با توجه به این که مقصد نهایی امام حسین علیه السلام کوفه بود چرا ایشان ابتدا به مکه رفتند؟
هشام بن محمد در مورد پیمانی که معاویه گرفت به نقل از ابو مخنف آورده است که عبدالملک بن نوفل به من گفت: هنگامی که معاویه به آخرین بیماری خویش که در آن به هلاکت رسید گرفتار آمد پسرش یزید را فراخواند و به او گفت : پسرم تو را از رنج سفر و رفت و آمد آسوده ساختم و همه کارها را برایت هموار و امکانات را فراهم آورده ام من همه دشمنان را به ذلت کشیده و گردنکشان جهان عرب را در برابرت به خضوع وا داشته و همه چیز را برایت آماده ساخته ام.[1] یزید، اوایل حکومت خویش به فرماندار مدینه ولید بن عتبه نامه نوشت ای ابا محمد وقتی نامه مرا خواندی برای من بیعت بگیر و از این چهار نفر به طور خصوصی بیعت بگیر. عبدالرحمن بن ابی بکر، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر و حسین بن علی علیه السلام نامه را به ایشان نشان بده هر کس قبول نکرد سرش را با جواب نامه برایم بفرست.[2] گفتگوی ولید با امام حسین علیه السلام ولید برای امام علیه السلام پیام فرستاد او را به مقرّ فرمانداری فراخواند امام علیه السلام با سی نفر خاندان و جوانان بنی هاشم نزد ولید آمدند. ولید خبر مرگ معاویه بن ابی سفیان را داد و از آن حضرت برای یزید بیعت خواست امام علیه السلام بیعت با یزید را به اجتماع مردم و عمومی مأکول کردند.[3] حرکت آگاهانه امام حسین علیه السلام امام حسین علیه السلام بعد از وداع با جدّش از مدینه بیرون رفتند شب هنگام آخر شب ولید عده ای را نزد امام علیه السلام فرستاد و دستور داد که جز با خود آن حضرت برنگردند و آنها هم آماده جنگ و هجوم بر آن حضرت روانه شدند ولی دیدند حضرت همراه فرزندان و دوستان و پسران و برادرانش به جز محمد بن حنفیه از مدینه خارج شده اند.[4] امام وقتی از شهر خارج می شدند این آیه را تلاوت می کردند و این نشان از ایمن نبودن مدینه می باشد. (فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ).[5] انتخاب مکه انتخاب مکه در حالی بود که هنوز مردمان شهرهای دیگر از مرگ معاویه مطلع نشده بودند و تلاش های جدی مخالفان برای اظهار مخالفت با یزید آغاز نشده بود . هنوز امام علیه السلام دعوتی از شهرهای دیگر از جمله کوفه نداشت بنابراین امام علیه السلام باید مکانی را برای هجرت خود انتخاب می کرد که اولا بتواند آزادانه و در کمال امنیت در آنجا دیدگاه های خود را ابراز کند. ثانیا بتواند آنجا را محلی برای انتقال دیدگاه های خود به سر تا سر مملکت اسلامی قرار دهد شهر مکه دو ویژگی را داشت طبق آیه صریح قرآن کریم (...وَمَن دَخَلَهُ کانَ آمِنًا...).[6] حرم امن الهی بود و نیز با توجه به وجود کعبه در این شهر و سرازیر شدن مسلمانان از سر تا سر مملکت اسلامی برای انجام عمره و حج امام حسین علیه السلام به خوبی می توانست با گروه های مختلف دیدار کرده و علت مخالفت خود با دستگاه اموی و یزید را برای آنها تبیین کند. در ضمن با شهر های اسلامی از جمله کوفه و بصره در ارتباط باشد. دلسوزی محمد بن حنفیه برای امام حسین علیه السلام برادرم تو عزیز ترین و محبوب ترین و با احترام ترین مردم نزد من هستی و هیچ کس را نصیحت نکرده ام که از تو نزد من محبوب تر و به نصیحت سزاوارتر باشد. تو را قسم می دهم به حقی که بر تو دارم که خود را از یزید دور کنی. مبادا متعرض او شوی قبل از آن که داعیانت را به شهرها بفرستی تا مردم را به بیعت تو بخوانند اگر مردم قبول کردند خدا را شکر می کنی و اگر به غیر اجتماع کردند، خدا بدین وسیله از فضل تو کم نمی کند. من می ترسم که تو به یکی از این شهرها با عده ای از مردم بروی ولی اهل آنجا با تو مخالفت کنند و تو در میان آنان کشته شوی و خونت هدر شود و حریمت شکسته شود.[7] امام علیه السلام فرمودند: برادرم سعی می کنم در مکه منزل نمایم اگر توانستم آنجا می مانم و گرنه به شنزارها می روم و در کوره ها ساکن می شوم و منتظر می شوم تا عکس العمل مردم را ببینم و به استقبال امور می روم و به آنها پشت نمی کنم.[8] توجه آن حضرت به جانب عراق چون خبر مرگ معاویه و خلافت یزید پلید به کوفه رسید جمعی کثیر از مردم کوفه اتفاق کردند و نامه نوشتند که آن حضرت به جانب کوفه توجه فرمایند که تمامی مردم به سرو مال ایستادگی دارند و پی در پی نامه می فرستادند تا قریب 150 کتابت شد که هر طایفه نوشته بودند و تحریص و ترغیب به آمدن آن حضرت کردند. آن حضرت جواب نامه های ایشان را نوشت و پیش از توجه ابن اعم خود مسلم بن عقیل را روانه آن جانب گردانید. و سرانجام تصمیم گرفت به طرف کوفه حرکت نماید.[9] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 مقتل الحسین علیه السلام از مدینه تا مدینه، سید جواد ذهنی تهرانی، چاپ 79، چاپخانه طلوع آزادی ناشر انتشارات پیام حق. 2 زندگانی چهارده معصوم نویسنده عزیز عطاردی، تعداد یک جلد، ناشر اسلامیه، سال 1390ش، چاپ اول. 3 غم نامه کربلا، محمد محمدی اشتهاردی، ناشر مطهر، سال 1377ش، چاپ اول. پی نوشتها: [1]. محمد هادی یوسفی غروی، اولین تاریخ کربلا ترجمه مقتل الحسین (ع)، از ابومخنف به روایت طبری، ناشر، موسسه مطبوعاتی دارالکتاب، چاپ اول، سال 1377ش، ص16. [2]. کشف الغمة فی معرفة الأئمه نویسنده، محدث اربلی ناشر، بنی هاشم، چاپ اول، 1381ش، ج2، ص42؛ شیخ مفید الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد ناشر، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق، ج2، ص32. [3]. همان، ج3، ص33. [4]. شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی ناشر اسلامیه، تهران، چاپ سوم، ج، ص223. [5]. قصص/21. [6]. آل عمران/97. [7]. شیخ مفید الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ناشر کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق، ج2، ص34. [8]. همان، ج2، ص35. [9]. همان، ص36 و 37، محدث اربلی، کشف الغمه فی معرفة الائمه، ناشر بنی هاشم، 1381ش، چاپ اول، ج2، ص43 42. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

با توجه به این که مقصد نهایی امام حسین علیه السلام کوفه بود چرا ایشان ابتدا به مکه رفتند؟


پاسخ:

هشام بن محمد در مورد پیمانی که معاویه گرفت به نقل از ابو مخنف آورده است که عبدالملک بن نوفل به من گفت: هنگامی که معاویه به آخرین بیماری خویش که در آن به هلاکت رسید گرفتار آمد پسرش یزید را فراخواند و به او گفت : پسرم تو را از رنج سفر و رفت و آمد آسوده ساختم و همه کارها را برایت هموار و امکانات را فراهم آورده ام من همه دشمنان را به ذلت کشیده و گردنکشان جهان عرب را در برابرت به خضوع وا داشته و همه چیز را برایت آماده ساخته ام.[1]
یزید، اوایل حکومت خویش به فرماندار مدینه ولید بن عتبه نامه نوشت ای ابا محمد وقتی نامه مرا خواندی برای من بیعت بگیر و از این چهار نفر به طور خصوصی بیعت بگیر. عبدالرحمن بن ابی بکر، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر و حسین بن علی علیه السلام نامه را به ایشان نشان بده هر کس قبول نکرد سرش را با جواب نامه برایم بفرست.[2]

گفتگوی ولید با امام حسین علیه السلام
ولید برای امام علیه السلام پیام فرستاد او را به مقرّ فرمانداری فراخواند امام علیه السلام با سی نفر خاندان و جوانان بنی هاشم نزد ولید آمدند. ولید خبر مرگ معاویه بن ابی سفیان را داد و از آن حضرت برای یزید بیعت خواست امام علیه السلام بیعت با یزید را به اجتماع مردم و عمومی مأکول کردند.[3]

حرکت آگاهانه امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام بعد از وداع با جدّش از مدینه بیرون رفتند شب هنگام آخر شب ولید عده ای را نزد امام علیه السلام فرستاد و دستور داد که جز با خود آن حضرت برنگردند و آنها هم آماده جنگ و هجوم بر آن حضرت روانه شدند ولی دیدند حضرت همراه فرزندان و دوستان و پسران و برادرانش به جز محمد بن حنفیه از مدینه خارج شده اند.[4] امام وقتی از شهر خارج می شدند این آیه را تلاوت می کردند و این نشان از ایمن نبودن مدینه می باشد. (فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ).[5]

انتخاب مکه
انتخاب مکه در حالی بود که هنوز مردمان شهرهای دیگر از مرگ معاویه مطلع نشده بودند و تلاش های جدی مخالفان برای اظهار مخالفت با یزید آغاز نشده بود . هنوز امام علیه السلام دعوتی از شهرهای دیگر از جمله کوفه نداشت بنابراین امام علیه السلام باید مکانی را برای هجرت خود انتخاب می کرد که اولا بتواند آزادانه و در کمال امنیت در آنجا دیدگاه های خود را ابراز کند.
ثانیا بتواند آنجا را محلی برای انتقال دیدگاه های خود به سر تا سر مملکت اسلامی قرار دهد شهر مکه دو ویژگی را داشت طبق آیه صریح قرآن کریم (...وَمَن دَخَلَهُ کانَ آمِنًا...).[6] حرم امن الهی بود و نیز با توجه به وجود کعبه در این شهر و سرازیر شدن مسلمانان از سر تا سر مملکت اسلامی برای انجام عمره و حج امام حسین علیه السلام به خوبی می توانست با گروه های مختلف دیدار کرده و علت مخالفت خود با دستگاه اموی و یزید را برای آنها تبیین کند. در ضمن با شهر های اسلامی از جمله کوفه و بصره در ارتباط باشد.

دلسوزی محمد بن حنفیه برای امام حسین علیه السلام
برادرم تو عزیز ترین و محبوب ترین و با احترام ترین مردم نزد من هستی و هیچ کس را نصیحت نکرده ام که از تو نزد من محبوب تر و به نصیحت سزاوارتر باشد. تو را قسم می دهم به حقی که بر تو دارم که خود را از یزید دور کنی. مبادا متعرض او شوی قبل از آن که داعیانت را به شهرها بفرستی تا مردم را به بیعت تو بخوانند اگر مردم قبول کردند خدا را شکر می کنی و اگر به غیر اجتماع کردند، خدا بدین وسیله از فضل تو کم نمی کند. من می ترسم که تو به یکی از این شهرها با عده ای از مردم بروی ولی اهل آنجا با تو مخالفت کنند و تو در میان آنان کشته شوی و خونت هدر شود و حریمت شکسته شود.[7] امام علیه السلام فرمودند: برادرم سعی می کنم در مکه منزل نمایم اگر توانستم آنجا می مانم و گرنه به شنزارها می روم و در کوره ها ساکن می شوم و منتظر می شوم تا عکس العمل مردم را ببینم و به استقبال امور می روم و به آنها پشت نمی کنم.[8]

توجه آن حضرت به جانب عراق
چون خبر مرگ معاویه و خلافت یزید پلید به کوفه رسید جمعی کثیر از مردم کوفه اتفاق کردند و نامه نوشتند که آن حضرت به جانب کوفه توجه فرمایند که تمامی مردم به سرو مال ایستادگی دارند و پی در پی نامه می فرستادند تا قریب 150 کتابت شد که هر طایفه نوشته بودند و تحریص و ترغیب به آمدن آن حضرت کردند. آن حضرت جواب نامه های ایشان را نوشت و پیش از توجه ابن اعم خود مسلم بن عقیل را روانه آن جانب گردانید. و سرانجام تصمیم گرفت به طرف کوفه حرکت نماید.[9]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 مقتل الحسین علیه السلام از مدینه تا مدینه، سید جواد ذهنی تهرانی، چاپ 79، چاپخانه طلوع آزادی ناشر انتشارات پیام حق.
2 زندگانی چهارده معصوم نویسنده عزیز عطاردی، تعداد یک جلد، ناشر اسلامیه، سال 1390ش، چاپ اول.
3 غم نامه کربلا، محمد محمدی اشتهاردی، ناشر مطهر، سال 1377ش، چاپ اول.

پی نوشتها:
[1]. محمد هادی یوسفی غروی، اولین تاریخ کربلا ترجمه مقتل الحسین (ع)، از ابومخنف به روایت طبری، ناشر، موسسه مطبوعاتی دارالکتاب، چاپ اول، سال 1377ش، ص16.
[2]. کشف الغمة فی معرفة الأئمه نویسنده، محدث اربلی ناشر، بنی هاشم، چاپ اول، 1381ش، ج2، ص42؛ شیخ مفید الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد ناشر، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق، ج2، ص32.
[3]. همان، ج3، ص33.
[4]. شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی ناشر اسلامیه، تهران، چاپ سوم، ج، ص223.
[5]. قصص/21.
[6]. آل عمران/97.
[7]. شیخ مفید الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ناشر کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق، ج2، ص34.
[8]. همان، ج2، ص35.
[9]. همان، ص36 و 37، محدث اربلی، کشف الغمه فی معرفة الائمه، ناشر بنی هاشم، 1381ش، چاپ اول، ج2، ص43 42.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین