آیا وحی تابع پیامبر صلی الله علیه و آله است یا پیامبر تابع وحی؟ چرا؟
لازم است نخست حقیقت و چیستی وحی تبیین شود. و با آشکار شدن ماهیت آن، روشن خواهد شد که پیامبر در دریافت و ابلاغ وحی تابع محض بوده و از خودش چیزی نمی‌گوید و آیات قرآن ساخته و پرداخته فکر او نیست بلکه همه از ناحیه خداست. و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی[1] در این دو آیه خداوند خطاب به مشرکین مکه می‌گوید: آنچه که از قرآن برایتان تلاوت می‌کند، نه از رأی و سخنان خویش بلکه وحیی است که خدای تعالی به او می‌کند. و اگر پیامبر بخواهد سخن و قولی را به افترا از ناحیه خود، به خداوند متعال نسبت دهد، قرآن کریم می‌فرماید: دست راستش را با قدرت می‌گرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره می‌کردیم.[2] افزون بر آنکه خداوند خود در قرآن به پیامبر دستور می‌دهد که تنها از آنچه به تو وحی می‌شود پیروی کنی واتبع ما یوحی الیک[3] و کمترین انحراف از آن برای تو مجاز نیست. وشخص پیامبر نیز می‌گوید: تنها از آنچه برمن وحی می‌شود تبعیت و پیروی می‌کنم ان اتبع الا ما یوحی الی[4]. حقیقت و چیستی وحی برای وحی در زبان عرب، معانی مختلفی ذکر شده اما لغت شناسان، عنصر مشترک این معانی را (پیام سریع و پنهانی) دانسته‌اند.[5] و در اصطلاح عبارت است از (تفهیم یک سلسله حقایق و معارف از خداوند به انسانهای برگزیده پیامبران برای هدایت مردم از راه دیگری غیر از راه‌های عمومی و شناخته شده معرفت همچون حس و تجربه و عقل و شهود عرفانی، تا اینکه پس از دریافت، آن معارف را به مردم ابلاغ کنند.)[6] با این همه، بدلیل عدم مواجهه با آن، هرگز نمی‌توان حقیقت پدیده رازآمیز وحی تشریعی پیامبران را باز شناخت. چرا که اساساً وقتی با پدیده‌ای سروکار داشتیم که فاقد خصیصه تکرار پذیری است و ما تحت هیچ شرایطی نمی‌توانیم آن صحنه را در معرض نمایش مشاهده و آزمون سنجی خویش قرار دهیم. بالطبع فاقد شناخت آن خواهیم بود. پس میزان شناخت ما نسبت به پدیده مرموز وحی تشریعی و پیام‌گیری غیبی تنها از طریق آثار و علائم خود آنست و بس. نحوه دریافت وحی متخصصان علوم قرآنی و اندیشمندان مسلمان[7] اتفاق نظر دارند که الفاظ و معانی قرآن و همین طور نظم و ساختار آنها، صنع وحی و کار خداست و پیامبر اکرم ص هیچ نقشی در آن نداشته و کلمه‌ای کم یا زیاد نکرده‌اند. و تنها آن حضرت مهبط نزول وحی و ظرف نزول قرآن و رساننده بی کم و کاست وحی الهی به مردم است. و حاصل این پیام و ارتباط غیبی همان دین الهی و کتاب آسمانی است که به جامعه انسانی عرضه می‌کند. و روح بلند و مبارک آن حضرت از سه راه، حقیقت وحی را دریافت می‌نماید:[8] 1. وحی مستقیم: در این طریق، حقایق و معارف الهی مستقیماً بر قلب پیامبر نازل می شود. هیچ واسطه و حجابی در کار نیست و شاید این دشوار‌ترین و سنگین‌ترین شکل وحی می‌باشد. 2. از آن سوی حجاب: در این روش معارف الهی از طریق صوتی به گوش می‌رسد که در یک شی خاص مانند بوته درخت، ایجاد شده باشد. در اینجا شخص دیده نمی‌شود، اما گویی کسی از پس پرده سخن می‌گوید. 3. وحی توسط فرشته: در این طریق خداوند، فرشته‌ای را می‌فرستد تا حقایق الهی را بر گوش و جان پیامبر بخواند. نتیجه گیری: با وضوح حقیقت وحی و نیز چگونگی دریافت وحی توسط پیامبر، این نکته نیز به خوبی معلوم شد که پیامبر صرفاً دریافت کننده وحی و تابع آن معارف هستند و از خود چیزی بر آن نمی‌افزایند. و موظفند این معارف الهی را برای سعادت و هدایت انسان‌ها به آنها ابلاغ نمایند. و مهمترین شاهدآن، عدم توان از آوردن چنین معارفی با خصایص و امکانات بشری است. چنانکه خود پیامبر در آیات متعدد با صراحت، وحی را به خداوند نسبت داده، خود را فقط مأمور و واسطه انتقال وحی وصف می‌کند. که به تغییر در ماهیت وحی قادر نیست. قل ما یکون لی ان ابدله من تلقاء نفسی ان اتبع الا ما یوحی الی[9] . بگو مرا نرسد که آن را از پیش خود عوض کنم. جز آنچه را که به من وحی می شود پیروی نمی‌کنم. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 ر.ک، تحلیل وحی، محمد باقر سعیدی روشن، انتشارات موسسه فرهنگی اندیشه. پی نوشتها: [1] . نجم /3 تا 4. [2] . الحاقه / 44 تا 46. [3] . یونس / 109، احزاب /2 . [4] . انعام / 50، احقاف /9. [5] . راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص858. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح، ج6، ص 2519، فیروز آبادی، القاموسی المحیط، ج4، ص 399. [6] . مصباح یزدی، محمد تقی، راهنماشناسی، قم، مرکز مدیریت، 1367.ص 10. [7] . خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن، انتشارات دوستان، ج 2، ذیل واژه وحی. [8] . اشاره به آیه 51 سوره شوری و ما کان بشر ان یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولاً فیوحی باذنه ما یشاء انه علی حکیم. [9] . یونس/ 15. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

آیا وحی تابع پیامبر صلی الله علیه و آله است یا پیامبر تابع وحی؟ چرا؟


پاسخ:

لازم است نخست حقیقت و چیستی وحی تبیین شود. و با آشکار شدن ماهیت آن، روشن خواهد شد که پیامبر در دریافت و ابلاغ وحی تابع محض بوده و از خودش چیزی نمی‌گوید و آیات قرآن ساخته و پرداخته فکر او نیست بلکه همه از ناحیه خداست. و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی[1] در این دو آیه خداوند خطاب به مشرکین مکه می‌گوید: آنچه که از قرآن برایتان تلاوت می‌کند، نه از رأی و سخنان خویش بلکه وحیی است که خدای تعالی به او می‌کند.
و اگر پیامبر بخواهد سخن و قولی را به افترا از ناحیه خود، به خداوند متعال نسبت دهد، قرآن کریم می‌فرماید: دست راستش را با قدرت می‌گرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره می‌کردیم.[2]
افزون بر آنکه خداوند خود در قرآن به پیامبر دستور می‌دهد که تنها از آنچه به تو وحی می‌شود پیروی کنی واتبع ما یوحی الیک[3] و کمترین انحراف از آن برای تو مجاز نیست. وشخص پیامبر نیز می‌گوید: تنها از آنچه برمن وحی می‌شود تبعیت و پیروی می‌کنم ان اتبع الا ما یوحی الی[4].

حقیقت و چیستی وحی
برای وحی در زبان عرب، معانی مختلفی ذکر شده اما لغت شناسان، عنصر مشترک این معانی را (پیام سریع و پنهانی) دانسته‌اند.[5]
و در اصطلاح عبارت است از (تفهیم یک سلسله حقایق و معارف از خداوند به انسانهای برگزیده پیامبران برای هدایت مردم از راه دیگری غیر از راه‌های عمومی و شناخته شده معرفت همچون حس و تجربه و عقل و شهود عرفانی، تا اینکه پس از دریافت، آن معارف را به مردم ابلاغ کنند.)[6]
با این همه، بدلیل عدم مواجهه با آن، هرگز نمی‌توان حقیقت پدیده رازآمیز وحی تشریعی پیامبران را باز شناخت. چرا که اساساً وقتی با پدیده‌ای سروکار داشتیم که فاقد خصیصه تکرار پذیری است و ما تحت هیچ شرایطی نمی‌توانیم آن صحنه را در معرض نمایش مشاهده و آزمون سنجی خویش قرار دهیم. بالطبع فاقد شناخت آن خواهیم بود.
پس میزان شناخت ما نسبت به پدیده مرموز وحی تشریعی و پیام‌گیری غیبی تنها از طریق آثار و علائم خود آنست و بس.

نحوه دریافت وحی
متخصصان علوم قرآنی و اندیشمندان مسلمان[7] اتفاق نظر دارند که الفاظ و معانی قرآن و همین طور نظم و ساختار آنها، صنع وحی و کار خداست و پیامبر اکرم ص هیچ نقشی در آن نداشته و کلمه‌ای کم یا زیاد نکرده‌اند. و تنها آن حضرت مهبط نزول وحی و ظرف نزول قرآن و رساننده بی کم و کاست وحی الهی به مردم است. و حاصل این پیام و ارتباط غیبی همان دین الهی و کتاب آسمانی است که به جامعه انسانی عرضه می‌کند.
و روح بلند و مبارک آن حضرت از سه راه، حقیقت وحی را دریافت می‌نماید:[8]
1. وحی مستقیم: در این طریق، حقایق و معارف الهی مستقیماً بر قلب پیامبر نازل می شود. هیچ واسطه و حجابی در کار نیست و شاید این دشوار‌ترین و سنگین‌ترین شکل وحی می‌باشد.
2. از آن سوی حجاب: در این روش معارف الهی از طریق صوتی به گوش می‌رسد که در یک شی خاص مانند بوته درخت، ایجاد شده باشد. در اینجا شخص دیده نمی‌شود، اما گویی کسی از پس پرده سخن می‌گوید.
3. وحی توسط فرشته: در این طریق خداوند، فرشته‌ای را می‌فرستد تا حقایق الهی را بر گوش و جان پیامبر بخواند.

نتیجه گیری:
با وضوح حقیقت وحی و نیز چگونگی دریافت وحی توسط پیامبر، این نکته نیز به خوبی معلوم شد که پیامبر صرفاً دریافت کننده وحی و تابع آن معارف هستند و از خود چیزی بر آن نمی‌افزایند. و موظفند این معارف الهی را برای سعادت و هدایت انسان‌ها به آنها ابلاغ نمایند. و مهمترین شاهدآن، عدم توان از آوردن چنین معارفی با خصایص و امکانات بشری است. چنانکه خود پیامبر در آیات متعدد با صراحت، وحی را به خداوند نسبت داده، خود را فقط مأمور و واسطه انتقال وحی وصف می‌کند. که به تغییر در ماهیت وحی قادر نیست.
قل ما یکون لی ان ابدله من تلقاء نفسی ان اتبع الا ما یوحی الی[9] .
بگو مرا نرسد که آن را از پیش خود عوض کنم. جز آنچه را که به من وحی می شود پیروی نمی‌کنم.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 ر.ک، تحلیل وحی، محمد باقر سعیدی روشن، انتشارات موسسه فرهنگی اندیشه.

پی نوشتها:
[1] . نجم /3 تا 4.
[2] . الحاقه / 44 تا 46.
[3] . یونس / 109، احزاب /2 .
[4] . انعام / 50، احقاف /9.
[5] . راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص858. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح، ج6، ص 2519، فیروز آبادی، القاموسی المحیط، ج4، ص 399.
[6] . مصباح یزدی، محمد تقی، راهنماشناسی، قم، مرکز مدیریت، 1367.ص 10.
[7] . خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن، انتشارات دوستان، ج 2، ذیل واژه وحی.
[8] . اشاره به آیه 51 سوره شوری و ما کان بشر ان یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولاً فیوحی باذنه ما یشاء انه علی حکیم.
[9] . یونس/ 15.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین