پیامبری و سفارت الهی مقام و منصبی است بس بزرگ و باعظمت که افراد زیادی چشم طمع بر آن دوخته و آرزوی رسیدن به چنین مقامی را گر چه از روی دروغ و حیله در مغز خود می پرورانند، این است که باید مدعی این مقام برای اثبات ادعای خود شاهد و گواه روشنی ارائه دهد، تا شیادان و مدعیان دروغگو نتوانند، از این مقام سوء استفاده نموده، و در لباس مدعیان واقعی و راهنمایان حقیقی، خود نمایی کنند، این شاهد و گواه نیز نمی تواند از اعمال عادی باشد که دیگران هم بتوانند نظیر آن را بیاورند و ادعای دروغین شان را ثابت نموده و حق جلوه دهند. بنابراین، باید این شاهد از اعمالی باشد که قوانین طبیعت را در هم شکند و بر خلاف مسیر طبیعی جریان یابد و دیگران را از آوردن چنین شاهدی ناتوان سازد، این گونه اعمال خارق العاده را که پشتوانه و شاهد پیامبری و نبوت است معجزه، انجام دادن آن را اعجاز می نامند. چون اعجاز، شکستن قوانین طبیعت و انتخاب مسیری بر خلاف مجرای عمومی عالم آفرینش است، نمی تواند بدون اذن و عنایت خاص پروردگار از کسی به وقوع بپیوندد، و تا قدرت و نیروی غیبی و خدایی در کار نباشد وقوع چنین عمل غیر طبیعی از هیچ کسی امکان پذیر نخواهد بود، پس اگر معجزه ای در دست کسی ظاهر شود، دلیل بر صدق گفتار وی و کاشف از اذن حق است و این یک حقیقت روشن و قانون کلّی و مسلّمی است که خردمندان در امور مهم بر آن تکیه می کنند و شک و تردیدی به خود راه نمی دهند.[1] پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله که افضل و اکمل و خاتم پیامبران و سفیران الهی است، خداوند متعال گواهان زنده و معجزات فراوانی را بر صدق گفتار و پشتوانه پیامبری و نبوت وی به مردم دوران آن حضرت نشان داده و به این ترتیب رسالت آن یگانه روزگار را مورد تأیید قرار داده است به عنوان نمونه یکی از ویژگی های خارق العاده و نشانه های رسالت و نبوت آن حضرت این بود که در آفتاب راه می رفت و سایه او بر زمین نمی افتاد یعنی سایه نداشته است، این ویژگی خارق العاده یکی از معجزات جسمانی آن حضرت است که در کتب زیر آمده است: 1. علی نمازی در مستدرک سفینة البحار، ج9، ص94، موسسه النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، 1419ق. 2. محمد باقر کجوری در الخصائص الفاطمیة، ج2، ص224، انتشارات الشریف الرّضی، قم، 1380ش. 3. محمد بن یوسف زرندی حنفی در نظم درر السمطین، صفحه 43، از نسخه خطی کتابخانه امام امیر المؤمنین علیه السلام ، 1377ش. 4. سید حسن لواسانی، در نور الافهام فی علم الکلام ج1، توضیح صفحه 353، موسسه نشر الاسلامی التابعة لجماعه المدرسین بقم، 1425ق. 5. محمد بن یوسف صالحی شامی در سبل الهدی و الرشاد، ج2، ص90، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1414ق. 6. علامه سید محمد حسین طباطبائی در سنن النبی. ترجمه لطیف راشدی و سعید مطوف راشدی، ص63، انتشارات همگرا، قم، 1382ش. البته رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله آیه و نشانه خدا بود، در وجود مبارک آن حضرت افزون بر این که سایه نداشت معجزات فراوان دیگری نیز وجود داشت، که هر کدام شاهد گویا و گواه زنده بر رسالت وی است مثلا عرق مبارکش معطر بود، مگس بر او نمی نشست، در موقع خواب چشمش خواب بود ولی دلش بیدار، همان گونه که جلو را می دید پشت سرش را هم می دید. زمین فضولاتش را می بلعید.[2] پیامبر بزرگوار اسلام با وجود این که همه گونه معجزه و گواه صدق را ارائه داد (از جمله قرآن کریم که معجزه جاودانه آن حضرت و بهتر از معجزات انبیای سابق می تواند انسان را به سوی حقیقت رهنمون ساخته و حجت را بر آنان تمام سازد). اما کوردلان لجوج از پذیرفتن رسالت وی سرباز زده و به کفر خود ادامه دادند، زیرا هر کسی را خدا گمراه کند او هادی و رهنمای دیگری نخواهد داشت. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 طیب، عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج2، انتشارات اسلام، تهران، 1378ش. 2 کجوری، محمد باقر، الخصائص الفاطمیه، ج2. پی نوشتها: [1]. خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه نجمی و هاشم زاده هریسی، ص58. [2]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، 1360ش، ج4، ص185. منبع: اندیشه قم
پیامبری و سفارت الهی مقام و منصبی است بس بزرگ و باعظمت که افراد زیادی چشم طمع بر آن دوخته و آرزوی رسیدن به چنین مقامی را گر چه از روی دروغ و حیله در مغز خود می پرورانند، این است که باید مدعی این مقام برای اثبات ادعای خود شاهد و گواه روشنی ارائه دهد، تا شیادان و مدعیان دروغگو نتوانند، از این مقام سوء استفاده نموده، و در لباس مدعیان واقعی و راهنمایان حقیقی، خود نمایی کنند، این شاهد و گواه نیز نمی تواند از اعمال عادی باشد که دیگران هم بتوانند نظیر آن را بیاورند و ادعای دروغین شان را ثابت نموده و حق جلوه دهند.
بنابراین، باید این شاهد از اعمالی باشد که قوانین طبیعت را در هم شکند و بر خلاف مسیر طبیعی جریان یابد و دیگران را از آوردن چنین شاهدی ناتوان سازد، این گونه اعمال خارق العاده را که پشتوانه و شاهد پیامبری و نبوت است معجزه، انجام دادن آن را اعجاز می نامند.
چون اعجاز، شکستن قوانین طبیعت و انتخاب مسیری بر خلاف مجرای عمومی عالم آفرینش است، نمی تواند بدون اذن و عنایت خاص پروردگار از کسی به وقوع بپیوندد، و تا قدرت و نیروی غیبی و خدایی در کار نباشد وقوع چنین عمل غیر طبیعی از هیچ کسی امکان پذیر نخواهد بود، پس اگر معجزه ای در دست کسی ظاهر شود، دلیل بر صدق گفتار وی و کاشف از اذن حق است و این یک حقیقت روشن و قانون کلّی و مسلّمی است که خردمندان در امور مهم بر آن تکیه می کنند و شک و تردیدی به خود راه نمی دهند.[1]
پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله که افضل و اکمل و خاتم پیامبران و سفیران الهی است، خداوند متعال گواهان زنده و معجزات فراوانی را بر صدق گفتار و پشتوانه پیامبری و نبوت وی به مردم دوران آن حضرت نشان داده و به این ترتیب رسالت آن یگانه روزگار را مورد تأیید قرار داده است به عنوان نمونه یکی از ویژگی های خارق العاده و نشانه های رسالت و نبوت آن حضرت این بود که در آفتاب راه می رفت و سایه او بر زمین نمی افتاد یعنی سایه نداشته است، این ویژگی خارق العاده یکی از معجزات جسمانی آن حضرت است که در کتب زیر آمده است:
1. علی نمازی در مستدرک سفینة البحار، ج9، ص94، موسسه النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفه، 1419ق. 2. محمد باقر کجوری در الخصائص الفاطمیة، ج2، ص224، انتشارات الشریف الرّضی، قم، 1380ش. 3. محمد بن یوسف زرندی حنفی در نظم درر السمطین، صفحه 43، از نسخه خطی کتابخانه امام امیر المؤمنین علیه السلام ، 1377ش. 4. سید حسن لواسانی، در نور الافهام فی علم الکلام ج1، توضیح صفحه 353، موسسه نشر الاسلامی التابعة لجماعه المدرسین بقم، 1425ق. 5. محمد بن یوسف صالحی شامی در سبل الهدی و الرشاد، ج2، ص90، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1414ق. 6. علامه سید محمد حسین طباطبائی در سنن النبی. ترجمه لطیف راشدی و سعید مطوف راشدی، ص63، انتشارات همگرا، قم، 1382ش.
البته رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله آیه و نشانه خدا بود، در وجود مبارک آن حضرت افزون بر این که سایه نداشت معجزات فراوان دیگری نیز وجود داشت، که هر کدام شاهد گویا و گواه زنده بر رسالت وی است مثلا عرق مبارکش معطر بود، مگس بر او نمی نشست، در موقع خواب چشمش خواب بود ولی دلش بیدار، همان گونه که جلو را می دید پشت سرش را هم می دید. زمین فضولاتش را می بلعید.[2]
پیامبر بزرگوار اسلام با وجود این که همه گونه معجزه و گواه صدق را ارائه داد (از جمله قرآن کریم که معجزه جاودانه آن حضرت و بهتر از معجزات انبیای سابق می تواند انسان را به سوی حقیقت رهنمون ساخته و حجت را بر آنان تمام سازد). اما کوردلان لجوج از پذیرفتن رسالت وی سرباز زده و به کفر خود ادامه دادند، زیرا هر کسی را خدا گمراه کند او هادی و رهنمای دیگری نخواهد داشت.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 طیب، عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج2، انتشارات اسلام، تهران، 1378ش.
2 کجوری، محمد باقر، الخصائص الفاطمیه، ج2.
پی نوشتها:
[1]. خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه نجمی و هاشم زاده هریسی، ص58.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، 1360ش، ج4، ص185.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] حضرت محمد-صلی الله علیه و آله - چه مذهبی داشتند؟
- [سایر] چه زمانی اولین آیه یعنی آیه« اقراء...» بر حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده ؟ آیا خواندن بوده یا گشوده شدن حقیقت؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای حضرت خدیجه نماز میت نخواندند؟
- [سایر] حضرت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در چه تاریخی فوت کردند؟
- [سایر] قبل از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله چه کسانی به نام «محمد» نام گذاری شده بودند؟ آیا در تاریخ نامشان ذکر شده است؟
- [سایر] هدف از بعثت حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم ) چیست ؟
- [سایر] چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله، مهدی موعود نباشد؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره محمد صلی الله علیه و آله ارایه نمایید.
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [سایر] قرآن برای چه بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.