکبر طرف مقابل نشود ایرادی ندارد . امّا اگر این کار با هدف و انگیزه تملّق و چاپلوسی صورت گیرد و یا منجر به ذلّت فرد دست بوسنده و غرور و تکبّر طرف مقابل شود قطعاً ایراد دارد . در این میان ماهیت دست بوسی حضرت امام خمینی (ره) با دست بوسی شاه ، تفاوت دارد ، چرا که حضرت امام خمینی (ره) ، انسان وارسته ای بودند که شخصیتی کاملاً متواضع در برابر همگان داشتند و هرگز گَرد عُجب و خود پسندی و یا تکبر و غرور دامن ایشان را نگرفت به گونه ای که وضع زندگی و نوع برخورد ایشان با مردم ، چه پیش و چه پس از رهبری نظام جمهوری اسلامی هیچ تفاوتی با هم نداشت و هیچ کس امکان انکار این موضوع را ندارد و با توجه به چنین روحیاتی ، دست بوسی هیچ مقام مسئولی هم در حالات درونی ایشان ، هیچ تغییری ایجاد نمی کرد ، کما اینکه مردم و مسئولانی هم که به دست بوسی ایشان شرفیاب می شدند ، صرفاً بر اساس احترام به جایگاه ایشان به عنوان عالم عامل دینی ، نواده پیغمبر و رهبردینی این کار را صورت می دادند و می دانستند که هیچ گونه نیت غیر خالصانه ای از نگاه هوشمندانه حضرت امام (ره) به دور نبوده و ایشان را تحت تاثیر قرار نمی دهد که شواهد فراوانی راجع به این روحیه والای حضرت امام در مطالعه زندگانی حضرت امام (ره) و سیره عملی ایشان می توان دید . این در حالی است که شاه به لحاظ شخصیتی ، انسانی مغرور و متکبر و دوستدار چاپلوسی و تملّق بود و دست بوسی نسبت به وی نیز از سر چنین صفات رذیله ای صورت می گرفت که شواهد تاریخی نیز اثبات کننده همین روحیه می باشد . به عبارتی ((محمدرضا خیلی لذّت می‌برد که گروهی از فرماندهان عالی‌رتبه‌ی ارتش با آن لباس‌های پرزرق و برق جلوی او صف می‌کشیدند و به ترتیب دست او را می‌بوسیدند.) گاهی (در مراسم رسمی یا میهمانی‌ها... افسران عالی‌رتبه‌ای ارتش دست و یا حتی کفش محمدرضا را می‌بوسیدند.) شاه چنان به دست بوسی معتاد شده بود که خودش (دستش را دراز می‌کرد) که اطرافیان ببوسند. پابوسی شاه بعد از جشن‌های 2500 ساله در دربار به اوج رسیده بود. عبدالعظیم ولیان- استاندار خراسان و نایب‌التولیه- هر گاه به حضور شاه می‌رسید، روی زمین می‌افتاد و پای شاه را می‌بوسید. اردشیر زاهدی بعد از انتصاب به وزارت امور خارجه، همه‌ی معاونین و سفرا را مجبور کرد تا هنگام (شرف‌یابی) در مقابل شاه زانو بزنند. زانو زدن وزیر و به خاک افتادن وی در برابر شاه موجب اعتراض یک خبرنگار فرانسوی به علم شد. علم اعتراض خبرنگار را به اطلاع شاه رساند و شاه پاسخ داد: (حق بود به او می‌گفتی که اردشیر رعایت سنّت‌های ملی مملکت را می کند.) سفرا موظف بودند در گزارشهایشان به شاه، جمله (پای مبارک را می‌بوسم) بنویسند. پرویز راجی از این که امیر‌خسرو افشار، آخرین وزیر امور خارجه ایران دوران شاه به جای کلمه (پای مبارک) را می‌بوسم، نوشته بود (دست مبارک را می‌بوسم) اظهار شگفتی می‌کند. هرمز قریب یکی از مدیر‌کل های وزارت دربار در نامه می‌نوسد: مراتب پرستش چاکرانه مرا به خاک پای مبارک بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه تقدیم [می‌کنم.] پای مبارک علیاحضرت ملکه و والاحضرت شاهدخت شهناز را با کمال احترام می‌بوسم. گاهی وقتها چاپلوسی چنان شدت می‌گرفت که هر کدام از اطرافیان سعی می‌کردند از رقیب سبقت بگیرند.)[5] بنابر این دست بوسی شاه با دست بوسی امام خمینی (ره) به دلیل تفاوت های ماهوی در خصلت های شخصیتی این دو رهبر قبل و بعد از انقلاب ایران ، اساساً قابل مقایسه نیست . پی نوشتها: [1] کنزالعمال، ج29، 220، جامع الاحادیث، ج28، ص10، کافی، ج2، ص 185، بحارالانوار، ج46، ص 957؛ کشف العمه، ج2، ص43، تفسیر منسوب به امام عسکری(ع)، ص 637و... نقل از سایت جماران ، آیا دستبوسی سنتی ناپسند است ؟ ، حسین مستوفی [2] القواعد و الفوائد،ج2، الدروس الشرعیه، ج2، ص 18 ، نقل از همان [3] وسائل الشیعة، ج‌9، ص: 435 [4] سایت تابناک و دهها سایت مختلف دیگر [5] روح الله حسینیان ، فساد دربار ، منبع : سایت - باشگاه اندیشه - تاریخ شمسی نشر 26/11/1385 - به نقل از مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

در مواقعی دیده شده دست امام خمینی (ره) بوسیده شده و ایشان منع هم نکردند این چه معنایی دارد خصوصا وقتی دست شاه را هم می بوسیدند؟


پاسخ:

پیش از پرداختن به پاسخ این سوال ، لازم است این سوال مورد بررسی قرار گیرد که آیا اساساً دست بوسی از منظر اسلام ، امری مذموم و ناپسند است و یا امری می باشد که می تواند مباح و یا حتی پسندیده باشد؟ علت این امر نیز این است که بر خلاف برخی سنّت هایی که اسلام حکم صریحی در مورد آنها داشته و به شدّت از آنها نهی می کند همچون سجده بر غیر خدا ، اموری همچون دست بوسی ، به گونه ای هستند که حکم واحد و صریحی نداشته و دیدگاه های متفاوتی اعم از جواز ، استحباب ، کراهت و حرمت نسبت به آن ارائه شده است .به طوری که با قاطعیت نمی توان آن را حرام اعلام کرد .به عنوان مثال در سنّت و سیره اصحاب و یاران پیغمبر(س) و ائمه معصومین(ع)، مواردی دیده می‌شود که آنها دست پیغمبر(س) و امام(ع) را بوسیده‌اند، و نهی و ردی از سوی آنان نیز نشده است.
در کتاب (موسوعة الدفاع عن رسول‌الله(ص)،ج2، ص 79‌)می‌نویسد: (در مورد بوسیدن دست، احادیث و آثار فراوانی وجود دارد که مجموع آن بر ثبوت آن از پیغمبر(ص) دلالت می‌کند.)
در آثار و منابع از بوسیدن دست پیغمبر(ص) توسط یاران و اصحاب از جمله زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه و بوسیدن دست امام حسین(ص) توسط فرزدق شاعر و بوسیدن دست امام صادق(ص) توسط محمد بن مسلم [فقیه و راوی بزرگ شیعه] ...حکایت شده است.[1].
شهید اول، از فقهای بزرگ شیعه، به جواز بوسیدن دست برادران مسلمان که به عنوان تعظیم و بزرگداشت مومن فتوا می‌دهد[2].
در سیره امام سجاد (ع) نیز نقل شده است که ( کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِذَا أَعْطَی السَّائِلَ قَبَّلَ یَدَ السَّائِلِ فَقِیلَ لَهُ لِمَ تَفْعَلُ ذَلِکَ قَالَ لِأَنَّهَا تَقَعُ فِی یَدِ اللَّهِ قَبْلَ یَدِ الْعَبْدِ. [3]) یعنی امام سجاد (ع) هرگاه به سائل چیزی می داد دستش را می بوسید پس به او عرض شد چرا چنین کاری می کنی؟ فرمود برای اینکه صدقه قبل از اینکه در دست بنده قرار گیرد در دست خدا قرار می گیرد
همچنین در سیره اخلاقی برخی علمای اخلاق نیز ، هم از سنّت دست بوسی نهی شده است و هم تلویحاً نسبت به برخی افراد مورد تایید قرار گرفته است . به عنوان مثال یکی از شاگردان آیت الله جوادی آملی، در صفحه ویژه ایشان با اشاره به دیدار جمعی از محققین با ایشان نوشته است: یکی از دوستان به آیت الله جوادی آملی اصرار کرد دستشان را ببوسد. ایشان با لحنی ناصحانه به ما فرمود:نه دست کسی را ببوسید و نه بگذارید دستتان را ببوسند.من تا کنون هیچ دستی را نبوسیده ام، جز یک دست و آن هم دست امام خمینی بود و به راستی که آن دست بوسیدنی بود.[4]
بر این اساس به نظر می رسد که در یک جمع بندی می توان گفت سنّت دست بوسی به تناسب افراد و شخصیت های مختلف تفاوت دارد ، به عبارتی سنّت دست بوسی اگر نسبت به شخصیتی که ویژگی خاصی همچون علم ، معرفت ، رهبری دینی ، وارستگی ، ارزش های اخلاقی و ... داشته و صرفاً ناشی از احترام و عشق و ارادت به وی بوده و در عین حال باعث ذلّت دست بوسنده و غرور و تکبر طرف مقابل نشود ایرادی ندارد . امّا اگر این کار با هدف و انگیزه تملّق و چاپلوسی صورت گیرد و یا منجر به ذلّت فرد دست بوسنده و غرور و تکبّر طرف مقابل شود قطعاً ایراد دارد .
