نظر شما برای گرفتن جشن تولّد برای بچه‌هایمان چیست و در چه صورت می‌تواند اثرات منفی و یا مثبت در تربیت دینی بچه‌ها داشته باشد؟
عیدها و جشن‌هایی که ما در کشور خود داریم به سه صورت هستند: 1. عیدها و جشن‌هایی که در احادیث اسلامی به عنوان عید مطرح شده و در بزرگداشت آنها به اعمال و عبادت‌های خاصی توصیه شده است. مانند عیدهای فطر، قربان و مبعث و ... 2. مراسم و جشن‌هایی که اسلام آنها را نهی کرده است و آنها را لهو و لعب می‌داند. 3. عیدها و جشن‌هایی که دلیل خاصی دربارة آنها به ما نرسیده است. برپا کردن و بزرگداشت این جشن‌ها می‌تواند بر اساس تعلیمات کلّی اسلام و رهنمودهای بنیادی دین ما باشد. جشن تولّد را می‌توان از نگاه تأثیر مثبت آن بر روی فرزندان ما، از قبیل جشن‌هایی تلقی کرد که در شرع نهی نشده اند بنابراین می‌توان از رهنمودهای کلّی اسلام در این زمینه بهره جست و فرزند را نعمتی از نعمت‌های پروردگار به حساب آورد. هشام بن حکم می‌گوید: همراه امام کاظم علیه السّلام در اطراف شهر مدینه می‌گشتیم. ناگاه امام از مرکب خود پایین آمد و به سجده افتاد. امام سجده‌ای بسیار طولانی داشت. پس از مدّتی سر برداشت و سوار شد، پرسیدم: فدایت شوم، علّت این سجده طولانی چه بود؟ فرمود: نعمتی را که خداوند بر من ارزانی داشت به یاد آوردم، خواستم از پروردگار تشکّر کنم.[1] مراسم جشن تولد مانند هر پدیده دیگر می تواند دو گونه اثر تربیتی را در فرزندان به جا بگذارد؛ اثرات مثبت یا منفی. در اینجا به برخی آثار تربیتی مثبت و منفی آن اشاره می کنیم: آثار تربیتی مثبت: الف) ایجاد خاطره ای زیبا و سازنده: یکی از آثار مثبت جشن تولد ایجاد خاطره ای زیبا و سازنده است. عمدتاً خاطرات زیبا در اذهان کودکان و در روحیات و شخصیت آنها تأثیر گذار است و بعد از هر بار به یاد آمدن آن خاطره نوعی آرامش روحی و روانی دوباره در او ایجاد می شود که به نوبه خود مفید است. خاطراتی که هیچگاه فراموش شدنی نیست و برای همیشه می تواند راهنمای انسان باشد. ب) بهره گیری از بهترین فرصت های تربیتی: یکی از اصول مهم تربیتی، بهره گیری از فرصت های مناسب برای شکوفاسازی و پرورش استعدادها است. حضرت محمد - صلی الله علیه و آله – می فرمایند: در دوران زندگانی فرصت هایی وجود دارد که در آن نسیم هایی از جانب پروردگار شما برای شکوفه ها می وزد، مواظبت کنید که از آن بهره گیرد شاید نسیمی نصیب من و شما شود، در این صورت هرگز شقی و بدبخت نخواهی شد. جشن تولد و تکلیف فرصتی گرانبها است که برای بهره برداری صحیح و کامل از آن باید راه کارهای صحیح آن ارائه شود. در این موقعیت است که والدین در کنار اهداء هدیه می توانند جملاتی نصحیت آمیز و سرنوشت ساز را به او یاد بدهند. یا شخص در یک حالت روحی و روانی است که یادگیری در آن زمان برای او سریع اتفاق می افتد. لذا باید از این فرصت تربیتی استفاده کرد. ج) زمینه سازی اجتماعی و تربیتی: زمینه سازی اجتماعی نیز یکی دیگر از اصول اساسی تربیت انسان های شایسته است. جشن تولد فرصتی است که کودک با احساس شخصیت و بزرگی، ارزش قائل شدن برای او و در نتیجه کسب هویت و استقلال و ارزش می تواند در صحنه ای اجتماعی آینده حضور داشته باشد. لذا والدین و اطرافیان باید در این جشن ها به این نکات تربیتی توجه داشته باشند جشن تولد یکی از زمینه ها و فرصت های حضور کودک و ابراز وجود او می تواند حضور و سازندگی او را در جامعه فردا آماده کرده و به عنوان فردی مفید در جامعه تلقی شود.