چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از مبعوث شدن نظام برده داری را از بین نبرده و به طور رسمی با این مسئله به مبارزه نکرد؟
اسلام در زمانی ظهور کرد که نظام برده داری نه تنها در شبه جزیره عربستان بلکه در سراسر جهان آن روز بخش بزرگی از جامعه را تشکیل می داد و انسان های فراوانی اعم از زن و مرد و کودک امرار و معاششان و شرط حیات و زندگی شان بسته به بردگی بود یعنی در اثر نظام طبقاتی به وجود آمده این قشر از انسان ها اگر بدون تدبیر رها شوند و نظام برده داری به هم خورده مشکلات جبران ناپذیر اجتماعی در پی می داشت. چون گروه عظیمی از این بردگان از ممالک دیگر در قالب تجارت عده ای تاجر وارد جوامع دیگر می شدند، گروهی نیز بخاطر نداری و فقر مجبور می شدند در خدمت اربابان و ثروتمندان باشند و خواری ذلت بردگی را به جان بخرند ولی مقداری آذوقه و معیشه داشته باشند. حال اگر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم طبق یک فرمان عمومی به خصوص در اوایل مبعوث شدن به نبوت دستور می دادند که بردگان باید آزاد شوند. ای بسا بسیاری از آنان از گرسنگی تلف می شدند، زیرا نه کسب و کار داشتند و نه خانه و کاشانه برای زندگی، لذا حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بهترین راه را در این دیدند که این معضل اجتماعی، که از مدت ها پیش دامن گیر جوامع بشری شده و به خصوص جامعه اسلامی را رنج می داد، به تدریج و در طول زمان بر طرف کنند و به این طریق هم بردگان آزاد شوند و جذب جامعه گردند و هم خطری اقتصادی و اجتماعی، جامعه را تهدید نکند. لذا از همان سال های آغازین تشکیل حکومت اسلامی مدینه توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم راههایی برای آزادگی بردگان پیش روی مسلمانان قرار دادند. که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود. 1. ما در تاریخ اسلام سراغ داریم که حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم طبق دستوری فرمودند: که اگر هر برده و اسیری که سواد خواندن و نوشتن دارد. بتواند به ده نفر از کودکان مسلمین خواندن و نوشتن بیاموزد، آزاد خواهد شد.[1] هر چند که این دستور در مورد اسیران جنگی بود امّا می توانست راهی برای آزادی بردگان با سواد باشد، یعنی یک نوع فرهنگ سازی برای آزادی بردگان و اسیران. 2. جایگاه اجتماعی بخشیدن به بردگان و تشویق مردم به برخورد مناسب با بردگان. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: بندگان شما برادران شما هستند که خداوند برای امتحان، آن ها را زیر دست شما قرار داد بنابراین هر کسی برادر وی زیر دستش باشد. باید از غذای خود به او بخوراند و لباس خویش را بر او بپوشاند و کاری که بیش از طاقت وی باشد بدو رجوع نکند و اگر کار سختی به او محول کرد و از طاقت او بیشتر است به او کمک کند.[2] و نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنچنان در حق بردگان، رعایت احترام نموده که حتی حاضر نشده کسی آنها را بنده یا کنیز بخواند (لایقل احدکم هذا عبدی و هده أمتی و لیقل فتای و فتاتی).[3] هیچ کس حق ندارد خدمتکار خود را عبد و امه (غلام و کنیز) بخواند بلکه می باید خدمتکار مرد را (فتی) یعنی جوانمرد، و خدمتکار زن را (فتاة) یعنی دوشیزه و خانم بخواند. 3. یکی دیگر از راه های فرهنگ سازی برای آزادی اسیران و بردگان این بود که در مقابل کفاره گناهان، آزادی بردگان را قرار دادند، همچون کفاره روزه خواری، کفاره قتل غیر عمدی، و حتی آزادی بردگان را جزو عبادات قرار داد چنان چه در سوره توبه می فرماید: (مصرف زکات منحصرا مختص به این هشت طایفه است، فقیران، عاجزان، متصدیان اداره صدقات، برای تألیف قلوب (یعنی برای متمایل کردن بیگانگان به اسلام)، آزادی بردگان و قرض دادن و در راه خدا به در راه ماندگان...).[4] بنابراین درست است که اسلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به یکباره دستور آزادی تمام بردگان را صادر نکردند. چرا که این امر عملا غیر ممکن بود ولی با فرامین و دستورات خود باعث شد که در طول زمان و به تدریج بردگان آزاد شوند و به کوچکترین بهانه زمینه آزادی برده را ایجاد می نمودند، که به برخی از موارد اشاره شد. آزادی بردگان حکمی بود که از سوی پیامبر مانند احکام دیگر شرع به تدریج و با گذشت زمان انجام گرفت؛ اگر قرار بود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به یکباره بردگان را آزاد کند، نظم اقتصاد مردم آن دوره به هم می ریخت و زندگی از هم می پاشید، از این رو در مرحله نخست، همگان را ترغیب به کار و کوشش و دوری از تنبلی، بی کاری و عیاشی نمود، تا جامعه از وضعیت سابق (که همه کارها بر دوش بردگان بود) فاصله گیرد پس راه های فراوانی برای رهایی بردگان قرار داد و به اصطلاح فرهنگ سازی و زمینه سازی نمود. بعد از گذشت قرن ها از صدر اسلام اندیشمندان به این نتیجه رسیدند که، آزادی دفعی و یکباره بردگان خطر آفرین است منتسکیو در این باره می نویسد: (آزاد کردن عده بی شماری از غلامان به وسیله وضع یک قانون مخصوص، صلاح نیست؛ زیرا موجب اختلال نظم اقتصادی جامعه می گردد و حتی معایب اجتماعی و سیاسی دارد... بنابراین آزاد کردن غلامان و بردگان باید تدریجی و همراه با فرهنگ سازی های لازم و مناسب باشد).[5] یعنی همان کاری که پیامبر اسلام از آغاز تشکیل حکومت این فرهنگ سازی را شروع کرد و به تدریج نفس برده داری از جامعه اسلامی رخت بر بست. بنابراین می توان گفت از آنجا که بردگان از دیر زمان تحت رقیت و بندگی دیگران زیست کرده بودند و در اثر زندگی بردگی خود، بی تجربه و بی استعداد بار آمده بودند و نیز در صورت آزادی امکانات تشکیل یک زندگی ساده را نداشتند لذا، اسلام و پیامبر اسلام همه آن ها را یکباره از قید بردگی آزاد نساخت که اگر چنین نمی کرد و همه را آزاد می ساخت، ممکن بود در اثر نداشتن تجربه کافی و نبود امکانات معیشتی جامعه را با معضل اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مواجه سازند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 بررسی تاریخی اسلام و برده داری، محمد رضا عرب. 2 تمدن اسلام و عرب، گوستاو لوبون. 3 فروغ ابدیت، جعفر سبحانی. پی نوشتها: [1]. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ترجمه مهدوی دامغانی، محمود، تهران، فرهنگ و اندیشه، 1374ش، ج2، ص19. [2]. شهید ثانی، مسلک الافهام، تهران، موسسه پاسدار اسلام، 1416ق، ج8، ص499. [3]. ابن حزم اندلسی، المحلی، بیروت، دارالفکر (بی تا)، ج9، ص249. [4]. توبه /60. [5]. منتسکیو، روح القوائین، تهران، امیر کبیر، 1355ش، ص428. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از مبعوث شدن نظام برده داری را از بین نبرده و به طور رسمی با این مسئله به مبارزه نکرد؟


پاسخ:

اسلام در زمانی ظهور کرد که نظام برده داری نه تنها در شبه جزیره عربستان بلکه در سراسر جهان آن روز بخش بزرگی از جامعه را تشکیل می داد و انسان های فراوانی اعم از زن و مرد و کودک امرار و معاششان و شرط حیات و زندگی شان بسته به بردگی بود یعنی در اثر نظام طبقاتی به وجود آمده این قشر از انسان ها اگر بدون تدبیر رها شوند و نظام برده داری به هم خورده مشکلات جبران ناپذیر اجتماعی در پی می داشت. چون گروه عظیمی از این بردگان از ممالک دیگر در قالب تجارت عده ای تاجر وارد جوامع دیگر می شدند، گروهی نیز بخاطر نداری و فقر مجبور می شدند در خدمت اربابان و ثروتمندان باشند و خواری ذلت بردگی را به جان بخرند ولی مقداری آذوقه و معیشه داشته باشند.
حال اگر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم طبق یک فرمان عمومی به خصوص در اوایل مبعوث شدن به نبوت دستور می دادند که بردگان باید آزاد شوند. ای بسا بسیاری از آنان از گرسنگی تلف می شدند، زیرا نه کسب و کار داشتند و نه خانه و کاشانه برای زندگی، لذا حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بهترین راه را در این دیدند که این معضل اجتماعی، که از مدت ها پیش دامن گیر جوامع بشری شده و به خصوص جامعه اسلامی را رنج می داد، به تدریج و در طول زمان بر طرف کنند و به این طریق هم بردگان آزاد شوند و جذب جامعه گردند و هم خطری اقتصادی و اجتماعی، جامعه را تهدید نکند. لذا از همان سال های آغازین تشکیل حکومت اسلامی مدینه توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم راههایی برای آزادگی بردگان پیش روی مسلمانان قرار دادند. که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود.
1. ما در تاریخ اسلام سراغ داریم که حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم طبق دستوری فرمودند: که اگر هر برده و اسیری که سواد خواندن و نوشتن دارد. بتواند به ده نفر از کودکان مسلمین خواندن و نوشتن بیاموزد، آزاد خواهد شد.[1] هر چند که این دستور در مورد اسیران جنگی بود امّا می توانست راهی برای آزادی بردگان با سواد باشد، یعنی یک نوع فرهنگ سازی برای آزادی بردگان و اسیران.
2. جایگاه اجتماعی بخشیدن به بردگان و تشویق مردم به برخورد مناسب با بردگان.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: بندگان شما برادران شما هستند که خداوند برای امتحان، آن ها را زیر دست شما قرار داد بنابراین هر کسی برادر وی زیر دستش باشد. باید از غذای خود به او بخوراند و لباس خویش را بر او بپوشاند و کاری که بیش از طاقت وی باشد بدو رجوع نکند و اگر کار سختی به او محول کرد و از طاقت او بیشتر است به او کمک کند.[2]
و نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنچنان در حق بردگان، رعایت احترام نموده که حتی حاضر نشده کسی آنها را بنده یا کنیز بخواند (لایقل احدکم هذا عبدی و هده أمتی و لیقل فتای و فتاتی).[3]
هیچ کس حق ندارد خدمتکار خود را عبد و امه (غلام و کنیز) بخواند بلکه می باید خدمتکار مرد را (فتی) یعنی جوانمرد، و خدمتکار زن را (فتاة) یعنی دوشیزه و خانم بخواند.
3. یکی دیگر از راه های فرهنگ سازی برای آزادی اسیران و بردگان این بود که در مقابل کفاره گناهان، آزادی بردگان را قرار دادند، همچون کفاره روزه خواری، کفاره قتل غیر عمدی، و حتی آزادی بردگان را جزو عبادات قرار داد چنان چه در سوره توبه می فرماید: (مصرف زکات منحصرا مختص به این هشت طایفه است، فقیران، عاجزان، متصدیان اداره صدقات، برای تألیف قلوب (یعنی برای متمایل کردن بیگانگان به اسلام)، آزادی بردگان و قرض دادن و در راه خدا به در راه ماندگان...).[4]
بنابراین درست است که اسلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به یکباره دستور آزادی تمام بردگان را صادر نکردند. چرا که این امر عملا غیر ممکن بود ولی با فرامین و دستورات خود باعث شد که در طول زمان و به تدریج بردگان آزاد شوند و به کوچکترین بهانه زمینه آزادی برده را ایجاد می نمودند، که به برخی از موارد اشاره شد. آزادی بردگان حکمی بود که از سوی پیامبر مانند احکام دیگر شرع به تدریج و با گذشت زمان انجام گرفت؛
اگر قرار بود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به یکباره بردگان را آزاد کند، نظم اقتصاد مردم آن دوره به هم می ریخت و زندگی از هم می پاشید، از این رو در مرحله نخست، همگان را ترغیب به کار و کوشش و دوری از تنبلی، بی کاری و عیاشی نمود، تا جامعه از وضعیت سابق (که همه کارها بر دوش بردگان بود) فاصله گیرد پس راه های فراوانی برای رهایی بردگان قرار داد و به اصطلاح فرهنگ سازی و زمینه سازی نمود.
بعد از گذشت قرن ها از صدر اسلام اندیشمندان به این نتیجه رسیدند که، آزادی دفعی و یکباره بردگان خطر آفرین است منتسکیو در این باره می نویسد: (آزاد کردن عده بی شماری از غلامان به وسیله وضع یک قانون مخصوص، صلاح نیست؛ زیرا موجب اختلال نظم اقتصادی جامعه می گردد و حتی معایب اجتماعی و سیاسی دارد... بنابراین آزاد کردن غلامان و بردگان باید تدریجی و همراه با فرهنگ سازی های لازم و مناسب باشد).[5]
یعنی همان کاری که پیامبر اسلام از آغاز تشکیل حکومت این فرهنگ سازی را شروع کرد و به تدریج نفس برده داری از جامعه اسلامی رخت بر بست.
بنابراین می توان گفت از آنجا که بردگان از دیر زمان تحت رقیت و بندگی دیگران زیست کرده بودند و در اثر زندگی بردگی خود، بی تجربه و بی استعداد بار آمده بودند و نیز در صورت آزادی امکانات تشکیل یک زندگی ساده را نداشتند لذا، اسلام و پیامبر اسلام همه آن ها را یکباره از قید بردگی آزاد نساخت که اگر چنین نمی کرد و همه را آزاد می ساخت، ممکن بود در اثر نداشتن تجربه کافی و نبود امکانات معیشتی جامعه را با معضل اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مواجه سازند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 بررسی تاریخی اسلام و برده داری، محمد رضا عرب.
2 تمدن اسلام و عرب، گوستاو لوبون.
3 فروغ ابدیت، جعفر سبحانی.

پی نوشتها:
[1]. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ترجمه مهدوی دامغانی، محمود، تهران، فرهنگ و اندیشه، 1374ش، ج2، ص19.
[2]. شهید ثانی، مسلک الافهام، تهران، موسسه پاسدار اسلام، 1416ق، ج8، ص499.
[3]. ابن حزم اندلسی، المحلی، بیروت، دارالفکر (بی تا)، ج9، ص249.
[4]. توبه /60.
[5]. منتسکیو، روح القوائین، تهران، امیر کبیر، 1355ش، ص428.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین