با عرض سلامتعداد همسران پیامبر که (امّهاتالمؤمنین) به حساب میآیند، یازده تن میباشند به این ترتیب: خدیجه، سوده، عایشه، حفصه، زینب دختر خزیمه، امسلمه، زینب دختر جحش، جویریه، صفیه، ام حبیبه و میمونه (ازواج النبی (ص)، دکتر موسی شاهین لاشین، چاپ ریاض، چاپ اول، ص 21/ سیره ابنهشام، ص 297، چاپ مصر، 1355 هجری قمری). دربارهی اهداف پیامبر اسلام از تعدد همسرانش، توجه شما را به مطالب زیر جلب میکنیم: الف) علامه طباطبائی در این مورد میگوید: ازدواجهای آن حضرت، هر کدام روش خاصی را داشت. نخستین همسر آن حضرت خدیجه است. پیامبر اولین بار با او ازدواج کرد و بیش از بیست سال با او زندگی کرد و غیر از او با کسی ازدواج نکرد. ج) جان دیون پورت انگلیسی میگوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدی نبود، ولی با این حال حضرت محمد (ص) تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوتران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند آن هم با زنی که سنّ بالائی داشته باشد؟ همسران پیامبر، عقیقی بخشایش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب). پیامبر در سن 25 سالگی با خدیجه کبری ازدواج نمود و تا سن 50 سالگی یعنی سال دهم بعثت فقط با آن بانوی بزرگ زندگی می نمود. دو. اولین ازدواج آن حضرت با خدیجه چهل ساله بود و تا زمان حیات وی، با هیچ کس دیگر ازدواج نکرد. پس از وفات خدیجه و پس از هجرت به مدینه، زنان دیگری را به همسری انتخاب کرد. برخی از این زنان بیوه بودند، برخی جوان بودند و برخی پیر بودند. معلوم است که این روش، روش شهوترانان نیست. آن حضرت با امسلمهی کهنسال ازدواج کرد و با زینب پنجاه ساله ازدواج کرد، آن حضرت همسران خود را از زیادخواهی منع میفرمود. در غیر این صورت طلاق بگیرند. با این محاسبه، انسان محقق دوراندیش نمیتواند برای آن حضرت، انگیزههای شهوانی در نظر بگیرد. حضرت محمد (ص) برخی از همسران را برای قدرتمند شدن اسلام و مسلمین، بعضیها را برای دلجوئی آنان، بعضیها را برای حفظ از خطرات جانی، بعضیها را برای تأمین زندگی آنان و بعضیها را برای بیان حلال و حرام خدا به همسری انتخاب کرد. به عنوان مثال، آن جناب پس از خدیجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت کرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مرد. سوده زنی بود مؤمن و خویشانش هم کافر بودند. اگر او را به خویشان تحویل میدادند، او را میکشتند و یا گمراه میساختند. برای حفظ آن زن مؤمن از این خطرات، پیامبر اسلام با او ازدواج کرد و با این ازدواج سوده نجات یافت. 1. محافظت از یتیمان، درماندگان و حفظ آبروی آنان مانند ازدواج با سوده. بعد از رحلت خدیجه کبری پیامبر به علت نیاز مرد به همسر با خانمی به نام سوده که شوهرش در حبشه از دنیا رفته بود و بیوه بود ازدواج نمود. سوده دارای خانواده ای مشرک و دشمن پیامبر بود و به علت این که مسلمان شده بود هیچ پشتیبانی در خانواده خود نداشت و او را اذیت می کردند. زینب دختر خزیمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش کشته شد و رسول خدا با او ازدواج کرد تا بیسرپرست نباشد. 2. وضع قانون و شکستن سنّت غلط جاهلی مانند ازدواج با زینب دختر جحش که رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و میتوان با زن پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زن پسر خوانده ممنوع بود. ازدواج با زینب همسر طلاق داده شده زید بن حارث پسر خوانده پیامبر به امر خداوند به جهت برداشتن بدعت ازدواج با همسر پسرخوانده بود (زیرا آنان همسر پسر خوانده را مانند همسر پسر خود عروس تلقی می کردند).- برخی از ازدواج های آن حضرت برای ریشه کن کردن یکسری از سنن جاهلی بوده است. مانند ازدواج آن حضرت با زینب. امّسلمه هم شوهرش درگذشت و خود امسلمه پیر شده بود و با چند تا یتیم پیامبر با او ازدواج کرد و به این ترتیب مشکل امّسلمه حل شد. ازدواج با ام سلمه که شوهرش در احد شهید شده بود و در مدینه غریب و بی کس و سرپرست چهار یتیم بود انگیزه ای الهی بود. صفیه دختر حییّ بن اخطب یهودی بود. شوهرش در جنگ خیبر و پدرش در جنگ بنیقریظه کشته شد و خودش هم اسیر شد. پیامبر خدا او را برای خود انتخاب کرد و آزاد ساخت و پس از آزاد ساختن به عنوان همسر انتخاب کرد و به این ترتیب دختر رئیس یهود را از ذلّت رها کرد. جویریه دختر رئیس طایفهی بنیمصطلق بود. رئیس، دخترش و تعداد زیادی از افرادش اسیر شدند. پیامبر جویریه را به همسری انتخاب کرد و مسلمانان گفتند: حال که این طایفه، فامیل پیامبر ما شدند، ما همهشان را آزاد میکنیم و بنیمصطلق هم که چنین دیدند، همه مسلمان شدند. میمونه، امحبیبه و حفصه هم شوهرانشان مرده بودند و پیامبر با ازدواج با اینها، آنان را نجات میداد. فقط عایشه در میان اینها شوهر نداشت. با توجه به این خصوصیات و با توجه به خصوصیات روحی پیامبر اسلام به هیچ عنوان نمیتوان گفت که ازدواجهای پیامبر اسلام مانند ازدواجهای متعارف بوده است (به المیزان، ج 4، ص 195، چاپ دوم، بیروت، 1974، در ذیل آیه 2 تا 6 مراجعه کنید). ب) در جزوهی (نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام) دربارهی فلسفه تعدد همسران پیامبر اسلام چنین آمده است: ازدواجهای پیامبر اسلام (ص) برای چند هدف بوده است: 1. محافظت از یتیمان، درماندگان و حفظ آبروی آنان مانند ازدواج با سوده. 2. وضع قانون و شکستن سنّت غلط جاهلی مانند ازدواج با زینب دختر جحش که رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و میتوان با زن پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زن پسر خوانده ممنوع بود. 3. آزادسازی اسیران و بردگان مانند ازدواج با جویریه. پیامبر اکرم جویریه را گرفت و مسلمانان به خاطر خویشاوندی بنیمصطلق با پیامبر، همهی اسیران را آزاد کردند و بنیمصطلق هم با مشاهده این وضعیت، مسلمان شدند. 4. برقراری پیوند با قبایل و طوایف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمین مانند ازدواج با عایشه، حفصه، امحبیبه، صفیه و میمونه (نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق). ج) جان دیون پورت انگلیسی میگوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدی نبود، ولی با این حال حضرت محمد (ص) تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوتران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند آن هم با زنی که سنّ بالائی داشته باشد؟ همسران پیامبر، عقیقی بخشایش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب). د) توماس کارلایل میگوید: به رغم دشمنان، حضرت محمد (ص) هرگز شهوتپرست نبود و این تهمت، بیانصافی است (همان). ه) گیورگیو میگوید: محمد (ص) در سال 595 میلادی ازدواج کرد و زندگی خانوادگی او نمونهی زهد، تقوی و پاکی بود. او همانند ابراهیم، نوح و یعقوب در محیطی ساده و بیآلایش زندگی میکرد (همان). برای آگاهی بیشتر ر. ک: الصحیح من سیرة النبی الاعظم، سید جعفر مرتضی عاملی، ج 4، ص 68، چاپ جامعه مدرسی موفق باشید
یک سوالی که ذهن من رو درگیر کرده اینکه چرا در قران بارها گفته شده که پیغمبر از میان مردم عادی برگزیده شده و یا بین مسلمانان تفاوتی نیست.ولی خدا این حق رو به حضرت محمد داده که بیش از 4 زن رو اختیار کنه و خیلی استثنا های دیگه در امر زناشویی.دلیل این چیه؟
با عرض سلامتعداد همسران پیامبر که (امّهاتالمؤمنین) به حساب میآیند، یازده تن میباشند به این ترتیب: خدیجه، سوده، عایشه، حفصه، زینب دختر خزیمه، امسلمه، زینب دختر جحش، جویریه، صفیه، ام حبیبه و میمونه (ازواج النبی (ص)، دکتر موسی شاهین لاشین، چاپ ریاض، چاپ اول، ص 21/ سیره ابنهشام، ص 297، چاپ مصر، 1355 هجری قمری). دربارهی اهداف پیامبر اسلام از تعدد همسرانش، توجه شما را به مطالب زیر جلب میکنیم: الف) علامه طباطبائی در این مورد میگوید: ازدواجهای آن حضرت، هر کدام روش خاصی را داشت. نخستین همسر آن حضرت خدیجه است. پیامبر اولین بار با او ازدواج کرد و بیش از بیست سال با او زندگی کرد و غیر از او با کسی ازدواج نکرد. ج) جان دیون پورت انگلیسی میگوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدی نبود، ولی با این حال حضرت محمد (ص) تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوتران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند آن هم با زنی که سنّ بالائی داشته باشد؟ همسران پیامبر، عقیقی بخشایش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب). پیامبر در سن 25 سالگی با خدیجه کبری ازدواج نمود و تا سن 50 سالگی یعنی سال دهم بعثت فقط با آن بانوی بزرگ زندگی می نمود. دو. اولین ازدواج آن حضرت با خدیجه چهل ساله بود و تا زمان حیات وی، با هیچ کس دیگر ازدواج نکرد. پس از وفات خدیجه و پس از هجرت به مدینه، زنان دیگری را به همسری انتخاب کرد. برخی از این زنان بیوه بودند، برخی جوان بودند و برخی پیر بودند. معلوم است که این روش، روش شهوترانان نیست. آن حضرت با امسلمهی کهنسال ازدواج کرد و با زینب پنجاه ساله ازدواج کرد، آن حضرت همسران خود را از زیادخواهی منع میفرمود. در غیر این صورت طلاق بگیرند. با این محاسبه، انسان محقق دوراندیش نمیتواند برای آن حضرت، انگیزههای شهوانی در نظر بگیرد. حضرت محمد (ص) برخی از همسران را برای قدرتمند شدن اسلام و مسلمین، بعضیها را برای دلجوئی آنان، بعضیها را برای حفظ از خطرات جانی، بعضیها را برای تأمین زندگی آنان و بعضیها را برای بیان حلال و حرام خدا به همسری انتخاب کرد. به عنوان مثال، آن جناب پس از خدیجه، سوده را گرفت. سوده به حبشه هجرت کرده بود و شوهرش پس از رجوع از حبشه، مرد. سوده زنی بود مؤمن و خویشانش هم کافر بودند. اگر او را به خویشان تحویل میدادند، او را میکشتند و یا گمراه میساختند. برای حفظ آن زن مؤمن از این خطرات، پیامبر اسلام با او ازدواج کرد و با این ازدواج سوده نجات یافت. 1. محافظت از یتیمان، درماندگان و حفظ آبروی آنان مانند ازدواج با سوده. بعد از رحلت خدیجه کبری پیامبر به علت نیاز مرد به همسر با خانمی به نام سوده که شوهرش در حبشه از دنیا رفته بود و بیوه بود ازدواج نمود. سوده دارای خانواده ای مشرک و دشمن پیامبر بود و به علت این که مسلمان شده بود هیچ پشتیبانی در خانواده خود نداشت و او را اذیت می کردند. زینب دختر خزیمه، از زنان مؤمن بود. در جنگ احد شوهرش کشته شد و رسول خدا با او ازدواج کرد تا بیسرپرست نباشد. 2. وضع قانون و شکستن سنّت غلط جاهلی مانند ازدواج با زینب دختر جحش که رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و میتوان با زن پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زن پسر خوانده ممنوع بود. ازدواج با زینب همسر طلاق داده شده زید بن حارث پسر خوانده پیامبر به امر خداوند به جهت برداشتن بدعت ازدواج با همسر پسرخوانده بود (زیرا آنان همسر پسر خوانده را مانند همسر پسر خود عروس تلقی می کردند).- برخی از ازدواج های آن حضرت برای ریشه کن کردن یکسری از سنن جاهلی بوده است. مانند ازدواج آن حضرت با زینب. امّسلمه هم شوهرش درگذشت و خود امسلمه پیر شده بود و با چند تا یتیم پیامبر با او ازدواج کرد و به این ترتیب مشکل امّسلمه حل شد. ازدواج با ام سلمه که شوهرش در احد شهید شده بود و در مدینه غریب و بی کس و سرپرست چهار یتیم بود انگیزه ای الهی بود. صفیه دختر حییّ بن اخطب یهودی بود. شوهرش در جنگ خیبر و پدرش در جنگ بنیقریظه کشته شد و خودش هم اسیر شد. پیامبر خدا او را برای خود انتخاب کرد و آزاد ساخت و پس از آزاد ساختن به عنوان همسر انتخاب کرد و به این ترتیب دختر رئیس یهود را از ذلّت رها کرد. جویریه دختر رئیس طایفهی بنیمصطلق بود. رئیس، دخترش و تعداد زیادی از افرادش اسیر شدند. پیامبر جویریه را به همسری انتخاب کرد و مسلمانان گفتند: حال که این طایفه، فامیل پیامبر ما شدند، ما همهشان را آزاد میکنیم و بنیمصطلق هم که چنین دیدند، همه مسلمان شدند. میمونه، امحبیبه و حفصه هم شوهرانشان مرده بودند و پیامبر با ازدواج با اینها، آنان را نجات میداد. فقط عایشه در میان اینها شوهر نداشت. با توجه به این خصوصیات و با توجه به خصوصیات روحی پیامبر اسلام به هیچ عنوان نمیتوان گفت که ازدواجهای پیامبر اسلام مانند ازدواجهای متعارف بوده است (به المیزان، ج 4، ص 195، چاپ دوم، بیروت، 1974، در ذیل آیه 2 تا 6 مراجعه کنید). ب) در جزوهی (نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام) دربارهی فلسفه تعدد همسران پیامبر اسلام چنین آمده است: ازدواجهای پیامبر اسلام (ص) برای چند هدف بوده است: 1. محافظت از یتیمان، درماندگان و حفظ آبروی آنان مانند ازدواج با سوده. 2. وضع قانون و شکستن سنّت غلط جاهلی مانند ازدواج با زینب دختر جحش که رسول خدا به فرمان خدا پس از آن که زید او را طلاق داد، او را به همسری انتخاب کرد تا مردم بدانند که زن پسر خوانده، مانند زن پسر نیست، و میتوان با زن پسر خوانده ازدواج کرد، گر چه در زمان جاهلیت، ازدواج با زن پسر خوانده ممنوع بود. 3. آزادسازی اسیران و بردگان مانند ازدواج با جویریه. پیامبر اکرم جویریه را گرفت و مسلمانان به خاطر خویشاوندی بنیمصطلق با پیامبر، همهی اسیران را آزاد کردند و بنیمصطلق هم با مشاهده این وضعیت، مسلمان شدند. 4. برقراری پیوند با قبایل و طوایف بزرگ عرب و حفظ اسلام و مسلمین مانند ازدواج با عایشه، حفصه، امحبیبه، صفیه و میمونه (نگرشی کوتاه به زندگی پیامبر اسلام، ص 29، چاپ پنجم، از انتشارات مؤسسه در راه حق). ج) جان دیون پورت انگلیسی میگوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدی نبود، ولی با این حال حضرت محمد (ص) تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوتران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند آن هم با زنی که سنّ بالائی داشته باشد؟ همسران پیامبر، عقیقی بخشایش، ص 78، چاپ قبل از انقلاب). د) توماس کارلایل میگوید: به رغم دشمنان، حضرت محمد (ص) هرگز شهوتپرست نبود و این تهمت، بیانصافی است (همان). ه) گیورگیو میگوید: محمد (ص) در سال 595 میلادی ازدواج کرد و زندگی خانوادگی او نمونهی زهد، تقوی و پاکی بود. او همانند ابراهیم، نوح و یعقوب در محیطی ساده و بیآلایش زندگی میکرد (همان). برای آگاهی بیشتر ر. ک: الصحیح من سیرة النبی الاعظم، سید جعفر مرتضی عاملی، ج 4، ص 68، چاپ جامعه مدرسی موفق باشید
- [سایر] چرا خداوند متعال به پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود که قرآن را بنویسید؟
- [سایر] خداوند برای تکریم رسول اکرم(ص) در قرآن کریم چه آداب و معارفی را تبیین میکند؟
- [سایر] خداوند برای تکریم رسول اکرم(ص) در قرآن کریم چه آداب و معارفی را تبیین میکند؟
- [سایر] خداوند از عظمت پیامبراکرم(ص) در قرآن چگونه یاد کرده است؟
- [سایر] هنگام مرگ ابراهیم فرزند پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) چه اتفاقی رخ داد؟ عکس العمل پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) چه بود؟
- [سایر] چگونه می توان اثبات کرد که قرآن کلام خداوند متعال است، نه سخن پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم)؟ اعجاز قرآن در چیست؟
- [سایر] کدام آیات قرآن ممکن است شبهه عدم عصمت پیامبر اکرم(ص) را به ذهن متبادر کند و این شبهه، چگونه رفع میشود؟
- [سایر] چرا با وجود اینکه خداوند در قرآن بارها سفارش نموده است که پیامبر اسلام(ص) به اسم صدا زده نشود ما در سخنان و نوشتار از محمد به جای پیامبر استفاده میکنیم؟ آیا این سرپیچی نیست؟
- [سایر] هنگام مرگ ابراهیم فرزند پیامبر اسلام (ص) چه اتفاقی رخ داد؟ عکس العمل پیامبر اکرم(ص) چه بود؟
- [سایر] پیامبراکرم چگونه میفهمید که موجود غایب الهامکننده به او یا گوینده قرآن (خدا) و...، آفریدگار جهان است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کافر یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد، یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله را قبول ندارد، نجس است. و نیز کسی که یکی از ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، چنان چه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس می باشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد. و نیز کافر کتابی بنابر قول مشهور نجس است و احتیاط واجب رعایت این قول است.
- [آیت الله بروجردی] کافر یعنی؛ کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبدالله (ص) را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین (یعنی چیزی را که مثل نماز و روزهی مسلمانان جزءِ دین اسلام میدانند) منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس میباشد و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله بهجت] کسی که منکر خدا یا برای خدا شریک قائل است یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبداللّه صلی الله علیه و آله وسلم را قبول ندارد و همین طور کسی که ایمان به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نداشته باشد، کافر و نجس می باشد . همچنین کسی که یکی از ضروریّات دین اسلام مثل نماز یا روزه را با علم به اینکه ضروری دین است انکار نماید ، نجس می باشد . و اگر از روی تقصیر نداند و انکار نماید ، احتیاطا باید از او اجتناب کرد .
- [آیت الله مظاهری] کسی که نماز میّت را به جماعت میخواند باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخواند. ______ 1) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال و اینکه محمد(ص) پیام آور خداوند است. 2) پروردگارا دورد فرست بر محمد و آل محمد. 3) پروردگارا رحمت آور بر مردان با ایمان و بر زنان با ایمان. 4) خداوندا رحمت آور بر این مرد میت. 5) خداوندا رحمت آور بر این زن میت. 6) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال که یکتاست و هیچ شریکی برای او نیست و شهادت میدهم به اینکه محمدصلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیام آور اوست که خداوند او را در حالی که بشارت دهنده و بیم دهنده به حقمیباشد، در پیشاپیش قیامت به پیامبری مبعوث فرموده است. 7) پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت آور بر محمد و آل محمد و رحمت آور بر محمد و آل محمد، همانند بهترین درود و برکت و رحمت که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادی، به درستی که تو ستایش شده بزرگواری. و درود فرست بر همه پیامبران و شهیدان و صدّیقین و همه بندگان صالح خداوند. 8) خداوندا رحمت آور بر مردان با ایمان و زنان با ایمان و بر مردان مسلمان و زنان مسلمان، آنان که زندهاند و آنان که مردهاند، و میان ما و آنان به وسیله نیکیها وابستگی ایجاد فرما، به درستی که تو اجابت کننده همه دعاهایی و به تحقیق که تو بر هر امری قادری. 9) پروردگارا بدرستی که این میّت، بنده تو و فرزند بنده تو و فرزند خادمه توست که اینک بر تو وارد شده است و تو بهترین میزبانی. خداوندا بدرستی که ما به جز نیکی از این میّت چیزی نمیدانیم و تو از ما به او آگاهتری. خداوندا اگر او در زمره نیکوکاران است پس بر نیکی او بیافزا و اگر در شمار گناهکاران است پس از او در گذر و او را ببخش. بار الها او را در بالاترین مقامات در نزد خودت قرار ده و برای بازماندگان او در میان خاکیان، جانشین باش و با او مهربانی کن بحقّ رحمتت ای مهربانترین مهربانان. 10) به پاورقی ( 2 ) مراجعه شود.
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله مظاهری] کافر (کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیامبری حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبداللَّه صلی الله علیه وآله وسلم را قبول ندارد، یا در یکی از اینها شک داشته باشد، یا ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند منکر شود، در صورتی که بداند انکار آن چیز به انکار خدا یا توحید یا نبوت برمیگردد) احکام مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد، و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله خوئی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، و همچنین غلاة (یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهم السلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه علیم السلام اظهار دشمنی مینمایند) نجساند، و همچنین است کسی که به نبوت یا یکی از ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است منکر شود. و أما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول ندارند نیز بنابر مشهور نجس میباشند. و این قول موافق احتیاط است، پس اجتناب از آنها نیز لازم است.