[2] 1. باعث اتکاء به نفس و توجّه به فرد می‌شود: تاکنون کودک یا فرزندبه محیط اطراف یکی را باید نوشت پیرامون خود توجّه داشته و تمام حواس خود را معطوف محیط پیرامون خود کرده اند است. جشن تولّد سرآغاز توجّهی دوباره به خویشتن خویش است که او را به اندرون خود فرامی‌خواند. که علاوه بر اشیاء و انسان های اطراف خود، من نیز مورد توجّه اعضاء خانواده قرار گرفته‌ام. فرزند خود را فردی از افراد خانواده تلقّی می‌کند و خود را در آغوش گرم خانواده و دوستان احساس می‌کند. در چنین حالی است که شخص به افکار و اعمال و حرکاتی که از وی سر می‌زند فکر می‌کند. (نسبت به خود و احساسات خود را از راه های مختلف به دیگران بیان می کند.) لبخند می‌زند، از نگاه دیگران نمی‌گریزد، با مردم ارتباط برقرار می‌کند و در خود احساس مثبت می‌کند. دیگران به احساس مثبت او به راه‌های گوناگون پاسخ می‌دهند، او را می‌پذیرند، جذبش می‌شوند و به او تبریک می‌گویند. در این حالت است که شخص دارای یک ارزشیابی مثبت از خود می باشد. روابط میان عمومی فردی بهتری پیدا می‌کند. برای شناخته شدن انگیزه پیدا کرده، از انزوا می‌گریزد و برای همکاری و ایجاد روابط سالم و دو جانبه، آمادگی پیدا می‌کند. اتکاء به نفس باعث ایجاد احساس کفایت و لیاقت در فرد می‌شود، و او را قادر به شهامت آفرینی و مقابله با مشکل می‌سازد. نوجوان و یا کودکی که از اتکاء نفس مطلوب بهره‌مند است، معمولاً در بسیاری از کارهایش خلاقیت نشان داده و از ترس و واهمه می‌گریزد در امان است.[3] 2. ایجاد محبّت و صمیمیت در بین افراد خانواده و دوستان: نیاز به محبّت و مورد محبّت (محبت یکی از عناصر اساسی رشد انسان ها است) واقع شدن از نیازهای اساسی هر انسان است. این نیاز از زمان تولّد، با برخوردار شدن کودک از رابطه ای پایدار، دائمی، قابل اعتماد و محبّت‌آمیز با پدر و مادر خود، برآورده می‌شود. در جشن تولّد از راه‌های متفاوت کودک مورد محبّت و لطف قرار می‌گیرد. این احساسات و عواطف جزئی، دنیای روانی او را تشکیل می‌دهد و نقش بسیار مهمّی در زندگی او دارد. احساسات و عواطف همان نیروهای روانی هستند که موجب تحرّک و تلاش او می‌شوند، محبّت موجب می‌شود که شخص برای رضایت محبوب تلاش کند.[4] ارتباط نزدیک بین اعضاء خانواده موجب همدلی می‌شود. آنان می‌توانند احساس یکدیگر را گاه حتّی بدون کلام درک کنند. یک آگاهی درونی از اشخاص دیگر خانواده به دست می‌آید که فرد را به درک و تفاهم و هم احساسی پیوند می‌دهد. اختلاف سلیقه‌ها و برداشت‌ها باعث سرنگونی یکی از اعضاء نمی‌شود، بلکه راهکارهای جدید و نو ارائه می‌شود. مشکلات در پرتو هم‌اندیشی و هم‌فکری ساده و حل می‌شوند. فرزند در چنین جوّ با محبتی احساس سردرگمی و ناامیدی نمی‌کند.[5] در سیرة نبی اکرم صلّی الله علیه و آله نیز مشاهده می‌شود که وی تا چه اندازه اهتمام به احترام به کودکان می‌ورزیدند. امام حسن و امام حسین علیهما السلام را بر شانه‌های خود می‌گذاشته و آنها را می‌بوسیدند. به کودکان سلام می‌کرده و آنها را مورد تکریم قرار می‌دادند و یا امیرالمؤمنین علیه السّلام با کودکان همبازی می‌شده و کودکان روی دوش و کمر وی سوار می‌شدند. 3. باعث امید و شادمانی در زندگی می‌شود: (امید) یک حالت روحی و روانی و برانگیزانندة انسان به کار و فعالیت است. به طور طبیعی، انگیزة بشر در کارهای اختیاری امید به نفع و یا ترس از زیان است. احساس شادمانی و اتکاء به نفس موجب امید به زندگی و ادامة جدّی فعالیت‌ها می‌شود. وی ناامیدانه به زندگی ادامه نمی‌دهد، احساس ناتوانی، عجول بودن، فقدان آینده نگری، احساس خودکم‌بینی و مشکلات جسمی از او رخت بسته و زندگی را پوچ و بی‌هدف نمی‌انگارد.[6] برای زندگی خود برنامه‌ریزی می‌کند و دست به اقدامات مثبت و فعّال می‌زند و از افسردگی و نومیدی دور می‌شود. چرا که فرزند، خود را در محیطی با محبّت و سرشار از عاطفه احساس می‌کند، خود را فرزندی همانند فرزندان دیگر برمی‌شمرد و امیدوارانه به تکاپو می‌پردازد. برای هدیه‌هایی که از طرف پدر و مادر و خانواده و دوستان به دست می‌آورد برنامه‌ریزی می‌کرده و زمان استفاده از آنها را مشخّص می‌کند. البته لازم است که پدر و مادر در چنین فضایی شاد و شادمان، فرزند را به عبادت و پرستش دعوت کنند. می‌توان در کنار سایر هدیه‌ها، سجاده و یا چادر نماز زیبایی به وی هدیه داد و که به طور غیر مستقیم و ناخودآگاه او را به سمت خداپرستی و پرستش دعوت می‌کند، چرا که علاوه بر هدیة مادّی، هدیه‌ای را که بار معنوی داشته را دریافت کرده است. اثرات منفی جشن تولّد: 1. یکی از آثار بسیار منفی که می‌تواند از طریق والدین و اطرافیان به فرزند منتقل شود، روی آوردن به تجمّلات، اسراف و ولخرجی است. جشن تولّد به منزلة توجّه و محبّت به فرزند است و این توجه می‌تواند با امکانات متعادل و مناسب مادّی به پایان برسد. اگر کودک هر سال چنین تصوری بر او حاکم شود که در هر شرایطی باید فلان کیک تولد و یا فلان لباس و غیره برای او تهیه شود و برای خواسته‌های او حدّ و مرزی نهاده نشود کودک سرانجام پر توقع و تجمّل‌گرا بار اخواهد آمد. موقعی که کودک با روحیه‌ای اسراف‌گرایانه بار آمد، روحیة حق‌شناسی و تشکّر وی کاهش می‌یافتد و در مقابله با فقر و کاستی قدرت مقابله را از دست می دهد و در نتیجه کودکان بی بضاعت می شود. ایمان و اخلاق او در معرض خطر قرار می گیرد:[7] 2. باعث سرافکندگی والدین و کودکی در خانوادة فقیر زندگی می‌کند می‌شود: در این گونه مراسمات کودک و والدین او علاوه بر اینکه نمی‌توانند چنین جشن‌هایی برپا کنند، قدرت تهیه هدیة مناسبی نیز ندارند و در نتیجه والدین و فرزند هر دو سرافکنده و پژمرده خواهد شد. راه ‌حلّ کاربردی در این گونه مجالس چنین است که اولاّ جشن‌ها فقط برای کودکان و بچّه‌ها برگزار شود و دیگر اینکه از تجمّل‌گرایی و اسراف اجتناب شود. حتما جشن خود را متناسب با سطح اقتصادی اطرافیان برگزار کنید و از هر عملی که در اثر مقایسه و چشم و هم چشمی به ذهن می رسد پرهیز نمایید. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. جشن تکلیف، محمد محمدی ری شهری، نشر مشعر قم، پائیز 1373. پی نوشتها: [1] . جشن تکلیف، محمّد محمّدی ری شهری، مرکز چاپ او انتشارات دار الحدیث، چاپ ششم، 1378، ص 19، 20 و 21. [2] . جشن تکلیف، محمد محمدی ری شهری، نشر شعر، پائیز، 1373، ص 145 – 130، (اقتباس). [3] . روش‌های تقویت عزّت نفس در نوجوانان، هرس کلمز، ترجمة پروین علی پور، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1375، اقتباس از فصل چهارم، ص 25. [4] . خانواده و فرزندان، (دورة ابتدایی)، استادان طرح جامع آموزش خانواده، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ اول، زمستان 1376. [5] . همان، دورة پیش دبستانی، ص 3 140. خانواده و فرزندان. [6] . مجلة معرفت، سال سیزدهم، شمارة ششم، شهریور 1383، ص 50 45. [7] . مشکل اسراف، حسین ایرانی، مؤسسة در راه حق، شماره 44، ‌بی‌تا، بی‌چا، ص 32 26. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

نظر شما برای گرفتن جشن تولّد برای بچه‌هایمان چیست و در چه صورت می‌تواند اثرات منفی و یا مثبت در تربیت دینی بچه‌ها داشته باشد؟


پاسخ:

عیدها و جشن‌هایی که ما در کشور خود داریم به سه صورت هستند:
1. عیدها و جشن‌هایی که در احادیث اسلامی به عنوان عید مطرح شده و در بزرگداشت آنها به اعمال و عبادت‌های خاصی توصیه شده است. مانند عیدهای فطر، قربان و مبعث و ...
2. مراسم و جشن‌هایی که اسلام آنها را نهی کرده است و آنها را لهو و لعب می‌داند.
3. عیدها و جشن‌هایی که دلیل خاصی دربارة آنها به ما نرسیده است. برپا کردن و بزرگداشت این جشن‌ها می‌تواند بر اساس تعلیمات کلّی اسلام و رهنمودهای بنیادی دین ما باشد.
جشن تولّد را می‌توان از نگاه تأثیر مثبت آن بر روی فرزندان ما، از قبیل جشن‌هایی تلقی کرد که در شرع نهی نشده اند بنابراین می‌توان از رهنمودهای کلّی اسلام در این زمینه بهره جست و فرزند را نعمتی از نعمت‌های پروردگار به حساب آورد. هشام بن حکم می‌گوید: همراه امام کاظم علیه السّلام در اطراف شهر مدینه می‌گشتیم. ناگاه امام از مرکب خود پایین آمد و به سجده افتاد. امام سجده‌ای بسیار طولانی داشت. پس از مدّتی سر برداشت و سوار شد، پرسیدم: فدایت شوم، علّت این سجده طولانی چه بود؟ فرمود: نعمتی را که خداوند بر من ارزانی داشت به یاد آوردم، خواستم از پروردگار تشکّر کنم.[1]
مراسم جشن تولد مانند هر پدیده دیگر می تواند دو گونه اثر تربیتی را در فرزندان به جا بگذارد؛ اثرات مثبت یا منفی. در اینجا به برخی آثار تربیتی مثبت و منفی آن اشاره می کنیم:
آثار تربیتی مثبت:
الف) ایجاد خاطره ای زیبا و سازنده: یکی از آثار مثبت جشن تولد ایجاد خاطره ای زیبا و سازنده است. عمدتاً خاطرات زیبا در اذهان کودکان و در روحیات و شخصیت آنها تأثیر گذار است و بعد از هر بار به یاد آمدن آن خاطره نوعی آرامش روحی و روانی دوباره در او ایجاد می شود که به نوبه خود مفید است. خاطراتی که هیچگاه فراموش شدنی نیست و برای همیشه می تواند راهنمای انسان باشد.
ب) بهره گیری از بهترین فرصت های تربیتی: یکی از اصول مهم تربیتی، بهره گیری از فرصت های مناسب برای شکوفاسازی و پرورش استعدادها است.
حضرت محمد - صلی الله علیه و آله – می فرمایند:
در دوران زندگانی فرصت هایی وجود دارد که در آن نسیم هایی از جانب پروردگار شما برای شکوفه ها می وزد، مواظبت کنید که از آن بهره گیرد شاید نسیمی نصیب من و شما شود، در این صورت هرگز شقی و بدبخت نخواهی شد.
جشن تولد و تکلیف فرصتی گرانبها است که برای بهره برداری صحیح و کامل از آن باید راه کارهای صحیح آن ارائه شود. در این موقعیت است که والدین در کنار اهداء هدیه می توانند جملاتی نصحیت آمیز و سرنوشت ساز را به او یاد بدهند. یا شخص در یک حالت روحی و روانی است که یادگیری در آن زمان برای او سریع اتفاق می افتد. لذا باید از این فرصت تربیتی استفاده کرد.
ج) زمینه سازی اجتماعی و تربیتی: زمینه سازی اجتماعی نیز یکی دیگر از اصول اساسی تربیت انسان های شایسته است. جشن تولد فرصتی است که کودک با احساس شخصیت و بزرگی، ارزش قائل شدن برای او و در نتیجه کسب هویت و استقلال و ارزش می تواند در صحنه ای اجتماعی آینده حضور داشته باشد. لذا والدین و اطرافیان باید در این جشن ها به این نکات تربیتی توجه داشته باشند جشن تولد یکی از زمینه ها و فرصت های حضور کودک و ابراز وجود او می تواند حضور و سازندگی او را در جامعه فردا آماده کرده و به عنوان فردی مفید در جامعه تلقی شود.[2]
1. باعث اتکاء به نفس و توجّه به فرد می‌شود: تاکنون کودک یا فرزندبه محیط اطراف یکی را باید نوشت پیرامون خود توجّه داشته و تمام حواس خود را معطوف محیط پیرامون خود کرده اند است. جشن تولّد سرآغاز توجّهی دوباره به خویشتن خویش است که او را به اندرون خود فرامی‌خواند. که علاوه بر اشیاء و انسان های اطراف خود، من نیز مورد توجّه اعضاء خانواده قرار گرفته‌ام. فرزند خود را فردی از افراد خانواده تلقّی می‌کند و خود را در آغوش گرم خانواده و دوستان احساس می‌کند.
در چنین حالی است که شخص به افکار و اعمال و حرکاتی که از وی سر می‌زند فکر می‌کند. (نسبت به خود و احساسات خود را از راه های مختلف به دیگران بیان می کند.) لبخند می‌زند، از نگاه دیگران نمی‌گریزد، با مردم ارتباط برقرار می‌کند و در خود احساس مثبت می‌کند.
دیگران به احساس مثبت او به راه‌های گوناگون پاسخ می‌دهند، او را می‌پذیرند، جذبش می‌شوند و به او تبریک می‌گویند. در این حالت است که شخص دارای یک ارزشیابی مثبت از خود می باشد. روابط میان عمومی فردی بهتری پیدا می‌کند. برای شناخته شدن انگیزه پیدا کرده، از انزوا می‌گریزد و برای همکاری و ایجاد روابط سالم و دو جانبه، آمادگی پیدا می‌کند.
اتکاء به نفس باعث ایجاد احساس کفایت و لیاقت در فرد می‌شود، و او را قادر به شهامت آفرینی و مقابله با مشکل می‌سازد. نوجوان و یا کودکی که از اتکاء نفس مطلوب بهره‌مند است، معمولاً در بسیاری از کارهایش خلاقیت نشان داده و از ترس و واهمه می‌گریزد در امان است.[3]
2. ایجاد محبّت و صمیمیت در بین افراد خانواده و دوستان: نیاز به محبّت و مورد محبّت (محبت یکی از عناصر اساسی رشد انسان ها است) واقع شدن از نیازهای اساسی هر انسان است. این نیاز از زمان تولّد، با برخوردار شدن کودک از رابطه ای پایدار، دائمی، قابل اعتماد و محبّت‌آمیز با پدر و مادر خود، برآورده می‌شود.
در جشن تولّد از راه‌های متفاوت کودک مورد محبّت و لطف قرار می‌گیرد. این احساسات و عواطف جزئی، دنیای روانی او را تشکیل می‌دهد و نقش بسیار مهمّی در زندگی او دارد. احساسات و عواطف همان نیروهای روانی هستند که موجب تحرّک و تلاش او می‌شوند، محبّت موجب می‌شود که شخص برای رضایت محبوب تلاش کند.[4]
ارتباط نزدیک بین اعضاء خانواده موجب همدلی می‌شود. آنان می‌توانند احساس یکدیگر را گاه حتّی بدون کلام درک کنند. یک آگاهی درونی از اشخاص دیگر خانواده به دست می‌آید که فرد را به درک و تفاهم و هم احساسی پیوند می‌دهد. اختلاف سلیقه‌ها و برداشت‌ها باعث سرنگونی یکی از اعضاء نمی‌شود، بلکه راهکارهای جدید و نو ارائه می‌شود. مشکلات در پرتو هم‌اندیشی و هم‌فکری ساده و حل می‌شوند. فرزند در چنین جوّ با محبتی احساس سردرگمی و ناامیدی نمی‌کند.[5]
در سیرة نبی اکرم صلّی الله علیه و آله نیز مشاهده می‌شود که وی تا چه اندازه اهتمام به احترام به کودکان می‌ورزیدند. امام حسن و امام حسین علیهما السلام
را بر شانه‌های خود می‌گذاشته و آنها را می‌بوسیدند. به کودکان سلام می‌کرده و آنها را مورد تکریم قرار می‌دادند و یا امیرالمؤمنین علیه السّلام با کودکان همبازی می‌شده و کودکان روی دوش و کمر وی سوار می‌شدند.
3. باعث امید و شادمانی در زندگی می‌شود: (امید) یک حالت روحی و روانی و برانگیزانندة انسان به کار و فعالیت است. به طور طبیعی، انگیزة بشر در کارهای اختیاری امید به نفع و یا ترس از زیان است. احساس شادمانی و اتکاء به نفس موجب امید به زندگی و ادامة جدّی فعالیت‌ها می‌شود. وی ناامیدانه به زندگی ادامه نمی‌دهد، احساس ناتوانی، عجول بودن، فقدان آینده نگری، احساس خودکم‌بینی و مشکلات جسمی از او رخت بسته و زندگی را پوچ و بی‌هدف نمی‌انگارد.[6]
برای زندگی خود برنامه‌ریزی می‌کند و دست به اقدامات مثبت و فعّال می‌زند و از افسردگی و نومیدی دور می‌شود. چرا که فرزند، خود را در محیطی با محبّت و سرشار از عاطفه احساس می‌کند، خود را فرزندی همانند فرزندان دیگر برمی‌شمرد و امیدوارانه به تکاپو می‌پردازد. برای هدیه‌هایی که از طرف پدر و مادر و خانواده و دوستان به دست می‌آورد برنامه‌ریزی می‌کرده و زمان استفاده از آنها را مشخّص می‌کند. البته لازم است که پدر و مادر در چنین فضایی شاد و شادمان، فرزند را به عبادت و پرستش دعوت کنند. می‌توان در کنار سایر هدیه‌ها، سجاده و یا چادر نماز زیبایی به وی هدیه داد و که به طور غیر مستقیم و ناخودآگاه او را به سمت خداپرستی و پرستش دعوت می‌کند، چرا که علاوه بر هدیة مادّی، هدیه‌ای را که بار معنوی داشته را دریافت کرده است.
اثرات منفی جشن تولّد:
1. یکی از آثار بسیار منفی که می‌تواند از طریق والدین و اطرافیان به فرزند منتقل شود، روی آوردن به تجمّلات، اسراف و ولخرجی است.
جشن تولّد به منزلة توجّه و محبّت به فرزند است و این توجه می‌تواند با امکانات متعادل و مناسب مادّی به پایان برسد. اگر کودک هر سال چنین تصوری بر او حاکم شود که در هر شرایطی باید فلان کیک تولد و یا فلان لباس و غیره برای او تهیه شود و برای خواسته‌های او حدّ و مرزی نهاده نشود کودک سرانجام پر توقع و تجمّل‌گرا بار اخواهد آمد.
موقعی که کودک با روحیه‌ای اسراف‌گرایانه بار آمد، روحیة حق‌شناسی و تشکّر وی کاهش می‌یافتد و در مقابله با فقر و کاستی قدرت مقابله را از دست می دهد و در نتیجه کودکان بی بضاعت می شود. ایمان و اخلاق او در معرض خطر قرار می گیرد:[7]
2. باعث سرافکندگی والدین و کودکی در خانوادة فقیر زندگی می‌کند می‌شود: در این گونه مراسمات کودک و والدین او علاوه بر اینکه نمی‌توانند چنین جشن‌هایی برپا کنند، قدرت تهیه هدیة مناسبی نیز ندارند و در نتیجه والدین و فرزند هر دو سرافکنده و پژمرده خواهد شد.
راه ‌حلّ کاربردی در این گونه مجالس چنین است که اولاّ جشن‌ها فقط برای کودکان و بچّه‌ها برگزار شود و دیگر اینکه از تجمّل‌گرایی و اسراف اجتناب شود.

حتما جشن خود را متناسب با سطح اقتصادی اطرافیان برگزار کنید و از هر عملی که در اثر مقایسه و چشم و هم چشمی به ذهن می رسد پرهیز نمایید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. جشن تکلیف، محمد محمدی ری شهری، نشر مشعر قم، پائیز 1373.

پی نوشتها:
[1] . جشن تکلیف، محمّد محمّدی ری شهری، مرکز چاپ او انتشارات دار الحدیث، چاپ ششم، 1378، ص 19، 20 و 21.
[2] . جشن تکلیف، محمد محمدی ری شهری، نشر شعر، پائیز، 1373، ص 145 – 130، (اقتباس).
[3] . روش‌های تقویت عزّت نفس در نوجوانان، هرس کلمز، ترجمة پروین علی پور، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1375، اقتباس از فصل چهارم، ص 25.
[4] . خانواده و فرزندان، (دورة ابتدایی)، استادان طرح جامع آموزش خانواده، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ اول، زمستان 1376.
[5] . همان، دورة پیش دبستانی، ص 3 140. خانواده و فرزندان.
[6] . مجلة معرفت، سال سیزدهم، شمارة ششم، شهریور 1383، ص 50 45.
[7] . مشکل اسراف، حسین ایرانی، مؤسسة در راه حق، شماره 44، ‌بی‌تا، بی‌چا، ص 32 26.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین