یکی از واجبات هر مسلمان داشتن وصیت نامه قبل از مرگ می باشد که در آیات قرآن کریم نیز بدان اشاره شده است.[1] حال این وصیت ممکن است به صورت نوشته یا شفاهی، باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز که خود، بانی و شارع این احکام مقدس اسلام، است از این قانون و قاعده مستثنی نیست. البته، قبل از این که مدارک مبنی بر وجود وصیت نامه کتبی از حضرت را بیاوریم لازم به یادآوری است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جهت اتقان بیشتر و اطمینان کامل تر، در آخرین لحظات و روزهای زندگی خود از اصحاب، قلم و دوات طلب کردند تا چیزهایی را به عنوان وصیت، بنویسید که با دخالت بعضی از حاضرین بین اصحاب اختلاف، افتاد[2] و نهایتا این کار پیامبر- صلی الله علیه و آله -، به مرحله اجرا و عمل، در نیامد،[3] البته مفصل این موضوع و حدیث که به حدیث قلم و دوات مشهور شده است در کتب روایی شیعه و سنّی آمده است.[4] امّا آنچه که مبنی بر موجود بودن وصیت کتبی از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد از سه منبع معتبر است که عبارتند از: اصول کافی، بحارالأنوار و جلاء العیون مجلسی و نیز در کامل الزیارات نیز موجود می باشد.[5] محمد بن یعقوب کلینی در کافی می آورده است که: (جبرئیل نامه ای از بهشت آورد و به پیامبر داد و...[6] به پیامبر آنچه را که بعد از وی اتفاق خواهد افتاد را تذکر داد تا رسید به شهادت علی علیه السلام ...).[7] راوی از امام کاظم علیه السلام پرسید آنچه در وصیت بود چه بوده است؟ فرمود: محتوای آن، سنت پیامبر و سنت های الهی و....).[8] همچنین در کتاب بحار الانوار و جلاء العیون آمده است که حضرت پیامبر- صلی الله علیه و آله - قبل از مرگ همه عهدنامه ها و وصایا را به علی یاد آور شده و آنها را امر به صبر می کند.[9] و در بحار آورده است که: (چون عهد تو تمام شود و هنگام وفات تو برسد با وصیت چنین کن؛ یعنی علم و حکمت را به او منتقل نما).[10] و این صحبت بعد از انتقال علم و حکمت به علی علیه السلام توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.[11] البته تفصیل این وصایا در کتب مذکور، آمده است و در بحار الانوار و جلاء العیون علامه مجلسی آمده است که: (حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله تمام وصایای مذکور در وصیت نامه را به صورت شفاهی هم به علی- علیه السلام - فرموده و سفارشاتی را به او کرده است و هم چنین خطاب به حسن و حسین و فاطمه زهرا علیهم السلام نیز سفارشاتی فرموده اند و این ها همه در هنگام وداع ایشان بوده است،[12] بنابراین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علاوه بر وصیت شفاهی بر طبق مدارک فوق دارای وصیت کتبی نیز بوده که طبق روایات از طرف خدا، نامه اش توسط جبرئیل آمده و پیامبر – صلی الله علیه و آله - به علی علیه السلام املاء و انشاء فرموده اند.[13] یعنی کاتب و نویسنده وصیت نامه رسول خدا صلی الله علیه و آله علی علیه السلام بوده است.[14] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1- وصایاالرسول والائمه ،رسولی محلاتی 2- مکاتیب النبی ،احمدی میانجی. پی نوشتها: [1]. سوره بقره ، آیه180. [2]. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق صدقی، جمیل العطار، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، 2005م، کتاب الجهاد و السیر، باب 175، ح1. [3]. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، تحقیق صدقی، جمیل العطار، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، 2004م، کتاب الوصیه، باب6، ح6. [4]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، موسسه الاعلمی، چاپ چهارم، 1403ق، ذیل حوادث سال یازدهم هجری؛و ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ریاض، مکتبة العبیکیان، اول، 1431ق، ص739، ج7. [5]. ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، النجف الاشرف، مکتبه المرتضویه، 1356ش. [6]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ترجمه کوه کمره ای، انتشارات اسوه، سوم، 1375ش، ج1، ص287 281؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، اول، 1379ش، ج2، ص489 476. [7]. کلینی، پیشین، ج1، ص281. [8]. همان. [9]. مجلسی، پیشین مجلسی، محمد باقر،جلاء العیون، قم، انتشارات سرور. ، ج22، ص478. [10]. مجلسی، بحار الانوار، همان. [11]. همان، ج22، ص478. [12]. همان، ج22، ص484 ؛ مجلسی، جلاء العیون، ص101. [13]. مجلسی، محمد باقر، جلاء العیون، ص94. [14]. همان. منبع: اندیشه قم
یکی از واجبات هر مسلمان داشتن وصیت نامه قبل از مرگ می باشد که در آیات قرآن کریم نیز بدان اشاره شده است.[1] حال این وصیت ممکن است به صورت نوشته یا شفاهی، باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز که خود، بانی و شارع این احکام مقدس اسلام، است از این قانون و قاعده مستثنی نیست.
البته، قبل از این که مدارک مبنی بر وجود وصیت نامه کتبی از حضرت را بیاوریم لازم به یادآوری است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جهت اتقان بیشتر و اطمینان کامل تر، در آخرین لحظات و روزهای زندگی خود از اصحاب، قلم و دوات طلب کردند تا چیزهایی را به عنوان وصیت، بنویسید که با دخالت بعضی از حاضرین بین اصحاب اختلاف، افتاد[2] و نهایتا این کار پیامبر- صلی الله علیه و آله -، به مرحله اجرا و عمل، در نیامد،[3] البته مفصل این موضوع و حدیث که به حدیث قلم و دوات مشهور شده است در کتب روایی شیعه و سنّی آمده است.[4]
امّا آنچه که مبنی بر موجود بودن وصیت کتبی از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد از سه منبع معتبر است که عبارتند از: اصول کافی، بحارالأنوار و جلاء العیون مجلسی و نیز در کامل الزیارات نیز موجود می باشد.[5]
محمد بن یعقوب کلینی در کافی می آورده است که: (جبرئیل نامه ای از بهشت آورد و به پیامبر داد و...[6] به پیامبر آنچه را که بعد از وی اتفاق خواهد افتاد را تذکر داد تا رسید به شهادت علی علیه السلام ...).[7]
راوی از امام کاظم علیه السلام پرسید آنچه در وصیت بود چه بوده است؟ فرمود: محتوای آن، سنت پیامبر و سنت های الهی و....).[8]
همچنین در کتاب بحار الانوار و جلاء العیون آمده است که حضرت پیامبر- صلی الله علیه و آله - قبل از مرگ همه عهدنامه ها و وصایا را به علی یاد آور شده و آنها را امر به صبر می کند.[9]
و در بحار آورده است که: (چون عهد تو تمام شود و هنگام وفات تو برسد با وصیت چنین کن؛ یعنی علم و حکمت را به او منتقل نما).[10] و این صحبت بعد از انتقال علم و حکمت به علی علیه السلام توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.[11] البته تفصیل این وصایا در کتب مذکور، آمده است و در بحار الانوار و جلاء العیون علامه مجلسی آمده است که: (حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله تمام وصایای مذکور در وصیت نامه را به صورت شفاهی هم به علی- علیه السلام - فرموده و سفارشاتی را به او کرده است و هم چنین خطاب به حسن و حسین و فاطمه زهرا علیهم السلام نیز سفارشاتی فرموده اند و این ها همه در هنگام وداع ایشان بوده است،[12] بنابراین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علاوه بر وصیت شفاهی بر طبق مدارک فوق دارای وصیت کتبی نیز بوده که طبق روایات از طرف خدا، نامه اش توسط جبرئیل آمده و پیامبر – صلی الله علیه و آله - به علی علیه السلام املاء و انشاء فرموده اند.[13]
یعنی کاتب و نویسنده وصیت نامه رسول خدا صلی الله علیه و آله علی علیه السلام بوده است.[14]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- وصایاالرسول والائمه ،رسولی محلاتی
2- مکاتیب النبی ،احمدی میانجی.
پی نوشتها:
[1]. سوره بقره ، آیه180.
[2]. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق صدقی، جمیل العطار، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، 2005م، کتاب الجهاد و السیر، باب 175، ح1.
[3]. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، تحقیق صدقی، جمیل العطار، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، 2004م، کتاب الوصیه، باب6، ح6.
[4]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، موسسه الاعلمی، چاپ چهارم، 1403ق، ذیل حوادث سال یازدهم هجری؛و ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ریاض، مکتبة العبیکیان، اول، 1431ق، ص739، ج7.
[5]. ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، النجف الاشرف، مکتبه المرتضویه، 1356ش.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ترجمه کوه کمره ای، انتشارات اسوه، سوم، 1375ش، ج1، ص287 281؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، اول، 1379ش، ج2، ص489 476.
[7]. کلینی، پیشین، ج1، ص281.
[8]. همان.
[9]. مجلسی، پیشین مجلسی، محمد باقر،جلاء العیون، قم، انتشارات سرور. ، ج22، ص478.
[10]. مجلسی، بحار الانوار، همان.
[11]. همان، ج22، ص478.
[12]. همان، ج22، ص484 ؛ مجلسی، جلاء العیون، ص101.
[13]. مجلسی، محمد باقر، جلاء العیون، ص94.
[14]. همان.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] حضرت محمد-صلی الله علیه و آله - چه مذهبی داشتند؟
- [سایر] چرا پیامبر اسلام(ص) امامت حضرت علی(ع) را به صورت مکتوب بیان نکردند؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای حضرت خدیجه نماز میت نخواندند؟
- [سایر] حضرت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در چه تاریخی فوت کردند؟
- [سایر] قبل از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله چه کسانی به نام «محمد» نام گذاری شده بودند؟ آیا در تاریخ نامشان ذکر شده است؟
- [سایر] علت اختلاف بین مسلمانان در زمانی که برخی از اصحاب مانع از نوشتن وصیت توسط پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) شدند، چه بود؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله، مهدی موعود نباشد؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره محمد صلی الله علیه و آله ارایه نمایید.
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.