(تسنیق) به معنای تنظیم است.[1] پس عبارت خطبه به این معنی است که : (خداوند عدل و دادگستری را سبب برقراری ارتباط قلبها با یکدیگر قرار داد). فراز بعدی خطبه آن حضرت این عبارت است: (و طاعتَنا نظاماً للملّةِ و اِمامتَنا اَماناً مِنَ الفُرقَة).[2] این دو فراز از خطبه متمم و مکمل یکدیگرند و اشاره به دو نوع اختلاف در جامعه دارد که یکی نابرابری در توزیع ثروت خدادادی است که همه باید به طور عادلانه از آن بهرهمند شوند و دیگری اختلاف در عقاید و افکار. اگر با دقت بیشتری حوادث جنایی مانند سرقت ، قتل ، بیحرمتی و بلکه اساس انقلابهای خونین بشری را بررسی کنیم، در مییابیم که سرمنشأ اصلی آنها، فقدان عدالت و وجود نابرابری و تبعیض به ویژه در مسأله ثروت است که عدهای از آن نعمت بهرهمند و اکثریت فاقد آن هستند و چون تبعیض برای بسیاری غیرقابل تحمل است، لذا سر از طغیان و جنایت در میآورد. امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام میفرماید: (خداوند متعال بر پیشوایان عادل واجب کرده است که بر خود تنگ بگیرند تا نیاز تهیدستان، آنان را به هیجان و شورش واندارد.)[3] پس بیعدالتی موجب به هم ریختن جامعه و از هم پاشیدگی ودوری قلبها و دلها میشود که، ظلم ناپایدار است. در مقابل، اگر افراد جامعه مشاهده کردند که امام و رهبر و به دنبال آنها تمام مسئولین، زندگی مناسب با عدالت اجتماعی دارند، قلب آنها آرام گرفته و اطمینان خود را از دست نخواهند داد و در پی آن، مردم با یکدیگر مهربان تر خواهند شد. در همین زمینه پیشوای عادلان و امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام میفرماید: (و لو شئتُ لاهتدیتُ الطریقَ الی مُصفّی هذا العسلِ و لباب هذا القمحِ ولکنْ هیهاتَ اَنْ یقودَنی جشَعی اِلی تخیُّرِ الاَطْعِمةِ اَنْ یغلبَنی هوای و لعلَّ بالحجاز و الیمامة مَنْ لاعهد له بالشبع و لا طمع له فی القرص)؛[4] اگر بخواهم راه دستیابی به عسل مصفا و نان مغز گندم را بلد هستم، اما هیهات که هوای نفس من را به اختیار غذاهای لذیذ بکشاند و حال آن که شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که هرگز سیر نشده و مدتهاست قرص نان به دست نیاورده است.[5] نکته: لازمه این تنسیق و ایجاد ارتباط، تساوی در حقوق نیست، بلکه تعادل، بهترین کنش ارتباطی و پربازدهترین روابط است. اگر بر زن حجاب واجب شده است، زینت کردن به طلا و حریر را هم حلال کرده و اگر به والی قدرت داده شد در مقابل، زهد و بیداری و رسیدگی در نیمه شب و باز بودن در منزل به روی ارباب رجوع نیز بر او واجب شده است. اگر بر فقیر صبر واجب شد، آسایش در خانه بر او حلال و رسیدگی به نیازمندان از او خواسته نشده است و... . از این جهت است که فرمودند : (العدل نظام الاِمرَة)[6] عدل سازمان حکومت است و (العدل ملاک)[7] عدل معیار است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 شرخ خطبه حضرت زهرا(س)، سید عزالدین حسینی زنجانی، دو جلد. پی نوشتها: [1] . فیروز آبادی، قاموس اللغة، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، ج3، ص412. [2] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالرضا، بیتا، ج29، ص223. [3] . نهج البلاغة، محمد عبده، ص400. (ان الله فرض علی ائمةالعدول ان یقدّروا انفسهم بضعفة الناس کی لا یتبیّغ بالفقیر فقره). [4] . نهج البلاغه، صبحی صالح، بیروت، 1387ق، ص418. [5] . نهج البلاغه، محمد عبده، ص505. [6] . محدث، سید جلال الدین، شرح فارسی غرر و درر آمدی، فهرست موضوعی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 7/912، سال 1346 ش، ج7، ص236. [7] . همان. منبع: اندیشه قم
(تسنیق) به معنای تنظیم است.[1] پس عبارت خطبه به این معنی است که : (خداوند عدل و دادگستری را سبب برقراری ارتباط قلبها با یکدیگر قرار داد). فراز بعدی خطبه آن حضرت این عبارت است: (و طاعتَنا نظاماً للملّةِ و اِمامتَنا اَماناً مِنَ الفُرقَة).[2] این دو فراز از خطبه متمم و مکمل یکدیگرند و اشاره به دو نوع اختلاف در جامعه دارد که یکی نابرابری در توزیع ثروت خدادادی است که همه باید به طور عادلانه از آن بهرهمند شوند و دیگری اختلاف در عقاید و افکار.
اگر با دقت بیشتری حوادث جنایی مانند سرقت ، قتل ، بیحرمتی و بلکه اساس انقلابهای خونین بشری را بررسی کنیم، در مییابیم که سرمنشأ اصلی آنها، فقدان عدالت و وجود نابرابری و تبعیض به ویژه در مسأله ثروت است که عدهای از آن نعمت بهرهمند و اکثریت فاقد آن هستند و چون تبعیض برای بسیاری غیرقابل تحمل است، لذا سر از طغیان و جنایت در میآورد.
امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام میفرماید: (خداوند متعال بر پیشوایان عادل واجب کرده است که بر خود تنگ بگیرند تا نیاز تهیدستان، آنان را به هیجان و شورش واندارد.)[3] پس بیعدالتی موجب به هم ریختن جامعه و از هم پاشیدگی ودوری قلبها و دلها میشود که، ظلم ناپایدار است. در مقابل، اگر افراد جامعه مشاهده کردند که امام و رهبر و به دنبال آنها تمام مسئولین، زندگی مناسب با عدالت اجتماعی دارند، قلب آنها آرام گرفته و اطمینان خود را از دست نخواهند داد و در پی آن، مردم با یکدیگر مهربان تر خواهند شد. در همین زمینه پیشوای عادلان و امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام میفرماید: (و لو شئتُ لاهتدیتُ الطریقَ الی مُصفّی هذا العسلِ و لباب هذا القمحِ ولکنْ هیهاتَ اَنْ یقودَنی جشَعی اِلی تخیُّرِ الاَطْعِمةِ اَنْ یغلبَنی هوای و لعلَّ بالحجاز و الیمامة مَنْ لاعهد له بالشبع و لا طمع له فی القرص)؛[4] اگر بخواهم راه دستیابی به عسل مصفا و نان مغز گندم را بلد هستم، اما هیهات که هوای نفس من را به اختیار غذاهای لذیذ بکشاند و حال آن که شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که هرگز سیر نشده و مدتهاست قرص نان به دست نیاورده است.[5]
نکته:
لازمه این تنسیق و ایجاد ارتباط، تساوی در حقوق نیست، بلکه تعادل، بهترین کنش ارتباطی و پربازدهترین روابط است. اگر بر زن حجاب واجب شده است، زینت کردن به طلا و حریر را هم حلال کرده و اگر به والی قدرت داده شد در مقابل، زهد و بیداری و رسیدگی در نیمه شب و باز بودن در منزل به روی ارباب رجوع نیز بر او واجب شده است. اگر بر فقیر صبر واجب شد، آسایش در خانه بر او حلال و رسیدگی به نیازمندان از او خواسته نشده است و... . از این جهت است که فرمودند : (العدل نظام الاِمرَة)[6] عدل سازمان حکومت است و (العدل ملاک)[7] عدل معیار است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 شرخ خطبه حضرت زهرا(س)، سید عزالدین حسینی زنجانی، دو جلد.
پی نوشتها:
[1] . فیروز آبادی، قاموس اللغة، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، ج3، ص412.
[2] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالرضا، بیتا، ج29، ص223.
[3] . نهج البلاغة، محمد عبده، ص400. (ان الله فرض علی ائمةالعدول ان یقدّروا انفسهم بضعفة الناس کی لا یتبیّغ بالفقیر فقره).
[4] . نهج البلاغه، صبحی صالح، بیروت، 1387ق، ص418.
[5] . نهج البلاغه، محمد عبده، ص505.
[6] . محدث، سید جلال الدین، شرح فارسی غرر و درر آمدی، فهرست موضوعی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 7/912، سال 1346 ش، ج7، ص236.
[7] . همان.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] مراد از جملة «و العدل تنسیقاً للقلوب» که در خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها آمده چیست؟
- [سایر] آیا سند خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)، در کتاب «دلائل الامامة» محمد بن جریر طبری صحیح است؟
- [سایر] لطفا متن و ترجمه خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را برای من بفرستید ؟
- [سایر] متن و ترجمه خطبه فدکیه حضرت زهرا س را بیان کنید؟
- [سایر] علت ایراد خطبه فدکیّه از سوی حضرت زهرا(س) چه بود؟
- [سایر] متن و ترجمه خطبه فدکیه حضرت زهرا س را بیان کنید؟
- [سایر] آراستگی در «سیره همسرداری »حضرت زهرا سلام الله علیها چگونه بود؟
- [سایر] مراد از «سلام علی آل یاسین» در زیارت امام زمان چه کسانی است؟
- [سایر] در خطبه فدکیه؛ چرا حضرت فاطمه زهرا(س) از خانهنشین بودن حضرت علی(ع) شکوه میکند؟! مگر ایشان بصیرت کامل نسبت به اوضاع نداشتند؟!
- [سایر] معنی «فاطمه» که از اسم های شریف حضرت زهراء(سلام الله علیها) است، چیست؟ روایاتی که در این زمینه آمده را بیان کنید.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".