صلح و همزیستی مسالمت آمیز بین ملت ها و دولت ها، از ضروری ترین نیازهای بشر، در گذشته، حال، آینده بوده و خواهد بود. چون راه کارهای عملی برای تأمین این نیاز ضروری بشر وجود دارد. آنچه در ذیل بیان می گردد از موارد مهم و نکات اساسی است که در این جا باید مورد توجه قرار گیرد: 1. ترویج اخوت بشری و مساوات انسانی: تردیدی نیست یکی از عوامل مهم جنگ ها در طول تاریخ، نژادپرستی، قوم گرایی، برتری جویی و تعصب های مذهبی می باشد. با توجه به این مشکل در روابطِ حقوقی انسان ها با یکدیگر، راه حل اسلام چیست؟ آیا انسان از آن جهت که انسان است معیار حقوقی روابط انسان ها با یکدیگر است یا از آن جهت که دارای فلان نژاد، مذهب و... می باشد؟ اسلام به جامعه بشری، به عنوان یک مجموعه واحد نگاه می کند. جمیع انسان ها به اصل واحد منتسب می باشند. بنا بر این، هیچ جنس، نژاد و گروهی بر دیگر نژادها و گروه ها برتری و فضیلت ندارد. همه در اصل خلقت و پیدایش یکسان هستند و کرامت الهی و تکریم انسان، شامل جمیع افراد می گردد: وَ لقَد کَرَّمنا بَنی آدَمَ و حَمَلْناهُم فِی البَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُم مِنَ الطَّیِبّاتِ وَ فَضَلّناهُم عَلی کَثیر مِمِنَّ خَلَقْنا تفضیلا؛[1] (و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آنان را در خشکی و دریا ]بر مرکب ها[ برنشاندیم، و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم، و آن ها را بر بسیاری از آفریده های خود برتری آشکار دادیم.) بدون تردید، چنین امری اثر زیادی در پی ریزی امنیت بین المللی خواهد داشت و تفاوت انسان ها از حیث رنگ، نژاد و ملیت خود یکی از نعمت های الهی و وسیله ای برای شناخت انسان ها از یکدیگر است: یا اَیُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقْناکُم مِن ذَکَر وَ اُنثی وجَعَلناکُم شُعوباً وقَبائِلَ لِتَعارَفوا اِنّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّهِ اَتْقیکُم اِنَّ اللّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛[2] (ای مردم! ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بی تردید، خداوند دانای آگاه است). 2. تحریم اسباب نزاع و جنگ: جنگ و نزاع ها بین افراد، اغلب به واسطه منافع و انگیزه های مادّی صورت می پذیرد. اسلام برای ایجاد صلح و امنیت بین دولت ها و ملت ها، تلاش نموده و با تمام این انگیزه ها و برتری جویی های مادّی مبارزه می کند و همه را به سوی تمدن انسانی سوق می دهد. مبارزه اسلام با این عواملِ ایجاد کننده جنگ، تنها بعد از ایجاد و وقوع یک جنگ نمی باشد; بلکه با سرآغاز این عوامل مبارزه آشکاری دارد. برای مثال، اسلام با تعصبات قومی، نژادی و مذهبی که منشأ بسیاری از ناامنی های بین المللی است، مبارزه شدید دارد. دو قبیله (اوس) و (خزرج) برای مدت صد سال جنگ و نزاع داشتند که مهم ترین دلیل آن شعله ور بودن آتش قوم گرایی و برتری جویی بود. با ورود پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) بین آن دو قبیله پیمان وحدت و برادری ایجاد گردید. در یکی از روزها با دسیسه یکی از یهودیان نزدیک بود بار دیگر به واسطه قوم گرایی جنگ در گیرد. پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) خود را نزد آنان حاضر نمود و فرمود: آیا با وجودی که من در میان شما هستم ادعاهای زمان جاهلیت را مطرح میسازید؟![3] برتری جویی دینی و تعصبات مذهبی یکی از آفاتی است که ممکن است ملتی بدان دچار گردد. در این حالت خود را برترین ملت و بهترین مردم تلقی خواهد بود و خود به خود، با تمام ملل سرناسازگاری و جنگ خواهد گذاشت و خواهان برتری، تسلط و سیطره بر تمام ملت ها می باشد برای مثال، قوم یهود خود را (ملت برگزیده خدا!) می دانند و می گویند تمام ملت ها باید به این دین برگردند و در مقابل یهود خاضع و ذلیل باشند. ممکن است گفته شود خداوند، با توجه به آیه ذیل، مسلمین را بهترین امت معرفی نموده است. آیا این خود نوعی قوم گرایی و تعصب مذهبی نیست؟ کُنتُم خَیرَ اُمَّة اُخرِجَت لِلنّاسِ تَأمُرونَ بِالمَعروفِ و تَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ تُؤمِنونَ بِاللّهِ...؛[4] (شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده اید: به کار پسندیده فرمان می دهید، و از کار ناپسند باز می دارید و به خدا ایمان دارید...). در جواب باید گفت در ادامه آیه شریفه شبهه تعصب را نفی می کند. برتری یک امت مشروط به تحقق سه امر است: امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به خدا. یک امت با عمل به این سه امر مهم می تواند بهترین امت باشد در غیر این صورت، نه بهترین امت اند و نه به سود جامعه بشریت خواهند بود. 3. مبارزه با استعمار تمایل بعضی از کشورها به گسترش سرزمین و تسلط بر دیگر سرزمین ها یکی از عوامل مهم ناامنی و ایجاد بحران ها و نزاع های بین المللی می باشد و حملات کشورهای اروپایی تحت عنوان استعمار، به کشورهای ضعیف، از بارزترین آن است. استعمار اروپایی با تسلط بر مناطق دیگر مثل آفریقا، آسیا و آمریکا لاتین، ثروت هنگفتی از طلا، نقره و نفت را به دست آوردند. زمانی این قاره ها از مناطق غنی و دست نخورده محسوب می شد و امروزه از فقر، جهل و محرومیت به شدت رنج می برند. اسلام با هر گونه جنگ که با هدف (استعمار) و بهرهکشی از دیگر ملل باشد، مبارزه می کند و آن را غیر مشروع دانسته و از مصادیق آشکار ظلم و بغی و فساد روی زمین می داند. اَلّذینَ یَنْقُضونَ عَهَد اللّهِ مِن بعد میثاقِهِ و یَقطَعونَ ما اَمَرَ اللّهُ به اَن یوصَلَ و یُفسِدونَ فِی الاَرضِ اُولئِکَ هُمُ الخاسِرونَ؛[5] همانانی که پیمان خدا را پس از بستن آن می شکنند; و آنچه را خداوند به پیوستنش امر فرموده می گسلند; و در زمین به فساد می پردازند; آنانند که زیانکارانند). 4. احترام به پیمان ها و عهدها: یکی از عوامل مهم در ایجاد روابط دوستانه و مسالمت آمیز میان کشورها، وجود عهدنامه ها و پیمان هایی است که دو یا چند کشور با رضایت خود منعقد ساخته اند. مهمترین سرمایه جامعه جهانی، اعتماد متقابل دولت ها و ملت ها به یکدیگر است و این اعتماد موجب می شود دولت ها و ملت ها همانند رشته های زنجیر به یکدیگر پیوند داشته باشند. عهد و پیمان تأکیدی است بر حفظ این همبستگی و اعتماد متقابل. از این رو در آیات قرآن کریم و احادیث اسلامی، روی مسأله وفای به تعهدات تأکید فراوانی شده است و شکستن آن از گناهان کبیره محسوب می شود. وَ اَوْفوا بِعَهدِ اللّهِ اِذا عاهَدتُم و لا تَنقُضوا الأَیمانَ بَعدَ تَوکیدِها وَ قَد جَعَلتُمُ اللّهَ عَلَیکُم کَفیلا اِنَّ اللّهَ یَعلَمُ ما تَفعَلونَ؛[6] و چون با خدا پیمان بستید، به پیمان خد وفا کنید و سوگندهای ]خود را[ پس از استوار کردن آن ها نشکنید، با این که خدا را بر خود ضامن ]و گواه[ قرار داده اید، زیرا خدا آنچه را انجام می دهید می داند). 5. پرهیز از جدال دینی مذموم: بدون تردید جدال های دینی و نزاع های مذهبی بر اساس قواعد علمی یا اخلاقی نمی باشد و همین جدال ها یکی از اسباب جنگ ها بوده است. انسان وقتی به یک دینی چه حق یا باطل اعتقاد داشته باشد، طبیعی است از دشنام گویی دیگران نسبت به دینش ناراحت می گردد. از این رو اسلام به پیروان خود دستور می دهد که در گفت وگو با مخالفین دینی خود از حکمت، موعظه و جدال احسن، سود جویند و از الفاظ زشت و دشنام پرهیز نمایند. ولا تَسُبّوا الّذینَ یَدعونَ مِن دونِ اللّهِ فَیَسُبُّوا اللّهَ عَدُواً بِغَیرِ عِلم کَذلِکَ زَیّنّا لِکُلِّ اُمَّة عَمَلَهُم ثُمَّ اِلی رَبِّهِم مَرجِعُهُم فَیُنَبّئُهُم بِما کانوا یَعمَلونَ؛[7] (و آن هایی را که جز خدا می خوانند دشنام می دهید که آنان از روی دشمنی ]و[ نادانی، خدا را دشنام خواهند داد. این گونه برای هر امتی کردارشان را آراستیم. آن گاه بازگشت آنان به سوی پروردگارشان خواهد بود و ایشان را از آنچه انجام می دادند آگاه خواهد ساخت). اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبّکَ بِالْحِکمَةِ وَ المُوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَ جادِلهُم بِالَّتی هِی اَحسَنَ...؛[8] با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به ]شیوه ای[ که نیکوتر است، مجادله نمای...). از این آیات استفاده می شود که اقناع (عقل و فکر) به تنهایی کافی نیست بلکه باید (عواطف و احساسات) نیز اقناع گردد که آن نیمی از وجود انسان را تشکیل می دهند. مباحثه علمی و دینی با اهل کتاب، با مشرکین و بت پرستان تفاوت دارد. در آیه زیر روش اختصاصی گفت وگو با اهل کتاب را بیان می دارد: وَ لا تُجادِلوا اَهلَ الْکِتابِ اِلاّ بِالَّتی هِی اَحسَنُ اِلاَّ الَّذینَ ظَلَموا مِنهُم وَ قولوا آمَنّا بِالّذی اُنزِلَ اِلَیْنا وَ اُنزِلَ اِلَیکُم وَ اِلهُنا وَ اِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمونَ؛[9] ( و با اهل کتاب، جز به (شیوه ای) که بهتر است، مجادله نکنید مگر (با) کسانی از آنان که ستم کرده اند و بگوید: (به آنچه به سوی ما نازل شده و (آنچه) به سوی شما نازل گردیده، ایمان آوردیم; و خدای ما و خدای شما یکی است و ما تسلیم اوییم). 6. گفتگوی مسالمت آمیز پیروان ادیان الهی اسلام به عنوان آخرین رسالت آسمانی پیام گفت و گو و همزیستی مسالمت آمیز را برای جامعه بشری به ارمغان آورد که در آن به مبانی اخلاقی، اصول عدالت و اصول مشترک توجه زیادی شده است. قُل یا اَهلَ الْکِتابِ تَعالَوا الی کَلِمَة سَواء بَینَنا و بَینَکُم اَلاّ نَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشرِکَ بِهِ شَیئاً وَ لایَتّخِذَ بَعضُنا بَعضاً اَرباباً مِن دونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوا فَقولوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ؛[10] (بگو: ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم، و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد.) پس اگر (از این پیشنهاد) اعراض کردند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم (نه شما)). قرآن کریم، گروهی از مسیحیان و یهودیان را یاد می کند که در گفت و گو با دیگران راه تمسخر و تکفیر را در پیش گرفته اند: و قالَتِ الیَهودُ لَیسَتِ النَّصاری عَلی شیء و قالَت النَّصاری لَیسَتِ الیَهودُ عَلی شیء. هُم یَتلونَ الْکتابَ کَذلِکَ قالَ الَّذینَ لایَعلَمون مِثلَ قَوْلِهِم فَاللّهُ یَحْکُمُ بَینَهُم یَومَ الِقیامَةِ فیما کانوا فیهِ یَختَلِفونَ؛[11] (و یهودیان گفتند: "ترسایان برحق نیستند" و ترسایان گفتند: (یهودیان بر حق نیستند) با آنکه آنان کتاب (آسمانی) را می خوانند. افراد نادان نیز (سخنی) همانند گفته ایشان گفتند. پس خداوند، روز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف می کردند، میان آنان داوری خواهد کرد). چنانچه پیروان ادیان از بُغض، عداوت و تکفیر یکدیگر دست بردارند و به اصول و اهداف مشترک توجه نمایند وحدت و همزیستی مسالمت آمیز امری دور از دسترس نخواهد بود. 7. تربیت صحیح جوامع بشری تربیت صحیح فرد و اجتماع، همان گونه که نظم و تعصبات را از بین می برد، سبب هم دلی، وحدت و اُخوّت بشری نیز می گردد. از این رو، اسلام پیوسته به تقوا و خشیت الهی توصیه می نماید تا از این طریق، انسان ها از فساد و شر فاصله گرفته و به خوبی ها و خیرات نزدیک گرداند. تمسک به اخلاق حسنه، صفات حمیده مثل وفای به عهد، فرو نشاندن خشم، احسان، راستگویی و امانت داری و پرهیز از خیانت، دروغ گویی، تکبر و حسد موجب اصلاح فرد و جامعه می گردد. چنانچه تمام جوامع بشری به این صفات پسندیده آراسته گردد، امنیت، صلح و همزیستی مسالمت آمیز به ارمغان می آید. پی نوشتها: [1]. اسراء/70. [2]. حجرات/13. [3]. ر.ک: یاسر ابوشبانة، النظام الدولی بین الواقع الحالی و التصور الاسلامی، مصر، دارلسّلام، 1998م، ص602؛ در رابطه با دسیسه جنگ میان اوس و خزرج، مراجعه کنید به ترجمه و تفسیر سوره آل عمران/100101. [4]. آلعمران/110. [5]. بقره/27. [6]. نحل/91. [7]. انعام/108. [8]. نحل/125. [9]. عنکبوت/46. [10]. آلعمران/64. [11]. بقره/113. منبع: اندیشه قم
از دیدگاه اسلام چه راه هایی برای تأمین صلح و همزیستی مسالمت آمیز بین ملت ها و دولت ها وجود دارد؟
صلح و همزیستی مسالمت آمیز بین ملت ها و دولت ها، از ضروری ترین نیازهای بشر، در گذشته، حال، آینده بوده و خواهد بود. چون راه کارهای عملی برای تأمین این نیاز ضروری بشر وجود دارد.
آنچه در ذیل بیان می گردد از موارد مهم و نکات اساسی است که در این جا باید مورد توجه قرار گیرد:
1. ترویج اخوت بشری و مساوات انسانی:
تردیدی نیست یکی از عوامل مهم جنگ ها در طول تاریخ، نژادپرستی، قوم گرایی، برتری جویی و تعصب های مذهبی می باشد. با توجه به این مشکل در روابطِ حقوقی انسان ها با یکدیگر، راه حل اسلام چیست؟ آیا انسان از آن جهت که انسان است معیار حقوقی روابط انسان ها با یکدیگر است یا از آن جهت که دارای فلان نژاد، مذهب و... می باشد؟
اسلام به جامعه بشری، به عنوان یک مجموعه واحد نگاه می کند. جمیع انسان ها به اصل واحد منتسب می باشند. بنا بر این، هیچ جنس، نژاد و گروهی بر دیگر نژادها و گروه ها برتری و فضیلت ندارد. همه در اصل خلقت و پیدایش یکسان هستند و کرامت الهی و تکریم انسان، شامل جمیع افراد می گردد:
وَ لقَد کَرَّمنا بَنی آدَمَ و حَمَلْناهُم فِی البَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُم مِنَ الطَّیِبّاتِ وَ فَضَلّناهُم عَلی کَثیر مِمِنَّ خَلَقْنا تفضیلا؛[1] (و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آنان را در خشکی و دریا ]بر مرکب ها[ برنشاندیم، و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم، و آن ها را بر بسیاری از آفریده های خود برتری آشکار دادیم.)
بدون تردید، چنین امری اثر زیادی در پی ریزی امنیت بین المللی خواهد داشت و تفاوت انسان ها از حیث رنگ، نژاد و ملیت خود یکی از نعمت های الهی و وسیله ای برای شناخت انسان ها از یکدیگر است:
یا اَیُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقْناکُم مِن ذَکَر وَ اُنثی وجَعَلناکُم شُعوباً وقَبائِلَ لِتَعارَفوا اِنّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّهِ اَتْقیکُم اِنَّ اللّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛[2] (ای مردم! ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بی تردید، خداوند دانای آگاه است).
2. تحریم اسباب نزاع و جنگ:
جنگ و نزاع ها بین افراد، اغلب به واسطه منافع و انگیزه های مادّی صورت می پذیرد. اسلام برای ایجاد صلح و امنیت بین دولت ها و ملت ها، تلاش نموده و با تمام این انگیزه ها و برتری جویی های مادّی مبارزه می کند و همه را به سوی تمدن انسانی سوق می دهد. مبارزه اسلام با این عواملِ ایجاد کننده جنگ، تنها بعد از ایجاد و وقوع یک جنگ نمی باشد; بلکه با سرآغاز این عوامل مبارزه آشکاری دارد. برای مثال، اسلام با تعصبات قومی، نژادی و مذهبی که منشأ بسیاری از ناامنی های بین المللی است، مبارزه شدید دارد.
دو قبیله (اوس) و (خزرج) برای مدت صد سال جنگ و نزاع داشتند که مهم ترین دلیل آن شعله ور بودن آتش قوم گرایی و برتری جویی بود. با ورود پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) بین آن دو قبیله پیمان وحدت و برادری ایجاد گردید. در یکی از روزها با دسیسه یکی از یهودیان نزدیک بود بار دیگر به واسطه قوم گرایی جنگ در گیرد. پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) خود را نزد آنان حاضر نمود و فرمود: آیا با وجودی که من در میان شما هستم ادعاهای زمان جاهلیت را مطرح میسازید؟![3] برتری جویی دینی و تعصبات مذهبی یکی از آفاتی است که ممکن است ملتی بدان دچار گردد. در این حالت خود را برترین ملت و بهترین مردم تلقی خواهد بود و خود به خود، با تمام ملل سرناسازگاری و جنگ خواهد گذاشت و خواهان برتری، تسلط و سیطره بر تمام ملت ها می باشد برای مثال، قوم یهود خود را (ملت برگزیده خدا!) می دانند و می گویند تمام ملت ها باید به این دین برگردند و در مقابل یهود خاضع و ذلیل باشند. ممکن است گفته شود خداوند، با توجه به آیه ذیل، مسلمین را بهترین امت معرفی نموده است. آیا این خود نوعی قوم گرایی و تعصب مذهبی نیست؟
کُنتُم خَیرَ اُمَّة اُخرِجَت لِلنّاسِ تَأمُرونَ بِالمَعروفِ و تَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ تُؤمِنونَ بِاللّهِ...؛[4] (شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده اید: به کار پسندیده فرمان می دهید، و از کار ناپسند باز می دارید و به خدا ایمان دارید...).
در جواب باید گفت در ادامه آیه شریفه شبهه تعصب را نفی می کند. برتری یک امت مشروط به تحقق سه امر است: امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به خدا. یک امت با عمل به این سه امر مهم می تواند بهترین امت باشد در غیر این صورت، نه بهترین امت اند و نه به سود جامعه بشریت خواهند بود.
3. مبارزه با استعمار
تمایل بعضی از کشورها به گسترش سرزمین و تسلط بر دیگر سرزمین ها یکی از عوامل مهم ناامنی و ایجاد بحران ها و نزاع های بین المللی می باشد و حملات کشورهای اروپایی تحت عنوان استعمار، به کشورهای ضعیف، از بارزترین آن است. استعمار اروپایی با تسلط بر مناطق دیگر مثل آفریقا، آسیا و آمریکا لاتین، ثروت هنگفتی از طلا، نقره و نفت را به دست آوردند. زمانی این قاره ها از مناطق غنی و دست نخورده محسوب می شد و امروزه از فقر، جهل و محرومیت به شدت رنج می برند.
اسلام با هر گونه جنگ که با هدف (استعمار) و بهرهکشی از دیگر ملل باشد، مبارزه می کند و آن را غیر مشروع دانسته و از مصادیق آشکار ظلم و بغی و فساد روی زمین می داند.
اَلّذینَ یَنْقُضونَ عَهَد اللّهِ مِن بعد میثاقِهِ و یَقطَعونَ ما اَمَرَ اللّهُ به اَن یوصَلَ و یُفسِدونَ فِی الاَرضِ اُولئِکَ هُمُ الخاسِرونَ؛[5] همانانی که پیمان خدا را پس از بستن آن می شکنند; و آنچه را خداوند به پیوستنش امر فرموده می گسلند; و در زمین به فساد می پردازند; آنانند که زیانکارانند).
4. احترام به پیمان ها و عهدها:
یکی از عوامل مهم در ایجاد روابط دوستانه و مسالمت آمیز میان کشورها، وجود عهدنامه ها و پیمان هایی است که دو یا چند کشور با رضایت خود منعقد ساخته اند. مهمترین سرمایه جامعه جهانی، اعتماد متقابل دولت ها و ملت ها به یکدیگر است و این اعتماد موجب می شود دولت ها و ملت ها همانند رشته های زنجیر به یکدیگر پیوند داشته باشند. عهد و پیمان تأکیدی است بر حفظ این همبستگی و اعتماد متقابل. از این رو در آیات قرآن کریم و احادیث اسلامی، روی مسأله وفای به تعهدات تأکید فراوانی شده است و شکستن آن از گناهان کبیره محسوب می شود.
وَ اَوْفوا بِعَهدِ اللّهِ اِذا عاهَدتُم و لا تَنقُضوا الأَیمانَ بَعدَ تَوکیدِها وَ قَد جَعَلتُمُ اللّهَ عَلَیکُم کَفیلا اِنَّ اللّهَ یَعلَمُ ما تَفعَلونَ؛[6] و چون با خدا پیمان بستید، به پیمان خد وفا کنید و سوگندهای ]خود را[ پس از استوار کردن آن ها نشکنید، با این که خدا را بر خود ضامن ]و گواه[ قرار داده اید، زیرا خدا آنچه را انجام می دهید می داند).
5. پرهیز از جدال دینی مذموم:
بدون تردید جدال های دینی و نزاع های مذهبی بر اساس قواعد علمی یا اخلاقی نمی باشد و همین جدال ها یکی از اسباب جنگ ها بوده است. انسان وقتی به یک دینی چه حق یا باطل اعتقاد داشته باشد، طبیعی است از دشنام گویی دیگران نسبت به دینش ناراحت می گردد. از این رو اسلام به پیروان خود دستور می دهد که در گفت وگو با مخالفین دینی خود از حکمت، موعظه و جدال احسن، سود جویند و از الفاظ زشت و دشنام پرهیز نمایند.
ولا تَسُبّوا الّذینَ یَدعونَ مِن دونِ اللّهِ فَیَسُبُّوا اللّهَ عَدُواً بِغَیرِ عِلم کَذلِکَ زَیّنّا لِکُلِّ اُمَّة عَمَلَهُم ثُمَّ اِلی رَبِّهِم مَرجِعُهُم فَیُنَبّئُهُم بِما کانوا یَعمَلونَ؛[7] (و آن هایی را که جز خدا می خوانند دشنام می دهید که آنان از روی دشمنی ]و[ نادانی، خدا را دشنام خواهند داد. این گونه برای هر امتی کردارشان را آراستیم. آن گاه بازگشت آنان به سوی پروردگارشان خواهد بود و ایشان را از آنچه انجام می دادند آگاه خواهد ساخت).
اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبّکَ بِالْحِکمَةِ وَ المُوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَ جادِلهُم بِالَّتی هِی اَحسَنَ...؛[8] با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به ]شیوه ای[ که نیکوتر است، مجادله نمای...).
از این آیات استفاده می شود که اقناع (عقل و فکر) به تنهایی کافی نیست بلکه باید (عواطف و احساسات) نیز اقناع گردد که آن نیمی از وجود انسان را تشکیل می دهند. مباحثه علمی و دینی با اهل کتاب، با مشرکین و بت پرستان تفاوت دارد. در آیه زیر روش اختصاصی گفت وگو با اهل کتاب را بیان می دارد:
وَ لا تُجادِلوا اَهلَ الْکِتابِ اِلاّ بِالَّتی هِی اَحسَنُ اِلاَّ الَّذینَ ظَلَموا مِنهُم وَ قولوا آمَنّا بِالّذی اُنزِلَ اِلَیْنا وَ اُنزِلَ اِلَیکُم وَ اِلهُنا وَ اِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمونَ؛[9] ( و با اهل کتاب، جز به (شیوه ای) که بهتر است، مجادله نکنید مگر (با) کسانی از آنان که ستم کرده اند و بگوید: (به آنچه به سوی ما نازل شده و (آنچه) به سوی شما نازل گردیده، ایمان آوردیم; و خدای ما و خدای شما یکی است و ما تسلیم اوییم).
6. گفتگوی مسالمت آمیز پیروان ادیان الهی
اسلام به عنوان آخرین رسالت آسمانی پیام گفت و گو و همزیستی مسالمت آمیز را برای جامعه بشری به ارمغان آورد که در آن به مبانی اخلاقی، اصول عدالت و اصول مشترک توجه زیادی شده است.
قُل یا اَهلَ الْکِتابِ تَعالَوا الی کَلِمَة سَواء بَینَنا و بَینَکُم اَلاّ نَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشرِکَ بِهِ شَیئاً وَ لایَتّخِذَ بَعضُنا بَعضاً اَرباباً مِن دونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوا فَقولوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ؛[10] (بگو: ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم، و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد.) پس اگر (از این پیشنهاد) اعراض کردند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم (نه شما)).
قرآن کریم، گروهی از مسیحیان و یهودیان را یاد می کند که در گفت و گو با دیگران راه تمسخر و تکفیر را در پیش گرفته اند:
و قالَتِ الیَهودُ لَیسَتِ النَّصاری عَلی شیء و قالَت النَّصاری لَیسَتِ الیَهودُ عَلی شیء. هُم یَتلونَ الْکتابَ کَذلِکَ قالَ الَّذینَ لایَعلَمون مِثلَ قَوْلِهِم فَاللّهُ یَحْکُمُ بَینَهُم یَومَ الِقیامَةِ فیما کانوا فیهِ یَختَلِفونَ؛[11] (و یهودیان گفتند: "ترسایان برحق نیستند" و ترسایان گفتند: (یهودیان بر حق نیستند) با آنکه آنان کتاب (آسمانی) را می خوانند. افراد نادان نیز (سخنی) همانند گفته ایشان گفتند. پس خداوند، روز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف می کردند، میان آنان داوری خواهد کرد).
چنانچه پیروان ادیان از بُغض، عداوت و تکفیر یکدیگر دست بردارند و به اصول و اهداف مشترک توجه نمایند وحدت و همزیستی مسالمت آمیز امری دور از دسترس نخواهد بود.
7. تربیت صحیح جوامع بشری
تربیت صحیح فرد و اجتماع، همان گونه که نظم و تعصبات را از بین می برد، سبب هم دلی، وحدت و اُخوّت بشری نیز می گردد. از این رو، اسلام پیوسته به تقوا و خشیت الهی توصیه می نماید تا از این طریق، انسان ها از فساد و شر فاصله گرفته و به خوبی ها و خیرات نزدیک گرداند. تمسک به اخلاق حسنه، صفات حمیده مثل وفای به عهد، فرو نشاندن خشم، احسان، راستگویی و امانت داری و پرهیز از خیانت، دروغ گویی، تکبر و حسد موجب اصلاح فرد و جامعه می گردد. چنانچه تمام جوامع بشری به این صفات پسندیده آراسته گردد، امنیت، صلح و همزیستی مسالمت آمیز به ارمغان می آید.
پی نوشتها:
[1]. اسراء/70.
[2]. حجرات/13.
[3]. ر.ک: یاسر ابوشبانة، النظام الدولی بین الواقع الحالی و التصور الاسلامی، مصر، دارلسّلام، 1998م، ص602؛ در رابطه با دسیسه جنگ میان اوس و خزرج، مراجعه کنید به ترجمه و تفسیر سوره آل عمران/100101.
[4]. آلعمران/110.
[5]. بقره/27.
[6]. نحل/91.
[7]. انعام/108.
[8]. نحل/125.
[9]. عنکبوت/46.
[10]. آلعمران/64.
[11]. بقره/113.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] دیدگاه قرآن کریم در مورد رفتار مسالمت آمیز مسلمانان با پیروان ادیان دیگر چیست؟
- [سایر] آیا صلح و همزیستی یهود با مسلمانان عملی است؟
- [سایر] چرا امام حسین علیه السلام با کاری غیر از قیام و انقلاب، کارگزاران حکومتی را به صورت مسالمت آمیز متوجه اشتباهشان نکردند؟
- [سایر] دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در مورد نحوه اساس رفتار با ملّت ها و دولت های جهان را بیان دارید:
- [سایر] مصادیق دشمنی دولت آمریکا علیه ملت ما چه بوده است؟
- [سایر] کدام مجلس شورای اسلامی تأمین کننده اهداف و آرمانهای ملت انقلابی ایران است؟
- [سایر] دیدگاه قرآن نسبت به صلح طلبی چیست؟
- [سایر] سرانجام مبارزهی تاریخی ملت ایران با دولت مستکبر آمریکا چه خواهد بود؟
- [سایر] آیا تقابل ملت ایران با دولت آمریکا صرفا به پس از انقلاب اسلامی برمیگردد؟
- [سایر] علت اصلی دشمنی دولت آمریکا با ملت ایران و جمهوری اسلامی چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] روابط تجاری و سیاسی با بعض دول که آلت دست دول بزرگ جائر هستند از قبیل دولت اسرائیل، جایز نیست. و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن با این نحو روابط مخالفت کنند، و بازرگانانی که با اسرائیل و عمال اسرائیل روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و کمک کار به هدم احکام اسلام هستند، و بر مسلمانان لازم است با این خیانت کاران چه دولت و چه تجار قطع رابطه کنند، و آنها را ملزم به قطع رابطه با این نحو دولت ها کنند.
- [آیت الله مظاهری] اگر اینگونه چیزها تحریک آمیز نباشد، ولی مفسدهزا باشد، حرام است، بلکه اگر احتمال مفسده باشد نیز حرام است، بلکه مسلمان واقعی از تمام لهویّات اعراض میکند و اهل اینگونه چیزها نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر علماء اعلام احتمال بدهند که اعراض از ظلمه وسلاطین جور ، موجب تخفیف ظلم آنها می شود ، واجب است اعراض کنند از آنها وبه ملت مسلمان بفهمانند اعراض خود را .
- [امام خمینی] اگر علمای اعلام احتمال بدهند که اعراض از ظلمه و سلاطین جور، موجب تخفیف ظلم آنها میشود، واجب است اعراض کنند از آنها، و به ملت مسلمان بفهمانند اعراض خود را.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولت های جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند.
- [امام خمینی] جایز نیست برای علما و ائمه جماعت تصدّی مدارس دینیه از طرف دولت جائر و اداره اوقاف چنان دولتی چه حقوق خود و طلاب علوم دینیه را از دولت جائر یا از مردم یا از موقوفات بگیرند اگر چه موقوفه خود مدرسه باشد زیرا دخالت دولت جائر در این امور و امثال آن مقدمه است برای هدم اساس اسلام به دستور مستعمرین که در جمیع دول اسلامی اشباه آن اجرا شد یا در شرف اجراست.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مسلمان زمینی را به غیر خرید وفروش ملک ذمّی کافر کند و عوض آن را بگیرد مثلاً با او صلح نماید، لزوم خمس بر کافر ذمّی بنابر احتیاط است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مسلمان زمینی را به غیر خرید و فروش ملک کافر ذمی کند و عوض ان را بگیرد مثلا به او صلح نماید کافر ذمی باید خمس ان را بدهد
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مسلمان زمینی را به غیر خرید و فروش ملک کافر کند و عوض آن را بگیرد مثلاً به او صلح نماید ؛ کافر ذمّی باید خمس آن را بدهد .
- [آیت الله جوادی آملی] .یکی از شرایط و جوب خمس بر ذمّی , آن است که زمین انتقال یافته از مسلمان به کافر ذمّی، به صورت بیع , یا عقود معوّضه باشد؛ یعنی به وسیله خرید و فروش یا صلح یا هبه معوّضه منتقل شده باشد.