در این میان ماهیت دست بوسی حضرت امام خمینی (ره) با دست بوسی شاه ، تفاوت دارد ، چرا که حضرت امام خمینی (ره) ، انسان وارسته ای بودند که شخصیتی کاملاً متواضع در برابر همگان داشتند و هرگز گَرد عُجب و خود پسندی و یا تکبر و غرور دامن ایشان را نگرفت به گونه ای که وضع زندگی و نوع برخورد ایشان با مردم ، چه پیش و چه پس از رهبری نظام جمهوری اسلامی هیچ تفاوتی با هم نداشت و هیچ کس امکان انکار این موضوع را ندارد و با توجه به چنین روحیاتی ، دست بوسی هیچ مقام مسئولی هم در حالات درونی ایشان ، هیچ تغییری ایجاد نمی کرد ، کما اینکه مردم و مسئولانی هم که به دست بوسی ایشان شرفیاب می شدند ، صرفاً بر اساس احترام به جایگاه ایشان به عنوان عالم عامل دینی ، نواده پیغمبر و رهبردینی این کار را صورت می دادند و می دانستند که هیچ گونه نیت غیر خالصانه ای از نگاه هوشمندانه حضرت امام (ره) به دور نبوده و ایشان را تحت تاثیر قرار نمی دهد که شواهد فراوانی راجع به این روحیه والای حضرت امام در مطالعه زندگانی حضرت امام (ره) و سیره عملی ایشان می توان دید .
این در حالی است که شاه به لحاظ شخصیتی ، انسانی مغرور و متکبر و دوستدار چاپلوسی و تملّق بود و دست بوسی نسبت به وی نیز از سر چنین صفات رذیله ای صورت می گرفت که شواهد تاریخی نیز اثبات کننده همین روحیه می باشد . به عبارتی ((محمدرضا خیلی لذّت می‌برد که گروهی از فرماندهان عالی‌رتبه‌ی ارتش با آن لباس‌های پرزرق و برق جلوی او صف می‌کشیدند و به ترتیب دست او را می‌بوسیدند.) گاهی (در مراسم رسمی یا میهمانی‌ها... افسران عالی‌رتبه‌ای ارتش دست و یا حتی کفش محمدرضا را می‌بوسیدند.) شاه چنان به دست بوسی معتاد شده بود که خودش (دستش را دراز می‌کرد) که اطرافیان ببوسند. پابوسی شاه بعد از جشن‌های 2500 ساله در دربار به اوج رسیده بود. عبدالعظیم ولیان- استاندار خراسان و نایب‌التولیه- هر گاه به حضور شاه می‌رسید، روی زمین می‌افتاد و پای شاه را می‌بوسید.
اردشیر زاهدی بعد از انتصاب به وزارت امور خارجه، همه‌ی معاونین و سفرا را مجبور کرد تا هنگام (شرف‌یابی) در مقابل شاه زانو بزنند. زانو زدن وزیر و به خاک افتادن وی در برابر شاه موجب اعتراض یک خبرنگار فرانسوی به علم شد. علم اعتراض خبرنگار را به اطلاع شاه رساند و شاه پاسخ داد: (حق بود به او می‌گفتی که اردشیر رعایت سنّت‌های ملی مملکت را می کند.)
سفرا موظف بودند در گزارشهایشان به شاه، جمله (پای مبارک را می‌بوسم) بنویسند. پرویز راجی از این که امیر‌خسرو افشار، آخرین وزیر امور خارجه ایران دوران شاه به جای کلمه (پای مبارک) را می‌بوسم، نوشته بود (دست مبارک را می‌بوسم) اظهار شگفتی می‌کند. هرمز قریب یکی از مدیر‌کل های وزارت دربار در نامه می‌نوسد:
مراتب پرستش چاکرانه مرا به خاک پای مبارک بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه تقدیم [می‌کنم.] پای مبارک علیاحضرت ملکه و والاحضرت شاهدخت شهناز را با کمال احترام می‌بوسم.
گاهی وقتها چاپلوسی چنان شدت می‌گرفت که هر کدام از اطرافیان سعی می‌کردند از رقیب سبقت بگیرند.)[5]
بنابر این دست بوسی شاه با دست بوسی امام خمینی (ره) به دلیل تفاوت های ماهوی در خصلت های شخصیتی این دو رهبر قبل و بعد از انقلاب ایران ، اساساً قابل مقایسه نیست .

پی نوشتها:
[1] کنزالعمال، ج29، 220، جامع الاحادیث، ج28، ص10، کافی، ج2، ص 185، بحارالانوار، ج46، ص 957؛ کشف العمه، ج2، ص43، تفسیر منسوب به امام عسکری(ع)، ص 637و... نقل از سایت جماران ، آیا دستبوسی سنتی ناپسند است ؟ ، حسین مستوفی
[2] القواعد و الفوائد،ج2، الدروس الشرعیه، ج2، ص 18 ، نقل از همان
[3] وسائل الشیعة، ج‌9، ص: 435
[4] سایت تابناک و دهها سایت مختلف دیگر
[5] روح الله حسینیان ، فساد دربار ، منبع : سایت - باشگاه اندیشه - تاریخ شمسی نشر 26/11/1385 - به نقل از مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین