اعتقاد به عصمت انبیاء الهی علیهم السلام از گناهان عمدی و سهوی، یکی ازعقاید قطعی و معروف شیعه است که ائمه اطهار ع آن را به پیروانشان تعلیم دادهاند. شیعیان اثنیعشری معتقدند که پیامبران از آغاز تولد تا پایان عمر، از همه گناهان اعم از کبیره و صغیره، معصومند و حتی از روی سهو و نسیان هم گناهی از ایشان سر نمیزند، منظور از عصمت تنها عدم ارتکاب گناه نیست، زیرا ممکن است یک فرد عادی هم مرتکب گناه نشود، بلکه منظور این است که شخص، دارای ملکه نفسانی نیرومندی باشد که در سختترین شرایط هم او را از ارتکاب گناه باز دارد. ملکهای که از آگاهی کامل و دائم به زشتی گناه و اراده قوی بر مهار کردن تمایلات نفسانی، حاصل میگردد. پس لازمه عصمت ترک اعمالی است که بر او حرام باشد، منظور از گناه که شخص معصوم، مصونیت از ارتکاب آن دارد، عملی است که در زبان فقه حرام نامیده میشود، اما واژه گناه و معادلهای آن مانند (ذنب) و (عصیان) که کاربرد وسیعتری دارد و شامل (ترک اولی) هم میشود، انجام دادن چنین گناهانی منافاتی با عصمت ندارد.[1] با توجه به مقدمهای که ارائه گردید، هم اکنون در پاسخ پرسش فوق باید گفت: عصمت پیامبر اکرم با آخرین خطبه آن حضرت که طی آن خود را در معرض قصاص قرار داد و از مردم درخواست نمود که هر کس حقی یا مظلمهای به گردن او دارد بیاید قصاص کند، به هیچ وجه تهافت و ناسازگاری ندارد، زیرا معنای این که کسی خود را در معرض قصاص قرار داده و درخواست قصاص نماید، الزاماً این نیست که شخص درخواست کننده قصاص که خود را در معرض آن قرار داده، حقی را ضایع نموده و یا گناهی را مرتکب شده است تا زمینه این توهم فراهم شود که این رویداد با عصمت منافات دارد، بلکه شخص معصوم و مصون از گناه میتواند به انگیزه تربیت و آموزش مردم و تواضع و بهاء دادن به حقوق مردم و به منظور نمایش گذاشتن مصونیت و عصمت خویش و تفهیم و تثبیت آن به عنوان شرط لازم و غیر قابل چشم پوشی و مسامحه در رهبری الهی و دینی و استمرار آن در رهبران آینده است. اسلام، و تشویق و ترغیب آنان از این طریق به پاکی و پاکدامنی، به عنوان پیشوا و مقتدای اسوه، به چنین اقدامی دست زده و بدین وسیله به امت اعلام نماید که خداوند از حقوق مردم به هیچ وجه نخواهد گذشت، جز با ادای حقوق آنان، بنابراین مواظب گفتار و کردار خود باشید. روی همین جهت بود که بلال مؤذن پیامبر اکرم ص بی اختیار در کوچههای مدینه فریاد میزد که: کیست که قصاصش را در دنیا پیش از قیامت بپردازد؟ این محمد ص است که قصاصش را پیش از قیامت میپردازد، در جریان این آموزه نبوی و بهانه قصاص خواهی بود که فرصت مناسبی به سواده دست داد و لبانش را روی شکم پیامبر اکرم گذاشته و آن را بوسیده و از دعای خیر آن حضرت به این مضمون که خدایا تو نیز از سواده پسر قیس بگذر، بهرهمند گردید. بنابراین باید گفت معنای درخواست قصاص رسول اکرم ص از مردم، این نیست که آن حضرت گناهی مرتکب شده و مظلمهای از جانب مردم به گردن وی آمد، بلکه این درخواست صرفاً به منظور آموزش و توجه دادن امت به این مطلب است که حقوق مردم جز با ادای آن و یا جلب رضایت آنان قابل بخشش نیست. روی این اساس هیچ گونه منافاتی با عصمت آن حضرت ندارد. پی نوشتها: [1]. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید (سه جلدی)، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1385ش، ص197. منبع: اندیشه قم
آیاجریان آخرین خطابه پیامبر -صلی الله علیه وآله- و این که اگر کسی بر گردن من حقی دارد بیاید و قصاص کند، با عصمت ایشان منافاتی ندارد؟
اعتقاد به عصمت انبیاء الهی علیهم السلام از گناهان عمدی و سهوی، یکی ازعقاید قطعی و معروف شیعه است که ائمه اطهار ع آن را به پیروانشان تعلیم دادهاند. شیعیان اثنیعشری معتقدند که پیامبران از آغاز تولد تا پایان عمر، از همه گناهان اعم از کبیره و صغیره، معصومند و حتی از روی سهو و نسیان هم گناهی از ایشان سر نمیزند، منظور از عصمت تنها عدم ارتکاب گناه نیست، زیرا ممکن است یک فرد عادی هم مرتکب گناه نشود، بلکه منظور این است که شخص، دارای ملکه نفسانی نیرومندی باشد که در سختترین شرایط هم او را از ارتکاب گناه باز دارد. ملکهای که از آگاهی کامل و دائم به زشتی گناه و اراده قوی بر مهار کردن تمایلات نفسانی، حاصل میگردد.
پس لازمه عصمت ترک اعمالی است که بر او حرام باشد، منظور از گناه که شخص معصوم، مصونیت از ارتکاب آن دارد، عملی است که در زبان فقه حرام نامیده میشود، اما واژه گناه و معادلهای آن مانند (ذنب) و (عصیان) که کاربرد وسیعتری دارد و شامل (ترک اولی) هم میشود، انجام دادن چنین گناهانی منافاتی با عصمت ندارد.[1]
با توجه به مقدمهای که ارائه گردید، هم اکنون در پاسخ پرسش فوق باید گفت: عصمت پیامبر اکرم با آخرین خطبه آن حضرت که طی آن خود را در معرض قصاص قرار داد و از مردم درخواست نمود که هر کس حقی یا مظلمهای به گردن او دارد بیاید قصاص کند، به هیچ وجه تهافت و ناسازگاری ندارد، زیرا معنای این که کسی خود را در معرض قصاص قرار داده و درخواست قصاص نماید، الزاماً این نیست که شخص درخواست کننده قصاص که خود را در معرض آن قرار داده، حقی را ضایع نموده و یا گناهی را مرتکب شده است تا زمینه این توهم فراهم شود که این رویداد با عصمت منافات دارد، بلکه شخص معصوم و مصون از گناه میتواند به انگیزه تربیت و آموزش مردم و تواضع و بهاء دادن به حقوق مردم و به منظور نمایش گذاشتن مصونیت و عصمت خویش و تفهیم و تثبیت آن به عنوان شرط لازم و غیر قابل چشم پوشی و مسامحه در رهبری الهی و دینی و استمرار آن در رهبران آینده است. اسلام، و تشویق و ترغیب آنان از این طریق به پاکی و پاکدامنی، به عنوان پیشوا و مقتدای اسوه، به چنین اقدامی دست زده و بدین وسیله به امت اعلام نماید که خداوند از حقوق مردم به هیچ وجه نخواهد گذشت، جز با ادای حقوق آنان، بنابراین مواظب گفتار و کردار خود باشید.
روی همین جهت بود که بلال مؤذن پیامبر اکرم ص بی اختیار در کوچههای مدینه فریاد میزد که: کیست که قصاصش را در دنیا پیش از قیامت بپردازد؟ این محمد ص است که قصاصش را پیش از قیامت میپردازد، در جریان این آموزه نبوی و بهانه قصاص خواهی بود که فرصت مناسبی به سواده دست داد و لبانش را روی شکم پیامبر اکرم گذاشته و آن را بوسیده و از دعای خیر آن حضرت به این مضمون که خدایا تو نیز از سواده پسر قیس بگذر، بهرهمند گردید.
بنابراین باید گفت معنای درخواست قصاص رسول اکرم ص از مردم، این نیست که آن حضرت گناهی مرتکب شده و مظلمهای از جانب مردم به گردن وی آمد، بلکه این درخواست صرفاً به منظور آموزش و توجه دادن امت به این مطلب است که حقوق مردم جز با ادای آن و یا جلب رضایت آنان قابل بخشش نیست. روی این اساس هیچ گونه منافاتی با عصمت آن حضرت ندارد.
پی نوشتها:
[1]. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید (سه جلدی)، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1385ش، ص197.
منبع: اندیشه قم
- [آیت الله خامنه ای] کلمه ولایت مطلقه در عصر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به این معنی استعمال شده است که اگر رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) شخصی را به انجام کاری امر کنند، انجام آن حتی اگر از سخت ترین کارها هم باشد بر آن فرد واجب است، به طور مثال اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) به کسی دستور خودکشی بدهند. آن فرد باید خود را به قتل برساند. سؤال این است که آیا ولایت فقیه در عصر ما با توجه به این که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) معصوم بودند و در این زمان ولی معصوم وجود ندارد، به همان معنای عصر پیامبر(صلی الله علیه وآله) است؟
- [سایر] در روایات آمده که پیامبر اسلام(ص) در ساعات آخر عمرشان فرمودند: (اگر کسی حقی بر گردن من دارد بگوید تا قصاص کند). در این هنگام، غلامی میگوید یکبار شلاق شما به من خورد. پیامبر(ص) شانه خود را برهنه میکنند تا او قصاص کند! میخواستم بپرسم مگر پیامبر(ص) خطای سهوی انجام میدهد؟
- [آیت الله خامنه ای] ج: به گردن آویختن آن اشکال ندارد، ولی بنا بر احتیاط واجب است که اسم مبارک پیامبر(صلی الله علیه وآله) با بدن تماس نداشته باشد.
- [آیت الله بهجت] آیا انداختن گردن بند به نقش پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم توسط زنان اشکال دارد؟
- [سایر] پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) قبل از نبوت چه آئینی داشت؟
- [سایر] مکه چگونه توسط پیامبر(صلی الله علیه وآله) فتح شد؟
- [سایر] چرا پیامبر(صلی الله علیه وآله) چندین همسر داشت؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سیادت پیامبر(صلی الله علیه وآله) از چه کسی برای ایشان به وجود آمده و آیا امام علی(صلی الله علیه وآله) سیّد بوده اند؟
- [سایر] چگونه میتوان ثابت کرد پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) همزمان دارای مقام نبوت و امامت بودند؟
- [سایر] آیا می توان گفت مقام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از علی علیه السلام و باقی چهارده معصوم علیهم السلام بالاتر است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی پناه بر خدا به خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا یکی از ائمه معصومین(علیهم السلام) یا فاطمه زهرا(علیهم السلام) دشنام و ناسزا گوید یا عداوت داشته باشد، کافراست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر از شخص روزه دار سؤال کنند که آیا پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) چنین مطلبی را فرموده، و او عمداً بگوید: آری، در حالی که پیغمبر(صلی الله علیه وآله) نگفته باشد، یا بگوید: نه، درحالی که پیغمبر(صلی الله علیه وآله) گفته باشد، روزه اش اشکال دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله وحید خراسانی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم را مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه ان جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هروقت انسان اسم مبارک حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) مانند محمّد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم را بگوید یا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی ادّعای نبوّت و پیامبری کند یا به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا حضرت زهرا علیها السلام دشنام دهد، بر هر کس که بشنود واجب است او را بکشد مگر اینکه بر جان یا مال یا ناموس خود یا مسلمان دیگری بترسد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] صلوات بر پیغمبر(صلی الله علیه وآله) و آل او(علیهم السلام) بعد از نماز، یا در حال نماز و همچنین در سایر حالات از مستحبات مؤکد است و نیز مستحب است هر موقع نام مبارک حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) خواه محمد باشد یا احمد و همچنین لقب و کنیه آن جناب را مانند مصطفی و ابوالقاسم بشنود صلوات بفرستد، حتی اگر در نماز باشد، همچنین اگر خودش این نامهای مقدس را بر زبان جاری کند صلوات بفرستد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کافر یعنی کسی که خدا، یا پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را قبول ندارد، یا برای خدا شریکی قرار می دهد بنابر احتیاط نجس است، هرچند به یکی از ادیان آسمانی، مانند آیین یهود و نصاری ایمان داشته باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند صلوات بفرستد.
- [آیت الله وحید خراسانی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم مستحب است صلوات را هم بنویسند و نیز بهتر است هر وقت ان حضرت را یاد می کنند صلوات بفرستند