شهید مطهری به این سوال، چنین پاسخ می دهد: نهضت چند ماهیتی پدیدههای اجتماعی میتوانند در آن واحد چندماهیتی باشند. ...قیام امام حسین از آن پدیدههای چند ماهیتی است، چون عوامل مختلف در آن اثر داشته است. مثلًا یک نهضت میتواند ماهیت عکس العملی داشته باشد یعنی صرفاً عکس العمل باشد، و میتواند ماهیت آغازگری داشته باشد. اگر یک نهضت ماهیت عکس العملی داشته باشد، میتواند یک عکس العمل منفی باشد در مقابل یک جریان، و میتواند یک عکس العمل مثبت باشد در مقابل جریان دیگر. همه اینها در نهضت امام حسین وجود دارد. عامل تقاضای بیعت یکی از عوامل که به یک اعتبار (از نظر زمانی) اولین عامل است، عامل تقاضای بیعت است. ... یزید میخواهد بیعت بگیرد. بیعت کردن یعنی امضا کردن و صحّه گذاشتن ... امام حسین عکس العمل نشان میدهد، عکس العمل منفی. بیعت میخواهید؟ نمیکنم. عامل دعوت مردم کوفه عامل دیگری هم در اینجا وجود داشت که باز ماهیت نهضت حسینی از آن نظر ماهیت عکس العملی است ولی عکس العمل مثبت نه منفی. ...اینجا یک دعوت است از طرف مردمی که مدعی هستند ما از سر و جان و دل آمادهایم، ... کوفه اصلًا اردوگاه بوده است. ... مردم این شهر از امام حسین دعوت میکنند. ... در مجموع شاید حدود صدهزار نفر به او نامه نوشتهاند. ...مسلمانانی قیام کردهاند، امام باید به کمک آنها بشتابد. ... امام حسین از اول حرکتش معلوم بود که مردم کوفه را آماده نمیبیند، مردم سست عنصر و مرعوب شدهای میداند. در عین حال جواب تاریخ را چه بدهد؟ قطعاً اگر امام حسین به مردم کوفه اعتنا نمیکرد، همین ما که امروز اینجا نشستهایم میگفتیم: چرا امام حسین جواب مثبت نداد. عامل امر به معروف و نهی از منکر روز اولی که امام حسین از مدینه حرکت کرد، با این شعار حرکت کرد. ... من به حکم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر باید قیام کنم؛ و نیز مسأله این نبود که چون مردم کوفه از من دعوت کردهاند قیام میکنم (هنوز حدود دو ماه مانده بود که مردم کوفه دعوت کنند؛ ...)، بلکه مسأله این بود که دنیای اسلام را منکرات فراگرفته است؛ من به حکم وظیفه دینی، به حکم مسؤولیت شرعی و الهی خود قیام میکنم. در عامل اول، امام حسین مدافع است. به او میگویند: بیعت کن، میگوید: نمیکنم؛ از خودش دفاع میکند. در عامل دوم، امام حسین متعاون است. او را به همکاری دعوت کردهاند، جواب مثبت داده است. در عامل سوم، امام حسین مهاجم است. در اینجا او به حکومت وقت هجوم کرده است. به حسب این عامل، امام حسین یک مرد انقلابی است، یک ثائر است، میخواهد انقلاب کند.[1] درباره نقش طلب قدرت در نهضت کربلا نیز باید گفت که: خواست قدرت پدیده ای زشت و منکر نیست. اگر چه اکثر صاحبان قدرت، از قدرت سوء استفاده کرده و سبب تصور منفی از طلب قدرت شده باشند. اگر کسی بخواهد قدرت به دست آورد، تا مانع ظلم ظالمان شود، نیکی ها و فضائل را ترویج کند، خواست قدرت برای او به اندازه همین اهداف زیبا و نیکو است. ارزش قدرت در نظر ائمه را می توانیم در کلمات و عمل امیر المومنین (ع) ببینیم. حضرت قدرت را تنها زمانی ارزشمند می دانند که با آن بتوانند مانع ستمکاران شوند، و دنیای فارغ از نگاه الهی ، در نگاه حضرت، پست تر از آب بینی یک بز است: حضرت علی (ع): اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران، و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش میساختم، و آخر خلافت را به کاسه اوّل آن سیراب میکردم، آنگاه میدیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی بزغالهای بی ارزشتر است.[2] حضرت در جای دیگری دنیای فارغ از هدف الهی را این گونه توصیف می کنند: به خدا سوگند، که دنیای شما در چشم من بیارجتر از پاره استخوان خوکی است در دست شخصی جذامی.[3] حکومت برای چنین کسی، رفاه و آسایش و برخورداری از نعمت های دنیوی را در پی ندارد: حضرت علی (ع) می فرمایند: آگاه باش امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضایت داده است، ... پس سوگند به خدا من از دنیای شما طلا و نقرهای نیندوخته، و از غنیمتهای آن چیزی ذخیره نکردهام، بر دو جامه کهنهام جامهای نیفزودم، و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفتم و دنیای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است.[4] پول و ثروت در دست چنین کسی، جز برای انفاق نیست تا شبها کیسه بر دوش، به در خانه نیازمندان برود. و معاش آنها را تامین کند. و قدرت جز برای مقابله با ظالمان و منحرفان نیست. پس اگر چنین کسی، طلب قدرت را رها کند، مرتکب زشتی شده است. و باید به محض توانایی بر کسب قدرت، آن را به دست بگیرد. ترک قدرت برای چنین کسانی، بهره مند شدن از آسایش است که در این صورت، مرتکب زشتی شده اند. [1]. مجموعه آثار استاد شهیدمطهری، ج17، ص: 140تا 146. [2]. نهج البلاغه –خطبه سوم. [3]. نهج البلاغه – کلمات قصار – 236. [4]. نهج البلاغه – نامه 45.
شهید مطهری به این سوال، چنین پاسخ می دهد:
نهضت چند ماهیتی
پدیدههای اجتماعی میتوانند در آن واحد چندماهیتی باشند. ...قیام امام حسین از آن پدیدههای چند ماهیتی است، چون عوامل مختلف در آن اثر داشته است. مثلًا یک نهضت میتواند ماهیت عکس العملی داشته باشد یعنی صرفاً عکس العمل باشد، و میتواند ماهیت آغازگری داشته باشد. اگر یک نهضت ماهیت عکس العملی داشته باشد، میتواند یک عکس العمل منفی باشد در مقابل یک جریان، و میتواند یک عکس العمل مثبت باشد در مقابل جریان دیگر. همه اینها در نهضت امام حسین وجود دارد.
عامل تقاضای بیعت
یکی از عوامل که به یک اعتبار (از نظر زمانی) اولین عامل است، عامل تقاضای بیعت است. ... یزید میخواهد بیعت بگیرد. بیعت کردن یعنی امضا کردن و صحّه گذاشتن ... امام حسین عکس العمل نشان میدهد، عکس العمل منفی. بیعت میخواهید؟ نمیکنم.
عامل دعوت مردم کوفه
عامل دیگری هم در اینجا وجود داشت که باز ماهیت نهضت حسینی از آن نظر ماهیت عکس العملی است ولی عکس العمل مثبت نه منفی. ...اینجا یک دعوت است از طرف مردمی که مدعی هستند ما از سر و جان و دل آمادهایم، ... کوفه اصلًا اردوگاه بوده است. ... مردم این شهر از امام حسین دعوت میکنند. ... در مجموع شاید حدود صدهزار نفر به او نامه نوشتهاند. ...مسلمانانی قیام کردهاند، امام باید به کمک آنها بشتابد. ... امام حسین از اول حرکتش معلوم بود که مردم کوفه را آماده نمیبیند، مردم سست عنصر و مرعوب شدهای میداند. در عین حال جواب تاریخ را چه بدهد؟ قطعاً اگر امام حسین به مردم کوفه اعتنا نمیکرد، همین ما که امروز اینجا نشستهایم میگفتیم: چرا امام حسین جواب مثبت نداد.
عامل امر به معروف و نهی از منکر
روز اولی که امام حسین از مدینه حرکت کرد، با این شعار حرکت کرد. ... من به حکم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر باید قیام کنم؛ و نیز مسأله این نبود که چون مردم کوفه از من دعوت کردهاند قیام میکنم (هنوز حدود دو ماه مانده بود که مردم کوفه دعوت کنند؛ ...)، بلکه مسأله این بود که دنیای اسلام را منکرات فراگرفته است؛ من به حکم وظیفه دینی، به حکم مسؤولیت شرعی و الهی خود قیام میکنم.
در عامل اول، امام حسین مدافع است. به او میگویند: بیعت کن، میگوید: نمیکنم؛ از خودش دفاع میکند. در عامل دوم، امام حسین متعاون است. او را به همکاری دعوت کردهاند، جواب مثبت داده است. در عامل سوم، امام حسین مهاجم است. در اینجا او به حکومت وقت هجوم کرده است. به حسب این عامل، امام حسین یک مرد انقلابی است، یک ثائر است، میخواهد انقلاب کند.[1]
درباره نقش طلب قدرت در نهضت کربلا نیز باید گفت که: خواست قدرت پدیده ای زشت و منکر نیست. اگر چه اکثر صاحبان قدرت، از قدرت سوء استفاده کرده و سبب تصور منفی از طلب قدرت شده باشند.
اگر کسی بخواهد قدرت به دست آورد، تا مانع ظلم ظالمان شود، نیکی ها و فضائل را ترویج کند، خواست قدرت برای او به اندازه همین اهداف زیبا و نیکو است. ارزش قدرت در نظر ائمه را می توانیم در کلمات و عمل امیر المومنین (ع) ببینیم. حضرت قدرت را تنها زمانی ارزشمند می دانند که با آن بتوانند مانع ستمکاران شوند، و دنیای فارغ از نگاه الهی ، در نگاه حضرت، پست تر از آب بینی یک بز است:
حضرت علی (ع): اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران، و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش میساختم، و آخر خلافت را به کاسه اوّل آن سیراب میکردم، آنگاه میدیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی بزغالهای بی ارزشتر است.[2]
حضرت در جای دیگری دنیای فارغ از هدف الهی را این گونه توصیف می کنند:
به خدا سوگند، که دنیای شما در چشم من بیارجتر از پاره استخوان خوکی است در دست شخصی جذامی.[3]
حکومت برای چنین کسی، رفاه و آسایش و برخورداری از نعمت های دنیوی را در پی ندارد:
حضرت علی (ع) می فرمایند: آگاه باش امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضایت داده است، ... پس سوگند به خدا من از دنیای شما طلا و نقرهای نیندوخته، و از غنیمتهای آن چیزی ذخیره نکردهام، بر دو جامه کهنهام جامهای نیفزودم، و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفتم و دنیای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است.[4]
پول و ثروت در دست چنین کسی، جز برای انفاق نیست تا شبها کیسه بر دوش، به در خانه نیازمندان برود. و معاش آنها را تامین کند. و قدرت جز برای مقابله با ظالمان و منحرفان نیست. پس اگر چنین کسی، طلب قدرت را رها کند، مرتکب زشتی شده است. و باید به محض توانایی بر کسب قدرت، آن را به دست بگیرد. ترک قدرت برای چنین کسانی، بهره مند شدن از آسایش است که در این صورت، مرتکب زشتی شده اند.
[1]. مجموعه آثار استاد شهیدمطهری، ج17، ص: 140تا 146.
[2]. نهج البلاغه –خطبه سوم.
[3]. نهج البلاغه – کلمات قصار – 236.
[4]. نهج البلاغه – نامه 45.
- [سایر] چرا امام حسین(ع) روز عرفه حج را رها کردند و به کربلا رفتند؟
- [سایر] آیا امام حسین درمسیر مدینه به کربلا به کوفه رفتند؟
- [سایر] آیا قیام امام حسین (ع) به خاطر کسب قدرت بود؟
- [سایر] آیا امام حسین(ع) خواهری به نام رقیه داشت؟ آیا او همراه امام حسین(ع) در کربلا بود؟ و آیا خواهران دیگر امام حسین؛ مثل ام کلثوم در کربلا حضور داشتند؟
- [سایر] چند دختر از امام حسین(ع) در واقعة کربلا حاضر بودند و بطور کلی امام حسین(ع) چند دختر داشتند؟
- [سایر] پیرترین یار امام حسین ع در کربلا که بود؟
- [سایر] چرا امام حسین (علیهالسلام) در کربلا از اعجاز و قدرت فوقالعاده استفاده نکردند؟
- [سایر] سلام.چرا حادثه ی کربلا برای امام حسین(ع)اتفاق افتاد؟
- [سایر] معروف است شب عاشورا، حضرت امام حسین(علیه السلام) فرمودند: هر کسی می خواهد، می تواند برود. آیا کسانی که رفتند معصیت کردند؟
- [سایر] چرا امام حسین(ع) خانواده خود را همراه خود به کربلا برد؟
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.